علت غیبت امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان'
جز (جایگزینی متن - '،[[' به '، [[')
جز (جایگزینی متن - 'پنهان' به 'پنهان')
خط ۳۴: خط ۳۴:
بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۰۲.</ref>.
بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۴.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۰۲.</ref>.
===عهده‌دار نبودن [[بیعت]] [[حاکمان]]===
===عهده‌دار نبودن [[بیعت]] [[حاکمان]]===
*[[امیرمؤمنان]]{{ع}} در روایتی می‌فرمایند: "هنگامی‌ که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[بیعت]] احدی بر گردن او نیست و به این [[دلیل]] است که ولادتش [[پنهان]] است و شخص او [[غایب]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَ يَغِيبُ شَخْصُهُ}}؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۱۹.</ref>.
*[[امیرمؤمنان]]{{ع}} در روایتی می‌فرمایند: "هنگامی‌ که [[قائم]] ما [[قیام]] کند، [[بیعت]] احدی بر گردن او نیست و به این [[دلیل]] است که ولادتش پنهان است و شخص او [[غایب]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَ يَغِيبُ شَخْصُهُ}}؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۱۹.</ref>.
*برخی [[روایات]] دیگر اشاره دارند که [[اهل بیت]]{{عم}}[[بیعت]] [[حاکم]] [[ظالم]] زمان را به‌عهده داشتند، ولی [[امام عصر]]{{ع}}  که برنامه [[گسترش عدالت]] در سراسر [[جهان]] را دارد، هیچ بیعتی از [[حاکمان ظالم]] به عهده ندارد.
*برخی [[روایات]] دیگر اشاره دارند که [[اهل بیت]]{{عم}}[[بیعت]] [[حاکم]] [[ظالم]] زمان را به‌عهده داشتند، ولی [[امام عصر]]{{ع}}  که برنامه [[گسترش عدالت]] در سراسر [[جهان]] را دارد، هیچ بیعتی از [[حاکمان ظالم]] به عهده ندارد.
*در توقیعی از [[امام زمان]] آمده است: "هیچ‌ کدام از [[پدران]] من نبوده، مگر این که به [[بیعت طاغوت]] زمانشان به عهده وی بوده است (به جهت اینکه ایشان به [[تقیه]] [[مأمور]] بوده‌اند)، ولی من وقتی [[قیام]] کنم، [[بیعت]] هیچ یک از [[طواغیت]] به عهده‌ام نیست"<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي}}بحارالأنوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۰۳.</ref>.
*در توقیعی از [[امام زمان]] آمده است: "هیچ‌ کدام از [[پدران]] من نبوده، مگر این که به [[بیعت طاغوت]] زمانشان به عهده وی بوده است (به جهت اینکه ایشان به [[تقیه]] [[مأمور]] بوده‌اند)، ولی من وقتی [[قیام]] کنم، [[بیعت]] هیچ یک از [[طواغیت]] به عهده‌ام نیست"<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي إِلَّا وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي}}بحارالأنوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۲۰۳.</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
*پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت اشاره شود، لازم یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در [[روایات]] انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد، این است که [[پنهان‌‏زیستی]] آخرین [[ذخیره الهی]]، به طور قطع از [[اسرار]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. [[حقیقت]] سرّ بودن این امر را [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} چنین بیان فرموده است: "ای [[جابر]]! همانا این امر، امری است از امر [[خداوند]] سبحانه و تعالی و سرّی است از سرّ [[خدا]] که بر [[بندگان]] او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار [[تردید]] نشوی. همانا [[شک]] درباره [[خدا]] [[کفر]] است"<ref>{{عربی|" يَا جَابِرُ إِنَ‏ هَذَا أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سِرٌّ مِنْ‏ سِرِّ اللَّهِ‏ عِلْمُهُ‏ مَطْوِيٌ‏ عَنْ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِيَّاكَ‏ وَ الشَّكَ‏ فِيهِ‏ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ كُفْرٌ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۷</ref>.  
