دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
== پاسخ نخست== | == پاسخ نخست== | ||
[[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]] | [[پرونده:11135.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حسن مصطفوی]]]] | ||
[[آیتالله]] '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و | [[آیتالله]] '''[[سید حسن مصطفوی]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مروی]]''' در مقاله ''«[[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
:::::: «مفاد [[آیات]] درباره [[غیب]] در چند دسته سزاوار تحقیق و بررسیاند. پارهای از [[آیات]]، [[آگاهی بر غیب]] و راههای دستیابی به آن را مخصوص ذات [[الهی]] میدانند: {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۷۷ سوره نحل نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}} <ref>و نهان آسمانها و زمین از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۷۷.</ref> {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}} <ref>بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. صراحت [[آیات]] در خصوص انحصار [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[خداوند]] به گونهای است که برای اثبات [[علم غیب]] برای غیر [[خداوند]] باید [[دلیل]] اقامه کرد. در همین راستا آیاتی به صراحت [[علم غیب پیامبران]] را نفی میکند: | :::::: «مفاد [[آیات]] درباره [[غیب]] در چند دسته سزاوار تحقیق و بررسیاند. پارهای از [[آیات]]، [[آگاهی بر غیب]] و راههای دستیابی به آن را مخصوص ذات [[الهی]] میدانند: {{متن قرآن|[[ با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>، {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۷۷ سوره نحل نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ]]}} <ref>و نهان آسمانها و زمین از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۷۷.</ref> {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}} <ref>بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref>. صراحت [[آیات]] در خصوص انحصار [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[خداوند]] به گونهای است که برای اثبات [[علم غیب]] برای غیر [[خداوند]] باید [[دلیل]] اقامه کرد. در همین راستا آیاتی به صراحت [[علم غیب پیامبران]] را نفی میکند: | ||
::::::[[حضرت نوح]] میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}} <ref>بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.</ref> [[پیامبر اکرم|حضرت رسول]] میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} <ref> بگو چنانچه [[علم غیب]] میداشتم، خیر فزونتری به دست میآوردم و هرگز ناراحتی به من نمیرسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref> و میفرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)|قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيّ]]}} <ref> من نخستین فرستاده خدا نیستم، پیش از من پیامبرانی به سوی مردم آمدهاند و نمیدانم که درباره من و شما چه حوادثی پیش خواهد آمد و تنها از وحی پیروی میکنم؛ سوره احقاف، آیه: ۹.</ref>. پارهای از [[آیات قرآن]] نه تنها اثبات [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[پیامبران]] میکند، بلکه [[آگاهی از غیب]] را برای افراد دیگر نیز روا میداند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>، {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى]]}} <ref>من برای شما از گِل، به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ]]}} <ref>(اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مىكنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود همداستان شدند و نيرنگ مىباختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.</ref>. | ::::::[[حضرت نوح]] میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}} <ref>بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.</ref> [[پیامبر اکرم|حضرت رسول]] میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}} <ref> بگو چنانچه [[علم غیب]] میداشتم، خیر فزونتری به دست میآوردم و هرگز ناراحتی به من نمیرسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref> و میفرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۹ سوره احقاف علم غیب پیامبران را نفی نمیکند؟ (پرسش)|قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيّ]]}} <ref> من نخستین فرستاده خدا نیستم، پیش از من پیامبرانی به سوی مردم آمدهاند و نمیدانم که درباره من و شما چه حوادثی پیش خواهد آمد و تنها از وحی پیروی میکنم؛ سوره احقاف، آیه: ۹.