تولید
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
یکی از سیاستها و مقررات کلی اسلام در هدایت اقتصادی، تولید است. تولید فعالترین عامل در آمد و توسعه اقتصادی است که از مشارکت سرمایه و نیروی کار به وجود میآید. به عبارت دیگر تولید که در یک جمله کوتاه به «ایجاد چیز سودمند» خلاصه میشود، از به کارگیری دو نوع سرمایه خدادادی و اندوخته انسان حاصل میشود. بخشی از سرمایههای خدادادی در وجود و توانمندیهای بالفعل و بالقوه خود انسان متجلی است و بخشی دیگر نیز در گوشه و کنار آفرینش و طبیعت در اختیار انسان قرار گرفته است. وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا[۱]. تولید با تمام اهمیت و نقش تعیینکننده آن در توسعه، میتواند همه آفتهای ناشی از سرمایه و کار را به همراه داشته باشد، از این رو است که در دیدگاه اسلام این بخش از توسعه، بیشتر نیاز به هدایت و کنترل دارد و این دو در مورد هر کدام از سه عامل مهم تشکیلدهنده تولید اعمال میشود. اغلب به فرایندی که از سه عامل اصلی: عناصر طبیعی (مانند زمین، آب و منابع زیرزمینی) و نیروی انسانی (اعم از کارگر و کارفرما) و سرمایه به وجود میآید، تولید گفته میشود، تعالیم اسلام چه در زمینه مقررات حقوقی و قواعد آمره قانونی و چه در بعد اخلاقی و ارزشهای انسانی، شامل هر سه مرحله حساس فوق است.
بیشک محوریترین عامل در فرایند تولید، همان کار است که علت اصلی در فعلیت یافتن عوامل سهگانه عناصر طبیعی، نیروی انسانی و سرمایه محسوب میشود و بدون آن هیچ کدام از این عوامل بالقوه در تولید نمیتوانند نقشی داشته باشند. در نظام اقتصادی اسلام اصول اخلاقی و ارزشهای والای انسانی ستون فقرات تولید محسوب میشود. تولید که یکی از عوامل و آثار توسعهیافتگی است در ذات خود تضادی با اخلاق جمعگرایانه ندارد. نه تولید به مفهوم خاص و نه توسعهیافتگی به مفهوم عام، هیچ کدام اخلاق را تهدید نمیکنند[۲].[۳]
تولید حکم
منظور از تولید حکم، حکمسازی در فقه است که بر اساس مصالح مرسله، حکم غیر منصوص ایجاد و حکم منصوص ابطال میشود. این رویه در فقه حنفی تحت عنوان استحسان پذیرفته شده، اما در فقه شافعی مورد تردید قرار گرفته و فقه حنفی آن را مردود شمرده است. مقاصد الشریعه به نوعی در قالب سد ذرایع در همه مذاهب فقهی اهل سنت پذیرفته شده است[۴][۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ «و آنچه را در آسمانها و در زمین است که همه از اوست برای شما رام کرد» سوره جاثیه، آیه ۱۳.
- ↑ فقه سیاسی، ج۴، ص۲۹-۲۷.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۵۷۱.
- ↑ اعلام الموقعین، ج۳، ص۱۳۵.
- ↑ فقه سیاسی، ج۴، ص۲۵۰.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۵۷۲.