بحث:صبر: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: آقای ظرافتی==
==نویسنده: آقای ظرافتی==
==متن تفصیلی====چیستی [[صبر]]==
==متن تفصیلی==
==چیستی [[صبر]]==
*[[صبر]] در لغت به معنای حبس و نگهداری آمده است<ref>معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر».</ref> و در اصطلاح به معنای [[شکیبایی]] و [[خودداری]] نفس است از آنچه [[عقل]] و [[شرع]] [[حکم]] می‌کند و آن را می‌طلبد، یا آنچه را که [[عقل]] و [[شرع]]، [[خودداری]] نفس از آن را اقتضا می‌کند<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ – ۲۵۹؛ نبی‌اللهی، علی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۰.</ref>.  
*[[صبر]] در لغت به معنای حبس و نگهداری آمده است<ref>معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر».</ref> و در اصطلاح به معنای [[شکیبایی]] و [[خودداری]] نفس است از آنچه [[عقل]] و [[شرع]] [[حکم]] می‌کند و آن را می‌طلبد، یا آنچه را که [[عقل]] و [[شرع]]، [[خودداری]] نفس از آن را اقتضا می‌کند<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ – ۲۵۹؛ نبی‌اللهی، علی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۰.</ref>.  
*بسیاری از بزرگان گفته‌اند [[حقیقت]] [[صبر]]، آن است که [[آدمی]] خویشتن را از اظهار [[ناراحتی]] و [[جزع]] باز دارد؛ این مطلب [[باطن]] [[انسان]] را از [[شکایت]] و اعضاء او را از حرکات غیر معمولی که تنها به هنگام [[هجوم]] [[مصائب]] پدید می‌آید، باز می‌دارد. اما "بازداشتن خویشتن" نه [[صبر]]، که "خود را به [[صبوری]] زدن" است؛ چون [[صبر]] در [[علم اخلاق]] یکی از ملکه‌ها به شمار می‌آید، که با [[ثبات]] نفس ـ و در پی آن [[ثبات]] [[قلب]] و [[ثبات]] اندام‌ها ـ مساوی و همسان خواهد بود. از این‌رو [[تفسیر]] آنان نمی‌تواند ملکۀ [[صبر]] را توضیح دهد. شاید مراد آنان از این سخن، حبس کردن نفس و بازداشتن آن از امور غیر مرسوم بوده باشد؛ در این صورت هر چند می‌توان سخن آنان را صحیح دانست، امّا باز هم نمی‌توان گفت [[صبوری]] که بر پایه ملکه پدید آید، همان حبس کردن نفس است<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص۲۰۸-۲۱۱.</ref>.
*بسیاری از بزرگان گفته‌اند [[حقیقت]] [[صبر]]، آن است که [[آدمی]] خویشتن را از اظهار [[ناراحتی]] و [[جزع]] باز دارد؛ این مطلب [[باطن]] [[انسان]] را از [[شکایت]] و اعضاء او را از حرکات غیر معمولی که تنها به هنگام [[هجوم]] [[مصائب]] پدید می‌آید، باز می‌دارد. اما "بازداشتن خویشتن" نه [[صبر]]، که "خود را به [[صبوری]] زدن" است؛ چون [[صبر]] در [[علم اخلاق]] یکی از ملکه‌ها به شمار می‌آید، که با [[ثبات]] نفس ـ و در پی آن [[ثبات]] [[قلب]] و [[ثبات]] اندام‌ها ـ مساوی و همسان خواهد بود. از این‌رو [[تفسیر]] آنان نمی‌تواند ملکۀ [[صبر]] را توضیح دهد. شاید مراد آنان از این سخن، حبس کردن نفس و بازداشتن آن از امور غیر مرسوم بوده باشد؛ در این صورت هر چند می‌توان سخن آنان را صحیح دانست، امّا باز هم نمی‌توان گفت [[صبوری]] که بر پایه ملکه پدید آید، همان حبس کردن نفس است<ref>ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص۲۰۸-۲۱۱.</ref>.
==[[جایگاه]] و [[ارزش]] [[صبر]]==
==[[جایگاه]] و [[ارزش]] [[صبر]]==
*[[صبر]]، [[بردباری]] و [[شکیبایی]] از فضیلت‌هایی است که در شکل‌گیری [[شخصیت]] [[انسان‌ها]] نقشی والا دارد. [[صبر]] ظرفیتی را در [[آدمی]] ایجاد می‌کند که در سایه آن، [[فرصت]] [[تفکر]] و اندیشیدن در امور را پیدا می‌کند. [[صبر]] [[انسان]] هر [[قدر]] بیشتر باشد، [[فرصت]] [[اندیشه]] او بیشتر است و هرقدر کمتر باشد، تصمیم‌گیری صحیح و عاقلانه در امور کمتر خواهد بود. از این‌رو [[صبر]]، عامل پیروزی‌های [[انسان]] در طول [[زندگی]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: «فرد [[شکیبا]] [[پیروزی]] را از دست ندهد، هر چند روزگارانی سخت بر او بگذرد»<ref>{{متن حدیث|لَا یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَان}}؛‏ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵.</ref>. همچنین [[حضرت]] [[صبر]] را لازمۀ [[ایمان]] می‌داند و در تعبیری [[لطیف]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]] را همچون [[فرمانده]] [[لشکریان]] فرد با [[ایمان]] برمی‌شمارد و می‌فرماید: «بر شما باد به [[صبر]]، که [[صبر]] از [[ایمان]] چون "سر" از "[[بدن]]" است و در پیکری که سر نباشد، خیری نیست، همان‌گونه در ایمانی که [[صبر]] نباشد خیری نخواهد بود»<ref>{{متن حدیث|عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیْرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا [خَیْرَ] فِی إِیمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَه}}؛‏ نهج البلاغه، حکمت ۷۹.</ref>.  
*[[صبر]]، [[بردباری]] و [[شکیبایی]] از فضیلت‌هایی است که در شکل‌گیری [[شخصیت]] [[انسان‌ها]] نقشی والا دارد. [[صبر]] ظرفیتی را در [[آدمی]] ایجاد می‌کند که در سایه آن، [[فرصت]] [[تفکر]] و اندیشیدن در امور را پیدا می‌کند. [[صبر]] [[انسان]] هر [[قدر]] بیشتر باشد، [[فرصت]] [[اندیشه]] او بیشتر است و هرقدر کمتر باشد، تصمیم‌گیری صحیح و عاقلانه در امور کمتر خواهد بود. از این‌رو [[صبر]]، عامل پیروزی‌های [[انسان]] در طول [[زندگی]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: «فرد [[شکیبا]] [[پیروزی]] را از دست ندهد، هر چند روزگارانی سخت بر او بگذرد»<ref>{{متن حدیث|لَا یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَان}}؛‏ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵.</ref>. همچنین [[حضرت]] [[صبر]] را لازمۀ [[ایمان]] می‌داند و در تعبیری [[لطیف]]، [[صبر]] و [[شکیبایی]] را همچون [[فرمانده]] [[لشکریان]] فرد با [[ایمان]] برمی‌شمارد و می‌فرماید: «بر شما باد به [[صبر]]، که [[صبر]] از [[ایمان]] چون "سر" از "[[بدن]]" است و در پیکری که سر نباشد، خیری نیست، همان‌گونه در ایمانی که [[صبر]] نباشد خیری نخواهد بود»<ref>{{متن حدیث|عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیْرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا [خَیْرَ] فِی إِیمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَه}}؛‏ نهج البلاغه، حکمت ۷۹.</ref>.  

نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۶

نویسنده: آقای ظرافتی

متن تفصیلی

چیستی صبر

  • صبر در لغت به معنای حبس و نگهداری آمده است[۱] و در اصطلاح به معنای شکیبایی و خودداری نفس است از آنچه عقل و شرع حکم می‌کند و آن را می‌طلبد، یا آنچه را که عقل و شرع، خودداری نفس از آن را اقتضا می‌کند[۲].
  • بسیاری از بزرگان گفته‌اند حقیقت صبر، آن است که آدمی خویشتن را از اظهار ناراحتی و جزع باز دارد؛ این مطلب باطن انسان را از شکایت و اعضاء او را از حرکات غیر معمولی که تنها به هنگام هجوم مصائب پدید می‌آید، باز می‌دارد. اما "بازداشتن خویشتن" نه صبر، که "خود را به صبوری زدن" است؛ چون صبر در علم اخلاق یکی از ملکه‌ها به شمار می‌آید، که با ثبات نفس ـ و در پی آن ثبات قلب و ثبات اندام‌ها ـ مساوی و همسان خواهد بود. از این‌رو تفسیر آنان نمی‌تواند ملکۀ صبر را توضیح دهد. شاید مراد آنان از این سخن، حبس کردن نفس و بازداشتن آن از امور غیر مرسوم بوده باشد؛ در این صورت هر چند می‌توان سخن آنان را صحیح دانست، امّا باز هم نمی‌توان گفت صبوری که بر پایه ملکه پدید آید، همان حبس کردن نفس است[۳].