*پیش از آن‏که به برخی حکمت‏‌ها و علت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت اشاره شود، لازم یادآوری است در بررسی‌‏هایی که در [[روایات]] انجام شده است، نخستین نکته‌‏ای که در این‌‏باره به چشم می‌‏خورد، این است که [[پنهان‌‏زیستی]] آخرین [[ذخیره الهی]]، به طور قطع از [[اسرار]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. [[حقیقت]] سرّ بودن این امر را [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} چنین بیان فرموده است: "ای [[جابر]]! همانا این امر، امری است از امر [[خداوند]] سبحانه و تعالی و سرّی است از سرّ [[خدا]] که بر [[بندگان]] او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار [[تردید]] نشوی. همانا [[شک]] درباره [[خدا]] [[کفر]] است"<ref>{{عربی|" يَا جَابِرُ إِنَ‏ هَذَا أَمْرٌ مِنْ‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ سِرٌّ مِنْ‏ سِرِّ اللَّهِ‏ عِلْمُهُ‏ مَطْوِيٌ‏ عَنْ‏ عِبَادِ اللَّهِ‏ إِيَّاكَ‏ وَ الشَّكَ‏ فِيهِ‏ فَإِنَ‏ الشَّكَ‏ فِي‏ أَمْرِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ كُفْرٌ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص ۲۸۷</ref>.  
*بی‌‏گمان این [[حکمت]]، اساسی‌‏ترین [[دلیل]] بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی [[شیعیان]]، همواره این پرسش را مطرح می‏‌کردند، در سخنان [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} به برخی حکمت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.
*بی‌‏گمان این [[حکمت]]، اساسی‌‏ترین [[دلیل]] بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آن‏جا که برخی [[شیعیان]]، همواره این پرسش را مطرح می‏‌کردند، در سخنان [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} به برخی حکمت‏‌های ظاهری [[غیبت]] آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم.
#'''برای حفظ [[جان]] آن حضرت‏:''' در بررسی [[روایات]] مربوط به [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ می‌‏یابیم یکی از حکمت‏‌های ظاهری [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏، [[امان]] ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و [[ستمگران]] است<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۴۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]]، ابتدای فصل پنجم، چنین نگاشته است: "هیچ علتی جز [[بیم]] حضرت از کشته شدن خویش، مانع [[ظهور]] وی نیست. اگر این‏گونه نباشد، [[نهان]] بودن در پس پرده [[غیبت]] برایش روا نخواهد بود. آن [[محبوب]] دل‏ها، دشواری‏‌ها و [[آزار]] و اذیت را [[تحمل]] می‏‌کند؛ زیرا [[مقام]] و [[جایگاه]] والای [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} به سبب [[تحمل]] [[رنج]] و دشواری‌‏های بزرگ آنان در [[راه خدا]] بوده است. البته این نه بدان معنا است که آن حضرت، از [[شهادت]] و کشته شدن در [[راه خدا]] هراس دارد؛ بلکه آن حضرت، چون آخرین [[ذخیره الهی]] در [[زمین]] است و آن [[حاکمیت]] فراگیر و جهانی که در تمام [[ادیان]] وعده داده شده است، فقط به دست او تحقق می‌‏یابد؛ بنابراین بر [[خداوند]] سبحانه و تعالی است که به هر وسیله ممکن، او را تا روز [[موعود]] [[حفاظت]] نماید و [[حکمت الهی]] نیز بر [[پنهان‌‏زیستی]] او تعلق گرفته است. شبیه این [[پنهان‌‏زیستی]] با ویژگی‏‌های خاص خود درباره برخی از پیامبران- هنگامی که بر [[جان]] خویش [[بیم]] داشتند- اتفاق افتاده بود که می‌‏توان به [[پنهان]] شدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[شعب ابی طالب]] و نیز در [[غار حرا]] در برخی زمان‏‌ها اشاره کرد. می‏‌دانیم هیچ دلیلی برای چنین [[پنهان]] ‏شدنی نبود، مگر [[ترس]] از ضررهایی که آن حضرت را تهدید می‏‌کرد.
