زینب بنت جحش در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت'
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص')
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت')
خط ۳۱: خط ۳۱:
*[[زینب]] بسیار [[نماز]] می‌خواند و [[روزه]] می‌گرفت و خیاطی ورزیده و کارآمد بود و از درآمد حاصله در [[راه خدا]] [[صدقه]] می‌داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۲.</ref>. [[نقل]] شده است که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} با [[همسران]] خود نشسته بود و خطاب به آنان فرمود: "از میان شما آن کس که دستش از دیگران بلندتر است شتابان‌تر به من خواهد پیوست"<ref>{{متن حدیث|أَسْرَعُكُنَّ لِحَاقاً بِي أَطْوَلُكُنَّ يَداً}}؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. از [[عایشه]] [[همسر پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده است که پس از این فرموده [[حضرت]]، هرگاه در خانه‌های هم جمع می‌شدیم کنار دیوار می‌ایستادیم و دست‌هایمان را دراز می‌کردیم و اندازه می‌گرفتیم. این کار همواره انجام می‌شد تا آنکه [[زینب بنت جحش]] که خدایش [[رحمت]] کند از [[دنیا]] رفت. او بانویی نسبتاً کوتاه قامت بود و از ما بلند قامت‌تر نبود. پس دانستیم که مقصود [[خاتم انبیا]]{{صل}} از بلندی دست، فراوانی [[صدقه دادن]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵-۸۶؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. آورده‌اند که [[عمر بن خطاب]] برای او دوازده‌هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفته بود. زمانی که این [[پول]] را برای او فرستادند، فوراً همه را بین [[فقرا]] و بینوایان [[مدینه]] تقسیم کرد. چون این خبر به [[عمر]] رسید به در [[خانه]] [[زینب]] رفت و گفت که این [[پول]]، خرجی سال اوست. سپس هزار درهم دیگر به او داد که هزینه خود کند. [[زینب]] این [[پول]] را نیز به [[یتیمان]] و [[مستمندان]] بخشید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۷.</ref>.
*[[زینب]] بسیار [[نماز]] می‌خواند و [[روزه]] می‌گرفت و خیاطی ورزیده و کارآمد بود و از درآمد حاصله در [[راه خدا]] [[صدقه]] می‌داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۲.</ref>. [[نقل]] شده است که روزی [[رسول خدا]]{{صل}} با [[همسران]] خود نشسته بود و خطاب به آنان فرمود: "از میان شما آن کس که دستش از دیگران بلندتر است شتابان‌تر به من خواهد پیوست"<ref>{{متن حدیث|أَسْرَعُكُنَّ لِحَاقاً بِي أَطْوَلُكُنَّ يَداً}}؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. از [[عایشه]] [[همسر پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده است که پس از این فرموده [[حضرت]]، هرگاه در خانه‌های هم جمع می‌شدیم کنار دیوار می‌ایستادیم و دست‌هایمان را دراز می‌کردیم و اندازه می‌گرفتیم. این کار همواره انجام می‌شد تا آنکه [[زینب بنت جحش]] که خدایش [[رحمت]] کند از [[دنیا]] رفت. او بانویی نسبتاً کوتاه قامت بود و از ما بلند قامت‌تر نبود. پس دانستیم که مقصود [[خاتم انبیا]]{{صل}} از بلندی دست، فراوانی [[صدقه دادن]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵-۸۶؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. آورده‌اند که [[عمر بن خطاب]] برای او دوازده‌هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفته بود. زمانی که این [[پول]] را برای او فرستادند، فوراً همه را بین [[فقرا]] و بینوایان [[مدینه]] تقسیم کرد. چون این خبر به [[عمر]] رسید به در [[خانه]] [[زینب]] رفت و گفت که این [[پول]]، خرجی سال اوست. سپس هزار درهم دیگر به او داد که هزینه خود کند. [[زینب]] این [[پول]] را نیز به [[یتیمان]] و [[مستمندان]] بخشید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۷.</ref>.
*با این حال او از [[عیوب]] و نواقص [[اخلاقی]] مبرا نبوده است. گفته‌اند که در جریان [[نفقه]] خواستن [[زنان پیامبر]]{{صل}}، وی سخنانی گفت که خاطر [[رسول خدا]]{{صل}} را آزرد. او به آن [[حضرت]] گفت: "تو [[رسول]] خدایی و حال آنکه [[عدالت]] نمی‌ورزی"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. سپس او و به [[نقلی]] [[حفصه بنت عمر بن خطاب]] ادامه داد: "اگر طلاقمان دهی، [[امید]] است از [[قوم]] خود کفوهایی بیابیم"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. این سخنان، [[ناراحتی]] و تأثر شدید [[حضرت]] را در پی داشت؛ طوری که مدتی از [[زنان]] خود کناره گرفت؛ تا اینکه [[آیات]] نخست [[سوره تحریم]] نازل شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۲.</ref>.
*با این حال او از [[عیوب]] و نواقص [[اخلاقی]] مبرا نبوده است. گفته‌اند که در جریان [[نفقه]] خواستن [[زنان پیامبر]]{{صل}}، وی سخنانی گفت که خاطر [[رسول خدا]]{{صل}} را آزرد. او به آن [[حضرت]] گفت: "تو [[رسول]] خدایی و حال آنکه [[عدالت]] نمی‌ورزی"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. سپس او و به [[نقلی]] [[حفصه بنت عمر بن خطاب]] ادامه داد: "اگر طلاقمان دهی، [[امید]] است از [[قوم]] خود کفوهایی بیابیم"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. این سخنان، [[ناراحتی]] و تأثر شدید [[حضرت]] را در پی داشت؛ طوری که مدتی از [[زنان]] خود کناره گرفت؛ تا اینکه [[آیات]] نخست [[سوره تحریم]] نازل شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۲.</ref>.
*[[نقل]] کرده‌اند که او و [[سوده بنت زمعه]]، تنها [[زنان پیامبر]]{{صل}} بودند که در [[حجة الوداع]] [[شرکت]] نکردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۴۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶۵.</ref>. از دیگر جاهایی که نام او در [[تاریخ]] مطرح شده، وقایع ایام [[بیماری]] [[رسول]] خداست. وی زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} در بستر [[بیماری]]، قلم و دوات طلب کرد به [[عمر]] و اطرافیانش [[عتاب]] کرد که گوش فرا دهید. مگر نمی‌خواهید [[وصیت]] و [[عهد]] [[رسول‌الله]] را به جا آورید؟ چرا از [[دستور]] آن [[حضرت]] [[سرپیچی]] می‌کنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸-۱۸۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|زینب بنت جحش]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۳-۳۹۵.</ref>.
*[[نقل]] کرده‌اند که او و [[سوده بنت زمعه]]، تنها [[زنان پیامبر]]{{صل}} بودند که در [[حجة الوداع]] شرکت نکردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۴۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶۵.</ref>. از دیگر جاهایی که نام او در [[تاریخ]] مطرح شده، وقایع ایام [[بیماری]] [[رسول]] خداست. وی زمانی که [[پیامبر]]{{صل}} در بستر [[بیماری]]، قلم و دوات طلب کرد به [[عمر]] و اطرافیانش [[عتاب]] کرد که گوش فرا دهید. مگر نمی‌خواهید [[وصیت]] و [[عهد]] [[رسول‌الله]] را به جا آورید؟ چرا از [[دستور]] آن [[حضرت]] [[سرپیچی]] می‌کنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸-۱۸۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|زینب بنت جحش]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۳-۳۹۵.</ref>.


==[[وفات]]==
==[[وفات]]==
۲۱۸٬۸۷۸

ویرایش