فواید امام غایب چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'جهان آفرینش' به 'جهان آفرینش')
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی')
خط ۵۱: خط ۵۱:
*در یک تقسیم‌بندی ساده می‌‌توان فواید [[امام]] را به صورت کلی و مجمل این چنین [[بیان]] کرد:
*در یک تقسیم‌بندی ساده می‌‌توان فواید [[امام]] را به صورت کلی و مجمل این چنین [[بیان]] کرد:
#وجود خارجی [[امام]] فی نفسه دارای اثر است حتی اگر [[غایب]] باشد؛ زیرا [[مسلم]] است وقتی کسی بداند [[امام]] او موجود و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، تفاوت دارد با کسی که نسبت به وجود امامش [[شک]] دارد؛ شخصی که [[وجود امام]] را [[باور]] دارد، مایۀ دلگرمی و دلخوشی او در مقابل ابتلائات و حوادث می‌‌شود و با همین دلگرمی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] [[امام غایب]] صورت می‌‌گیرد. باید توجه داشت این آثار فقط مربوط به موجودیت [[امام]] در خارج است<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>.  
#وجود خارجی [[امام]] فی نفسه دارای اثر است حتی اگر [[غایب]] باشد؛ زیرا [[مسلم]] است وقتی کسی بداند [[امام]] او موجود و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، تفاوت دارد با کسی که نسبت به وجود امامش [[شک]] دارد؛ شخصی که [[وجود امام]] را [[باور]] دارد، مایۀ دلگرمی و دلخوشی او در مقابل ابتلائات و حوادث می‌‌شود و با همین دلگرمی، [[دعا]] برای [[تعجیل]] [[ظهور]] [[امام غایب]] صورت می‌‌گیرد. باید توجه داشت این آثار فقط مربوط به موجودیت [[امام]] در خارج است<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>.  
#از نگاه [[شیعه]] برای [[امامی]] که همراه وجود خارجی صفتی به عنوان [[غیبت]] هم بر آن مترتب می‌‌شود اثرات دیگری، متصور است که این اثرات متشکل از دو عنوان است:
#از نگاه [[شیعه]] برای امامی که همراه وجود خارجی صفتی به عنوان [[غیبت]] هم بر آن مترتب می‌‌شود اثرات دیگری، متصور است که این اثرات متشکل از دو عنوان است:
##اثرات [[عامه]] و غیر مستقیم: یعنی اثراتی که شامل نوع [[مردمان]] [[جهان]] می‌‌شود<ref>ر.ک.[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>؛ چنانکه در [[روایات]] به [[تواتر]] دربارۀ این اثر سخن گفته شده است. مانند روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} که فرمودند: «پیوسته این [[دین]]، تا زمان [[دوازده امیر]] و [[امام]] از [[قریش]]، پابرجاست و اگر روزگاری سپری شود و آنان وجود نداشته باشند [[زمین]] ساکنان خود را می‌بلعد»<ref>ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>.<ref>ر.ک.[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۸۹-۹۷.  </ref> همچنین اثراتی که از ناحیۀ [[ولایت]] تکوینیۀ [[امام]] در تمامی امور حاصل می‌‌شود که این اثرات توقف به [[حضور امام]] میان [[مردم]] ندارد، بلکه [[امام]] هر کجا باشند این اثرات به طور یکسان و عام به تمام [[مردم]] [[جهان]] نازل می‌‌شود، مانند رحمانیت [[خدا]] که شامل [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[دوست]] و [[دشمن]] می‌شود. دلیلش این است که [[امام]] ولی خداست و [[خداوند]]، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از [[خیر و شر]]، عمومی یا شخصی، باید از مجرای [[ولی الله]] بگذرد<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>.
##اثرات [[عامه]] و غیر مستقیم: یعنی اثراتی که شامل نوع [[مردمان]] [[جهان]] می‌‌شود<ref>ر.ک.[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>؛ چنانکه در [[روایات]] به [[تواتر]] دربارۀ این اثر سخن گفته شده است. مانند روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} که فرمودند: «پیوسته این [[دین]]، تا زمان [[دوازده امیر]] و [[امام]] از [[قریش]]، پابرجاست و اگر روزگاری سپری شود و آنان وجود نداشته باشند [[زمین]] ساکنان خود را می‌بلعد»<ref>ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.</ref>.<ref>ر.ک.[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۸۹-۹۷.  </ref> همچنین اثراتی که از ناحیۀ [[ولایت]] تکوینیۀ [[امام]] در تمامی امور حاصل می‌‌شود که این اثرات توقف به [[حضور امام]] میان [[مردم]] ندارد، بلکه [[امام]] هر کجا باشند این اثرات به طور یکسان و عام به تمام [[مردم]] [[جهان]] نازل می‌‌شود، مانند رحمانیت [[خدا]] که شامل [[مؤمن]] و [[کافر]] و [[دوست]] و [[دشمن]] می‌شود. دلیلش این است که [[امام]] ولی خداست و [[خداوند]]، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از [[خیر و شر]]، عمومی یا شخصی، باید از مجرای [[ولی الله]] بگذرد<ref>ر.ک. [[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۶۶-۶۹.</ref>.
##اثرات [[خاصه]]: یعنی اثراتی که مخصوص [[شیعیان]] است و این اثرات بر دو نوع است:  
##اثرات [[خاصه]]: یعنی اثراتی که مخصوص [[شیعیان]] است و این اثرات بر دو نوع است:  
خط ۹۴: خط ۹۴:
::::::و دیگر: [[ایمان به غیب]] در نزد [[خداوند]] از امور مهمه است. [[خداوند]] فرمود: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>بقره، ۳.</ref>. و تأثیر بزرگی در [[ایمان]] و [[اخلاص]] دارد.
::::::و دیگر: [[ایمان به غیب]] در نزد [[خداوند]] از امور مهمه است. [[خداوند]] فرمود: {{متن قرآن|الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>بقره، ۳.</ref>. و تأثیر بزرگی در [[ایمان]] و [[اخلاص]] دارد.
::::::[[اعتقاد]] به [[ثواب]] و [[عقاب]] و [[بهشت]] و [[دوزخ]] و سؤال [[قبر]] و آن‌چه راجع به [[معاد]] است، همه از [[ایمان به غیب]] است و در [[ثبات]] در [[استقامت]] و از حدود خارج نشدن و [[طغیان]] نکردن اثر [[عظیم]] دارد. به عینه همین آثار در [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] است.
::::::[[اعتقاد]] به [[ثواب]] و [[عقاب]] و [[بهشت]] و [[دوزخ]] و سؤال [[قبر]] و آن‌چه راجع به [[معاد]] است، همه از [[ایمان به غیب]] است و در [[ثبات]] در [[استقامت]] و از حدود خارج نشدن و [[طغیان]] نکردن اثر [[عظیم]] دارد. به عینه همین آثار در [[اعتقاد]] به [[امام غائب]] است.
::::::[[مسلم]] وقتی که بداند که [[امام]] او موجود است و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، بسیار فرق دارد با آن وقتی‌که بداند [[امامی]] نیست، چنان‌که ما حسا می‌بینیم کسانی که جدا [[معتقد]] به او هستند و او را ناظر بر خود می‌بینند [[مردمان]] ساکت و افتاده و [[متواضع]] و [[خاضع]] بی‌آزار و از [[معاصی]] و [[طغیان]] برکنارند. پس [[نفس]] [[اعتقاد]] بی‌اثر نیست و لو فرض شود که وجود او بی‌فایده است.
::::::[[مسلم]] وقتی که بداند که [[امام]] او موجود است و بر [[اعمال]] او حاضر و ناظر است، بسیار فرق دارد با آن وقتی‌که بداند امامی نیست، چنان‌که ما حسا می‌بینیم کسانی که جدا [[معتقد]] به او هستند و او را ناظر بر خود می‌بینند [[مردمان]] ساکت و افتاده و [[متواضع]] و [[خاضع]] بی‌آزار و از [[معاصی]] و [[طغیان]] برکنارند. پس [[نفس]] [[اعتقاد]] بی‌اثر نیست و لو فرض شود که وجود او بی‌فایده است.
::::::و ایضا صرف دانستن اینکه موجود است مایه دلگرمی و دلخوشی است در مقابل ابتلائات و حوادث، چنان‌که [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} بعد از [[علم]] به وجود او دلخوش و دلگرم بودند.
::::::و ایضا صرف دانستن اینکه موجود است مایه دلگرمی و دلخوشی است در مقابل ابتلائات و حوادث، چنان‌که [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} بعد از [[علم]] به وجود او دلخوش و دلگرم بودند.
::::::و ایضا [[انتظار ظهور]] او مایه دلگرمی دیگر است و ایضا مهیا برای [[تضرع]] و [[زاری]] و [[دعا]] بر [[تعجیل فرج]] او می‌شوند مانند [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} و ایضا در شدائد و [[گرفتاری‌ها]] [[توسل]] به او می‌جویند.
::::::و ایضا [[انتظار ظهور]] او مایه دلگرمی دیگر است و ایضا مهیا برای [[تضرع]] و [[زاری]] و [[دعا]] بر [[تعجیل فرج]] او می‌شوند مانند [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} و ایضا در شدائد و [[گرفتاری‌ها]] [[توسل]] به او می‌جویند.
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:
::::::'''۳. [[امیدبخش]]ی''': [[آدمی]] به [[امید]] زنده است. این [[امید]] است که او را به حرکت و فعالیت وا می‌دارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آینده‌ای روشن، [[روحیه]] کار و [[سازندگی]] و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه می‌دارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت [[یأس]] و [[ناامیدی]] شد و چراغ [[امید]] در خانه دلش به خاموشی‌گرایید و نهال [[امید]] و [[آرزو]] در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی [[نجات]] را نمی‌بیند، و او را باید مرده‌ای متحرک دانست که فقط و فقط [[مرگ]] و نابودی در [[انتظار]] او است.
::::::'''۳. [[امیدبخش]]ی''': [[آدمی]] به [[امید]] زنده است. این [[امید]] است که او را به حرکت و فعالیت وا می‌دارد و با به تصویر درآوردن نتیجه مطلوب و آینده‌ای روشن، [[روحیه]] کار و [[سازندگی]] و تلاش را در او زنده و بالنده نگاه می‌دارد. هر کس و هر گروهی دچار حالت [[یأس]] و [[ناامیدی]] شد و چراغ [[امید]] در خانه دلش به خاموشی‌گرایید و نهال [[امید]] و [[آرزو]] در کشتزار دلش خشک گردید، دیگر چنین کسی رنگ موفقیت و روی [[نجات]] را نمی‌بیند، و او را باید مرده‌ای متحرک دانست که فقط و فقط [[مرگ]] و نابودی در [[انتظار]] او است.