#'''برای حفظ [[جان]] آن حضرت‏:''' در بررسی [[روایات]] مربوط به [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ می‌‏یابیم یکی از حکمت‏‌های ظاهری [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏، [[امان]] ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و [[ستمگران]] است<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۴۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]]، ابتدای فصل پنجم، چنین نگاشته است: "هیچ علتی جز [[بیم]] حضرت از کشته شدن خویش، مانع [[ظهور]] وی نیست. اگر این‏گونه نباشد، [[نهان]] بودن در پس پرده [[غیبت]] برایش روا نخواهد بود. آن [[محبوب]] دل‏ها، دشواری‏‌ها و [[آزار]] و اذیت را [[تحمل]] می‏‌کند؛ زیرا [[مقام]] و [[جایگاه]] والای [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} به سبب [[تحمل]] [[رنج]] و دشواری‌‏های بزرگ آنان در [[راه خدا]] بوده است. البته این نه بدان معنا است که آن حضرت، از [[شهادت]] و کشته شدن در [[راه خدا]] هراس دارد؛ بلکه آن حضرت، چون آخرین [[ذخیره الهی]] در [[زمین]] است و آن [[حاکمیت]] فراگیر و جهانی که در تمام [[ادیان]] وعده داده شده است، فقط به دست او تحقق می‌‏یابد؛ بنابراین بر [[خداوند]] سبحانه و تعالی است که به هر وسیله ممکن، او را تا روز [[موعود]] [[حفاظت]] نماید و [[حکمت الهی]] نیز بر [[پنهان‌‏زیستی]] او تعلق گرفته است. شبیه این [[پنهان‌‏زیستی]] با ویژگی‏‌های خاص خود درباره برخی از پیامبران- هنگامی که بر [[جان]] خویش [[بیم]] داشتند- اتفاق افتاده بود که می‌‏توان به پنهان شدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[شعب ابی طالب]] و نیز در [[غار حرا]] در برخی زمان‏‌ها اشاره کرد. می‏‌دانیم هیچ دلیلی برای چنین پنهان ‏شدنی نبود، مگر [[ترس]] از ضررهایی که آن حضرت را تهدید می‏‌کرد.
#'''[[آزمایش]] [[انسان‌‏ها]]:''' یکی دیگر از حکمت‌‏های [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[آزمایش]] [[مردم]] است. از آن‏جا که این نوع [[آزمایش]]، به [[دلیل]] عدم حضور ظاهری [[امام]]، بسیار مشکل و طاقت ‏فرسا است، در [[تکامل]] روحی انسان‏‌ها نقش بسیار مهم و مؤثری دارد. با این [[آزمایش]] است که [[آشکار]] می‌‏شود چه کسی ثابت ‏قدم و استوار، و چه کسی در [[ایمان]] و [[اعتقاد]] سست و مردد است. [[جابر جعفی]] گوید: "به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کردم [[فرج]] شما چه هنگام خواهد بود؟ حضرت فرمود: هیهات، هیهات، [[فرج]] ما فرا نمی‌‏رسد، تا زمانی که شما [[غربال]] شوید، تا [[خداوند]] سبحانه و تعالی ناخالصی‌‏ها را محو و نابود کند و آنچه [[خالص]] و زلال است، باقی نهد"<ref>{{عربی|" هَيْهَاتَ‏ هَيْهَاتَ‏ لَا يَكُونُ‏ فَرَجُنَا حَتَّى‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى‏ يَذْهَبَ‏ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى‏ الصَّفْوُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۹</ref>. روشن است در این [[امتحان]] بزرگ کسانی سربلند خواهند بود که دارای [[جایگاه]] والایی از [[ایمان]] و عمل [[شایسته]] باشند و کسانی که در این امور دچار کاستی باشند، بیشتر دچار لغزش و سقوط خواهند شد.