آل فرعون در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

فرعون، لقب سلاطین مصر باستان بوده است[۱]. فرعون، اسمی اعجمی[۲] و از ریشه "فرعن" و جمع آن "فراعنه"، به معنای سرکش و تباهکار، لقب هریک از پادشاهان مصر باستان است[۳]

فرعون، مردی بت‌پرست بود و اطرافیانش هم برای تقرب به او بت می‌پرستیدند. چندین بار در دوران حکومت و زمامداری فرعون اطرافیان او، شاهد وقوع عذاب الهی و نزول مشکلات گوناگون بودند و با درخواست موسی، خداوند بلایا را از آنها دور گرداند. ولی با وجود مشاهده این مسائل باز هم در صدد انکار پیامبری موسی برآمدند و با پیوستن به فرعون و چنگ زدن به افکار باطلش همچنان ادامه ‌دهنده راه و پشتیبان حکومت فاسد او بودند.

آل فرعون با وجود اینکه تلاش‌های موسی را برای هدایت این قوم می‌دیدند و بارها با درخواست موسی، خداوند آنان را از عذاب و قحطی و موارد مشابه نجات داده بود باز هم به پیروی از آیین نیاکان خود، آیات خدا را انکار کردند و به وابستگی‌های قبیله‌ای، فکری، تاریخی و اجتماعی خود ادامه دادند[۴].

آل فرعون در قرآن

آل فرعون ۱۳ بار در قرآن آمده که در یک مورد از مأموریت موسی (ع) به سوی آنان و در موارد دیگر از کفر، تکذیب، شکنجه‌گری و در نهایت، عذاب آنان در دنیا، برزخ و آخرت سخن رفته است. با توجّه به گوناگونی معانی آل، مفسّران در گستره شمول آل ‌فرعون بر یک رأی نیستند؛ ولی با توجّه به کارکرد این واژه، گویا مقصود، نزدیکان، پیروان و هم‌فکران وی باشند؛ چنان‌که قارون از بنی‌اسرائیل ـ قوم موسی ـ است ﴿إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ[۵] و در ردیف فرعون، هامان و در حقیقت آل ‌فرعون قرار گرفته ﴿وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ[۶]؛ ﴿إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ[۷] و همسر فرعون، از آل او به شمار نرفته؛ بلکه مَثَل اهل ایمان معرّفی شده است. ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۸].

قرآن از کسانی که برگِرد فرعون، کارگزار و هم رأی وی بوده‌اند، با تعابیر قوم ۲۷ بار، ملا ٔ ۱۳ بار، رکن یک بار، جُند و جنود ۶ بار یاد کرده که با آل ‌فرعون، تقارب مفهومی و مصداقی دارند؛ به طور مثال، انطباق قوم فرعون بر آل ‌فرعون، با کنار هم نهادن آیاتی نظیر ﴿يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ[۹] و ﴿وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ[۱۰] به‌دست می‌آید؛ چنان‌که قرآن، کشتار پسران بنی‌اسرائیل و ستم به آنان را گاهی به فرعون ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ[۱۱]، گاهی به آل ‌فرعون ﴿وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ[۱۲] و گاه به قوم فرعون ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ[۱۳] نسبت داده و ارسال موسی را به سوی فرعون و قوم وی ﴿وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ[۱۴] فرعون و ملأ ﴿ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ[۱۵] و آل ‌فرعون ﴿وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ[۱۶] دانسته است.

در تورات نیز از اطرافیان و کارگزاران فرعون و ستم آنها بر بنی‌اسرائیل و نیز از نزول عذاب و نابودی آنان در رود نیل سخن رفته است[۱۷][۱۸]

توجه قرآن به سرگذشت آل فرعون

نگاهی به آیات و سوره‌های قرآن، اهتمام فراوانِ قرآن به تبیین داستان آل ‌فرعون از زوایای گوناگون را نشان می‌دهد. در احوال دیگر پیامبران، محاجّه ‌آنان با قومشان دیده می‌شود؛ مانند مناظره ابراهیم (ع) با قوم خود ﴿وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاء رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ [۱۹] و محاجه لوط (ع) ﴿كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلا تَتَّقُونَ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ ثُمَّ دَمَّرْنَا الآخَرِينَ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاء مَطَرُ الْمُنذَرِينَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ [۲۰] یا گفت‌وگوی آنان ‌با سران قومشان، چون نوح، هود، صالح و شعیب (ع) [۲۱] یا محاجّه ابراهیم با طاغوت زمان خود ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَاجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رَبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۲۲] امّا در محاجّه‌های موسی و فرعون، حضور اطرافیان فرعون در کنار فرعون، موضوعیّت ویژه می‌یابد و از اعمال و سرنوشت آنان نیز در مواضع گوناگون سخن می‌رود. دلیل موضوعیّت یافتن سرگذشت آل ‌فرعون در قرآن، شاید از این رو است که بسیاری از اصول و سنّت‌هایی که خداوند در سراسر قرآن، به صورت کلّی بیان فرموده، در داستان آل فرعون به‌صورت عینی تبیین شده؛ چنان‌که قرآن، آنان را عبرت آیندگان قرار داده است: ﴿فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ[۲۳] ابن‌عاشور، علّت تخصیص آل فرعون را به ذکر در قرآن، سرنوشت نهایی آنان دانسته و گفته است: فقط نابودی این امّت نزد اهل‌کتاب روشن است؛ برخلاف هلاکت عاد و ثمود که نزد عرب از شهرت بیش‌تری برخوردار بوده؛ از این‌رو، سرگذشت آنان مورد توجّه قرآن قرار گرفته است[۲۴][۲۵]

اخلاق و رفتار آل فرعون

اخلاق زشت و رفتار ناهنجار آل ‌فرعون در قرآن گزارش، و زوایای آن به تفصیل تبیین شده است. و نقش این‌گونه، رفتارها در انحطاط و سرانجامِ شوم این قوم، از علل اهتمام قرآن به بررسی و تبیین اعمال و سرنوشت آنان است. برخی از اوصاف فرعونیان که در قرآن گزارش شده، بدین قرار است:

سوء ادب

این حالت در گفت‌وگوی آنان با پیامبرشان مشهود است: ﴿وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ[۲۶] این سخن به دلیل وصف خداوند به پروردگار موسی و نه پروردگار خودشان، آن هم در حالت خطر، حاکی از سوء ادب آنان است[۲۷].

