←توجه قرآن به سرگذشت آل فرعون
(←مقدمه) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==توجه [[قرآن]] به سرگذشت [[آل فرعون]]== | ==توجه [[قرآن]] به سرگذشت [[آل فرعون]]== | ||
نگاهی به [[آیات]] و [[سورههای قرآن]]، اهتمام فراوانِ [[قرآن]] به [[تبیین]] داستان [[آل فرعون]] از زوایای گوناگون را نشان میدهد. دراحوال دیگرپیامبران، محاجّه آنان با قومشان دیده میشود؛ مانند [[مناظره]] [[ابراهیم]]{{ع}} با [[قوم]] خود {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاء رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ}} <ref>و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتها را به خدایی میگزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری مییابم.و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد.و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم.آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود.هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم.من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم.و قوم او با وی به چالش برخاستند؛ او گفت: آیا با من درباره خداوند چالش میورزید در حالی که مرا راهنمایی کرده است؟ و من از آنچه شریک او قرار میدهید نمیهراسم مگر آنکه پروردگارم چیزی برای من بخواهد؛ پروردگارم به دانایی بر همه چیز چیرگی دارد، آیا پند نمیپذیرید؟و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بهراسم در حالی که خود نمیهراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار دادهاید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند؛ سوره انعام، آیه:74-82. <ref/> و [[محاجه]] [[لوط]]{{ع}} {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلا تَتَّقُونَ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ثُمَّ دَمَّرْنَا الآخَرِينَ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}} <ref>قوم لوط، پیامبران را دروغگو شمردند. (یاد کن) آنگاه را که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟من برای شما پیامبری امینم.پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید.و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمیخواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست. آیا از میان جهانیان با مردان آمیزش میکنید؟و آنچه را از همسرانتان که خدا برایتان آفریده است وا مینهید؛ بلکه گروهی تجاوزکارید.گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست برنداری بیگمان بیرون رانده میشوی. (لوط) گفت: به راستی من از دشمنان (این) کار شمایم. پروردگارا مرا و خانوادهام را از کارهایی که (اینان) میکنند برهان! پس او و همه خانوادهاش را رهاندیم. جز پیرزنی را که در میان بازماندگان (در عذاب) بود.آنگاه دیگران را از میان برداشتیم.و بر آنان بارانی (از عذاب) فرو باریدیم و باران آن بیمیافتگان بد بود.بیگمان در آن نشانهای است و بیشتر آنان مؤمن نبودند.و به راستی پروردگار توست که پیروزمند بخشاینده است؛ سوره شعراء، آیه: | نگاهی به [[آیات]] و [[سورههای قرآن]]، اهتمام فراوانِ [[قرآن]] به [[تبیین]] داستان [[آل فرعون]] از زوایای گوناگون را نشان میدهد. دراحوال دیگرپیامبران، محاجّه آنان با قومشان دیده میشود؛ مانند [[مناظره]] [[ابراهیم]]{{ع}} با [[قوم]] خود {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاء رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ}} <ref>و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتها را به خدایی میگزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری مییابم.و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد.و چون شب بر او چادر افکند ستارهای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمیدارم.آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بیگمان از گروه گمراهان خواهم بود.هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بیزارم.من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آوردهام که آسمانها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم.و قوم او با وی به چالش برخاستند؛ او گفت: آیا با من درباره خداوند چالش میورزید در حالی که مرا راهنمایی کرده است؟ و من از آنچه شریک او قرار میدهید نمیهراسم مگر آنکه پروردگارم چیزی برای من بخواهد؛ پروردگارم به دانایی بر همه چیز چیرگی دارد، آیا پند نمیپذیرید؟و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار میدهید بهراسم در حالی که خود نمیهراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار دادهاید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدامیک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟آنان که ایمان آوردهاند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالودهاند، امن (و آرامش) دارند و رهیافتهاند؛ سوره انعام، آیه:74-82. <ref/> و [[محاجه]] [[لوط]]{{ع}} {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلا تَتَّقُونَ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ثُمَّ دَمَّرْنَا الآخَرِينَ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ}} <ref>قوم لوط، پیامبران را دروغگو شمردند. (یاد کن) آنگاه را که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمیورزید؟من برای شما پیامبری امینم.پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید.و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمیخواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست. آیا از میان جهانیان با مردان آمیزش میکنید؟و آنچه را از همسرانتان که خدا برایتان آفریده است وا مینهید؛ بلکه گروهی تجاوزکارید.گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست برنداری بیگمان بیرون رانده میشوی. (لوط) گفت: به راستی من از دشمنان (این) کار شمایم. پروردگارا مرا و خانوادهام را از کارهایی که (اینان) میکنند برهان! پس او و همه خانوادهاش را رهاندیم. جز پیرزنی را که در میان بازماندگان (در عذاب) بود.آنگاه دیگران را از میان برداشتیم.و بر آنان بارانی (از عذاب) فرو باریدیم و باران آن بیمیافتگان بد بود.بیگمان در آن نشانهای است و بیشتر آنان مؤمن نبودند.و به راستی پروردگار توست که پیروزمند بخشاینده است؛ سوره شعراء، آیه:۱۶۰-۱۷۵. </ref> یا گفتوگوی آنان با سران قومشان، چون [[نوح]]، [[هود]]، [[صالح]] و [[شعیب]]{{عم}} <ref> سوره هود، آیه، ۲۵ـ۹۵؛ سوره اعراف، آیه:۵۹ ـ ۹۳.</ref> یا محاجّه [[ابراهیم]] با [[طاغوت]] زمان خود {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«آیا در (کار) آن کس ننگریستهای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده میکند و میمیراند، او گفت: من (نیز) زنده میدارم و میمیرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا میآورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمیگردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> امّا در محاجّههای [[موسی]] و [[فرعون]]، حضور اطرافیان [[فرعون]] در کنار [[فرعون]]، موضوعیّت ویژه مییابد و از [[اعمال]] و [[سرنوشت]] آنان نیز در مواضع گوناگون سخن میرود. [[دلیل]] موضوعیّت یافتن سرگذشت [[آل فرعون]] در [[قرآن]]، شاید از این رو است که بسیاری از اصول و سنّتهایی که [[خداوند]] در سراسر [[قرآن]]، به صورت کلّی بیان فرموده، در داستان [[آل فرعون]] بهصورت [[عینی]] [[تبیین]] شده؛ چنانکه [[قرآن]]، آنان را [[عبرت]] آیندگان قرار داده است: {{متن قرآن|فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ}}<ref>«و آنان را پیشینه و مثلی برای آیندگان کردیم» سوره زخرف، آیه ۵۶.</ref> [[ابنعاشور]]، علّت تخصیص [[آل فرعون]] را به ذکر در [[قرآن]]، [[سرنوشت]] نهایی آنان دانسته و گفته است: فقط نابودی این [[امّت]] نزد [[اهلکتاب]] روشن است؛ برخلاف [[هلاکت]] عاد و [[ثمود]] که نزد [[عرب]] از [[شهرت]] بیشتری برخوردار بوده؛ از اینرو، سرگذشت آنان مورد توجّه [[قرآن]] قرار گرفته است<ref>التحریر و التنویر، ج ۳، ص ۱۷۵.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی|یوسفی، محمد صادق]]، [[آل فرعون - یوسفی مقدم (مقاله)|مقاله «آل فرعون»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | ||
==[[اخلاق]] و [[رفتار]] [[آل فرعون]]== | ==[[اخلاق]] و [[رفتار]] [[آل فرعون]]== |