دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
دلیل قرآنی علم غیب امامان (ع) چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «دلایل علم غیب معصوم چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله سید حسن مصطفوی و حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی در مقاله «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم» در اینباره گفتهاند:
«مفاد آیات درباره غیب در چند دسته سزاوار تحقیق و بررسیاند. پارهای از آیات، آگاهی بر غیب و راههای دستیابی به آن را مخصوص ذات الهی میدانند: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ﴾ [۱]، ﴿وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾ [۲] ﴿قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ﴾ [۳]. صراحت آیات در خصوص انحصار آگاهی بر غیب برای خداوند به گونهای است که برای اثبات علم غیب برای غیر خداوند باید دلیل اقامه کرد. در همین راستا آیاتی به صراحت علم غیب پیامبران را نفی میکند:
حضرت نوح میفرماید: ﴿لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ﴾ [۴] حضرت رسول میفرماید: ﴿قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ﴾ [۵] و میفرماید: ﴿قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيّ﴾ [۶]. پارهای از آیات قرآن نه تنها اثبات آگاهی بر غیب برای پیامبران میکند، بلکه آگاهی از غیب را برای افراد دیگر نیز روا میداند ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾ [۷]، ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾ [۸]، ﴿أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى﴾ [۹]، ﴿ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ﴾ [۱۰].
چنانکه آیات گویاست، بعضی از آیات، علم غیب را مخصوص خداوند میدانند، و در بعضی دیگر از آیات، پیامبران داشتن علم غیب را از خود نفی میکنند. وجود چنین آیاتی بستر این اشکال را فراهم آورده است که چگونه با این صراحت قرآنی میتوان قائل به علم غیب برای پیامبر و امامان معصوم (ع) شد؟ برای پاسخ به این اشکال، نخست باید توجه داشت که درباره علم غیب با سه دسته آیات روبرو هستیم:
- آیاتی که میگویند علم غیب منحصر به خداوند است؛
- آیاتی که از زبان خود پیامبران، داشتن علم غیب را از آنان نفی میکند؛
- آیاتی که وجود علم غیب را برای برخی افراد اثبات میکند.
بدون تردید، کلام وحی ناسازگاری با یکدیگر ندارند، از این رو، جمع میان آیات به این است که علم غیب ذاتی مخصوص ذات الهی است؛ لکن علم غیب اکتسابی و اعطایی را بعضی از کملین، بهویژه پیامبران و معصومان پاک دارایند. اینان به اذن خداوند، واجد علم غیب اند، و البته آگاهی بر غیب مراتبی دارد و هرکسی به میزان مرتبت وجودی و شایستگی که دارد از آن بهرهمند میشود. اما درباره استفاده علم غیب برای امامان از آیات قرآن از سه طریق میتوان بر این مقصود استدلال نمود:
- تمام آیاتی که علم غیب را برای پیامبر اثبات میکند، با توجه به اینکه وصایت، استمرار رسالت است و تمامی مسئولیتهای نبی به جز دریافت وحی اصطلاحی بر عهده امام است، امامان معصوم (ع) همچون پیامبر از علم غیب بهرهمندند؛
- از آیاتی که علم غیب را برای افرادی غیر از پیامبر اثبات میکنند، برای علم غیب امام (ع) نیز میتوان بهره گرفت؛
- از کنارهم قراردادن آیاتی نظیر آنچه در سوره سجده، آیه ۲۴ آمده که ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ﴾ و آیه ۷۵ سوره انعام که میفرماید: ﴿كَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾ میتوان بر علم غیب امام استدلال نمود؛ زیرا از طرفی، خداوند ائمه را به صبر و یقین توصیف میکند و از طرفی انکشاف پرده غیب و رؤیت ملکوت آسمانها و زمین را مقدمه حصول مقام یقین قرار میدهد. در حقیقت، انکشاف پرده غیب و رؤیت، همان یقین است و یقین و صبر دو ویژگیاند که امام به آنها توصیف شده است، بنابراین علم غیب و رؤیت ملکوت لازمه امام بودن است. در تأیید آنچه استدلال سوم گفته شد، میتوان به آیات سوره تکاثر رجوع کرد که ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ﴾ [۱۱] رؤیت دوزخ و مشاهده ملکوت جهنم در گرو علم یقینی است و لازمه علم یقینی، کشف حجاب غیب است. از این رو، تمامی کسانی که دارای سعه وجودیاند و به طور خاص امامان معصوم (ع) که در این جهت سرآمد دیگران به شمار میآیند، کشف غطا و برداشتن پرده امری اجتنابناپذیر است، ﴿فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ﴾ [۱۲].
