جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==دیدگاه [[مؤمن الطاق]] در [[تبری]] جستن از [[خلفاء]]== | ==دیدگاه [[مؤمن الطاق]] در [[تبری]] جستن از [[خلفاء]]== | ||
*این انگاره و [[رفتار]] [[دینی]] در [[عهد]] [[مؤمن الطاق]] در بین [[شیعیان]] شایع و رایج بوده است. [[مؤمن الطاق]] خود [[نقل]] کرده است که [[مردم]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} همچون [[امت]] [[موسی]]، که به جای [[تمسک]] به [[دستور]] او و راهبری از [[هارون]] به [[سامری]] رو کردند، از [[دستور پیامبر]] [[پیروی]] نکرده و به جای آنکه از توصیه [[پیامبر]]{{صل}} [[پیروی]] نمایند مسیر دیگری را پی گرفتند. او که این شباهت را از زبان [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند ادامه میدهد که ایشان فرمودند: پس از [[رسول خدا]]{{صل}} [[ابوبکر]] از [[امام علی]]{{ع}} [[دعوت]] کرد، اما ایشان نپذیرفت و گفت: من از [[قرآن]] عدول نخواهم کرد. [[امام علی]]{{ع}} این گفته را در برابر [[دعوت]] [[عمر]] و [[عثمان]] هم بیان کردند. گویی اینکه در نظر ایشان یک طرف [[قرآن]] است که در [[حق]] بودن آن [[اختلاف]] نیست و طرف دیگر خلفای [[دعوت]] کننده، که همانند [[سامری]] که از [[هارون]] [[دعوت]] گرفت، از ایشان [[دعوت]] میکنند و عملاً نقش [[سامری]] [[قوم]] را ایفا میکنند<ref>کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۶.</ref>. برای خواننده آشنا به [[تاریخ]]، [[جایگاه]] [[سامری]] و [[پیروان]] او کاملا | *این انگاره و [[رفتار]] [[دینی]] در [[عهد]] [[مؤمن الطاق]] در بین [[شیعیان]] شایع و رایج بوده است. [[مؤمن الطاق]] خود [[نقل]] کرده است که [[مردم]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} همچون [[امت]] [[موسی]]، که به جای [[تمسک]] به [[دستور]] او و راهبری از [[هارون]] به [[سامری]] رو کردند، از [[دستور پیامبر]] [[پیروی]] نکرده و به جای آنکه از توصیه [[پیامبر]]{{صل}} [[پیروی]] نمایند مسیر دیگری را پی گرفتند. او که این شباهت را از زبان [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند ادامه میدهد که ایشان فرمودند: پس از [[رسول خدا]]{{صل}} [[ابوبکر]] از [[امام علی]]{{ع}} [[دعوت]] کرد، اما ایشان نپذیرفت و گفت: من از [[قرآن]] عدول نخواهم کرد. [[امام علی]]{{ع}} این گفته را در برابر [[دعوت]] [[عمر]] و [[عثمان]] هم بیان کردند. گویی اینکه در نظر ایشان یک طرف [[قرآن]] است که در [[حق]] بودن آن [[اختلاف]] نیست و طرف دیگر خلفای [[دعوت]] کننده، که همانند [[سامری]] که از [[هارون]] [[دعوت]] گرفت، از ایشان [[دعوت]] میکنند و عملاً نقش [[سامری]] [[قوم]] را ایفا میکنند<ref>کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۶.</ref>. برای خواننده آشنا به [[تاریخ]]، [[جایگاه]] [[سامری]] و [[پیروان]] او کاملا آشکار است. | ||
*البته [[مؤمن الطاق]] بدین [[اعتقاد]] شناخته شده بوده، تا آنجا که آوردهاند وی از جمله افرادی است که به [[صحابه]] [[دشنام]] میداده و آنها را مستوجب طرد و رد میدانسته است<ref>ابن الدمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۲، ص۸۶.</ref>. مؤرخان [[نقل]] کردهاند [[نظام]] از او میپرسد: "آیا [[حیا]] نمیکنی که گفتهای: [[خداوند]] در [[قرآن]] نفرموده: {{متن قرآن|ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا}}<ref>«آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref>؟ [[مؤمن الطاق]] در پاسخ به این [[پرسش]] آن چنان میخندد که [[نظام]] میگوید: عملکرد او به شکلی بود که گویی ما گنهکاریم که چنین [[اعتقادی]] داریم<ref>ر.ک: ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴، ص۱۸۱؛ ذهبی، تاریخ إسلام، ج۱۱، ص۱۸۲؛ ابن حجر، لسان المیزان، ج۵، ص۱۰۸.</ref>. | *البته [[مؤمن الطاق]] بدین [[اعتقاد]] شناخته شده بوده، تا آنجا که آوردهاند وی از جمله افرادی است که به [[صحابه]] [[دشنام]] میداده و آنها را مستوجب طرد و رد میدانسته است<ref>ابن الدمیاطی، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، ج۲، ص۸۶.</ref>. مؤرخان [[نقل]] کردهاند [[نظام]] از او میپرسد: "آیا [[حیا]] نمیکنی که گفتهای: [[خداوند]] در [[قرآن]] نفرموده: {{متن قرآن|ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا}}<ref>«آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref>؟ [[مؤمن الطاق]] در پاسخ به این [[پرسش]] آن چنان میخندد که [[نظام]] میگوید: عملکرد او به شکلی بود که گویی ما گنهکاریم که چنین [[اعتقادی]] داریم<ref>ر.ک: ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، ج۴، ص۱۸۱؛ ذهبی، تاریخ إسلام، ج۱۱، ص۱۸۲؛ ابن حجر، لسان المیزان، ج۵، ص۱۰۸.</ref>. | ||
*[[مؤمن الطاق]] منکر چنین آیهای در [[قرآن]] نیست؛ چرا که در [[مناظره]] با [[ابن ابی خدره]] به همین [[آیه]] [[استشهاد]] میکند؛ اما این [[رفتار]] در واقع پاسخی است به معتقدان به [[خلافت ابوبکر]]، که این [[آیه]] را جزء [[فضایل]] او شماره میکنند. او این [[آیه]] را نه تنها در شمار [[فضائل]] [[ابوبکر]] نمیداند، بلکه از آن برای ذمّ وی به نیکویی بهره میگیرد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۷۸ و ۳۷۹.</ref>. | *[[مؤمن الطاق]] منکر چنین آیهای در [[قرآن]] نیست؛ چرا که در [[مناظره]] با [[ابن ابی خدره]] به همین [[آیه]] [[استشهاد]] میکند؛ اما این [[رفتار]] در واقع پاسخی است به معتقدان به [[خلافت ابوبکر]]، که این [[آیه]] را جزء [[فضایل]] او شماره میکنند. او این [[آیه]] را نه تنها در شمار [[فضائل]] [[ابوبکر]] نمیداند، بلکه از آن برای ذمّ وی به نیکویی بهره میگیرد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۷۸ و ۳۷۹.</ref>. |