رسالت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۳۲: خط ۳۲:
*در مقابل، عده‌ای [[گمان]] کرده‌اند که در [[شناخت خدا]] و دریافت [[پیام آسمانی]]، نیازی به [[پیامبران]] و [[بعثت]] ایشان نیست و [[انسان]] با اتکا به [[عقل]] می‌تواند [[راه]] [[سعادت]] و [[خداشناسی]] را شناخته و بپیماید؛ مانند براهمه<ref>جوامع الجامع، ج ۳، ص ۱۳۸.</ref>، [[صابئین]] و تناسخیه<ref>شرح المواقف، ج ۸، ص ۲۳۴-۲۳۵.</ref> در [[تاریخ]] کهن و دئیست‌ها در سده‌های اخیر.<ref>(دائرة‌المعارف راتلج) Routledge Vol.2 P.853</ref> [[استدلال]] آنان این است که [[پیام]] [[پیامبران]]، یا موافق [[حکم عقل]] است که با بودن [[عقل]] دیگر نیازی به [[پیامبر]] و [[پیام]] او نیست؛ یا [[مخالف]] [[حکم عقل]] است که [[عقل]] از قبول آن خودداری می‌کند<ref>کشف المراد، ص ۳۴۸.</ref>، در حالی‌که [[عقل انسان]] در سنجش آموزه‌های [[وحیانی]]، یا موافق یا [[ناتوان]] از [[درک]] درست آنها و ساکت و بی‌نظر است. در مواردی که [[عقل]] [[بشر]] به صورت مستقل از [[درک]] یا تفاصیل آنها درمانده است<ref>قواعد المرام، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref> - مانند [[شناخت]] خصوصیات و جزئیات [[مبدأ و معاد]]، [[صفات خدا]]، [[راه]] درست [[زندگی]] کردن<ref>عقل و اعتقاد دینی، ص ۴۸۷.</ref> و [[تشخیص مصالح]] و [[مفاسد]] - نیز مواردی که [[عقل]] درباره آنها هیچ‌گونه نظری ندارد - نظیر چگونگی [[عبادت خدا]] و نزدیکی به وی<ref>پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۴۸.</ref> - [[وحی]] [[الهی]] یگانه منبع [[شناخت]] است، هرچند نباید آن آموزه با مسلّمات [[عقلی]] در تضاد باشند. در مواردی نیز که [[عقل]] موافق آموزه‌های [[وحیانی]] است، ارائه آنها از طریق [[وحی]]، مایه تأکید بیشتر و [[اعتماد]] [[دین‌داران]] بدان می‌گردد<ref>الذخیره، ص ۳۲۴؛ کشف المراد، ص ۳۴۸.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.
*در مقابل، عده‌ای [[گمان]] کرده‌اند که در [[شناخت خدا]] و دریافت [[پیام آسمانی]]، نیازی به [[پیامبران]] و [[بعثت]] ایشان نیست و [[انسان]] با اتکا به [[عقل]] می‌تواند [[راه]] [[سعادت]] و [[خداشناسی]] را شناخته و بپیماید؛ مانند براهمه<ref>جوامع الجامع، ج ۳، ص ۱۳۸.</ref>، [[صابئین]] و تناسخیه<ref>شرح المواقف، ج ۸، ص ۲۳۴-۲۳۵.</ref> در [[تاریخ]] کهن و دئیست‌ها در سده‌های اخیر.<ref>(دائرة‌المعارف راتلج) Routledge Vol.2 P.853</ref> [[استدلال]] آنان این است که [[پیام]] [[پیامبران]]، یا موافق [[حکم عقل]] است که با بودن [[عقل]] دیگر نیازی به [[پیامبر]] و [[پیام]] او نیست؛ یا [[مخالف]] [[حکم عقل]] است که [[عقل]] از قبول آن خودداری می‌کند<ref>کشف المراد، ص ۳۴۸.</ref>، در حالی‌که [[عقل انسان]] در سنجش آموزه‌های [[وحیانی]]، یا موافق یا [[ناتوان]] از [[درک]] درست آنها و ساکت و بی‌نظر است. در مواردی که [[عقل]] [[بشر]] به صورت مستقل از [[درک]] یا تفاصیل آنها درمانده است<ref>قواعد المرام، ص ۱۲۲-۱۲۴.</ref> - مانند [[شناخت]] خصوصیات و جزئیات [[مبدأ و معاد]]، [[صفات خدا]]، [[راه]] درست [[زندگی]] کردن<ref>عقل و اعتقاد دینی، ص ۴۸۷.</ref> و [[تشخیص مصالح]] و [[مفاسد]] - نیز مواردی که [[عقل]] درباره آنها هیچ‌گونه نظری ندارد - نظیر چگونگی [[عبادت خدا]] و نزدیکی به وی<ref>پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۴۸.</ref> - [[وحی]] [[الهی]] یگانه منبع [[شناخت]] است، هرچند نباید آن آموزه با مسلّمات [[عقلی]] در تضاد باشند. در مواردی نیز که [[عقل]] موافق آموزه‌های [[وحیانی]] است، ارائه آنها از طریق [[وحی]]، مایه تأکید بیشتر و [[اعتماد]] [[دین‌داران]] بدان می‌گردد<ref>الذخیره، ص ۳۲۴؛ کشف المراد، ص ۳۴۸.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.


==حکمت و اهداف رسالت==
==[[حکمت]] و اهداف [[رسالت]]==
*از حکمت‌های بعثت پیامبران، اتمام حجت خدا با بندگان است: {{متن قرآن|رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا }}<ref> پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۵.</ref> که راه هرگونه عذر و بهانه انسان را می‌بندد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى}}<ref> و اگر ما پیش از آن با عذابی آنان را نابود می‌کردیم می‌گفتند: پروردگارا! چرا فرستاده‌ای برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیش از آنکه زبون و خوار گردیم پیروی کنیم؛ سوره طه، آیه:۱۳۴.</ref> و اگر حس و عقل بشر به تنهایی توان شناخت راه سعادت را داشتند، انسان‌ها نمی‌توانستند به عدم ارسال پیامبران الهی احتجاج کنند<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص ۳۰۳؛ ج ۲، ص ۴۴۵.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>
*از حکمت‌های [[بعثت پیامبران]]، [[اتمام حجت]] [[خدا]] با [[بندگان]] است: {{متن قرآن|رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا }}<ref> پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۵.</ref> که [[راه]] هرگونه عذر و بهانه [[انسان]] را می‌بندد: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى}}<ref> و اگر ما پیش از آن با عذابی آنان را نابود می‌کردیم می‌گفتند: پروردگارا! چرا فرستاده‌ای برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیش از آنکه زبون و خوار گردیم پیروی کنیم؛ سوره طه، آیه:۱۳۴.</ref> و اگر [[حس]] و [[عقل]] [[بشر]] به [[تنهایی]] توان [[شناخت]] [[راه]] [[سعادت]] را داشتند، [[انسان‌ها]] نمی‌توانستند به عدم [[ارسال پیامبران]] [[الهی]] [[احتجاج]] کنند<ref>جوامع الجامع، ج ۱، ص ۳۰۳؛ ج ۲، ص ۴۴۵.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>
*رهایی بندگان از بندگیِ جز خدا که مورد تأکید روایات<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۶.</ref> است، از دیگر حکمت‌های بعثت رسولان الهی و از مقومات رسالت<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۳.</ref> آنان است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref> و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است؛ سوره نحل، آیه: ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته  و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref>؛ همچنین عدالت اجتماعی و برپایی قسط و داد<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ }}<ref> و هر امّتی را پیامبری است که چون پیامبرشان بیاید میان آنان به دادگری داوری می‌شود و به آنان ستم نخواهد رفت؛ سوره یونس، آیه:۴۷.</ref>، داوری میان مردم و رفع اختلافات: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده  خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، رفاه و توسعه زندگی دنیایی، ایجاد امنیت و تنظیم معاش و اقتصاد مردم<ref>تقریب المعارف، ص ۱۰۳-۹۹؛ کشف المراد، ص ۳۴6-۳۴۷؛ سرمایه ایمان، ص ۸۸-۸۷.</ref>، اقامه قسط و عدل، تعلیم و تربیت: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه: ۲.</ref>، نجات از تاریکی جهالت و شناخت راه حق: {{متن قرآن|قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}}<ref> فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد؛ سوره طه، آیه:۱۲۳.</ref>، تبلیغ دین خدا، بشارت و انذار: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده  خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، تعلیم حکمت و تزکیه مردم{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴.</ref> از دیگر حکمت‌ها و اهداف رسالت پیامبران الهی‌اند، بنابراین محال است در پیام [[پیامبر]]{{صل}} آموزه‌ای بوی شرک دهد؛ یا وی به کمک ستمگر بشتابد و ستم و بی‌عدالتی را تأیید یا در برابر شرک‌ها، جهالت‌ها، خرافات و ستمگری‌ها سکوت کند و با آنها نستیزد<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۴، «وحی و نبوت».</ref> {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته  و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>
* [[رهایی]] [[بندگان]] از بندگیِ جز [[خدا]] که مورد تأکید [[روایات]]<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۶.</ref> است، از دیگر حکمت‌های [[بعثت]] [[رسولان الهی]] و از مقومات [[رسالت]]<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۳.</ref> آنان است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ}}<ref> و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است؛ سوره نحل، آیه: ۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف)‌های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته  و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref>؛ همچنین [[عدالت اجتماعی]] و برپایی [[قسط]] و داد<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref> ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ }}<ref> و هر امّتی را پیامبری است که چون پیامبرشان بیاید میان آنان به دادگری داوری می‌شود و به آنان ستم نخواهد رفت؛ سوره یونس، آیه:۴۷.</ref>، [[داوری]] میان [[مردم]] و [[رفع اختلافات]]: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده  خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، [[رفاه]] و توسعه [[زندگی]] [[دنیایی]]، ایجاد [[امنیت]] و تنظیم معاش و [[اقتصاد]] [[مردم]]<ref>تقریب المعارف، ص ۱۰۳-۹۹؛ کشف المراد، ص ۳۴6-۳۴۷؛ سرمایه ایمان، ص ۸۸-۸۷.</ref>، [[اقامه قسط]] و [[عدل]]، [[تعلیم و تربیت]]: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه: ۲.</ref>، [[نجات]] از [[تاریکی]] [[جهالت]] و [[شناخت]] [[راه]] [[حق]]: {{متن قرآن|قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى}}<ref> فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد؛ سوره طه، آیه:۱۲۳.</ref>، [[تبلیغ دین]] [[خدا]]، [[بشارت]] و [[انذار]]: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده  خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref>، [[تعلیم]] [[حکمت]] و [[تزکیه]] [[مردم]]{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴.</ref> از دیگر حکمت‌ها و اهداف [[رسالت]] [[پیامبران]] الهی‌اند، بنابراین محال است در [[پیام]] [[پیامبر]]{{صل}} آموزه‌ای بوی [[شرک]] دهد؛ یا وی به کمک [[ستمگر]] بشتابد و [[ستم]] و [[بی‌عدالتی]] را [[تأیید]] یا در برابر شرک‌ها، جهالت‌ها، [[خرافات]] و [[ستمگری‌ها]] [[سکوت]] کند و با آنها نستیزد<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۴، «وحی و نبوت».</ref> {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف)‌های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته  و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>
*به همین جهت، یکی از راه‌های شناختن پیامبران الهی از مدعیان دروغین، بررسی محتوای دعوت آنها از زاویه انسان‌ساز بودن و فرهنگ و تمدن‌آفرین بودن آن است. پیامبران که در سیر به سوی خدا، به کمال معنوی خود رسیده‌اند، خود را مکلف می‌بینند با بازگشت به سوی بندگان خدا جریان تاریخ را هدایت کنند و جهان را به سمت کمال مطلوبش راهنما باشند، بنابراین رهبری جامعه و خلق و به حرکت در آوردن انسان‌ها در جهت رضای خدا و صلاح بشر، لازمِ جدایی‌ناپذیر پیامبری است<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۲؛ احیای فکر دینی، ص ۱۴۳.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.
*به همین جهت، یکی از راه‌های شناختن [[پیامبران الهی]] از [[مدعیان دروغین]]، بررسی محتوای [[دعوت]] آنها از زاویه انسان‌ساز بودن و [[فرهنگ]] و تمدن‌آفرین بودن آن است. [[پیامبران]] که در [[سیر]] به سوی [[خدا]]، به کمال [[معنوی]] خود رسیده‌اند، خود را [[مکلف]] می‌بینند با بازگشت به سوی [[بندگان خدا]] جریان [[تاریخ]] را [[هدایت]] کنند و [[جهان]] را به سمت کمال مطلوبش [[راهنما]] باشند، بنابراین [[رهبری]] [[جامعه]] و [[خلق]] و به حرکت در آوردن [[انسان‌ها]] در جهت [[رضای خدا]] و [[صلاح]] [[بشر]]، لازمِ جدایی‌ناپذیر [[پیامبری]] است<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۲؛ احیای فکر دینی، ص ۱۴۳.</ref><ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.
*امور دیگری نیز در حکمت ارسال پیامبران یاد شده‌اند؛ مانند احیای فطریات و تذکر مستقلات عقلی و زدایش ابهامات پیش روی عقل<ref>شرح نهج‌البلاغه، ج ۱، ص ۲۳؛ پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۴۶-۱۴۹.</ref> برای شناخت خدا و شناسایی و تحلیل اوصاف کمال الهی که جز با ارسال پیامبران<ref>تفسیر ابن‌عربی، ج ۲، ص ۴۴۸.</ref> انجام نمی‌پذیرند<ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.
*امور دیگری نیز در [[حکمت]] [[ارسال پیامبران]] یاد شده‌اند؛ مانند احیای [[فطریات]] و [[تذکر]] مستقلات [[عقلی]] و زدایش ابهامات پیش روی [[عقل]]<ref>شرح نهج‌البلاغه، ج ۱، ص ۲۳؛ پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۴۶-۱۴۹.</ref> برای [[شناخت خدا]] و شناسایی و تحلیل اوصاف [[کمال الهی]] که جز با [[ارسال پیامبران]]<ref>تفسیر ابن‌عربی، ج ۲، ص ۴۴۸.</ref> انجام نمی‌پذیرند<ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.
 