جایگاه و ارزش صبر

  1. کسی که صبر نداشته باشد، در مقابل سختی‌ها و مصیبت‌ها از پا در می‌‌آید و در برابر وسوسه‌های شیطانی دچار گناه می‌‌شود. لذا خداوند دستور داده مؤمنان صبور باشند و یکدیگر را به صبر دعوت کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا[۶]؛ ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ[۷].[۸]
  2. صبر در برابر حوادث و مشکلات خصلتی نیکو، زیبا و ارجمند است: ﴿وَجَاءُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ[۹].
  3. صبر و شکیبایی مفیدتر و ارزشمندتر از قصاص و مقابله به مثل است: ﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ[۱۰] و از ملاک‌های امتیاز و ارزش انسان است: ﴿أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ[۱۱]، ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ[۱۲].
  4. توصیه خداوند به مؤمنان استمداد و استعانت از صبر است: ﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ[۱۳]، آیه بیانگر این است که استعانت از صبر، دارای اهمّیتی بیشتر نسبت به استعانت از نماز است[۱۴].

اقسام صبر

آثار صبر

  • برای صبر آثاری بیان شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:
  1. صبر وسیله آسان شدن سختی‌ها: ﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ[۱۵]، ﴿قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا[۱۶]؛
  2. صبرپیشگی عامل رعایت اعتدال در انفاق و پرهیز از بخل و اسراف در آن: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا[۱۷]؛
  3. صبرپیشگی زمینه‌ساز اجتناب از باطل و امور بیهوده: ﴿وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا[۱۸]؛
  4. صبر عامل اجتناب از طغیان: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۱۹]؛
  5. صبرپیشگی زمینه‌ساز پرهیز از قتل‌های ناحق: ﴿وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ[۲۰]؛
  6. صبر زمینه‌ساز استحکام پیوندهای اجتماعی: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۲۱]؛
  7. شکیبایی از عوامل استقامت بر طریق حق: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۲۲]؛
  8. صبر زمینه‌ساز اطاعت از خدا: ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ[۲۳].
  9. صبر زمینه‌ساز اقامه نماز و مواظبت بر آن: ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۲۴]؛
  10. صبر زمینه بهره‌مندی از امداد الهی: ﴿وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ[۲۵]؛
  11. صبر مجاهدان از عوامل فرود آمدن فرشتگان امدادگر به هنگام یورش شتابان دشمن: ﴿بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ[۲۶].
  12. بهره‌مندی از امداد الهی در صورت صبر، سنّتی الهی و تغییرناپذیر: ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا[۲۷].

راه‌های تحصیل صبر

صبر در روایات

  • روایات فراوانی دربارۀ صبر، ارزش، آثار و دیگر خصوصیات آن از ائمه(ع) وارد شده است که به برخی از آنها عبارت‌اند از:
  1. امام باقر(ع) فرمودند: «بهشت در میان ناخواستنی‌ها و صبر بر آنها قرار دارد، از این رو هرکس بر سختی‌های دنیا صبر ورزد داخل بهشت می‌شود و در مقابل جهنّم در میان لذّت‌ها و شهوات قرار دارد، از این‌رو هرکس به خودْ لذّات دنیا و شهوات آن را بدهد داخل در جهنّم خواهد شد»[۲۹].
  2. امام صادق(ع) فرمودند: «چون مؤمن داخل قبرش می‌شود، نماز در طرف راست او و زکات در طرف چپ او قرار می‌گیرند و نیکی‌هایش از فراز سر بر او سایه می‌افکند و صبر او در گوشه‌ای به انتظار می‌ایستد. چون آن دو فرشته‌ای که برای سؤال و جواب بر او وارد می‌شوند می‌آیند، صبر به نماز و زکات و نیکی‌های او می‌گوید: مراقب این رفیقتان باشید، و اگر در جایی از حمایت از او ناتوان شدید، من حمایت از او را به عهده می‌گیرم»[۳۰].
  3. امام صادق(ع) می‌فرمایند: "خداوند عزَّوجلّ بر قومی نعمت‌هایی بخشید امّا آنان شکر آن نعمت‌ها را به جای نیاوردند، از این‌رو آن نعمت‌ها مایۀ وبال آنان شد. همچنین قومی را به مصائب و مشکلاتی مبتلا ساخت امّا آنان بر آن مشکلات صبر ورزیدند، از این‌رو آن مشکلات برای آنان به نعمت تبدیل شد»[۳۱].
  4. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «علامت انسان صبرپیشه سه چیز است: نخست آنکه کسل نشود، دوّم آنکه بی‌تاب نشود و سوّم آنکه از پروردگارش شکایت نکند؛ چرا که چون او کسل و سست شود حق را ضایع می‌کند و چون بی‌تاب شود حق شکر را به جای نمی‌آورد و چون از پروردگارش شکایت کند در حقیقت او را عصیان کرده است»[۳۲].
  5. همچنین فرمودند: «آن کس که بلای الهی را بشناسد، بر آن صبر می‌ورزد و آن کس که آن را نشناسد ناپسندش می‌خواند»[۳۳].
  6. حضرت از جبرائیل(ع) پرسیدند: «صبر چیست؟ گفت: آنکه همان‌گونه که در راحتی صبر می‌کنی در سختی نیز صبر پیشه کنی و همان‌گونه که در ثروتمندی صبر می‌کنی در فقر نیز صبر پیشه کنی و همان‌گونه که در عافیت و سلامتی صبر می‌کنی در بلا نیز صبر پیشه کنی؛ بنابراین شکایت حال مصیبت‌آمیز خود را به نزد مخلوقات خدا نبری»[۳۴].
  7. جابر می‌‌گوید: به امام باقر(ع) گفتم: خدایت رحمت کند! صبر جمیل چیست؟ فرمودند: «صبر جمیل صبری است که در آن از حال خود شکایت به مردم نبرند»[۳۵].
  8. امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «انسان تا سه صفت در او پدید نیاید حقیقت ایمان را نمی‌چشد: دقّت در دین، صبر بر مشکلات، و تدبیر درست در امر معاش»[۳۶].[۳۷]
  9. امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «سه چیز است که به واسطۀ آنها انسان مسلمان کامل می‌شود: تدبّر و توجّه در دین، تدبیر در امر معیشت، و صبر در مشکلات»[۳۸].
  10. امیرمؤمنان(ع) در سفارشات خود به فرزندشان محمّد بن حنفیّه فرمودند: «برحذر باش از خودبزرگ‌بینی و بدخُلقی و کم‌صبری، چه با این سه صفت هیچ دوستی برای تو نمی‌ماند، و مادام که این سه صفت در تو باقی باشد از مردمان به دور خواهی بود»[۳۹].[۴۰]

