مذهب جعفری اثناعشری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ذکر' به 'ذکر')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==تعریف [[امامیه]] و عناوین مختلف آن==
==تعریف [[امامیه]] و عناوین مختلف آن==
*[[مذهب جعفری]] [[اثنی عشری]] یا به عبارتی [[مذهب امامیه]] مذهبی است قائل به [[امامت]] [[دوازده نفر]] از [[خاندان رسول اکرم]]{{صل}}. [[امامیه]] برگرفته از [[امام]] است که در لغت به معنی [[پیشوا]] و کسی است که از گفتار او [[پیروی]] می‌شود و جمع آن [[ائمه]] است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ماده امام.</ref>. در اصطلاح امامی به کسی که [[شیعه]] و [[معتقد به امامت]] [[بلافصل]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} باشد گفته می‌شود، به اینگونه اشخاص، [[خاصه]] هم می‌گویند، در مقابل [[عامه]] که مقصود اهل سنت‌اند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.</ref>.
* [[مذهب جعفری]] [[اثنی عشری]] یا به عبارتی [[مذهب امامیه]] مذهبی است قائل به [[امامت]] [[دوازده نفر]] از [[خاندان رسول اکرم]]{{صل}}. [[امامیه]] برگرفته از [[امام]] است که در لغت به معنی [[پیشوا]] و کسی است که از گفتار او [[پیروی]] می‌شود و جمع آن [[ائمه]] است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ماده امام.</ref>. در اصطلاح امامی به کسی که [[شیعه]] و [[معتقد به امامت]] [[بلافصل]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} باشد گفته می‌شود، به اینگونه اشخاص، [[خاصه]] هم می‌گویند، در مقابل [[عامه]] که مقصود [[اهل]] سنت‌اند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۲؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.</ref>.
*بنابراین هر گروهی که پس از [[پیامبر]]{{صل}} به امامِ [[منصوب]] [[معتقد]] است، می‌توان آن را امامی نامید. در این صورت واژه [[امامیه]] با [[شیعه]] مترادف خواهد بود، زیرا [[شیعه]] کسی است که از [[امام]] [[منصوب]] به [[نام علی]]{{ع}}[[پیروی]] می‌کند و او را بر دیگر [[صحابه پیامبر]]{{صل}} مقدم می‌دارند<ref>ر.ک: اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۵.</ref>.<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی،علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۷۴.</ref>
*بنابراین هر گروهی که پس از [[پیامبر]]{{صل}} به امامِ [[منصوب]] [[معتقد]] است، می‌توان آن را امامی نامید. در این صورت واژه [[امامیه]] با [[شیعه]] مترادف خواهد بود، زیرا [[شیعه]] کسی است که از [[امام]] [[منصوب]] به [[نام علی]]{{ع}} [[پیروی]] می‌کند و او را بر دیگر [[صحابه پیامبر]]{{صل}} مقدم می‌دارند<ref>ر.ک: اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۵.</ref>.<ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی،علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۷۴.</ref>
*هر چند، در گذشته [[امامیه]]، نام عمومی مذاهبی بوده است که به [[امامت]] و [[خلافت بلافصل]] [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امامت]] فرزندانش [[معتقد]] بوده‌اند؛ اما امروزه بر یک [[مذهب]] اطلاق می‌شود که آن را [[مذهب جعفری]] یا [[اثنی عشری]] نیز گویند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۰.</ref>. از زمان [[شیخ صدوق]] به بعد که [[نگارش]] کتب [[عقاید]] و [[ملل و نحل]] در میان [[شیعه]] رواج بیشتری یافت، اصطلاح [[امامیه]] به صورت خاص در مورد [[فرقه]] [[اثناعشریه]] به کار رفت<ref>ر.ک: مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، مدخل امامت.</ref>.<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۸.</ref> "[[اثنا عشر]]" یعنی [[دوازده]]. در احادیثی از [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است که [[امامان]] [[دوازده]] نفرند<ref>{{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ}}. بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۲۶.</ref>. نام و مشخصات آنان را هم [[بیان]] فرموده است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹.</ref>.