[[امام صادق]]{{ع}} تبلور این [[حقیقت]] را چنین بیان کرده است: "و این‌‏گونه است که [[غیبت]] [[قائم]] طولانی خواهد بود، تا این‏که [[حق]] محض [[آشکار]] شود و [[ایمان]]، از کدورت‌‏ها و پیرایه‌‏ها صاف و زلال گردد. این [[آشکار]] شدن، با بازگشت افرادی صورت می‏‌پذیرد که دارای طینت ناپاکی هستند، از [[پیروان]] ظاهری [[اهل بیت]]{{عم}}؛ یعنی همان‌‏ها که [[ترس]] [[نفاق]] بر آن‏ها می‌‏رود<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۵۵</ref>. از مجموع سخنان [[معصومان]]{{عم}} به دست می‌‏آید که مهم‏ترین ویژگی مرتبط با [[امتحان]] و [[آزمایش]] انسان‏‌ها در این دوران، گریز آن‏ها از [[دین]] و آموزه‌‏های آن و به اوج رسیدن [[دنیا]] پرستی است‏<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۰۶، ح ۴۷۶؛ ر</ref> ک: [[شیخ صدوق]]، [[ثواب الاعمال]] و عقاب الاعمال، ص ۲۵۳</ref> که آن را از دوره‌‏های دیگر متمایز کرده است. [[معصومان]]{{عم}} برای این دوران، پس از بیان برخی ویژگی‌‏ها، هشدارهایی نیز داده‏‌اند که با توجه به آن‏ها، آزمایش‏‌های بزرگ از مهم‏ترین ویژگی این دوران است<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۷۹، ح ۱۳۳۰۵؛ مسلم بن حجاج، صحیح، ج ۱، ص ۱۳۱</ref>. افرادی که با ویژگی‌‏های این دوران، [[ایمان]] خود را به خوبی حفظ کرده، پروای الهی داشته باشند، [[ارزش]] والایی دارند. در این‏ باره وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از چهره‏‌های پیروز این دوران یاد می‏‌کند، با شگفتی به [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} چنین می‏‌فرماید: "ای [[علی]]! بدان شگفت‏‌آورترین [[مردم]] در [[ایمان]] و بزرگ‏ترین آنان در [[یقین]]، کسانی هستند که در پایان دوران- با آن‏که [[پیامبر]] خود را [[درک]] نکرده‌‏اند و از [[امام]] خود در پرده‌‏اند- به نوشته‌‏ای سیاه بر صفحه‌‏ای سپید، [[ایمان]] می‌‏آورند"<ref> {{عربی|" يَا عَلِيُ‏ أَعْجَبُ‏ النَّاسِ‏ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ‏ يَقِيناً قَوْمٌ‏ يَكُونُونَ‏ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ لَمْ‏ يَلْحَقُوا النَّبِيَ‏ وَ حُجِبَ‏ عَنْهُمُ‏ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى‏ بَيَاض‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۶؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، باب ۲۵، ح ۸</ref>. افسوس بر آنان که در این دوران، اسیر وسوسه‌‏های بی‌‏پایان [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] شده، در دام تاریک [[نادانی]] و [[عصیان]] زندگی می‏‌کنند.
#'''[[آزمایش]] [[انسان‌‏ها]]:''' یکی دیگر از حکمت‌‏های [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[آزمایش]] [[مردم]] است. از آن‏جا که این نوع [[آزمایش]]، به [[دلیل]] عدم حضور ظاهری [[امام]]، بسیار مشکل و طاقت ‏فرسا است، در [[تکامل]] روحی انسان‏‌ها نقش بسیار مهم و مؤثری دارد. با این [[آزمایش]] است که [[آشکار]] می‌‏شود چه کسی ثابت ‏قدم و استوار، و چه کسی در [[ایمان]] و [[اعتقاد]] سست و مردد است. [[جابر جعفی]] گوید: "به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کردم [[فرج]] شما چه هنگام خواهد بود؟ حضرت فرمود: هیهات، هیهات، [[فرج]] ما فرا نمی‌‏رسد، تا زمانی که شما [[غربال]] شوید، تا [[خداوند]] سبحانه و تعالی ناخالصی‌‏ها را محو و نابود کند و آنچه [[خالص]] و زلال است، باقی نهد"<ref>{{عربی|" هَيْهَاتَ‏ هَيْهَاتَ‏ لَا يَكُونُ‏ فَرَجُنَا حَتَّى‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا ثُمَ‏ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى‏ يَذْهَبَ‏ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى‏ الصَّفْوُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۹</ref>. روشن است در این [[امتحان]] بزرگ کسانی سربلند خواهند بود که دارای [[جایگاه]] والایی از [[ایمان]] و عمل [[شایسته]] باشند و کسانی که در این امور دچار کاستی باشند، بیشتر دچار لغزش و سقوط خواهند شد.