جز
جایگزینی متن - 'کف' به 'کف'
(صفحهای تازه حاوی «==واژهشناسی== *بت تندیسی است که بتپرستان به اشکال گوناگون مانند انسان...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'کف' به 'کف') |
||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
*[[بتپرستان]] [[ابراهیم]]{{ع}} را [[مجرم]] شناختند و به اتفاق برای [[حمایت]] از بتهایشان {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ}}<ref>«گفتند: اگر میخواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید» سوره انبیاء، آیه ۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ}}<ref>«گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.</ref> به [[سوزاندن]] وی [[رأی]] دادند: {{متن قرآن|قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ}}<ref>«گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.</ref>، ازاینرو حصاری [[عظیم]] فراهم آورده، به گردآوری هیزم پرداختند<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ الکافی، ج ۸، ص ۲۸۵، ۳۷۱.</ref>، آنگاه هیزمها را در بنای یاد شده انباشته، آنها را [[آتش]] زدند و چون توان نزدیک شدن به [[آتش]] نبود<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.</ref> [[ابراهیم]] را دست بسته<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴ ـ ۲۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰.</ref> در منجنیق نهاده<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴، ۲۸۵؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.</ref>، به درون [[آتش]] افکندند؛ ولی [[آتش]] به [[فرمان خدا]] سرد و [[سلامت]] شد: {{متن قرآن|قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}<ref>«گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref> و او از سوختن [[رهایی]] یافت: {{متن قرآن| فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ }}<ref>«خداوند او را از آتش رهانید» سوره عنکبوت، آیه ۲۴.</ref>. این رخداد چنان [[حجت]] آشکاری بر [[حقانیت]] [[توحید]] و بطلان [[بتپرستی]] بود که [[نمرود]] بیاختیار به [[ستایش]] خدای [[ابراهیم]] پرداخته، گفت: اگر کسی خدایی برمیگزیند باید مانند خدای [[ابراهیم]] برگزیند و [[آزر]] که تا این زمان به [[لجاجت]] خویش در برابر [[ابراهیم]]{{ع}} ادامه داده بود وی را که در میان [[آتش]] سالم دید گفت: ای [[ابراهیم]] خدای تو خوب خدایی است<ref>تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref>. به این ترتیب [[مقاومت]] [[بتپرستان]] در برابر ابراهیم{{ع}} مایه زیان بیشتر: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref> و [[پستی]] آنان شد:{{متن قرآن|فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ}}<ref>«و خواستند نیرنگی در کار او کنند اما ما آنان را فروتر نهادیم» سوره صافات، آیه ۹۸.</ref>. | *[[بتپرستان]] [[ابراهیم]]{{ع}} را [[مجرم]] شناختند و به اتفاق برای [[حمایت]] از بتهایشان {{متن قرآن|قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ}}<ref>«گفتند: اگر میخواهید کاری کنید ، او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید» سوره انبیاء، آیه ۶۸.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ}}<ref>«گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.</ref> به [[سوزاندن]] وی [[رأی]] دادند: {{متن قرآن|قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ}}<ref>«گفتند: برآوردهای (پر آتش) برایش بسازید و او را در آتش افکنید» سوره صافات، آیه ۹۷.</ref>، ازاینرو حصاری [[عظیم]] فراهم آورده، به گردآوری هیزم پرداختند<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ الکافی، ج ۸، ص ۲۸۵، ۳۷۱.</ref>، آنگاه هیزمها را در بنای یاد شده انباشته، آنها را [[آتش]] زدند و چون توان نزدیک شدن به [[آتش]] نبود<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۷۱؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.</ref> [[ابراهیم]] را دست بسته<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴ ـ ۲۸۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۰.</ref> در منجنیق نهاده<ref>الکافی، ج ۸، ص ۲۸۴، ۲۸۵؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۸۷.