انکار و عناد

﴿فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ[۲۸]این گروه، به موقعیّت والای موسی و قدرت‌مندی خدای وی نیز معتقد بودند؛ با این حال، در لجاجت با وی کوتاهی نمی‌کردند. نیز ﴿وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ[۲۹].

خودپسندی

﴿فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۳۰] اگر فراوانی و نعمت به آنان می‌رسید، آن را حقّ خود دانسته، نه اینکه از جانب خدا بدانند و می‌گفتند: فراوانی نعمت که هماره در بلاد ما بوده، حقّ ما است و آن را از جانب خدا نمی‌دانستند تا سپاس آن را به جای آورند [۳۱] و هرگاه به ایشان عذاب‌هایی مانند خشک‌سالی نازل می‌شد، موسی و قوم وی را به بد یُمنی متّهم می‌کردند[۳۲]. خداوند در پاسخ آنان می‌فرماید: ﴿ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ خدا است که شومی و برکت می‌آورد و اگر می‌اندیشیدند، خیر یا ایمنی از شر را پیش از وقوع آن می‌طلبیدند [۳۳] و در می‌یافتند امر شومی که به آنان خواهد رسید، همان عِقابی است که بدان وعده داده شده‌اند و خداوند آن را در روز قیامت و نه در دنیا بر سر آنان خواهد آورد [۳۴].

کاخ‌سازی و خوش نشینی

از آیه ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۳۵] برمی‌آید که آل ‌فرعون دارای قصرها و بناهای برافراشته‌ای بودند که خداوند آنها را ویران کرد: ﴿ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۳۶].

اختناق و مبارزه با توحید

﴿وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ[۳۷] کتمان ایمان مؤمن آل ‌فرعون و عزم آل ‌فرعون به قتل موسی، از سخت‌گیری فرعونیان درباره عقاید توحیدی دیگران حکایت دارد [۳۸].

بت پرستی

فرعونیان رها شدن خدایان دروغین را یکی از آثار تبلیغ موسی (ع) برمی‌شمرند و فرعون را به برخورد جدّی با موسی (ع) تحریک می‌کنند: ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ[۳۹].

استضعاف و استکبار

﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۴۰] به گفته برخی، فرعون، بنی‌اسرائیل را می‌آزرد و مملوک خویش می‌کرد و آنان را به گروه‌هایی تقسیم و هر گروه را به کاری برای خود چون بنّایی، زراعت و صناعت وا می‌داشت و افراد ناتوان را به پرداخت جزیه ملزم می‌کرد[۴۱].

قرآن در آیه دیگر گروهی از آل ‌فرعون را مستکبرانی معرّفی کرده که در آتش دوزخند و توانایی برداشتن عذاب از ضعیفان پیرو خود را ندارند: ﴿ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِّنَ النَّارِ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ [۴۲]

شکنجه و نسل‌کشی

﴿وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ[۴۳]. آیات ﴿وَإِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ[۴۴] و ﴿وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ[۴۵] نیز به همین مطلب اشاره دارد. فخررازی درباره زیان‌های ذبح پسران و زنده نگه‌داشتن دختران بنی‌اسرائیل، به مواردی مانند کمی مردان، انقطاع نسل، عذاب روحی مادران و بهره‌گیری جنسی از زن‌های آنان که نهایت ذلّت یک قوم است[۴۶] اشاره می‌کند.

پیمان شکنی

آل ‌فرعون هرگاه گرفتار عذاب می‌شدند، با موسی پیمان می‌بستند که ایمان آورند و بنی‌اسرائیل را رها سازند و چون عذاب از آنان برداشته می‌شد، پیمان می‌شکستند: ﴿ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ [۴۷] و آیه ﴿فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ[۴۸] نیز از پیمان‌شکنی آنان خبر می‌دهد. فعل مضارع در آیات پیشین، به تکرار و استمرار پیمان‌شکنی‌های آنان اشاره دارد.

تهمت

از دیگر رفتار فرعونیان متّهم ساختن موسی به انواع تهمت‌ها است:

  1. تهمت سحر: ﴿ وَقَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ[۴۹]. ملأ فرعون گفتند: موسی جادوگر است: ﴿قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ[۵۰].
  2. تهمت به فساد گری: سران قوم فرعون، موسی (ع) را به افساد در زمین متّهم کردند: ﴿وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ[۵۱] در همین جهت می‌گفتند که موسی قصد دارد مردم را از سرزمینشان بیرون کند: ﴿يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ[۵۲].
  3. شگون زدن: هنگامی‌که آل ‌فرعون بر اثر رفتارشان دچار خشک‌سالی شدند، به موسی و پیروانش شگون بد زدند: ﴿فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۵۳].

استهزا و تکذیب

هنگامی که موسی (ع) با معجزه‌ها نزد فرعونیان آمد، به تمسخر می‌خندیدند: ﴿فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآيَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَضْحَكُونَ[۵۴]، ﴿وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ[۵۵] این سخن، برای نا امید ساختن موسی از ایمان آنان است. کاربرد لفظ "آیه" و نیز تصریح به این نکته که غرض موسی از آوردن نشانه، سحر کردن آنان است نیز استهزای موسی است. نیز ﴿قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ[۵۶]، ﴿ وَقَالُوا يَا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ[۵۷]. [۵۸].

دعوت به آتش

آل فرعون از پیشوایان دعوت‌کننده به آتشند: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ[۵۹] و بسیاری از ضعیفان قوم فرعون، پیروی از چنین پیشوایانی را موجب عذاب خود می‌دانند﴿ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِّنَ النَّارِ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ [۶۰].[۶۱]

سیره و منش آل فرعون

قرآن، سه بار از دأب آل فرعون و پیشینیان آنان سخن گفته است. واژه دأب در اصل، استمرار و اصرار در کاری تا حدّ خستگی است؛ سپس معنای آن به شأن، امر و عادت منتقل شده است[۶۲]. افزون بر اوصاف و اخلاقی که از آل ‌فرعون گذشت، چند رفتار زشت دیگر برای آنان عادتی شده بود که ذکر آن عادت‌ها و فرجام شوم ایشان، درس عبرتی برای کافران و نیز تسکینی برای رسول ‌اکرم (ص) است.

آیات مربوط به ‌دأب آل ‌فرعون، در سوره‌های آل ‌فرعون و انفال آمده و نزول آنها با اوایل تشکیل حکومت اسلامی و وقوع جنگ بدر مقارن است که مسلمانان در ضعف بودند و دشمنان آنان شوکت ظاهری داشتند. در سوره آل‌عمران، پس از اشاره به عِدّه و عُدّه کافران، سخن از دأب آل ‌فرعون رفته است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۶۳] پس از این دو آیه می‌فرماید: ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ[۶۴]. در سوره انفال نیز در دو آیه نزدیک به هم، از دأب آل ‌فرعون سخن رفته است. ﴿ كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَفَرُواْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [۶۵] لفظ ﴿ بِذُنُوبِهِمْ در آیه ﴿كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ[۶۶] که به‌ صورت اسم ظاهر (به جای ضمیر) و جمع آمده، نشان می‌دهد که آل فرعون مرتکب گناهان دیگری نیز شده‌اند؛ در غیر این صورت می‌فرمود: "فأخذهم اللّه به" یا "فأخذهم اللّه بذنبهم" [۶۷][۶۸]

تاثیر سران آل فرعون بر تصمیم گیری‌های فرعون

هنگامی‌که موسی برای انجام مأموریت خود، نزد فرعون می‌آید، بی‌درنگ سخن‌سران قوم فرعون را با یک‌دیگر نقل می‌کند ﴿قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ[۶۹] بی‌آن که از فرعون سخنی به میان آید. گویا آنان در مجلسی مشورتی بوده‌اند تا پس از مشاوره، آن‌چه راتشخیص می‌دهند، به فرعون باز گویند. آن‌چه آنان تشخیص دادند، مهلت موسی و هارون، و گردآوردن ساحران از شهرهای دور و نزدیک بود. ﴿قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ[۷۰][۷۱].

قرآن ‌در جایی دیگر، از مشورت فرعون با سران قوم خود درباره موسی سخن می‌گوید ﴿ قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ [۷۲] و هنگام طرح توطئه کشتن موسی نیز سخن از سرانی است که به این نتیجه رسیده‌اند: ﴿وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ[۷۳][۷۴]

گروه‌های هم‌سو با آل فرعون

کسانی نیز هرچند از آل ‌فرعون نبوده‌اند، به آنان در سرکشی و انکار یاری می‌رساندند. یک گروه، ساحرانی بودند که در حسّاس‌ترین لحظه‌ها، متوجّه خطای خود شده، به خدا ایمان آوردند. ﴿وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ[۷۵]؛ ﴿فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى[۷۶]؛ ﴿ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ [۷۷].

گروه دیگر، بزرگان بنی‌اسرائیل بودند: ﴿فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ[۷۸] به گفته علامه طباطبایی، ضمیر در ﴿ قَوْمِهِ به موسی باز می‌گردد و مقصود از ﴿ ذُرِّيَّةٌ ، قوم موسی و نیز بعضی از ضعفای بنی‌اسرائیل در برابر بزرگان این قوم است؛ هرچند بنی‌اسرائیل، همگی در بند قبطیان بوده‌اند، عادت صاحبان قدرت و ثروت در این گونه موارد، حفظ موقعیّت اجتماعی خود و تقرّب به جبّاران است. بزرگان بنی‌اسرائیل نیز از اظهار ایمان به موسی ناتوان بوده‌اند.

داستان بنی‌اسرائیل در قرآن بهترین گواه برای نشان دادن عدم ایمان شمار بسیاری از مخالفان موسی[۷۹] و پیامبران پس از او در میان بنی‌اسرائیل است؛ چنان‌که قارون نیز با ستم بر قوم موسی و همراهی با آل ‌فرعون وصف شده است: ﴿إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِنْ قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ[۸۰][۸۱]

مؤمن آل فرعون

قرآن در برابر تبیین استکبار و فساد آل فرعون، از مؤمن آل ‌فرعون یاد و سخنان حکمت‌آمیز وی را به تفصیل بیان می‌کند. ﴿ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلاَّ مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلاَّ سَبِيلَ الرَّشَادِ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الأَحْزَابِ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ [۸۲]و ﴿ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ لا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلا فِي الآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ [۸۳]. برخلاف نظر برخی مفسّران، این شخص از قبطیان بوده است، نه از بنی‌اسرائیل [۸۴]؛ چنان که به آل فرعون، با ﴿ يَا قَوْمِ خطاب می‌کند و آنان را دارای ملک و حکومت می‌داند: ﴿يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ[۸۵] با توجّه به اینکه بنی‌اسرائیل در آن زمان از ملک برخوردار نبوده‌اند، گوینده این سخن (مؤمن آل ‌فرعون) نمی‌تواند از قوم بنی‌اسرائیل باشد. قرآن نیز وی را به صراحت ﴿وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ[۸۶] خوانده است.[۸۷]

نفرین موسی بر فرعونیان

استمرار تبه‌کاری آل ‌فرعون، موسی (ع) را واداشت که برای آنان آرزوی نابودی کند. حضرت موسی نخست، بنی‌اسرائیل را امیدوار به نابودی فرعونیان و جانشینی آنان کرد: ﴿قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۸۸] و پس از ناامیدی از هدایت آنان، نفرینشان کرد: ﴿وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ[۸۹].[۹۰] تکرار ﴿ رَبَّنَا در این آیه، بیان‌گر شدّت نفرین موسی (ع) در حقّ آنان است. نفرین موسی و برادرش هارون که دعای وی را آمین می‌گفت [۹۱]، در حقّ فرعونیان مستجاب شد. ﴿قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۹۲] خداوند، موسی (ع) را به بیرون بردن شبانه بنی‌اسرائیل از مصر فرمان داد. فرعون و لشکریانش بامدادان به تعقیب آنان پرداختند و این، مقدّمه نابودی آنان بود [۹۳][۹۴]

عذاب آل فرعون

عذاب در دنیا

﴿وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ[۹۵]؛ ﴿وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ[۹۶]؛ ﴿فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ[۹۷] درباره مقصود آیه از طوفان، اقوال متعدّدی، از جمله باران، سیل شدید[۹۸]، مرگ[۹۹] و طاعون نقل شده است[۱۰۰]. طبری می‌گوید: سخن درست نزد من با توجّه به آن‌چه از ابن‌عبّاس، با استناد به آیه ﴿فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ[۱۰۱] نقل شده، این است: طوفان امری است که آنان را از سوی خدا محاصره کرد و می‌تواند باران شدید یا مرگ پیاپی و سریع باشد. وی در نهایت شواهدی را نقل می‌کند که منظور از طوفان، باران شدید است [۱۰۲]. ملخ نیز محصول آنان را می‌خورد[۱۰۳]. کنه ریز، خون آنان را می‌مکید[۱۰۴] و قورباغه در بستر و ظروف و جامه‌های آنان آشیانه کرده بود[۱۰۵]. نزول خون بر آنان نیز سبب آلودگی آنان شد[۱۰۶] و نیز گفته شده که اگر کسی از آل فرعون، مشتی آب برای نوشیدنی برمی‌گرفت، آب را در دستان خود خون تازه می‌یافت؛ بی‌آن‌که چنین مشکلی برای بنی‌اسرائیل پیش آید[۱۰۷]. تعبیر ﴿ آيَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ، اشاره به تفکیک نشانه‌های مزبور و عدم نزول آنها به صورت هم زمان است [۱۰۸].

نزول پی در پی این امور، الهی بودن و اتّفاقی نبودن آنها را به بنی‌اسرائیل می‌رساند تا آنها را تصادف نپندارند؛ بلکه هشدارهایی جدّی از سوی خدای تعالی بشمارند و با دست برداشتن از لجاجت و انکار، برای آن چه انتظار آن را می‌کشیدند، چاره واقعی بیندیشند؛[۱۰۹] امّا آنان با نزول هر یک از عذاب‌های پنج‌گانه پیشین، از موسی می‌خواستند که دست به دعا بردارد تا عذاب از آنان برطرف شود و چون عذاب از آنان برداشته می‌شد، اعمال تباه خود را از سر می‌گرفتند. ﴿وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ[۱۱۰] [۱۱۱] خداوند بر شدّت عذاب آل ‌فرعون بارها تأکید کرده است: ﴿فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِيَةً[۱۱۲]، ﴿كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ[۱۱۳]. فخررازی دلیل کاربرد واژه أخذ در این آیه را همانندی آل ‌فرعون با سرکشان می‌داند ﴿فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ[۱۱۴] [۱۱۵] نیز ﴿فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ[۱۱۶] و ﴿فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ[۱۱۷] که به گفته علامه طباطبایی، در این دو کلام، اشاره‌ای گویا به عظمت و قدرت الهی در مجازات آل فرعون نهفته شده[۱۱۸] در آیه ﴿فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ[۱۱۹] نواختن تازیانه عذاب، کنایه از عذاب پیاپی و شدید، و تنوینِ عذاب، مفید معنای تفخیم وخارج از وصف بودن آن است[۱۲۰][۱۲۱]

عذاب در برزخ

به جز قوم نوح که به عذاب برزخی آنها اشاره کوتاه شده، ﴿مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا[۱۲۲] یگانه گروهی که در قرآن به صراحت از فعلیّت عذاب برزخی آنان سخن به میان آمده، آل ‌فرعون است: ﴿ فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ [۱۲۳]. در همین آیه، بی‌درنگ به عذاب آخرتی آنان جدا از عذاب برزخی، اشاره شده است. ﴿ سُوءُ الْعَذَابِ در آیه پیشین، یادآور ﴿ سُوءُ الْعَذَابِ در ﴿وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ[۱۲۴] است. بنابر روایتی از امام ‌صادق (ع) آیه ﴿النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ[۱۲۵]، به برزخ مربوط است؛ زیرا در آخرت، صبح و شامی وجود ندارد[۱۲۶][۱۲۷]

عذاب در آخرت

﴿النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ[۱۲۸] هم‌چنین آنان از پیشوایان دعوت کننده به سوی آتش به شمار می‌آیند: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ[۱۲۹] آیات ﴿ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِّنَ النَّارِ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ [۱۳۰] از محاجّه فرعونیان در جهنّم خبر می‌دهد. خداوند در این دنیا غیر از عذاب غرق شدن در دریا، لعنت خود را هم در پی آن قرار داد؛ بلکه لعنت در پی لعنت را نصیب آنان کرد: ﴿وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ[۱۳۱]. علامه طباطبایی در توضیح مقبوح بودن آل ‌فرعون می‌گوید: روز قیامت، یاریِ هیچ یاری کننده‌ای به آنان نمی‌رسد و حالتی را خواهند یافت که نفوس از آنان مشمئز خواهد گردید، و کسی نزدیک آنان نخواهد شد [۱۳۲][۱۳۳]

بنی اسراییل، وارثان آل فرعون

خداوند سرانجام آل ‌فرعون را از باغ‌ها و چشمه‌سارها بیرون راند و گنجینه‌ها و جای‌گاه‌های نیکو و پر از نعمت را از آنان ستاند و بنی‌اسرائیل را وارث آن جای‌گاه‌های نیکو و پرنعمت کرد: ﴿ فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ [۱۳۴][۱۳۵] و خدا، آنان را عبرت و موعظه‌ای برای آیندگان قرار داد: ﴿فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ[۱۳۶][۱۳۷]

