اصحاب در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۹۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ مهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} ==مقدمه== *از جمله آیاتی که با کلمه اصحاب به دسته بند...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{نبوت}}
{{نبوت}}
 
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اصحاب]]''' است. "'''[[اصحاب]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اصحاب در قرآن]] | [[اصحاب در حدیث]] | [[اصحاب در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اصحاب (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
==مقدمه==
*از جمله آیاتی که با کلمه اصحاب به دسته بندی و گروه بندی جمعیت‌ها می‌پردازد و طبقه‌ای را از میان [[اقوام]]، [[ملت‌ها]]، یا شخصیت‌های [[تاریخی]] و [[پیامبران]] و یا صف بندی افراد خوب و بد به وجود می‌آورد. در برخی موارد از اصحاب به عنوان اصطلاح خاص از جمعیتی که با آنان سخن دارد، یاد می‌کند و گروهی را نام می‌برد که با یکدیگر عجین و قرین بوده‌اند، مانند اصحاب اخدود، اصحاب‌ایکه، اصحاب حجر، اصحاب رس، اصحاب رقیم، اصحاب سبت، [[اصحاب فیل]]، [[اصحاب کهف]]، اصحاب مؤتفکات، [[اصحاب موسی]]، و اصحاب سفینه. چنان که در [[آیه]] ۶۵ سوره بقره، به قضیه «اصحاب سبت» اشاره شده و تفصیل آن در [[آیه]] ۱۶۲-۱۷۱ [[سوره اعراف]] آمده است و در [[آیه]] ۱۵ تا ۲۰ سوره «نازعات» به قصه [[موسی]] اشاره شده، در حالی که تفصیل و [[تبیین]] برخی از جزئیات آن در [[آیات]] سوم یا [[چهل]] و چهارم سوره قصص، آمده است، مثل: {{متن قرآن|فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ}}<ref>«و چون دو دسته یکدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: بی‌گمان ما گرفتار شده‌ایم!» سوره شعراء، آیه ۶۱.</ref> و همچنین است در سایر قصص [[قرآن]]. مثلاً در باره داستان فیل می‌گوید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ*أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ}}<ref>«آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟*آیا نیرنگ آنان را بیرنگ نکرد؟» سوره فیل، آیه ۱-۲.</ref> این روش [[قرآن]] برای ذکر حوادث گذشته به [[پیامبر]] که اهدافی [[تربیتی]] و تسلی دادن را دنبال می‌کند و حوادث [[تاریخی]] متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم می‌کند و برخی از آنها حوادث [[دوران فترت]] است. {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ}}<ref>«دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.</ref> یا به خوبی و [[بدی]]، مثل: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ * فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ}}<ref>«و اگر از راستیان باشد*پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.</ref> {{متن قرآن|َأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref> * {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و اما اگر از دروغ‌انگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.</ref> {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ}}<ref>«و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.</ref>. یا [[آتش]] و [[بهشت]]: « {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه می‌خواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست»: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما  می‌کوشند دوزخی‌اند» سوره حج، آیه ۵۱.</ref> در سوره ن وَ الْقَلَمِ سخن از أصحاب الجنة» یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن [[حق]] محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند {{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بی‌گمان ما ستمکاره بوده‌ایم» سوره قلم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۲.</ref>.