صبر در سیره پیامبر خاتم

  1. زمانی که مسائل ناروایی به آن حضرت نسبت داده و باعث ناخرسندی ایشان می‌شد؛ مانند اینکه ایشان را ساحر و کذاب، مجنون، ریاست خواه و ریاست طلب می‌نامیدند[۴۳]؛‌
  2. هنگامی که برخی از مردم، آن حضرت را تکذیب می‌کردند[۴۴]؛‌
  3. وقتی که کفار بی‌ادبی را از حد گذرانده، به خداوند جسارت می‌کردند؛ پیامبر(ص) فرمود‌اند: «من در برابر ناملایمات نسبت به خود و خانواده و حیثیتم صبر می‌کنم؛ ولی در برابر بدگویی به پروردگارم شکیبایی ندارم»[۴۵]. خداوند عزوجل نیز این آیات را نازل فرمود: «فَاصْبِرْ عَلَی مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ}}[۴۶].
  4. امام صادق(ع) در زیارت پیامبر(ص) از راه دور می‌فرماید: «ای پیامبر خدا! همراه هر گواهی و به جای هر انکار کننده‌ای، گواهی می‌دهم که تو پیام‌های خدایت را رساندی و برای امّتت خیر خواستی و در راه پروردگارت با تمام توان کوشیدی و فرمانش را فراز آوردی و به خاطرش آزارها دیدی و به حکمت و اندرزهای نیکو و زیبا به راهش فرا خواندی»[۴۷].
  5. امام علی(ع) می‌فرماید: «گواهی می‌دهیم که محمّد بنده و فرستاده خداوند است... و او پیام‌های پروردگارش را همان‌گونه که به او فرمان داده بود، ابلاغ کرد... و به خاطر خداوند و برای بندگانش با شکیبایی و خالصانه خیرخواهی نمود»[۴۸].[۴۹]

