نماز در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

امام خمینی «نماز» را عبادتی شامل اذکار، قرآن و افعالی می‌داند که برخی واجب و برخی مستحب‌اند. امام خمینی نماز را برترین عمل و بزرگ‌ترین سبب رحمت حق‌تعالی و سستی در نماز را سبب خروج از ولایت ائمه(ع) و محروم‌ ماندن از شفاعت آنان می‌داند و نماز را معجونی روحانی دانسته که به دست جمال و جلال حق‌تعالی ساخته شده و از همه عبادت‌ها جامع‌تر و کامل‌تر است. ایشان نماز را دارای ظاهر و باطن دانسته و معتقد است حقیقت نماز همان نسخه جامعی است که به قلب مقدس پیامبر(ص) نازل شده‌ است. امام خمینی نماز را به واجب و مستحب تقسیم کرده و نمازهای روزانه، نماز آیات و نماز میت را از جمله نمازهای واجب و نوافل روزانه و نماز شب را از جمله نمازهای مستحبی می‌داند. ایشان برای نماز مراتبی چون: نماز اهل ظاهر، اهل باطن و نماز اولیا ذکر کرده و برای نماز آثار فردی چون: وسیله معراج و انسان‌سازی و آثار اجتماعی مانند: سبب طهارت و سلامت جامعه برشمرده است. امام خمینی، نماز را معاشقه میان حبیب و محبوب می‌دانست و تا آخرین روزهای عمرشان به برپایی نماز در اول وقت و انجام نوافل مقید بود، اما از نظر فقهی معتقد بود در صورتی که نماز اول وقت در کارخانه‌ها موجب اختلال در تولید یا برپایی آن در اداره‌ها سبب ضرر به بیت‌المال شود، باید نماز پس از تمام‌شدن کار خوانده شود[۱].

معناشناسی

«نماز» هم‌معنای «صلاة» در عربی است و «صلاة» در اصل به معنای دعا و ستایش است.[۲] نماز در اصطلاح شریعت اسلامی به عبادتی مخصوص با افعال و اذکاری معین گفته می‌شود[۳] که برای تقرب به خداوند اقامه می‌گردد.[۴] ازجمله اذکار آن، قرائت سوره حمد و سوره‌ای از قرآن است[۵] و ازجمله ارکان آن، قیام، رکوع و سجود است.[۶] از دیدگاه اهل معرفت، نماز عبادتی جامع است[۷] که شامل افعال ظاهری، ذکرهای زبانی و احوال باطنی است[۸].

امام خمینی نماز را عبادتی شامل اذکار، قرآن و افعالی می‌داند که برخی واجب و برخی مستحب‌اند.[۹] ایشان معتقد است این امور که صورت ظاهری نماز را تشکیل می‌دهند، باطنی دارند که مراعات‌ نکردن آن باطن اگرچه موجب باطل‌ شدن نماز نمی‌شود، سبب می‌شود ملکوت نماز ناقص یا فاسد گردد.[۱۰] ایشان نماز را ثنای ذات مقدس الهی می‌داند[۱۱] که با کشف تام محمدی(ص) برای درمان تمام دردها و نقص‌های نفوس تشریع شده است[۱۲].[۱۳]

پیشینه

نماز ازجمله عبادت‌هایی است که خداوند در ادیان مختلف بر همه مردم واجب کرده است.[۱۴] تمامی انبیا(ع) مانند ابراهیم(ع) و موسی(ع) نماز به پا می‌داشتند[۱۵] و چنان‌که در قرآن کریم نیز آمده، به آن سفارش می‌کردند ﴿يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ[۱۶]، ﴿وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا[۱۷] در دین زرتشت، نماز با آداب و تشریفات خاصی پنج بار در شبانه‌روز[۱۸] به زبان اوستایی[۱۹] به جای آورده می‌شود. یهودیان هنگام نماز و نیایش به سمت بیت‌المقدس روی می‌آورند. نماز و نیایش یهود، شامل سه نماز اساسی است که صبح، بعد از ظهر و غروب خوانده می‌شود. در روزهای شنبه و جشن‌های مذهبی تغییراتی در آداب نیایش یهودیان به وجود می‌آید که منعکس‌کننده ویژگی خاص آن روز است.[۲۰] مسیحیان نیز در کلیساهای خود به صورت اجتماعی و فردی نماز می‌خوانند. در بیشتر مراکز مسیحی روز یکشنبه روزی است که مسیحیان برای عبادت و نیایش به دور هم جمع می‌شوند.[۲۱] نماز یهودیان و مسیحیان بدون رکوع می‌باشد.[۲۲] بنابر بعضی روایات، یهودیان در نماز هنگام نشستن بر دست چپ خود تکیه می‌کردند[۲۳].

