بحث:مذهب جعفری اثناعشری
مقدمه
- شیعه دوازده امامی، معتقدان به دوازده امام معصوم پس از پیامبر خدا(ص) در مقابل شیعه زیدی یا فَطَحی یا واقفی که به کمتر از دوازده امام معتقدند.
- "اثنا عشر" یعنی دوازده. در احادیثی از پیامبر خدا(ص) نقل شده است که امامان دوازده نفرند. نام و مشخصات آنان را هم بیان فرموده است. اولین آنان علی بن ابیطالب(ع) و آخرین ایشان امام زمان(ع) است[۱].
- اثنا عشریّه، عنوانی برای شیعه رستگار و برحق است و نشان میدهد که تنها این گروه از شیعه، اهل نجاتند و بر حقاند[۲].
- نقش عمدهای که امام صادق(ع) در دورۀ آغازین عباسیان در نشر فقه و فرهنگ اهل بیت و حوزههای درسی شیعه در عراق و مدینه و تربیت شاگردان بسیار داشت و روایات فراوان در زمینههای مختلف از آن حضرت نقل شد، همچنین بهرههای فراوانی که هم راویان شیعه، هم بزرگان فرقهها و مکاتب و مذاهب دیگر از علوم امام صادق(ع) بردند و به شاگردی او افتخار میکردند، سبب شد که نام امام صادق(ع) بهعنوان رئیس مذهب شیعه مطرح شود. عمر طولانی آن حضرت، فرصتی پیش آورد تا اندیشههای مدوّن فقه اهل بیت را ارائه کند. درواقع، مذهب جعفری همان مذهب علوی و حسینی و نبوی و فاطمی است، لکن نقش حضرت صادق را در ارائۀ سیمای پرجاذبه و درخشان و عمیق مکتب اهل بیت نمیتوان انکار کرد.[۳] در زمینۀ اخلاقی و سلوک اجتماعی نیز "جعفری بودن" تمایز خاصّی داشت و امام صادق(ع) میکوشید که مکتب اخلاقی خود را نیز که مکتب اهل بیت است، بارز سازد. به زید شحّام توصیه فرمود که به دوستان و هواداران مطیع ما سلام برسان و توصیۀ مرا در مورد تقوا و تلاشگری برای خدا و راستگویی و امانتداری و طول سجود و خوش همسایگی به آنان برسان، که این از آیین محمّدی است، با مردم گرم بگیرید و رابطۀ خوب داشته باشید، چراکه اگر شما دیندار، پرواپیشه، راستگو، امین و خوشرفتار باشید، مردم میگویند که: این جعفری است، این ادب جعفر است و این مرا خوشحال میکند و اگر جز این باشد، ننگ و عار آن بر من خواهد بود و گفته میشود که ادب و تربیت جعفر همین است! [۴] این همان آموزشی است که میفرمودند برای ما مایۀ زینت باشید، نه وسیلۀ سرافکندگی و عیبجویی[۵]
- "اثناعشریه" یا "شیعه دوازده امامی" بزرگترین و معروفترین مذهب از مذاهب شیعه است. اثناعشریه به امامت دوازده امام معتقدند و به مجموعههایی همچون "اخباریّه"، "اصولیّه"، "شیخیّه" و... تقسیم میشوند[۶] و اثناعشری به معنای پیرو دوازده امام مشخص پس از پیامبر خاتم(ص)[۷]
- اکثریت فرقه امامیه را که شیعه و جعفریمذهباند و از علی بن ابی طالب(ع) تا حضرت مهدی فرزند امام حسن عسکری(ع) را امام واجب الطاعة میدانند، گویند[۸][۹].
- "اثناعشریه" پر جمعیتترین فرقههای شیعه هستند[۱۰].
- آنان معتقد به دوازده امامند که با حضرت علی(ع) آغاز میشود و به محمد بن حسن مهدی آل محمد(ص) ختم میگردد. شیعه با بهرهمندی از برهانهای عقلی و آموزههای آفتابگون پیشوایان معصوم(ع)، بر این باور است که در هر زمان، برای انسانها، ناگزیر باید حجّتی[۱۱] از طرف خداوند سبحانه و تعالی نصب شود[۱۲][۱۳].
- ایشان دلایل فراوانی از آیات قرآن و احادیث نبوی بر امامت علی(ع) اقامه کرده و امامت آن حضرت را به نص صریح، از طرف خداوند دانستهاند.