==رسالت و وحی‌یابی==
==رسالت و وحی‌یابی==
*پیامبران الهی از راه [[وحی]] به مبدأ هستی وصل می‌شوند. [[وحی]] در لغت به معنای اشاره سریع<ref>مفردات، ج ۱، ص ۸۵۸، «وحی».</ref>، سرعت<ref>العین، ج ۳، ص ۳۲۱، «وحی».</ref> و القای پنهانی مطلبی به دیگران است<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص ۳۷۹، «وحی».</ref> در اصطلاح دینی، رویدادی است که در آن، خدا حقایقی را برای انسانی بیان می‌کند که برتر از قلمرو عقل او قرار دارد<ref>فرهنگ فلسفی، ج ۱، ص ۶۶۴.</ref> قرآن کریم، افزون بر دیگر وحی‌ها، از وحی تشریعی یاد می‌کند<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۹۲.</ref> که از سنخ معرفت<ref>پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۷۰-۱۷۳.</ref> و همان کلام خداست که به وساطت فرشته الهی یا مستقیماً خودش بر پیامبران الهی نازل می‌کند و شاخصه پیامبری است<ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.
*پیامبران الهی از راه [[وحی]] به مبدأ هستی وصل می‌شوند. [[وحی]] در لغت به معنای اشاره سریع<ref>مفردات، ج ۱، ص ۸۵۸، «وحی».</ref>، سرعت<ref>العین، ج ۳، ص ۳۲۱، «وحی».</ref> و القای پنهانی مطلبی به دیگران است<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص ۳۷۹، «وحی».</ref> در اصطلاح دینی، رویدادی است که در آن، خدا حقایقی را برای انسانی بیان می‌کند که برتر از قلمرو عقل او قرار دارد<ref>فرهنگ فلسفی، ج ۱، ص ۶۶۴.</ref> قرآن کریم، افزون بر دیگر وحی‌ها، از وحی تشریعی یاد می‌کند<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۲۹۲.</ref> که از سنخ معرفت<ref>پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۷۰-۱۷۳.</ref> و همان کلام خداست که به وساطت فرشته الهی یا مستقیماً خودش بر پیامبران الهی نازل می‌کند و شاخصه پیامبری است<ref>[[حسن رضایی|رضایی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.</ref>.

نسخهٔ ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۵۷

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث رسالت است. "رسالت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل رسالت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

رسالت در اصطلاح

پیشینه رسالت

ضرورت رسالت

حکمت و اهداف رسالت

  • از حکمت‌های بعثت پیامبران، اتمام حجت خدا با بندگان است: ﴿رُّسُلاً مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا [۶۹] که راه هرگونه عذر و بهانه انسان را می‌بندد: ﴿وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَى[۷۰] و اگر حس و عقل بشر به تنهایی توان شناخت راه سعادت را داشتند، انسان‌ها نمی‌توانستند به عدم ارسال پیامبران الهی احتجاج کنند[۷۱][۷۲]
  • رهایی بندگان از بندگیِ جز خدا که مورد تأکید روایات[۷۳] است، از دیگر حکمت‌های بعثت رسولان الهی و از مقومات رسالت[۷۴] آنان است: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ[۷۵]؛ ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۷۶]؛ همچنین عدالت اجتماعی و برپایی قسط و داد[۷۷]؛ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۷۸]؛ ﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ [۷۹]، داوری میان مردم و رفع اختلافات: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۸۰]، رفاه و توسعه زندگی دنیایی، ایجاد امنیت و تنظیم معاش و اقتصاد مردم[۸۱]، اقامه قسط و عدل، تعلیم و تربیت: ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ[۸۲]، نجات از تاریکی جهالت و شناخت راه حق: ﴿قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشْقَى[۸۳]، تبلیغ دین خدا، بشارت و انذار: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۸۴]، تعلیم حکمت و تزکیه مردم﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ[۸۵] از دیگر حکمت‌ها و اهداف رسالت پیامبران الهی‌اند، بنابراین محال است در پیام پیامبر(ص) آموزه‌ای بوی شرک دهد؛ یا وی به کمک ستمگر بشتابد و ستم و بی‌عدالتی را تأیید یا در برابر شرک‌ها، جهالت‌ها، خرافات و ستمگری‌ها سکوت کند و با آنها نستیزد[۸۶] ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۸۷][۸۸]
  • به همین جهت، یکی از راه‌های شناختن پیامبران الهی از مدعیان دروغین، بررسی محتوای دعوت آنها از زاویه انسان‌ساز بودن و فرهنگ و تمدن‌آفرین بودن آن است. پیامبران که در سیر به سوی خدا، به کمال معنوی خود رسیده‌اند، خود را مکلف می‌بینند با بازگشت به سوی بندگان خدا جریان تاریخ را هدایت کنند و جهان را به سمت کمال مطلوبش راهنما باشند، بنابراین رهبری جامعه و خلق و به حرکت در آوردن انسان‌ها در جهت رضای خدا و صلاح بشر، لازمِ جدایی‌ناپذیر پیامبری است[۸۹][۹۰].
  • امور دیگری نیز در حکمت ارسال پیامبران یاد شده‌اند؛ مانند احیای فطریات و تذکر مستقلات عقلی و زدایش ابهامات پیش روی عقل[۹۱] برای شناخت خدا و شناسایی و تحلیل اوصاف کمال الهی که جز با ارسال پیامبران[۹۲] انجام نمی‌پذیرند[۹۳].

رسالت و وحی‌یابی

  • پیامبران الهی از راه وحی به مبدأ هستی وصل می‌شوند. وحی در لغت به معنای اشاره سریع[۹۴]، سرعت[۹۵] و القای پنهانی مطلبی به دیگران است[۹۶] در اصطلاح دینی، رویدادی است که در آن، خدا حقایقی را برای انسانی بیان می‌کند که برتر از قلمرو عقل او قرار دارد[۹۷] قرآن کریم، افزون بر دیگر وحی‌ها، از وحی تشریعی یاد می‌کند[۹۸] که از سنخ معرفت[۹۹] و همان کلام خداست که به وساطت فرشته الهی یا مستقیماً خودش بر پیامبران الهی نازل می‌کند و شاخصه پیامبری است[۱۰۰].
  • بیشتر موارد کاربرد قرآنی وحی و مشتقات آن، درباره وحی تشریعی است: ﴿كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۱۰۱] که در نوشته‌های برخی از فلاسفه دین[۱۰۲] مهم‌ترین مدل وحی است و بر گفت و شنود استوار[۱۰۳] و ویژگی‌هایی دارد[۱۰۴]: تعلیم از سوی معلمی غیر بشری: ﴿عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى[۱۰۵]؛ توجه پیامبر به بیرونی بودن منشأ الهام: ﴿فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا [۱۰۶]؛ ابلاغ آن در بیشتر موارد از طریق فرشته وحی ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ [۱۰۷][۱۰۸].
  • این وحی، چند قسم است: گاهی بی‌هیچ واسطه‌ای میان خدا و رسولش و زمانی فرشته وحی - جبرئیل - واسطه است و هنگامی وحی از ورای حجاب انجام می‌گیرد[۱۰۹]﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ[۱۱۰][۱۱۱].

ویژگی‌های پیامبران

  • پیامبران الهی، چون دارای ولایت تشریعی‌اند و اطاعت از ایشان، بی‌هیچ قید و شرطی واجب است[۱۱۲]، کلام آنان حجیت دارد و پشتوانه صحت سخنان و پیام‌هایشان، شخصیت حقوقی آنهاست؛ نه دلیلی که به دست می‌دهند.[۱۱۳][۱۱۴]
  • با توجه به اینکه همه پیامبران، فرستادگان و پیام‌آوران الهی‌اند، مؤمنان مکلف هستند که به همگی آنان احترام بگذارند و به کتاب‌های آسمانی ایشان ایمان داشته باشند: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ[۱۱۵][۱۱۶]
  • مهم‌ترین ویژگی‌های پیامبران الهی بدین شرح‌اند[۱۱۷]:
  1. اعجاز: معجزه، رویدادی خارق عادت است؛ نه نقض کننده قوانین مسلّم عقلی، مانند امتناع نقیضین؛ اما در این مسئله اختلاف هست که ناقض قوانین طبیعت یا خارق امور عادی باشد[۱۱۸]؛ نیز معجزه، باید همراه با ادعای پیامبری باشد، بنابراین کراماتی را که به دست اولیاء خدا انجام می‌گیرند، نمی‌توان معجزه نامید؛ همچنین معجزه، باید مطابق با ادعای شخص مدعی پیامبری باشد[۱۱۹]؛ البته دلالت معجزه بر صدق ادعای شخص، وابسته به اثبات حسن و قبح عقلی است و معجزه هنگامی دلیل بر صدق مدعی رسالت است که امکان انجام دادن آن به دست مدعی دروغین، عقلاً بر خدا قبیح باشد، وگرنه منکران حسن و قبح عقلی، راهی برای تمییز میان پیامبر صادق و مدعی دروغین ندارند.[۱۲۰] قرآن کریم، احتمال دروغ بستن پیامبر بر خدا را با شدیدترین تعابیر انکار[۱۲۱] و مجازات شدیدی را برای دروغ بستن به خدا بیان می‌کند: ﴿وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ[۱۲۲][۱۲۳]
  2. عصمت: در اصطلاح کلامی، عصمت، ملکه راسخی در نفس است که صاحبش را با توانمندی بر انجام دادن معاصی از ارتکاب آنها منع می‌کند[۱۲۴] این ملکه، مرتبه بالایی از پارسایی است که صاحبش را از فکر معصیت نیز باز می‌دارد[۱۲۵] این مصونیت سبب پیدایی حدّ اعلای قابلیت اعتماد برای پیامبران می‌شود[۱۲۶]. عصمت مراتب مختلفی دارد؛ مانند عصمت در تلقی و ابلاغ وحی، عصمت در عمل به احکام شرعی، عصمت از خطا در تطبیق احکام بر مصادیق، عصمت از خطا در تشخیص مصالح و مفاسد امور و عصمت از خطا در امور عادی روزمره زندگی. در این میان، عصمت از کذب حتی خطا در دریافت و ابلاغ وحی، افزون بر ایجاد اطمینان مردم از مفاد دعوت ایشان[۱۲۷]، مستند به دلیل عقلی است، زیرا با احتمال خطا در دریافت و تبلیغ وحی، غرض از فرستادن پیامبر نقض می‌گردد[۱۲۸] قرآن کریم نیز بر وجود محافظانی از پیش رو و از پشت سر برای رسولان الهی جهت رساندن پیام خدا به مردم تأکید دارد: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا[۱۲۹][۱۳۰]
  3. اخلاص در دعوت: خلوص و قاطعیت، از لوازم پیامبری‌اند[۱۳۱] پیامبران همواره به خدا متکی بوده و رسالت خدایی‌شان را از یاد نمی‌برند، ازاین‌رو هیچ‌گاه از یاد او غافل نمی‌گردند و هیچ هدفی جز خواسته خدا برای هدایت بشر ندارند و در قبال کوشش‌هایشان در راه ابلاغ دین، هیچ پاداشی از مردم نمی‌خواهند: ﴿ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ[۱۳۲][۱۳۳].

واکنش مردم در برابر رسالت پیامبران

  • هنگامی که پیامبران الهی برانگیخته می‌شدند و مردم را به پرستش خدای یگانه و اطاعت از فرامین او و پرهیز از شرک و بت‌پرستی و هرگونه کارهای ناپسند و زشت دعوت می‌کردند، همگی با انکار و مخالفت مردم روبه‌رو می‌شدند[۱۳۴]﴿أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ[۱۳۵][۱۳۶].
  • در این میان، فرمانروایان و ثروتمندان جامعه که سرمست عیش و نوش بودند، سرسختانه به انکار رسالت رسولان می‌پرداختند﴿وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ[۱۳۷] و افزون بر خود، جامعه را نیز از پذیرفتن راه حق برحذر می‌داشتند: ﴿وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلا [۱۳۸]، ازاین‌رو جز اندکی که از ستم گسترده جامعه به ستوه آمده و از محرومان بودند، بیشتر کسان دیگر به دعوت پیامبران ایمان نمی‌آوردند و بر این پایه، یکی از اشکالات منکران دعوت پیامبران این بوده است که جز برخی فقیران پست، کسی دنباله‌رو آنان نیست[۱۳۹]﴿فَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلاَّ بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلاَّ الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ[۱۴۰][۱۴۱]
  • مخالفان برای جلوگیری از پیشرفت دعوت ایشان با شیوه‌های گوناگونی به مقابله برمی‌خاستند: نخست تحقیر و استهزا می‌کردند[۱۴۲] تا با کوبیدن و ترور شخصیت پیامبران الهی، توده‌های مردم را به آنان بی‌اعتنا کنند: ﴿وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ[۱۴۳] و افترا و نسبت‌های ناروا، گام بعدی بوده است، چنانکه پیامبران الهی را سفیه و مجنون: ﴿قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ [۱۴۴] و بر گمراهی: ﴿قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ[۱۴۵] و در برابر ارائه معجزه، پیامبران را افسونگر: ﴿كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ[۱۴۶] یا شاعری مجنون: ﴿وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ[۱۴۷] و پیام‌هایشان را افسانه می‌خواندند: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ[۱۴۸] یا محتوای دعوت ایشان را برخاسته از تعالیم انسان‌های دیگر می‌دانستند؛ نه از خدا: ﴿ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ[۱۴۹][۱۵۰].
  • هنگامی که رسولان الهی با آنان گفت‌وگو یا آنها را موعظه می‌کردند و از پیامدهای کفر و بت‌پرستی برحذر می‌داشتند، به هر وسیله‌ای از شنیدن دعوت پیامبران امتناع می‌کردند: ﴿وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا[۱۵۱]؛ یا با استناد به روش و منش پیشینیان از دعوت پیامبران سرباز زده: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ[۱۵۲]؛ همچنین مردم را از شنیدن سخنان پیامبران و پیروی ایشان باز می‌داشتند: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ[۱۵۳][۱۵۴].
  • هنگامی که معجزات پیامبران ظاهر شده و توطئه‌های آنان را بی‌اثر میکردند، مخالفان، راه بهانه‌جویی را در پیش می‌گرفتند؛ برخی از رایج‌ترین بهانه‌های آنان چنین بود: چرا باید از بشری مثل خود پیروی کنیم: ﴿ووَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُواْ إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلاَّ أَن قَالُواْ أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَّسُولاً [۱۵۵]؛ چرا رسولان الهی از فرشتگان یا از بزرگان و ثروتمندان جامعه نیستند: ﴿وَقَالُوا لَوْلا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ[۱۵۶]؛ چرا پیامبر باغ‌های گسترده و بزرگ و تمکن مالی ندارد؛ یا برای ما از آسمان خدا و ملائکه را نمی‌آورد: ﴿وَقَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ يَنبُوعًا أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِيرًا أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ قَبِيلاً أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنتُ إِلاَّ بَشَرًا رَّسُولاً [۱۵۷] گاهی نیز شرط ایمان آوردنشان این بود که خدا مستقیماً با آنان سخن گفته و به آنان وحی کند: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُواْ فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ [۱۵۸][۱۵۹]
  • پس از این مراحل، آنان به تطمیع پرداخته و با هزینه کردن اموال هنگفت، مردم را از پیروی رسولان الهی باز می‌داشتند: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ[۱۶۰] و آنگاه پیامبران الهی و پیروانشان را به شکنجه: ﴿قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۶۱]، تبعید از شهر: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ [۱۶۲]، سنگسار کردن: ﴿قَالُواْ يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا وَلَوْلاَ رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ وَمَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ [۱۶۳] و کشتن: ﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الأَرْضِ الْفَسَادَ[۱۶۴] تهدید کرده و وقتی که باز هم صبر و استقامت پیامبران و پیروان راستین آنان را می‌دیدند: ﴿وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ [۱۶۵] تصمیم می‌گرفتند تهدیدات خود را عملی کنند و به اعمال خشونت‌آمیز دست بزنند، ازاین‌رو بسیاری از پیامبران الهی را به قتل رساندند. انگیزه‌های مخالفت با دعوت ایشان، اموری چند بوده است؛ مانند گرایش به بی‌بند و باری و پیروی از هواهای نفسانی: ﴿لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُواْ وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ[۱۶۶]، خودخواهی و خودبزرگ‌بینی اشراف و نخبگان و ثروتمندان: ﴿قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِيَ آمَنتُمْ بِهِ كَافِرُونَ[۱۶۷]، روحیه برتری‌جویی: ﴿ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ[۱۶۸]؛ ستم: ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ[۱۶۹]، تعصب و پای‌بندی به سنت‌های پیشینیان: ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ [۱۷۰]، ارزش‌های غلط رایج در جوامع که پیامبران به مقابله با آنها برمی‌خاستند: ﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الأَرْضِ الْفَسَادَ[۱۷۱]، حفظ منابع اقتصادی و موقعیت‌های اجتماعی: ﴿قَالُواْ يَا شُعَيْبُ أَصَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاء إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ[۱۷۲]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۱۷۳] و فشار حاکمان و زورگویان ﴿وَبَرَزُواْ لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِن شَيْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاء عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٍ[۱۷۴][۱۷۵]
  • نادانی گسترده توده مردم نیز از موانع دعوت پیامبران در پهنای تاریخ بوده است[۱۷۶].