در اسلام نماز در پنج وقت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا با اجزا و شرایط خاص واجب شده است و قرآن کریم در آیات متعددی دستور به اقامه نماز ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ[۲۴]، ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ[۲۵]، ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۲۶]، ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا[۲۷] و محافظت بر آن ﴿حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ[۲۸] داده است. در اسلام نماز به صورت فردی و گروهی اقامه می‌شود و در روایات بر اقامه نماز در مساجد تأکید شده است.[۲۹] بنابر بعضی روایات چگونگیِ نماز در معراج پیامبر اکرم(ص) تشریع شد[۳۰] و حضرت آن را به مردم آموزش داد.[۳۱] آن حضرت پس از بعثت به همراه خدیجه(س) و امیرالمؤمنین(ع) در مکه اقامه نماز می‌کرد[۳۲].

در برخی متون زیارتی ازجمله زیارت جامعه کبیره یکی از صفات امامان معصوم(ع) برپاداشتن و زنده نگاه‌داشتن نماز است.[۳۳] علمای اسلام نیز در آثار خود به نماز اهتمام ورزیده‌اند؛ چنان‌که فقها در آثار خود، احکام و فروع فقهی مربوط به نماز و اقسام آن و همچنین شرایط و اجزای آن را بیان کرده‌اند و کتاب‌های مستقل فراوانی درباره نماز یا بعضی از اقسام نماز مانند نماز جمعه، نماز جماعت و مانند آن تألیف کرده‌اند.[۳۴] علمای اخلاق و عرفان نیز آثار، اسرار باطنی و آداب نماز را بیان کرده‌اند

امام خمینی در آثار خود به جایگاه، حقیقت و مراتب نماز پرداخته و افزون بر بُعد فردی نماز و احکام و شرایطی که در آن دخالت دارد، به بُعد اجتماعی نماز نیز توجه کرده و برپایی نماز را به صورت جماعت، سبب وحدت کلمه در جامعه و فواید بی‌شماری برشمرده است[۳۵].[۳۶]

جایگاه و اهمیت نماز

قرآن کریم نماز را عامل بازدارنده از گناه و بالاترین ذکر خداوند خوانده است ﴿اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ[۳۷] و خداوند به پیامبر خود دستور داده اهل خود را به برپایی نماز فرا خواند و خود به آن شکیبا باشد ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى[۳۸]؛ همچنین برپایی نماز را در کنار ایمان به غیب قرار داده است ﴿الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ[۳۹] و مؤمنین را به یاری‌طلبی از نماز در امور خود فرا خوانده[۴۰] و از برپایی آن در حال مستی نهی کرده است ﴿وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ[۴۱] روایات نیز بر جایگاه نماز تأکید فراوان کرده‌اند و آن را ستون دین،[۴۲] معراج مؤمن،[۴۳] وسیله نزدیک‌ شدن هر شخص پرهیزگار به خداوند،[۴۴] معیار قبولی و رد اعمال دیگر[۴۵] و بهترین عامل پاک‌کننده انسان از آلودگی گناه [۴۶] معرفی کرده‌اند. بر اساس روایات، کسی که نماز را کوچک شمارد، به شفاعت پیامبر(ص) نمی‌رسد و بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.[۴۷] اندیشمندان اسلامی نیز با استناد به روایات،[۴۸] نماز را بنیاد دین و برترین عبادت شمرده‌اند[۴۹] و آن را وسیله رسیدن به مقام وصل، قرب، هیبت، خشوع، مشاهده و مناجات دانسته‌اند[۵۰].

امام خمینی نماز را بالاترین ذکر خداوند،[۵۱] برترین عمل[۵۲] و بزرگ‌ترین سبب رحمت حق‌تعالی می‌داند و با استفاده از آنچه در روایات آمده،[۵۳] معتقد است اهمال و سستی در نماز که نور چشم پیامبر(ص) و ودیعه خداوند است، سبب خروج از ولایت ائمه(ع) و محروم‌ ماندن از شفاعت آنان می‌گردد.[۵۴] ایشان در اهمیت نماز و سبک‌ نشمردن آن، بر این نکته تأکید می‌کند که باید نماز را با عشق و اقبال قلبی به‌جا آورد و از سبک‌ شمردن و برپایی آن در حال بی‌توجهی و غفلت پرهیز کرد[۵۵]؛ بنابراین کسی که نماز را با تکلّف بخواند، قیام به عبادت معبود را از امور زائد بداند و نماز را به صورت ناقص به‌جا آورد، آن را سبک شمرده است. همچنین سبک‌ شمردن نماز سبب از دست‌ دادن خشوع و حضور قلب است که نماز بدون آن فاقد ارزش است[۵۶].

به اعتقاد امام خمینی نماز معجونی روحانی است که به دست جمال و جلال حق‌تعالی ساخته شده و از همه عبادت‌ها جامع‌تر و کامل‌تر است[۵۷] و نسبت نماز با دیگر عبادات، به مانند نسبت انسان کامل به دیگران و به منزله اسم اعظم در برابر دیگر اسماست، بلکه نماز، خود اسم اعظم است[۵۸] و این تشبیه به انسان کامل افزون بر جامعیت آن، ممکن است به جهت زوال کامل انانیت و استهلاک کامل سالک در ربوبیت باشد که این امر در نماز حاصل می‌شود.[۵۹] از این‌رو لازم است انسان به نماز که مهم‌ترین عبادت است، اهمیت دهد و آن را در وقت فضیلت به‌جای آورد و نمازی که با تأخیر انجام شود، نورانیت ندارد و از مصادیق کوچک‌شمردن نماز است[۶۰].

