هدایت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'طی' به 'طی')
خط ۳۸: خط ۳۸:
===[[هدایت تکوینی]] و [[هدایت تشریعی]]===
===[[هدایت تکوینی]] و [[هدایت تشریعی]]===
* هدایت از منظر دیگر به دو قسم تقسیم می‌‌شود:
* هدایت از منظر دیگر به دو قسم تقسیم می‌‌شود:
# [[هدایت تکوینی]]: همان [[سرشت]] و [[فطرت]] و غریزه‌ای است که [[خداوند]] در همه موجودات قرار داده که [[راه تعیین]] شدۀ خود را [[طی]] ‌‌کنند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. [[انسان]] علاوه بر [[هدایت تکوینی]] عام، دارای [[هدایت تکوینی]] خاص نیز هست چراکه به [[انسان]] [[عقل]] داده شده تا [[حسن و قبح]]، نفع و ضرر و [[خیر و شر]] را تمییز دهد و به [[هدف]] و کمال خود برسد<ref>ر.ک: [[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]]، ص؟؟؟؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۷۰.</ref>.
# [[هدایت تکوینی]]: همان [[سرشت]] و [[فطرت]] و غریزه‌ای است که [[خداوند]] در همه موجودات قرار داده که [[راه تعیین]] شدۀ خود را طی ‌‌کنند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. [[انسان]] علاوه بر [[هدایت تکوینی]] عام، دارای [[هدایت تکوینی]] خاص نیز هست چراکه به [[انسان]] [[عقل]] داده شده تا [[حسن و قبح]]، نفع و ضرر و [[خیر و شر]] را تمییز دهد و به [[هدف]] و کمال خود برسد<ref>ر.ک: [[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]]، ص؟؟؟؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۷۰.</ref>.
# [[هدایت تشریعی]]: هدایت از [[طریق وحی]] و [[ابلاغ]] [[دستورات الهی]] توسط انبیاست. این هدایت به معنای ارائۀ طریق و نشان دادن راه است: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]]، ص؟؟؟؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>
# [[هدایت تشریعی]]: هدایت از [[طریق وحی]] و [[ابلاغ]] [[دستورات الهی]] توسط انبیاست. این هدایت به معنای ارائۀ طریق و نشان دادن راه است: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید صدرالدین صفوی|صفوی، سید صدرالدین]]، [[هدایت در قرآن (مقاله)|هدایت در قرآن]]، ص؟؟؟؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص؟؟؟.</ref>
* [[هدایت تکوینی]] همه آفریدگان را در بر می‌گیرد؛ اما [[هدایت تشریعی]] ویژه [[انسان]] است. [[هدایت تکوینی]]، [[فعل خداوند]] است از این رو هیچ موجودی از آن سر پیچی نمی‌کند و به مقصدش می‌رسد. اما [[هدایت تشریعی]]، مربوط به فعل [[انسان]] است که می‌تواند آن را نپذیرد و به مقصد نرسد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۶۹.</ref>.
* [[هدایت تکوینی]] همه آفریدگان را در بر می‌گیرد؛ اما [[هدایت تشریعی]] ویژه [[انسان]] است. [[هدایت تکوینی]]، [[فعل خداوند]] است از این رو هیچ موجودی از آن سر پیچی نمی‌کند و به مقصدش می‌رسد. اما [[هدایت تشریعی]]، مربوط به فعل [[انسان]] است که می‌تواند آن را نپذیرد و به مقصد نرسد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۶۹.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۱۴


این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل هدایت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی هدایت

  • هدایت به معنای راهنمایی، ارشاد، نشان دادن راه درست برای رسیدن به مقصد یا به مقصد رساندن همراه با نرمی و لطف است[۱] و در اصطلاح دینی، به معنای مشخص کردن کمال مناسب یک شی‌ء و نشان دادن راه رسیدن به آن است[۲].

اقسام هدایت

هدایت عامه و هدایت خاصه

  1. هدایت عامه: هدایت همه مخلوقات که به سه طریق فطری، عقلی و وحیانی صورت می‌‌گیرد و هر کدام نیز شاخه‌های فرعی دیگری دارند: هدایت فطری یعنی راهنمایی انسان جهت تأمین نیازهای مادی و معنوی، بدین ‏صورت که خداوند ضروری‏ ترین معارف مورد نیاز انسان را به صورت فطری در نهاد او قرار داده تا خوب و بد، خیر و شرّ و حق و باطل را تشخیص دهد: ﴿وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[۳]. هدایت عقلی هم یعنی بهره‌گیری از قدرت اندیشه، برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و دست‏یابی به کمالات انسانی[۴].
  2. هدایت خاصه: هدایتی که شامل پیامبران، اوصیای آنان و پیروان خاص آنها می‌شود. این هدایت پاداش کسانی است که هدایت عام خداوند را قبول کرده و فطرت و عقل خود را با پیمودن مسیر حق بارور ساخته اند[۵].

هدایت تکوینی و هدایت تشریعی

  • هدایت از منظر دیگر به دو قسم تقسیم می‌‌شود:
  1. هدایت تکوینی: همان سرشت و فطرت و غریزه‌ای است که خداوند در همه موجودات قرار داده که راه تعیین شدۀ خود را طی ‌‌کنند: ﴿قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى[۶]. انسان علاوه بر هدایت تکوینی عام، دارای هدایت تکوینی خاص نیز هست چراکه به انسان عقل داده شده تا حسن و قبح، نفع و ضرر و خیر و شر را تمییز دهد و به هدف و کمال خود برسد[۷].
  2. هدایت تشریعی: هدایت از طریق وحی و ابلاغ دستورات الهی توسط انبیاست. این هدایت به معنای ارائۀ طریق و نشان دادن راه است: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا[۸].[۹]
  1. انسان با هدایت تکوینی تنها به فهم کلیاتی از حقایق جهان دست می‌یابد و این کلیات، نیازهای انسان را برآورده نمی‌سازد و او به جزئیات تفصیلی محتاج است که تنها در سایه هدایت تشریعی فراهم می‌شود.
  2. انسان موجودی اجتماعی است و برای جلوگیری از اختلاف و درگیری در ارتباط با همنوعانش به قوانین جامع و کامل نیاز دارد؛ اما عقل انسان به تنهایی نمی‌تواند چنین قوانینی را وضع کند.
  3. آشنایی با بدی‌ها و خوبی‌ها برای ترغیب انسان به درستکاری کافی نیست؛ بلکه ابزارهایی برای تشویق و ترغیب لازم است و این ابزارها همان انذارها و تبشیرهای وحیانی‌اند که در سایۀ هدایت تشریعی فراهم می‌آیند[۱۱].

هدایت امت

قرآن کتاب هدایت

آثار و نشانه‌های هدایت

  • کسی که هدایت شده باشد دارای آثار و نشانه‌هایی است که عبارت‌اند از:
  1. یکتاپرستی: ﴿قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ[۱۶].
  2. آرامش: ﴿فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۱۷].
  3. تسلیم امر الهی: ﴿وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ[۱۸].
  4. تقوا: ﴿وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ[۱۹].
  5. خشیت: ﴿وَ أَهْدِيَكَ إِلىَ‏ رَبِّكَ فَتَخْشىَ‏[۲۰].
  6. رستگاری: ﴿أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۲۱].
  7. صبر: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ[۲۲]؛ ﴿أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ[۲۳].
  8. مراقبه نفس: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ[۲۴].[۲۵]

تلازم امامت و هدایت

ویژگی‌های هادی

وجود هادی در هر دوره

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج ۴، ص ۷۸؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفرادت، ص ۸۳۵؛ ابن فارس، مقاییس اللغه، ج ۶، ص۴۲، «هدی»؛ مفردات الفاظ القرآن ماده: ه د ی.
  2. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۵۰؛ محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۹۸.
  3. «و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۷ ـ ۸
  4. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲.
  5. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، گونه‌شناسی هدایت الهی در قرآن و حدیث، ش ۶۴، ص ۳ـ ۲۲؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۹۹.
  6. «گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.
  7. ر.ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن، ص؟؟؟؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۷۰.
  8. «ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
  9. ر.ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن، ص؟؟؟؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  10. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶۹.
  11. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶۹.
  12. ﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
  13. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  14. مانند: سوره بقره، آیه: ۲- ۵.
  15. ر.ک: صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن، ص؟؟؟.
  16. «بگو: من از پرستیدن کسانی که شما به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید باز داشته شده‌ام؛ بگو: از خواسته‌های (نفسانی) شما پیروی نمی‌کنم که در آن صورت به راستی گمراه گردیده‌ام و از رهیافتگان نخواهم بود» سوره انعام، آیه ۵۶.
  17. «کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۳۸.
  18. «هر چند كه اين امر جز بر هدايت ‏يافتگان دشوار مى ‏نمود». سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  19. «و (خداوند) بر رهیافتگی آنان که رهیافته‌اند می‌افزاید و به آنان پارسایی (در خور) شان را ارزانی می‌دارد» سوره محمد، آیه ۱۷.
  20. سوره نازعات، آیه:۱۹.
  21. «آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیده‌اند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.
  22. «و بی‌گمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی دارایی‌ها و کسان و فرآورده‌ها می‌آزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.
  23. «بر آنان از پروردگارشان درودها و بخشایشی است و آنانند که رهیافته‌اند» سوره بقره، آیه ۱۵۷.
  24. «ای مؤمنان! خویش را دریابید! چون رهیاب شده باشید آن کس که گمراه است به شما زیان نمی‌رساند» سوره مائده، آیه ۱۰۵.
  25. صفوی، سید صدرالدین، هدایت در قرآن، ص؟؟؟.
  26. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  27. «و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.
  28. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۴۴؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.
  29. «لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ بِالنَّهَار»؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۴.
  30. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ص؟؟؟.