منابع

پانویس

  1. معارف و معاریف، ج۴، ص۱۷۱۲.
  2. مفردات، ص۶۳۲.
  3. فرهنگ ابجدی، ص۶۶۱.
  4. کدخدایی، مرضیه السادات، مقاله «آل فرعون»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۵۵-۵۶.
  5. «بی‌گمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنج‌ها چندان دادیم که (حمل) مخزن های آن بر گروه نیرومند هم گرانبار می‌آمد؛ هنگامی که قوم وی بدو گفتند: سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۶.
  6. «و قارون و فرعون و هامان را (نیز) عذاب کردیم و البتّه موسی برای آنان برهان‌ها آورد امّا آنان در آن سرزمین گردن‌کشی پیشه کردند و پیشرو نبودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۹.
  7. «به سوی فرعون و هامان و قارون و آنان گفتند جادوگری بسیار دروغگوست» سوره غافر، آیه ۲۴.
  8. «و خداوند برای مؤمنان، همسر فرعون را مثل زد هنگامی که گفت: پروردگارا! نزد خود در بهشت برای من خانه‌ای بساز و مرا از فرعون و کردارش رهایی بخش و مرا از این قوم ستمگر آسوده گردان» سوره تحریم، آیه ۱۱.
  9. «او در روز رستخیز، پیشاپیش قومش می‌آید و آنان را به دوزخ درمی‌آورد و بد آبشخوری است که بدان درمی‌آیند» سوره هود، آیه ۹۸.
  10. «و (یاد کنید) آنگاه را که دریا را با (ورود) شما شکافتیم پس شما را رهانیدیم و فرعونیان را در حالی که خود می‌نگریستید، غرق کردیم» سوره بقره، آیه ۵۰.
  11. «بی‌گمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دسته‌دسته کرد. دسته‌ای از آنان را به ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را زنده وا می‌نهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.
  12. «و (یاد کنید) آنگاه را که شما را از فرعونیان رهانیدیم که به شما عذابی سخت می‌چشاندند، پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌گذاردند و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود» سوره بقره، آیه ۴۹.
  13. «و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
  14. «و دستت را در گریبان کن تا سپید (و نورانی) بی‌هیچ آسیب (و بیماری) بیرون آید؛ با نه نشانه به سوی فرعون و قومش (روی آور) که آنان قومی نافرمانند» سوره نمل، آیه ۱۲.
  15. «سپس بعد از آنان موسی را با نشانه‌هایمان به سوی فرعون و سرکردگانش برانگیختیم و آنان به آن (نشانه) ها ستم روا داشتند پس بنگر که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۱۰۳.
  16. «و بی‌گمان بیم دادن به فرعونیان نیز رسید» سوره قمر، آیه ۴۱.
  17. کتاب مقدّس، خروج: ۵ تا ۱۴؛ قاموس کتاب، ص ۶۴۹ و ۶۵۰.
  18. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 291-292؛ کدخدایی، مرضیه السادات، مقاله «آل فرعون»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۵۵-۵۶.
  19. و یاد کن که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت‌ها را به خدایی می‌گزینی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری می‌یابم. و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد. و چون شب بر او چادر افکند ستاره‌ای دید گفت: این پروردگار من است اما هنگامی که ناپدید شد گفت: ناپدیدشوندگان را دوست نمی‌دارم. آنگاه چون ماه را تابان دید گفت: این پروردگار من است و چون فرو شد گفت: اگر پروردگارم مرا رهنمایی نکند بی‌گمان از گروه گمراهان خواهم بود. هنگامی که خورشید را درخشان دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگ‌تر است و چون غروب کرد گفت: ای قوم من! من از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بیزارم. من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم. و قوم او با وی به چالش برخاستند؛ او گفت: آیا با من درباره خداوند چالش می‌ورزید در حالی که مرا راهنمایی کرده است؟ و من از آنچه شریک او قرار می‌دهید نمی‌هراسم مگر آنکه پروردگارم چیزی برای من بخواهد؛ پروردگارم به دانایی بر همه چیز چیرگی دارد، آیا پند نمی‌پذیرید؟ و چگونه از آنچه شریک (خداوند) قرار می‌دهید بهراسم در حالی که خود نمی‌هراسید از اینکه چیزی را شریک خداوند قرار داده‌اید که برهانی بر آن بر شما فرو نفرستاده است؛ پس اگر دانایید کدام‌یک از (ما) دو گروه به امن (و آرامش) سزاوارتر است؟ آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند؛ سوره انعام، آیه:۷۴-۸۲.
  20. قوم لوط، پیامبران را دروغگو شمردند. (یاد کن) آنگاه را که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟ من برای شما پیامبری امینم. پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید. و من از شما برای این (پیامبری) پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من جز با پروردگار جهانیان نیست. آیا از میان جهانیان با مردان آمیزش می‌کنید؟ و آنچه را از همسرانتان که خدا برایتان آفریده است وا می‌نهید؛ بلکه گروهی تجاوزکارید. گفتند: ای لوط اگر (از این سخنان) دست برنداری بی‌گمان بیرون رانده می‌شوی. (لوط) گفت: به راستی من از دشمنان (این) کار شمایم. پروردگارا مرا و خانواده‌ام را از کارهایی که (اینان) می‌کنند برهان! پس او و همه خانواده‌اش را رهاندیم. جز پیرزنی را که در میان بازماندگان (در عذاب) بود. آنگاه دیگران را از میان برداشتیم. و بر آنان بارانی (از عذاب) فرو باریدیم و باران آن بیم‌یافتگان بد بود. بی‌گمان در آن نشانه‌ای است و بیشتر آنان مؤمن نبودند. و به راستی پروردگار توست که پیروزمند بخشاینده است؛ سوره شعراء، آیه:۱۶۰-۱۷۵.
  21. سوره هود، آیه، ۲۵ـ۹۵؛ سوره اعراف، آیه:۵۹ ـ ۹۳.
  22. «آیا در (کار) آن کس ننگریسته‌ای که از (غرور) اینکه خداوند به او پادشاهی داده بود با ابراهیم درباره پروردگارش چون و چرا کرد آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده می‌کند و می‌میراند، او گفت: من (نیز) زنده می‌دارم و می‌میرانم، ابراهیم گفت: خداوند آفتاب را از خاور فرا می‌آورد، تو آن را از باختر برآور؛ و آن کافر درماند؛ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.
  23. «و آنان را پیشینه و مثلی برای آیندگان کردیم» سوره زخرف، آیه ۵۶.
  24. التحریر و التنویر، ج ۳، ص ۱۷۵.
  25. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 292.