به اعتقاد امام خمینی به جهت اهمیت و جایگاه نماز در محضر ربوبی که زمان دعوت خدای مالک‌الملوک از بنده ضعیف خود است، رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) در هنگام فرارسیدن وقت نماز، از خوف می‌لرزیدند و به خود می‌پیچیدند، گویی کسی را نمی‌شناختند و این به جهت معرفت تام آنان به این جایگاه و موقف در نماز بوده است. در برخی از زمان‌ها نیز تجلیات لطفی الهی، آنان را دربر می‌گرفت و اشتیاق ملاقات و حضور در محضر او سبب سرور و بهجت آنان می‌گردید[۶۱].[۶۲]

حقیقت نماز

در نگاه اندیشمندان اسلامی نماز همانند دیگر عبادت‌ها، ظاهر و باطنی دارد.[۶۳] صورت ظاهری نماز شامل اجزا و شرایطی است که بعضی واجب و بعضی مستحب‌اند و در علم فقه بررسی شده‌اند.[۶۴] صورت باطنی نماز به منزله روح و حقیقت آن است[۶۵] و شاهد آن، تمثّل نماز در مواضع زیادی مانند قبر و در قضیه معراج رسول خدا(ص) است که بیانگر حقیقت‌داشتن نماز در عالم دنیا و آخرت است و راه دستیابی به این حقیقت، انس با حقیقت آن است[۶۶].

برخی از اهل معرفت، حقیقت نماز را ذکر خداوند[۶۷] و اقرار به عبودیت خالص بنده و الوهیت محض حق‌تعالی[۶۸] می‌دانند که جامع همه کمالات عبادات است.[۶۹] این حقیقت شامل حضور قلب به معبود، به همراه ذکر و مراقبه به همراه فکر است.[۷۰] برخی حقیقت نماز را مراتب حالات رسول خدا(ص) در سیر به سوی حق‌تعالی می‌دانند که شامل توحید افعالی، صفاتی و ذاتی است و به صورت قیام، رکوع و سجود نمود پیدا کرده است؛ از این جهت نماز در امت پیامبر(ص) کامل است و در امت‌های گذشته، تنها قیام یا رکوع یا سجده بوده است[۷۱].

امام خمینی معتقد است حقیقت نماز غیر از آداب و شرایط ظاهری آن است که هر کسی قادر به انجام و درک آن است. حقیقت نماز همان نسخه جامعی است که به قلب مقدس نبی ختمی(ص) نازل گردیده و به کشف تام محمدی ترتیب داده شده است.[۷۲] به باور ایشان نماز و عبادت پیامبر(ص) در شب معراج در واقع نقشه تجلیات حق است و چگونگی حرکت اعضای بدن به هنگام رکوع و سجود و قیام و قعود، تابع چگونگی ظهور جمال محبوب است[۷۳] و این حقیقت، باطن و ملکوت نماز است که خود دارای مراتبی است.[۷۴] امام خمینی نماز را به حسب صورت و ظاهر، ذکر جامع[۷۵] و به حسب حقیقت، خشوع و خضوع بنده در پیشگاه خداوند و سفر به‌سوی «الله» و معراج مؤمن[۷۶] می‌داند؛ همچنین وسیله رسیدن به مقام قرب و وصول به مقام حضور حق‌تعالی است[۷۷] و پس از وصول، نماز نقشه تجلیات و صورت مشاهده محبوب است.[۷۸] به اعتقاد ایشان نماز به حسب حقیقت و ملکوت آن دارای وحدت و بساطتی است که به هر اندازه به افق کمال نزدیک‌تر شود، وحدتش کامل‌تر می‌شود[۷۹].

امام خمینی معتقد است مطلق عبادات، ثنای معبود و سرایت آن به نشئه بدن است و هر یک از عبادات ثنای به اسم خاصی است؛ چنان‌که روزه ثنای حق‌تعالی به صمدیت و ظهور ثنای او به سبّوحیت و قدّوسیت است؛ اما نماز ثنای حق به جمیع اسما و صفات است، اگرچه افراد چگونگی این ثنا را درک نکنند.[۸۰] به اعتقاد ایشان برای هر کدام از اعمال نماز، صورت ملکوتی وجود دارد، ولی سجده در نماز دارای منزلتی خاص است[۸۱].[۸۲]

اقسام و اجزای نماز

امام خمینی مانند دیگر فقها[۸۳] نماز را در یک تقسیم به نمازهای واجب و مستحب تقسیم می‌کند و نمازهای واجب را در یک نظر شش قسم می‌داند که عبارت‌اند از نمازهای روزانه، نماز آیات، نماز طواف واجب، نماز واجب به نذر یا عهد یا قسم یا نماز استیجاری، نماز میت و نماز قضای پدر بر پسر بزرگ.[۸۴] نمازهای مستحب نیز بسیار است که برخی به صورت مرتب در روز و شب اقامه می‌شوند؛ مانند نوافل روزانه و نماز شب و برخی از آنها وقت مخصوصی دارند مانند نمازهای مستحب در ماه‌های رمضان، رجب و شعبان و نمازهایی که اسباب خاصی دارند مانند نماز زیارت، نماز تحیت مسجد و نماز شکر و نمازهایی که سبب خاصی ندارند و اقامه آنها به صورت مطلق مستحب است.[۸۵] نمازهای واجب به صورت جماعت و فرادا برپا می‌شوند[۸۶] و برپایی آنها به جماعت، از مستحبات است و بر آن تأکید شده است، به‌ویژه نمازهای واجب روزانه. تنها در نماز جمعه با وجود شرایطی، برپاداشتن به جماعت واجب است.[۸۷] نمازهای روزانه در سه یا پنج نوبت ادا می‌شوند و هر کدام وقت خاصی دارند که در برخی از زمان‌ها، فضیلت ادای آنها بیشتر است. این نمازها به ترتیب نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء هستند. نماز صبح دو رکعت، نماز ظهر و عصر و عشا چهار رکعت و نماز مغرب سه رکعت است[۸۸]؛ البته نمازهای چهاررکعتی در سفر، دو رکعتی برپا می‌شوند[۸۹].

امام خمینی همانند فقهای دیگر[۹۰] هر رکعت از نماز را دارای اجزا و افعالی می‌داند که بعضی واجب و بعضی مستحب‌اند[۹۱]. واجبات نماز عبارت‌اند از:

  1. نیت؛
  2. تکبیرةالاحرام؛
  3. قیام؛
  4. رکوع؛
  5. سجده؛
  6. قرائت؛
  7. ذکر؛
  8. تشهد؛
  9. سلام؛
  10. ترتیب؛
  11. موالات، برخی از این واجبات، رکن نماز و برخی غیر رکن‌اند.[۹۲] ارکان نماز اجزایی‌اند که بر خلاف دیگر اجزای واجب، کم و زیاد کردن عمدی و سهوی آنها سبب باطل‌ شدن نماز می‌شود.[۹۳] برخی اجزا و افعال نماز نیز مستحب‌اند، همانند قنوت و شش تکبیر در ابتدای نماز غیر از تکبیرةالاحرام[۹۴].

هر کدام از نمازهای روزانه، نمازهای مستحبی دارند که به آن نافله می‌گویند و عبارت‌اند از: دو رکعت برای نماز صبح، هشت رکعت برای هر یک از نماز ظهر و عصر، چهار رکعت برای نماز مغرب، دو رکعت نشسته برای نماز عشا.[۹۵] این نمازهای مستحبی و بیشتر نمازهای مستحبی به صورت دو رکعتی برپا می‌شوند.[۹۶] نماز افزون بر اجزا و افعال خاص، دارای آداب و شرایطی است که برخی مربوط به ظاهر نماز و برخی مربوط به حقیقت و باطن نماز است[۹۷].

مراتب نماز و نمازگزاران

برخی اهل معرفت برای نماز مراتبی ذکر کرده‌اند که به اعتبار درجات نمازگزاران است:

نمازِ اهل شریعت

که انجام واجبات و مستحبات ظاهری در نماز است.

نمازِ اهل طریقت

که قرب به حق‌تعالی و فنا در صفات آن و توجه به قلب و قبله حقیقی است[۹۸].[۹۹]

نماز اهل حقیقت

نماز اهل حقیقت وصول به حق‌تعالی و شهود اوست[۱۰۰]. امام خمینی برای نماز مراتبی ذکر کرده است که به حسب مقامات و مراتب نمازگزاران و سالکان مختلف می‌شود [۱۰۱] و در هر مرتبه، نماز نمازگزار با مرتبه دیگر تفاوت بسیار دارد[۱۰۲]:

نماز اهل ظاهر و صورت

چنین نمازی تنها اجزا و مقدمات فقهی را داراست و صورت نماز است.[۱۰۳] در این مرتبه نمازگزار تنها به نیکو اداکردن قرائت توجه دارد تا تکلیف از او برداشته شود. چنین افرادی تکلیف را برای خود مشقت می‌دانند و قلب‌هایشان مشغول امور دنیا و شهوت‌های آن است[۱۰۴].[۱۰۵]

نماز اهل باطن و حقیقت

سالک وقتی در سلوک و سیر الی الله است، نمازش بُراق عروج و رَفرَف وصول است[۱۰۶] و هر اندازه که از ظاهر به باطن و از صورت به معنا پی ببرد، نماز او حقیقت پیدا می‌کند[۱۰۷].[۱۰۸].

نماز اولیا

نماز اولیا آینه تجلیات خداوند است. اولیای الهی وقتی آینه قلب خود را در برابر شمس حقیقت حق قرار دهند، تجلیات الهی به آن می‌تابد[۱۰۹].[۱۱۰]

آثار نماز

اندیشمندان اسلامی با استفاده از بعضی آیات قرآن کریم و روایات، اقامه نماز را عامل بازدارنده مؤمن از گناه ﴿اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ[۱۱۱] [۱۱۲] و موجب تقرب الهی ﴿كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ[۱۱۳] [۱۱۴] می‌دانند. همچنین برخی روایات، نماز را سبب خاموش شدن آتش گناهان آدمی شمرده‌اند[۱۱۵] و پنج بار برپایی نماز در روز را به پنج نوبت شستشو در نهر آب تشبیه کرده‌اند که سبب باقی‌ نماندن آلودگی در وجود شخص خواهد شد.[۱۱۶] از دیدگاه اهل معرفت، نماز جبران‌کننده گناهان و سبب نورانی‌ شدن دل انسان است.[۱۱۷] نماز برای اولیای الهی جبران‌کننده سختی‌ها و رهاشدن از مشکلات حیات دنیوی است؛ چنان‌که پیامبر اسلام(ص) در مشکلات به نماز پناه می‌برد.[۱۱۸] امام خمینی برای نماز آثار فردی و اجتماعی ذکر کرده است:

آثار فردی

امام خمینی نماز را از جهت فردی وسیله معراج می‌داند.[۱۱۹] به اعتقاد ایشان نماز وسیله انسان‌سازی است[۱۲۰] و نمازی که انسان را از فحشا نهی نکند و نگهدار قلب نباشد و سبب تکبر و عجب به عبادت که بزرگ‌تر از فحشا و منکر است، باشد، در حقیقت نماز نخواهد بود[۱۲۱] و اصولاً فساد در جامعه و دعاوی آن مربوط به افرادی است که اهل نماز نیستند.[۱۲۲] ایشان که نماز را سرچشمه معارف و حقایق الهی می‌داند که برای اهل معرفت پیدا می‌شود،[۱۲۳] بر این باور است از فواید مطلق عبادات ازجمله نماز این است که اراده نفس قوی و نفس بر طبیعت و قوای آن چیره می‌شود و اراده نفس در مملکت بدن نافذ می‌گردد، به گونه‌ای که این قوا از اراده نفس تخلف نمی‌کنند، بلکه ممکن است شخص از این مرتبه بالاتر رفته، ظاهر و باطنش تحت اراده خداوند قرار گیرد و قوای ملکوتی و ملکی نفس، جنود الهی شوند و این یکی از مراتب پایین فنای قوا و اراده عبد در ارادهحق است.[۱۲۴] ایشان تأکید دارد غیر از آثار مجموع نماز، هر کدام از اعمال و ارکان آن به‌طور مستقل، آثار مختلف معنوی دارد که در این میان، سجده کامل‌ترین نقش را در نورانیت و فنای الهی انسان دارد[۱۲۵].

آثار اجتماعی

امام خمینی معتقد است از جهت اجتماعی، برپایی نماز سبب طهارت و سلامت جامعه از فساد و فحشا و هدایت جامعه به صراط مستقیم می‌شود[۱۲۶]؛ افزون بر اینکه برپایی نماز به صورت جماعت دارای مصالح عمومی و اجتماعی است و فوایدی روحی و معنوی دارد که کمتر در عملی اتفاق می‌افتد.[۱۲۷] از نگاه ایشان جمع‌شدن مسلمانان در نماز جمعه و عید و در مکان‌های مقدسی چون مکه برای هدف‌های بزرگی تشریع شده و آثار متعددی دارد ازجمله:

  1. تزکیه و تربیت عمومی جامعه[۱۲۸]؛
  2. حفظ وحدت کلمه میان مسلمانان و جلوگیری از تفرقه و اختلاف[۱۲۹]؛
  3. آشنایی با امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و گرفتاری‌های مسلمانان[۱۳۰]؛
  4. تقویت عواطف برادری و همکاری[۱۳۱]؛
  5. پایگاه‌ بودن برای حکومت اسلامی، بلکه اساساً در زمان پیامبر(ص) مسجدها محل اراده حکومت و جمع‌کردن لشکر برای جنگ‌ها بوده‌اند[۱۳۲]؛ زیرا در اسلام سیاست و حکومت از دین جدا نبوده و نیست و اسلام دینی است که در احکام و مواقف آن، این سیاست وجود دارد و در هر روز نمازهای جماعت در تمام نقاط کشورهای اسلامی برپا می‌شود تا مردم از احوال یکدیگر اطلاع پیدا کنند[۱۳۳].[۱۳۴]

موانع پذیرش نماز

قرآن کریم تأکید کرده است که اعمال تنها از پرهیزکاران پذیرفته می‌شود[۱۳۵] و در روایات موانعی برای پذیرش نماز ذکر شده است ازجمله:

  1. ندادن زکات و حقوق مالی واجب[۱۳۶]؛
  2. خوردن مال حرام و استفاده از مست‌کننده‌ها[۱۳۷].

فقیهان نیز علاوه بر این موارد، برای پذیرش نماز موانعی ذکر کرده‌اند که البته موجب باطل‌ شدن نماز نیست مانند:

  1. ارتکاب گناه؛
  2. بعضی از رذیلت‌های اخلاقی مانند عُجب، کبر، غیبت و حسد؛
  3. بعضی از اموری که سبب کم‌ شدن ثواب نماز می‌شوند مانند کسالت، غفلت، عجله، نگاه‌ کردن به آسمان و آنچه ضد خشوع است[۱۳۸].

