←روح در قرآن
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
*این واژه در [[قرآن]] به دو گونه مطلق و مضاف<ref>التحقیق، ج ۴، ص ۲۲۶، «روح».</ref> در ۲۱ مورد به کار رفته و نگاه فراگیر به [[آیات]] آن ـ که با [[روایات]] نیز [[تأیید]] میگردد ـ بهدست میدهد که [[روح]]، موجودی واحد، مستقل، بلندمرتبه، [[برتر]] از [[فرشتگان]]، [[دانا]]، توانا و دارای مراتب و درجاتی در گیاهان، حیوانات، همه [[انسانها]]، [[مؤمنان]] و مرتبهای همراه [[فرشتگان]] و درجهای از آن برای [[تأیید]] [[پیامبران]] است <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۰۵، ۲۰۷؛ ج ۱۳، ص ۱۹۸؛ البرهان، ج ۳، ص ۵۸۳ - ۵۸۴.</ref>. | *این واژه در [[قرآن]] به دو گونه مطلق و مضاف<ref>التحقیق، ج ۴، ص ۲۲۶، «روح».</ref> در ۲۱ مورد به کار رفته و نگاه فراگیر به [[آیات]] آن ـ که با [[روایات]] نیز [[تأیید]] میگردد ـ بهدست میدهد که [[روح]]، موجودی واحد، مستقل، بلندمرتبه، [[برتر]] از [[فرشتگان]]، [[دانا]]، توانا و دارای مراتب و درجاتی در گیاهان، حیوانات، همه [[انسانها]]، [[مؤمنان]] و مرتبهای همراه [[فرشتگان]] و درجهای از آن برای [[تأیید]] [[پیامبران]] است <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۰۵، ۲۰۷؛ ج ۱۳، ص ۱۹۸؛ البرهان، ج ۳، ص ۵۸۳ - ۵۸۴.</ref>. | ||
*[[عارفان]] از این [[روح]] که به اعتقادشان [[مظهر]] [[ذات الهی]] است، به [[روح]] اعظم یاد میکنند و برای آن در عالم کبیر و عالم صغیر [[انسانی]] به مظاهری معتقدند که به دیدهای گوناگون نامهای مختلفی میپذیرند؛ از جمله مظاهر آن مرتبه [[روح انسان]] است که به لحاظ [[مربّی]] [[بدن]] بودن و اینکه منبع فیضان [[حیات]] [[حسی]] بر همه قوای [[نفسانی]] است، این نامگذاری انجام گرفته است<ref>شرح فصوص الحکم، قیصری، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.</ref> ([[نفس]])، چنانکه به اعتبار [[تصرف]] در عالم[[روح]]، [[عقل]] اول نیز نامیده میشود<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۲؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref>؛ البته به آن [[روحالقدس]] اعلا هم گفته میشود؛ در مقابل [[جبرئیل]] که به [[روحالقدس]] ادنا نامبردار است<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۱، ص ۴۷۷.</ref>. [[روحالقدس]] اعلا، [[محمدیه]] بیضاء است که سرّ [[خدا]] <ref>شرح فصوص الحکم، ابن ترکه، ص ۵۶۹.</ref> و ابتدای [[سلسله]] [[نزول]] و انتهای [[سلسله]] [[صعود]] است<ref>مواهب الرحمن، ج ۱، ص ۳۵۴.</ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[روح (مقاله)|روح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴.</ref>. | *[[عارفان]] از این [[روح]] که به اعتقادشان [[مظهر]] [[ذات الهی]] است، به [[روح]] اعظم یاد میکنند و برای آن در عالم کبیر و عالم صغیر [[انسانی]] به مظاهری معتقدند که به دیدهای گوناگون نامهای مختلفی میپذیرند؛ از جمله مظاهر آن مرتبه [[روح انسان]] است که به لحاظ [[مربّی]] [[بدن]] بودن و اینکه منبع فیضان [[حیات]] [[حسی]] بر همه قوای [[نفسانی]] است، این نامگذاری انجام گرفته است<ref>شرح فصوص الحکم، قیصری، ص ۱۳۷ - ۱۳۸.</ref> ([[نفس]])، چنانکه به اعتبار [[تصرف]] در عالم[[روح]]، [[عقل]] اول نیز نامیده میشود<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۷، ص ۲۲؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۱، ص ۲۷۹.</ref>؛ البته به آن [[روحالقدس]] اعلا هم گفته میشود؛ در مقابل [[جبرئیل]] که به [[روحالقدس]] ادنا نامبردار است<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج ۱، ص ۴۷۷.</ref>. [[روحالقدس]] اعلا، [[محمدیه]] بیضاء است که سرّ [[خدا]] <ref>شرح فصوص الحکم، ابن ترکه، ص ۵۶۹.</ref> و ابتدای [[سلسله]] [[نزول]] و انتهای [[سلسله]] [[صعود]] است<ref>مواهب الرحمن، ج ۱، ص ۳۵۴.</ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[روح (مقاله)|روح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴.</ref>. | ||