::::::اگر نگاهی به [[تاریخ]] گذشته [[بشر]] و کارنامه [[بشر]] امروزی بیفکنیم غیر از زمان‌های بسیار کوتاه که [[مصلحان]] [[دینی]] چراغ کم نوری را در صفحات تاریک [[زندگی]] [[بشر]] روشن نموده‌اند، دیگر سفیدی و [[روشنایی]] دیده نمی‌شود، مخصوصاً در اوضاع [[حاکم]] بر [[جامعه]] کنونی بشری که همه جا را [[پلیدی]] فرا گرفته و سیاهی و [[تاریکی]] و [[ظلمت]]، [[جهان]] را در خود بلعیده است. آنچه از آن خبری نیست آدمیت است، گویی [[آدمی]] در سیر حرکت خود حیوانیت اصیل و مدرن را توأماً نشانه رفته و با تمام توان به شتاب به سوی آن می‌رود. توحش و بربریست [[انسان‌ها]]، [[قانون]] جنگل را نیز خجالت زده کرده و دیگری حتی [[قانون]] حیوانات جنگل نیز رنگ باخته است. به‌راستی آیا در چنین [[دنیایی]] می‌توان [[زندگی]] کرد؟ آیا برای [[ستم]] دیدگان و به [[ضعف]] کشیده شدگان، راه نجاتی می‌توان یافت؟ آیا [[کشتی]] شکسته و به گل نشسته دنیای [[بشریت]] دوباره می‌تواند به حرکت درآید و سرنشینانش را به ساحل [[نجات]] برساند؟
::::::اگر نگاهی به [[تاریخ]] گذشته [[بشر]] و کارنامه [[بشر]] امروزی بیفکنیم غیر از زمان‌های بسیار کوتاه که [[مصلحان]] [[دینی]] چراغ کم نوری را در صفحات تاریک [[زندگی]] [[بشر]] روشن نموده‌اند، دیگر سفیدی و [[روشنایی]] دیده نمی‌شود، مخصوصاً در اوضاع [[حاکم]] بر [[جامعه]] کنونی بشری که همه جا را [[پلیدی]] فرا گرفته و سیاهی و [[تاریکی]] و [[ظلمت]]، [[جهان]] را در خود بلعیده است. آنچه از آن خبری نیست آدمیت است، گویی [[آدمی]] در سیر حرکت خود حیوانیت اصیل و مدرن را توأماً نشانه رفته و با تمام توان به شتاب به سوی آن می‌رود. توحش و بربریست [[انسان‌ها]]، [[قانون]] جنگل را نیز خجالت زده کرده و دیگری حتی [[قانون]] حیوانات جنگل نیز رنگ باخته است. به‌راستی آیا در چنین [[دنیایی]] می‌توان [[زندگی]] کرد؟ آیا برای [[ستم]] دیدگان و به [[ضعف]] کشیده شدگان، راه نجاتی می‌توان یافت؟ آیا [[کشتی]] شکسته و به گل نشسته دنیای [[بشریت]] دوباره می‌تواند به حرکت درآید و سرنشینانش را به ساحل [[نجات]] برساند؟
::::::طبق [[مبانی دینی]] و متون [[مقدس]]، هنوز هم روزنه امیدی به فراخنای عالم هست، [[امید]] به آینده‌ای سبز و روشن برای همه موجودات. {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ }}<ref>انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.</ref>. و سال‌های سال است که [[منجی]] و [[مصلح]] کل به [[انتظار]] فراهم شدن [[شرایط ظهور]] و [[اذن]] [[الهی]] است. [[وجود امام]] [[منتظر]] و [[منجی]] [[بشریت]] است که قلب‌های خسته و [[مأیوس]] را حرکت می‌دهد، [[مؤمنین]] را در حفظ [[دین]] پایدار نگه می‌دارد و آنان را به تلاش برای فراهم آوردن [[شرایط ظهور]] وا می‌دارد. [[وجود امام]] حاضر ولی [[منتظر]] است که به [[انتظار]] معنی و مفهوم می‌بخشد و [[منتظران]] را به [[شوق]] ظهورش [[همت]] و نیرو و فعالیت می‌بخشد و بدین گونه است که  {{عربی|«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ فَرَجِ»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.</ref>. [[تفسیر]] صحیح خود را پیدا می‌کند و [[انتظار]] در جهت صحیح قرار می‌گیرد و آن همه [[ثواب]] برای [[انسان منتظر]] رقم می‌خورد. [[وجود امام]] به [[مردم]] دل‌گرمی داده و گام‌های آنان را در این جاده سنگلاخ [[آخرالزمان]] [[استوار]] می‌سازد، [[امامی]] که هست و همه چیز را می‌بیند و خود، [[خون]] [[دل]] می‌خورد و [[منتظر]] است تا شرایط ظهورش مهیا شود و [[جهان]] [[آمادگی]] [[خروج]] او را از پس پرده [[غیبت]] داشته باشد.
::::::طبق [[مبانی دینی]] و متون [[مقدس]]، هنوز هم روزنه امیدی به فراخنای عالم هست، [[امید]] به آینده‌ای سبز و روشن برای همه موجودات. {{متن قرآن|أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ }}<ref>انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.</ref>. و سال‌های سال است که [[منجی]] و [[مصلح]] کل به [[انتظار]] فراهم شدن [[شرایط ظهور]] و [[اذن]] [[الهی]] است. [[وجود امام]] [[منتظر]] و [[منجی]] [[بشریت]] است که قلب‌های خسته و [[مأیوس]] را حرکت می‌دهد، [[مؤمنین]] را در حفظ [[دین]] پایدار نگه می‌دارد و آنان را به تلاش برای فراهم آوردن [[شرایط ظهور]] وا می‌دارد. [[وجود امام]] حاضر ولی [[منتظر]] است که به [[انتظار]] معنی و مفهوم می‌بخشد و [[منتظران]] را به [[شوق]] ظهورش [[همت]] و نیرو و فعالیت می‌بخشد و بدین گونه است که  {{عربی|«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ فَرَجِ»}}<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.</ref>. [[تفسیر]] صحیح خود را پیدا می‌کند و [[انتظار]] در جهت صحیح قرار می‌گیرد و آن همه [[ثواب]] برای [[انسان منتظر]] رقم می‌خورد. [[وجود امام]] به [[مردم]] دل‌گرمی داده و گام‌های آنان را در این جاده سنگلاخ [[آخرالزمان]] [[استوار]] می‌سازد، امامی که هست و همه چیز را می‌بیند و خود، [[خون]] [[دل]] می‌خورد و [[منتظر]] است تا شرایط ظهورش مهیا شود و [[جهان]] [[آمادگی]] [[خروج]] او را از پس پرده [[غیبت]] داشته باشد.
::::::'''۴. [[خودسازی]]''': یکی دیگر از آثار [[وجود امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده [[غیبت]] بر [[روح]] و روان  [[منتظران]] حضرتش می‌گذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی [[منتظر]] را تضمین کرده و راه رسیدن به [[هدف]] را برای او هموار نموده و نیل به [[غایت]] وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه می‌تواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت [[روحیه]] [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] روان از آلودگی و [[رذایل]] [[اخلاقی]] و دوری از [[کردار]] [[ناپسند]] و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و [[عقل]].
::::::'''۴. [[خودسازی]]''': یکی دیگر از آثار [[وجود امام]]، تأثیر شگرفی است که حضور او هر چند در پشت پرده [[غیبت]] بر [[روح]] و روان  [[منتظران]] حضرتش می‌گذارد، و این تأثیر بزرگ، امری است که سعادتمندی [[منتظر]] را تضمین کرده و راه رسیدن به [[هدف]] را برای او هموار نموده و نیل به [[غایت]] وجودیش را نه تنها امکان پذیر و قابل دسترس بلکه می‌تواند حتمی الوصول کند. این اثر بزرگ چیزی نیست جز پیدایش و تقویت [[روحیه]] [[خودسازی]] و [[تهذیب نفس]] و [[طهارت]] روان از آلودگی و [[رذایل]] [[اخلاقی]] و دوری از [[کردار]] [[ناپسند]] و رفتارهای نابهنجار از نظر [[دین]] و [[عقل]].
::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو [[حقیقت]] [[دینی]] لازم است:
::::::برای اثبات این اثر و نقش [[امام]] در چنین مرتبه، توجه به دو [[حقیقت]] [[دینی]] لازم است:
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
::::#'''تعریف [[کلامی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] ریاستی است بر عموم، توسط یکی از اشخاص در امور [[دین]] و [[دنیا]].
::::#'''تعریف [[کلامی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] ریاستی است بر عموم، توسط یکی از اشخاص در امور [[دین]] و [[دنیا]].
::::#'''تعریف [[فلسفی]]- [[عرفانی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] منصبی است [[الهی]] همانند [[نبوت]]، و بین این دو "[[امامت]] و [[نبوت]]" هیچ فرقی جز [[وحی]] نیست.
::::#'''تعریف [[فلسفی]]- [[عرفانی]]:''' مطابق این تعریف، [[امامت]] منصبی است [[الهی]] همانند [[نبوت]]، و بین این دو "[[امامت]] و [[نبوت]]" هیچ فرقی جز [[وحی]] نیست.
:::::*[[امامت]] استمرار تمام [[وظائف]] [[نبوت]] جز [[تحمل]] [[وحی الهی]] است، و نیز نوعی تصرّف است در [[باطن]] و [[نفوس]] افراد برای رساندن آنها به کمال مطلوب. مطابق این تعریف، [[ریاست]] در امور [[دین]] و [[دنیا]]، شأنی از [[شؤون]] [[امامت]] به این معناست. و این همان معنایی است که [[شیعه]] دوازده‌ [[امامی]] به آن ملتزم است، لذا [[امامت]] را به این جهت جزء [[اصول دین]] به حساب آورده و آن را از [[نبوت]] بالاتر می‌داند.
:::::*[[امامت]] استمرار تمام [[وظائف]] [[نبوت]] جز [[تحمل]] [[وحی الهی]] است، و نیز نوعی تصرّف است در [[باطن]] و [[نفوس]] افراد برای رساندن آنها به کمال مطلوب. مطابق این تعریف، [[ریاست]] در امور [[دین]] و [[دنیا]]، شأنی از [[شؤون]] [[امامت]] به این معناست. و این همان معنایی است که [[شیعه]] دوازده‌ امامی به آن ملتزم است، لذا [[امامت]] را به این جهت جزء [[اصول دین]] به حساب آورده و آن را از [[نبوت]] بالاتر می‌داند.
:::::*[[علامه طباطبایی]] در این باره می‌فرماید: "[[امامت]] حقیقتی ورای [[مقام]] [[اطاعت]] یا [[ریاست]] [[دین]] و [[دنیا]] یا [[وصایت]] و [[خلافت]] و [[جانشینی]] در روی [[زمین]] به معنای [[حکومت]] بین [[مردم]] است"<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. عمق معنای [[امامت]] نزد ایشان به این است که [[امامت]]، هدایتی [[باطنی]] بوده که همان [[ولایت]] بر [[مردم]] و [[کردار]] آنان است و این [[هدایت باطنی]] جز رساندن به مطلوب نیست. [[متکلمین]] بر [[ضرورت]] معنایی که برای [[امامت]] ذکر کرده‌اند به ادله‌ای از قبیل: [[قاعده لطف]]، [[لزوم]] [[حفظ شریعت]] و [[تبیین دین]] [[خداوند]] [[استدلال]] کرده‌اند، که عمدتا با حضور [[امام]] در بین [[مردم]] تأمین می‌شود.  
:::::*[[علامه طباطبایی]] در این باره می‌فرماید: "[[امامت]] حقیقتی ورای [[مقام]] [[اطاعت]] یا [[ریاست]] [[دین]] و [[دنیا]] یا [[وصایت]] و [[خلافت]] و [[جانشینی]] در روی [[زمین]] به معنای [[حکومت]] بین [[مردم]] است"<ref> محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.</ref>. عمق معنای [[امامت]] نزد ایشان به این است که [[امامت]]، هدایتی [[باطنی]] بوده که همان [[ولایت]] بر [[مردم]] و [[کردار]] آنان است و این [[هدایت باطنی]] جز رساندن به مطلوب نیست. [[متکلمین]] بر [[ضرورت]] معنایی که برای [[امامت]] ذکر کرده‌اند به ادله‌ای از قبیل: [[قاعده لطف]]، [[لزوم]] [[حفظ شریعت]] و [[تبیین دین]] [[خداوند]] [[استدلال]] کرده‌اند، که عمدتا با حضور [[امام]] در بین [[مردم]] تأمین می‌شود.  
:::::*اگر اشکال شود که این [[لطف]] چگونه با [[غیبت]] [[حضرت]] [[سازگاری]] دارد؟
:::::*اگر اشکال شود که این [[لطف]] چگونه با [[غیبت]] [[حضرت]] [[سازگاری]] دارد؟