- همچنین معتقدند پیامبر اکرم(ص) از طرف خداوند، تمام امامان دوازدهگانه را معرفی کرده است.
- آنان، امامان را مانند پیامبر، ملهم از جانب خدا میدانند و میگویند: امام ریاست عامّه دارد و مقام او مافوق بشر عادی است و از آن روزی که خداوند آدم را آفرید، نور خود را در برگزیدگان خویش - از حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی(ع) گرفته تا به حضرت محمد(ص)، خاتم الانبیا- سرایت داد و از وی آن نور را به اوصیای او، امامان معصوم(ع)، سریان داد. همان نور و روح خدایی است که در امام عصر(ع) تجلّی میکند و او را از سطح بشر عادی فراتر میبرد و وی را قادر میسازد که قرنها، بلکه هزاران سال بیهیچ گزند و آزار و بدون ضعف و پیری، با بدن جسمانی که در بشر عادی موجب کون و فساد است زندگی کند و در زمان مناسب، به امر خداوند از پس پرده غیب ظهور فرماید[۱۴][۱۵].
- امامیه یکی از مذاهب شیعه است. و امامی منسوب به امام. در اصطلاح رجال، حدیث و کلام، به کسی که شیعه و معتقد به امامت بلافصل امیر المؤمنین(ع) باشد گفته میشود، به اینگونه اشخاص، خاصه هم میگویند، در مقابل عامه که مقصود اهل سنتاند[۱۶].
- باورمندان به پیشوایی معصومان(ع) پس از پیامبر(ص)[۱۷].
- امامیه، نام عمومی فرقههایی است که به امامت علی بن ابی طالب(ع) و فرزندان او(ع) معتقدند[۱۸]. از دیدگاه آنان، جهان، نمیتواند از امام تهی باشد. آنان، چشم به راه خروج واپسین امام هستند که در آخر الزمان ظهور میکند و جهان را پس از آنکه پر از ستم و بیداد شده است، سرشار از عدل و داد میفرماید[۱۹].
مقدمه
- به شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) که به امامت بلافصل امیر المؤمنین(ع) عقیده دارند و امامت را منصب الهی میشمارند که با نصب الهی و نص خدا و رسول تعیین میشود امامیّه گفته میشود. شیخ مفید گوید: امامیه معتقد به وجوب امامت و عصمت و نصّاند و از آن جهت به این نام خوانده میشوند که به همه این اصول معتقدند و هرکه همۀ اینها را معتقد باشد، امامی است.[۲۰] مبنای این عقیده، آیات قرآن و احادیث رسول است و در امام، شرایطی همچون عصمت، نص، اعلم و افضل بودن و... قائلند و امامت را در فرزندان علی(ع) میدانند و به امام غایب منتظر عقیده دارند. چون محور این بر عقیده به انتصابی بودن امام از سوی خدا و رسول است، نه انتخاب مردم و امامت را با نصّ خاص میدانند نه رأی دیگران، به پیروان این اعتقاد امامیّه گفتهاند. دهخدا مینویسد: امامیه، نام عموم فرقههایی که به نصّ جلی، علی بن ابی طالب(ع) را جانشین پیغمبر اسلام(ص) میدانند و معتقدند که امامت در فرزندان علی باقی است و دنیا هیچگاه از امام خالی نیست و منتظرند که یکی از علویان در آخر الزمان ظهور و خروج کند و دنیا را پر از عدلوداد و قسط کند. در مقابل اینان، اهل سنت و جماعت پس از پیغمبر، امر خلافت را به شورای مسلمانان و تصویب آنان منوط میدانند.[۲۱] البته در امامیه نیز مثل مذاهب دیگر اسلام، فرقههای مختلفی وجود دارد که کاملترین آنان "امامیۀ اثنی عشریه" است.[۲۲]
امامیه در منابع امامیه
- به باور شیخ مفید، شیعه در اصطلاح به کسی گفته میشود که به امامت بلافصل امام علی(ع) معتقد است.[۲۳]
- در دوران معاصر نیز علامه طباطبایی شیعه را کسی میداند که جانشینی پیغمبر اکرم(ص) را حق اختصاصی خانواده رسالت میداند و در معارف اسلام پیرو مکتب اهل بیت(ع) میباشد.[۲۴]
امامیه در منابع اهل سنت
- از میان دانشمندان اهل سنت شهرستانی وقتی به تعریف شیعه میپردازد، آن را بر کسانی اطلاق میکند که معتقد به امامت امام علی(ع) و فرزندان او، از طریق وصیت و نص جلی یا خفی هستند[۲۵].