پیش از این در بحث تقدم صفات امام اشاره شد که علم چون منشأ عصمت است تقدم بر عصمت دارد، بر همین اساس خداوند اهل بیت پیامبر (ع) را جزء مطهرون به شمار آورده است و میفرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ [۱۳] اگر اهل بیت پیامبر (ع) معصوماند و علم، منشأ عصمت میباشد، امامان (ع) باید آگاهی بر غیب داشته باشند»[۱۴].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
«﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾[۱۵] در این آیه شریفه سخن از کسانی به میان آمده است که دارای علم الکتابند. اطلاق علم الکتاب دلالت دارد بر آنکه تمامی علوم موجود در کتاب نزد آنان است نه مقداری از آن. که در آیه شریفه ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي﴾[۱۶] بدان اشاره رفته است. چه آنکه فرق واضحی است بین ﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾ و ﴿عِلْمُ الْكِتَابِ﴾. ﴿عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾ یعنی مقداری از علم موجود در کتاب و ﴿عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ یعنی تمامی علم موجود در کتاب. علم همه اشیاء رد کتاب موجود است هیچ چیزی که شیء بر آن صادق باشد نیست مگر اینکه در کتاب بیان گشته است. بنابراین تمامی عوالم وجود چه مادی و چه مجرد در کتاب موجود است. و کسانی هم هستند که واجد تمام این علومند و نه فقط مقداری از آن. حال باید دانست که اینها چه کسانی اند؟ روایات فراوانی در این باب وارد شده است که تعیین مینماید ﴿مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ ائمه هدی (ع) میباشند ففقط در کتاب بصائر الدرجات ۲۳ روایت وجود دارد که صریحا مصداق آیه را امامان معصوم معرفی میکند. ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ﴾[۱۷] استدلال به این آیه شریفه هم متوقف است به اینکه در ابتدا علوم موجود در کتاب مشخص گردد و سپس مصادیق ﴿الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ که وارث آن علومند و سابقون بالخیراتند. مسأله اول ذیل آیه مورد بحث قرار گرفت و روشن شد که بر اساس آیات کریمه ﴿مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ﴾[۱۸] و ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾[۱۹] هرچیزی که عنوان شیء بر آن صادق باشد علوم مربوط به آن در کتاب موجود است و اطلاق آن هم تمامی اشیاء را شامل میشود و هم بالفعل بودن این علم را ثابت مینماید.(...) و اما مسأله دوم که مراد از بندگان برگزیده باشد در روایات زیادی تعیین شده است. این روایات بندگان بررگزیده و سابقون به خیرات را اهل بیت عصمت میدانند. ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۲۰] این آیه شریفه دلالت دارد که همه چیزها در امام مبین برشمرده شده است. عموم کل شیء تمامی مصادیق شیء را شامل میشود اعم از شیء مادی یا مجرد؛ موجود در زمان حال یا گذشته یا آینده و...این چنین علمی در امام مبین وجود دارد. اما مراد از امام مبین کیست؟ در این باره در تفاسیر اقوال مختلفی وارد شده است برخی آن را لوح محفوظ و بعضی همین قرآن نازل شده بر پیامبر اکرم (ص) و برخی دیگر آن را امیرالمؤمنین علی (ع) دانستهاند این قول بر اساس روایاتی است که رد این مورد وارد گشته است.﴿وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾[۲۱] این آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه عدهای از مؤمنان اعمال انسانها را میببینند همانظور که رسول اکرم (ص) میبیند؛ هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت یعنی هم تمامی اعمال را میبینند و چیزی از آنها فوت نمیشود و هم از نیات و ضمایر اشخاص آگاهند و عممل منافقانه را از عمل با اخلاص تشخیص میدهند و به عبارت دیگر حقایق اعمال انسانها را مشاهده مینمایند و این عبارت اخرای همان شهید و شاهد در آیات سابق میباشد و لذا شامل جمیع مؤمنان نبوده بلکه اختصاص به عدهای معدود دارد»[۲۲]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین دیاری بیدگلی، آقای قاسمی و خانم نیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی دیاری بیدگلی، آقای حسین قاسمی و خانم عصمت نیری در مقاله «بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی» در اینباره گفتهاند:
«در قرآن کریم به طرق گوناگونی علم غیب برای غیر خدا ثابت شده است:
|
۳. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای منصف علی مطهری در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم ائمه از نظر عقل و نقل» در اینباره گفته است:
«آیاتی هست که دلالت میکند بر علم غیب ائمه (ع):
|
۴. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
آقای قاسم علی شیخزاده در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«از جمله آیاتی که علم غیب معصومین را ثابت میکند آیات ۲۶ و ۲۷ سوره جن و آیه ۱۷۹ آل عمران است که ذیلاً بیان میگردد. ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء﴾ [۳۵]، ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾ [۳۶]. پیرامون این آیات نکاتی ذیلاً بیان میگردد.
اشکال: از آیه شماره سوم "۲۸ جن" استفاده میشود که آگاهی پیامبر از علم غیب درمورد شریعت و احکام است و علوم غیبی دیگر قابل استفاده از آیه نیست به همین جهت بعضی پس از ارائه این اشکال روایتی را آورده که مضمون آن اثبات علم غیب بهطور گسترده حتّی در غیر احکام است. بعضی فرمودهاند معنای غیب در این آیه و آیات دیگر فقط وحی نیست وحی یکی از مصادیق غیب است بلکه غیب معنای پوشیده از حواس است بهطور مطلق که معنای وسیع دارد. اشکال: در این آیه آنچه استثناء شده پیامبران است ونسبت به ائمه شک داریم که آیا مشمول استثناء هستند یا تحت عموم آیه باقیاند "غیب نمیدانند" به عموم آیه تمسک میکنیم میگوییم آنها علم غیب ندارند. در جواب میتوان گفت غیر از پیامبران هم علم غیب دارند مانند خضر که دارای علم لدنّی "غیر عادی" بود و موسی (ع) نزد او برای کسب علوم رفت و پیامبر بودن خضر هم ثابت نیست ذوالقرنین، آصف برخیا، مادر موسی، مریم دارای علوم غیبی بودهاند خود ما هم بعضی از علوم غیب را داریم مانند علم بوجود خدا و رسالت انبیاء و حضرت مهدی (ع) لذا آیه که درآن علم غیب ازغیر خدا نفی شده علومی است که اصلاً نمیتوان از راه عادی بهدست آورد نه علم به مغیبات چون اگر مقصود آیه نفی چنین علمی از غیر خدا باشد معنایش اینست که هیچ مؤمنی وجود ندارد زیرا کس نمیتواند علم بوجود خدا داشته باشد چه رسد به ایمان به خدا درحالیکه مانیز علم به بعضی ازمغیبات داریم. اشکالی که این جواب دارد این است که غیب دانی خضر و مادر موسی و... دلیل اثبات علم غیب ائمه نمیشود یعنی نمیتوان گفت چون مادر موسی علم غیب دارد پس ائمه هم دارند زیرا با هیچ یک از دلالات سه گانه مطابقی، تضمنی و التزامی قابل اثبات نیست بلی امکان علم غیب ائمه (ع) را ثابت میکند نه وقوع آن را. شیخ طوسی میفرماید: در اینکه خداوند پیامبر را بر غیب مطلع کرده یا نه دو جواب وجود دارد سید گفته مطلع نکرده ولی ابن اسحاق معتقد است که خداوند رسولش را برگزید و بسیاری از غائبات را نیز به او اعلام کرد و این معنا مناسب و لایقتر برای آیه است. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که نشان میدهد علاوه بر امکان علم غیب برای معصومین وقوع آن نیز جامة عمل پوشیده که به نمونههای آن اشاره میگردد:
|
۵. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛ |
---|
خانم گلافشان پارسانسب در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با موضوع «پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا» در اینباره گفته است:
«دلائل نقلی علم اهل بیت (ع) : آیات قرآنی دال بر علم اهل بیت (ع)
|
۶. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها» در پاسخ به این پرسش آورده است:
«بر اساس احادیث و روایات شیعى، امامان (ع) از علم غیب موهبتى از سوى خداوند بهرهمندند. خداوند متعال مىفرماید: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾[۴۴] این آیه نشان مىدهد که علم غیب اختصاص به خداوند دارد و کسى جز خدا آن را نمىداند. اما ممکن است پیامبر با رضایت پروردگار متعال، بداند و نیز ممکن است دیگر انسانها از سوى خدا و یا به تعلیم پیامبران، از آن آگاهى یابند. علم غیب امامان (ع) بر دو گونه تصور میشود:
دانشمندان شیعه همگی تصریح کردهاند که آگاهی پیامبر و امام از غیب، ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست و به گونه دوم؛ یعنی به تعلیم الهی است و کسانی که علم امامان (ع) را ذاتی و بدون تعلیم الهی بدانند و علم آنان را به گونه علم الهی بدانند از "غلاه" [۴۵] به شمار میآیند و اصولاً این عقیده مستلزم شرک میباشد، در اینجا لازم است توجه خواننده عزیز را به مطالبی جلب کنیم: با مراجعه به روایات و گفتههای دانشمندان بزرگ روشن میشود که در زمان پیامبران گرامی (ع) و امامان معصوم (ع) و نیز در دورههای بعد، گاهی از واژه علم غیب علم ذاتی و بدون تعلیم الهی فهمیده میشده است، از این جهت در آیات و روایات و نیز در کلمات دانشمندان مکرراً تصریح شده است که آگاهی پیامبر و امام از غیب، ذاتی نیست، بلکه به تعلیم الهی از راه وحی و غیره و یا آموختن از پیامبر و امام قبل است و اگر در برخی از احادیث آگاهی از غیب آنان نفی شده است، مقصود این نوع از علم غیب است. اینک متن برخی از روایات و گفتارهای دانشمندان:
|
۷. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
«سه آیه در قرآن مجید است که اگر آنها را در کنار هم قرار دهیم مسئله علم غیب پیامبر (ص) و امامان (ع) از آن روشن میشود؛ نخست اینکه قرآن در مورد کسى که تخت ملکه "سبا" را در یک چشم بر هم زدن نزد سلیمان آورد (یعنى آصف بن برخیا) میگوید: ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي﴾[۶۰] در آیه دیگر میخوانیم: ﴿...قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾[۶۱] از سوى دیگر در احادیث میخوانیم که ابو سعید خدرى میگوید: از رسول خدا (ص) معناى ﴿الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ...﴾ را سؤال کردم، پیامبر فرمود: "او وصى برادرم سلیمان بن داود بود"، گفتم: ﴿...وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ کیست؟ فرمود: "او برادرم على بن ابیطالب است".[۶۲] با توجه به اینکه ﴿عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ﴾ که در مورد آصف آمده، "علم جزئى" را میگوید، و ﴿عِلْمُ الْكِتَابِ﴾ که درباره على (ع) آمده "علم کلى" را میگوید، تفاوت میان مقام علمى آصف بن برخیا و حضرت على (ع) روشن میگردد.[۶۳] از سوى دیگر در آیه ۸۹ سوره نحل میخوانیم: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ﴾[۶۴] روشن است کسى که عالم به اسرار چنین کتابى باشد، باید اسرار غیب را بداند، و این دلیلى است آشکار بر اینکه ممکن است انسانى از اولیاء اللَّه، از اسرار غیب به امر الهی آگاه گردد»[۶۵].
|
پرسشهای مصداقی
پرسشهای وابسته
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی میکنند چگونه این علم اثبات میشود؟ (پرسش)
- آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- چگونه آیات نافی علم غیب از غیر خدا با آیات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)
- آیا روایاتی وجود دارند که علم غیب غیر خدا را نفی میکنند؟ (پرسش)
- چگونه روایات نافی علم غیب از غیر خدا با روایات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا پیامبران اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
- بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت میشود؟ (پرسش)
- دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
- دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
- شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
- آیا امامان اخبارات غیبی داشتهاند؟ (پرسش)
- چرا امامان علم غیب خود را انکار میکردند؟ (پرسش)
- نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ و نهان آسمانها و زمین از آن خداوند است؛ سوره نحل، آیه: ۷۷.
- ↑ بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.
- ↑ بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم؛ سوره انعام، آیه: ۵۰.
- ↑ بگو چنانچه علم غیب میداشتم، خیر فزونتری به دست میآوردم و هرگز ناراحتی به من نمیرسید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.
