اولوالامر: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ']]' به ' [['
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
*اقوال مفسّران اهلتسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کردهاند<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۴۹۹ـ۵۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف میگوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] میگوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچیک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنانکه بعضی دیگر از مفسّران اهلتسنّن بدان اعتراف کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref> | *اقوال مفسّران اهلتسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کردهاند<ref>تفسیر ماوردی، ج۱، ص۴۹۹ـ۵۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف میگوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] میگوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونهها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچیک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنانکه بعضی دیگر از مفسّران اهلتسنّن بدان اعتراف کردهاند<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref> | ||
==اولوالامر در نگاه [[شیعه]]== | ==اولوالامر در نگاه [[شیعه]]== | ||
*قریب به [[اتفاق ]][[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچگونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ زبدةالبیان، ص۶۸۷؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص۴۱۵، ۵۱۳ـ۵۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۷، ۲۵۱ـ۲۵۴، ۲۶۰؛ عللالشرایع، ج۱، ص۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] میفرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. | *قریب به [[اتفاق ]] [[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچگونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ زبدةالبیان، ص۶۸۷؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص۴۱۵، ۵۱۳ـ۵۱۴؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۷، ۲۵۱ـ۲۵۴، ۲۶۰؛ عللالشرایع، ج۱، ص۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] میفرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. | ||
*البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن [[اولو الامر]] میدانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق [[اولو الامر]] میشمارند<ref>الفرقان، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفتهاند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال میرود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشهای که [[حکومت]] را به دست میگیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمیکند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴ـ۶۹.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> | *البته برخی از [[مفسران شیعه]] [[امامان]]{{ع}} را مصداق بارز و روشن [[اولو الامر]] میدانند و در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] جامع شرایط را نیز از مصادیق [[اولو الامر]] میشمارند<ref>الفرقان، ج۵، ص۱۴۴.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> برخی دیگر از [[مفسران شیعه]] با همین نگاه وسیع به [[آیه]] گفتهاند: مراد از اینکه [[روایات]]، مصداق آن را فقط [[امامان]]{{ع}} شمرده است احتمال میرود این تعبیر، نوعی حصر اضافی باشد؛ یعنی در مقایسه با [[حکام]] [[جور]] و [[ستم]] پیشهای که [[حکومت]] را به دست میگیرند [[امامان معصوم]] سزاوارند و به عبارت دیگر [[ائمه]]{{ع}} [[قدر]] متیقن از [[آیه]] هستند؛ ولی [[التزام]] به آن، [[حکم]] را از دیگران سلب نمیکند. البتّه [[اطاعت]] از این گونه افراد، محدود و [[مقید]] به عدم [[معصیت]] [[حق]] است<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۶۴ـ۶۹.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> | ||