تولی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۹: خط ۲۹:
==تولی در [[فرهنگ شیعی]] و [[اسلامی]]==
==تولی در [[فرهنگ شیعی]] و [[اسلامی]]==
*در [[فرهنگ شیعه]]، زیارت‌‌نامه‌‌‌‌‌‌‌هایی مانند [[زیارت عاشورا]]، [[زیارت جامعۀ کبیره]] و... نمونۀ برجسته‌‌‌ای از [[بیان]] [[تولی و تبری]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۴.</ref> و [[امامان معصوم]]{{ع}} مَظهر همۀ خوبی‌‌ها و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همۀ بدی‌‌ها هستند. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه فرمودند: «ما ریشه همۀ خوبی‌‌هاییم و همۀ خوبی‌‌ها از شاخ و برگ ماست و از جملۀ خوبی‌‌ها یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است و [[دشمن]] ما ریشۀ همه بدی‌‌هاست و همۀ [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که دروغ‌‌گویی، تنگ‌‌نظری، سخن‌‌چینی و.... از آن جمله است»<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ... وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ...}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>.  
*در [[فرهنگ شیعه]]، زیارت‌‌نامه‌‌‌‌‌‌‌هایی مانند [[زیارت عاشورا]]، [[زیارت جامعۀ کبیره]] و... نمونۀ برجسته‌‌‌ای از [[بیان]] [[تولی و تبری]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۴.</ref> و [[امامان معصوم]]{{ع}} مَظهر همۀ خوبی‌‌ها و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همۀ بدی‌‌ها هستند. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه فرمودند: «ما ریشه همۀ خوبی‌‌هاییم و همۀ خوبی‌‌ها از شاخ و برگ ماست و از جملۀ خوبی‌‌ها یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است و [[دشمن]] ما ریشۀ همه بدی‌‌هاست و همۀ [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که دروغ‌‌گویی، تنگ‌‌نظری، سخن‌‌چینی و.... از آن جمله است»<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ... وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ...}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>.  
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[انسان‌‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]] آنها را از تاریکی‌‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]] خارج و به رو‌شنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌‌کند یا در خط [[ولایت شیطان]] و [[دوستان شیطان]] قرار دارند که اولیای‌‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> بر اساس این نگرش همۀ اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌‌سو در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن باشند و از سوی دیگر از [[ولایت شیطان]] و [[پیروان]] او [[بیزاری]] جویند و این همان [[حقیقت]] "تولی" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>.  
*در [[فرهنگ اسلامی]]، [[انسان‌‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]] آنها را از تاریکی‌‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]] خارج و به رو‌شنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌‌کند یا در خط [[ولایت شیطان]] و [[دوستان شیطان]] قرار دارند که اولیای‌‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref> بر اساس این نگرش همۀ اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌‌سو در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن باشند و از سوی دیگر از [[ولایت شیطان]] و [[پیروان]] او [[بیزاری]] جویند و این همان [[حقیقت]] "تولی" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>.
*هر [[مسلمانی]] باید به [[ولایت]] [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} [[معتقد]] باشد و در عین حال بایستی آنچه را ضد ایشان و راه اوست نفی و [[انکار]] کند و از نظر [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، [[سرپرستی]]، [[رهبری]]، [[دوستی]] و [[حکومت الهی]] را بپذیرد و از [[حکومت دشمنان اسلام]] دوری جوید<ref>ر.ک: [[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵ ـ۹۴.</ref>. براساس [[روایات]] [[متواتر]]، [[حب]] و [[دوستی]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} عنوان و در رأس نامۀ [[عمل مؤمن]]<ref>فیض القدیر، ج۴، ص۴۸۱؛ خصائص الوحی المبین، ص۳۰.</ref> و علامت [[ایمان]] است و [[دشمنی با علی]]{{ع}} نشان [[کفر]] و [[نفاق]] است<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۵۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]، [[تولی و تبری ۱ (مقاله)|تولی و تبری]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص؟؟؟.</ref> بنابراین تولی در کنار اصطلاح [[تبری]] به کار می‌‌رود و از [[فروع دین]] بوده و از نظر [[فقهی]] [[واجب]] هستند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۴.</ref>.