*هر چند، در گذشته [[امامیه]]، نام عمومی مذاهبی بوده است که به [[امامت]] و [[خلافت بلافصل]] [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و [[امامت]] فرزندانش [[معتقد]] بوده‌اند؛ اما امروزه بر یک [[مذهب]] اطلاق می‌شود که آن را [[مذهب جعفری]] یا [[اثنی عشری]] نیز گویند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۰.</ref>. از زمان [[شیخ صدوق]] به بعد که [[نگارش]] کتب [[عقاید]] و [[ملل و نحل]] در میان [[شیعه]] رواج بیشتری یافت، اصطلاح [[امامیه]] به صورت خاص در مورد [[فرقه]] [[اثناعشریه]] به کار رفت<ref>ر.ک: مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، مدخل امامت.</ref>.<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۸.</ref> "[[اثنا عشر]]" یعنی [[دوازده]]. در احادیثی از [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[نقل]] شده است که [[امامان]] [[دوازده]] نفرند<ref>{{متن حدیث|الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ}}. بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۲۶.</ref>. نام و مشخصات آنان را هم بیان فرموده است<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۹.</ref>.
*مراد از دو واژه [[شیعه]] و [[امامیه]]، [[شیعیان]] [[اثناعشری]] یا [[جعفری]] است که احتمالاً به خاطر تمایز آن از دیگر [[فرقه‌ها]] مانند [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] به‌کار می‌‌رود<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۸.</ref>. [[مذهب جعفری]] نیز، نام دیگر [[مذهب]] [[شیعه اثنی عشری]] است که پیرو [[مکتب]] [[فقهی]] [[امام جعفر صادق ]]{{ع}} هستند؛ تعابیری همچون [[فقه]] [[جعفری]]، [[مذهب جعفری]] و [[مکتب]] [[جعفری]] به همین مناسبت به کار می‌رود<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۳۶.</ref>.  
*مراد از دو واژه [[شیعه]] و [[امامیه]]، [[شیعیان]] [[اثناعشری]] یا [[جعفری]] است که احتمالاً به خاطر تمایز آن از دیگر [[فرقه‌ها]] مانند [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] به‌کار می‌‌رود<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۸.</ref>. [[مذهب جعفری]] نیز، نام دیگر [[مذهب]] [[شیعه اثنی عشری]] است که پیرو [[مکتب]] [[فقهی]] [[امام جعفر صادق]]{{ع}} هستند؛ تعابیری همچون [[فقه]] [[جعفری]]، [[مذهب جعفری]] و [[مکتب]] [[جعفری]] به همین مناسبت به کار می‌رود<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۳۶.</ref>.  
*مهمترین وجه تمایز [[شیعه]] [[اثناعشری]] با [[اهل سنت]] در آن است که [[پیروان اهل بیت]]{{ع}} به [[امامت]] [[بلافصل]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[عقیده]] دارند و [[امامت]] را [[منصب الهی]] می‌شمارند که با [[نصب الهی]] و [[نص]] [[خدا]] و [[رسول]] [[تعیین]] می‌شود. بنابراین، محور عقیدۀ [[امامیه]]، [[انتصابی]] بودن [[امام]] از سوی [[خدا]] و [[رسول]] است، نه [[انتخاب مردم]] و [[امامت]] را [[نصّ]] خاص می‌دانند نه [[رأی]] دیگران؛ اما [[اهل سنت و جماعت]] پس از [[پیغمبر]]، امر [[خلافت]]<ref>البته از نگاه پیروان اهل بیت، منصب امامت با خلافت تفاوت دارد؛ به همین جهت، برای به خلافت رسیدن یک امام منصوب الهی، بیعت (مقبولیت) مردم ضروری است.</ref> را به شورای [[مسلمانان]] و تصویب آنان منوط می‌دانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.</ref>.
