هادی (لقب): تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'سلب' به 'سلب'
جز (جایگزینی متن - 'سلب' به 'سلب')
خط ۱۷: خط ۱۷:
# [[هدایت]] [[خداوند]] [[هدایتی]] عام و فراگیر است و تمام موجودات [[عالم هستی]] را دربرمی‌گیرد؛ چنان‌که دراین‌باره، می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>{{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}} «آنکه آفرید و باندام ساخت * و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۲-۳.</ref>. در [[حقیقت]]، چنین [[هدایتی]] را می‌توان [[هدایت تکوینی]] نامید که در تمام موجودات [[نظام هستی]] وجود دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۶۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در آیاتی به چگونگی [[اعمال]] این [[هدایت]]، در برخی موجودات نیز اشاره کرده است؛ چنان‌که راجع به [[زنبور عسل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.</ref>.
# [[هدایت]] [[خداوند]] [[هدایتی]] عام و فراگیر است و تمام موجودات [[عالم هستی]] را دربرمی‌گیرد؛ چنان‌که دراین‌باره، می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|قَدَّرَ فَهَدَى}}<ref>{{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى}} «آنکه آفرید و باندام ساخت * و آنکه اندازه کرد و راه نمود» سوره اعلی، آیه ۲-۳.</ref>. در [[حقیقت]]، چنین [[هدایتی]] را می‌توان [[هدایت تکوینی]] نامید که در تمام موجودات [[نظام هستی]] وجود دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۲۶۵.</ref>. [[خداوند متعال]] در آیاتی به چگونگی [[اعمال]] این [[هدایت]]، در برخی موجودات نیز اشاره کرده است؛ چنان‌که راجع به [[زنبور عسل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوه‌ها و بر درخت و بر داربست‌هایی که (مردم) می‌سازند لانه گزین!» سوره نحل، آیه ۶۸.</ref>.
#بر اساس برخی [[آیات قرآن کریم]]، [[خداوند متعال]] خود را ملزم به [[هدایت]] [[انسان‌ها]] کرده است: {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ...}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است و برخی از آن (راه)‌ها کژ راه است.».. سوره نحل، آیه ۹.</ref>. {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref>.
#بر اساس برخی [[آیات قرآن کریم]]، [[خداوند متعال]] خود را ملزم به [[هدایت]] [[انسان‌ها]] کرده است: {{متن قرآن|وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ...}}<ref>«و (راهنمایی به) راه راست با خداوند است و برخی از آن (راه)‌ها کژ راه است.».. سوره نحل، آیه ۹.</ref>. {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}<ref>«بی‌گمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است» سوره لیل، آیه ۱۲.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر آن‌که [[ایمان]] را [[محبوب]] قلب‌های [[آدمیان]] قرار می‌دهد<ref>{{متن قرآن|...وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ}} «امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.</ref>، به گونه [[ارائه طریق]] نیز [[انسان‌ها]] را [[هدایت]] کرده است، تا با [[اختیار]] خود [[راه]] [[ایمان]] و [[سعادت]] را برگزینند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>. بر اساس وجود عنصر [[اختیار]] در [[آدمی]] است که برخی [[راه]] [[سعادت]] را می‌پیمایند و برخی به ورطه [[گمراهی]] و [[ضلالت]] می‌افتند؛ از این‌رو، [[خداوند متعال]] خطاب به [[پیامبر]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref>. در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>. {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«اگر (هم)  تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.</ref>. [[سخن]] در مقصود [[خداوند متعال]] در سه [[آیه]] یاد شده بسیار است؛ چنان‌که برخی محققان عبارت {{متن قرآن|لَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} را برای [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب منطبق کرده‌اند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۵۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۱۷.</ref>؛ بدین بیان که [[هدایتی]] را که [[خداوند متعال]] از [[رسول]] خود [[سلب]] کرده و به خود نسبت داده است، چیزی جز [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب نیست. با وجود این، به نظر می‌رسد، ابهاماتی متوجه این نظریه است؛ چرا که اگر نظریه یاد شده را بپذیریم، [[تفسیر آیه]] چنین خواهد شد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در صدد [[هدایت مردم]] بود، اما برخی، از جمله [[مشرکان]] لجوج از قبول [[هدایت]] سر باز می‌زدند؛ به این ترتیب، او نمی‌توانست [[مردم]] را به گونه ایصال به مطلوب به [[راه]] راست [[هدایت]] کند، اما [[خداوند]] چنین [[هدایتی]] را برای هر کس که بخواهد انجام می‌دهد! یادکرد این نکته ضروری است که در این [[مقام]]، [[سخن]] در [[توانایی]] [[خداوند]] بر انجام چنین [[هدایتی]] نیست، بلکه سخن در تحقق و وقع {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} است. اینک باید پرسید، بر اساس عبارت یَهْدی مَنْ یَشاءُ آیا [[خداوند]] [[دست]] مشرکانی را که نمی‌خواهند [[ایمان]] بیاورند، می‌گیرد و به وادی [[نجات]] و [[سعادت]] می‌آورد؟! در [[حقیقت]]، اگر چنین [[هدایتی]] واقع شود، به این معناست که [[خداوند متعال]] [[مشرکان]] را از روی [[اجبار]]، [[مؤمن]] کرده است! در حالی که، خود می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref>«و اگر می‌خواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی می‌داشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته  من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد» سوره سجده، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] تأکید می‌کند که می‌تواند تمام [[انسان‌ها]] را به [[هدایت حقیقی]] رهنمون سازد؛ با وجود این، او کسی را بر [[انتخاب]] [[هدایت]] مجبور نمی‌کند. به نظر می‌رسد، این [[آیات]]، به ویژه عبارت یاد شده، یعنی یَهْدی مَنْ یَشاءُ، [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله [[قضا و قدر الهی]]، [[علم]] [[خداوند]] و [[توحید افعالی]] او دارد. ذیل برخی از این [[آیات]] مؤید این برداشت است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>جالب اینجاست که مرحوم علامه طباطبایی که در تفسیر این آیه، از هدایت به گونه «ایصال به مطلوب» سخن به میان آورده است، راجع به آیه {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ}}، به گونه‌ای دیگر وارد بحث شده است و از طریق طرح مسئله توحید افعالی خداوند و مسئله قضا و قدر الهی، به تفسیر این آیه پرداخته و دیدگاه جبریون را نقد کرده است. وی می‌نویسد: {{عربی|أن ثبوت الضلالة في حقهم إنما هو ثبوت لا زوال معه وتحتم لا يقبل التغيير فإنه لا هادي بالحقيقة إلا الله فإن جاز هداهم كان الله هو هاديهم لكنه لا يهديهم فإنه يضلهم ولا يجتمع الهدى والضلال معا، وليس هناك ناصر ينصرهم على الله فيقهره على هداهم فليؤيس منهم: ففي الآية تعزية للنبي{{صل}} وإرشاد له أن لا يحرص في هداهم وإعلام له أن القضاء قد مضى في حقهم وما يبدل القول لديه وما هو بظلام للعبيد}}. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۲۴۵.</ref>. در [[حقیقت]] [[سیاق]] این [[آیات]] با برخی دیگر از آیات در این زمینه، واحد است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى...}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند.».. سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>. در [[حقیقت]]، این [[آیات]] با توجه به مسئله [[توحید افعالی]] [[خداوند]]، یعنی انتساب تمام [[افعال]] به او، از یک سو، و [[بداهت]] وجود [[اختیار]] و [[اراده]] در [[آدمی]]، البته در طول [[اراده خداوند]]، از سوی دیگر، تبیین‌پذیرند<ref>در این‌باره، ر.