</ref>. پارهای از [[آیات قرآن]] نه تنها اثبات [[علم غیب|آگاهی بر غیب]] برای [[پیامبران]] میکند، بلکه [[آگاهی از غیب]] را برای افراد دیگر نیز روا میداند {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}} <ref> و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.</ref>، {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}} <ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى]]}} <ref>من برای شما از گِل، به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ]]}} <ref>(اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مىكنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود همداستان شدند و نيرنگ مىباختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.</ref>. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛}} | {{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛}} | ||
[[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخاراییزاده|بخاراییزاده]]]] | [[پرونده:11805.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید حبیب بخاراییزاده|بخاراییزاده]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید حبیب بخاراییزاده]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::: «{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> در این [[آیه شریفه]] سخن از کسانی به میان آمده است که دارای [[علم]] الکتابند. اطلاق [[علم الکتاب]] دلالت دارد بر آنکه تمامی [[علوم]] موجود در کتاب نزد آنان است نه مقداری از آن. که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بدان اشاره رفته است. چه آنکه فرق واضحی است بین {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}. {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} یعنی مقداری از [[علم]] موجود در کتاب و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}} یعنی تمامی [[علم]] موجود در کتاب. [[علم]] همه اشیاء رد کتاب موجود است هیچ چیزی که شیء بر آن [[صادق]] باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است. و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن. حال باید دانست که اینها چه کسانی اند؟ [[روایات]] فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین مینماید {{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} میباشند ففقط در کتاب [[بصائر الدرجات]] ۲۳ [[روایت]] وجود دارد که صریحا مصداق [[آیه]] را [[امامان معصوم]] معرفی میکند. | :::::: «{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}<ref> بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> در این [[آیه شریفه]] سخن از کسانی به میان آمده است که دارای [[علم]] الکتابند. اطلاق [[علم الکتاب]] دلالت دارد بر آنکه تمامی [[علوم]] موجود در کتاب نزد آنان است نه مقداری از آن. که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}<ref>«امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> بدان اشاره رفته است. چه آنکه فرق واضحی است بین {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}. {{متن قرآن|عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} یعنی مقداری از [[علم]] موجود در کتاب و {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}} یعنی تمامی [[علم]] موجود در کتاب. [[علم]] همه اشیاء رد کتاب موجود است هیچ چیزی که شیء بر آن [[صادق]] باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است. و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن. حال باید دانست که اینها چه کسانی اند؟ [[روایات]] فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین مینماید {{متن قرآن|مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} [[ائمه|ائمه هدی]]{{عم}} میباشند ففقط در کتاب [[بصائر الدرجات]] ۲۳ [[روایت]] وجود دارد که صریحا مصداق [[آیه]] را [[امامان معصوم]] معرفی میکند. | ||