*مهمترین وجه تمایز [[شیعه]] [[اثناعشری]] با [[اهل سنت]] در آن است که [[پیروان اهل بیت]]{{ع}} به [[امامت]] [[بلافصل]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[عقیده]] دارند و [[امامت]] را [[منصب الهی]] می‌شمارند که با [[نصب الهی]] و [[نص]] [[خدا]] و [[رسول]] [[تعیین]] می‌شود. بنابراین، محور عقیدۀ [[امامیه]]، [[انتصابی]] بودن [[امام]] از سوی [[خدا]] و [[رسول]] است، نه [[انتخاب مردم]] و [[امامت]] را [[نصّ]] خاص می‌دانند نه [[رأی]] دیگران؛ اما [[اهل سنت و جماعت]] پس از [[پیغمبر]]، [[امر]] [[خلافت]]<ref>البته از نگاه پیروان اهل بیت، منصب امامت با خلافت تفاوت دارد؛ به همین جهت، برای به خلافت رسیدن یک امام منصوب الهی، بیعت (مقبولیت) مردم ضروری است.</ref> را به شورای [[مسلمانان]] و تصویب آنان منوط می‌دانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.</ref>.
==تاریخچه [[امامیه]]==
==تاریخچه [[امامیه]]==
*پیدایش [[شیعه امامیه]] به دوران [[بعثت پیامبر]]{{صل}} باز می‌‌گردد. اولین بار شخص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در داستان [[حدیث]] "الدار" بعد از [[نزول]] آیۀ {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> بحث [[خلافت]] و [[جانشینی]] پس از خود را مطرح کرد، در آنجا [[علی]]{{ع}} [[دعوت]] ایشان را [[اجابت]] نمود. پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} گروهی در مکانی به نام [[سقیفه]] به [[تعیین خلیفه]] پرداختند که مورد [[اعتراض]] [[علی]]{{ع}} و برخی از [[یاران]] او واقع گردید اما کاری از پیش نبردند؛ چراکه در [[اقلیت]] بودند. این روال ادامه یافت، تا جایی که [[لعن]] و [[دشمنی با علی]]{{ع}} در دوران [[حکومت]] [[بنی‌امیه]] ادامه داشت. خلفای بنی‌عباس نیز به انحای دیگر به [[آزار]] [[شیعیان]] پرداختند و [[امامان]]{{ع}} را [[شکنجه]] و در نهایت به [[شهادت]] رساندند. این وضعیت ادامه داشت، تا اینکه در [[قرن چهارم]] [[هجری]] آل‌بویه در [[بغداد]] و مناطقی از [[ایران]] بر سر کار آمدند. در این زمان بود که [[شیعیان]] برای اولین‌بار به صورت رسمی و آزادانه به ابراز [[عقاید]] خود پرداختند و زمینۀ گسترش [[تشیع]] در دیگر [[بلاد اسلامی]] فراهم شد. در همین دوران [[دولت]] آل‌حمدان در [[شام]]، گروهی از زیدیان در [[دیلم]] و مناطقی از [[یمن]] و [[فاطمیان]] [[اسماعیلی]] در شمال [[آفریقا]] و [[مصر]] دولت‌های مستقل [[شیعی]] برپا کردند. همچنین در این قرن مجموعه‌های [[حدیثی]]، [[کلامی]] و رجالی [[امامیه]] [[نگارش]] یافت و در [[بغداد]] [[مکتب]] [[عقلی]] [[شیخ مفید]] و در [[قم]] [[مکتب]] [[حدیثی]] [[شیخ صدوق]] پدید آمد.