رسالت در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱

خداوند بر اساس پاسخگویی به نیازهای فطری و تکامل شخصیت انسان، پیامبرانی را می‌فرستد که هر کدام دارای ویژگیهای مختص خود در سیر حرکت تاریخی و تطورات بشر است. آنان بر این اساس تعالیمی ارائه می‌دهند که افزون بر جنبه ذاتی نیاز و پرسش‌های انسان، برگرفته از خاستگاه اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و نیازهای جامعه خویش است. مجموعه این پیام‌ها و تعالیم زمینه ساز جریانی بر اساس رسالت خاص هر یک از این پیامبران می‌گردد که در امتداد یکدیگر به منظور تکامل حقیقی بشر و همسو شدن با حقیقت فطرت و آفرینش انسان است. این فرستادگان خود، هدایت‌کننده و نشان‌دهنده راه به انسان‌هایی هستند که بنا بر قول و سخن صاحب وحی است. در قرآن نه تنها می‌خواهد که از پیامبر عصر خود تبعیت کند، که ایمان به پیامبران گذشته نیز داشته باشد و بداند که همه آنان در مسیر توحید و رشد فضائل قرار دارند.

  1. ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ[۱۷۷]
  2. ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ[۱۷۸]؛ ﴿الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ[۱۷۹]
  3. ﴿وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا[۱۸۰]
  4. ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۸۱]
  5. ﴿وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ[۱۸۲]؛ ﴿وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ[۱۸۳]؛ ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ[۱۸۴]
  6. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۱۸۵]
  7. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ[۱۸۶]
  8. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ[۱۸۷]
  9. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۸۸]
  10. ﴿سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا[۱۸۹]
  11. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۱۹۰]؛ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ[۱۹۱]؛ ﴿وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ[۱۹۲]
  12. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۹۳]
  13. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا[۱۹۴]
  14. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ[۱۹۵]
  15. ﴿وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۱۹۶]
  16. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ[۱۹۷]
  17. ﴿مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ[۱۹۸]
  18. ﴿وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ[۱۹۹]؛ ﴿وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ[۲۰۰]
  19. ﴿قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ[۲۰۱]
  20. ﴿وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۲۰۲]؛ ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ * وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ[۲۰۳]
  21. ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ * ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ[۲۰۴]
  22. ﴿وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ[۲۰۵]
  23. ﴿وَمَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ[۲۰۶]
  24. ﴿يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۲۰۷]
  25. ﴿َلَقَدْ مَن اللٰهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیٰاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۲۰۸]


نتیجه: در آیات فوق این محورها تأکید شده است:

  1. ایمان پیامبر اسلام و مسلمانان به رسولان الهی: ﴿آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ[۲۰۹].
  2. رسالت گروهی از پیامبران قبل از دوران پیامبر اسلام: ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ[۲۱۰]... ﴿قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ[۲۱۱].... ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ[۲۱۲]
  3. رسالت پیامبراکرم در تداوم رسالت پیامبران پیشین: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ[۲۱۳].... ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ[۲۱۴].... ﴿سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا[۲۱۵].
  4. سابقه نداشتن رسالت پیامبران در سر زمین مکه قبل از رسالت پیامبر اسلام: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ[۲۱۶]
  5. وجود فاصله‌ای طولانی بین رسالت پیامبر با رسالت انبیای پیشین: ﴿قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ[۲۱۷].
  6. رسالت پیامبر از نعمتهای گران سنگ خدا بر مؤمنان: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا[۲۱۸][۲۱۹].