- ↑ من نخستین فرستاده خدا نیستم، پیش از من پیامبرانی به سوی مردم آمدهاند و نمیدانم که درباره من و شما چه حوادثی پیش خواهد آمد و تنها از وحی پیروی میکنم؛ سوره احقاف، آیه: ۹.
- ↑ و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.
- ↑ من برای شما از گِل، به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.
- ↑ (اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مىكنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود همداستان شدند و نيرنگ مىباختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.
- ↑ سوره تکاثر، آیه: ۵ و ۶.
- ↑ سوره ق، آیه: ۲۲.
- ↑ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
- ↑ دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، ص۱۷-۱۹.
- ↑ بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ «امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است». سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ سوره انعام، آیه ۳۸.
- ↑ سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام میدادهاید آگاه خواهد ساخت؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۲۳-۱۳۹.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد.
- ↑ سوره هود آیه ۱۰۳.
- ↑ سوره هود آیه ۱۰۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲۰، ص ۸۸.
- ↑ سبحانی، آگاهی سوم؛ ۱۹۰.
- ↑ سبحانی، مفاهیم القرآن؛ ج۳، ۴۰۶.
- ↑ نجفی، معارف الاسلامیه؛ ص: ۵۷، ۱۳۷.
- ↑ کلینی، الکافی؛ ج۱ ، ص ۱۹۶ - ۱۹۷.
- ↑ بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
- ↑ «و بگو (آنچه در سر داريد) انجام دهيد، به زودى خداوند و پيامبرش و مؤمنان كار شما را خواهند ديد و به سوى داننده پنهان و آشكار بازگردانده خواهيد شد و او شما را از آنچه انجام مىدادهايد آگاه خواهد ساخت»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۵.
- ↑ «و كسانى كه كافر شدند مىگويند: «تو فرستاده نيستى». بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۱۲۴.
- ↑ و خداوند بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ و ۲۷.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۴۱-۴۵.
- ↑ مظفر، علم امام، ص ۵۳-۵۶.
- ↑ مرعشی، شرح احقاق، ج ۱۴، ص ۳۶۳؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ ق، ج ۱۱، ص ۳۸۸؛ حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد تنزیل لقواعد التنفصیل، تحقیق: محمدباقر محمودی، چاپ اول، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی: تهران، ۱۴۱۱ ق، ج ۱، ص ۴۰۰ و ۴۰۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۹۱.
- ↑ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۱۴.
- ↑ پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۶-۴۸.
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»، سوره جن، آیه۲۶ و ۲۷.
- ↑ غلاه، کسانی که امامان (ع) را از حدود موجود امکانی خارج دانسته و برخی از صفاتی را که اختصاص به خدا دارد بر آنان ثابت میدانند.
- ↑ «آیا به شما علم غیب داده شده؟»
- ↑ نهج البلاغه خطبه صدو بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم: ج۱، ص ۸۳ - ۸۵ و ج۳، ص ۱۳۸ - ۱۴۱.
- ↑ اوائل المقالات، ص۳۸؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص۲۶/۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص ۲۶۱ و ج۵، ص ۲۰۵.
- ↑ متشابهات القرآن،ص ۲۱۱.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج۱، ص ۸۴ ۴و ج۳، ص۱۴۰.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص ۴۲۷.
- ↑ دلائل الصدق مظفر، ص۳۴۳.
- ↑ علم الإمام، ص۴۷.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص ۱۳۱ - ۱۳۲؛ آیتالله جعفر سبحانی، سیمای فرزانگان ج۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۷۳.
- ↑ «دانش آن، تنها نزد پروردگار من است؛ هیچ کس جز او در زمان آن از آن پرده بر نمیدارد». سوره اعراف، آیه ۱۸۷.
- ↑ تفسیر نمونه، ج ۷، ۴۳؛ جهت اطلاع بیشتر درباره علم امامان ر. ک: ۱. تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۱۴۶ به بعد ۲. بررسی مسائل کلى امامت، ابراهیم امینى، ص ۳۲۴ - ۲۳۱.
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ «[امّا] کسى که دانشى از کتاب [آسمانى] داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که [سلیمان] آن [تخت] را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «... بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!». سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ شیخ صدوق، الأمالی، ص ۵۶۴ و ۵۶۵.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۲۵، ص ۱۵۳.
- ↑ «ما قرآن را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزى است».
- ↑ وبگاه اسلام کوئست