:::::: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> [[استدلال]] به این [[آیه شریفه]] هم متوقف است به اینکه در ابتدا [[علوم]] موجود در کتاب مشخص گردد و سپس مصادیق {{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} که [[وارث]] آن علومند و سابقون بالخیراتند. مسأله اول ذیل [[آیه]] مورد بحث قرار گرفت و روشن شد که بر اساس [[آیات]] کریمه {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هرچیزی که عنوان شیء بر آن [[صادق]] باشد [[علوم]] مربوط به آن در کتاب موجود است و اطلاق آن هم تمامی اشیاء را شامل میشود و هم [[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل بودن این علم]] را ثابت مینماید.(...) و اما مسأله دوم که مراد از [[بندگان]] [[برگزیده]] باشد در [[روایات]] زیادی تعیین شده است. این [[روایات]] [[بندگان]] بررگزیده و سابقون به خیرات را [[اهل بیت]] [[عصمت]] میدانند. | :::::: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref> [[استدلال]] به این [[آیه شریفه]] هم متوقف است به اینکه در ابتدا [[علوم]] موجود در کتاب مشخص گردد و سپس مصادیق {{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}} که [[وارث]] آن علومند و سابقون بالخیراتند. مسأله اول ذیل [[آیه]] مورد بحث قرار گرفت و روشن شد که بر اساس [[آیات]] کریمه {{متن قرآن|مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ}}<ref>سوره انعام، آیه ۳۸.</ref> و {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> هرچیزی که عنوان شیء بر آن [[صادق]] باشد [[علوم]] مربوط به آن در کتاب موجود است و اطلاق آن هم تمامی اشیاء را شامل میشود و هم [[علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)|بالفعل بودن این علم]] را ثابت مینماید.(...) و اما مسأله دوم که مراد از [[بندگان]] [[برگزیده]] باشد در [[روایات]] زیادی تعیین شده است. این [[روایات]] [[بندگان]] بررگزیده و سابقون به خیرات را [[اهل بیت]] [[عصمت]] میدانند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛}} | {{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛}} | ||
[[پرونده:136859.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی دیاری بیدگلی|دیاری بیدگلی]]]] | [[پرونده:136859.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی دیاری بیدگلی|دیاری بیدگلی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد تقی دیاری بیدگلی]]'''، '''آقای [[حسین قاسمی]]''' و '''خانم [[عصمت نیری]]''' در مقاله ''«[[بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی (مقاله)|بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
:::::: «در [[قرآن کریم]] به طرق گوناگونی [[علم غیب]] برای غیر [[خدا]] ثابت شده است: | :::::: «در [[قرآن کریم]] به طرق گوناگونی [[علم غیب]] برای غیر [[خدا]] ثابت شده است: | ||
:::::#'''اظهار [[غیب]] بر [[رسولان]]:''' [[قرآن]] تصریح میکند که [[خداوند]] با اینکه [[عالم به غیب]] است، آن را بر فرستادگان [[مرضی]] خود اظهار میکند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد.</ref> و نمیتوان [[ملائکه]] را مشمول استثنا دانست. علاوه بر این، جمله {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}} فقط شامل اهل [[دنیا]] میشود که در روی [[زمین]] [[زندگی]] میکنند و اگر بنا باشد از سکنه [[زمین]] [[تجاوز]] کنیم تا شامل [[ملائکه]] هم باشد، باید مردگان را هم، که امور [[آخرت]] را که به [[نص]] [[قرآن]] [[غیب]] این عالم است میبینند، مشمول استثنا بدانیم، حال آنکه قطعاً مشمول نیستند، زیرا اگر مردگان هم مشمول باشند دیگر حتی یک نفر هم تحت عموم باقی نمیماند. چون هر [[انسان]] زمینی روزی از [[دنیا]] میرود و [[غیب]] عالم را میبیند و در [[روز قیامت]] که {{متن قرآن|يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref> دربارهاش فرموده، تمامی [[مردم]] یک جا [[مبعوث]] میشوند، و [[غیب]] عالم برای همه مشهود میگردد، پس همان طور که اموات مشمول استثنا نیستند، به این [[دلیل]] که عالم اموات غیر این عالم است، [[ملائکه]] نیز مشمول نیستند. زیرا عالمشان غیر از این عالم است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.</ref>؛ و آیا این [[آیه]] مختص به [[پیامبر]]{{صل}} است؟ چنانکه برخی درباره استثنای فوق گفتهاند، این [[آیه]] مختص [[پیامبران]] است. چون لفظ [[رسول]] دارد. لذا شامل [[ائمه]]{{عم}} نمیشود و [[علم غیب]] آنها را اثبات نمیکند. توضیح اینکه طبق صدر [[آیه]] هیچ کس از [[غیب]] خبر ندارد. این [[حکم]] عام است و همۀ افراد را شامل میشود. اما طبق ذیل [[آیه]]، فقط [[رسولان]] [[پسندیده]] استثنا میشوند. لذا غیر از آنها یعنی [[امامان]]{{عم}} و سایر [[مردم]] تحت عموم نداشتن [[علم غیب]] باقی میمانند<ref>سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.