==تولی مقدم بر [[روابط]] دیگر==
==تولی مقدم بر [[روابط]] دیگر==

نسخهٔ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۱

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تولی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی تولی

تولی در قرآن

  1. ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۵]؛ براساس آیۀ یاد شده تنها خدا، پیامبر و جانشین پیامبر که در پایان آیه به کنایه از وی یاد شده است و او کسی جز امیر مؤمنان علی(ع) نیست، صلاحیت ولایت بر مؤمنان را دارند[۶].
  2. ﴿لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ[۷]؛
  3. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ[۸]؛ و....
  • برخی مفسران آیات دیگری را نیز به تولی تفسیر کرده‌اند از جمله در آیۀ: ﴿فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۹]؛ ﴿نَصَرُوهُ را به تولی پیامبر(ص) معنا کرده اند[۱۰].[۱۱]

تولی در روایات

  1. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر که دوست دارد بر کشتی نجات بنشیند و به دستگیرۀ استوار چنگ آویزد و ریسمان محکم خدا را بگیرد باید پس از من علی را دوست بدارد و با دشمنش، دشمنی ورزد و از پیشوایان هدایت که از نسل اویند، پیروی کند»[۱۳].
  2. امام باقر(ع) در پاسخ کسی که از آن حضرت خواسته بود او را از دینی که خود و اهل بیتش بر آنند، آگاه سازد، فرمودند: «گواهی به اینکه خدایی جز خدای یکتا نیست و اینکه محمد(ص) فرستادۀ خداست؛ اقرار به آنچه از سوی خدا آمده است؛دوستی دوستان ما؛ بیزاری جستن از دشمنان ما تسلیم شدن در برابر فرمان ما؛ چشم به راه بودن قائم ما؛ تلاش در راه اطاعت خدا و پاک‌‌دامنی و پرهیزکاری»[۱۴].[۱۵]
  3. پیامبر اکرم(ص) در جمع اصحاب فرمودند: «کدام دستگیرۀ ایمان از همه محکم‌تر است؟اصحاب هر یک چیزی گفتند: نماز، روزه، حج، جهاد و.... پیامبر(ص) فرمودند: همۀ اینها مهم‌‌اند لیکن محکم‌‌ترین دستگیرۀ ایمان، دوستی و دشمنی در راه خداست و اینکه دوستان خدا را دوست داشته باشی و از دشمنان او بیزار باشی»[۱۶].
  4. امام علی(ع) می‌فرمایند: «حق ما بر عهده مردم، حقّ فرمانبرداری و ولایت است و از برای مردم از خدا، نیکویی جزاست»[۱۷].[۱۸] و... [۱۹].

تولی در فرهنگ شیعی و اسلامی

تولی مقدم بر روابط دیگر

  • تولی و تبری بر همۀ پیوندها حتی پیوندهای عاطفی و خویشاوندی مقدم است و قرآن کریم حضرت ابراهیم(ع) و پیروان وی را اسوۀ مؤمنان در این زمینه معرفی می‌‌کند: ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ[۲۹]. در حقیقت مدار تولی و تبری، ایمان و کفر است و کسانی که پدران و برادران کافر خود را دوست و سرپرست بگیرند، ستمکارند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[۳۰].
  • آیه‌ای دیگر پیامبر اکرم(ص) را الگوی مطلق مؤمنان در همۀ زمینه‌ها می‌‌شناساند: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ[۳۱] و چون تولی و تبری از وظایف و برنامه‌‌های پیامبر(ص) بود: ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ[۳۲]، مؤمنان نیز باید در این زمینه به آن حضرت تأسی کنند. برخی با استناد به آیۀ ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ[۳۳] گفته‌اند: همۀ کسانی که ادعای محبت الهی می‌‌کنند ولی در عمل بر طریقۀ محمدیه(ص) نیستند در ادعایشان کاذب‌‌اند[۳۴]، زیرا خداوند متعال نشانۀ دوستی خود را در پیروی از پیامبر(ص) قرار داده است: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي[۳۵] و چون متابعت فرع بر مودت و دوستی است و خداوند مردم را به مودت اهل بیت(ع) فرا خوانده است: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۳۶]، لذا مردم باید تبعیت کرده و ایشان را دوست داشته و ولایت آنها را پذیرا باشند[۳۷].