  26. «و همین که عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: ای موسی! پروردگارت را به پیمانی که با تو دارد برای ما بخوان! اگر این عذاب را از ما بگردانی سوگند می‌خوریم که به تو ایمان می‌آوریم و بنی اسرائیل را با تو گسیل خواهیم داشت» سوره اعراف، آیه ۱۳۴.
  27. الفرقان، ج ۸ و ۹، ص ۲۶۶.
  28. «و چون نشانه‌های ما روشنگرانه نزد آنان رسید گفتند: این جادویی آشکار است و از سر ستم و گردنکشی، با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند پس بنگر که سرانجام (کار) تبهکاران چگونه بود» سوره نمل، آیه ۱۳-۱۴.
  29. «و همین که عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: ای موسی! پروردگارت را به پیمانی که با تو دارد برای ما بخوان! اگر این عذاب را از ما بگردانی سوگند می‌خوریم که به تو ایمان می‌آوریم و بنی اسرائیل را با تو گسیل خواهیم داشت» سوره اعراف، آیه ۱۳۴.
  30. «پس، هرگاه نیکی به آنان روی می‌آورد می‌گفتند این از آن ماست و اگر بلایی به ایشان می‌رسید به موسی و همراهان وی فال بد می‌زدند؛ آگاه باشید که فالشان نزد خداوند است اما بیشتر آنها نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۱۳۱.
  31. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۷۱۹.
  32. کشف‌الاسرار، ج ۳، ص ۷۱۰.
  33. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۷۱۹.
  34. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۷۱۹.
  35. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  36. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۷۱۹.
  37. «و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من، خداوند است و برهان‌ها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟ و اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده می‌دهد بر سرتان خواهد آمد؛ بی‌گمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمی‌کند» سوره غافر، آیه ۲۸.
  38. فرهنگ قرآن، ج ۱، ص ۲۴۵.
  39. «و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
  40. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  41. جامع‌البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۳۸۷.
  42. «و (یاد کن) آن هنگام را که در میان آتش (دوزخ) با هم بگومگو می‌ورزند؛ ناتوان شمرده‌شدگان به گردنکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم پس آیا شما بخشی از آتش (دوزخ) را از ما باز می‌دارید؟ گردنکشان می‌گویند: ما همگان در آنیم، بی‌گمان خداوند میان بندگان داوری کرده است» سوره غافر، آیه ۴۷-۴۸.
  43. «و (یاد کنید) آنگاه را که شما را از فرعونیان رهانیدیم که به شما عذابی سخت می‌چشاندند، پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌گذاردند و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود» سوره بقره، آیه ۴۹.
  44. «و (یاد کن) آنگاه را که شما را از فرعونیان نجات بخشیدیم که عذابی تلخ را به شما می‌چشاندند؛ پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را زنده باز می‌نهادند و در این، برای شما از سوی پروردگارتان آزمونی سترگ بود» سوره اعراف، آیه ۱۴۱.
  45. «و (یاد کن) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید هنگامی که شما را از فرعونیان رهایی داد که عذابی سخت را به شما می‌چشاندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌نهادند و در آن آزمونی سترگ از سوی پروردگارتان بود» سوره ابراهیم، آیه ۶.
  46. التفسیر الکبیر، ج ۱، ص ۶۸.
  47. «و همین که عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: ای موسی! پروردگارت را به پیمانی که با تو دارد برای ما بخوان! اگر این عذاب را از ما بگردانی سوگند می‌خوریم که به تو ایمان می‌آوریم و بنی اسرائیل را با تو گسیل خواهیم داشت و چون آن عذاب را- تا مدتی که باید به آن می‌رسیدند- از آنان می‌گرداندیم باز آنان پیمان‌شکنی می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۳۴-۱۳۵.
  48. «و چون عذاب را از آنان برداشتیم ناگاه پیمان می‌شکستند» سوره زخرف، آیه ۵۰.
  49. «و گفتند: ای جادوگر! پروردگارت را برای ما به عهدی که نزد تو کرده است، بخوان! (تا عذاب را از ما بردارد) که ما رهیاب شده‌ایم» سوره زخرف، آیه ۴۹.
  50. «سرکردگان قوم فرعون گفتند: این (مرد) جادوگری داناست!» سوره اعراف، آیه ۱۰۹.
  51. «و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا می‌نهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بی‌گمان ما بر آنان چیره‌ایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.
  52. «(که) می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور می‌دهید؟» سوره اعراف، آیه ۱۱۰.
  53. «پس، هرگاه نیکی به آنان روی می‌آورد می‌گفتند این از آن ماست و اگر بلایی به ایشان می‌رسید به موسی و همراهان وی فال بد می‌زدند؛ آگاه باشید که فالشان نزد خداوند است اما بیشتر آنها نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۱۳۱.
  54. «و چون نشانه‌های ما را نزد آنان آورد؛ ناگاه آنان از آنها به خنده افتادند» سوره زخرف، آیه ۴۷.
  55. «و می‌گفتند: هر نشانه‌ای برای ما بیاوری که ما را با آن جادو کنی ما به تو ایمان نمی‌آوریم» سوره اعراف، آیه ۱۳۲.
  56. «سرکردگان قوم فرعون گفتند: این (مرد) جادوگری داناست!» سوره اعراف، آیه ۱۰۹.
  57. «و گفتند: ای جادوگر! پروردگارت را برای ما به عهدی که نزد تو کرده است، بخوان! (تا عذاب را از ما بردارد) که ما رهیاب شده‌ایم» سوره زخرف، آیه ۴۹.
  58. المیزان، ج ۸، ص ۲۲۷.
  59. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.
  60. «و (یاد کن) آن هنگام را که در میان آتش (دوزخ) با هم بگومگو می‌ورزند؛ ناتوان شمرده‌شدگان به گردنکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم پس آیا شما بخشی از آتش (دوزخ) را از ما باز می‌دارید؟ گردنکشان می‌گویند: ما همگان در آنیم، بی‌گمان خداوند میان بندگان داوری کرده است» سوره غافر، آیه ۴۷-۴۸.
  61. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 292-295.
  62. جامع‌البیان، مج ۳، ج ۳، ص ۲۵۹.
  63. «بی‌گمان دارایی‌ها و فرزندان کافران هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند هیچ سودی نخواهد داشت و آنانند که هیزم دوزخ‌اند همچون شیوه فرعونیان و پیشینیان آنان که آیات ما را دروغ شمردند و خداوند آنها را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند، سخت کیفر است» سوره آل عمران، آیه ۱۰-۱۱.