ک: ملاصدرا، شرح اصول کافی، ص۳۰۷؛ ملا محسن فیض کاشانی، انوار الحکمة، ص۱۱۵؛ ملا اسماعیل اسفراینی، انوار العرفان، ص۱۳۰؛ جعفر سبحانی، الالهیات، ج۲، ص۳۵۲؛ جعفر سبحانی، التوحید و الشرک فی القرآن، ص۱۳-۱۵.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر آن‌که [[ایمان]] را [[محبوب]] قلب‌های [[آدمیان]] قرار می‌دهد<ref>{{متن قرآن|...وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ}} «امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دل‌های شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.</ref>، به گونه [[ارائه طریق]] نیز [[انسان‌ها]] را [[هدایت]] کرده است، تا با [[اختیار]] خود [[راه]] [[ایمان]] و [[سعادت]] را برگزینند: {{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}<ref>«ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref>. بر اساس وجود عنصر [[اختیار]] در [[آدمی]] است که برخی [[راه]] [[سعادت]] را می‌پیمایند و برخی به ورطه [[گمراهی]] و [[ضلالت]] می‌افتند؛ از این‌رو، [[خداوند متعال]] خطاب به [[پیامبر]] خود می‌فرماید: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}}<ref>«رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۷۲.</ref>. در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref>. {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ}}<ref>«اگر (هم)  تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.</ref>. [[سخن]] در مقصود [[خداوند متعال]] در سه [[آیه]] یاد شده بسیار است؛ چنان‌که برخی محققان عبارت {{متن قرآن|لَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} را برای [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب منطبق کرده‌اند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۵۵؛ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۱۱۷.</ref>؛ بدین بیان که [[هدایتی]] را که [[خداوند متعال]] از [[رسول]] خود سلب کرده و به خود نسبت داده است، چیزی جز [[هدایت]] به گونه ایصال به مطلوب نیست. با وجود این، به نظر می‌رسد، ابهاماتی متوجه این نظریه است؛ چرا که اگر نظریه یاد شده را بپذیریم، [[تفسیر آیه]] چنین خواهد شد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در صدد [[هدایت مردم]] بود، اما برخی، از جمله [[مشرکان]] لجوج از قبول [[هدایت]] سر باز می‌زدند؛ به این ترتیب، او نمی‌توانست [[مردم]] را به گونه ایصال به مطلوب به [[راه]] راست [[هدایت]] کند، اما [[خداوند]] چنین [[هدایتی]] را برای هر کس که بخواهد انجام می‌دهد! یادکرد این نکته ضروری است که در این [[مقام]]، [[سخن]] در [[توانایی]] [[خداوند]] بر انجام چنین [[هدایتی]] نیست، بلکه سخن در تحقق و وقع {{متن قرآن|يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ}} است. اینک باید پرسید، بر اساس عبارت یَهْدی مَنْ یَشاءُ آیا [[خداوند]] [[دست]] مشرکانی را که نمی‌خواهند [[ایمان]] بیاورند، می‌گیرد و به وادی [[نجات]] و [[سعادت]] می‌آورد؟! در [[حقیقت]]، اگر چنین [[هدایتی]] واقع شود، به این معناست که [[خداوند متعال]] [[مشرکان]] را از روی [[اجبار]]، [[مؤمن]] کرده است! در حالی که، خود می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ}}<ref>«و اگر می‌خواستیم رهنمود هر کس را به او (به اجبار) ارزانی می‌داشتیم اما (همه را مختار آفریدیم که راه خیر یا شرّ را برگزینند و) این گفته  من حقّ یافته است که دوزخ را از پریان و آدمیان همگی پر خواهم کرد» سوره سجده، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] تأکید می‌کند که می‌تواند تمام [[انسان‌ها]] را به [[هدایت حقیقی]] رهنمون سازد؛ با وجود این، او کسی را بر [[انتخاب]] [[هدایت]] مجبور نمی‌کند. به نظر می‌رسد، این [[آیات]]، به ویژه عبارت یاد شده، یعنی یَهْدی مَنْ یَشاءُ، [[ارتباط]] تنگاتنگی با مسئله [[قضا و قدر الهی]]، [[علم]] [[خداوند]] و [[توحید افعالی]] او دارد. ذیل برخی از این [[آیات]] مؤید این برداشت است: {{متن قرآن|إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref>«بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قصص، آیه ۵۶.