*پیدایش [[شیعه امامیه]] به دوران [[بعثت پیامبر]]{{صل}} باز می‌‌گردد. اولین بار شخص [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در داستان [[حدیث]] "الدار" بعد از [[نزول]] آیۀ {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> بحث [[خلافت]] و [[جانشینی]] پس از خود را مطرح کرد، در آنجا [[علی]]{{ع}} [[دعوت]] ایشان را [[اجابت]] نمود. پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} گروهی در مکانی به نام [[سقیفه]] به [[تعیین خلیفه]] پرداختند که مورد [[اعتراض]] [[علی]]{{ع}} و برخی از [[یاران]] او واقع گردید اما کاری از پیش نبردند؛ چراکه در [[اقلیت]] بودند. این روال ادامه یافت، تا جایی که [[لعن]] و [[دشمنی با علی]]{{ع}} در دوران [[حکومت]] [[بنی‌امیه]] ادامه داشت. خلفای [[بنی‌عباس]] نیز به انحای دیگر به [[آزار]] [[شیعیان]] پرداختند و [[امامان]]{{ع}} را [[شکنجه]] و در نهایت به [[شهادت]] رساندند. این وضعیت ادامه داشت، تا اینکه در [[قرن چهارم]] [[هجری]] آل‌بویه در [[بغداد]] و مناطقی از [[ایران]] بر سر کار آمدند. در این زمان بود که [[شیعیان]] برای اولین‌بار به صورت رسمی و آزادانه به ابراز [[عقاید]] خود پرداختند و زمینۀ گسترش [[تشیع]] در دیگر [[بلاد اسلامی]] فراهم شد. در همین دوران [[دولت]] آل‌حمدان در [[شام]]، گروهی از زیدیان در [[دیلم]] و مناطقی از [[یمن]] و [[فاطمیان]] [[اسماعیلی]] در شمال [[آفریقا]] و [[مصر]] دولت‌های مستقل [[شیعی]] برپا کردند. همچنین در این قرن مجموعه‌های [[حدیثی]]، [[کلامی]] و رجالی [[امامیه]] [[نگارش]] یافت و در [[بغداد]] [[مکتب]] [[عقلی]] [[شیخ مفید]] و در [[قم]] [[مکتب]] [[حدیثی]] [[شیخ صدوق]] پدید آمد.
*هرچند پس از [[شکست]] آل‌بویه و [[فاطمیان]] توسط سلجوقیان و ایوبیان، [[شیعیان]] مجدداً شکنجه‌های زیادی [[تحمل]] کردند، اما عملاً در حوزه جغرافیای [[اسلامی]] [[فرقه]] و [[تفکر]] [[شیعه]] رو به گسترش نهاد، تا اینکه [[سلطان]] [[محمد خدابنده]] پنجمین ایلخان مغول پس از [[مناظره]] [[علامه حلی]] با علمای [[اهل سنت]] و تفوق ایشان در [[قرن هشتم]] [[هجری]] به [[مذهب شیعه]] [[گرایش]] پیدا کرد. نخستین‌بار در زمان او بود که [[شیعه امامیه]] [[مذهب]] رسمی [[ایران]] شد و [[نام علی]]{{ع}} در سکه‌ها با عنوان "[[علی]] ولی‌الله" به جای نام خلفای قبلی زده شد. وی همچنین [[دستور]] داد نام [[دوازده امام]] را در خطبه‌های [[نماز جمعه]] ذکر کنند.
*هرچند پس از [[شکست]] آل‌بویه و [[فاطمیان]] توسط سلجوقیان و ایوبیان، [[شیعیان]] مجدداً شکنجه‌های زیادی [[تحمل]] کردند، اما عملاً در حوزه جغرافیای [[اسلامی]] [[فرقه]] و [[تفکر]] [[شیعه]] رو به گسترش نهاد، تا اینکه [[سلطان]] [[محمد خدابنده]] پنجمین ایلخان مغول پس از [[مناظره]] [[علامه حلی]] با علمای [[اهل سنت]] و تفوق ایشان در [[قرن هشتم]] [[هجری]] به [[مذهب شیعه]] [[گرایش]] پیدا کرد. نخستین‌بار در زمان او بود که [[شیعه امامیه]] [[مذهب]] رسمی [[ایران]] شد و [[نام علی]]{{ع}} در سکه‌ها با عنوان "[[علی]] ولی‌الله" به جای نام خلفای قبلی زده شد. وی همچنین [[دستور]] داد نام [[دوازده امام]] را در خطبه‌های [[نماز جمعه]] ذکر کنند.
*با روی کار آمدن شاه [[اسماعیل]] در [[قرن دهم]] [[هجری]] و دیگر [[پادشاهان]] صفوی در [[اصفهان]] که دارای [[قدرت]] فوق‌العاده و منحصر به فردی در زمان خود بودند، عملاً [[شیعه]] [[جان]] تازه‌ای گرفت. در این دوره [[علمای شیعه]] به [[مناصب]] [[قدرت]] و [[حکومت]] راه پیدا کردند و [[تفکر شیعی]] در سطح گسترده‌ای رو به گسترش نهاد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۹.</ref>. در نهایت در دوران معاصر، [[حکومت]] [[جمهوری اسلامی]] با [[رهبری]] و [[مدیریت]] [[مراجع]] [[شیعه امامیه]]، به خصوص شخص [[امام خمینی]] پس از یک [[مبارزه]] طولانی، با مبنا و [[تئوری]] [[ولایت‌فقیه]] جهت [[اجرای احکام]] [[دین]] در [[دوران غیبت]] [[امام]] [[معصوم]] روی کار آمد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۰.</ref>.
*با روی کار آمدن شاه [[اسماعیل]] در [[قرن دهم]] [[هجری]] و دیگر [[پادشاهان]] صفوی در [[اصفهان]] که دارای [[قدرت]] فوق‌العاده و منحصر به فردی در زمان خود بودند، عملاً [[شیعه]] [[جان]] تازه‌ای گرفت. در این دوره [[علمای شیعه]] به [[مناصب]] [[قدرت]] و [[حکومت]] راه پیدا کردند و [[تفکر شیعی]] در سطح گسترده‌ای رو به گسترش نهاد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۷۹.</ref>. در نهایت در دوران معاصر، [[حکومت]] [[جمهوری اسلامی]] با [[رهبری]] و [[مدیریت]] ### [[313]]### [[شیعه امامیه]]، به خصوص شخص [[امام خمینی]] پس از یک [[مبارزه]] طولانی، با مبنا و [[تئوری]] [[ولایت‌فقیه]] جهت [[اجرای احکام]] [[دین]] در [[دوران غیبت]] [[امام]] [[معصوم]] روی کار آمد<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۰.</ref>.


==[[اعتقادات امامیه اثنی عشریه]]==
==[[اعتقادات امامیه اثنی عشریه]]==
*برخی از مهم‌ترین [[عقاید]] [[شیعه امامیه]] عبارتند از: [[توحید ذاتی]]، [[توحید صفاتی]]، [[توحید افعالی]]، [[عدم رؤیت خداوند]]، [[عدل]]، [[حجیت عقل]]، [[حسن و قبح ذاتی]] [[افعال]]،  [[نصب الهی امامت]]<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۰-۲۸۱.</ref>، [[عصمت]] همه [[انبیاء]] و [[امامان]]{{ع}}، [[بداء]] و [[رجعت]]<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>.
*برخی از مهم‌ترین [[عقاید]] [[شیعه امامیه]] عبارتند از: [[توحید ذاتی]]، [[توحید صفاتی]]، [[توحید افعالی]]، [[عدم رؤیت خداوند]]، [[عدل]]، [[حجیت عقل]]، [[حسن و قبح ذاتی]] [[افعال]]،  [[نصب الهی امامت]]<ref>ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۰-۲۸۱.</ref>، [[عصمت]] همه [[انبیاء]] و [[امامان]]{{ع}}، [[بداء]] و [[رجعت]]<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>.