منابع

  1. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳
  2. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
  3. مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی
  4. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع رسالت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۸۳، «رسل».
  2. لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۸۴؛ لغت‌نامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۴، «رسالت».
  3. لغت‌نامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۵.
  4. لغت‌نامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۴.
  5. لغت‌نامه، ج ۷، ص ۱۰۵۸۴.
  6. العین، ج ۷، ص ۲۴۱، «رسل».
  7. فرهنگ علم کلام، ص ۱۲۱.
  8. التحقیق، ج ۴، ص ۱۲۸، «رسل».
  9. التحقیق، ج ۴، ص ۱۳۰.
  10. جامع العلوم، ج ۲، ص۱۳۵؛ شرح العقاید النسفیه، ص۲۰۶.
  11. لسان العرب، ج ۱۱، ص ۲۸۳، «رسل».
  12. التعریفات، ص ۱۴۸، «رسول».
  13. شرح مصطلحات کلامیه، ص ۱۵۹.
  14. التحقیق، ج ۴، ص ۱۳۱-۱۳۲.
  15. التحقیق، ج ۴، ص ۱۱۷-۱۱۹، «رسل».
  16. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  17. اعلام النبوه، ص ۵۱.
  18. التعریفات، ص ۳۰۷.
  19. نک: المیزان، ج ۲، ص ۱۳۹.
  20. التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۷۸؛ کشف المراد، ص ۳۷۷-۳۷۹.
  21. محاضرات فی الالهیات، ص ۲۵۸-۲۵۷.
  22. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  23. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  24. مجمع البحرین، ج۵، ص۳۸۴.
  25. تهذیب اللغة، ج۱۲، ص۲۷۲.
  26. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۹.
  27. شرح باب حادی عشر، ص ۱۳۹.
  28. مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۵۷.
  29. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۹.
  30. سپس پیامبران خویش را پی‌درپی فرستادیم، هر گاه که پیامبری برای امتی آمد او را دروغگو شمردند آنگاه آنان را در پی یکدیگر (به هلاکت) آوردیم و (با نابود کردنشان) آنها را (موضوع) افسانه‌ها گرداندیم پس بر گروهی که ایمان نمی‌آورند نفرین باد!؛ سوره مؤمنون، آیه:۴۴.
  31. الخصال، ص ۵۲۴.
  32. مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۴ - ۱۶۶، «وحی و نبوت».
  33. مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۴ - ۱۶۶، «وحی و نبوت».
  34. شرح فصوص‌الحکم، ص ۱۴۵ - ۱۴۶.
  35. الکافی، ج ۱، ص ۴۴۵؛ شرح نهج‌البلاغه، ج ۱، ص ۳۰۹؛ المیزان، ج ۵، ص ۳۵۲ - ۳۵۳.
  36. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  37. الملل والنحل، ج ۲، ص ۲۵۱.
  38. آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۱۰۷ - ۱۰۸.
  39. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  40. تاریخ علم کلام، ص ۲۰۹.
  41. رسائل الجاحظ، ج ۳، ص ۱۷۱ - ۲۱۴.
  42. مقالات الاسلامیین، ص ۲۷ - ۵۰.
  43. فصوص فارابی، ص ۴۵.
  44. طبیعیات دانشنامه علائی، ص ۱۴۵ - ۱۴6؛ معراج نامه، ص ۱۰۱ - ۱۰۵، ۱۲۰ - ۱۲۱، ۱۳۴ - ۱۳۵، ۱۵۴ – ۱۵۵.
  45. مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج ۳، ص ۴۴۵، ۴۴۷.
  46. المبدؤ و المعاد، ص ۶۱۳-۶۱۴؛ شواهد الربوبیة، ص ۴۰۵-۴۱۴.
  47. مصباح الهدایه، ص ۳۸؛ فصوص الحکم، ابن‌عربی، ص ۱۶۰.
  48. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  49. الذخیره، ص ۳۲۲-۳۲۷.
  50. گوهر مراد، ص ۳۶۲-۳۶۳.
  51. تاریخ فلسفه، ص ۲۹.
  52. السیاسة المدنیه، ص ۲۰۳-۲۰۹؛ مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج ۳، ص ۴۵۴؛ المیزان، ج ۲، ص ۱۳۱-۱۳۲.
  53. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  54. از تو درباره روح می‌پرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی نداده‌اند؛ سوره اسراء، آیه:۸۵.
  55. آموزش عقائد، ص ۱۰-۱۶.
  56. و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
  57. راه و راهنماشناسی، ص ۱۵-۲۰.
  58. خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
  59. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  60. جوامع الجامع، ج ۳، ص ۱۳۸.
  61. شرح المواقف، ج ۸، ص ۲۳۴-۲۳۵.
  62. (دائرة‌المعارف راتلج) Routledge Vol.2 P.853
  63. کشف المراد، ص ۳۴۸.
  64. قواعد المرام، ص ۱۲۲-۱۲۴.
  65. عقل و اعتقاد دینی، ص ۴۸۷.
  66. پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۴۸.
  67. الذخیره، ص ۳۲۴؛ کشف المراد، ص ۳۴۸.
  68. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  69. پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۵.
  70. و اگر ما پیش از آن با عذابی آنان را نابود می‌کردیم می‌گفتند: پروردگارا! چرا فرستاده‌ای برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیش از آنکه زبون و خوار گردیم پیروی کنیم؛ سوره طه، آیه:۱۳۴.
  71. جوامع الجامع، ج ۱، ص ۳۰۳؛ ج ۲، ص ۴۴۵.
  72. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  73. الکافی، ج ۸، ص ۳۸۶.
  74. المیزان، ج ۱۲، ص ۲۴۳.
  75. و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است؛ سوره نحل، آیه: ۳۶.
  76. همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف)‌های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.
  77. المیزان، ج ۱۹، ص ۱۷۱.
  78. ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه: ۲۵.
  79. و هر امّتی را پیامبری است که چون پیامبرشان بیاید میان آنان به دادگری داوری می‌شود و به آنان ستم نخواهد رفت؛ سوره یونس، آیه:۴۷.
  80. مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.
  81. تقریب المعارف، ص ۱۰۳-۹۹؛ کشف المراد، ص ۳۴6-۳۴۷؛ سرمایه ایمان، ص ۸۸-۸۷.
  82. اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه: ۲.
  83. فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد؛ سوره طه، آیه:۱۲۳.
  84. مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.
  85. بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴.
  86. مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۴، «وحی و نبوت».
  87. همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند؛ آنان را به نیکی فرمان می‌دهد و از بدی باز می‌دارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام می‌گرداند و بار (تکلیف)‌های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمی‌دارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند؛ سوره اعراف، آیه:۱۵۷.
  88. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  89. مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۲؛ احیای فکر دینی، ص ۱۴۳.
  90. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  91. شرح نهج‌البلاغه، ج ۱، ص ۲۳؛ پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۴۶-۱۴۹.
  92. تفسیر ابن‌عربی، ج ۲، ص ۴۴۸.
  93. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  94. مفردات، ج ۱، ص ۸۵۸، «وحی».
  95. العین، ج ۳، ص ۳۲۱، «وحی».
  96. لسان العرب، ج ۱۵، ص ۳۷۹، «وحی».
  97. فرهنگ فلسفی، ج ۱، ص ۶۶۴.
  98. المیزان، ج ۱۲، ص ۲۹۲.
  99. پاسخ به شبهات کلامی، ص ۱۷۰-۱۷۳.
  100. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  101. بدین‌گونه خداوند پیروزمند فرزانه به سوی تو و کسانی که پیش از تو بوده‌اند وحی می‌کند؛ سوره شوری، آیه: ۳.
  102. Georgel. mavordes: revelation in religious belief. philodelphia: temple university press 1988.
  103. عقل و اعتقاد دینی، ص ۴۹۰.
  104. مجموعه آثار، ج ۴، ص ۳۴۱-۳۴۴، «نبوت».
  105. آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است؛ سوره نجم، آیه:۵.
  106. پس، فرابرترا که خداوند است، آن فرمانفرمای راستین و در قرآن پیش از آنکه وحی آن به تو پایان پذیرد شتاب مکن و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!؛ سوره طه، آیه:۱۱۴.
  107. که روح الامین آن را فرود آورده است.بر دلت، تا از بیم‌دهندگان باشی؛ سوره شعراء، آیه: ۱۹۳ - ۱۹۴.
  108. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  109. المیزان، ج ۱۸، ص ۷۴ – ۷۵.
  110. و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است؛ سوره شوری، آیه:۵۱.