امام خمینی افزون بر بیان این موانع که مانع ظاهری پذیرش نمازند،[۱۳۹] موانع باطنی آن را که مانع رسیدن به مقام حضور و مانع بالارفتن به‌سوی مقام قرب‌اند، ناپاکی‌های معنوی می‌داند که شامل امور باطنی است و هر مرتبه از طهارت مستلزم زدودن آلودگی مناسب با آن مرتبه است؛ چنان‌که آلودگی اهل محبت، توجه به غیر حق‌تعالی و حجاب‌های خلقی است و آلودگی اصحاب ولایت دیدن مقامات و درجات خود است،[۱۴۰] و در حقیقت هرآنچه از شرایط باطنی نماز مفقود شود، مانع رسیدن به آن مرتبه از نماز اهل باطن است[۱۴۱].[۱۴۲]

سیره امام خمینی

امام خمینی به نماز بسیار اهمیت می‌داد و نماز را معاشقه میان حبیب و محبوب می‌دانست،[۱۴۳] ایشان در نماز خود نیز این‌گونه بود و از نماز لذت می‌برد[۱۴۴] و چون نماز را راه عبادت و سخن‌ گفتن با خداوند می‌دانست، معتقد بود نمی‌توان تنها به‌طور ظاهری با خداوند صحبت کرد.[۱۴۵] ایشان همواره تأکید می‌کرد در هیچ شرایطی نباید در نماز اهمال و سستی کرد.[۱۴۶] ایشان که جهاد در اسلام را نیز برابر برپایی نماز می‌دانست و اقدام امام حسین(ع) در برپایی نماز در ظهر عاشورا را شاهد می‌دانست،[۱۴۷] خود در شرایط بسیار حساسی همانند جنگ تحمیلی و اخبار ناگواری که از جبهه‌ها می‌رسید، با طمأنینه کامل به برپایی نماز می‌پرداخت.[۱۴۸] ایشان تا آخرین روزهای عمرشان که شرایط جسمی مناسبی نیز نداشت، به برپایی نماز در اول وقت و حتی انجام نوافل آن مقید بود و در لحظات آخر با وجود بیهوشی، به وقت نماز عکس‌العمل نشان داد.[۱۴۹] ایشان نماز اول وقت را بر همه امور مقدم می‌کرد [۱۵۰] و همواره به نماز اول وقت در هر شرایطی هرچند در پیاده‌رو خیابان توصیه می‌کرد [۱۵۱] و خود نیز در یک مورد جلسه مهم شورای عالی دفاع را برای نماز اول وقت ترک کرد [۱۵۲] با این حال، از نظر فقهی معتقد بود در صورتی که نماز اول وقت در کارخانه‌ها موجب اختلال در امر تولید شود یا برپایی آن در اداره‌ها سبب ضرر به بیت‌المال و سوء استفاده اشخاص گردد، باید نماز پس از تمام‌شدن کار خوانده شود و در کارخانه‌های دولتی، مسئول هم نمی‌تواند اجازه برپایی نماز اول وقت را بدهد[۱۵۳].

از سوی دیگر، امام خمینی بسیار مقید به آداب نماز بود و از اموری که در نماز مکروه است، اجتناب می‌کرد[۱۵۴] و همواره مقید بود نماز را با همه آداب و شرایط مستحب برپا کند[۱۵۵] و پس از نماز نیز به تعقیبات آن مشغول می‌شد[۱۵۶]؛ سپس برمی‌خاست و به معصومان(ع) سلام می‌داد.[۱۵۷] ایشان به نمازهای مستحبی به‌خصوص نمازهای مستحبی روزانه و نماز شب بسیار اهمیت می‌داد[۱۵۸] ایشان با وجودی که از اهمال و کوتاهی در نماز بسیار ناراحت می‌شد،[۱۵۹] کسی را مجبور به خواندن نماز نمی‌کرد[۱۶۰]؛ در عین حال معتقد بود پیش از اینکه بچه‌ها به سن تکلیف برسند، باید نماز را آغاز کنند تا عادت کنند[۱۶۱].[۱۶۲]