  64. «به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ گردتان می‌آورند و این بستر، بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۲.
  65. «(روش اینان) چون روش فرعونیان و کسان پیش از ایشان است که به آیات خداوند کفر ورزیدند و خداوند آنان را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند توانمندی سخت‌کیفر است آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمی‌گرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند و بی‌گمان خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۵۲-۵۳.
  66. «همچون شیوه فرعونیان و پیشینیان آنان که آیات ما را دروغ شمردند و خداوند آنها را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند، سخت کیفر است» سوره آل عمران، آیه ۱۱.
  67. راهنما، ج ۲، ص ۳۴۱.
  68. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 295-296.
  69. «سرکردگان قوم فرعون گفتند: این (مرد) جادوگری داناست!» سوره اعراف، آیه ۱۰۹.
  70. «سرکردگان قوم فرعون گفتند: این (مرد) جادوگری داناست! (که) می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور می‌دهید؟ (و به فرعون) گفتند: او و برادرش را باز دار و گردآورندگانی را به شهرها (دنبال جادوگران) بفرست؛ تا هر جادوگر دانایی را نزد تو آورند» سوره اعراف، آیه ۱۰۹-۱۱۲.
  71. المیزان، ج ۸، ص ۲۱۴.
  72. «(فرعون) به سرکردگان پیرامون خویش گفت: بی‌گمان این (مرد) جادوگری داناست بر آن است که شما را با جادوی خویش از سرزمینتان بیرون براند پس چه نظر می‌دهید؟» سوره شعراء، آیه ۳۴-۳۵.
  73. «و مردی از دورترین جای شهر شتابان آمد؛ گفت: ای موسی! سرکردگان (شهر) در کار تو همدل شده‌اند تا تو را بکشند پس (از شهر) بیرون رو که من از خیرخواهان توام» سوره قصص، آیه ۲۰.
  74. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 296.
  75. «و جادوگران به سجده در افتادند گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم» سوره اعراف، آیه ۱۲۰-۱۲۱.
  76. «آنگاه جادوگران از سجده ناگزیر شدند؛ گفتند ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم» سوره طه، آیه ۷۰.
  77. «پس جادوگران به سجده درافتادند گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم» سوره شعراء، آیه ۴۶-۴۷.
  78. «اما هیچ کس (سخن) موسی را باور نکرد جز فرزندانی از قوم وی، (آن هم) با ترس آنکه فرعون و سرکردگانشان آنان را به بلا افکنند و بی‌گمان فرعون در (سر) زمین (مصر) بلند پروازی کرد و او به راستی از گزافکاران بود» سوره یونس، آیه ۸۳.
  79. المیزان، ج ۱۰، ص ۱۱۲.
  80. «بی‌گمان قارون از قوم موسی بود و در برابر آنان سرکشی کرد و ما بدو از گنج‌ها چندان دادیم که (حمل) مخزن های آن بر گروه نیرومند هم گرانبار می‌آمد؛ هنگامی که قوم وی بدو گفتند: سرخوشی پیشه مکن که خداوند سرخوشان را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۶.
  81. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 296.
  82. و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من، خداوند است و برهان‌ها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟ و اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده می‌دهد بر سرتان خواهد آمد؛ بی‌گمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمی‌کند. ای قوم من! امروز فرمانروایی از آن شماست در حالی که در این سرزمین چیرگی دارید پس اگر عذاب خداوند بر سرمان بیاید چه کسی ما را یاری خواهد داد؟ فرعون گفت:جز چیزی را که خود (صلاح) می‌بینم به شما نشان نمی‌دهم و شما را جز به راه رستگاری رهنمون نمی‌شوم! و آنکه ایمان آورده بود گفت:ای قوم من! من بر شما از (حال و روزی) مانند روز (نابودی) دسته‌ها (ی کفر) بیم دارم. مانند شیوه (ای که با) قوم نوح و عاد و ثمود و آنان که پس از ایشان بودند (به کار رفت) و خداوند با بندگان سر ستم ندارد. و ای قوم من! من بر شما از روز فراخوانی یکدیگر بیم دارم. روزی که پشت‌کنان روی می‌گردانید؛ در برابر خداوند، شما را پناهی نیست و هر که را خداوند گمراه گذارد رهنمونی ندارد. و بی‌گمان پیش‌تر یوسف برای شما برهان‌ها (ی روشن) آورد اما شما از آنچه برایتان آورده بود همچنان در شک بودید تا چون درگذشت گفتید که پس از وی هرگز خداوند پیامبری نخواهد فرستاد؛ بدین‌گونه خداوند کسی را که گزافکاری بدگمان است در گمراهی می‌نهد؛ سوره غافر، آیه: 28-34
  83. و آنکه مؤمن (آل فرعون) بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه رستگاری رهنمون شوم. ای قوم من! زندگی این جهان، تنها بهره‌ای (اندک) است و جهان واپسین است که سرای ماندگاری است. کسانی که گناهی کنند جز همانند آن کیفر نمی‌بینند و کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند چه مرد چه زن به بهشت درمی‌آیند؛ در آن بی‌حساب (و شمار) روزی داده می‌شوند. و ای قوم من! چگونه است که (من) شما را به رهایی فرا می‌خوانم و (شما) مرا به آتش (دوزخ) فرا می‌خوانید؟ مرا فرا می‌خوانید که به خداوند کفر بورزم و چیزی را که به آن دانشی ندارم شریک او قرار دهم در حالی که من شما را به آن پیروزمند آمرزنده فرا می‌خوانم. ناگزیر آنچه مرا بدان فرا می‌خوانید در این جهان و جهان واپسین (توان اجابت) دعایی ندارد و بازگشت ما (تنها) به سوی خداوند است و گزافکاران دمساز آتشند. پس به زودی آنچه به شما می‌گویم به یاد خواهید آورد و کار خود را به خداوند وا می‌گذارم که خداوند بی‌گمان به (حال) بندگان خویش بیناست؛ سوره غافر، آیه: 38-44.
  84. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۸۱۱.
  85. «ای قوم من! امروز فرمانروایی از آن شماست در حالی که در این سرزمین چیرگی دارید پس اگر عذاب خداوند بر سرمان بیاید چه کسی ما را یاری خواهد داد؟ فرعون گفت: جز چیزی را که خود (صلاح) می‌بینم به شما نشان نمی‌دهم و شما را جز به راه رستگاری رهنمون نمی‌شوم!» سوره غافر، آیه ۲۹.
  86. «و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من، خداوند است و برهان‌ها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟ و اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده می‌دهد بر سرتان خواهد آمد؛ بی‌گمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمی‌کند» سوره غافر، آیه ۲۸.