صبر بر سختی از وظایف منتظران

  1. طولانی بودن دوران غیبت؛ چنانکه در روایتی امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «تلاش برای کندن کوه‌ها آسان‌تر است از مبارزه با پادشاهی که برای آن مدت خاصی تعیین شده است. از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، همانا زمین از آن خداست و آن را به هر کدام از بندگانش که اراده کند واگذار می‌‌کند و سرانجام خیر از آن صالحان است. در انجام این امر (فرج امام عصر) قبل از رسیدن زمان آن شتاب نکنید که پشیمان خواهید شد و همچنین پایان انتظار بر شما طولانی به نظر نیاید که سنگدل خواهید شد»[۵۵]. از این رو اگر منتظر نتواند بردبار باشد و این محنت دراز مدت را تحمل کند کنترلش را از دست خواهد داد و از مسیر حق منحرف شده و از آفاتی که در روایت از آن نام برده شده در امان نخواهند ماند[۵۶].
  2. شخص منتظر در معرض لغزش است و هر لحظه این امکان وجود دارد که ابتلائات و فتنه‌های آخرالزمان او را از مسیر حق منحرف کند، در این صورت برای منحرف نشدن از مسیر حق باید صبوری کند. چنانکه امام باقر(ع)، امتحاناتی که در زمان غیبت بر منتظرین حادث می‌‌شود را این چنین بیان کردند «به خدا سوگند، به چیزی که آرزویش را دارید نخواهید رسید (ظهور امام)، مگر اینکه همگی در غربال امتحان، تکان سختی بخورید و در این امتحان، آزموده شوید تا صف خوبان از بدان و ثابت‌قدمان از مدعیان، جدا گردد. به خدا سوگند، این آرزو عملی نخواهد شد، مگر بعد از یأس و ناامیدی، تا زمانی که افراد شقی، شقاوتشان و افراد اهل سعادت، لیاقت و صلاحیتشان را آشکار سازند»[۵۷].[۵۸]
  3. در عصر غیبت جامعه از نظر اعتقادی سست می‌‌شود و در این شرایط عده‌ای باید عهده‌دار تعلیم و تربیت شوند تا از کاروان جامانده‌ها دستگیری کنند. از سوی دیگر منتظران واقعی می‌‌دانند باید برای ظهور، زمینه‌ها را فراهم کرد و روشن است انجام این مسئولیت‌ها صبر فراوان می‌‌خواهد.
  4. جامعۀ مؤمنان در عصر غیبت باید انسجام و یکپارچگی خود را حفظ کرده و در برابر دشمنی‌ها مقاومت کنند و درصدد این باشند که تمام مشکلات حل و فصل شود و این مهم زمانی محقق می‌‌شود که عده‌ای کمر همت بسته و برای رفع مشکلات و از بین بردن اسباب اختلاف و نزاع دست به عمل شوند و مسلما این مسیر با سختی‌هایی همراه است که فقط صبر و پایداری می‌‌تواند شخص منتظر را از این سختی‌ها عبور دهد[۵۹].
  5. زنده نگه داشتن روح امید و نشاط و احساس تعهد و مسؤولیت و پیوند روحی و عاطفی با امام، بدون صبر و پایداری امکان‌پذیر نیست[۶۰].





صبر از صفات پسندیده در انسان، به معنای پایداری، تحمل، مقاومت و شکیبایی. صبر یا در مقابل مصیبت‌ها، سختی‌ها و ناملایمات است، یا در انجام کارهای سخت و تکالیف دینی، یا در برخورد با گناه و وسوسه‌های شیطانی. پیامبر خدا(ص) صبر را سه گونه می‌داند: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت، صبر از معصیت[۶۵]. انسان‌های صابر و صبور، به اهداف خود هم می‌‌رسد و کسی که صبر نداشته باشد، در مقابل سختی‌ها و مصیبت‌ها از پا در می‌‌آید و در برابر وسوسه‌های شیطانی دچار گناه می‌‌شود. صبر، پیروزی و موفقیت را در پی دارد.خدا صابران را دوست می‌‌دارد و با صابران است و دستور داده که مؤمنان هم صبور باشند، هم یکدیگر را به صبر دعوت کنند﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۶۶]؛ ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ [۶۷][۶۸].

مقدمه

واژه‌شناسی لغوی

  1. حبس و نگهداری[۷۵].
  2. قسمت بالای یک چیز[۷۶].
  3. نوعی از سنگ سخت[۷۷][۷۸].

مسائلی که باعث آرامش قلب می‌شوند

  1. تبیین عاقبت ظالمان و تکذیب کنندگان از امت‌های پیشین و بیان سنت الهی در این باره برای پیامبر(ص)[۸۱]؛
  2. دستور دادن به ایشان برای خواندن نماز و انجام تسبیح خداوند، هنگام ناراحتی[۸۲]؛
  3. بیان وضعیت مشابهی که پیامبران پیشین نیز با آن دست به گریبان بودند برای رسول اکرم(ص)؛ زیرا آنها هم پیش‌تر در چنین شرایطی قرار گرفته بودند[۸۳]؛ ‌
  4. نام بردن[۸۴] از پیامبرانی که به سختی‌هایی مشابه مشکلات آن حضرت دچار شدند و در برابر آنها صبر کردند، که خداوند در قرآن نام نه نفر از انبیای گرامی خود را آورده است[۸۵].