منابع

پانویس

  1. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  2. راغب، مفردات، ۴۹۱؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱/۲۶۶.
  3. طوسی، المبسوط، ۱/۷۰؛ حلی، منتهی المطلب، ۴/۸.
  4. شهید اول، البیان، ۱۰۷.
  5. جزیری، الفقه علی المذاهب الأربعة، ۱/۳۳۱.
  6. شهید ثانی، رسائل، ۲/۷۳۷.
  7. قونوی، مفتاح الغیب، ۷۰–۷۱؛ سبزواری، ملاهادی، ۵۰۲.
  8. اوزجندی، مرتع الصالحین و زاد السالکین، ۱۰۱.
  9. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹؛ امام خمینی، الخلل، ۱۲۰.
  10. امام خمینی، آداب الصلاة، ۲.
  11. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۲۵.
  12. امام خمینی، آداب الصلاة، ۵ و ۱۶.
  13. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  14. هاکس، قاموس، ۸۸۷.
  15. هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.
  16. «پسرکم! نماز را بپا دار و به کار شایسته فرمان ده و از کار ناشایست باز دار و در آنچه بر سرت آید شکیب کن؛ بی‌گمان این از کارهایی است که آهنگ آن می‌کنند» سوره لقمان، آیه ۱۷.
  17. «و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.
  18. مهر، دیدی نواز دینی کهن، ۱۹۵.
  19. رضایی، تاریخ ادیان جهان، ۳/۳۰۰–۳۰۱.
  20. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۱/۱۰۱.
  21. هاکس، قاموس، ۸۸۷–۸۹۰.
  22. کاشانی، زبدة التفاسیر، ۱/۱۳۹.
  23. بیهقی، السنن الکبری، ۲/۱۳۶، متقی هندی، کنز العمال، ۷/۴۸۵.
  24. «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  25. «و (یاد کنید) آنگاه را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند را نپرستید و با پدر و مادر و خویشاوند و یتیمان و بیچارگان نیکی کنید و با مردم سخن خوب بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید؛ سپس جز اندکی از شما، پشت کردید در حالی که (از حق) رویگردان بودید» سوره بقره، آیه ۸۳.
  26. «و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.
  27. «آیا به (حال و روز) کسانی ننگریسته‌ای که به آنان گفته شد (چندی) دست (از جنگ) بکشید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید (ولی آنان آرزومند جهاد بودند) و چون بر آنان کارزار مقرر شد ناگهان دسته‌ای از آنان (چنان) از مردم (کافر) ترسیدند چون ترسیدن از خداوند یا فراتر از آن و گفتند: پروردگارا! چرا نبرد را بر ما مقرر کردی؟ چرا زمانی کوتاه ما را مهلت ندادی؟ (به اینان) بگو: بهره این جهان، اندک است و سرای واپسین برای آن کس که پرهیزگاری ورزد بهتر است و سر مویی بر شما ستم نخواهد رفت» سوره نساء، آیه ۷۷.
  28. «بر نمازها به ویژه نماز میانه پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید» سوره بقره، آیه ۲۳۸.
  29. طوسی، الامالی، ۶۹۶.
  30. صدوق، علل الشرائع، ۲/۳۱۴–۳۱۶.
  31. حلی، نهج الحق، ۴۲۳.
  32. ابن‌اثیر، الکامل، ۲/۵۷.
  33. صدوق، من لایحضر، ۲/۶۱۲.
  34. شهید ثانی، الالفیه؛ انصاری، کتاب الصلاة.
  35. امام خمینی، صحیفه، ۸/۶۰، ۲۰۰ و ۱۷/۳۷.
  36. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  37. «آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است و خداوند می‌داند که چه انجام می‌دهید» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  38. «و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.
  39. «همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.
  40. بقره، ۴۵.
  41. «از شکیبایی و نماز یاری بجویید و بی‌گمان این کار جز بر فروتنان دشوار است» سوره بقره، آیه ۴۵.
  42. طوسی، الامالی، ۵۲۹.
  43. قمی، سفینة البحار، ۲/۲۶۸.
  44. کلینی، الکافی، ۳/۲۶۵.
  45. مجلسی، بحار الانوار، ۸۰/۲۰.
  46. نهج البلاغه، خ۱۹۹، ۲۹۰–۲۹۱.
  47. صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۶.
  48. برقی، المحاسن، ۱/۲۸۶.
  49. فیض کاشانی، مجموعه رسائل، ۲/۳۴.
  50. سراج، اللمع، ۱۹۵.
  51. امام خمینی، صحیفه، ۱/۳۹۳.
  52. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶۴.
  53. کلینی، الکافی، ۳/۲۷۰.
  54. امام خمینی، چهل حدیث، ۴۲۷–۴۲۸.
  55. امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴–۲۵.
  56. امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۰.
  57. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۱۱.
  58. امام خمینی، آداب الصلاة، ۹.
  59. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۴۳.
  60. امام خمینی، چهل حدیث، ۴۲۷.
  61. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۱۱–۱۱۳.
  62. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  63. ابن‌طاووس، فلاح السائل، ۲۳؛ جوادی آملی، سرّ الصلاة، ۵.
  64. شهید اول، الدروس، ۱/۱۶۵–۱۶۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۱۵۰؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲–۴۳۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۰–۱۴۹.
  65. نراقی، جامع السعادات، ۳/۳۲۳.
  66. جوادی آملی، سرّ الصلاة، ۹.
  67. بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان، ۱/۲۷۱.
  68. آملی، انوار الحقیقة، ۶۸۸.
  69. سرهندی، المکتوبات، ۲/۳۴۲.
  70. بقلی شیرازی، تفسیر عرائس البیان، ۳/۱۰۵؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۱/۱۶.
  71. قاضی‌سعید، شرح توحید الصدوق، ۲/۷۸۲.
  72. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۷، ۹–۱۱.
  73. امام خمینی، چهل حدیث، ۳۵۰.
  74. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶.
  75. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۴۲.
  76. امام خمینی، حدیث جنود، ۷۰.
  77. امام خمینی، آداب الصلاة، ۵۶.
  78. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.
  79. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.
  80. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳ و ۱۷؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۳۳.