</ref><ref>جالب اینجاست که مرحوم علامه طباطبایی که در تفسیر این آیه، از هدایت به گونه «ایصال به مطلوب» سخن به میان آورده است، راجع به آیه {{متن قرآن|إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ}}، به گونه‌ای دیگر وارد بحث شده است و از طریق طرح مسئله توحید افعالی خداوند و مسئله قضا و قدر الهی، به تفسیر این آیه پرداخته و دیدگاه جبریون را نقد کرده است. وی می‌نویسد: {{عربی|أن ثبوت الضلالة في حقهم إنما هو ثبوت لا زوال معه وتحتم لا يقبل التغيير فإنه لا هادي بالحقيقة إلا الله فإن جاز هداهم كان الله هو هاديهم لكنه لا يهديهم فإنه يضلهم ولا يجتمع الهدى والضلال معا، وليس هناك ناصر ينصرهم على الله فيقهره على هداهم فليؤيس منهم: ففي الآية تعزية للنبي{{صل}} وإرشاد له أن لا يحرص في هداهم وإعلام له أن القضاء قد مضى في حقهم وما يبدل القول لديه وما هو بظلام للعبيد}}. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۲۴۵.</ref>. در [[حقیقت]] [[سیاق]] این [[آیات]] با برخی دیگر از آیات در این زمینه، واحد است: {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى...}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند.».. سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>. در [[حقیقت]]، این [[آیات]] با توجه به مسئله [[توحید افعالی]] [[خداوند]]، یعنی انتساب تمام [[افعال]] به او، از یک سو، و [[بداهت]] وجود [[اختیار]] و [[اراده]] در [[آدمی]]، البته در طول [[اراده خداوند]]، از سوی دیگر، تبیین‌پذیرند<ref>در این‌باره، ر.ک: ملاصدرا، شرح اصول کافی، ص۳۰۷؛ ملا محسن فیض کاشانی، انوار الحکمة، ص۱۱۵؛ ملا اسماعیل اسفراینی، انوار العرفان، ص۱۳۰؛ جعفر سبحانی، الالهیات، ج۲، ص۳۵۲؛ جعفر سبحانی، التوحید و الشرک فی القرآن، ص۱۳-۱۵.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر [[هدایت همگانی]] و [[تشریعی]] [[انسان‌ها]] به گونه [[ارائه طریق]]، نوعی [[هدایت باطنی]] نیز درباره برخی [[انسان‌ها]] اِعمال می‌کند؛ بدین بیان که [[خداوند]] گاه با [[تصرف]] در قلوبی که صلاحیت لازم را پیدا کرده‌اند، و وسعت بخشیدن به آنها، آن [[قلوب]] را برای [[پذیرش]] حقایق آماده می‌کند. در [[حقیقت]]، [[فرد]] [[مهتدی]] در این حالت، [[بینش]] و بصیرتی پیدا می‌کند که هر آنچه بر او عرضه شود، با [[اختیار]] خود آن را می‌پذیرد؛ اگرچه او در این [[مقام]] نیز بر رد آن [[معارف]] تواناست. به دیگر بیان، [[فرد]] [[مهتدی]] از امکانات بیشتری برای [[رسیدن به کمال]] برخوردار است؛ از این‌رو، می‌تواند با استفاده از [[اختیار]] خود و وجود چنین امکاناتی، سریع‌تر به کمال[[دست]] یابد<ref>سخن در باب این نوع از هدایت و تطبیق کردن یا نکردن آن بر هدایت به گونه «ایصال به مطلوب»، که جمعی از بزرگان اسلام آن را پذیرفته‌اند، بسیار است. در منابع تفسیری و کلامی نیز از دیرباز این بحث، در میان اندیشمندان عالم اسلام رواج داشته است؛ ضمن آن‌که در دوران معاصر، تصنیفات مستقلی نیز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، هدایت در قرآن؛ منیژه سیار اطراش لنگرودی، هدایت و ضلالت در قرآن، کلام و فلسفه. نگارنده دیدگاه خود را پیش‌تر، به هنگام بحث از مفهوم «امام» بیان کرده است.</ref>. این [[حقیقت]] در [[آیه]] زیر بیان شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>.