اهمیّت صبر (ارزش و جایگاه صبر)

ضرورت صبر

اقسام صبر

مراتب صبر

شرایط صبر

خاستگاه صبر (اسباب و عوامل صبر)

راه کسب صبر

موانع صبر

لوازم صبر

آداب صبر

آثار و نشانه‌های صبر

فواید و کارکردهای صبر

گستره صبر

ویژگی های صبر

عواقب ترک صبر

استعانت از صبر

نقش اسوه‌های صبر

صبر یکی از اسباب رستگاری

  • پاداش صبر مؤمنان بر آزار و ریشخند کافران، رستگاری آنان در روز قیامت است: ﴿إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ [۸۶][۸۷] افزون بر صبر، مصابره نیز از اسباب رستگاری است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۸۸] درباره معنای صبر و مصابره در این آیه، سخنان گوناگونی هست[۸۹]: برخی، صبر را مطلق صبر فردی دانسته‌اند که شامل صبر بر سختی‌ها، صبر در اطاعت الهی و صبر از نافرمانی می‌شود و مصابره را صبر اجتماعی خوانده‌اند که در آن، صبر برخی مایه تقویت صبر بعضی دیگر و دوچندان شدن تأثیر آن می‌شود[۹۰][۹۱].

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر».
  2. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ – ۲۵۹؛ نبی‌اللهی، علی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۰.
  3. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص۲۰۸-۲۱۱.
  4. «لَا یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَان»؛‏ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۵.
  5. «عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیْرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا [خَیْرَ] فِی إِیمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَه»؛‏ نهج البلاغه، حکمت ۷۹.
  6. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  7. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  8. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۰۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۳۰-۱۳۱.
  9. «و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۸.
  10. «و اگر کیفر می‌کنید مانند آنچه خود کیفر شده‌اید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۶.
  11. «آیا پنداشته‌اید به بهشت می‌روید بی‌آنکه خداوند جهادگران و شکیبایان شما را معلوم دارد؟» سوره آل عمران، آیه ۱۴۲.
  12. «و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم» سوره محمد، آیه ۳۱.
  13. «از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.
  14. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  15. «از شکیبایی و نماز یاری بجویید» سوره بقره، آیه ۴۵.
  16. «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  17. «و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.
  18. «و آنان که گواهی دروغ نمی‌دهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه می‌گذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.
  19. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  20. «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمی‌خوانند و انسانی را که خداوند (کشتنش را) حرام کرده است جز به حقّ نمی‌کشند» سوره فرقان، آیه ۶۸.
  21. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.
  22. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  23. «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶.
  24. «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  25. سوره بقره، آیه ۲۴۹.
  26. «چرا؛ (بی‌گمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند» سوره آل عمران، آیه ۱۲۵.
  27. «پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  28. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۱۸، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  29. «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَکَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمَکَارِهِ فِی الدُّنْیَا دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذَّاتِ وَ الشَّهَوَاتِ- فَمَنْ أَعْطَی نَفْسَهُ لَذَّتَهَا وَ شَهْوَتَهَا دَخَلَ النَّارَ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۸۹.
  30. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: إِذَا دَخَلَ الْمُؤْمِنُ فِی قَبْرِهِ کَانَتِ الصَّلَاةُ عَنْ یَمِینِهِ وَ الزَّکَاةُ عَنْ یَسَارِهِ وَ الْبِرُّ مُطِلٌّ عَلَیْهِ وَ یَتَنَحَّی الصَّبْرُ نَاحِیَةً فَإِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ الْمَلَکَانِ اللَّذَانِ یَلِیَانِ مُسَاءَلَتَهُ قَالَ الصَّبْرُ لِلصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْبِرِّ دُونَکُمْ صَاحِبَکُمْ فَإِنْ عَجَزْتُمْ عَنْهُ فَأَنَا دُونَهُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۰.
  31. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ(ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْعَمَ عَلَی قَوْمٍ بِالْمَوَاهِبِ فَلَمْ یَشْکُرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ وَبَالًا وَ ابْتَلَی قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ نِعْمَةً»؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۴۱.