  111. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  112. نک: المیزان، ج ۶، ص ۱۳-۱۴.
  113. بسط تجربه نبوی، ص ۱۳۳ - ۱۳۵.
  114. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  115. این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (می‌جوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست؛ سوره بقره، آیه:۲۸۵.
  116. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  117. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  118. نک: عقل و اعتقاد دینی، ص ۲۸۷ - ۳۱۵.
  119. النکت الاعتقادیه، ص ۳۵؛ کشف المراد، ص ۳۴۷.
  120. نهج الحق، ص ۸۴.
  121. التبیان، ج ۱۰، ص ۱۱۰.
  122. و اگر (این پیامبر) بر ما برخی سخنان را می‌بست،دست راستش را می‌گرفتیم،سپس شاهرگش را می‌بریدیم. آنگاه هیچ یک از شما (آن را) از وی بازدارنده نبود؛ سوره حاقه، آیه: ۴۴ - ۴۷.
  123. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  124. النکت الاعتقادیه، ص ۳۷.
  125. محاضرات فی الالهیات، ص ۲۷۶.
  126. کشف المراد، ص ۳۴۹؛ مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۵۹، «وحی و نبوت».
  127. المیزان، ج ۲، ص ۱۳۸ - ۱۳۷.
  128. راه و راهنماشناسی، ص ۱۵۳ – ۱۵۴؛ آموزش عقائد، ج ۲، ص ۳۶.
  129. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند.جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا می‌گیرد و شمار هر چیز را دارد؛ سوره جن، آیه: ۲۶- ۲۸.
  130. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  131. مجموعه آثار، ج ۲، ص ۱۶۳، «وحی و نبوت».
  132. و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست؛ سوره شعراء، آیه: ۱۴۵.
  133. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  134. المیزان، ج ۸، ص ۲۰۴-۲۰۵.
  135. آیا خبر کسان پیش از شما چون قوم نوح و عاد و ثمود و کسان پس از ایشان که جز خداوند کسی آنان را نمی‌شناسد به شما نرسیده است؟ پیامبران آنان برهان‌ها برای آنها آوردند اما آنان (از خشم) دست بر دهان بردند و گفتند: هر چه را که شما برای آن فرستاده شده‌اید انکار می‌کنیم و بی‌گمان به آنچه ما را بدان فرا می‌خوانید در دودلی گمان‌انگیزی هستیم؛ سوره ابراهیم، آیه: ۹.
  136. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  137. و ما در هیچ شهری، بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامرانان آن (شهر) گفتند: ما منکر پیام رسالت شماییم؛ سوره سبأ، آیه:۳۴.
  138. و می‌گویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند؛ سوره احزاب، آیه: ۶۷.
  139. ارشاد الاذهان، ص ۲۲۹.
  140. پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمی‌دانیم و جز این نمی‌بینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کرده‌اند و در شما برتری نسبت به خویش نمی‌بینیم بلکه شما را دروغگو می‌پنداریم؛ سوره هود، آیه:۲۷.
  141. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  142. جامع البیان، ج ۱۴، ص ۷؛ اطیب البیان، ج ۸، ص ۱۴.
  143. و هیچ فرستاده‌ای نزدشان نمی‌آمد مگر آنکه او را ریشخند می‌کردند.بدین‌گونه برای آن در دل بزهکاران راه می‌گشاییم؛ سوره حجر، آیه: ۱۱ - ۱۲.
  144. سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بی‌گمان ما تو را در نابخردی می‌بینیم و ما تو را از دروغگویان می‌دانیم؛ سوره اعراف، آیه:۶۶.
  145. سرکردگان قوم او گفتند: بی‌گمان ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم؛ سوره اعراف، آیه:۶۰.
  146. بدین‌گونه برای کسانی که پیش از آنان بودند، هیچ پیامبری نیامد مگر اینکه گفتند: او جادوگر یا دیوانه است؛ سوره ذاریات، آیه:۵۲.
  147. و می‌گفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟؛ سوره صافات، آیه:۳۶.
  148. و چون به آنان گفته شود که پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ می‌گویند: (آنها) افسانه‌های پیشینیان است؛ سوره نحل، آیه: ۲۴.
  149. سپس از او روی گرداندند و گفتند: آموزش دیده‌ای دیوانه است؛ سوره دخان، آیه:۱۴.
  150. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  151. و من هرگاه آنان را فرا خواندم تا بیامرزیشان، انگشت در گوش نهادند و جامه بر سر کشیدند و (در کفر) پای فشردند و سخت گردنفرازی ورزیدند؛ سوره نوح، آیه: ۷.
  152. و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟؛ سوره بقره، آیه:۱۷۰.
  153. و کافران گفتند: به این قرآن گوش ندهید و در (هنگام خوانده شدن) آن، سخنان بیهوده سر دهید باشد که پیروز گردید؛ سوره فصلت، آیه:۲۶.
  154. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  155. و مردم را هنگامی که برای آنان رهنمود آمد هیچ چیز از ایمان آوردن باز نداشت مگر همین که گفتند: آیا خداوند بشری را به پیامبری برانگیخته است؟!؛ سوره اسراء، آیه:۹۴.
  156. و گفتند: چرا این قرآن بر مردی سترگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟؛ سوره زخرف، آیه:۳۱.
  157. و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمه‌ای فرا جوشانی.یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابه‌لای آن جویبارهایی، نیک روان سازی. یا چنان که می‌پنداری، آسمان را پاره‌پاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری.یا خانه‌ای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشته‌ای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟؛ سوره اسراء، آیه: ۹۰- ۹۳.
  158. و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمه‌ای فرا جوشانی.یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابه‌لای آن جویبارهایی، نیک روان سازی. یا چنان که می‌پنداری، آسمان را پاره‌پاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری.یا خانه‌ای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشته‌ای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۳- ۱۲۴.
  159. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  160. بی‌گمان کافران دارایی‌های خود را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا می‌بخشند؛ به زودی (همه) آن را خواهند بخشید آنگاه برای آنان مایه دریغ خواهد بود سپس مغلوب می‌گردند و کافران به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند؛ سوره انفال، آیه: ۳۶.
  161. گفتند: ما به شما فال بد می‌زنیم، اگر دست نکشید، سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما عذابی دردناک خواهد رسید؛ سوره یس، آیه:۱۸.
  162. و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بی‌گمان ستمگران را نابود خواهیم کرد؛ سوره ابراهیم، آیه: ۱۳.
  163. گفتند: ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که می‌گویی درنمی‌یابیم و تو را در میان خویش ناتوان می‌بینیم و اگر (پاس) تبارت نبود تو را سنگسار می‌کردیم و تو در نظر ما توانمند نیستی؛ سوره هود، آیه:۹۱.
  164. و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که می‌ترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد؛ سوره غافر، آیه:۲۶.
  165. و چرا بر خداوند توکّل نکنیم حال آنکه راهمان را به ما نشان داده است؟ و بی‌گمان بر آزاری که می‌دهیدمان شکیبایی پیشه می‌کنیم و توکّل‌کنندگان باید تنها بر خداوند توکّل کنند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۱۲.
  166. بی‌گمان ما از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم و به سوی آنان پیامبرانی فرستادیم؛ هرگاه پیامبری نزد آنان چیزی آورد که دلخواهشان نبود دسته‌ای را دروغگو شمردند و دسته‌ای (دیگر) را کشتند؛ سوره مائده، آیه: ۷۰.
  167. آن سرکشان گفتند: ما به آنچه شما بدان ایمان دارید کافریم؛ سوره اعراف، آیه:۷۶.
  168. سپس موسی و برادرش هارون را با نشانه‌های خویش و برهانی آشکار فرستادیم؛به سوی فرعون و سرکردگانش ولی گردنفرازی کردند و قومی برتری جوی بودند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۴۵ - ۴۶.
  169. و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود؛ سوره نمل، آیه: ۱۴.
  170. هنگامی که به پدر و قوم خویش، گفت: این تندیس‌ها چیست که شما به (خدمت) آنها ماندگارید؟ گفتند: پدرانمان را پرستنده آنها یافته‌ایم؛ سوره انبیاء، آیه: ۵۲- ۵۳.