*به طور کلی، [[پیروان اهل بیت]] از نظر [[کلامی]]، دارای روشی میانه بوده و بیش‌تر به روش [[کلامی]] [[معتزله]] نزدیک هستند. نفی [[جبر و تفویض]] و [[اعتقاد]] به "[[امر بین الامرین]]" و [[مخلوق دانستن قرآن]]، از جلوه‌های روش [[اعتدال‌گرایی]] [[امامیه]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>. از منظر [[شیعیان اثناعشری]]، [[مردم]] برای تحقق [[نیکی]] و [[حفظ شریعت]] به [[امام]] نیازمندند و این [[نیازمندی]] تا [[قیامت]] باقی است و وجود [[جهان]] بدون [[امام]] ناممکن است<ref>ر.ک: فرق الشیعة، ۱۰۹؛ المقالات والفرق‌، ۱۰۳؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۳۳۱.</ref>. در نظرگاه آنان، [[امام]] از ویژگی‌هایی مانند [[عصمت]]، برخورداری از [[نص]]، و [[افضلیت]] برخوردار است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۰.</ref>.
*به طور کلی، [[پیروان اهل بیت]] از نظر [[کلامی]]، دارای روشی میانه بوده و بیش‌تر به روش [[کلامی]] [[معتزله]] نزدیک هستند. [[نفی]] [[جبر و تفویض]] و [[اعتقاد]] به "[[امر بین الامرین]]" و [[مخلوق دانستن قرآن]]، از جلوه‌های روش [[اعتدال‌گرایی]] [[امامیه]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>. از منظر [[شیعیان اثناعشری]]، [[مردم]] برای تحقق [[نیکی]] و [[حفظ شریعت]] به [[امام]] نیازمندند و این [[نیازمندی]] تا [[قیامت]] باقی است و وجود [[جهان]] بدون [[امام]] ناممکن است<ref>ر.ک: فرق الشیعة، ۱۰۹؛ المقالات والفرق‌، ۱۰۳؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۲/ ۳۳۱.</ref>. در نظرگاه آنان، [[امام]] از ویژگی‌هایی مانند [[عصمت]]، برخورداری از [[نص]]، و [[افضلیت]] برخوردار است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۰.</ref>.
*[[امامیه]] در [[احکام عملی]] نیز ویژگی‌هایی دارند؛ از جمله آنکه مسح پا را در [[وضو]] [[واجب]] می‌شمارند. [[لزوم]] ذکر "[[حی علی خیر العمل]]" در [[اذان]] و اقامه و پنج [[تکبیر]] در [[نماز]] میت از دیگر ویژگی‌های [[فقهی]] [[امامیه]] است. [[امامیه]] ـ بر خلاف [[اهل تسنن]] ـ [[نکاح مُتعه]] ([[ازدواج موقت]]) را جایز می‌دانند و نیز معتقدند در یک مجلس، سه [[طلاق]] تحقق نمی‌یابد و فُقاع [[حرام]] است و در [[استنباط]] [[احکام]] و [[تعالیم دینی]] نمی‌توان از [[قیاس]] و [[استحسان]] بهره جست<ref>ر.ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی‌، ۱۰/ ۱۶۲؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۳۳- ۳۱.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>
* [[امامیه]] در [[احکام عملی]] نیز ویژگی‌هایی دارند؛ از جمله آنکه مسح پا را در [[وضو]] [[واجب]] می‌شمارند. [[لزوم]] ذکر "[[حی علی خیر العمل]]" در [[اذان]] و اقامه و پنج [[تکبیر]] در [[نماز]] میت از دیگر ویژگی‌های [[فقهی]] [[امامیه]] است. [[امامیه]] ـ بر خلاف [[اهل تسنن]] ـ [[نکاح مُتعه]] ([[ازدواج موقت]]) را جایز می‌دانند و نیز معتقدند در یک مجلس، سه [[طلاق]] تحقق نمی‌یابد و فُقاع [[حرام]] است و در [[استنباط]] [[احکام]] و [[تعالیم دینی]] نمی‌توان از [[قیاس]] و [[استحسان]] بهره جست<ref>ر.ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۰/ ۱۶۲؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۳۳- ۳۱.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>
*در [[مذهب امامیه]]، [[زیارات]] و [[ادعیه]] جایگاهی ویژه دارند. دعاهای پرشوری همانند کمیل‌ و [[ابوحمزه ثمالی‌]] و آنچه در [[صحیفه سجادیه‌]] آمده است، از نمونه‌های [[ادعیه]] و [[مناجات]] امامیه‌اند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>. معتقدان به [[ولایت اهل بیت]]{{ع}} اعیادی ویژه نیز دارند؛ از جمله [[عید]] [[غدیرخم]] که روز اعلان [[خلافت]] و [[ولایت]] [[حضرت علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>.