# [[خداوند متعال]] افزون بر [[هدایت همگانی]] و [[تشریعی]] [[انسان‌ها]] به گونه [[ارائه طریق]]، نوعی [[هدایت باطنی]] نیز درباره برخی [[انسان‌ها]] اِعمال می‌کند؛ بدین بیان که [[خداوند]] گاه با [[تصرف]] در قلوبی که صلاحیت لازم را پیدا کرده‌اند، و وسعت بخشیدن به آنها، آن [[قلوب]] را برای [[پذیرش]] حقایق آماده می‌کند. در [[حقیقت]]، [[فرد]] [[مهتدی]] در این حالت، [[بینش]] و بصیرتی پیدا می‌کند که هر آنچه بر او عرضه شود، با [[اختیار]] خود آن را می‌پذیرد؛ اگرچه او در این [[مقام]] نیز بر رد آن [[معارف]] تواناست. به دیگر بیان، [[فرد]] [[مهتدی]] از امکانات بیشتری برای [[رسیدن به کمال]] برخوردار است؛ از این‌رو، می‌تواند با استفاده از [[اختیار]] خود و وجود چنین امکاناتی، سریع‌تر به کمال[[دست]] یابد<ref>سخن در باب این نوع از هدایت و تطبیق کردن یا نکردن آن بر هدایت به گونه «ایصال به مطلوب»، که جمعی از بزرگان اسلام آن را پذیرفته‌اند، بسیار است. در منابع تفسیری و کلامی نیز از دیرباز این بحث، در میان اندیشمندان عالم اسلام رواج داشته است؛ ضمن آن‌که در دوران معاصر، تصنیفات مستقلی نیز در این زمینه به رشته تحریر درآمده است. ر.ک: عبدالله جوادی آملی، هدایت در قرآن؛ منیژه سیار اطراش لنگرودی، هدایت و ضلالت در قرآن، کلام و فلسفه. نگارنده دیدگاه خود را پیش‌تر، به هنگام بحث از مفهوم «امام» بیان کرده است.</ref>. این [[حقیقت]] در [[آیه]] زیر بیان شده است: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>.
#شرط بهره‌مندی از [[هدایت الهی]]، [[ایمان]] به خداست: {{متن قرآن|...وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«...و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>. در برخی از [[آیات]]، [[خداوند]] می‌فرماید که توبه‌کنندگان واقعی نیز از [[هدایت]] [[خداوند]] بهره‌مند می‌شوند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] از گروه‌هایی نام می‌برد که به [[دلیل]] [[لجاجت]] در [[پذیرفتن حق]]، هرگز مشمول [[هدایت]] او قرار نخواهند گرفت؛ [[کافران]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>، [[ظالمان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}} «و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> و [[فاسقان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}} «و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۱۰۸.</ref> از آن دسته‌اند.
#شرط بهره‌مندی از [[هدایت الهی]]، [[ایمان]] به خداست: {{متن قرآن|...وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«...و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>. در برخی از [[آیات]]، [[خداوند]] می‌فرماید که توبه‌کنندگان واقعی نیز از [[هدایت]] [[خداوند]] بهره‌مند می‌شوند: {{متن قرآن|اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] از گروه‌هایی نام می‌برد که به [[دلیل]] [[لجاجت]] در [[پذیرفتن حق]]، هرگز مشمول [[هدایت]] او قرار نخواهند گرفت؛ [[کافران]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}} «و خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره بقره، آیه ۲۶۴.</ref>، [[ظالمان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}} «و خداوند گروه ستمکاران را رهنمون نمی‌گردد» سوره بقره، آیه ۲۵۸.</ref> و [[فاسقان]]<ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}} «و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۱۰۸.</ref> از آن دسته‌اند.
۲۱۸٬۸۲۶

ویرایش