نماز

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از خواندن نماز)

نماز به عبادتی مخصوص با افعال و اذکاری معین گفته می‌شود و یکی از عبادت‌های روزانه مسلمانان است که برای اطاعت از خداوند، انجام می‌‌دهند. نماز از تکلیف‌های واجب و یکی از فروع دین است و اهمیت آن به حدی است که ستون دین به شمار آمده است. نماز، یکی از برنامه‌های تربیتی اسلام است و اگر درست و با همه شرایط انجام گیرد، به تعبیر قرآن از زشتی‌ها و فسادها و گناهان جلوگیری می‌کند.

مقدمه

نماز یکی از پرستش‌ها و نیایش‌های روزانه مسلمانان است که به شکرانه نعمت‌های خداوند و برای اطاعت از پروردگار، انجام می‌‌دهند. نماز از تکلیف‌های واجب و یکی از "فروع دین" است و اهمیت آن به حدی است که ستون دین به شمار آمده است. انجام این عبادت در وقت خاص و با شرایط و کیفیت مخصوصی انجام می‌گیرد و باید با وضو و طهارت و به زبان عربی باشد.

غیر از نماز واجب روزانه که در پنج نوبت انجام می‌‌گیرد و هفده رکعت است، نمازهای دیگری هم مانند نماز جمعه، نماز عید، نماز میت، و نمازهای مستحب وجود دارد که در کتب احکام، به تفصیل بیان شده است.

نماز، یکی از برنامه‌های تربیتی اسلام است و اگر درست و با همه شرایط انجام گیرد، به تعبیر قرآن از زشتی‌ها و فسادها و گناهان جلوگیری می‌کند. کسی که روزی پنج نوبت در پیشگاه خدا سر بر خاک می‌گذراد و به نیایش و پرستش می‌پردازد، کمتر در پی فساد و گناه می‌رود. نماز در روایات، به عنوان معراج مؤمن و عامل تصفیه روح و از بین برنده تکبر معرفی شده است.

در این عبادت، نمازگزار روی به کعبه می‌ایستد و خدا را یاد می‌کند و او را می‌ستاید و از او مدد می‌جوید. این عبادت، دل را آرامش می‌بخشد و اضطراب‌های روحی را می‌کاهد (دل آرام گیرد زیاد خدای). نماز را هم به تنهایی می‌خوانند و هم گروهی، که به آن "نماز جماعت" گفته می‌شود و پاداش بیشتری دارد و پیشنماز عادل در جلو می‌ایستد و نمازگزاران به او اقتدا می‌کنند[۱].

معناشناسی

«نماز» هم‌معنای «صلاة» در عربی است و «صلاة» در اصل به معنای دعا و ستایش است[۲]. نماز در اصطلاح شریعت اسلامی به عبادتی مخصوص با افعال و اذکاری معین گفته می‌شود[۳] که برای تقرب به خداوند اقامه می‌گردد[۴]. ازجمله اذکار آن، قرائت سوره حمد و سوره‌ای از قرآن است[۵] و ازجمله ارکان آن، قیام، رکوع و سجود است[۶].[۷]

پیشینه

نماز از جمله عبادت‌هایی است که خداوند در ادیان مختلف بر همه مردم واجب کرده است[۸]. تمامی انبیا(ع) مانند ابراهیم(ع) و موسی(ع) نماز به پا می‌داشتند[۹] و چنان‌که در قرآن کریم نیز آمده، به آن سفارش می‌کردند[۱۰]، در دین زرتشت، نماز با آداب و تشریفات خاصی پنج بار در شبانه‌روز[۱۱] به زبان اوستایی[۱۲] به جای آورده می‌شود. یهودیان هنگام نماز و نیایش به سمت بیت‌المقدس روی می‌آورند. نماز و نیایش یهود، شامل سه نماز اساسی است که صبح، بعد از ظهر و غروب خوانده می‌شود. در روزهای شنبه و جشن‌های مذهبی تغییراتی در آداب نیایش یهودیان به وجود می‌آید که منعکس‌کننده ویژگی خاص آن روز است[۱۳]. مسیحیان نیز در کلیساهای خود به صورت اجتماعی و فردی نماز می‌خوانند. در بیشتر مراکز مسیحی روز یکشنبه روزی است که مسیحیان برای عبادت و نیایش به دور هم جمع می‌شوند[۱۴].