==[[حقیقت]]، آثار و مراتب [[روح]]== | |||
*واژه [[روح]] در [[آیات مکی و مدنی]] بسیار ذکر شده؛ ولی همواره از آن [[روح]] جاندار [[اراده]] نشده <ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵.</ref>، بلکه متبادر از آن، مبدأ مطلق [[حیات]] است که ملاک [[شعور]] و [[اراده]] است و هرچند در [[انسان]] و حیوان مصداق دارد، ویژه آنها نیست،<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۰۵؛ ج ۲۰، ص ۱۷۳.</ref> زیرا در [[آیات]] {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابً}}<ref>«روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.</ref>، {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ}}<ref>«فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند» سوره قدر، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا}}<ref>« و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم » سوره مریم، آیه ۱۷.</ref> و {{متن قرآن|أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا}}<ref>«روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> بیتردید، [[روح]] حیوانی و [[ملائکه]] مراد نیست: چنانکه [[علی]]{{ع}} به [[آیه]]{{متن قرآن|يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ}}<ref>«فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید» سوره نحل، آیه ۲.</ref> [[استدلال]] فرموده که [[روح]] غیر از [[ملائکه]] است<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۷۴؛ کنزالدقائق، ج ۷، ص ۱۷۷. </ref> برپایه این [[آیه]]، [[روح]] در [[وحی]] و [[تبلیغ]] همراه [[فرشتگان]] است، از این رو [[تنزیل قرآن]] بر [[قلب]] [[پیامبر]]{{صل}} همانگونه که در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بیگمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref> به [[جبرئیل]] نسبت یافته است. در [[آیه]] {{متن قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ}}<ref>«که روح الامین آن را فرود آورده است» سوره شعراء، آیه ۱۹۳.</ref> به [[روح الأمین|روحالامین]] و در [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«پس کاش ما را بازگشتی بود تا از مؤمنان باشیم» سوره شعراء، آیه ۱۰۲.</ref> به [[روحالقدس]] نیز نسبت یافته است. در این [[آیات]]، [[روح]] براثر [[پاک]] بودن از [[خیانت]] و دیگر آلودگیهای [[معنوی]] و [[عیوب]] و آفات [[ارواح]] [[انسانی]] یا مقیّد بودن به بشری بودن <ref>رحمة من الرحمن، ج ۲، ص ۵۰۷.</ref> به [[امانت]] و [[قدس]] ستوده شده است<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۵ - ۱۹۶.</ref>. | |||
*[[خدا]] [[روح]] را همراه [[فرشتگان]] نازل و آن را در [[جان]] هر [[پیامبری]] که بخواهد [[القا]] میکند تا [[معارف الهی]] بر آن [[پیامبر]] [[افاضه]] شود<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۰۶.</ref>{{متن قرآن|رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ}}<ref>«(او) برفرازنده رتبگان ، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد» سوره غافر، آیه ۱۵.</ref> به [[باور]] برخی، [[روح]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ}}<ref>«فرشتگان را با روح از (مبدأ) امر خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد که بیم دهید: هیچ خدایی جز من نیست بنابراین از من پروا کنید» سوره نحل، آیه ۲.</ref> به معنای [[رحمت]] <ref>نثر طوبی، ج ۱، ص ۳۲۰.</ref> یا [[وحی]] یا [[قرآن]] و در [[آیه]] {{متن قرآن|رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ}}<ref>«(او) برفرازنده رتبگان ، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد» سوره غافر، آیه ۱۵.</ref> افزون بر دو معنای اخیر، به معنای [[جبرئیل]]، [[نبوّت]] یا [[ولایت]] و {{متن قرآن|مِنْ أَمْرِهِ}} در دو [[آیه]] مذکور به معنای "بأمره" است <ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص ۵۳۷؛ ج ۸، ص ۸۰۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص ۲۲۰؛ بیان السعاده، ج ۴، ص ۲ - ۲۱.</ref> که بر اساس آن معنای دو [[آیه]] با آنچه گفته شد، تفاوت مییابد. [[خدا]] خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بیان میدارد که [[معارف الهی]] و احکامی که نزد آن [[حضرت]] است و [[مردم]] را به سوی آنها فرامیخواند، از خود ایشان نیست، بلکه این [[معارف]] بر اثر نازل کردن [[روح]] بر آن [[حضرت]]، به وی [[افاضه]] شده و پیش از [[نزول]] [[روح]] ایشان نمیدانستند کتاب و [[ایمان]] چیست<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۵۱ - ۵۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۹۸؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۷۵.</ref> {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> [[روح]] در [[شب]] [[قدر]] هر سال تا [[روز قیامت]] همراه [[فرشتگان]] بر [[امام]] آن زمان{{ع}} نازل میشود <ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۳۱؛ نورالثقلین، ج ۵، ص ۶۱۹ - ۶۴۲؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۲۰۷.</ref> {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ}}<ref>«فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند» سوره قدر، آیه ۴.</ref>، چنانکه [[عروج]] [[ملائکه]] در [[قیامت]] به سوی [[حق]] به همراه وی خواهد بود: {{متن قرآن|تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ}}<ref>«فرشتگان و روح ، در روزی که اندازه آن پنجاه هزار سال است به سوی او فرا میروند» سوره معارج، آیه ۴.</ref><ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۷۴؛ نمونه، ج ۲۶، ص ۵۸؛ الفرقان، ج ۲۹، ص ۱۲۰.</ref>. | |||
*در برخی [[روایات]]، واژه [[ملائکه]] در [[آیه]] {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ}}<ref>«فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند» سوره قدر، آیه ۴.</ref> به مؤمنانی که از [[علم]] [[آلمحمد]]{{صل}} برخوردارند و [[روح]] به [[حضرت فاطمه]]{{س}} [[تفسیر]] شده است.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۸۲.</ref> یکی از آیاتی که میتواند به [[تبیین]] [[روح]] بپردازد، [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> است که در آن [[مشرکان]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} درباره [[حقیقت]] مطلق [[روح]] که در [[قرآن]] یاد شده است پرسیدند. و [[خدا]] [[روح]] را از [[امر الهی]] خوانده و امر نیز در [[آیات]] {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره یس، آیه ۸۲-۸۳.</ref> کلمه ایجاد و از سنخ [[ملکوت]] معرفی شده است<ref> الکاشف، ج ۵، ص ۷۹.</ref> ([[امر الهی]]) ایجاد همان وجود از حیث انتساب و [[قیام]] آن به [[خدا]] بدون ماده، زمان و مکان است؛ نه از لحاظ اسنادش به [[علل]] و اسباب ظاهری، چنان که این معنا از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ}}<ref>«و فرمان ما یک کلمه بیش نیست مانند یک چشم بر هم زدن» سوره قمر، آیه ۵۰.</ref> ـ که در آن ضمن اینکه [[امر الهی]] واحد شمرده شده، به چشم برهم زدنی [[تشبیه]] شده است ـ فهمیده میشود، چون [[تشبیه]] یادشده در امر غیر تدریجی و بیماده و حرکت به کار میرود<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۰۶.</ref>. براین پایه، در چیزهایی که به تدریج با اسباب مادی و منطبق بر زمان و مکان، پدید میآیند، جهتی غیر تدریجی هست که خارج از احاطه زمان و مکان است و جهت یاد شده امر، قول و کلمه [[الهی]] است و از همین رو، [[خدا]] [[مسیح]]{{ع}} را کلمه خویش و [[روحی]] از خود میشمرد، چون او را به [[مریم]] {{س}} از راههای غیر عادی بخشیده است: {{متن قرآن|وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ}}<ref>««کلمه اوست» که آن را به (دامان) مریم افکند و روحی از اوست » سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref><ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۷۳.</ref>. جهت تدریجیّت و [[ارتباط]] اشیا با اسباب مادی، جنبه خلقی آنهاست: {{متن قرآن|ِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ}}<ref>«آفرینش و فرمان او راست» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref>، در نتیجه [[روح]]، کلمه [[حیات]] است که [[خدا]] آن را به اشیا [[القاء]] و با او آنها را زنده میکند، از همین رو آن را [[وحی]] میخواند و [[القا]] و انزال آن را بر [[پیامبر]]{{صل}} ایحاء<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۰۶.</ref>{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>، زیرا [[روح]] گرچه موجودی خارجی است، موجوداتی مانند آن، همانگونه که از نقایص عالم [[خلق]] برکنارند و متصف به ویژگی طهارتاند، کلماتی از [[خدا]] هستند. | |||
*براین اساس، القای کلمه [[حیات]] به [[قلب]] [[پیامبر]]{{صل}} انزال [[روح]] به سوی ایشان است و انزال [[روح]] بر [[حضرت]]{{صل}} [[وحی قرآن]] به آن [[حضرت]] است، چون [[روح]] حامل [[قرآن]] است و از این رو نیازی نیست ـ مانند برخی ـ به لحاظ اینکه [[قرآن]] سبب [[هدایت]] [[مجمع البیان]]، ج ۹، ص ۵۸.</ref> و [[حیات]] [[آخرتی]] است: {{متن قرآن|وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ}}<ref>«بیگمان زندگی سرای واپسین است» سوره عنکبوت، آیه ۶۴.</ref><ref>مفردات، ص ۳۶۹، «روح».</ref>. [[روح]] را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> [[قرآن]] بدانیم،<ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۶۲؛ نثر طوبی، ج ۱، ص ۳۲۰.</ref> چنانکه برخی آن را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> به معنای [[وحی]] یا [[قرآن]]، [[جبرئیل]]، [[رحمت]]، [[هدایت]] یا [[ارواح]] [[انسانها]] دانستهاند.<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۹۰ - ۲۹۱؛ نثر طوبی، ج، ص ۳۲۰.</ref> طبق روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} ذیل این [[آیه]]، [[روح]] فرشتهای [[برتر]] از [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] است که با [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بوده و هست و آنها را [[تأیید]] میکند،<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۶.</ref> چنانکه مضمون این [[روایت]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا}}<ref>«روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.</ref> نیز ذکر شده است<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۰۲.</ref>؛ همچنین برپایه روایاتی، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} از ۵ [[روح]] بهرهمندند که [[برترین]] آنها [[روحالقدس]] است که از [[لهو]]، [[غفلت]] و [[خواب]] پیراسته است.<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۷۲؛ ج ۲، ص ۲۸۲؛ بصائرالدرجات، ص ۴۵۴.</ref> | |||
*به گفته برخی، [[روح]] بر چیزی نمیگذرد مگر آن را زنده میسازد و [[حیات]] در آن جاری میگردد، از این رو [[سامری]] مشتی از خاکی را که [[جبرئیل]] بر آن گذشته بود، در صورتی از گوسالهای که با زیورآلات [[بنیاسرائیل]] ساخته بود افکند و آن زنده شد و صدای گوساله داد: {{متن قرآن|فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا }}<ref>«مشتی از جای پای آن فرستاده برداشتم و آن را (در کار تندیس در آتش) افکندم » سوره طه، آیه ۹۶.</ref> و [[جبرئیل]] [[روح]] است.<ref>شرح فصوص الحکم، ابن ترکه، ص ۵۶۹؛ شرح فصوص الحکم، قیصری، ص ۸۵۲ - ۸۵۳.</ref> | |||
*[[خدا]] در بیشتر [[آیات]]، [[روح]] را با اضافه و قید ذکر میکند؛ مانند {{متن قرآن|وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي}}<ref>«و در او از روان خویش دمیدم» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ}}<ref>«و از روح خویش در او دمید » سوره سجده، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا}}<ref>«و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم» سوره مریم، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَرُوحٌ مِنْهُ}}<ref>« و روحی از اوست» سوره نساء، آیه ۱۷۱.</ref> و {{متن قرآن|وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ}}<ref>« و او را با روح القدس نیرومند کردیم » سوره بقره، آیه ۸۷.</ref> و در برخی [[آیات]]، مطلق و بیقید؛ مانند {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ}}<ref>«فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند» سوره قدر، آیه ۴.</ref> و از ظاهر [[آیات]] دانسته میشود که [[روح]]، موجودی مستقل و مخلوقی آسمانی ولی غیر از [[ملائکه]] و ممکن است از آن به [[نور]] و [[فیض]] متجلی و [[رحمت]] ظاهره مطلقه تعبیر شود<ref>التحقیق، ج ۴، ص ۲۲۶، «روح».</ref> و به اعتبار [[اختلاف]] اثر آن ([[حیات]]) دارای مراتبی است<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۷۳ - ۱۷۴؛ مخزنالعرفان، ج ۱۴، ص ۹۲.</ref> مرتبهای از [[روح]]، [[روح]] دمیده شده در [[انسان]] است: {{متن قرآن|وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي}}<ref>«و در او از روان خویش دمیدم» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ}}<ref>«و از روح خویش در او دمید » سوره سجده، آیه ۹.</ref> که با کلمه {{متن قرآن|مِنْ}} که بر مبدئیت دلالت میکند، از آن تعبیر و نفخ نامیده میشود؛ مرتبهای از آن، [[روحی]] است که [[مؤمن]] با آن [[تأیید]] میگردد و از آن با {{متن قرآن|أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ}}<ref>« آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرد» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref> و با کلمه "باء" که بر سببیت دلالت میکند، تعبیر، و [[تأیید]] و تقویت نامیده میشود. این مرتبه از [[روح]]، بالاتر از [[روح]] توده انسانهاست، چنانکه در [[آیه]] {{متن قرآن|أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود، چون داستان کسی است در تیرگیها که از آنها بیرون آمدنی نیست؟ بدینگونه آنچه کافران میکردند، در نظرشان آراسته شده است» سوره انعام، آیه ۱۲۲.</ref> [[مؤمن]]، زندهای دارای [[نور]] شمرده میشود که با آن [[نور]] در میان [[مردم]] راه میرود. [[حیات]] ویژه مذکور، اثر [[روح]] [[مؤمن]] است و [[کافر]] از آن بهرهای ندارد، پس مرده است، حال آنکه از [[روح]] دمیده شده بهرهمند هست. | |||
*یکی از مراتب [[روح]]، بهسوی [[پیامبران]] نازل گشته و ویژه آنان است و ایشان با آن [[تأیید]] میشوند. از این [[روح]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ}}<ref>« و او را با روح القدس نیرومند کردیم » سوره بقره، آیه ۸۷.</ref> تعبیر و در آن [[روح]]، به [[قدس]] ـ نزاهت و [[طهارت]] <ref>زادالمسیر، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref> ـ اضافه <ref>روح البیان، ج ۱، ص ۲۲۵.</ref> و [[تأیید]] نیز نامیده شده است <ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۷۵.</ref> و برحسب [[سیاق آیات]]، مرتبه این [[روح]] [[برتر]] از [[روحی]] است که در دیگر انسانهاست {{متن قرآن|رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ}}<ref>«(او) برفرازنده رتبگان ، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد» سوره غافر، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا}}<ref>«روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref> همچنین یکی از مراتب [[روح]]، متعلق به [[ملائکه]]، نیز [[روح]] حیوانی و [[روح]] نباتی است، چون نبات نیز دارای اثر [[حیات]] است، به [[گواهی]] آیاتی که گویای احیای [[زمین]] پس از [[مرگ]] آناند؛ مانند :{{متن قرآن|وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا }}<ref>«و از آسمان، آبی فرو میفرستد آنگاه با آن، زمین را پس از مردن آن زنده میگرداند» سوره روم، آیه ۲۴.</ref>، {{متن قرآن|فَانْظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«باری، به آثار مهر خداوند بنگر که چگونه زمین را پس از مردن آن زنده میدارد؛ بیگمان همان (خداوند) زندهکننده مردگان است و او بر هر کاری تواناست» سوره روم، آیه ۵۰.</ref>، {{متن قرآن|اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بدانید که خداوند زمین را پس از سترون شدن آن بارور میکند؛ به راستی که ما آیات را برایتان روشن بیان داشتیم باشد که خرد ورزید» سوره حدید، آیه ۱۷.</ref><ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۷۵.</ref> و [[حیات]] به [[روح]] وابسته است<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۱۹۸.</ref>. از پیوست آیاتی که [[روح]] در آنها با اضافه و قید ذکر شده، به آیاتی که [[روح]] در آنها مطلق است، به دست میآید که نسبت [[روح]] مضاف و [[مقید]] به [[روح]] مطلق، نسبت [[افاضه]] به مفیض و ظل به ذی ظل است، بنابراین [[روح]] متعلق به [[ملائکه]]، از افاضات [[روح]] با [[اذن الهی]] است؛ ولی درباره [[روح]] [[فرشته]] ـ مثل [[روح انسان]] ـ به نفخ و [[تأیید]] تعبیر نشده ـ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا}}<ref>« و ما روح خود را به سوی او فرو فرستادیم » سوره مریم، آیه ۱۷.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«بگو: آن را روح القدس از نزد پروردگارت، راستین فرو فرستاده است تا مؤمنان را استوار بدارد و برای مسلمانان رهنمود و مژدهای باشد» سوره نحل، آیه ۱۰۲.</ref> و {{متن قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ}}<ref>«که روح الامین آن را فرود آورده است» سوره شعراء، آیه ۱۹۳.</ref>، چون [[فرشتگان]] با [[اختلاف]] مراتبی که از نظر نزدیکی و دوری به [[پروردگار]] خویش دارند، [[روح]] محضاند و اجسامی که برای آنها بنظر میآید، به نحو تمثّل است، چنانکه [[آیه]] {{متن قرآن| فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّ}}<ref>«چون انسانی باندام، بر او پدیدار گشت» سوره مریم، آیه ۱۷.</ref> به آن اشاره دارد (تمثّل)؛ بهخلاف [[انسان]] که ترکیبی از [[جسم]] و [[روح]] است و تعبیر به "نفخ" درباره او مناسب است: {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> همانگونه که [[اختلاف]] [[روح]] در [[آفرینش]] [[فرشته]] و [[انسان]] به [[اختلاف]] در تعبیر به "نفخ" و عدم آن میانجامد، تفاوت [[روح]] از نظر [[شرافت]] و [[پستی]] اثر، سبب تفاوت در تعبیر به "نفخ" و "[[تأیید]]" میگردد <ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۷۵.</ref><ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[روح (مقاله)|روح]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۴.</ref>. | |||
==[[اسامی]] [[روح]] [[نورانی]] در [[قرآن]]== | ==[[اسامی]] [[روح]] [[نورانی]] در [[قرآن]]== |