</ref>. جواب: از آنجایی که [[ائمه]]{{عم}} مصدر علمشان را "[[فراگیری]] از [[صاحب]] [[دانش]]" قرار دادهاند و از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] میبرند، باز هم [[علم]] به [[غیب]] دارند؛ یعنی وقتی [[خداوند]] [[غیب]] را طبق این [[آیه]] بر [[پیامبر]]{{صل}} اظهار کرده و [[پیامبر]]{{صل}} هم آن را برای [[ائمه]] به [[ارث]] میگذارد، [[امامان]]{{عم}} هم از [[علم غیب]] برخوردار میشوند. در نتیجه این استثنای دیگری بر [[آیه]] یا [[تأویل]] آن نیست<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.</ref>. | :::::#'''اظهار [[غیب]] بر [[رسولان]]:''' [[قرآن]] تصریح میکند که [[خداوند]] با اینکه [[عالم به غیب]] است، آن را بر فرستادگان [[مرضی]] خود اظهار میکند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد.</ref> و نمیتوان [[ملائکه]] را مشمول استثنا دانست. علاوه بر این، جمله {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}} فقط شامل اهل [[دنیا]] میشود که در روی [[زمین]] [[زندگی]] میکنند و اگر بنا باشد از سکنه [[زمین]] [[تجاوز]] کنیم تا شامل [[ملائکه]] هم باشد، باید مردگان را هم، که امور [[آخرت]] را که به [[نص]] [[قرآن]] [[غیب]] این عالم است میبینند، مشمول استثنا بدانیم، حال آنکه قطعاً مشمول نیستند، زیرا اگر مردگان هم مشمول باشند دیگر حتی یک نفر هم تحت عموم باقی نمیماند. چون هر [[انسان]] زمینی روزی از [[دنیا]] میرود و [[غیب]] عالم را میبیند و در [[روز قیامت]] که {{متن قرآن|يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|ذَلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ}}<ref>سوره هود آیه ۱۰۳.</ref> دربارهاش فرموده، تمامی [[مردم]] یک جا [[مبعوث]] میشوند، و [[غیب]] عالم برای همه مشهود میگردد، پس همان طور که اموات مشمول استثنا نیستند، به این [[دلیل]] که عالم اموات غیر این عالم است، [[ملائکه]] نیز مشمول نیستند. زیرا عالمشان غیر از این عالم است<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.</ref>؛ و آیا این [[آیه]] مختص به [[پیامبر]]{{صل}} است؟ چنانکه برخی درباره استثنای فوق گفتهاند، این [[آیه]] مختص [[پیامبران]] است. چون لفظ [[رسول]] دارد. لذا شامل [[ائمه]]{{عم}} نمیشود و [[علم غیب]] آنها را اثبات نمیکند. توضیح اینکه طبق صدر [[آیه]] هیچ کس از [[غیب]] خبر ندارد. این [[حکم]] عام است و همۀ افراد را شامل میشود. اما طبق ذیل [[آیه]]، فقط [[رسولان]] [[پسندیده]] استثنا میشوند. لذا غیر از آنها یعنی [[امامان]]{{عم}} و سایر [[مردم]] تحت عموم نداشتن [[علم غیب]] باقی میمانند<ref>سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.</ref>. جواب: از آنجایی که [[ائمه]]{{عم}} مصدر علمشان را "[[فراگیری]] از [[صاحب]] [[دانش]]" قرار دادهاند و از [[پیامبر]]{{صل}} [[ارث]] میبرند، باز هم [[علم]] به [[غیب]] دارند؛ یعنی وقتی [[خداوند]] [[غیب]] را طبق این [[آیه]] بر [[پیامبر]]{{صل}} اظهار کرده و [[پیامبر]]{{صل}} هم آن را برای [[ائمه]] به [[ارث]] میگذارد، [[امامان]]{{عم}} هم از [[علم غیب]] برخوردار میشوند. در نتیجه این استثنای دیگری بر [[آیه]] یا [[تأویل]] آن نیست<ref>سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.</ref>. |
نسخهٔ ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۴
دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
دلیل قرآنی علم غیب امامان(ع) چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «دلایل علم غیب معصوم چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در اینباره گفتهاند:
- «مفاد آیات درباره غیب در چند دسته سزاوار تحقیق و بررسیاند. پارهای از آیات، آگاهی بر غیب و راههای دستیابی به آن را مخصوص ذات الهی میدانند: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ﴾ [۱]، ﴿وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾ [۲] ﴿قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ﴾ [۳]. صراحت آیات در خصوص انحصار آگاهی بر غیب برای خداوند به گونهای است که برای اثبات علم غیب برای غیر خداوند باید دلیل اقامه کرد. در همین راستا آیاتی به صراحت علم غیب پیامبران را نفی میکند:
- حضرت نوح میفرماید: ﴿لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ﴾ [۴] حضرت رسول میفرماید: ﴿قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ﴾ [۵] و میفرماید: ﴿قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيّ﴾ [۶]. پارهای از آیات قرآن نه تنها اثبات آگاهی بر غیب برای پیامبران میکند، بلکه آگاهی از غیب را برای افراد دیگر نیز روا میداند ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾ [۷]، ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾ [۸]، ﴿أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى﴾ [۹]، ﴿ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ﴾ [۱۰].