در اسلام نماز در پنج وقت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا با اجزا و شرایط خاص واجب شده است و قرآن کریم در آیات متعددی دستور به اقامه نماز[۱۵] داده است. در اسلام نماز به صورت فردی و گروهی اقامه می‌شود و در روایات بر اقامه نماز در مساجد تأکید شده است[۱۶]. بنابر بعضی روایات چگونگیِ نماز در معراج پیامبر (ص) تشریع شد[۱۷] و حضرت آن را به مردم آموزش داد[۱۸].

علمای اسلام نیز در آثار خود به نماز اهتمام ورزیده‌اند؛ چنان‌که فقها در آثار خود، احکام و فروع فقهی مربوط به نماز و اقسام آن و همچنین شرایط و اجزای آن را بیان کرده‌اند و کتاب‌های مستقل فراوانی درباره نماز یا بعضی از اقسام نماز مانند نماز جمعه، نماز جماعت و مانند آن تألیف کرده‌اند[۱۹].[۲۰]

وصف نماز

از ارزش‌های نماز است آرامش خاص در عضلات، خشوع و فروتنی در چشمان، پست کردن و مهار نفس طغیانگر، آرامش و فرونشاندن هیجانات منطقی دل‌ها، منتفی‌کردن کبر و نخوت، تواضع و فروتنی با ساییدن صورت بر خاک و نهادن اعضا و جوارح شریف بر زمین برای احساس کوچکی در برابر خدای بزرگ[۲۱]. نمونه‌های دیگر از توصیف‌های امام (ع) در نهج البلاغه را می‌توان در مواضع زیر دریافت: توصیف اسلام[۲۲]، بردباری[۲۳]، تقوا[۲۴]، خوش خلقی[۲۵]، سکوت[۲۶]، علم و حکمت[۲۷]، قرآن[۲۸]، قناعت[۲۹]، نیکوکاری[۳۰]، اخلاق[۳۱]، ذکر خدا[۳۲]، یقین[۳۳]، بهشت[۳۴]، پیامبر اسلام[۳۵]، پیامبران[۳۶]، خدا[۳۷]، قیامت[۳۸]، ملائکه[۳۹]، اهل باطل[۴۰]، عالمان ربانی[۴۱]، فرومایگان[۴۲]، گمراهان[۴۳]، کارگزاران[۴۴]، لشکریان[۴۵]، منشیان و نویسندگان[۴۶]، مؤمنان[۴۷]، وزیران و مشاوران[۴۸]، امامان[۴۹]، اهل‌بیت[۵۰].[۵۱]

اهمیت نماز

حضرت فاطمه (س) از پدر بزرگوارش پرسید: مجازات مرد یا زنی که به نماز خود اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد چیست؟ پیامبر فرمود: «فاطمه! کسی که نماز را سبک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار می‌کند: شش بلا در دنیا؛ سه بلا هنگام جان دادن؛ سه بلا در قبر؛ سه بلا در روز قیامت، هنگامی که از قبر خود خارج می‌شود. شش بلا که در دنیا گرفتار می‌شوند، عبارت‌اند از:

  1. خداوند برکت را از عمر او بر می‌دارد؛
  2. برکت را از روزی او نیز بر می‌دارد؛
  3. چهره صالحان را از او می‌گیرد؛
  4. هر کار نیکوی او بی‌آجر است؛
  5. دعای او به اجابت نمی‌رسد؛
  6. از دعای نیکان بهره‌ای نمی‌برد.

سه بلای هنگام مرگ عبارت‌اند از:

  1. به خواری می‌میرد؛
  2. گرسنه می‌میرد؛
  3. تشنه می‌میرد؛ هر چه به او آب بنوشانند، تشنگی‌اش برطرف نمی‌شود.

سه بلا که در قبر دچار آنها می‌شود، عبارت‌اند از:

  1. خداوند فرشته‌ای را می‌گمارد تا او را در قبر عذاب کند؛
  2. به فشار قبر گرفتار می‌آید؛
  3. قبر او تاریک می‌شود.