*از جمله آیاتی که با کلمه اصحاب به دسته بندی و گروه بندی جمعیت‌ها می‌پردازد و طبقه‌ای را از میان [[اقوام]]، [[ملت‌ها]]، یا شخصیت‌های [[تاریخی]] و [[پیامبران]] و یا صف بندی افراد خوب و بد به وجود می‌آورد. در برخی موارد از اصحاب به عنوان اصطلاح خاص از جمعیتی که با آنان سخن دارد، یاد می‌کند و گروهی را نام می‌برد که با یکدیگر عجین و قرین بوده‌اند، مانند اصحاب اخدود، اصحاب‌ایکه، اصحاب حجر، اصحاب رس، اصحاب رقیم، اصحاب سبت، [[اصحاب فیل]]، [[اصحاب کهف]]، اصحاب مؤتفکات، [[اصحاب موسی]]، و اصحاب سفینه. چنان که در [[آیه]] ۶۵ سوره بقره، به قضیه «اصحاب سبت» اشاره شده و تفصیل آن در [[آیه]] ۱۶۲-۱۷۱ [[سوره اعراف]] آمده است و در [[آیه]] ۱۵ تا ۲۰ سوره «نازعات» به قصه [[موسی]] اشاره شده، در حالی که تفصیل و [[تبیین]] برخی از جزئیات آن در [[آیات]] سوم یا [[چهل]] و چهارم سوره قصص، آمده است، مثل: {{متن قرآن|فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ}}<ref>«و چون دو دسته یکدیگر را دیدند، همراهان موسی گفتند: بی‌گمان ما گرفتار شده‌ایم!» سوره شعراء، آیه ۶۱.</ref> و همچنین است در سایر قصص [[قرآن]]. مثلاً در باره داستان فیل می‌گوید: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ*أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ}}<ref>«آیا ندیدی پروردگارت با پیلسواران چه کرد؟*آیا نیرنگ آنان را بیرنگ نکرد؟» سوره فیل، آیه ۱-۲.</ref> این روش [[قرآن]] برای ذکر حوادث گذشته به [[پیامبر]] که اهدافی [[تربیتی]] و تسلی دادن را دنبال می‌کند و حوادث [[تاریخی]] متفاوتی با آنچه در اذهان مخاطبان بوده را ترسیم می‌کند و برخی از آنها حوادث [[دوران فترت]] است. {{متن قرآن|لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ}}<ref>«دوزخیان و بهشتیان برابر نیستند، بهشتیانند که رستگارند» سوره حشر، آیه ۲۰.</ref> یا به خوبی و [[بدی]]، مثل: {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ * فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ}}<ref>«و اگر از راستیان باشد*پس تو را از راستیان درود باد» سوره واقعه، آیه ۹۰-۹۱.</ref> {{متن قرآن|َأَصْحَابُ الْيَمِينِ}}<ref>«و راستیان، کیانند راستیان؟» سوره واقعه، آیه ۲۷.</ref> * {{متن قرآن|وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ}}<ref>«و اما اگر از دروغ‌انگاران گمراه باشد،» سوره واقعه، آیه ۹۲.</ref> {{متن قرآن|فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ}}<ref>«(یکی) خجستگان، و خجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۸.</ref> {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ}}<ref>«و (دیگر) ناخجستگان، و ناخجستگان کیستند؟» سوره واقعه، آیه ۹.</ref>. یا [[آتش]] و [[بهشت]]: « {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ}}<ref>«و دوزخبانان را جز از فرشتگان نگماردیم و شمار آنان را جز آزمونی برای کافران قرار ندادیم تا اهل کتاب، یقین پیدا کنند و مؤمنان بر ایمان خود بیفزایند و اهل کتاب و مؤمنان، دچار تردید نشوند و سرانجام بیماردلان و کافران بگویند که خداوند از این مثل چه می‌خواهد؟» سوره مدثر، آیه ۳۱.</ref> که البته همیشه تعبیرها یکسان نیست»: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ}}<ref>«و آنان که در (انکار) آیات ما با گمان به ستوه آوردن ما  می‌کوشند دوزخی‌اند» سوره حج، آیه ۵۱.</ref> در سوره ن وَ الْقَلَمِ سخن از أصحاب الجنة» یعنی صاحبان باغ در صنعاء است، که قصد ندادن [[حق]] محرومان را داشتند، و وقتی مواجه با نابودی کامل شدند، یکدیگر را ملامت کردند {{متن قرآن|سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ}}<ref>«گفتند: پاکا که پروردگار ماست! بی‌گمان ما ستمکاره بوده‌ایم» سوره قلم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۲.</ref>.
۷۲٬۴۶۷

ویرایش