  32. «عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) أَنَّ النَّبِیَّ(ص) قَالَ: عَلَامَةُ الصَّابِرِ فِی ثَلَاثٍ أَوَّلُهَا أَنْ لَا یَکْسَلَ وَ الثَّانِیَةُ أَنْ لَا یَضْجَرَ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یَشْکُوَ مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَنَّهُ إِذَا کَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ وَ إِذَا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّکْرَ وَ إِذَا شَکَا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ‌»؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۸۶.
  33. «قَالَ النَّبِیُّ(ص): مَنْ یَعْرِفِ الْبَلَاءَ یَصْبِرْ عَلَیْهِ وَ مَنْ لَا یَعْرِفْهُ یُنْکِرْهُ‌»؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۸۳.
  34. «سَأَلَ النَّبِیُّ(ص) جَبْرَئِیلَ(ع) مَا تَفْسِیرُ الصَّبْرِ قَالَ تَصْبِرُ فِی الضَّرَّاءِ کَمَا تَصْبِرُ فِی السَّرَّاءِ وَ فِی الْفَاقَةِ کَمَا تَصْبِرُ فِی الْغِنَی وَ فِی الْبَلَاءِ کَمَا تَصْبِرُ فِی الْعَافِیَةِ فَلَا یَشْکُو حَالَهُ عِنْدَ الْمَخْلُوقِ بِمَا یُصِیبُهُ مِنَ الْبَلَاءِ»؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۸۷.
  35. «عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع) یَرْحَمُکَ اللَّهُ مَا الصَّبْرُ الْجَمِیلُ قَالَ ذَلِکَ صَبْرٌ لَیْسَ فِیهِ شَکْوَی إِلَی النَّاسِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۳.
  36. «عَنْ عَلِیِّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ‌(ع): قَالَ: لَا یَذُوقُ الْمَرْءُ مِنْ حَقِیقَةِ الْإِیمَانِ حَتَّی یَکُونَ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ الْفِقْهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الْمَصَائِبِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعَاشِ»؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۸۵.
  37. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۴۴-۲۵۰.
  38. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) ثَلَاثٌ بِهِنَّ یَکْمُلُ الْمُسْلِمُ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ التَّقْدِیرُ فِی الْمَعِیشَةِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النَّوَائِبِ‌»؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۸.
  39. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) فِی وَصِیَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِیَّةِ إِیَّاکَ وَ الْعُجْبَ وَ سُوءَ الْخُلُقِ وَ قِلَّةَ الصَّبْرِ فَإِنَّهُ لَا یَسْتَقِیمُ لَکَ عَلَی هَذِهِ الْخِصَالِ الثَّلَاثَةِ صَاحِبٌ وَ لَا یَزَالُ لَکَ عَلَیْهَا مِنَ النَّاسِ مُجَانِبٌ»؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۸۶.
  40. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص ۲۴۴-۲۵۰.
  41. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  42. ر.ک: نبی‌اللهی، علی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۰-۴۸۱.
  43. سوره ص، آیه ۴ و سوره غافر، آیه ۲۴؛ سوره ذاریات، آیات ۳۹ و ۵۲.
  44. ﴿فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ«پس اگر تو را دروغگو شمرده‌اند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهان‌ها و نوشته‌ها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شده‌اند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
  45. {{متن حدیث|قَدْ صَبَرْتُ فِی نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ عِرْضِی وَ لَا صَبْرَ لِی عَلَی ذِکْرِ إِلَهِی"؛ ‏ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۸۸؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص۲۶۲ و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۶۱.
  46. سوره ق، آیه ۳۸-۳۹.
  47. «الْإِمَامُ الصَّادِقُ(ع) فِی زِیَارَةَ النَّبِیِّ(ص) مِنْ بَعِیدِ... أَشْهَدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَعَ کُلِّ شَاهِدٍ وَ أَتَحَمَّلُهَا عَنْ کُلِّ جَاحِدٍ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّکَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِکَ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ رَبِّکَ وَ صَدَعْتَ بِأَمْرِهِ وَ احْتَمَلْتَ الْأَذَی فِی جَنْبِهِ وَ دَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ الْجَمِیلَةِ»؛ الإقبال، ج۳، ص۱۲۴؛ مصباح الزائر، ص۶۷؛ المزار، ص۱۲، من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت(ع)؛ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۱۸۴، ح۱۱.
  48. «الْإِمَامُ عَلِیّ(ع) فِی خُطْبَةٍ لَهُ(ع) فِی الْجُمُعَةِ-: نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ... فَبَلَّغَ رِسَالاتِ رَبِّهِ کَمَا أَمَرَهُ... وَ نَصَحَ لَهُ فِی عِبَادِهِ صَابِراً مُحْتَسِباً»؛ کتاب من یحضره الفقیه، ج،۱ ص۴۲۸، ح۱۲۶۳؛ مصباح المتهجد، ص۳۸۱، ح۵۰۸، عن زید بن وهب؛ بحار الأنوار، ج۸۹، ص۲۳۷، ح۶۸.
  49. ر.ک: م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد، سیره پیامبر خاتم، ج۱، ص ۳۲۰-۳۳۷.
  50. «لَتُمَحَّصُنَّ یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ تَمْحِیصَ الْکُحْلِ فِی الْعَیْنِ»؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۶.