بلاهایی که هنگام خروج از قبر، دچار آنها می‌شود:

  1. خداوند به فرشته‌ای فرمان می‌دهد تا او را جلوی همگان با صورت روی زمین بکشاند؛
  2. حسابرسی او بسیار سخت و شدید خواهد بود؛
  3. خداوند به او نظر رحمت نمی‌اندازد و او را پاک نمی‌سازد و عذاب دردناکی خواهد داشت»[۵۲].

این عذاب‌ها مخصوص افرادی است که به نماز خود اهمیت نمی‌دهند و عذاب افرادی که نماز نمی‌خوانند، بسیار شدیدتر از این است. درباره حالات عرفانی و ملکوتی فاطمه (س) هنگام نماز آمده است: «حضرت فاطمه (س) هنگام نماز، از ترس خدا نفس نفس می‌زد و بغض در گلویش می‌شکست»[۵۳].[۵۴]

وجوب نماز

نماز از جمله اموری بود که بعد از اقرار به توحید و تبرّی از بتان در اولین روزهای دعوت پنهانی بر مسلمانان واجب شد[۵۵]. جریان از این قرار بود که روزی رسول خدا (ص) به بالای شهر مکه رفت. جبرئیل نازل شد و با زدن پاشنه پای خود به کنار کوه، چشمه آبی بیرون زد. او در حالی که رسول خدا (ص) نگاهش می‌کرد وضو ساخت[۵۶]؛ پس صورتش را شست، مضمضه و استنشاق کرد. سپس سر و پاهایش را تا قوزک پا مسح کرد[۵۷]. حضرت نیز به همان ترتیب وضو گرفت، آن گاه جبرئیل دو رکعت نماز خواند و حضرت نیز به همان نحو نماز را ادا کرد[۵۸].

گویا نخستین نمازی که بر حضرت واجب شد، نماز ظهر بود. ابن‌عباس می‌گوید: "سپس جبرئیل نازل شد و نماز ظهر را هنگام تمایل خورشید خواند، نماز عصر را پس از رفتن سایه به اندازه قد انسان، نماز مغرب را به هنگام غروب خورشید، نماز عشاء را پس از رفتن شفق و نماز صبح را پس از طلوع فجر به جا آورد"[۵۹].

ظاهراً تا قبل از هجرت، نمازی که بر ایشان واجب شد دو رکعتی بود. بعدها نماز کامل، چهار رکعت شد؛ ولی برای مسافر، همان دو رکعت باقی ماند[۶۰].[۶۱]

حکمت‌های نماز

روشن است که نماز به عنوان یک عبادت کامل و جامع واجب اسلامی حکمت‌ها و رازهای مهم و ارزنده‌ای از سوی خدای حکیم در آن گنجانده شده است که در بیش از یکصد و بیست آیه قرآن کریم و بیست هزار حدیث آمده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. یاد خدا و احیای اصالت انسانی: در فرهنگ اسلامی، یاد خدا بهترین سرمایه زندگی آدمی است که روح انسان تشنه محبت و انس با خالق حقیقی را سیراب و تغذیه و پیوند روح آدمی را با روح هستی‌بخش مستحکم می‌نماید. بشر را از خودفراموشی و از خودباختگی و سرگردانی نجات می‌دهد.
  2. پیروزی بر مشکلات و شکیبائی: بدون تردید زندگی انسان در هر زمان دارای فراز و نشیب، و یا اقبال و ادبار است و هر شخصی با حوادث ناخوشایند و مشکلات زندگی روبه‌رو می‌شود. فردی موفق خواهد بود، که با آغوش باز در برابر این ناملایمات، خود را نبازد و با آن‎ها دست و پنجه نرم کند. برای چیرگی بر مشکلات و ناگواری‌ها دور پایه اساسی لازم است، یکی درونی و آن ورزیدگی خاص انسان در مقابله با سختی‌ها و ناکامی‌ها است، و دیگر برونی که داشتن تکیه‌گاه نیرومندی است که بتواند هر آن از او مدد گیرد و به کمک او بر مشکلات فایق آید: ﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ[۶۲].
  3. پیشگیری از گناه و تباهی: در میان هر ملت برای پیشگیری از تخلفات و کجروی‌ها و مفاسد اجتماعی و جنایت‌ها و جرایم فردی راهی پیش بینی شده است که نیاز به هزینه سنگینی دارد. ولی اسلام علاوه بر ارشاد و اجرای قوانین کیفری: حدود، تعزیرات، قصاص و دیات با وضع عباداتی نظیر روزه و نماز و یادآوری خدا و معاد انسان فراموش‌کار را از پیروی هوس‌ها و ارتکاب گناه باز می‌دارد: ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ[۶۳].
  4. فلاح یا رستگاری و آزادگی: مهم‌ترین آرمان‌های بشر آزادگی است، آزاد مردان جهان زندگی را به خاطر آزادی دوست دارند. از این‌رو مولا علی (ع) نیز، فرمود: «لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً»[۶۴]؛ بنده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است. در بینش قرآن تنها راه دست‌یابی بشر به آزادگی واقعی، ایمان و توجه کامل به خدا در هنگام نماز است و می‌فرماید: ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ[۶۵].[۶۶]