*در [[مذهب امامیه]]، [[زیارات]] و [[ادعیه]] جایگاهی ویژه دارند. دعاهای پرشوری همانند کمیل‌ و [[ابوحمزه ثمالی‌]] و آنچه در [[صحیفه سجادیه‌]] آمده است، از نمونه‌های [[ادعیه]] و [[مناجات]] امامیه‌اند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>. معتقدان به [[ولایت اهل بیت]]{{ع}} اعیادی ویژه نیز دارند؛ از جمله [[عید]] [[غدیرخم]] که روز [[اعلان]] [[خلافت]] و [[ولایت]] [[حضرت علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۳۱.</ref>.


==[[ارتباط]] [[امامیه]] [[اثنی عشریه]] با [[مهدویت]]==
==[[ارتباط]] [[امامیه]] [[اثنی عشریه]] با [[مهدویت]]==
*[[شیعه]] [[اثنی عشریه]] [[معتقد]] است [[آخرین امام]] از‌ [[امامان دوازده‌گانه]]، [[حضرت مهدی]]{{ع}} است که همان [[موعود]] [[آخرالزمان]] است. به [[اعتقاد]] [[شیعیان]] [[حکومت]] پایانی از آن‌ِ [[آخرین امام]] [[شیعیان]] و [[پیروان]] او خواهد بود. مسألۀ [[مهدویت]] در نزد آنان به‌ اندازه‌ای اهمیت دارد که [[اعتقاد]] به [[ظهور]] [[حضرت]]، در ردیف وقوع [[قیامت]] و [[تکذیب]] و‌ تصدیقش در ردیف [[تکذیب]] و [[تصدیق]] [[رسول اکرم]]{{صل}} است. از نظر [[شیعه]]، سابقۀ [[مهدویت در اسلام]] به نخستین روزهای طلوع‌ [[فجر]] [[اسلام]] و دوران شخص [[نبی اکرم]]{{صل}} بر می‌‌گردد؛ زیرا علاوه بر [[آیات]] متعددی که در‌ [[قرآن کریم]] وارد شده و [[پیشوایان دینی]] آنها را به وجود [[مقدس]] [[مهدی موعود]]{{ع}} تفسیر‌ کرده‌اند، صدها [[حدیث]] معتبر و [[متواتر]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[جانشینان]] آن‌ [[حضرت]] صادر شده که در آن، صفات، خصوصیات و جزئیات [[زندگی]] حضرت‌ [[مهدی]]{{ع}} [[بیان]] شده است. [[شیعیان]] بر اساس [[روایات]] [[عقیده]] دارند [[مهدی موعود]]{{ع}} سرّی از [[اسرار]] [[حق]] و آخرین برگزیدۀ [[الهی]] است که پس از [[تولد]] از‌ نظرها [[غایب]] شده است و پس از مدت طولانی [[ظهور]] می‌‌نماید. [[حضرت مهدی]]{{ع}}، هم‌اکنون زنده است<ref>به خلاف اهل سنت که هر چند قائل به ظهور فردی از نسل پیامبر در آخر الزمان هستند؛ لکن به متولد شدن حضرت مهدی{{ع}} و زندگی حضرت در پس پرده غیبت اعتقاد ندارند. آنان بر این نظر هستند که امام مهدی{{ع}} به هنگام ظهور متولد خواهد شد.</ref> و هنگامی که [[خداوند]] اجازۀ‌ [[ظهور]] دهد، [[قیام]] می‌‌کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌‌نماید<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه: ص ۴۴۵.</ref>. [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} که در [[زمان ظهور]]، [[شیعیان]] آن [[حضرت]] هستند به اوج‌ [[اقتدار]] و [[شکوه]] خواهند رسید<ref>ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۳۹۰.</ref>.