خط ۲۷۹: خط ۲۷۹:
::::::در [[روایت]] چهارم این باب، [[عبد الله]] بن ابان [[زیات]] که [[جایگاه]] خوبی نزد [[حضرت رضا]]{{ع}} داشت، از آن [[حضرت]] خواست برای او و اهل بیتش [[دعا]] کند آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ}} مگر چنین نمی‌کنم؟ به [[خدا]] [[سوگند]] [[اعمال]] شما در هر روز و شب بر من عرضه می‌شود. [[عبد الله]] بن ابان گفت: "از این فرمایش [[حضرت]] شگفت‌زده شدم". [[حضرت]] در پاسخ فرمود: {{عربی|أما تقرأ کتاب الله عز و جل‌ {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}؟ قال: هو و [[الله]] [[علی]] بن أبی طالب{{ع}}}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۰.</ref>؛
::::::در [[روایت]] چهارم این باب، [[عبد الله]] بن ابان [[زیات]] که [[جایگاه]] خوبی نزد [[حضرت رضا]]{{ع}} داشت، از آن [[حضرت]] خواست برای او و اهل بیتش [[دعا]] کند آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ}} مگر چنین نمی‌کنم؟ به [[خدا]] [[سوگند]] [[اعمال]] شما در هر روز و شب بر من عرضه می‌شود. [[عبد الله]] بن ابان گفت: "از این فرمایش [[حضرت]] شگفت‌زده شدم". [[حضرت]] در پاسخ فرمود: {{عربی|أما تقرأ کتاب الله عز و جل‌ {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}؟ قال: هو و [[الله]] [[علی]] بن أبی طالب{{ع}}}}<ref>شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۰.</ref>؛
::::::مگر [[کتاب خدا]] را نخوانده‌ای که فرمود: "و بگو هر کار می‌خواهید انجام دهید؛ پس به [[یقین]] [[خداوند]]، پیامبرش و [[مؤمنان]] عملتان را می‌بینند"؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! مقصود از او [مؤمن‌] [[علی بن ابی طالب]] است.
::::::مگر [[کتاب خدا]] را نخوانده‌ای که فرمود: "و بگو هر کار می‌خواهید انجام دهید؛ پس به [[یقین]] [[خداوند]]، پیامبرش و [[مؤمنان]] عملتان را می‌بینند"؟ فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]]! مقصود از او [مؤمن‌] [[علی بن ابی طالب]] است.
::::::این [[آگاهی]]، آثار [[تربیتی]] فراوانی دارد و که مهم‌ترین آنها، این است که [[انسان]] را به نوعی [[مراقبت]] دائمی در [[رفتار]] خود وامی‌دارد. [[انسانی]] که بداند افزون بر [[خداوند]]، [[پیامبران]] و [[فرشتگان]]، [[امامی]] زنده نیز وجود دارد که [[اعمال]] او بر وی عرضه می‌شود، به طور قطع [[رفتار]] خود را با دقت بیشتری انجام می‌دهد.
::::::این [[آگاهی]]، آثار [[تربیتی]] فراوانی دارد و که مهم‌ترین آنها، این است که [[انسان]] را به نوعی [[مراقبت]] دائمی در [[رفتار]] خود وامی‌دارد. [[انسانی]] که بداند افزون بر [[خداوند]]، [[پیامبران]] و [[فرشتگان]]، امامی زنده نیز وجود دارد که [[اعمال]] او بر وی عرضه می‌شود، به طور قطع [[رفتار]] خود را با دقت بیشتری انجام می‌دهد.
:::::*'''[[یاری]] برخی نیازمندان‌''': جدای از این که در همه حالت‌ها، خود آن [[حضرت]] به [[یاری]] استمدادکنندگان می‌آید یا این که ملازمان و اولیای او و نیز این که [[یاری]] شدن توسط آن [[حضرت]]، همراه [[ملاقات]] باشد یا نه، شکی نیست که در طول [[تاریخ]] [[غیبت]]، انسان‌های بسیاری به دست آن [[حضرت]] یا [[اراده]] ایشان از [[سختی‌ها]] و [[مشکلات]] [[نجات]] یافته‌اند.
:::::*'''[[یاری]] برخی نیازمندان‌''': جدای از این که در همه حالت‌ها، خود آن [[حضرت]] به [[یاری]] استمدادکنندگان می‌آید یا این که ملازمان و اولیای او و نیز این که [[یاری]] شدن توسط آن [[حضرت]]، همراه [[ملاقات]] باشد یا نه، شکی نیست که در طول [[تاریخ]] [[غیبت]]، انسان‌های بسیاری به دست آن [[حضرت]] یا [[اراده]] ایشان از [[سختی‌ها]] و [[مشکلات]] [[نجات]] یافته‌اند.
::::::طبق [[نقل]] مرحوم [[طبرسی]] از سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} نوشته و توقیعی برای [[شیخ مفید]] صادر شده است که در آن، نکته‌های [[ارزشمندی]] درباره فایده یاد شده است. آنجا می‌خوانیم: {{عربی| انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ...}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.</ref>.؛ ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمی‌کنیم و شما را فراموش نمی‌نماییم. اگر این چنین نبود، [[شر]] و [[بدی]] بر شما نازل می‌شد و [[دشمنان]] بر شما چیره می‌گشتند؛ پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید....
::::::طبق [[نقل]] مرحوم [[طبرسی]] از سوی [[حضرت مهدی]]{{ع}} نوشته و توقیعی برای [[شیخ مفید]] صادر شده است که در آن، نکته‌های [[ارزشمندی]] درباره فایده یاد شده است. آنجا می‌خوانیم: {{عربی| انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ...}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.</ref>.؛ ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمی‌کنیم و شما را فراموش نمی‌نماییم. اگر این چنین نبود، [[شر]] و [[بدی]] بر شما نازل می‌شد و [[دشمنان]] بر شما چیره می‌گشتند؛ پس [[تقوای الهی]] پیشه کنید....
خط ۳۲۵: خط ۳۲۵:
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]]
[[پرونده:11773.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[رسول رضوی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] دکتر '''[[رسول رضوی]]'''، در کتاب ''«[[امام مهدی (کتاب)|امام مهدی]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::: «[[متکلمان]] [[امامیه]]، در اثبات [[ضرورت]] [[وجود امام]] در هر زمان، به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] استناد می‌کنند که یکی از آنها "[[قاعده لطف]]" است. براساس دلائل [[عقلی]]، [[وجود امام]]، زمینه را برای [[اطاعت]] [[انسان‌ها]] مهیا کرده و آنان را از [[گناه]] دور می‌سازد. بنابراین، [[وجود امام]]، [[لطف]] است و چون [[لطف]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است، باید در هر زمان، [[امامی]] برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] وجود داشته باشد<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص ۱۸۱.</ref>. طبق این توضیح، [[وجود امام]] در هر عصر و زمانی، لازم و ضروری می‌شود، اما نحوه حضور [[امام]]{{ع}} بستگی تام به اوضاع و احوال [[جامعه‌ انسانی]] دارد؛ زیرا، اگر شرایط لازم برای حضور [[امام]] مهیا باشد، [[امام]] در میان [[جامعه]]، حضوری [[آشکار]] خواهد داشت، ولی اگر چنین شرایطی آماده نبود، [[امام]]{{ع}} مستور خواهد شد. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} درباره [[ضرورت]] [[وجود امام]] در میان [[انسان‌ها]] و چگونگی این حضور، می‌فرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمی‌ماند، خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیم‌ناک و [[پنهان]]. این چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]] از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین، نقش [[امام]]، حفظ [[دین]] و [[احکام الهی]] است و این نقش، از سوی [[امام]] در هر زمانی ایفا می‌شود، حال، [[امام]] حاضر باشد یا [[غائب]]. هم‌چنین از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است که درباره فوائد وجود [[ائمه]]{{عم}} فرمود: "در پرتو وجود ما است که [[خداوند]]، [[آسمان]] را از [[فروپاشی]]، [[زمین]] را از لرزش و سلب [[آرامش]] ساکنانش، نگه می‌دارد؛ به واسطه ما است که [[خداوند]] [[باران]] نازل می‌کند و [[رحمت]] خود را می‌گستراند و [[برکات]] و نعمت‌های [[زمین]] را بیرون می‌آورد. و اگر از ما، کسی در [[زمین]] نباشد، [[زمین]]، اهل خود را فرومی‌برد<ref>شیخ صدوق، امالی، ص ۱۱۲، مجلس ۳۵.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[امامان]]، علاوه بر نقش [[تشریعی]]، نقش [[تکوینی]] دارند و در صورت [[غیبت]]، هرچند نقش [[تشریعی]] آنان در پس پرده می‌ماند، اما آنان به نقش [[تکوینی]] خود عمل می‌کنند و وجودشان باعث استمرار حیات و [[زندگی]] و [[اتمام حجت]] [[الهی]] بر روی [[زمین]] می‌شود. [[امام صادق]]{{ع}} در [[بیان]] [[ضرورت]] [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، می‌فرماید: "اگر [[زمین]]، بدون [[وجود امام]] بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو می‌برد<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۲۰۱ و ۲۱۰.</ref>. بنابراین، نقش [[تکوینی]] [[امام]]، منحصر در حضور نیست و در دوره [[غیبت]] نیز این تأثیر ادامه دارد و ساکنان [[زمین]] از [[وجود امام]] بهره‌مند می‌شوند.
:::::: «[[متکلمان]] [[امامیه]]، در اثبات [[ضرورت]] [[وجود امام]] در هر زمان، به [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] استناد می‌کنند که یکی از آنها "[[قاعده لطف]]" است. براساس دلائل [[عقلی]]، [[وجود امام]]، زمینه را برای [[اطاعت]] [[انسان‌ها]] مهیا کرده و آنان را از [[گناه]] دور می‌سازد. بنابراین، [[وجود امام]]، [[لطف]] است و چون [[لطف]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است، باید در هر زمان، امامی برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] وجود داشته باشد<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص ۱۸۱.</ref>. طبق این توضیح، [[وجود امام]] در هر عصر و زمانی، لازم و ضروری می‌شود، اما نحوه حضور [[امام]]{{ع}} بستگی تام به اوضاع و احوال [[جامعه‌ انسانی]] دارد؛ زیرا، اگر شرایط لازم برای حضور [[امام]] مهیا باشد، [[امام]] در میان [[جامعه]]، حضوری [[آشکار]] خواهد داشت، ولی اگر چنین شرایطی آماده نبود، [[امام]]{{ع}} مستور خواهد شد. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} درباره [[ضرورت]] [[وجود امام]] در میان [[انسان‌ها]] و چگونگی این حضور، می‌فرماید: "هرگز، روی [[زمین]]، از قیام‌کننده‌ای با [[حجت]] و [[دلیل]]، خالی نمی‌ماند، خواه ظاهر و [[آشکار]] باشد، خواه بیم‌ناک و [[پنهان]]. این چنین است‌ تا دلائل و اسناد روشن [[الهی]] از بین نرود و به [[فراموشی]] نگراید<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.</ref>. بنابراین، نقش [[امام]]، حفظ [[دین]] و [[احکام الهی]] است و این نقش، از سوی [[امام]] در هر زمانی ایفا می‌شود، حال، [[امام]] حاضر باشد یا [[غائب]]. هم‌چنین از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است که درباره فوائد وجود [[ائمه]]{{عم}} فرمود: "در پرتو وجود ما است که [[خداوند]]، [[آسمان]] را از [[فروپاشی]]، [[زمین]] را از لرزش و سلب [[آرامش]] ساکنانش، نگه می‌دارد؛ به واسطه ما است که [[خداوند]] [[باران]] نازل می‌کند و [[رحمت]] خود را می‌گستراند و [[برکات]] و نعمت‌های [[زمین]] را بیرون می‌آورد. و اگر از ما، کسی در [[زمین]] نباشد، [[زمین]]، اهل خود را فرومی‌برد<ref>شیخ صدوق، امالی، ص ۱۱۲، مجلس ۳۵.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[امامان]]، علاوه بر نقش [[تشریعی]]، نقش [[تکوینی]] دارند و در صورت [[غیبت]]، هرچند نقش [[تشریعی]] آنان در پس پرده می‌ماند، اما آنان به نقش [[تکوینی]] خود عمل می‌کنند و وجودشان باعث استمرار حیات و [[زندگی]] و [[اتمام حجت]] [[الهی]] بر روی [[زمین]] می‌شود. [[امام صادق]]{{ع}} در [[بیان]] [[ضرورت]] [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، می‌فرماید: "اگر [[زمین]]، بدون [[وجود امام]] بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو می‌برد<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۲۰۱ و ۲۱۰.</ref>. بنابراین، نقش [[تکوینی]] [[امام]]، منحصر در حضور نیست و در دوره [[غیبت]] نیز این تأثیر ادامه دارد و ساکنان [[زمین]] از [[وجود امام]] بهره‌مند می‌شوند.
::::::با بررسی این [[احادیث]]، می‌توان نتیجه گرفت که [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، فوائد زیر را دارد و فرقی نمی‌کند که حضور [[امام]] به صورت [[آشکار]] باشد یا به صورت پنهانی و مستور:
::::::با بررسی این [[احادیث]]، می‌توان نتیجه گرفت که [[وجود امام]] بر روی [[زمین]]، فوائد زیر را دارد و فرقی نمی‌کند که حضور [[امام]] به صورت [[آشکار]] باشد یا به صورت پنهانی و مستور:
:::::#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان [[خالق]] و مخلوق و زنده بودن [[حجت‌ها]] و دلائل [[الهی]] در [[جامعه انسانی]] می‌شود.
:::::#وجود [[امام]]، موجب ارتباط میان [[خالق]] و مخلوق و زنده بودن [[حجت‌ها]] و دلائل [[الهی]] در [[جامعه انسانی]] می‌شود.
خط ۴۲۳: خط ۴۲۳:
[[پرونده:92816972.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود الهامی]]]]
[[پرونده:92816972.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[داوود الهامی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[علامه طباطبائی]] در این باره می‌‌نویسد: مخالفین [[شیعه]] [[اعتراض]] می‌‌کنند که [[شیعه]] [[وجود امام]] را برای [[بیان]] [[احکام دین]] و حقایق آئین و [[راهنمایی]] [[مردم]] لازم می‌‌دانند و [[غیبت امام]] ناقض این غرض است، زیرا [[امامی]] که به واسطه غیبتش، [[مردم]] هیچ‌گونه دسترسی به وی ندارند، فائده‌ای بر وجودش مترتب نیست، اگر [[خدا]] بخواهد [[امامی]] را برای [[اصلاح]] [[جهان]] بشری برانگیزد [[قادر]] است که در موقع [[لزوم]] او را بیافریند دیگر به [[آفرینش]] چندین هزار سال پیش از موقع وی نیازی نیست.
::::::«[[علامه طباطبائی]] در این باره می‌‌نویسد: مخالفین [[شیعه]] [[اعتراض]] می‌‌کنند که [[شیعه]] [[وجود امام]] را برای [[بیان]] [[احکام دین]] و حقایق آئین و [[راهنمایی]] [[مردم]] لازم می‌‌دانند و [[غیبت امام]] ناقض این غرض است، زیرا امامی که به واسطه غیبتش، [[مردم]] هیچ‌گونه دسترسی به وی ندارند، فائده‌ای بر وجودش مترتب نیست، اگر [[خدا]] بخواهد امامی را برای [[اصلاح]] [[جهان]] بشری برانگیزد [[قادر]] است که در موقع [[لزوم]] او را بیافریند دیگر به [[آفرینش]] چندین هزار سال پیش از موقع وی نیازی نیست.
::::::در پاسخ آن می‌‌گوید: اینان به [[حقیقت]] معنی [[امامت]] پی نبرده‌اند، زیرا در بحث [[امامت]] روشن شد که [[وظیفه امام]] تنها [[بیان]] صوری [[معارف]] و [[راهنمایی]] ظاهری [[مردم]] نیست و [[امام]] چنان‌که [[وظیفه]] [[راهنمایی]] صوری [[مردم]] را به عهده دارد همچنان [[ولایت]] و [[رهبری]] [[باطنی]] [[اعمال]] را به عهده دارد و او است که [[حیات]] [[معنوی]] [[مردم]] را تنظیم می‌‌کند و حقایق [[اعمال]] را به سوی [[خدا]] سوق می‌‌دهد.[[بدیهی]] است که حضور و [[غیبت]] جسمانی [[امام]] در این باب تأثیری ندارد و [[امام]] از طریق [[باطن]] به [[نفوس]] و [[ارواح]] [[مردم]] اشراف و اتصال دارد اگرچه از چشم جسمانی ایشان مستور است و وجودش پیوسته لازم، اگرچه موقع [[ظهور]] و [[اصلاح]] جهانی‌اش نرسیده است.
::::::در پاسخ آن می‌‌گوید: اینان به [[حقیقت]] معنی [[امامت]] پی نبرده‌اند، زیرا در بحث [[امامت]] روشن شد که [[وظیفه امام]] تنها [[بیان]] صوری [[معارف]] و [[راهنمایی]] ظاهری [[مردم]] نیست و [[امام]] چنان‌که [[وظیفه]] [[راهنمایی]] صوری [[مردم]] را به عهده دارد همچنان [[ولایت]] و [[رهبری]] [[باطنی]] [[اعمال]] را به عهده دارد و او است که [[حیات]] [[معنوی]] [[مردم]] را تنظیم می‌‌کند و حقایق [[اعمال]] را به سوی [[خدا]] سوق می‌‌دهد.[[بدیهی]] است که حضور و [[غیبت]] جسمانی [[امام]] در این باب تأثیری ندارد و [[امام]] از طریق [[باطن]] به [[نفوس]] و [[ارواح]] [[مردم]] اشراف و اتصال دارد اگرچه از چشم جسمانی ایشان مستور است و وجودش پیوسته لازم، اگرچه موقع [[ظهور]] و [[اصلاح]] جهانی‌اش نرسیده است.
::::::خوشبختانه این سؤال و پاسخ آن در [[روایات]] متعددی عنوان شده و ما در ذیل به ذکر چند نمونه از آنها اکتفاء می‌‌کنیم:
::::::خوشبختانه این سؤال و پاسخ آن در [[روایات]] متعددی عنوان شده و ما در ذیل به ذکر چند نمونه از آنها اکتفاء می‌‌کنیم:
خط ۴۴۵: خط ۴۴۵:
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[وجود امام]]، [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم، چنان‌که [[ستارگان]]، [[امان]] اهل آسمان‌اند. به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمی‌آید... به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]]، نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج می‌شود. ما اگر روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرو می‌برد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. [[حضرت]] در ادامه می‌فرماید: "تا حال هیچ وقت، [[زمین]] از [[حجت]] خالی نبوده است، ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و گاهی [[غایب]] است" [[راوی]] می‌گوید: گفتم: [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] بهره می‌برند، فرمود: همان‌گونه که از [[خورشید پشت ابر]] بهره می‌برند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. فایده دیگر این است که [[امامی]] که [[غایب]] است و قرار است در [[آینده]] [[ظهور]] کند، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] است. [[امیدواری]] به آینده‌ای روشن، چراغ راه و از بزرگ‌ترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. این ویژگی، مختص [[شیعه]] است که به [[انتظار]] [[اعتقاد]] دارد، ولی در سایر [[فرقه‌ها]] -به جهت عدم [[اعتقاد]] به چنین امری- احساس [[پوچی]] و [[یأس]] فراوان است. پس فوائد وجودی [[امام]] [[غایب]]، پوشیده نیست، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]]، برای موجودات [[نافع]] و مفید است. برای [[آگاهی]] بیشتر به فایده وجودی [[امام]]، به [[زیارت جامعه]] مراجعه کنید»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۲۹.</ref>.
:::::*«[[وجود امام]]، [[هدف]] اصلی [[نظام خلقت]] و رابطه میان عالم مادی و عالم ربوبی است. [[امام سجاد]]{{ع}} می‌فرماید: "ما [[امان]] اهل [[زمین]] هستیم، چنان‌که [[ستارگان]]، [[امان]] اهل آسمان‌اند. به واسطه ماست که [[آسمان]] به [[زمین]] فرود نمی‌آید... به واسطه ما [[باران]] [[رحمت]] [[حق]]، نازل و [[برکات]] [[زمین]] خارج می‌شود. ما اگر روی [[زمین]] نبودیم، [[زمین]] اهلش را فرو می‌برد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. بدیهی است که حضور و [[غیبت]] او در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. [[حضرت]] در ادامه می‌فرماید: "تا حال هیچ وقت، [[زمین]] از [[حجت]] خالی نبوده است، ولی آن [[حجت]]، گاهی ظاهر و گاهی [[غایب]] است" [[راوی]] می‌گوید: گفتم: [[مردم]] چگونه از [[امام غایب]] بهره می‌برند، فرمود: همان‌گونه که از [[خورشید پشت ابر]] بهره می‌برند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.</ref>. فایده دیگر این است که امامی که [[غایب]] است و قرار است در [[آینده]] [[ظهور]] کند، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] است. [[امیدواری]] به آینده‌ای روشن، چراغ راه و از بزرگ‌ترین اسباب موفقیت و [[پیشرفت]] است. این ویژگی، مختص [[شیعه]] است که به [[انتظار]] [[اعتقاد]] دارد، ولی در سایر [[فرقه‌ها]] -به جهت عدم [[اعتقاد]] به چنین امری- احساس [[پوچی]] و [[یأس]] فراوان است. پس فوائد وجودی [[امام]] [[غایب]]، پوشیده نیست، بلکه او همانند [[آفتاب پشت ابر]]، برای موجودات [[نافع]] و مفید است. برای [[آگاهی]] بیشتر به فایده وجودی [[امام]]، به [[زیارت جامعه]] مراجعه کنید»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۲۹.</ref>.
:::::*«از فواید [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} می‌توان به این موارد اشاره کرد:
:::::*«از فواید [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} می‌توان به این موارد اشاره کرد:
:::::#[[غیبت]] او، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] به [[آینده]] است،
:::::#[[غیبت]] او، [[انتظار]] می‌آفریند، و [[انتظار]] مایه [[امیدواری]] به [[آینده]] است،

نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۰

الگو:پاسخ جامع مهدویت بالا

فواید امام غایب چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / کلیات غیبت امام مهدی
مدخل اصلیفایده امام غایب

فواید امام غایب چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
خراسانی صدر مکارم شیرازی امینی حکیم اشتهاردی موسوی‌نسب زهادت سلیمیان گلپایگانی رضوی صمدی
حسنی طاهری رحیمی رضوانی تونه‌ای یوسف مدن آینده روشن آفتاب مهر نگین آفرینش

چیستی وجود امام

فواید امام در یک تقسیم‌بندی کلی

  • در یک تقسیم‌بندی ساده می‌‌توان فواید امام را به صورت کلی و مجمل این چنین بیان کرد:
  1. وجود خارجی امام فی نفسه دارای اثر است حتی اگر غایب باشد؛ زیرا مسلم است وقتی کسی بداند امام او موجود و بر اعمال او حاضر و ناظر است، تفاوت دارد با کسی که نسبت به وجود امامش شک دارد؛ شخصی که وجود امام را باور دارد، مایۀ دلگرمی و دلخوشی او در مقابل ابتلائات و حوادث می‌‌شود و با همین دلگرمی، دعا برای تعجیل ظهور امام غایب صورت می‌‌گیرد. باید توجه داشت این آثار فقط مربوط به موجودیت امام در خارج است[۴].
  2. از نگاه شیعه برای امامی که همراه وجود خارجی صفتی به عنوان غیبت هم بر آن مترتب می‌‌شود اثرات دیگری، متصور است که این اثرات متشکل از دو عنوان است:
    1. اثرات عامه و غیر مستقیم: یعنی اثراتی که شامل نوع مردمان جهان می‌‌شود[۵]؛ چنانکه در روایات به تواتر دربارۀ این اثر سخن گفته شده است. مانند روایتی از پیامبر(ص) که فرمودند: «پیوسته این دین، تا زمان دوازده امیر و امام از قریش، پابرجاست و اگر روزگاری سپری شود و آنان وجود نداشته باشند زمین ساکنان خود را می‌بلعد»[۶].[۷] همچنین اثراتی که از ناحیۀ ولایت تکوینیۀ امام در تمامی امور حاصل می‌‌شود که این اثرات توقف به حضور امام میان مردم ندارد، بلکه امام هر کجا باشند این اثرات به طور یکسان و عام به تمام مردم جهان نازل می‌‌شود، مانند رحمانیت خدا که شامل مؤمن و کافر و دوست و دشمن می‌شود. دلیلش این است که امام ولی خداست و خداوند، هر امری را که بخواهد در عالم جاری سازد از خیر و شر، عمومی یا شخصی، باید از مجرای ولی الله بگذرد[۸].
    2. اثرات خاصه: یعنی اثراتی که مخصوص شیعیان است و این اثرات بر دو نوع است:
      1. اثراتی که برای شیعیان عام وجود دارد: مثل حمایت کردن مخفیانۀ امام برای دفع شر أشرار و کید کفار در برابر شیعیان، چنانچه خود آن حضرت در توقیعی که برای شیخ مفید صادر فرمود، به این جهت اشاره کردند: «از اخبار شما چیزی از ما مخفی نیست... ما در مراعات شما، اهمال نمی‌کنیم و یاد شما را فراموش نمی‌کنیم و اگر اینچنین نبود بلاها و شدائد بر شما نازل می‌شد و دشمنان، شما را درهم می‌شکستند و نابود می‌کردند»[۹].[۱۰]
      2. اثرات مستقیمی که برای شیعیان خاص وجود دارد: یعنی اثراتی که برای بعضی از شیعیان بر اساس علل و عواملی مثل توسل به حضرت و یا بر اساس عنایت ویژۀ حضرت بر شیعیان خاص بار می‌‌شود، مانند دستگیری از درماندگان، دادرسی بینوایان و...[۱۱]. البته در برخی موارد این اثرات خاص متوجه بعضی از غیر شیعیان هم می‌‌شود[۱۲].

مصادیق فواید امام غایب

امید بخشی

حفظ دین خدا

ولایت تکوینی

امام واسطه فیض

قیام و اصلاح امور

ایجاد زمینه انقلاب

دفع بلا

خودسازی

امداد امام غایب به شیعیان

امداد علمی امام، به علما

رهبری باواسطه (ولایت فقیه)

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵۸؛ سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰.
  2. «نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْعَالَمِینَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِین وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ مَوَالِی الْمُؤْمِنِینَ وَ نَحْنُ أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِینَ بِنَا یُمْسِکُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا یُمْسِکُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِنَا یَنْشُرُ الرَّحْمَةَ وَ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳.
  3. ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
  4. ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
  5. ر.ک.خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
  6. ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.
  7. ر.ک.حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
  8. ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
  9. «وَ لَا یَعْزُبُ عَنَّا شَیْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِکُم‏... إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ»؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۹۷.
  10. ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
  11. ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹؛حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  12. ر.ک.حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
  13. «إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَیَنْتَفِعُونَ بِهِ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایَتِهِ‏ فِی‏ غَیْبَتِهِ‏ کَانْتِفَاعِ‏ النَّاسِ‏ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳.
  14. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۲۳؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.
  15. ر.ک: الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۰-۱۸۲
  16. ر.ک. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵۸؛ سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ - ۱۲۱؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶.
  17. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰.
  18. ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ ـ ۱۸۲؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ یوسف مدن، روان‌شناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
  19. ر.ک: یوسف مدن، روان‌شناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
  20. «اللَّهُمَ‏ بَلَی‏ لَا تَخْلُو الْأَرْضُ‏ مِنْ‏ قَائِمٍ‏ لِلَّهِ‏ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ‏ حُجَجُ‏ اللَّهِ‏ وَ بَیِّنَاتُهُ‏»؛ نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۴۷.
  21. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ سید جعفر موسوی‌نسب، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  22. ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ – ۱۸۲؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴.
  23. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  24. ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  25. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵.
  26. «وَ اللَّهِ لَوْ سَجَدَ حَتَّی یَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ»؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص ۶۶۸.
  27. ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ – ۱۱۶؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳.
  28. کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۷.
  29. ر.ک: یوسف مدن، روان‌شناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
  30. ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸؛ حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ ـ ۱۸۲؛سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۳؛ یوسف مدن، روان‌شناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
  31. ر.ک. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ - ۱۸۲.
  32. ر.ک محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
  33. ر.ک تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
  34. «یَمْلَأُ الْأَرْضَ‏ عَدْلًا وَ قِسْطاً وَ نُوراً کَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ شَرّا» بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.
  35. ر.ک محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
  36. ر.ک. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ ـ ۱۱۶؛آفتاب مهر، ص ۱۲۰-۱۲۳؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  37. «أَمَانُ أَهْلِ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانُ أَهْلِ السَّمَاءِ»؛ بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۳۰۸، ب ۸.
  38. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.
  39. ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
  40. ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹.
  41. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.
  42. «عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ الْمِیثَمِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ»؛ بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۴۲۸.
  43. ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹؛ سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱ ـ ۹۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  44. «انّا غیرُ مُهملین لمُراعاتکم و لا ناسین لِذِکرِکم و لولا ذلک لَنزَل بکُم اللاّواءُ و اصطَلَمَکم الاعداء فاتّقوا الله جلّ جلالُهُ»؛ طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.
  45. منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.
  46. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵؛ بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  47. «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‏»؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۴۸۵.
  48. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، فروغ امامت در عصر غیبت، ص ۴۲ - ۵۸.
  49. ر.ک. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ص ۱۱۰ ـ ۱۲۱.
  50. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳.
  51. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۳.
  52. ر.ک: یوسف مدن، روان‌شناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
  53. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، فروغ امامت در عصر غیبت، ص ۴۲ ـ ۵۸.
  54. ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۳.
  55. اصول کافی، ج ۱، ۴۲۵.
  56. بقره، ۳.
  57. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۴۲، ح ۸۷۷.
  58. قدر، ۴ و ۵.
  59. فرازی از زیارت جمعه.
  60. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۲۹۴، ح ۱۳۱۸.
  61. احتجاج، ج ۲، ۴۹۷؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۴۶۰، ح ۱۴۲۰.
  62. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۶۶-۶۹.
  63. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۶۲، ۴۶۳.
  64. آری سوگند به خدایی که مرا به نبوّت برگزیده، مردم از نور رهبری او در دوران غیبتش بهره می‌گیرند همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها!؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳.
  65. این روایات در تفسیر برهان، در ذیل آیه سوره توبه، آیه ۱۰۵ آمده است.
  66. آری هیچ گاه صفحه روی زمین، از قیام کننده با حجّت و دلیل خالی نمی‌ماند؛ خواه ظاهر و آشکار باشد، یا مخفی و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد، و به فراموشی نگراید (و مسخ و تحریف نشود)؛ نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۱۴۷.
  67. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
  68. اگر تو نبودی آسمانها را نمی‌آفریدیم
  69. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۲۲۴ -۲۳۸.
  70. "عن جعفر الصادق عن ابیه عن جده علی بن الحسین(ع) قال: نحن ائمة المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادات المؤمنین و قادة الغر المحجلین و موالی المسلمین و نحن امان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء و بنا یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و بنا ینزل الغیث و تنشر الرحمة و تخرج برکات الارض و لو لا ما علی الارض منا لساخت باهلها. ثم قال: و لم تخل منذ خلق الله آدم من حجة الله فیها، اما ظاهر مشهور او غائب مستور، و لا تخلو الارض الی ان تقوم الساعة من حجة و لو لا ذلک لم یعبد الله. قال سلیمان: فقلت لجعفر الصادق(ع) کیف ینتفع الناس بالحجة الغائب المستور؟ قال: کما ینتفعون بالشمس اذا سترها سحاب". ینابیع المودة، ج ۲، ص ۲۱۷.
  71. بحث نبوت عامه و امامت: از صفحه ۷۰ تا صفحه ۸۳ همین کتاب.
  72. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ ۱۵۰.
  73. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
  74. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲ تا ۱۵۰.
  75. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۵-۱۵۸.
  76. حسن بن يوسف مطهر حلی(علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص ۳۶۲
  77. مکارم شیرازی، ناصر، مهدی(ع) انقلابی بزرگ، ص ۲۴۹ - ۲۶۹
  78. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ - ۹۴
  79. محمدباقر صدر، امام مهدی(ع) حماسه ای از نور، ص ۴۷ - ۵۲.
  80. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۸۰ - ۱۸۲.
  81. آن حضرت(ع) زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد، همان‌گونه که پر از ظلم و جور و بدی شده باشد؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.
  82. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۴۱-۴۳.
  83. ینابیع المودّة، ج ۲، ص ۲۱۷.
  84. قندوزى حنفى، ینابیع المودّة، ج ۳، ص ۱۷۰.
  85. صدوق، کمال الدین، ص ۴۸۵.
  86. احتجاج طبرسى، ج ۲، ص ۴۹۷.
  87. صبحى صالح، نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص ۲۰۸.
  88. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۲۰۵-۲۰۸.
  89. الکافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱۰؛ آیا زمین بدون امام باقی می‌ماند؟ حضرت فرمود: اگر زمین بدون امام شود فرو برد (اهل خود را در خود کشد و هلاک کند.
  90. بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۳۰۸، ب ۸.
  91. همان.
  92. همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمان هستند و اهل بیتم امان برای امتم».
  93. ... کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، صص ۴۸۵، ح ۴؛ «و به درستی که من امان برای اهل زمین هستم همانطور که نجوم امان برای اهل آسمان هستند.
  94. همان؛ «ستارگان امان برای اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای امتم. پس هنگامی که ستارگان بروند، اهل آسمان می‌روند و هنگامی اهل بیت من بروند اهل زمین می‌روند».