- چنانکه آیات گویاست، بعضی از آیات، علم غیب را مخصوص خداوند میدانند، و در بعضی دیگر از آیات، پیامبران داشتن علم غیب را از خود نفی میکنند. وجود چنین آیاتی بستر این اشکال را فراهم آورده است که چگونه با این صراحت قرآنی میتوان قائل به علم غیب برای پیامبر و امامان معصوم(ع) شد؟ برای پاسخ به این اشکال، نخست باید توجه داشت که درباره علم غیب با سه دسته آیات روبرو هستیم:
- آیاتی که میگویند علم غیب منحصر به خداوند است؛
- آیاتی که از زبان خود پیامبران، داشتن علم غیب را از آنان نفی میکند؛
- آیاتی که وجود علم غیب را برای برخی افراد اثبات میکند.
- بدون تردید، کلام وحی ناسازگاری با یکدیگر ندارند، از این رو، جمع میان آیات به این است که علم غیب ذاتی مخصوص ذات الهی است؛ لکن علم غیب اکتسابی و اعطایی را بعضی از کملین، بهویژه پیامبران و معصومان پاک دارایند. اینان به اذن خداوند، واجد علم غیب اند، و البته آگاهی بر غیب مراتبی دارد و هرکسی به میزان مرتبت وجودی و شایستگی که دارد از آن بهرهمند میشود. اما درباره استفاده علم غیب برای امامان از آیات قرآن از سه طریق میتوان بر این مقصود استدلال نمود:
- تمام آیاتی که علم غیب را برای پیامبر اثبات میکند، با توجه به اینکه وصایت، استمرار رسالت است و تمامی مسئولیتهای نبی به جز دریافت وحی اصطلاحی بر عهده امام است، امامان معصوم(ع) همچون پیامبر از علم غیب بهرهمندند؛
- از آیاتی که علم غیب را برای افرادی غیر از پیامبر اثبات میکنند، برای علم غیب امام(ع) نیز میتوان بهره گرفت؛
- از کنارهم قراردادن آیاتی نظیر آنچه در سوره سجده، آیه ۲۴ آمده که ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ﴾ و آیه ۷۵ سوره انعام که میفرماید: ﴿كَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾ میتوان بر علم غیب امام استدلال نمود؛ زیرا از طرفی، خداوند ائمه را به صبر و یقین توصیف میکند و از طرفی انکشاف پرده غیب و رؤیت ملکوت آسمانها و زمین را مقدمه حصول مقام یقین قرار میدهد. در حقیقت، انکشاف پرده غیب و رؤیت، همان یقین است و یقین و صبر دو ویژگیاند که امام به آنها توصیف شده است، بنابراین علم غیب و رؤیت ملکوت لازمه امام بودن است. در تأیید آنچه استدلال سوم گفته شد، میتوان به آیات سوره تکاثر رجوع کرد که ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ﴾ [۱۱] رؤیت دوزخ و مشاهده ملکوت جهنم در گرو علم یقینی است و لازمه علم یقینی، کشف حجاب غیب است. از این رو، تمامی کسانی که دارای سعه وجودیاند و به طور خاص امامان معصوم(ع) که در این جهت سرآمد دیگران به شمار میآیند، کشف غطا و برداشتن پرده امری اجتنابناپذیر است، ﴿فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴾ [۱۲].
- پیش از این در بحث تقدم صفات امام اشاره شد که علم چون منشأ عصمت است تقدم بر عصمت دارد، بر همین اساس خداوند اهل بیت پیامبر(ع) را جزء مطهرون به شمار آورده است و میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ [۱۳] اگر اهل بیت پیامبر(ع) معصوماند و علم، منشأ عصمت میباشد، امامان(ع) باید آگاهی بر غیب داشته باشند»[۱۴].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی دیاری بیدگلی، آقای حسین قاسمی و خانم عصمت نیری در مقاله «بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی» در اینباره گفتهاند:
|
۳. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۴. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۵. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ |
---|
|
۶. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
|
۷. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
|
پرسشهای مصداقی
پرسشهای وابسته
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی میکنند چگونه این علم اثبات میشود؟ (پرسش)
- آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- چگونه آیات نافی علم غیب از غیر خدا با آیات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- آیا روایاتی وجود دارند که علم غیب غیر خدا را نفی میکنند؟ (پرسش)
- چگونه روایات نافی علم غیب از غیر خدا با روایات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا پیامبران اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
- بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت میشود؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
- چرا امامان علم غیب خود را انکار میکردند؟ (پرسش)
- نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ و نهان آسمانها و زمین از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۷۷.