آثار نماز

اندیشمندان اسلامی با استفاده از بعضی آیات قرآن کریم و روایات، اقامه نماز را عامل بازدارنده مؤمن از گناه: ﴿وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ[۶۷].[۶۸] و موجب تقرب الهی: ﴿كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ[۶۹].[۷۰] می‌دانند. همچنین برخی روایات، نماز را سبب خاموش شدن آتش گناهان آدمی شمرده‌اند[۷۱] و پنج بار برپایی نماز در روز را به پنج نوبت شستشو در نهر آب تشبیه کرده‌اند که سبب باقی‌ نماندن آلودگی در وجود شخص خواهد شد[۷۲]. از جهت اجتماعی، برپایی نماز سبب طهارت و سلامت جامعه از فساد و فحشا و هدایت جامعه به صراط مستقیم می‌شود[۷۳]؛ افزون بر اینکه برپایی نماز به صورت جماعت دارای مصالح عمومی و اجتماعی است و فوایدی روحی و معنوی دارد که کمتر در عملی اتفاق می‌افتد[۷۴].[۷۵]

در بسیاری از روایات نماز همچون ذکر و دعا و زیارت و امثال اینها از جمله راهکارها و عوامل اثرگذار در کاهش یا علاج فقر معرفی شده است با این اختلاف که گاهی نماز عاری از هر خصوصیتی، راهکاری تأثیرگذار به شمار آمده است؛ همچون نمازی که پیامبر خدا هنگام مواجه‌شدن اهل و عیالش با نیاز شدید، آنان را بر انجام آن فرمان می‌داد و با تأکید می‌فرمود: ای اهل خانه نماز بگذارید، نماز بگذارید[۷۶]. حلبی گوید مردی از فقرش نزد امام صادق(ع) شکایت کرد. آن حضرت به او فرمود: «بین قبر و منبر پیامبر(ص) دو رکعت نماز بگذارد؛ سپس صد مرتبه بگوید: «وَ أَعَمَّهَا فَضْلًا». آن مرد به فرمان امام عمل کرد و خدا روزی‌اش را بر او ارزانی داشت»[۷۷]؛ همچنین ابن‌طیّار می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم سرمایه‌ای داشتم که از کفم رفت و هم‌اکنون در مضیقۀ سختی قرار گرفته‌ام. به من فرمود: مغازه‌ای داری؟ عرض کردم: بلی؛ و لکن آن را ترک کرده‌ام. حضرت فرمود: وقتی به کوفه باز گشتی، آن را جارو بزن و در آن بنشین و هنگام خروج از آن دو یا چهار رکعت نماز بگذار و از پس آن بگو: «تَوَجَّهْتُ بِلَا حَوْلٍ مِنِّي وَ لَا قُوَّةٍ وَ لَكِنْ بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنَ الْحَوْلِ وَ الْقُوَّةِ إِلَّا بِكَ فَأَنْتَ حَوْلِي وَ مِنْكَ قُوَّتِي اللَّهُمَّ فَارْزُقْنِي مِنْ فَضْلِكَ الْوَاسِعِ رِزْقاً كَثِيراً طَيِّباً». این عمل را ادامه دادم و وضعیت مالی من متحول گردید و بهبود یافت؛ به‌گونه‌ای که بر چهارپایانی دست یافتم و بردگانی خریدم و خانه‌هایی ساختم[۷۸].[۷۹]