- فِرَقنویسان شیعه و سنی، فرقههای مختلف و فراوانی برای شیعه نام بردهاند؛ تا آنجا که نوبختی - از دانشمندان شیعی - حدود هفتاد گروه برای شیعه ذکر میکند[۲۶] محمد بن عبدالکریم شهرستانی نیز اختلافات فرقهای میان شیعه را بیش از دیگر فرقهها میداند و فرقههای متعددی برای آن ذکر میکند[۲۷]
- عالمان سنی در تقسیمبندی فرقههای شیعه و نیز تعریف مذهب امامیه، یکسان عمل نکردهاند. برای نمونه، ابوالحسن اشعری گروههای اصلی شیعه را غالیه، رافضه و زیدیه میداند و یکی از فرقههای رافضه را که به امامت دوازده امام اعتقاد داشتهاند، قطعیه مینامد[۲۸]
- ابن حزم اندلسی پس از تقسیمبندی فرقههای شیعه، یکی از آنها را رافضه دانسته است. او یکی از فرقههای رافضیه را امامیه، و یکی از فرقههای امامیه را قطعیه - کسانی که به امامت دوازده امام معتقدند - میداند[۲۹]
- بغدادی و شهرستانی گروههای اصلی شیعه را به چهار گروه زیدیه، کیسانیه، غلاة و امامیه تقسیم کردهاند[۳۰] به باور شهرستانی، امامیه کسانی هستند که به امامت امام على(ع) با نص آشکار معتقدند، اما خود ایشان درباره امامانِ پس از امام سجاد(ع) دچار اختلاف شدند[۳۱] او برای امامیه، هفت مذهب نام میبرد که آخرین آنها اثناعشریه - باورمندان به امامت دوازده امام - است. شهرستانی، اثناعشریه را نیز دارای گروههای متعددی میداند[۳۲]
- گفتنی است وجود این مذاهب برای اثناعشریه بهمعنای وجود پرتعداد و مدتدار آنها نیست. ازاینروست که شیخ مفید با اشاره به وقوع اختلافات پس از شهادت امام عسکری(ع) که موجب شکلگیری گروههایی شد، تصریح میکند که اکنون که سال ۳۷۳ هـ.ق است، از میان این گروهها، جز مذهب امامیه اثناعشریه، فرقهای باقی نمانده است[۳۳] .
- بغدادی نیز برای مذهب امامیه تا پانزده گروه نام برده که یکی از آنها، مذهب اثناعشریه - کسانی که به امامت دوازده امام و غیبت امام مهدی(ع) معتقدند - است[۳۴] .
- احمد امین نیز فرقه امامیه را اعم از اثناعشریه دانسته است[۳۵]
- از آنچه گذشت، روشن میشود که اصطلاح امامیه میان فرقنویسان اهل سنت، معنایی واحد ندارد، اما اعم از اثناعشریه بوده و باورمندان به امامت دوازده امام را اثناعشریه یا قطعیه مینامند. اما در فرهنگ شیعی، امامیه بر باورمندان به امامت دوازده امام - از حضرت علی تا حضرت مهدی(ع) - اطلاق میشود[۳۶] بنابراین، در اصطلاح ایشان، امامیه همان اثناعشریه هستند.
- در این دانشنامه نیز مراد از متکلمان امامیه، کسانی هستند که به امامت دوازده امام از خاندان رسول خدا(ص) از امام علی تا امام زمان(ع)، اعتقاد دارند[۳۷][۳۸].
مذهب جعفری نام مذهب شیعه، پیروان امام جعفر صادق(ع)، منسوب به امام جعفر صادق(ع)، در روزگار آن حضرت، چون اندیشهها، آراء و مذاهب مختلف وجود داشت و گروهی از مردم از دیدگاه و فتواهای علما و پیشوایان مذهبی دیگر پیروی میکردند، کسانی که در فقه و عقاید و اخلاق و آداب از امام صادق(ع) تبعیت میکردند به نام "جعفری" شناخته میشدند. از آن پس، عنوانی شد برای شیعیان اهل بیت(ع). تعابیری همچون فقه جعفری، مذهب جعفری و مکتب جعفری به همین مناسبت به کار میرود.[۳۹].