- ↑ بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.
- ↑ بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.
- ↑ بگو چنانچه علم غیب میداشتم، خیر فزونتری به دست میآوردم و هرگز ناراحتی به من نمیرسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.
- ↑ من نخستین فرستاده خدا نیستم، پیش از من پیامبرانی به سوی مردم آمدهاند و نمیدانم که درباره من و شما چه حوادثی پیش خواهد آمد و تنها از وحی پیروی میکنم؛ سوره احقاف، آیه: ۹.
- ↑ و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.
- ↑ من برای شما از گِل، به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.
- ↑ (اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مىكنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود همداستان شدند و نيرنگ مىباختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.
- ↑ سوره تکاثر، آیه: ۵ و ۶.
- ↑ سوره ق، آیه: ۲۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
- ↑ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، ص۱۷-۱۹.
- ↑ بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ «امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ سوره انعام، آیه ۳۸.
- ↑ سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۲۳-۱۳۹.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد.
- ↑ سوره هود آیه ۱۰۳.
- ↑ سوره هود آیه ۱۰۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.
- ↑ سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.
- ↑ سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.
- ↑ نجفی، معارف الاسلامیه؛ ص: ۵۷، ۱۳۷.
- ↑ کلینی، الکافی؛ ج۱ ، ص ۱۹۶ - ۱۹۷.
- ↑ بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
- ↑ «و بگو (آنچه در سر داريد) انجام دهيد، به زودى خداوند و پيامبرش و مؤمنان كار شما را خواهند ديد و به سوى داننده پنهان و آشكار بازگردانده خواهيد شد و او شما را از آنچه انجام مىدادهايد آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ «و كسانى كه كافر شدند مىگويند: «تو فرستاده نيستى». بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۲۴.
- ↑ و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۴۱-۴۵.
- ↑ مظفر، علم امام، ص ۵۳-۵۶.
- ↑ مرعشی، شرح احقاق، ج ۱۴، ص ۳۶۳؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ ق، ج ۱۱، ص ۳۸۸؛ حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد تنزیل لقواعد التنفصیل، تحقیق: محمدباقر محمودی، چاپ اول، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی: تهران، ۱۴۱۱ ق، ج ۱، ص ۴۰۰ و ۴۰۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۹۱.
- ↑ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۱۴.
- ↑ پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۶-۴۸.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»، سوره جن، آیه۲۶ و ۲۷.
- ↑ غلاه، کسانی که امامان(ع) را از حدود موجود امکانی خارج دانسته و برخی از صفاتی را که اختصاص به خدا دارد بر آنان ثابت میدانند.
- ↑ «آیا به شما علم غیب داده شده؟»
- ↑ نهج البلاغه خطبه صدو بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم: ج۱، ص ۸۳ - ۸۵ و ج۳، ص ۱۳۸ - ۱۴۱.
- ↑ اوائل المقالات، ص۳۸؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۲۶/۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص ۲۶۱ و ج۵، ص ۲۰۵.
- ↑ متشابهات القرآن،ص ۲۱۱.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۱، ص ۸۴ ۴و ج۳، ص۱۴۰.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص ۴۲۷.
- ↑ دلائل الصدق مظفر، ص۳۴۳.
- ↑ علم الإمام، ص۴۷.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص ۱۳۱ - ۱۳۲؛ آیتالله جعفر سبحانی، سیمای فرزانگان ج۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۷۳.
- ↑ «دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمیدارد». سوره اعراف، آیه ۱۸۷.
- ↑ تفسیر نمونه، ج ۷، ۴۳؛ جهت اطلاع بیشتر درباره علم امامان ر. ک: ۱. تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۱۴۶ به بعد ۲. بررسی مسائل کلى امامت، ابراهیم امینى، ص ۳۲۴ - ۲۳۱.
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ «[امّا] کسى که دانشى از کتاب [آسمانى] داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «... بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!». سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ص ۵۶۴ و ۵۶۵.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۱۵۳.
- ↑ «ما قرآن را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزى است».
- ↑ وبگاه اسلام کوئست