  95. همان؛ به درستی که ستارگان در آسمان امان برای اهل آسما قرار داده شده‌اند. پس زمانی که ستارگان آسمان بروند می‌آید اهل آسمان را آنچه وعده داده شده‌اند و نیز پیامبر فرمود اهل بیتم امان برای امتم قرار داده شده‌اند. پس هنگامی که اهل بیتم بروند می‌آید امتم را آنچه وعده داده شده‌اند.
  96. وی از ملازمان خانهامام حسن عسکری(ع) بود.
  97. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.
  98. بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۹، ح ۱۴؛ برای چه چیزی احتیاج به پیامبر و امام است؟ فرمود: برای آنکه عالم بر صلاح خد باقی بماند، زیرا خداوند دفع می‌کند عذاب را از اهل زمین هنگامی که پیامبر یا امامی در آن باشد. خدا می‌فرماید: "خدا ایشان را عذاب نمی‌کند و حال آنکه تو در میان آنان هستی" و پیامبر فرمود: "ستاره‌ها امان اهل آسمانند و اهل بیتم امان برای اهل زمین، پس زمانی که ستارگان بروند می‌آید اهل زمین را از آنچه کراهت داشتند. و زمانی که اهل بیت من بروند می‌آید اهل زمین را از آنچه کراهت دارد" اراده کرده و به اهل بیتش همان ائمه‌ای که قرین کرده خدا اطاعت آنها را به اطاعت خود پس فرمود: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و صاحبان امر از خودتان را..." به‌واسطه آنها اهل عصیان را مهلت می‌دهد و عقوبت و عذاب بر آنان قرار نمی‌دهد.
  99. انبیاء / ۱۰۵؛ همانا بندگان صالح من زمین را به ارث خواهد برد.
  100. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، ح ۳.
  101. توبه / ۱۰۵.
  102. الکافی، ج ۱، ص ۲۱۹، ح ۲.
  103. همان، ج ۴؛ مگر دعا نمی‌کنم؟ به خدا کردار شما هر روز و شب به من عرضه می‌شود.
  104. همان، ح ۳.
  105. همان، ص ۱۹۰.
  106. نساء / ۴۱؛ پس چگونه است زمانی که بیاوریم از هر امتی گواهی (برای آن امت) و تو را به گواهی براینان احضار کنیم.
  107. الکافی، ج ۱، ص ۱۹۰، ح ۱؛ درباره امت محمد(ص) به خصوص نازل شده، در هر قرنی از ایشان امامی باشد از ما که گواه است بر ایشان و محمد(ص) گواه برما است.
  108. بقره / ۱۴۳.
  109. الکافی، ج ۱، ص ۱۹۱، ح ۴.
  110. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۲۲-۲۲۹.
  111. ر. ک: به پرسشی که در این زمینه پاسخ داده شد.
  112. محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.
  113. محمّد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱، ص ۲۷۱.
  114. ر. ک: علی اصغر رضوانی، موعودشناسی، ص ۴۰۳، به نقل از: پیشین، ج ۱۴، ص ۳۰۴.
  115. محمّد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۰۳.
  116. " بِكُمْ‏ فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِكُمْ‏ يَخْتِمُ‏ وَ بِكُمْ‏ يُنَزِّلُ‏ الْغَيْثَ‏ وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ‏ السَّماءَ أَنْ‏ تَقَعَ‏ عَلَى‏ الْأَرْضِ‏ إِلَّا بِإِذْنِهِ‏ وَ بِكُمْ‏ يُنَفِّسُ‏ الْهَمَ‏ ‏‏‏‏‏"؛ شیخ صدوق، تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۹۹، باب زیارة جامعة لسائر المشاهد(ع).
  117. " فِي‏ كُلِ‏ خَلَفٍ‏ مِنْ‏ أُمَّتِي‏ عَدْلٌ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ يَنْفِي‏ عَنْ‏ هَذَا الدِّينِ‏ تَحْرِيفَ‏ الْغَالِينَ‏ وَ انْتِحَالَ‏ الْمُبْطِلِينَ‏ وَ تَأْوِيلَ‏ الْجُهَّالِ‏ ‏‏‏‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۲۱، ح ۷.
  118. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۷۶ - ۸۰.
  119. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
  120. «و خداوند بر آن نیست تا تو در میان آنان هستی آنان را عذاب کند و تا آمرزش می‌خواهند خداوند بر آن نیست که عذاب کننده آنها باشد» سوره انفال، آیه ۳۳.
  121. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶.
  122. شیخ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۰.
  123. طبرسی، احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵.
  124. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص 62-۷۰.
  125. «آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوت برانگیخت! آنان در غیبت او، از نورش روشنایی می‌گیرند و از ولایت او، بهره‌مند می‌شوند؛ همانند بهره‌مندی مردم از خورشید؛ اگرچه ابرها چهره آن را بپوشانند. ای جابر! این از اسرار پوشیده خداوند و از علوم ذخیره شده او است. آن را مخفی کن، مگر از اهلش». شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۵۳، ح ۳.
  126. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۰۷، ح ۲۲.
  127. «... و اما چگونگی بهره‌مندی از من در عصر غیبتم، درست همانند بهره‌مندی، از خورشید است؛ هنگامی که ابرها آن را از چشم‌ها بپوشاند..». شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.
  128. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۹۱-۹۵.
  129. من در روی زمین، جانشینی[= نماینده‌ای] قرار خواهم داد؛ بقره، آیه:۳۰.
  130. و هر کسی از آن تجاوز کند، ستمگر است؛ بقره، آیه:۲۲۹.
  131. پیمان من، به ستم کاران نمی‌رسد؛ بقره، آیه:۱۲۴.
  132. الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً ؛ آن کسی که زمین را بستر شما و آسمان[= جو زمین ] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ سوره بقره، آیه۲۲. هُوَ الَّذي خَلَقَ لَكُم ما فِي الأَرضِ جَميعًا ...؛ او (خدای) است که همه آنچه را (از نعمت‌ها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سوره بقره، آیه۲۲. هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا... ؛ او کسی است که شب را برای شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید؛ و روز را روشنی بخش قرار داد(تا به تلاش زندگی پردازید)؛ سوره یونس، آیه۶۷.
  133. ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می‌کنند. سوره کهف، آیه۷.
  134. و بشارت ده به استقامت کنندگان*آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز می‌گردیم؛ سوره بقره، آیات ۱۵۵-۱۵۶.
  135. و از آنان امامانی پیشوایانی قرار دادیم که [مردم را] به امر ما هدایت می‌کردند، زیرا شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند؛ سوره سجده،آیه۲۴.
  136. و این چنین، ملکوت آسمان و زمین [و حکومت مطلقه خداوند] را به ابراهیم نشان دادیم، تا [به آن استدلال کند و] اهل یقین گردد؛ سوره انعام،آیه ۷۵.
  137. [به خاطر آوردید] هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده این آزمایش ها برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم؛ سوره بقره؛ آیه:۱۲۴.
  138. اگر حتی لحظه ای، وجود امام از زمین برداشته شود، زمین اهل خود را فرو برد و همچون دریای خروشان، ساکنان خود را در هم می پیچد؛ نعمانی، الغیبه، ص۱۳۹.
  139. " اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّهٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ..."؛ آری، به خدا سوگند! زمین هیچ گاه از حجت الهی که برای خدا با برهان روشن قیام کند خالی نیست؛ یا آشکار و شناخته شده، یا بیمناک و پنهان، تا حجت های خدا باطل نشود و نشانه‌هایش از میان نرود...؛ محمد عبده، شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۷، حکمت۱۴۷.
  140. بحارالانوار، ج۲۳، ص۴۶.
  141. به یمن و مبارکی وجود امام زمان(ع) موجودات روزی داده می شوند و به واسطه وجود او آسمان و زمین پایدارند؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹،ص۳۱۰.
  142. به یقین هدایت کردن بر عهده ماست و آخرت و دنیا از آن ماست؛ سوره لیل، آیات:۱۲-۱۳.
  143. و آن ها که امور را تدبیر می‌کنند؛ نازعات،آیه۵.
  144. و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را [ آفریده و ] منظم ساخته، سپس فجور و تقوا [ شرّ و خیرش] را به او الهام کرده است؛ سوره شمس، آیات ۷ ـ ۸.
  145. و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما [مردم را] هدایت می‌کردند(منظور از این گونه هدایت، هدایت باطنی و معنوی است. ر.ک: المیزان، ذیل آیه ۷۳ سوره انبیاء. و انجام [دادن] کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم و تنها ما را عبادت می‌کردند؛ انبیاء، آیه ۷۳
  146. فرمان او چنین است که هر گاه چیزی را اراده کند، تنها به آن می‌گوید : «موجود باش!» آن نیز بی‌درنگ موجود می‌شود؛ سوره یس، آیه ۸۲.
  147. محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص ۳۰۴
  148. بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم؛ بقره، آیه ۲۵۳
  149. کافی، کتاب الحجه، ج۱، ص ۱۹۴.
  150. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۱۴۲.
  151. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۱۴۱.
  152. شیخ طوسی، الغیبه، ص۱۷۵.
  153. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۲۱.
  154. شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۱۹.
  155. نواب خاص امام عصر(ع) عبارتند از: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری. عثمان بن سعید افتخار وکالت و نیابت از جانب امام هادی و امام حسن عسکری را نیز داشته و بسیار مورد احترام آنان بوده است. محمد بن عثمان نیز به وکالت و نیابت امام حسن عسکری مفتخر بود. وی در سال ۳۰۴ قمری وفات یافت. حسین بن روح مدت ۲۳ سال نیابت خاص امام عصر(ع) را بر عهده داشت و در سال ۳۲۶ قمری درگذشت. مدت نیابت خاص علی بن محمد سمری، سه سال بود. وی در سال ۳۲۹ قمری وفات یافت (ر.ک: بحارالانوار، ج۵۱، ص ۳۳۴ ـ ۳۵۹).
  156. بحارالانوار، ج۵۳ ، ص۳۲۵.
  157. سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص۲۳۵.
  158. سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۷.
  159. سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۹۹.
  160. ملاقات‌هایی که در عصرغیبت کبرا با امام عصر(ع) صورت گرفته است، در بسیاری از کتاب‌ها مطرح شده است؛ از جمله کتاب‌های: شیخ حرّ عاملی، اثبات الهداه، ج۷؛ بحارالانوار، ج۵۳ و میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، باب هفتم:
  161. ر.ک: میرزا حسین نوری، النجم الثاقب، ص۷۱۷ ـ ۷۲۸.
  162. پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا[دعای] شما را بپذیرم. کسانی که از عبادت من تکبر می‌ورزند، به زودی با ذلت وارد دوزخ می‌شوند. سوره غافر، آیه:۶۰.
  163. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از[ مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید و وسیله‌ای برای تقرب به او بجویید. سوره مائده، آیه:۳۵.
  164. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند[ و فرمان‌های خدا را زیر پا می‌گذاشتند] به نزد تو می‌آمدند و از خداوند طلب آمرزش می‌کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند؛ سوره نساء، آیه:۶۴.
  165. گفتند: پدر از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه که ما خطا کاریم. به زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‌طلبم، که او آمرزنده و مهربان است. سوره یوسف، آیه۹۷-۹۸.
  166. درباره حوادثی که رخ می دهد، به راویان حدیث ما رجوع کنید[تا حکم آن را برای شما روشن سازند و درباره آن تصمیم مناسب بگیرند]، زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم؛ شیخ صدوق ، کمال ادین و تمام النعمه، ص ۴۸۳، باب ۴۵ و حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۸، ابواب صفات القاضی، باب ۱۱. در بعضی از نقل‌ها و نسخه‌های روایت، کلمه «علیهم» در آخر روایت وجود ندارد.
  167. جهت آگاهی از دیگر دلیل‌های ولایت فقیه ر.ک:محمد سروش، دین و دولت در اندیشه اسلامی، فصل پنجم و ششم، ص ۴۰۰ تا ۶۷۰.
  168. ربانی گلپایگانی، علی، فروغ امامت در عصر غیبت، ص ۴۲ - ۵۸.
  169. علامه حلی، کشف المراد، ص ۱۸۱.
  170. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۴۷، حکمت ۱۴۳.
  171. شیخ صدوق، امالی، ص ۱۱۲، مجلس ۳۵.
  172. شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۱، ص ۲۰۱ و ۲۱۰.
  173. رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۷۱-۷۴.