* [[شیعه]] [[اثنی عشریه]] [[معتقد]] است [[آخرین امام]] از‌ [[امامان دوازده‌گانه]]، [[حضرت مهدی]]{{ع}} است که همان [[موعود]] [[آخرالزمان]] است. به [[اعتقاد]] [[شیعیان]] [[حکومت]] پایانی از آن‌ِ [[آخرین امام]] [[شیعیان]] و [[پیروان]] او خواهد بود. مسألۀ [[مهدویت]] در نزد آنان به‌ اندازه‌ای اهمیت دارد که [[اعتقاد]] به [[ظهور]] [[حضرت]]، در ردیف وقوع [[قیامت]] و [[تکذیب]] و‌ تصدیقش در ردیف [[تکذیب]] و [[تصدیق]] [[رسول اکرم]]{{صل}} است. از نظر [[شیعه]]، سابقۀ [[مهدویت در اسلام]] به نخستین روزهای طلوع‌ [[فجر]] [[اسلام]] و دوران شخص [[نبی اکرم]]{{صل}} بر می‌‌گردد؛ زیرا علاوه بر [[آیات]] متعددی که در‌ [[قرآن کریم]] وارد شده و [[پیشوایان دینی]] آنها را به وجود [[مقدس]] [[مهدی موعود]]{{ع}} تفسیر‌ کرده‌اند، صدها [[حدیث]] معتبر و [[متواتر]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[جانشینان]] آن‌ [[حضرت]] صادر شده که در آن، صفات، خصوصیات و جزئیات [[زندگی]] حضرت‌ [[مهدی]]{{ع}} بیان شده است. [[شیعیان]] بر اساس [[روایات]] [[عقیده]] دارند [[مهدی موعود]]{{ع}} سرّی از [[اسرار]] [[حق]] و آخرین برگزیدۀ [[الهی]] است که پس از [[تولد]] از‌ نظرها [[غایب]] شده است و پس از مدت طولانی [[ظهور]] می‌‌نماید. [[حضرت مهدی]]{{ع}}، هم‌اکنون زنده است<ref>به خلاف اهل سنت که هر چند قائل به ظهور فردی از نسل پیامبر در آخر الزمان هستند؛ لکن به متولد شدن حضرت مهدی{{ع}} و زندگی حضرت در پس پرده غیبت اعتقاد ندارند. آنان بر این نظر هستند که امام مهدی{{ع}} به هنگام ظهور متولد خواهد شد.</ref> و هنگامی که [[خداوند]] اجازۀ‌ [[ظهور]] دهد، [[قیام]] می‌‌کند و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌‌نماید<ref>ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه: ص ۴۴۵.</ref>. [[یاران حضرت مهدی]]{{ع}} که در [[زمان ظهور]]، [[شیعیان]] آن [[حضرت]] هستند به اوج‌ [[اقتدار]] و [[شکوه]] خواهند رسید<ref>ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۳۹۰.</ref>.
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


۵۳٬۳۷۰

ویرایش