بحث:صبر
ساختار مباحث
معناشناسی
معنای لغوی
معنای اصطلاحی
روابط معنایی
مقاومت و پایداری
حلم و بردباری
کظم غیظ
پیشینه بحث
نگرش قرآنی و روایی
صبر در قرآن
صبر در حدیث
ضرورت و جایگاه
رابطه صبر با امامت الهی
یکی از اسباب رستگاری
اقسام و گونهها
در حوزه فردی
صبر بر طاعت
صبر بر ترک معصیت
صبر بر مصیبت
در حوزه خانوادگی
در حوزه اجتماعی
مراتب و درجات
شرایط و لوازم
عوامل تأمینکننده
موانع تهدیدکننده
آداب و مستحبات
آثار و نشانهها
فواید و کارکردها
گستره و قلمرو
خصایص و ویژگیها
عواقب ترک صبر
استعانت از صبر
اسوههای صبر
صبر پیامبران پیشین
صبر پیامبر خاتم
صبر اهل بیت
صبر مؤمنان راستین
وظیفه در عصر غیبت
الحياة ج۱۲
- باب سی و هفتم: پایداری و مقاومت
- فصل ۱- نگرشی کلی
- فصل ۲ - نقش بنیادین پایداری در کارها
- فصل ۳- پایداری، مرکب راهوار زندگی
- فصل ۴- پایداری، عامل رسیدن به هدف
- فصل ۵- مقاومت، عامل افزایش قدرت
- فصل ۶- مقاومت، عامل دستیابی به هدفهای دست نیافتنی
- فصل ۷- پایداری، و آسان شدن دشواریها
- تذییل: صبر و پایداری، ویژگی پیروان معصومین(ع)
- فصل ۸- پایداری، در حقگزاری
- فصل ۹- پایداری، برای انجام مسئولیتهای انسانی
- فصل ۱۰- پایداری، و اداره جامعه
- فصل ۱۱- پایداری، و پیروزی (صبر و نصر)
- فصل ۱۲- نقش پایداری، در تکامل جامعه
- فصل ۱۳- گشایش و سختی (معیار تعالی)
- فصل ۱۴- سختیها و تبلور گوهر انسان
- فصل ۱۵- پایداری، روشنگر ماهیت عمل انسانی
- فصل ۱۶- تنگناها، راهی به گشایشها
صبر از صفات پسندیده در انسان، به معنای پایداری، تحمل، مقاومت و شکیبایی. صبر یا در مقابل مصیبتها، سختیها و ناملایمات است، یا در انجام کارهای سخت و تکالیف دینی، یا در برخورد با گناه و وسوسههای شیطانی. پیامبر خدا(ص) صبر را سه گونه میداند: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت، صبر از معصیت[۱]. انسانهای صابر و صبور، به اهداف خود هم میرسد و کسی که صبر نداشته باشد، در مقابل سختیها و مصیبتها از پا در میآید و در برابر وسوسههای شیطانی دچار گناه میشود. صبر، پیروزی و موفقیت را در پی دارد.خدا صابران را دوست میدارد و با صابران است و دستور داده که مؤمنان هم صبور باشند، هم یکدیگر را به صبر دعوت کنند﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲]؛ ﴿إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ﴾ [۳][۴].
مقدمه
- "صبر"، نام یک داروی تلخ[۵] و به معنای خویشتنداری در سختی و تنگی است[۶]. صبر، در اصطلاح، یعنی شکیبایی و خودداری نفس از آنچه عقل و شرع حکم میکند و آن را میطلبد، یا آنچه را که عقل و شرع، خودداری نفس از آن را اقتضا میکند[۷][۸].
واژهشناسی لغوی
- به عبارت دیگر: صبر عبارت است از امساک در تنگناها و خویشتن داری به مقتضای عقل و شرع یا حبس نفس از چیزی که عقل و شرع حبس نفس از آن را اقتضا کند[۱۵][۱۶].