مقدمه
- مذهب جعفری به شیعیان، پیروان "مذهب جعفری" میگویند. مذهب جعفری نام دیگر مذهب شیعه اثنی عشری است که پیرو مکتب فقهی امام جعفر صادقاند. نقش عمدهای که امام صادق(ع) در دورۀ آغازین عباسیان در نشر فقه و فرهنگ اهل بیت و حوزههای درسی شیعه در عراق و مدینه و تربیت شاگردان بسیار داشت و روایات فراوان در زمینههای مختلف از آن حضرت نقل شد، همچنین بهرههای فراوانی که هم راویان شیعه، هم بزرگان فرقهها و مکاتب و مذاهب دیگر از علوم امام صادق(ع) بردند و به شاگردی او افتخار میکردند، سبب شد که نام امام صادق(ع) بهعنوان رئیس مذهب شیعه مطرح شود.
- عمر طولانی آن حضرت، فرصتی پیش آورد تا اندیشههای مدوّن فقه اهل بیت را ارائه کند. درواقع، مذهب جعفری همان مذهب علوی و حسینی و نبوی و فاطمی است، لکن نقش حضرت صادق را در ارائۀ سیمای پرجاذبه و درخشان و عمیق مکتب اهل بیت نمیتوان انکار کرد.[۴۰]. در زمینۀ اخلاقی و سلوک اجتماعی نیز "جعفری بودن" تمایز خاصّی داشت و امام صادق(ع) میکوشید که مکتب اخلاقی خود را نیز که مکتب اهل بیت است، بارز سازد. به زید شحّام توصیه فرمود که به دوستان و هواداران مطیع ما سلام برسان و توصیۀ مرا در مورد تقوا و تلاشگری برای خدا و راستگویی و امانتداری و طول سجود و خوش همسایگی به آنان برسان، که این از آیین محمّدی است، با مردم گرم بگیرید و رابطۀ خوب داشته باشید، چراکه اگر شما دیندار، پرواپیشه، راستگو، امین و خوشرفتار باشید، مردم میگویند که: این جعفری است، این ادب جعفر است و این مرا خوشحال میکند و اگر جز این باشد، ننگ و عار آن بر من خواهد بود و گفته میشود که ادب و تربیت جعفر همین است! [۴۱] این همان آموزشی است که میفرمودند برای ما مایۀ زینت باشید، نه وسیلۀ سرافکندگی و عیبجویی[۴۲].
امامیه در نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه
امامیه برگرفته از “امام” و چنانکه گفته شد، به معنای پیشوا میباشد که “یاء” آخر آن، یاء نسبت است و چون صفت فرقه است، به صورت مؤنث به کار میرود، بنابراین منظور از آن، “مکتب امامیه” میباشد. برخی، اصطلاح امامیه را بر شیعیان دوازده امامی اطلاق کرده، برخی نیز امامیه را اعم از آن دانستهاند. مثلاً ابوالحسن مسعودی میگوید: “امام حسن عسکری... پدر مهدی منتظر و امام دوازدهم، قطعیّه از فِرَق امامیه است که اکثریت شیعه هستند”[۴۳]. شهرستانی نیز “اثناعشری” را فرقهای از فرقههای امامیه دانسته، معتقد است که اثناعشری، گروهی از امامیه هستند که بعد از رحلت امام کاظم(ع) به امامت حضرت رضا، امام هادی، امام عسکری و حضرت مهدی(ع) معتقد شدهاند. وی “امامیه” را کسانی میداند که به امامان تعیین شده از سوی پیامبر(ص) معتقدند و از زمان امام محمد باقر(ع) به بعد، مطرح شده، و شامل فرقههای مختلف از جمله “اثناعشری” میشود[۴۴]. چنانکه اشاره شد، برخی نیز امامیه را همان معتقدان به دوازده امام پس از نبی اکرم(ص) (اثناعشری) دانستهاند: شیخ مفید در بیان تفاوت میان امامیه و فرقههای دیگر بر این باور است که امامیه کسانی هستند که به وجود امام در هر زمانی معتقدند. ایشان نص آشکار، عصمت و کمال را برای امام لازم میدانند و بر این مطلب، اعتقاد به اجماع دارند که امامان بعد از نبی اکرم(ص) دوازده نفرند و مقام امامت به علی بن ابیطالب، امام حسن، امام حسین و فرزندان امام حسین(ع) اختصاص دارد[۴۵].