  87. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 296-297.
  88. «گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیده‌ایم، (موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.
  89. «و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و سرکردگانش آراستگی و دارایی‌هایی در زندگانی دنیا بخشیدی که سرانجام (مردم را) از راه تو بیراه می‌گردانند؛ پروردگارا! دارایی‌هایشان را نابود و دل‌هاشان را در بند کن چندان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۸۸.
  90. کشف‌الاسرار، ج ۳، ص ۷۱۲.
  91. مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۱۹۶.
  92. «فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  93. مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۹۸.
  94. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 297.
  95. «و ما فرعونیان را به خشکسالی‌ها و کاستی فرآورده‌ها دچار کردیم باشد که در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۱۳۰.
  96. «و هیچ نشانه‌ای به آنان نشان ندادیم مگر آنکه از همانندش بزرگ‌تر بود و آنان را با عذاب فرو گرفتیم باشد که بازگردند» سوره زخرف، آیه ۴۸.
  97. «ما هم بر آنان سیلاب و ملخ و شپش و وزغ و خون را به گونه نشانه‌هایی روشن فرستادیم باز سرکشی ورزیدند و قومی گناهکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۳۳.
  98. مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۱۹.
  99. جامع‌البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۴۱.
  100. جامع‌البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۴۲.
  101. «آنگاه، بلایی از سوی پروردگارت بدان رسید و آنان در خواب بودند» سوره قلم، آیه ۱۹.
  102. جامع‌البیان، مج ۶، ج ۹، ص ۴۴ و ۴۵.
  103. الفرقان، ج ۸ و ۹، ص ۲۶۳.
  104. الفرقان، ج ۸ و ۹، ص ۲۶۳.
  105. ماوردی، ج ۲، ص ۲۵۲.
  106. فرهنگ قرآن، ج ۱، ص ۲۴۶.
  107. ماوردی، ج ۲، ص ۲۵۲ و ۲۵۳.
  108. ماوردی، ج ۲، ص ۲۵۳.
  109. المیزان، ج ۸، ص ۲۲۷.
  110. «و همین که عذاب بر آنان فرود آمد، گفتند: ای موسی! پروردگارت را به پیمانی که با تو دارد برای ما بخوان! اگر این عذاب را از ما بگردانی سوگند می‌خوریم که به تو ایمان می‌آوریم و بنی اسرائیل را با تو گسیل خواهیم داشت» سوره اعراف، آیه ۱۳۴.
  111. المیزان، ج ۸، ص ۲۲۷.
  112. «با پیامبر پروردگارشان نافرمانی کردند آنگاه (خداوند) آنان را با کیفری بسیار سخت فرو گرفت» سوره حاقه، آیه ۱۰.
  113. «آنان همه نشانه‌های ما را دروغ شمردند پس، آنان را چون فرو گرفتن پیروزمندی توانا فرو گرفتیم» سوره قمر، آیه ۴۲.
  114. «بنابراین او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و به دریا افکندیم پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بود» سوره قصص، آیه ۴۰.
  115. التفسیرالکبیر، ج ۲۴، ص ۲۵۴.
  116. «پس او و سپاهش را فرو گرفتیم، آن‌گاه او را که سزاوار سرزنش بود در دریا افکندیم» سوره ذاریات، آیه ۴۰.
  117. «فرعون با سپاهیانش در پی آنان افتاد و از دریا آنچه (بایست) آنها را فرا می‌پوشاند، فرا پوشاند» سوره طه، آیه ۷۸.
  118. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۸ و ج ۱۴، ص ۱۸۴.
  119. «سرانجام پروردگارت بر (سر) آنان تازیانه عذاب فرو کشید،» سوره فجر، آیه ۱۳.
  120. المیزان، ج ۲۰، ص ۲۸۱.
  121. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 297-298.
  122. «آنان را برای گناهشان، غرق کردند و به درون آتش راندند و در برابر خداوند برای خویش یاوری نیافتند» سوره نوح، آیه ۲۵.
  123. «آنگاه خداوند او را از گزند نیرنگ‌هایی که می‌ورزیدند نگاه داشت و زشتی عذاب، فرعونیان را فرا گرفت آتش (دوزخ) که سپیده‌دمان و پایان روز بر آن عرضه می‌شوند و روزی که رستخیز برپا شود (گفته خواهد شد) فرعونیان را به (درون) سخت‌ترین عذاب درآورید!» سوره غافر، آیه ۴۵-۴۶.
  124. «و (یاد کنید) آنگاه را که شما را از فرعونیان رهانیدیم که به شما عذابی سخت می‌چشاندند، پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده می‌گذاردند و در آن از سوی پروردگارتان برای شما آزمونی سترگ بود» سوره بقره، آیه ۴۹.
  125. «آتش (دوزخ) که سپیده‌دمان و پایان روز بر آن عرضه می‌شوند و روزی که رستخیز برپا شود (گفته خواهد شد) فرعونیان را به (درون) سخت‌ترین عذاب درآورید!» سوره غافر، آیه ۴۶.
  126. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۸۱۸.
  127. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 299.
  128. «آتش (دوزخ) که سپیده‌دمان و پایان روز بر آن عرضه می‌شوند و روزی که رستخیز برپا شود (گفته خواهد شد) فرعونیان را به (درون) سخت‌ترین عذاب درآورید!» سوره غافر، آیه ۴۶.
  129. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیم که (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند و روز رستخیز یاری نخواهند شد» سوره قصص، آیه ۴۱.
  130. «و (یاد کن) آن هنگام را که در میان آتش (دوزخ) با هم بگومگو می‌ورزند؛ ناتوان شمرده‌شدگان به گردنکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم پس آیا شما بخشی از آتش (دوزخ) را از ما باز می‌دارید؟ گردنکشان می‌گویند: ما همگان در آنیم، بی‌گمان خداوند میان بندگان داوری کرده است» سوره غافر، آیه ۴۷-۴۸.
  131. «و در این جهان، لعنتی بدرقه آنان کردیم و در روز رستخیز، آنان از زشت چهرگانند» سوره قصص، آیه ۴۲.
  132. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۹.
  133. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 299.
  134. «آنگاه آنان را از بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارها و از (کنار) گنج‌ها و جایگاهی ارزشمند که داشتند بیرون راندیم چنین بود و ما آنها را به بنی اسرائیل وانهادیم» سوره شعراء، آیه ۵۷-۵۹.
  135. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۰۰.
  136. «و آنان را پیشینه و مثلی برای آیندگان کردیم» سوره زخرف، آیه ۵۶.
  137. یوسفی، محمد صادق، مقاله «آل فرعون»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱، ص 299.