اقسام و اجزای نماز

نماز در یک تقسیم به نمازهای واجب و مستحب تقسیم می‌شود و نمازهای واجب شش قسم است که عبارت‌اند از: نمازهای روزانه، نماز آیات، نماز طواف واجب، نماز واجب به نذر یا عهد یا قسم یا نماز استیجاری، نماز میت و نماز قضای پدر بر پسر بزرگ[۸۰]. نمازهای مستحب نیز بسیار است که برخی به صورت مرتب در روز و شب اقامه می‌شوند؛ مانند نوافل روزانه و نماز شب و برخی از آنها وقت مخصوصی دارند مانند نمازهای مستحب در ماه‌های رمضان، رجب و شعبان و نمازهایی که اسباب خاصی دارند مانند نماز زیارت، نماز تحیت مسجد و نماز شکر و نمازهایی که سبب خاصی ندارند و اقامه آنها به صورت مطلق مستحب است[۸۱].

هر رکعت از نماز دارای اجزا و افعالی است که بعضی واجب و بعضی مستحب‌اند[۸۲]. واجبات نماز عبارت‌اند از: نیت؛ تکبیرةالاحرام؛ قیام؛ رکوع؛ سجده؛ قرائت؛ ذکر؛ تشهد؛ سلام؛ ترتیب؛ موالات، برخی از این واجبات، رکن نماز و برخی غیر رکن‌اند[۸۳]. ارکان نماز اجزایی‌اند که بر خلاف دیگر اجزای واجب، کم و زیاد کردن عمدی و سهوی آنها سبب باطل‌ شدن نماز می‌شود[۸۴].[۸۵]

موانع پذیرش نماز

قرآن کریم تأکید کرده است که اعمال تنها از پرهیزکاران پذیرفته می‌شود[۸۶] و در روایات موانعی برای پذیرش نماز ذکر شده است از جمله:

  1. ندادن زکات و حقوق مالی واجب[۸۷]؛
  2. خوردن مال حرام و استفاده از مست‌کننده‌ها[۸۸].

فقیهان نیز علاوه بر این موارد، برای پذیرش نماز موانعی ذکر کرده‌اند که البته موجب باطل‌ شدن نماز نیست مانند:

  1. ارتکاب گناه؛
  2. بعضی از رذیلت‌های اخلاقی مانند عُجب، کبر، غیبت و حسد؛
  3. بعضی از اموری که سبب کم‌ شدن ثواب نماز می‌شوند مانند کسالت، غفلت، عجله، نگاه‌ کردن به آسمان و آنچه ضد خشوع است[۸۹].[۹۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۳۵.
  2. راغب، مفردات، ۴۹۱؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱/۲۶۶.
  3. طوسی، المبسوط، ۱/۷۰؛ حلی، منتهی المطلب، ۴/۸.
  4. شهید اول، البیان، ۱۰۷.
  5. جزیری، الفقه علی المذاهب الأربعة، ۱/۳۳۱.
  6. شهید ثانی، رسائل، ۲/۷۳۷.
  7. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  8. هاکس، قاموس، ۸۸۷.
  9. هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.
  10. سوره لقمان، آیه ۱۷؛ سوره مریم، آیه ۵۵.
  11. مهر، دیدی نواز دینی کهن، ۱۹۵.
  12. رضایی، تاریخ ادیان جهان، ۳/۳۰۰–۳۰۱.
  13. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۱۰۱.
  14. هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.
  15. سوره بقره، آیه ۴۳ و ۸۳ و ... .
  16. طوسی، الامالی، ۶۹۶.
  17. صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۱۴–۳۱۶.
  18. حلی، نهج الحق، ۴۲۳.
  19. شهید ثانی، الالفیه؛ انصاری، کتاب الصلاة.
  20. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲: «الْمَفْرُوضَاتِ تَسْكِيناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِيعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِيلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِيضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُيَلَاءِ عَنْهُمْ، وَ لِمَا فِي ذَلِكَ مِنْ تَعْفِيرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَ الْتِصَاقِ كَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً».
  22. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸.
  23. نهج البلاغه، حکمت ۲۰۷.
  24. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸.
  25. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۹.
  26. نهج البلاغه، حکمت ۳۸۲.
  27. نهج البلاغه، حکمت‌های ۷۹ و ۸۰.
  28. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰.
  29. نهج البلاغه، حکمت‌های ۲۲۹ و ۴۷۵.
  30. نهج البلاغه، حکمت ۴۴۲.
  31. نهج البلاغه، خطبه ۸۶، نامه ۳۱ و حکمت‌های ۲۱، ۴۷، ۱۱۲، ۲۱۱، ۲۲۴، ۳۴۹، ۳۷۱ و ۴۳۵.
  32. نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲.
  33. نهج البلاغه، حکمت ۹۷.
  34. نهج البلاغه، خطبه‌های ۸۵ و ۱۶۵.
  35. نهج البلاغه، خطبه‌های ۷۲، ۹۴، ۱۰۰، ۱۰۵، ۱۰۸، ۱۱۶، ۱۳۳، ۱۸۵ و ۲۳۱.
  36. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۴.
  37. نهج البلاغه، خطبه‌های ۹۱ و ۹۴.
  38. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹.
  39. نهج البلاغه، خطبه‌های ۹۱ و ۱۰۹.
  40. نهج البلاغه، خطبه ۲.
  41. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.
  42. نهج البلاغه، حکمت ۱۹۹.
  43. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۴۴ و ۱۵۳.
  44. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  45. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  46. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  47. نهج البلاغه، نامه ۶۹ و حکمت‌های ۱۰۴، ۳۳۳ و ۳۹۰.
  48. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  49. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۴۴ و ۱۴۷.
  50. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۴۴ و ۱۴۷.
  51. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۲۹.
  52. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۳؛ مسند فاطمه (س)، ص۳۴۶.
  53. «كانت فاطمة عالم تنهج في صلاتها من خوف الله تعالى»، دیلمی، ارشاد القلوب، ص۱۰۵.
  54. مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم ص ۱۱۸.
  55. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۳۰۷.
  56. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (ص)، ج۱، ص۲۲۰.
  57. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.
  58. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۱۶۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۴.
  59. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۵؛ قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (ص)، ج۱، ص۲۲۱.
  60. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۱۳۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۳.
  61. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، دعوت مخفیانه، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۶۱-۳۶۲.
  62. «از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.
  63. «و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است و خداوند می‌داند که چه انجام می‌دهید» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  64. نهج البلاغه، (صبحی صالح)، نامه ۳۱، ص۴۰۱؛ ابن عبدربه، عقد الفرید، ج۳، ص۱۵۵.
  65. «بی‌گمان مؤمنان رستگارند * همانان که در نماز خویش فروتنند» سوره مؤمنون، آیه ۱-۲.
  66. موسوی، سید رضا، مقاله «آخرین نماز سالار شهیدان» فرهنگ عاشورایی ج۱۱، ص ۲۰ ـ ۳۲.
  67. «و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  68. صدوق، التوحید، ۱۶۶؛ همدانی، بحر المعارف، ۱/۲۰۷.
  69. «هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!» سوره علق، آیه ۱۹.
  70. مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۵۰۰.
  71. صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۸.
  72. صدوق، من لایحضر، ۱/۲۱۱.
  73. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۲.
  74. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳۲.
  75. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  76. طبرسی، مکارم الأخلاق، ص۳۳۴-۳۳۳؛ ابراهیم بن علی عاملی کفعمی، المصباح، ص۱۶۸ (با اندکی اختلاف در عبارت).
  77. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۳۱۱.
  78. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۴۷۴؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۳۱۲.
  79. علی اکبری، محمد حسین، سیره معصومان در فقرزدایی، ص ۱۷۴.
  80. امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱.
  81. امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱ و ۲۸۰.
  82. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.
  83. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹؛ حکیم، ۱/۲۱۱.
  84. حلی، مختلف الشیعه، ۲/۱۳۹؛ شهید ثانی، رسائل، ۲/۷۳۷؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۳.
  85. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  86. مائده، ۲۷.
  87. مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۲۴۷.
  88. صدوق، الخصال، ۲/۶۳۲؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲.
  89. یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲–۴۳۳.
  90. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.