عمادالدین طبری، امامان دوازدهگانه مورد نظر امامیه را از امیرمؤمنان(ع) تا حضرت مهدی(ع) یک به یک نام برده، قائلان به امامت ایشان را شیعه، امامیه و اثناعشری خوانده است[۴۶]. به هر حال، بسیاری از نویسندگان، عنوان امامیه را به خصوص پس از عصر امامان شیعی، به همان معنای فرقه “اثناعشری” دانستهاند[۴۷]. در کتاب فرهنگ شیعه آمده است: امامیّه در گذشته نام عمومی مذاهبی بوده است که به امامت و خلافت بلافصل حضرت علی بن ابیطالب(ع) و امامت فرزندانش معتقد بودهاند؛ اما امروزه بر یک مذهب اطلاق میشود که آن را مذهب جعفری با اثناعشری نیز گویند.... امامیه معتقد است که حضرت علی(ع) و یازده تن از نسل او (تا حضرت مهدی(ع)) به نص پیامبر(ص) و نصب الهی، امام و پیشوای مسلماناناند. حضرت مهدی(ع) واپسین امام، در آخرالزّمان ظهور میکند و جهان را به عدل و داد راه مینماید[۴۸][۴۹].
پانویس
- ↑ «الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ...». بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۲۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۹.
- ↑ درباره نقش علمی و ویژگیهای مکتب فقهی و کلامی فقهی و تربیتی امام صادق(ع) ر.ک: «الإمام الصادق والمذاهب الأربعه» اسد حیدر، «الإمام الصادق» محمد ابوزهره، «عقیدة الشیعة فی الإمام الصادق» حسین یوسف مکّی، «الإمام الصادق» عبدالحلیم جندی و...
- ↑ «هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَر»؛ اصول کافی، ج ۲ ص ۶۳۱ ح ۵
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۳۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۵۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۶.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۰۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۷۲
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۷۸(باب ان الارض لا تخلو من حجة
- ↑ ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴾و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۶.
- ↑ ر. ک: محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص ۲۴
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۳۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۲.
- ↑ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۷۹
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۳۷ ص ۱
- ↑ لغتنامه، ج ۲ واژۀ امامیّه
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۰.
- ↑ عکبری بغدادی، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۳۵.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۲۸.
- ↑ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ حسن بن موسی نوبختی، فرق الشیعة، تمام کتاب.
- ↑ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین، ص۱۶-۷۰؛ درباره قطعیه، ر.ک: همان، ص۱۷.
- ↑ على بن احمد بن حزم اندلسی، الفصل فی الملل، ج۳، ص۱۱۴.
- ↑ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۶-۱۹۰؛ بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، ص۶۰.
- ↑ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۸۹- ۱۹۲.
- ↑ شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۶-۱۹۰؛ بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، ص۱۹۳ - ۲۰۲.
- ↑ عکبری بغدادی، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص ۳۲۱.
- ↑ بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق.
- ↑ ر.ک: احمد امین، ضحى الاسلام، ج۳، ص۲۱۲).
- ↑ عکبری بغدادی، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۴۱.
- ↑ گفتنی است امامیه اعتقادات لازم دیگری - مانند لزوم نص و عصمت امام - نیز دارد
- ↑ ر.ک: فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۳۶.
- ↑ درباره نقش علمی و ویژگیهای مکتب فقهی و کلامی فقهی و تربیتی امام صادق(ع) ر.ک: «الإمام الصادق والمذاهب الأربعه» اسد حیدر، «الإمام الصادق» محمد ابوزهره، «عقیدة الشیعة فی الإمام الصادق» حسین یوسف مکّی، «الإمام الصادق» عبدالحلیم جندی و...
- ↑ «قِيلَ هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ السُّرُورُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلَاؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ »؛ اصول کافی، ج ۲ ص ۶۳۱ ح ۵
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۳۶.
- ↑ ابوالحسن مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۱۱۲.
- ↑ محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۹۸-۱۹۹؛ همچنین ر.ک: عبدالرزاق لاهیجی، گوهر مراد، ص۵۸۴.
- ↑ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۳۸.
- ↑ عمادالدین طبری، کامل بهائی، ص۱۷-۱۸.
- ↑ عبدالرحمان بن محمد ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۵۲؛ محمدحسین آل کاشف الغطاء، اصل الشیعه و اصولها، ص۷۰.
- ↑ پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه، ص۱۳۰.
- ↑ حسینی، سید احمد، نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه، ص ۴۸.