  171. و فرعون گفت: بگذارید من موسی را بکشم و او پروردگارش را بخواند، که می‌ترسم آیین شما را دگرگون سازد یا در این سرزمین تباهی پدید آورد؛ سوره غافر، آیه: ۲۶.
  172. گفتند: ای شعیب! آیا دینت تو را وا می‌دارد که (به ما بگویی) آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند وا نهیم یا با دارایی‌های خود آنچه می‌خواهیم انجام ندهیم؟ بی‌گمان تو خود بردبار راهدانی؛ سوره هود، آیه:۸۷.
  173. ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!؛ سوره توبه، آیه: ۳۴.
  174. و همه نزد خداوند حضور می‌یابند آنگاه ناتوانان به سرکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم، آیا چیزی از عذاب خداوند را از ما باز می‌دارید؟ می‌گویند: اگر خداوند ما را (به رهایی از عذاب) رهنمایی کرده بود ما شما را راهبری می‌کردیم، برای ما برابر است که بی‌تابی کنیم یا شکیبایی ورزیم، ما را گریزگاهی نیست؛ سوره ابراهیم، آیه:۲۱.
  175. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  176. رضایی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۹۸- ۶۰۹.
  177. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  178. «و محمد جز فرستاده‌ای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشته‌اند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز می‌گردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمی‌رساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواه» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.
  179. «کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانی‌یی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو * پس اگر تو را دروغگو شمرده‌اند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهان‌ها و نوشته‌ها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شده‌اند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳-۱۸۴.
  180. «و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.
  181. «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن می‌گرداند تا نگویید نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹.
  182. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شده‌اند؛ آنگاه آنچه به ریشخند می‌گرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۱۰.
  183. «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  184. «و به یقین برای امّت‌هایی که پیش از تو بودند (پیامبرانی) فرستادیم و آنان را به سختی و رنج دچار کردیم باشد که (به درگاه خدا) لابه کنند» سوره انعام، آیه ۴۲.
  185. «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
  186. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.
  187. «و به راستی پیش از تو (پیامبرانی) در میان امّت‌های پیشین فرستادیم» سوره حجر، آیه ۱۰.
  188. «سوگند به خداوند که ما به سوی امّت‌های پیش از تو (نیز پیامبرانی) فرستاده‌ایم امّا شیطان کردار آنان را در چشمشان آراست، پس او در آن روز سرور آنهاست و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره نحل، آیه ۶۳.
  189. «بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمی‌یابی» سوره اسراء، آیه ۷۷.
  190. «و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.
  191. «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.
  192. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شده‌اند؛ آنگاه آنچه به ریشخند می‌گرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۱۰.
  193. «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو می‌کرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) می‌افکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان می‌افکند، از میان برمی‌دارد سپس آیات خود را استوار می‌گرداند و» سوره حج، آیه ۵۲.
  194. «و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست» سوره فرقان، آیه ۲۰.
  195. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  196. «و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیامبران پیش از تو (نیز) دروغگو شمرده شده‌اند و کارها به خداوند بازگردانیده می‌شود» سوره فاطر، آیه ۴.
  197. «و به راستی ما پیامبرانی پیش از تو فرستاده‌ایم که (داستان) برخی از آنان را برای تو گفته‌ایم و برخی دیگر را نگفته‌ایم و سزیده هیچ پیامبری نیست که جز با اذن خداوند آیه‌ای آورد و چون فرمان خداوند در رسد به حق، داوری می‌شود و در آنجا تباه‌اندیشان، زیانکار» سوره غافر، آیه ۷۸.
  198. «به تو چیزی گفته نمی‌شود مگر آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است، بی‌گمان پروردگارت دارای آمرزش و دارای کیفری دردناک است» سوره فصلت، آیه ۴۳.
  199. «و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.
  200. «و از پیامبران ما که پیش از تو فرستاده‌ایم بپرس، آیا به جای (خداوند) بخشنده خدایانی را قرار داده‌ایم که پرستیده شوند؟» سوره زخرف، آیه ۴۵.
  201. «بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمی‌دانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم و من جز بیم‌دهنده‌ای آشکار نیستم» سوره احقاف، آیه ۹.
  202. «و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیامبران پیش از تو (نیز) دروغگو شمرده شده‌اند و کارها به خداوند بازگردانیده می‌شود» سوره فاطر، آیه ۴.
  203. «ما تو را به حق، نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است * و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمرده‌اند» سوره فاطر، آیه ۲۴-۲۵.
  204. «و نوح و ابراهیم را فرستادیم و در فرزندان آنان پیامبری و کتاب (آسمانی) نهادیم آنگاه، برخی از آنان رهیافته‌اند و بسیاری از ایشان بزهکارند * سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان» سوره حدید، آیه ۲۶-۲۷.
  205. «و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست می‌شمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آورد، گفتند» سوره صف، آیه ۶.
  206. «و به آنان کتاب‌هایی نداده بودیم که بیاموزند و پیش از تو برای آنان هیچ بیم‌دهنده‌ای نفرستاده بودیم» سوره سبأ، آیه ۴۴.
  207. «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن می‌گرداند تا نگویید نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹.
  208. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  209. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  210. «و محمد جز فرستاده‌ای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشته‌اند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز می‌گردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمی‌رساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواه» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.
  211. «کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستاده‌ای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانی‌یی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.
  212. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.
  213. «و به راستی پیش از تو (پیامبرانی) در میان امّت‌های پیشین فرستادیم» سوره حجر، آیه ۱۰.
  214. «و به راستی ما پیامبرانی پیش از تو فرستاده‌ایم که (داستان) برخی از آنان را برای تو گفته‌ایم و برخی دیگر را نگفته‌ایم و سزیده هیچ پیامبری نیست که جز با اذن خداوند آیه‌ای آورد و چون فرمان خداوند در رسد به حق، داوری می‌شود و در آنجا تباه‌اندیشان، زیانکار» سوره غافر، آیه ۷۸.
  215. «بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمی‌یابی» سوره اسراء، آیه ۷۷.
  216. «و به آنان کتاب‌هایی نداده بودیم که بیاموزند و پیش از تو برای آنان هیچ بیم‌دهنده‌ای نفرستاده بودیم» سوره سبأ، آیه ۴۴.
  217. «ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن می‌گرداند تا نگویید نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیم‌دهنده‌ای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹.
  218. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  219. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۶۲۶.