مسائلی که باعث آرامش قلب میشوند
- خداوند در قرآن، پس از سفارش پیامبر خویش به شکیبایی، مسائلی را به ایشان گوشزد میکند تا بر صبر ایشان بیفزاید؛ مانند موارد زیر:
- تبیین عاقبت ظالمان و تکذیب کنندگان از امتهای پیشین و بیان سنت الهی در این باره برای پیامبر(ص)[۱۷]؛
- دستور دادن به ایشان برای خواندن نماز و انجام تسبیح خداوند، هنگام ناراحتی[۱۸]؛
- بیان وضعیت مشابهی که پیامبران پیشین نیز با آن دست به گریبان بودند برای رسول اکرم(ص)؛ زیرا آنها هم پیشتر در چنین شرایطی قرار گرفته بودند[۱۹]؛
- نام بردن[۲۰] از پیامبرانی که به سختیهایی مشابه مشکلات آن حضرت دچار شدند و در برابر آنها صبر کردند، که خداوند در قرآن نام نه نفر از انبیای گرامی خود را آورده است[۲۱].
صبر یکی از اسباب رستگاری
- پاداش صبر مؤمنان بر آزار و ریشخند کافران، رستگاری آنان در روز قیامت است: ﴿إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴾[۲۲][۲۳] افزون بر صبر، مصابره نیز از اسباب رستگاری است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[۲۴] درباره معنای صبر و مصابره در این آیه، سخنان گوناگونی هست[۲۵]: برخی، صبر را مطلق صبر فردی دانستهاند که شامل صبر بر سختیها، صبر در اطاعت الهی و صبر از نافرمانی میشود و مصابره را صبر اجتماعی خواندهاند که در آن، صبر برخی مایه تقویت صبر بعضی دیگر و دوچندان شدن تأثیر آن میشود[۲۶][۲۷].
پانویس
- ↑ کافی، ج۲، ص۹۱.
- ↑ «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰
- ↑ «جز آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند و یکدیگر را به راستی پند دادهاند و همدیگر را به شکیبایی اندرز دادهاند» سوره عصر، آیه ۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۳۰-۱۳۱.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۶، ص ۱۸۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۴، ص ۴۴۲ و الزبیری، تاج العروس، ج ۷، ص ۷۴.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۷۴.
- ↑ همان (تمامی موارد چهارگانه یاد شده از "المفردات" راغب اصفهانی نقل شده است).
- ↑ نبیاللهی، علی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۰.
- ↑ ترتیب العین، ج ۲، ص ۹۶۶، «صبر».
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص ۳۲۹، «صبر».
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ مفردات، ص ۴۷۴، «صبر».
- ↑ فرهنگ قرآن، ج۱۸ ، ص۲۴۶ - ۲۵۹.
- ↑ ﴿فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ﴾ «بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود» سوره قصص، آیه ۴۰. و همچنین ر.ک: سوره زخرف، آیه ۲۵.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ﴾ «و ما به درستی میدانیم که تو از آنچه میگویند دلتنگ میگردی پس پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای و از سجدهگزاران باش و پروردگارت را پرستش کن تا مرگ تو فرا رسد» سوره حجر، آیه ۹۷-۹۹؛ و ر.ک: سوره طه، آیه ۱۳۰ و سوره حاقه، آیه ۵۲.
- ↑ ﴿وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ﴾ «و بیگمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شدهاند» سوره انعام، آیه ۱۰؛ و ر.ک: سوره یونس، آیه ۷۳.
- ↑ مانند: سوره ص، ص۱۷.
- ↑ ۱. داوود؛ ۲. سلیمان؛ ۳. ایوب؛ ۴. ابراهیم ۵. اسحاق؛ ۶. یعقوب ۷. اسماعیل؛ ۸. الیسع؛ ۹. ذوالکفل، خداوند ابتدا نام داوود را آورده و به قسمتی از داستانهای او اشاره میفرماید: ر.ک: سوره ص، آیات ۳۰- ۴۸ و سوره انبیاء، آیات ۷۸ - ۹۰.
- ↑ من امروز به آنان برای شکیبی که ورزیده بودند پاداش دادم؛ بیگمان آنانند که کامیابند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۱۱.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۳۷۷؛ زاد المسیر، ج ۳، ص ۲۷۳؛ تفسیر مراغی، ج ۱۸، ص ۶۰.
- ↑ ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه: ۲۰۰.
- ↑ جامع البیان، ج ۴، ص ۱۴۷-۱۴۹؛ التبیان، ج ۳، ص ۹۶-۹۵.
- ↑ المیزان، ج ۴، ص ۹۱-۹۲.
- ↑ یوسفزاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.