[[امام صادق]]{{ع}} تبلور این [[حقیقت]] را چنین بیان کرده است: "و این‌‏گونه است که [[غیبت]] [[قائم]] طولانی خواهد بود، تا این‏که [[حق]] محض [[آشکار]] شود و [[ایمان]]، از کدورت‌‏ها و پیرایه‌‏ها صاف و زلال گردد. این [[آشکار]] شدن، با بازگشت افرادی صورت می‏‌پذیرد که دارای طینت ناپاکی هستند، از [[پیروان]] ظاهری [[اهل بیت]]{{عم}}؛ یعنی همان‌‏ها که [[ترس]] [[نفاق]] بر آن‏ها می‌‏رود<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۵۵</ref>. از مجموع سخنان [[معصومان]]{{عم}} به دست می‌‏آید که مهم‏ترین ویژگی مرتبط با [[امتحان]] و [[آزمایش]] انسان‏‌ها در این دوران، گریز آن‏ها از [[دین]] و آموزه‌‏های آن و به اوج رسیدن [[دنیا]] پرستی است‏<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۰۶، ح ۴۷۶؛ ر</ref> ک: [[شیخ صدوق]]، [[ثواب الاعمال]] و عقاب الاعمال، ص ۲۵۳</ref> که آن را از دوره‌‏های دیگر متمایز کرده است. [[معصومان]]{{عم}} برای این دوران، پس از بیان برخی ویژگی‌‏ها، هشدارهایی نیز داده‏‌اند که با توجه به آن‏ها، آزمایش‏‌های بزرگ از مهم‏ترین ویژگی این دوران است<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۷۹، ح ۱۳۳۰۵؛ مسلم بن حجاج، صحیح، ج ۱، ص ۱۳۱</ref>. افرادی که با ویژگی‌‏های این دوران، [[ایمان]] خود را به خوبی حفظ کرده، پروای الهی داشته باشند، [[ارزش]] والایی دارند. در این‏ باره وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از چهره‏‌های پیروز این دوران یاد می‏‌کند، با شگفتی به [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} چنین می‏‌فرماید: "ای [[علی]]! بدان شگفت‏‌آورترین [[مردم]] در [[ایمان]] و بزرگ‏ترین آنان در [[یقین]]، کسانی هستند که در پایان دوران- با آن‏که [[پیامبر]] خود را [[درک]] نکرده‌‏اند و از [[امام]] خود در پرده‌‏اند- به نوشته‌‏ای سیاه بر صفحه‌‏ای سپید، [[ایمان]] می‌‏آورند"<ref> {{عربی|" يَا عَلِيُ‏ أَعْجَبُ‏ النَّاسِ‏ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ‏ يَقِيناً قَوْمٌ‏ يَكُونُونَ‏ فِي‏ آخِرِ الزَّمَانِ‏ لَمْ‏ يَلْحَقُوا النَّبِيَ‏ وَ حُجِبَ‏ عَنْهُمُ‏ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى‏ بَيَاض‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۶؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، باب ۲۵، ح ۸</ref>. افسوس بر آنان که در این دوران، اسیر وسوسه‌‏های بی‌‏پایان [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] شده، در دام تاریک [[نادانی]] و [[عصیان]] زندگی می‏‌کنند.
#'''[[آزادگی]] از [[بیعت]] دیگران‏:''' دیدگاه برخی [[روایات]]، این است که آن حضرت، با [[غیبت]] خود، از [[بیعت]] با طاغوت‏‌های زمان در [[امان]] خواهد بود. [[امام مجتبی]]{{ع}}- آن هنگام که برای حفظ [[مصالح اسلام]] و [[مسلمین]] به [[سازش]] با [[معاویه]] تن داد و [[مردم]]، زبان به سرزنش حضرتش گشودند- چنین فرمود: "آیا ندانستید که هیچ ‏یک از ما [[امامان]] نیست، مگر این‏که [[بیعت]] با [[ستمگری]] بر گردن او قرار می‌‏گیرد؛ جز [[امام مهدی|قائم]] که [[حضرت عیسی|عیسی بن مریم]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] می‌‏گزارد. به درستی که [[خداوند]] سبحانه و تعالی ولادتش را [[پنهان]] و شخصش را مخفی می‌‏سازد، تا آن‏گاه که [[قیام]] می‌‏کند، [[بیعت]] هیچ‏کس بر گردنش نباشد<ref> طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹</ref>.[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در توقیعی در پاسخ به برخی پرسش‏‌ها فرمود: "درباره [[علت غیبت]] پرسیده بودید؛ [[خداوند]] سبحانه و تعالی در [[قرآن کریم]] می‌‏فرماید: ای اهل [[ایمان]]! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما روشن شود، ناراحت می‌‏شوید. بدانید هرکدام از پدران من، [[بیعت]] یکی از طاغوت‌‏های زمان خویش را بر گردن داشتند؛ ولی من هنگامی که [[قیام]] می‌‏کنم، [[بیعت]] هیچ‏ یک از گردنکشان و طاغوت‏‌های زمان را بر گردن ندارم"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴</ref>.