</ref>، به درون [[آتش]] افکندند؛ ولی [[آتش]] به [[فرمان خدا]] سرد و [[سلامت]] شد: {{متن قرآن|قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}<ref>«گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بیگزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref> و او از سوختن [[رهایی]] یافت: {{متن قرآن| فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ }}<ref>«خداوند او را از آتش رهانید» سوره عنکبوت، آیه ۲۴.</ref>. این رخداد چنان [[حجت]] آشکاری بر [[حقانیت]] [[توحید]] و بطلان [[بتپرستی]] بود که [[نمرود]] بیاختیار به [[ستایش]] خدای [[ابراهیم]] پرداخته، گفت: اگر کسی خدایی برمیگزیند باید مانند خدای [[ابراهیم]] برگزیند و [[آزر]] که تا این زمان به [[لجاجت]] خویش در برابر [[ابراهیم]]{{ع}} ادامه داده بود وی را که در میان [[آتش]] سالم دید گفت: ای [[ابراهیم]] خدای تو خوب خدایی است<ref>تفسیر ابنکثیر، ج ۳، ص ۱۹۳.</ref>. به این ترتیب [[مقاومت]] [[بتپرستان]] در برابر ابراهیم{{ع}} مایه زیان بیشتر: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref> و [[پستی]] آنان شد:{{متن قرآن|فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ}}<ref>«و خواستند نیرنگی در کار او کنند اما ما آنان را فروتر نهادیم» سوره صافات، آیه ۹۸.</ref>. | ||
===[[پیامبر اسلام]]{{صل}}=== | ===[[پیامبر اسلام]]{{صل}}=== | ||
*[[اعراب]] نیز با دور شدن از [[دین حنیف]] به بهانههای گوناگون به [[بتپرستی]] روی آورده<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷ ـ ۷۹؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.</ref>، با سوت کشیدن و | *[[اعراب]] نیز با دور شدن از [[دین حنیف]] به بهانههای گوناگون به [[بتپرستی]] روی آورده<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۷۷ ـ ۷۹؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۹۱.</ref>، با سوت کشیدن و کف زدن در کنار [[کعبه]] به [[پرستش]] بتها میپرداختند. {{متن قرآن|وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«و نماز آنان نزد خانه (ی کعبه) جز سوت کشیدن و کف زدن نبود پس عذاب را برای کفری که میورزیدید بچشید!» سوره انفال، آیه ۳۵.</ref> هر [[قبیله]] از [[قبایل عرب]] که بتهای پنجگانه [[قوم نوح]] به آنان منتقل شده بود<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ الدرالمنثور، ج ۸، ص ۲۹۳.</ref> برای خود بتی [[برگزیده]] بود<ref> لسانالعرب، ج ۷، ص ۴۲۴.</ref> که به آن منتسب میشد و برای [[فرزندان]] خود نامهایی برگرفته از [[اسامی]] بتها، همچون عبدالعزی و [[عبد]] [[منات]] [[انتخاب]] میکرد<ref>بلوغالارب، ج ۲، ص ۲۰۲ ـ ۲۰۳؛ التحریر والتنویر، ج ۹، ص ۲۱۴.</ref>. [[بت]] چوبی<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۷؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۲.</ref> عُزّی مخصوص [[قریش]] بود و [[لات]] از آنِ [[طایفه]] ثقیف و [[منات]] مخصوص [[اوس]] و [[خزرج]] بود<ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۸۳، ۸۵؛ نمونه، ج ۱۶، ص ۲۴۶.</ref> و افزون بر آن اهالی [[مکه]] بتهایی به نامهای [[هبل]]، [[نائله]]، [[اساف]] داشتند<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۷.</ref>؛ نیز سنگهایی در اطراف [[کعبه]] [[نصب]] کرده بودند که شکل و صورت خاصی نداشت و آنها را "نُصُب" مینامیدند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۲۴۴؛ الدرالمنثور، ج ۳، ص ۱۵.</ref>. برخی گفتهاند: [[مشرکان]] [[عرب]] دو [[بت]] دیگر نیز به نام [[جبت و طاغوت]] داشتند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۹۲؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۵۶۳ ـ ۵۶۴؛ نمونه، ج ۳، ص ۴۱۶ ـ ۴۱۹.</ref>. شمار بتهای کوچک و بزرگ در [[مکه]] بالغ بر ۳۶۰ [[بت]] میشد<ref>التحریروالتنویر، ج ۶، ص ۹۵؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.</ref> و در هر خانهای بتی قرار داشت که [[پرستش]] میشد و هنگام آغاز [[سفر]] و پایان آن، ابتدا برای استلام به سراغ [[بت]] میرفتند <ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.</ref>. | ||
*[[بتپرستان]] برای بتها [[خادمان]] مخصوص میگماردند<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۸.</ref>. آنان در مقابل بتها حیوانهایی [[قربانی]] میکردند و [[خون]] [[قربانی]] را بر آنها میمالیدند و با این عمل خویش [[سعی]] در دفع امراضی نظیر برص و [[جذام]] و جنزدگی از خود و به ویژه [[کودکان]] خویش داشتند<ref>التحریر والتنویر، ج ۶، ص ۹۵.</ref>. آنها حتی بخشی از [[اموال]] خود را برای بتها قرار داده: {{متن قرآن|وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ}}<ref>«و از آنچه روزیشان کردهایم برای چیزهایی که نمیدانند (چیست) بهرهای مینهند؛ سوگند به خداوند که از آنچه برمیبافتید از شما پرسیده خواهد شد» سوره نحل، آیه ۵۶.</ref> قسمتی از شتران و چارپایان و بخشی از زراعت خود را در راه بتها صرف میکردند و میگفتند: {{متن قرآن|هَذَا لِشُرَكَائِنَا}}<ref>« این برای بتان ما» سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref> این سهم ویژه [[خادمان]] و متولیان [[بت]] و بتخانه ومراسم [[قربانی]] و استفاده خودشان بود<ref>تفسیر المنار، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref>، در حالی که سهم [[خدا]] را به [[کودکان]] و [[مهمانان]] میدادند، افزون بر آن، سهم [[بت]] را بر سهم [[خدا]] ترجیح میدادند و اگر سهم بتها آسیب میدید از سهم [[خدا]] برای آنها صرف میکردند و برخی از [[بت پرستان]] به [[تبعیت]] از نیاکانشان استفاده از چهار نوع حیوان اهلی را به خاطر بتها [[حرام]] کرده بودند<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۴.</ref> و در واقع آنها را [[نذر]] بتها میکردند<ref>نمونه، ج ۵، ص ۱۰۴.</ref>، افزون بر اینها گاهی حتی فرزندانشان را برای بتها [[قربانی]] و به آن [[افتخار]] میکردند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ}}<ref>«و بدینگونه در نظر بسیاری از مشرکان، شریکان آنان کشتن فرزندانشان را آراسته جلوه دادند تا آنان را نابود کنند و دینشان را بر آنان مشتبه گردانند و اگر خداوند میخواست چنین نمیکردند پس آنان را با آنچه دروغ میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۳۷.</ref>. [[پیامبر اسلام]] که از طرف [[پروردگار]] با بیّنه و دلیلی روشن برای [[هدایت]] [[انسانها]] [[مبعوث]] شده بود: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم » سوره انعام، آیه ۵۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref> در برابر [[بتپرستان]] [[قیام]] کرد. آن [[حضرت]] ضمن افشای ماهیّت بتها {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و چون از ایشان بپرسی: آسمانها و زمین را که آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند بگو: پس آیا آنچه را به جای خداوند به پرستش میخوانید دیدهاید؟ اگر خداوند گزندی برای من بخواهد آیا آنان گزند او را از من میگردانند؟ یا اگر بخشایشی برای من بخواهد، میتوانند بخشایش او را باز دارند؟ بگو: خداوند مرا بس؛ توکّلکنندگان تنها بر او توکّل دارند» سوره زمر، آیه ۳۸.</ref> [[بتپرستی]] را [[نکوهش]] کرد و [[بتپرست]] را چون کسی دانست که با | *[[بتپرستان]] برای بتها [[خادمان]] مخصوص میگماردند<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج ۱۴، ص ۳۵۸.</ref>. آنان در مقابل بتها حیوانهایی [[قربانی]] میکردند و [[خون]] [[قربانی]] را بر آنها میمالیدند و با این عمل خویش [[سعی]] در دفع امراضی نظیر برص و [[جذام]] و جنزدگی از خود و به ویژه [[کودکان]] خویش داشتند<ref>التحریر والتنویر، ج ۶، ص ۹۵.</ref>. آنها حتی بخشی از [[اموال]] خود را برای بتها قرار داده: {{متن قرآن|وَيَجْعَلُونَ لِمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ}}<ref>«و از آنچه روزیشان کردهایم برای چیزهایی که نمیدانند (چیست) بهرهای مینهند؛ سوگند به خداوند که از آنچه برمیبافتید از شما پرسیده خواهد شد» سوره نحل، آیه ۵۶.</ref> قسمتی از شتران و چارپایان و بخشی از زراعت خود را در راه بتها صرف میکردند و میگفتند: {{متن قرآن|هَذَا لِشُرَكَائِنَا}}<ref>« این برای بتان ما» سوره انعام، آیه ۱۳۶.</ref> این سهم ویژه [[خادمان]] و متولیان [[بت]] و بتخانه ومراسم [[قربانی]] و استفاده خودشان بود<ref>تفسیر المنار، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref>، در حالی که سهم [[خدا]] را به [[کودکان]] و [[مهمانان]] میدادند، افزون بر آن، سهم [[بت]] را بر سهم [[خدا]] ترجیح میدادند و اگر سهم بتها آسیب میدید از سهم [[خدا]] برای آنها صرف میکردند و برخی از [[بت پرستان]] به [[تبعیت]] از نیاکانشان استفاده از چهار نوع حیوان اهلی را به خاطر بتها [[حرام]] کرده بودند<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۴.</ref> و در واقع آنها را [[نذر]] بتها میکردند<ref>نمونه، ج ۵، ص ۱۰۴.</ref>، افزون بر اینها گاهی حتی فرزندانشان را برای بتها [[قربانی]] و به آن [[افتخار]] میکردند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ}}<ref>«و بدینگونه در نظر بسیاری از مشرکان، شریکان آنان کشتن فرزندانشان را آراسته جلوه دادند تا آنان را نابود کنند و دینشان را بر آنان مشتبه گردانند و اگر خداوند میخواست چنین نمیکردند پس آنان را با آنچه دروغ میبافند واگذار» سوره انعام، آیه ۱۳۷.</ref>. [[پیامبر اسلام]] که از طرف [[پروردگار]] با بیّنه و دلیلی روشن برای [[هدایت]] [[انسانها]] [[مبعوث]] شده بود: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم » سوره انعام، آیه ۵۷.</ref> و نیز {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref> در برابر [[بتپرستان]] [[قیام]] کرد. آن [[حضرت]] ضمن افشای ماهیّت بتها {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref>«و چون از ایشان بپرسی: آسمانها و زمین را که آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند بگو: پس آیا آنچه را به جای خداوند به پرستش میخوانید دیدهاید؟ اگر خداوند گزندی برای من بخواهد آیا آنان گزند او را از من میگردانند؟ یا اگر بخشایشی برای من بخواهد، میتوانند بخشایش او را باز دارند؟ بگو: خداوند مرا بس؛ توکّلکنندگان تنها بر او توکّل دارند» سوره زمر، آیه ۳۸.</ref> [[بتپرستی]] را [[نکوهش]] کرد و [[بتپرست]] را چون کسی دانست که با کف باز آب را به دهان میبرد {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) میخوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمیدهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب میگشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمیرسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref> یا مانند کسی که در بیابان راه را گم کرده و [[قادر]] بر تصمیمگیری هم نیست:<ref>جامعالبیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳۰۶ ـ ۳۰۷.</ref>{{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند و پس از آنکه خداوند ما را راهنمایی کرده است به (عقاید) گذشته خود بازگردانده شویم؟ چونان کسی که شیطانها او را در زمین، سرگشته و سرگردان کردهاند در حالی که او را همراهانی است که به راهیابی فرا میخوانندش که نزد ما بیا؛ بگو: تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و فرمان یافتهایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> بدینسان وی از [[بتپرستی]] [[بیزاری]] جست {{متن قرآن|قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها او خدایی یگانه است و من از شرکی که میورزید بیزارم» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref> و نیز {{متن قرآن|لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ}}<ref>«آنچه شما میپرستید، نمیپرستم» سوره کافرون، آیه ۲.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ}}<ref>«و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم» سوره کافرون، آیه ۴.</ref> و [[بتپرستان]] را از [[عذاب الهی]] برحذر داشت {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا}}<ref>«و بیگمان به شهری در آمدهاند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمیدیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۲.</ref> و بیپناهی و [[یاور]] نداشتن آنان را در برابر [[غضب الهی]] متذکر شد. {{متن قرآن|إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلا }}<ref>«به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۲-۴۳.</ref> در همین راستا [[خدای سبحان]] به [[پیامبر]]{{صل}} میفرماید: [[شک]] و تردیدی در مورد چیزی که اینها میپرستند به خود راه مده [در [[امدادهای الهی]] و [[شکست]] [[قوم]] [[بت]] پرست [[ستمگر]] تردید نداشته باش]، زیرا اینان از همان راهی میروند که گروهی از پیشینیان رفتند و همان چیزی را میپرستند که نیاکانشان از قبل میپرستیدند، بنابراین سرنوشتی بهتر از آنان نخواهند داشت. ما حتما نصیب و سهم آنها را بدون کم و کاست از [[مجازات]] و [[عذاب]] خواهیم داد، چنان که اگر به راه [[حق]] باز گردند نصیب آنها از [[پاداش]] ما محفوظ است: {{متن قرآن|فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلَاءِ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِيبَهُمْ غَيْرَ مَنْقُوصٍ}}<ref>«پس، از آنچه آنان میپرستند در گمان مباش؛ جز به همان روش که پدرانشان پیش از این، (بتها را) میپرستیدهاند پرستش نمیکنند و ما بهره آنان را به ایشان ناکاسته خواهیم داد» سوره هود، آیه ۱۰۹.</ref>. [[بتپرستان]] [[عرب]] که از [[یگانهپرستی]] و [[توحید]] متنفر بودند: {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ}}<ref>«و چون خداوند را به یکتایی یاد کنند دلهای آنان که به رستخیز ایمان ندارند میرمد و چون جز او را (که به پرستش گرفتهاند) نام برند ناگهان شاد میشوند» سوره زمر، آیه ۴۵.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا}}<ref>«و بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (آیات قرآنی) را درنیابند و در گوشهایشان سنگینی (نهادهایم) و هنگامی که در قرآن پروردگارت را به تنهایی یاد کنی با رمیدگی واپس میگریزند» سوره اسراء، آیه ۴۶.</ref> از [[قطع]] ارتباطشان با بتها [[هراس]] داشتند و میپنداشتند اگر [[بتپرستی]] را رها کنند [[قحطی]] و سختیهای دیگر آنها را فرا میگیرد<ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۲۷.</ref>، ازاینرو ابتدا گفتند: {{متن قرآن|أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ}}<ref>«آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است» سوره ص، آیه ۵.</ref><ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۵، ص ۲۱۱.</ref> سپس با [[مسخره کردن]] [[پیامبر اسلام]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمیگیرند (و میگویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.</ref> و [[اتهام]] [[جادوگری]] و [[دروغگویی]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و چون آیات روشن ما را برای آنان بخوانند میگویند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند باز دارد و گفتند: این جز دروغی برساخته نیست؛ کافران درباره حقّ- هنگامی که نزد ایشان آمد- گفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره سبأ، آیه ۴۳.</ref> و [[شاعری]] و دیوانگی {{متن قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref>«آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref>. و نیز کاهن بودن<ref>روضالجنان، ج۱۲، ص۲۳۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۰، ص ۲۲۱.</ref> به رویارویی با وی برخاستند و از [[تاریخ]] درس [[عبرت]] نگرفته {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا}}<ref>«و بیگمان به شهری در آمدهاند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمیدیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را خدای خویش گرفته است؟ و آیا تو بر او مراقب میتوانی بود؟» سوره فرقان، آیه ۴۳.</ref>، بدون هیچگونه [[دلیل]] یا داشتن [[علم]] و [[آگاهی]] {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمیآید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست میگویید هر برهانی دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست» سوره حج، آیه ۷۱.</ref> و با بیتوجهی به [[ربوبیّت الهی]] و [[جایگاه]] [[انسانی]] خویش بر [[باطل]] خویش پافشاری میکردند <ref>نمونه، ج ۱۹، ص ۵۲۵.</ref> {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و به جای خداوند چیزی را (به پرستش) مخوان که نه تو را سودی میرساند و نه زیانی، اگر چنین کنی آنگاه بیگمان از ستمگرانی» سوره یونس، آیه ۱۰۶.</ref> و به [[پیامبر]]{{صل}} گفتند: کیفرهایی که ما را به آنها [[تهدید]] میکنی زودتر بیاور. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: آنچه شما درباره آن [[عجله]] میکنید به دست من نیست و چنانچه به دست من بود کار میان من و شما خاتمه مییافت؛ ولی بدانید [[خداوند]] از همه کس بهتر [[ستمکاران]] را میشناسد: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است بگو: اگر آنچه به شتاب میجویید نزد من میبود میان من و میان شما کار به پایان میرسید و خداوند به ستمگران داناتر است» سوره انعام، آیه ۵۷-۵۸.</ref> یا از وی خواستند [[بت]] بپرستد: {{متن قرآن|قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ}}<ref>«بگو ای نادانان! آیا به من فرمان میدهید که جز خداوند را بپرستم؟» سوره زمر، آیه ۶۴.</ref> آنان با [[ظهور]] نشانههای [[پیروزی]] [[توحید]] از [[پیامبر]] خواستند با آنها [[سازش]] کند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۶۷.</ref> و [[پرستش]] بتها را اجازه دهد و حتی با توجه به [[روحیه]] استکباری خویش {{متن قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ}}<ref>«آنان چنان بودند که چون به آنها میگفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند و میگفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.</ref> [[سعی]] در بازگرداندن [[مسلمانان]] از [[آیین اسلام]] به سوی [[بتپرستی]] داشتند {{متن قرآن| وَعَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ أَجَعَلَ الآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ وَانطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلاَّ اخْتِلاقٌ أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ}}<ref> و از اینکه بیمدهندهای از خودشان به سراغشان آمد شگفتی کردند و کافران گفتند: این جادوگری بسیار دروغگوست.آیا (همه) خدایان را خدایی یگانه کرده است؟ بیگمان این چیزی شگفت است.و سرکردگان آنان راه افتادند (و به همراهان خود گفتند): بروید و در (پرستش) خدایان خود شکیبا باشید که این چیزی است که (از شما) میخواهند.ما چنین چیزی در آیین واپسین نشنیدیم، این جز دروغبافی نیست.آیا از میان ما قرآن (تنها) بر او نازل شده است؟ باری آنان از یادکرد من در تردیدند یا هنوز عذاب مرا نچشیدهاند؛ سوره ص، آیه: ۴-۸.</ref>؛ امّا [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با اعلام عدم امکان [[سازش]] با [[بتپرستان]]: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: ای مردم! اگر در دین من شک دارید پس (بدانید که) من کسانی را که به جای خداوند میپرستید نمیپرستم ولی خداوندی را میپرستم که جان شما را میستاند و فرمان یافتهام که از مؤمنان باشم» سوره یونس، آیه ۱۰۴.</ref> و اینکه این عدم [[سازش]] همیشگی است و [[دین]] امری قراردادی نیست که پیشنهاد شود که یک سال ما بر اساس [[عقیده]] شما عمل میکنیم و یک سال هم شما به [[عقیده]] ما عمل کنید<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۸۴۰ ـ ۸۴۱.</ref>، بلکه حقیقتی است که همگان باید [[مطیع]] آن باشند {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ وَلا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref> بگو: ای کافران!آنچه شما میپرستید، نمیپرستم.و شما پرستشگران پرستیده من نیستید.و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم.و شما (هم) پرستشگران پرستیده من نیستید.دین شما از شما و دین من از من ؛ سوره کافرون، آیه: ۱-۶.</ref>، با تمام توان در جهت [[مبارزه]] با [[بتپرستی]] کوشید و سرانجام در روز [[فتح]] [[مکّه]] با [[پیروزی]] وارد [[مسجدالحرام]] شد و در حالی که بتها را سرنگون میساخت به امر [[خدا]] فرمود: {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref>«و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بیگمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref><ref>نورالثقلین، ج ۴، ص ۲۳۵.</ref> | ||
====احتجاجهای [[پیامبر اسلام]] با [[بت پرستان]]==== | ====احتجاجهای [[پیامبر اسلام]] با [[بت پرستان]]==== | ||
*[[پیامبر اسلام]] در طول [[مبارزه]] خود با [[بتپرستی]] همواره تلاش میکرد با احتجاجهای روشن بطلان [[پرستش]] [[بت]] را [[آشکار]] ساخته، [[بتپرستان]] را به سوی [[توحید]] [[هدایت]] کند که به برخی از آنها اشاره میشود: | *[[پیامبر اسلام]] در طول [[مبارزه]] خود با [[بتپرستی]] همواره تلاش میکرد با احتجاجهای روشن بطلان [[پرستش]] [[بت]] را [[آشکار]] ساخته، [[بتپرستان]] را به سوی [[توحید]] [[هدایت]] کند که به برخی از آنها اشاره میشود: |