  174. " نَحْنُ السَّبَبُ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ."؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۱.
  175. "وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا"؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۱.
  176. "بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً "؛ مفاتیح الجنان، ص۴۲۳ (دعای عدیله).
  177. " مَنْ دَعَا اللَّهَ بِنَا أَفْلَحَ، وَ مَنْ دَعَاهُ بِغَيْرِنَا هَلَكَ وَ اسْتَهْلَكَ"؛ بحار الانوار، ج ۲۳، ص۱۰۳.
  178. "بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏"؛ الکافی، ج ۱، ص ۱۴۵.
  179. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۲۳۹.
  180. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۱۷۱.
  181. "وَ اللَّهِ لَوْ سَجَدَ حَتَّى يَنْقَطِعَ عُنُقُهُ مَا قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"؛ الکافی، ج ۲، ص ۴۵۷؛ الأمالی، صدوق، ص ۶۶۸.
  182. " فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُم‏... إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاء"؛ الإحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.
  183. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۳ - ۱۱۶.
  184. ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۴۱.
  185. ابن شهر آشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۲۵۰.
  186. شیخ طوسی؛ الامالی، ص ۳۷۹.
  187. محمد عبده؛ نهج البلاغه، خطبه ۴، ص ۳۷.
  188. شیخ صدوق؛ الامالی، ص ۲۵۳.
  189. شیخ صدوق؛ کمال الدین، ص ۴۸۵.
  190. «[ولی‌] تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند» سوره انفال، آیه ۳۳.
  191. بحار الانوار، ج ۵۲، صص ۹۴- ۹۵.
  192. البرقی، المحاسن، ص ۳۱، الکافی، ج ۱، ص ۵۲۲، الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۳، الغیبة شیخ طوسی، ص ۲۸۳، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۶۴.
  193. الغیبة، الطوسی، ص ۲۵۹.
  194. حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۸۹-۹۷.
  195. نیابیع الموده، ج ۲، ص ۲۱۷.
  196. آری، هیچ‌گاه صفحه روی زمین، از قیام کننده با حجت و دلیل خالی نمی‌ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان، تا دلایل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد و فراموشی نگراید (و مسخ و تحریف نشود)؛ نهج البلاغه، کلمات قصار.
  197. دادگستر جهان، ص ۱۵۷.
  198. "إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ‏ جَلَّلَهَا السَّحَابُ"
  199. مهدی انقلابی بزرگ، ص ۲۵۱.
  200. طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۳۷۷-۳۸۰.
  201. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۳ و ۹۴.
  202. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.
  203. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۲۳.
  204. «إِي وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَيَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ يَسْتَضِيئُونَ بِنُورِ وَلَايَتِهِ فِي غَيْبَتِهِ كَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ»
  205. «نَحْنُ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْعَالَمِينَ وَ سَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ مَوَالِي الْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْنُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اللَّهُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِنَا يُمْسِكُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ تُنْشَرُ الرَّحْمَةُ وَ تَخْرُجُ بَرَكَاتُ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ»
  206. «كَيْفَ يَنْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ؟ قَالَ كَمَا يَنْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ»ینابیع المودة، ج۲، ص۲۱۷ - بحار، ج۵۲، ص۹۲.
  207. «وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»کمال الدین صدوق، ج۲، ص۱۶۲ - کشف الغمه، ج۳، ص۳۲۲ - بحار، ج۳، ص۱۸۱.
  208. الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۱۸۰-۱۸۲
  209. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۲۸۳.
  210. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
  211. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲.
  212. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۲۹.
  213. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲۲؛ منتخب الاثر، ص ۲۶۱.
  214. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۱؛ الزام الناصب، ص ۱۲۶.
  215. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۳۰.
  216. «أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)»؛ غیبة النعمانی، ص۱۳۳.
  217. «أَشْهَدُ أَنَّ بِوَلَايَتِكَ تُقْبَلُ الْأَعْمَالُ، وَ تُزَكَّى الْأَفْعَالُ، وَ تُضَاعَفُ الْحَسَنَاتُ، فَمَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ، وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ، وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ»؛ کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۷.
  218. «الْأَعْمَالُ مَوْقُوفَةٌ عَلَى وَلَايَتِكَ وَ الْأَقْوَالُ مُعْتَبَرَةٌ بِإِمَامَتِكَ مَنْ جَاءَ بِوَلَايَتِكَ وَ اعْتَرَفَ بِإِمَامَتِكَ قُبِلَتْ أَعْمَالُهُ وَ صُدِّقَتْ أَقْوَالُهُ وَ تُضَاعَفُ لَهُ الْحَسَنَاتُ وَ تُمْحَى عَنْهُ السَّيِّئَاتُ»؛ کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۶.
  219. کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۷.
  220. کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۹.
  221. کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۲.
  222. کلمة المهدی(ع)، ص۴۷۲.
  223. کلمة المهدی(ع)، ص۴۶۹.
  224. کلمة المهدی(ع)، ص۳۵۹.
  225. «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ»؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه(ع).
  226. «اسْتَخْلِفْهُ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفْتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِ»؛ از دعای افتتاح منسوب به امام مهدی الحجه(ع).
  227. «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
  228. یوسف مدن، روان‌شناسی انتظار، ص ۱۸۹-۱۹۳.
  229. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰.
  230. کافی، ج ۱، ص ۲۰۱.
  231. برای آگاهی بیشتر نک: زیارت جامعه کبیره.
  232. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۷۳.
  233. " جَعَلَ‏ اللَّهُ‏ النُّجُومَ‏ أَمَاناً لِأَهْلِ‏ السَّمَاءِ- وَ جَعَلَ‏ أَهْلَ‏ بَيْتِي‏ أَمَاناً لِأَهْلِ‏ الْأَرْض‏‏‏‏‏ ‏‏"؛ بحارالانوار، ج۲۷، ص۳۰۸.
  234. " أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ‏ أَهْلِي‏ وَ شِيعَتِيَ‏ الْقُوَّامِ بِدِينِ اللَّهِ‏‏‏‏‏ ‏‏"؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰.
  235. و خداوند، آنان را عذاب نمی‌کند؛ در حالی که تو میانشان هستی؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.
  236. " أَفْضَلُ‏ أَعْمَالِ‏ أُمَّتِي‏ انْتِظَارُ الْفَرَج‏‏‏‏‏‏ ‏‏"؛ کافی، ج۱، باب عرضه اعمال و شاهدان اعمال.
  237. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲و۱۲۸.
  238. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۴و ۱۷۵.
  239. آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۲۰-۱۲۳.
  240. کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب ان الارض لا تخلوا من حجة، ح ۱۰، ص ۱۷۹.
  241. " بِكُمْ‏ فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِكُمْ‏ يَخْتِمُ‏ وَ بِكُمْ‏ يُنَزِّلُ‏ الْغَيْثَ‏ وَ بِكُمْ‏ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ‏ إِلَّا بِإِذْنِه ‏‏‏‏‏‏‏"؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره. توصیح اینکه این زیارت از امام هادی(ع) نقل شده است و از نظر سند و عبارات، عالی است و پیوسته مورد عنایت خاص عالمان شیعه بوده است.
  242. " وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ‏ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"؛ احتجاج، ج ۲، ش ۳۴۴، ص ۵۴۲.
  243. " بِبَقَائِهِ‏ بَقِيَتِ‏ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ‏ رُزِقَ‏ الْوَرَى‏ وَ بِوُجُودِهِ‏ ثَبَتَتِ‏ الْأَرْضُ‏ وَ السَّمَاءُ ‏‏‏‏‏‏‏"؛ مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
  244. " إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ‏ وَ لَا نَاسِينَ‏ لِذِكْرِكُمْ‏ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"؛ احتجاج، ج ۲، ش ۳۵۹، ص ۵۹۸.
  245. او از علمای بزرگ شیعه عصر صفوی است که آثار فراوانی از خود به جا گذاشته که معروف‌ترین آنها کتاب بحار الانوار است. این کتاب، مجموعه‌ای گران‌سنگ از کلمات اهل بیت(ع) است که در ۱۱۰ جلد تنظیم شده. وی در سال ۱۱۱۱ ق وفات یافت و در مسجد جامع اصفهان دفن شد.
  246. پولی که غیر مسلمانانی که در پناه حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، در برابر تأمین امنیّت و برخورداری از امکانات به دولت اسلامی می‌پردازند.
  247. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۸.
  248. ای پیامبر! به مردم بگو: عمل کنید؛ ولی بدانید که خداوند و پیامبر و مؤمنان، کارهای شما را می‌بینند؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۵.
  249. کافی، ج ۱، کتاب الحجه، باب عرض الاعمال، ح ۲، ص ۲۱۹.
  250. " فَإِنَّا نُحِيطُ عِلْماً بِأَنْبَائِكُمْ‏ وَ لَا يَعْزُبُ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ ‏‏‏‏‏‏‏"؛ احتجاج، ج ۲ف ش ۳۵۹، ص ۵۹۸.
  251. ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ص ۲۳۵ – ۲۸۶.
  252. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۷.
  253. او از علمای بزرگ شیعه در قرن دهم هجری بود که در تقوا و فضایل اخلاقی، نمونه و مثال زدنی است. بنابر نقل مجلسی، او بارها محضر امام عصر(ع) مشرف شده است. از وی آثار ارزشمندی هم به جای مانده است؛ مانند حدائق الشیعه. مزار او در حرم امیرالمؤمنین(ع) است.
  254. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۷۴.
  255. اثبات الهداة، ج ۳، ح ۱۱۲، ص ۴۶۳.
  256. " وَ إِنِّي‏ لَأَمَانٌ‏ لِأَهْلِ‏ الْأَرْض‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۵، ح ۴، ص ۲۳۹.
  257. ای رسول ما تا زمانی که تو در میان ایشان مسلمان هستی، خداوند هرگز آنها ار عذاب عمومی گرفتار نخواهد کرد؛ سوره انفال، آیه: ۳۳.
  258. " أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ مِنْ‏ أَهْلِي‏ وَ شِيعَتِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۳، ح ۱۲، ص ۱۷۱.
  259. " إِنِّي‏ لَأَدْعُو اللَّهَ‏ لِمُذْنِبِي‏ شِيعَتِنَا فِي‏ الْيَوْمِ‏ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ‏ مَرَّةٍ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ کافی، ج ۱، باب مولد ابی عبدالله، جعفر بن محمد(ع)، ح ۱، ص ۴۷۲.
  260. منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.
  261. " يَا نُورَ النُّورِ يَا مُدَبِّرَ الْأُمُورِ يَا بَاعِثَ‏ مَنْ‏ فِي‏ الْقُبُورِ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ‏ لِي‏ وَ لِشِيعَتِي‏ مِنَ‏ الضِّيقِ‏ فَرَجاً وَ مِنَ الْهَمِّ مَخْرَجاً وَ أَوْسِعْ لَنَا الْمَنْهَجَ وَ أَطْلِقْ لَنَا مِنْ عِنْدِكَ مَا يُفَرِّجُ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ يَا كَرِيم‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ منتخب الاثر، فصل ۱۰، باب ۷، ش ۶، ص ۶۵۸.
  262. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۱۰ - ۱۲۱.