  81. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۰۷؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵۸–۳۶۱.
  82. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  83. حلی، تذکرة الفقهاء، ۲/۲۵۹؛ اردبیلی، مجمع الفائدة، ۲/۳؛ عاملی، مفتاح الکرامة، ۹/۲۶۶.
  84. امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱.
  85. امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱ و ۲۸۰.
  86. نجفی، مجمع الرسائل، ۳۵۲.
  87. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۰.
  88. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۲–۱۳۳؛ حلی، تلخیص المرام، ۲۳؛ سبزواری، محمدباقر، ۱/۷۶.
  89. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۳۳؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۵۰۵.
  90. شهید اول، الدروس، ۱/۱۶۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۹/۱۴۹ و ۱۰/۳۴۵.
  91. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹.
  92. امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۴۹؛ حکیم، ۱/۲۱۱.
  93. حلی، مختلف الشیعه، ۲/۱۳۹؛ شهید ثانی، رسائل، ۲/۷۳۷؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۳.
  94. شهید اول، البیان، ۱۵۶؛ حلی، قواعد الاحکام، ۱/۲۸۰؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۴ و ۱۷۳–۱۷۴.
  95. مغنیه، فقه الامام‌الصادق، ۱/۱۳۹؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۳۰–۱۳۱؛ سبزواری، محمدباقر، ۱/۷۶.
  96. حلی، منتهی المطلب، ۶/۱۴۷؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۷۱.
  97. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  98. آملی، انوار الحقیقة، ۵۷۱–۵۷۷.
  99. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  100. آملی، انوار الحقیقة، ۵۸۷–۵۸۸.
  101. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳۴.
  102. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  103. آملی، انوار الحقیقة، ۶.
  104. امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۱۳–۲۱۴.
  105. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  106. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۱.
  107. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶.
  108. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  109. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۷۹.
  110. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  111. «آنچه از این کتاب بر تو وحی شده است بخوان و نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است و خداوند می‌داند که چه انجام می‌دهید» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  112. صدوق، التوحید، ۱۶۶؛ همدانی، بحر المعارف، ۱/۲۰۷.
  113. «هرگز از او فرمان مبر و سجده بگزار و (به خداوند) نزدیکی بجوی!» سوره علق، آیه ۱۹.
  114. مطهری، مجموعه آثار، ۲۳/۵۰۰.
  115. صدوق، من لایحضر، ۱/۲۰۸.
  116. صدوق، من لایحضر، ۱/۲۱۱.
  117. میبدی، کشف الاسرار، ۱۰/۴۶۴.
  118. ابن‌عجیبه، البحر المدید، ۱/۱۰۲.
  119. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳.
  120. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۲.
  121. امام خمینی، چهل حدیث، ۸۴.
  122. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۲.
  123. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸.
  124. امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۲.
  125. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۹۹–۱۰۷.
  126. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۲.
  127. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳۲.
  128. امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۴–۳۳۵.
  129. امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱۴.
  130. امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۴۷–۴۴۸؛ ۹/۳۳۳ و ۱۳/۲۷۵.
  131. امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱.
  132. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۰.
  133. امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۳۳.
  134. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  135. مائده، ۲۷.
  136. مغربی، دعائم الاسلام، ۱/۲۴۷.
  137. صدوق، الخصال، ۲/۶۳۲؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲.
  138. یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۲/۴۳۲–۴۳۳.
  139. امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۲۸–۳۲۹.
  140. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳۵.
  141. امام خمینی، سرّ الصلاة، ۳۶.
  142. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.
  143. امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۲۲.
  144. طباطبایی، پابه‌پای آفتاب، ۱/۲۶۰.
  145. اشراقی، برداشتهایی از، ۱/۶۱.
  146. مصطفوی، زهرا، برداشتهایی از، ۳/۶۸.
  147. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۳.
  148. رسولی محلاتی، ۲/۲۹۶–۲۹۷.
  149. میریان، برداشتهایی از، ۳/۸۲–۸۳؛ مصطفوی، فریده، ۴۲۰ داستان، ۱۰۵.
  150. خمینی، پابه‌پای آفتاب، ۱/۱۱۵.
  151. مصطفوی، صدیقه، ۳۹.
  152. صیاد شیرازی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۳۱۶؛
  153. امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۸۵.
  154. انصاری، سرگذشتهای ویژه، ۲/۵۲.
  155. رجایی، برداشتهایی از، ۳/۶۴.
  156. مصطفوی، زهرا، پابه‌پای آفتاب، ۱/۱۹۸–۱۹۹.
  157. جعفری، برداشتهایی از، ۳/۶۶.
  158. ثقفی، پابه‌پای آفتاب، ۱/۲۱۶.
  159. مصطفوی، زهرا، پابه‌پای آفتاب، ۱/۱۹۶–۱۹۷.
  160. مصطفوی، فریده، پابه‌پای آفتاب، ۱/۱۴۰.
  161. طباطبایی، برداشتهایی از، ۳/۷۰.
  162. صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «نماز»، دانشنامه امام خمینی ج۱۰، ص۹۰–۹۹.