  51. «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۱.
  52. ر.ک: پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، انتظار بهار و باران، ص ۸۵- ۸۸.
  53. «امّا الصابر فی غیبته علی الاذی و التکذیب، بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول اللّه»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳؛
  54. ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۲۲۱- ۲۱۷.
  55. ابن بابویه، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۶۲۲.
  56. ر.ک: آیتی، نصرت‌‏الله، آیینه انتظار یاوران مهدی، ص ۱۶۵-۱۶۶.
  57. «لَا وَ اللَّهِ لَا یکون مَا تَمُدُّونَ إلیه أعینکم حتی تُغَرْبَلُوا لَا وَ اللَّهِ لَا یکون مَا تَمُدُّونَ إلیه أعینکم حتی تمیزوا لَا وَ اللَّهِ لَا یکون مَا تَمُدُّونَ إلیه أعینکم إِلَّا بَعْدَ إیاس لَا وَ اللَّهِ لَا یکون مَا تَمُدُّونَ إلیه أعینکم حتی یشقی مِنْ شقی وَ یسعد مَنْ»؛ الغیبة، طوسی، ص۳۳۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۱۳.
  58. ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۲۸.
  59. ر.ک: آیتی، نصرت‌‏الله، آیینه انتظار یاوران مهدی، ص ۱۶۵-۱۶۶.
  60. ر.ک: حکیمی، امیر مهدی، منتظر چشم به راهی فریادگر، ص ۷۵.
  61. «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
  62. «پس چشم به راه بدارید که من نیز باشم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
  63. «مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِی‏ءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیَأْسِ فَقَدْ کَانَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ أَصْبَرَ مِنْکُم‏»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۵.
  64. ر.ک: مهدوی‌فرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۰-۱۱۸.
  65. کافی، ج۲، ص۹۱.
  66. «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰
  67. «جز آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند و یکدیگر را به راستی پند داده‌اند و همدیگر را به شکیبایی اندرز داده‌اند» سوره عصر، آیه ۳.
  68. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۳۰-۱۳۱.
  69. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۶، ص ۱۸۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۴، ص ۴۴۲ و الزبیری، تاج العروس، ج ۷، ص ۷۴.
  70. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۷۴.
  71. همان (تمامی موارد چهارگانه یاد شده از "المفردات" راغب اصفهانی نقل شده است).
  72. نبی‌اللهی، علی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۰.
  73. ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر».
  74. فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  75. فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  76. فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  77. معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر».
  78. فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  79. مفردات، ص ۴۷۴، «صبر».
  80. فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
  81. ﴿فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ «بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود» سوره قصص، آیه ۴۰. و همچنین ر.ک: سوره زخرف، آیه ۲۵.
  82. ﴿وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ «و ما به درستی می‌دانیم که تو از آنچه می‌گویند دلتنگ می‌گردی پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجده‌گزاران باش و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۷-۹۹؛ و ر.ک: سوره طه، آیه ۱۳۰ و سوره حاقه، آیه ۵۲.
  83. ﴿وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شده‌اند» سوره انعام، آیه ۱۰؛ و ر.ک: سوره یونس، آیه ۷۳.
  84. مانند: سوره ص، ص۱۷.
  85. ۱. داوود؛ ۲. سلیمان؛ ۳. ایوب؛ ۴. ابراهیم ۵. اسحاق؛ ۶. یعقوب ۷. اسماعیل؛ ۸. الیسع؛ ۹. ذوالکفل، خداوند ابتدا نام داوود را آورده و به قسمتی از داستان‌های او اشاره می‌فرماید: ر.ک: سوره ص، آیات ۳۰- ۴۸ و سوره انبیاء، آیات ۷۸ - ۹۰.
  86. من امروز به آنان برای شکیبی که ورزیده بودند پاداش دادم؛ بی‌گمان آنانند که کامیابند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۱۱.
  87. تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۳۷۷؛ زاد المسیر، ج ۳، ص ۲۷۳؛ تفسیر مراغی، ج ۱۸، ص ۶۰.
  88. ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه: ۲۰۰.
  89. جامع البیان، ج ۴، ص ۱۴۷-۱۴۹؛ التبیان، ج ۳، ص ۹۶-۹۵.
  90. المیزان، ج ۴، ص ۹۱-۹۲.
  91. یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.





شرح مدخل اصلی صبر معصوم هنوز آماده انتشار نیست.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، مورد بررسی و تحقیق قرار خواهد گرفت:

  1. صبر معصوم در قرآن؛
  2. صبر معصوم در حدیث؛
  3. صبر معصوم در عرفان اسلامی؛
  4. صبر معصوم در کلام اسلامی؛
  5. صبر معصوم در حکمت اسلامی.

برای رسیدن به محتوای اين مدخل، به مصداق های ذیل مراجعه شود:

  1. صبر امام؛
  2. صبر پیامبر؛
  3. صبر پیامبر خاتم؛
  4. صبر ولی؛
  5. صبر وصی؛
  6. صبر اهل بیت؛
  7. صبر فاطمه زهرا.

منبع‌شناسی جامع صبر معصوم