تولی در عصر حاضر

آثار ولایت‌پذیری

  1. تقرب به خدا[۴۱]؛
  2. از برکت ولایت‌پذیری اهل بیت(ع) "کلمه توحید" کمال یافته و نعمت عظمت گرفته و پراکندگی به الفت مبدّل شده است[۴۲].
  3. به ولایت‌پذیری اهل بیت(ع) است که اعمال واجب ما، پذیرفته می‌شود[۴۳].
  4. ولایت اهل بیت(ع) موجب پاکیزگی خلقت ما، پاکی جان‌های ما، تزکیه نفوس ما و کفاره گناهان ما می‌شوند[۴۴].[۴۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. لسان العرب، ج ۱۵، مادۀ "ولی"؛ المصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، ص ۶۷۲ ـ۶۷۳؛ لغت‌‌نامۀ دهخدا، ج ۵، ص ۶۲۷۲، مادۀ "تولی"؛ التحقیق، ج۱۳، ص۲۰۴؛ مفردات، ص۸۸۵؛ مجمع البحرین، ج۴، ص۵۵۸.
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۴.
  3. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۴.
  4. ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص؟؟؟.
  5. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  6. البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۷۵ ـ ۴۸۷.
  7. «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند» سوره آل عمران، آیه ۲۸.
  8. «ای مؤمنان! دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید» سوره ممتحنه، آیه ۱.
  9. «پس كسانى كه به او ايمان آوردند و بزرگش داشتند و ياريش كردند و نورى را كه با او نازل شده است پيروى كردند، آنان همان رستگارانند.» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  10. بیان السعاده، ج۲، ص۲۱۱.
  11. ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص؟؟؟.
  12. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۱۲۴ ـ ۱۲۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۲۳۶ ـ ۲۵۳.
  13. «من أحبّ أن یرکب سفینة النجاة و یتمسّک بالعروة الوثقی و یعتصم بحبل اللّه المتین فلیوال علیّا بعدی و لیعاد عدوّه و لیأتمّ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۹۲، ح۴۳؛ محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج ۲، ص ۹۷۴ ـ ۹۷۵.
  14. «شهادة أن لا إله إلاّ اللّه و أنّ محمّدا رسول اللّه(ص)، والإقرار بماجاء من عنداللّه والولایة لولیّنا والبراءة من عدوّنا والتسلیم لأمرنا و انتظار قائمنا والإجتهاد والورع»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.
  15. ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.
  16. «قال رسول اللّه،(ص) لأصحابه: «أیّ عُری الإیمان أوثق؟ فقالوا: اللّه و رسوله أعلم و قال بعضهم: الصلاة و قال بعضهم: الزکاة و قال بعضهم: الصیام و قال بعضهم: الحجّ والعمرة و قال بعضهم: الجهاد. فقال رسول اللّه،(ص): لکلّ ما قلتم فضل ولیس به ولکن أوثق عری الإیمان الحبّ فی اللّه والبغض فی اللّه و توالی (تولّی) أولیاء اللّه و التبرّی من أعداء اللّه»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، ص۱۲۶ـ ۱۲۵، ح۶.
  17. «لَنَا عَلَی النَّاسِ حَقُّ الطَّاعَةِ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ حُسْنُ الْجَزَاءِ»؛ غررالحکم، ص۱۱۷.
  18. ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۴.
  19. ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.
  20. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۴.
  21. «نَحْنُ أَصْلُ کُلِّ خَیْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِیدُ وَ الصَّلَاةُ وَ الصِّیَامُ... وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کُلُّ قَبِیحٍ وَ فَاحِشَةٍ فَمِنْهُمُ الْکَذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِیمَةُ...»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.
  22. «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  23. ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.
  24. ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.
  25. فیض القدیر، ج۴، ص۴۸۱؛ خصائص الوحی المبین، ص۳۰.
  26. شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۵۰.
  27. ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص؟؟؟.
  28. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۴.
  29. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  30. «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.
  31. «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.
  32. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده! و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام می‌دهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۴ ـ ۲۱۶
  33. «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
  34. ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص؟؟؟.
  35. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  36. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.
  37. ر.ک: حسینی، سید سعید، تولی و تبری، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص؟؟؟.
  38. ر.ک: شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص ۸۵ ـ۹۴.
  39. از جمله: امینی، الغدیر، ج ۱، ص ۳۶۲؛ نفحات الأزهار، ج ۱۵ ـ۱۶؛ موسوعة الإمام علی بن ابی‌طالب، ج ۲، ص ۱۹۷؛ قمی، شیخ عباس، فیض القدیر، ص؟؟؟.
  40. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۴.
  41. «أَتَقَرَّبُ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوَالاتِکُمْ وَ مُوَالاةِ وَلِیِّکُمْ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
  42. «وَ بِمُوَالاتِکُمْ تَمَّتِ الْکَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  43. «وَ بِمُوَالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ»؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  44. «وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا»؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
  45. ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۷۵.