#'''[[آزادگی]] از [[بیعت]] دیگران‏:''' دیدگاه برخی [[روایات]]، این است که آن حضرت، با [[غیبت]] خود، از [[بیعت]] با طاغوت‏‌های زمان در [[امان]] خواهد بود. [[امام مجتبی]]{{ع}}- آن هنگام که برای حفظ [[مصالح اسلام]] و [[مسلمین]] به [[سازش]] با [[معاویه]] تن داد و [[مردم]]، زبان به سرزنش حضرتش گشودند- چنین فرمود: "آیا ندانستید که هیچ ‏یک از ما [[امامان]] نیست، مگر این‏که [[بیعت]] با [[ستمگری]] بر گردن او قرار می‌‏گیرد؛ جز [[امام مهدی|قائم]] که [[حضرت عیسی|عیسی بن مریم]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] می‌‏گزارد. به درستی که [[خداوند]] سبحانه و تعالی ولادتش را پنهان و شخصش را مخفی می‌‏سازد، تا آن‏گاه که [[قیام]] می‌‏کند، [[بیعت]] هیچ‏کس بر گردنش نباشد<ref> طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹</ref>.[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در توقیعی در پاسخ به برخی پرسش‏‌ها فرمود: "درباره [[علت غیبت]] پرسیده بودید؛ [[خداوند]] سبحانه و تعالی در [[قرآن کریم]] می‌‏فرماید: ای اهل [[ایمان]]! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما روشن شود، ناراحت می‌‏شوید. بدانید هرکدام از پدران من، [[بیعت]] یکی از طاغوت‌‏های زمان خویش را بر گردن داشتند؛ ولی من هنگامی که [[قیام]] می‌‏کنم، [[بیعت]] هیچ‏ یک از گردنکشان و طاغوت‏‌های زمان را بر گردن ندارم"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴</ref>.
#'''تأدیب انسان‏‌ها:''' [[ادب]] کردن انسان‌‏ها- به ‏ویژه مسلمان‏‌ها- یکی دیگر از فلسفه‌‏های [[غیبت]] است؛ چرا که بیشتر آن‏ها در زمان زندگی و حضور [[امامان]] پیشین، آن‏گونه که [[شایسته]] بود از ایشان استفاده و [[حمایت]] نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای ناشایست خود، سبب محروم شدن [[جامعه بشری]] از [[فیض]] آن‏ها شدند. [[امام‏ باقر]]{{ع}} در این‏ باره فرمود: " شما مردمی هستید که با [[دل]]، ما را [[دوست]] می‏‌دارید؛ ولی عمل شما با این [[محبت]]، ناسازگار است. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[اختلاف]] [[اصحاب]] پایان نمی‌‏یابد و به همین [[دلیل]]، [[صاحب]] شما از دست شما گرفته می‌‏شود ...."<ref>{{عربی|" وَ أَنْتُمْ‏ قَوْمٌ‏ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِكُمْ‏ وَ يُخَالِفُ‏ ذَلِكَ‏ فِعْلُكُمْ‏ وَ اللَّهِ‏ مَا يَسْتَوِي‏ اخْتِلَافُ‏ أَصْحَابِكَ‏ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَى‏ صَاحِبِكُم‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰</ref>
#'''تأدیب انسان‏‌ها:''' [[ادب]] کردن انسان‌‏ها- به ‏ویژه مسلمان‏‌ها- یکی دیگر از فلسفه‌‏های [[غیبت]] است؛ چرا که بیشتر آن‏ها در زمان زندگی و حضور [[امامان]] پیشین، آن‏گونه که [[شایسته]] بود از ایشان استفاده و [[حمایت]] نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای ناشایست خود، سبب محروم شدن [[جامعه بشری]] از [[فیض]] آن‏ها شدند. [[امام‏ باقر]]{{ع}} در این‏ باره فرمود: " شما مردمی هستید که با [[دل]]، ما را [[دوست]] می‏‌دارید؛ ولی عمل شما با این [[محبت]]، ناسازگار است. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[اختلاف]] [[اصحاب]] پایان نمی‌‏یابد و به همین [[دلیل]]، [[صاحب]] شما از دست شما گرفته می‌‏شود ...."<ref>{{عربی|" وَ أَنْتُمْ‏ قَوْمٌ‏ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِكُمْ‏ وَ يُخَالِفُ‏ ذَلِكَ‏ فِعْلُكُمْ‏ وَ اللَّهِ‏ مَا يَسْتَوِي‏ اخْتِلَافُ‏ أَصْحَابِكَ‏ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَى‏ صَاحِبِكُم‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰</ref>
*بدین ‏سان [[غیبت]] آخرین [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی نماد [[خشم]] [[خداوند]] بر زمینیان است که با چراغ‏‌های [[هدایت]] به گونه‌‏ای ناشایست برخورد کردند.
*بدین ‏سان [[غیبت]] آخرین [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی نماد [[خشم]] [[خداوند]] بر زمینیان است که با چراغ‏‌های [[هدایت]] به گونه‌‏ای ناشایست برخورد کردند.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش