آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • آیا می‌توان در قرآن نمونه‌هایی یافت که در آن علم غیب به غیر خداوند نسبت داده شده است؟
  • آیا بر اساس آیات قرآن کسی غیر از خداوند می‌تواند از علم غیب بهره‌مند باشد؟

پاسخ به این پرسش

محسن غرویان

حجج الاسلام و المسلمین محسن غرویان، سید محمد حسین میرباقری و محمد رضا غلامی در کتاب «بحثی مبسوط در آموزش عقاید» در این‌باره گفته‌اند:

علاوه بر اینها، آیاتی داریم که در آنها مسئله وحی الهی به عنوان راهی مطرح شده که جز انبیاء، دیگران از آن برخوردار نیستند، لذا می‌توان گفت:

  • اولاً: این آیات دال بر این هستند که خداوند از طریق آسمانی وحی انبیاء و رسولان خویش را از بسیاری امور غیبی که دیگران نمی‌دانند آگاه می‌سازد.
  • ثانیاً: پدیده‌هایی همچون وحی، فرشته وحی، مکالمات بین نبی و فرشته وحی و امثال این امور، همگی خود از امور غیبی محسوب می‌شوند و دیگران هرگز از آنها آگاهی ندارند.

اینک به سه آیه در این زمینه اشاره می‌کنیم که در آنها صریحا خداوند مسئله علم غیب از طریق وحی را در رابطه با پیامبر اسلام (ص) مطرح نموده است:

  1. ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ[۳]
  2. ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ[۴]
  3. تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۵]

گذشته از همه این موارد، آیاتی که مربوط به داستان حضرت خضر و حضرت موسی است، دال بر امکان تحقق علم به امور غیبی در مورد انسانها نیز می‌باشد و نیز آیات مربوط به "تعلیم اسماء" در مورد حضرت آدم می‌تواند دال بر این مطلب باشد»[۶].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد تقی شاکر در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» در این‌باره گفته‌ است:

«آیات دالِ بر امکان آگاهی به غیب آیاتی از قرآن صراحتِ در آگاهی پیامبر (ص) و انبیاء دیگر به علم غیب دارد که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:

  1. در آیۀ بیست و ششم سورۀ مبارکۀ تکویر یکی از صفات و ویژگیهای حضرت رسول (ص) اینگونه بیان شده است، و وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ [۷] ضنین همچنان که کتب لغت و مفسرین اشاره نموده‌اند به معنای بخل ورزیدن و امساک نمودن می‌باشد. یعنی پیامبر (ص) آنچه به او وحی می‌گردید را مکتوم و مخفی نمی‌نمود بلکه آنچه از جانب خدا می‌گرفت را تعلیم می‌داد. راغب در مفردات می‌نویسد: الضنة یعنی بخل ورزیدن به شیئ نفیس. مفسرین غیب را به معنای وحی الهی و خبرهایی غیبی که پیامبر (ص) از آن آگاه می‌گردید تفسیر کرده‌اند. مفسرین تصریح دارند که غیب اعم از قرآن است یعنی شامل اختیار و امور غیبی دیگر هم می‌گردد. تنها در تفسیر لاهیجی و مفاتیح الغیب تصریح شده که مراد از غیب در آیه، قرآن است. سیوطی در الدر المنثور از قتادة نقل می‌کند: «کان هذا القرآن غیباً اعطاه الله تعالی محمداً فبذله و علمه و دعا الیه و ما ضن به» به هر حال آیۀ شریفه به صراحت دلالت می‌کند پیامبر آگاه و عالم به غیب بوده و واسطه‌ای امین و صادق در آگاه نمودن انسانها به غیب قرار داده شده است.
  2. آیه دیگری که به صراحت از اظهار و آگاه نمودن گروهی از انسانها به علم به غیب خبر می‌دهد آیه بیست و هفتم سورۀ مبارکۀ جن می‌باشد. در حالی که خداوند در آیه بیست و ششم این سوره، خود را دانا و آگاه به غیب و نهان معرفی می‌نماید، در آیۀ بیست و هفتم برگزیدگان خود را آگاه شدگانِ به علم غیب معرفی می‌کند. عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۸].
  3. مرحوم شیخ طوسی در ذیل آیۀ ۱۷۹ سورۀ مبارکۀ آل عمران این سؤال را مطرح می‌نماید که خداوند آیا پیامبرش را به غیب مطلع و آگاه نمود؟ ایشان با اشاره به دو جواب منفی که تنها از سدی نقل شده و مثبت نسبت به این سؤال، جوابی که آگاهی یافتن پیامبر به بسیاری از امور غیبی را متذکر شده را جواب مناسب با آیه می‌داند. مفسران دیگر نیز با توجه به جمله «لکن الله یحی من رسله من یشاء» همین عقیده را پذیرفته‌اند، و رسالت و وحی الهی را علت آگاهی‌یابی از غیب پیامبران برشمرده‌اند، به ویژه آنکه من در جملۀ «یحیی من رسله» را من تبعیضه ندانسته بلکه «من» بیانیه برشمرده‌اند. گروعی دیگر از مفسرین با توجه به آیۀ و شأن نزول آن هر چند برای شأن نزول آن مطالب متفاوتی نقل شده به تفسیر آیۀ پرداخته‌اند. آیۀ ۱۷۸ سورۀ مبارکۀ آل عمران به امتحانات و سنجش ایمان و صدق انسانها با حوادث و وقایعی که در صول حیاتشان برای آنها پدید می‌آید اشاره می‌کند، تا امتیازِ خبیث بودن از طیب بودن با آزمایش شدن و گونۀ رفتار هر فرد آشکار شود. آنچنان که گفته شده، گروهی در برابر این برنامه الهی زبان به اعتراض و یا استهزاء گشودند و یا درخواست کرده و گفتند: چرا این تمییز و پالایش با آگاهی دادن غیبی خدا ظاهر نشود. و جه نیازی به این حوادث و سنجشها وجود دارد؟ آیۀ ۱۷۹ پاسخ این سؤال را بیان می‌نماید، در این آیه خداوند، بیان می‌کند که سنت الهی بر آن قرار نگرفته که عموم مردم را از غیب آگاه نماید تا به واسطۀ خبر از غیب، از آنچه در قلب‌ها پنهان می‌باشد مطلع گردند و بدانند که چه کسی مؤمن و چه کسی منافق است. و در ادامه می‌فرماید اما این که گفتیم خدا قرار نیست برای کسی غیبش را آشکار نماید، نسبت به عموم مردم است، مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَی‌ مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّی‌َ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۹] ولکن خدا به هر کس بخواهد آگاهی و اطلاع از غیب را قبل از زمان امتحان، روزی می‌نماید و خدا می‌فرماید، این از خصائص انبیاء و برگزیدگان اوست که اطلاع از غیب پیدا نمایند، هر چند قانون عمومی برای تشخیص اشخاص اعمال آنهاست. با توجه به این تفسیر مراد آیه روشن و آشکار می‌شود مقصود آیه نفی مطلق علم به غیب نیست، بلکه آیه علم پیامبران را ذاتی ندانسته نه اینکه علم آنان به غیب را به صورت مطلق نفی نماید. پس خداوند با وحی یعنی ارسالِ از طریق مخفیِ از دیگران پیامبرانش را از غیبِ آینده و یا گذشته بهره‌مند می‌سازد.
  4. آیۀ ۴۴ سورۀ آل عمران، خبری غیبی از گذشته دربارۀ زکریا و یحیی و مریم و کفالت او مطرح و پیامبر را از آن آگاه می‌سازد، و آن را از انبیاء و اخبار غیبی معرفی می‌نماید که تنها با وحی الهی امکان آگاهی از آن وجود داشته است و داستان نوح را در آیۀ ۴۹ سوره مبارک هود و داستان یوسف را در آیه ۱۰۲ سورۀ مبارک یوسف از انباء الغیب می‌شمرد، که همگی آنها دلالت بر آگاهی یابی انبیاء به غیب توسط خداوند سبحان دارد، بلکه هر آنچه پیامبر اکرم (ص) از اصول و فروع و قصص و سایر امور آورده همگی خبرهای غیبی است که خداوند سبحان برای او آشکار نموده است و اینگونه خداوند با اختصاص دادنِ آن شخص از بندگان که مشیّتش برای رسالت، به او تعلق یافته، با بهره‌مند نمودن او از غیب خود، باقی انسانها را مکلف به اطاعت از ایشان می‌نماید. خدا در شأن پیامبر می‌فرماید: تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۱۰] چه غیبی بالاتر و جلیل تر از قرآن مبین که خود خبرِ غیبی است و شامل اخبارِ غیبی وافری می‌باشد. پس هر آنچه پیامبر آورده هم به لفظ همم به معنایش غیب می‌باشد که خداوند او را از آن آگاه و به صورت و ماده‌اش به او وحی نموده است. چرا که مفروض آن است که قرآن هم از لحاظ لفظ و هم از لحاظ معنای آن معجزه است و معجزات یکی از مغیبات الهی به شمار می‌رود.

مصادیق قرآنی آگاهی به غیب آیاتی که ذکر شد به صورت کلی دلالت دارند بر اینکه برای رجالِ وحی امکان اطلاع بر غیب و آگاهی از آنچه بر دیگران پوشیده است وجود دارد. اما آیاتی در قرآن به ما خبر می‌دهد که خداوند گروهی از برگزیدگان از بندگان مخلصش را که شامل انبیاء و رسولان و بندگان اختیار شده او می‌شوند، از علوم مکنون و مخفی آگاه ساخته است. تعدای از آیات را مرور می‌کنیم:

  1. آیۀ ۳۱ تا ۳۳ سوره مبارکۀ بقره، از اطلاع یافتن حضرت آدم بر جمله‌ای از حقایقی که آگاهی از آنها بر ملائکه هم پوشیده بوده خبر می‌دهد، که حضرت آدم (ع) به امر الهی ملائکه را از آنها آگاه می‌سازد. این حقایق که قرآن از آنها به «اسماء» یاد می‌نماید به معنای اسم اشیاء به تنهایی نیست چرا که این فضیلتی ندارد. بلکه حقایق آنها مسمیّات آنها مراد است. ضمیر جمع مذکور عاقل در آیه ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ [۱۱] و نیامدن ضمیر مفرد مؤنت به جای آن، دلیل بر این ادعا است. بی‌شک آگاه شدن از حقایق اشیاء که ملائکه از علمِ آن محجوب بوده‌آند بالاتر از ملاحم و فتن می‌باشد.
  2. آیه ۲۶ و ۲۷ سورۀ نوح از آگاهی نوح نسبت به احوالِ فرزندان و جانشینان قوم و قبیلۀ مردم زمان خود خبر می‌دهد که تنها با تعلیم الهی و اظهار غیب، امکان‌پذیر است.
  3. آیه ۷۵ سورۀ انعام از ملکوت آسمانها و زمین به ابراهیم خبر می‌دهد، مراد از این ارائه آن است که نفس ابراهیم به مشاهدۀ اشیاء از جهت استناد وجودشان به خداوند پرداخت، استنادی که شرک در آن راه ندارد بگونه‌ای که ابراهیم بعد از این ارائه و نمایش بدون شک از علم به غیب شریف‌تر می باشد.
  4. آیه ۸۱ سورۀ هود دلالت بر اطلاع لوط از غیب می نماید. لوط طبق اخبار رسولان پروردگار یعنی فرشتگان به صالحین قومش خبر داد که موعد قومش صبح است، و این اخبار از غیب بود هر چند محدود و متناهی بود.
  5. آیۀ چهار تا شش سورۀ یوسف دلالت می‌نماید یعقوب از خلالِ خواب فرزندش، به حقایق مستور در آن پی برد. در آیۀ هجده، در برابر ادعای خورده شدن یوسف توسط گرگ، یعقوب او را زنده دانست همانند آیه ۸۵ تا ۸۷ و آیۀ ۹۲ این سوره که همگی اخباری از غیب به شمار می‌آید که یعقوب آن را بیان داشته است چرا که خداوند در حق او می فرماید: وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ [۱۲].
  6. آیۀ ۱۰۱ سورۀ یوسف صراحتاً تعلیم تفسیر و تأویل رویا برای یوسف را، به خداوند نسبت می‌دهد. که آیه ۴۳ تا ۴۹ از نمونه‌های تحقق یافته و صدق تفسیر و تأویل یوسف است، طبق این آیات شریفه، خواب دو زندانی همراه یوسف و خواب پادشاه مصر به گونه‌ای که یوسف فرموده بود محقق گردید.
  7. آیات ۶۴ و ۶۵ سورۀ هود از اخبار صالح نبی نسبت به عاقبت کشته شدن ناقه خبر می‌دهد که با کشته شدن آن محقق گردید.
  8. شناخت و دانایی داوود و سلیمان از منطق پرندگان، که طبق آیۀ شانزدهم نمل بیان شده قسمی از غیب است.
  9. عیسی (ع) اسرار مردم را برای آنها بیان می‌نمود. آیه ۴۹ سورۀ مبارکه آل عمران این را بیان نموده است. و آیه ششم سورۀ صف از خبرِ آمدن پیامبر اکرم (ص) با نام احمد توسط عیسی سخن می‌گوید.
  10. آیه ۱۳ سورۀ تحریم دلالت بر خبر دادن پیامبر اکرم (ص) به غیب می‌نماید

آیات قرآن و آگاهی از غیب برای غیر انبیاء آیاتی که گذشت به مواضعی از آگاهی انبیاء الهی به غیب دلالت می‌نمود. اما آیاتی دیگر دلالت می‌کند غیر انبیاء نیز آگاه و مطلع از غیب شده‌اند. این آیات می‌فهماند که آگاهی و شناختِ نسبت به غیب، منحصر به طبقۀ انبیاء نیست بلکه این نوع آگاهی فضلی است الهی که خداوند به هر کدام از بندگان صالح خود که بخواهد اختصاص می‌دهد. اینک نمونه‌هایی از این آیات:

  1. اطلاع یافتن حضرت مریم (س) به غیب: آیه ۴۵ و ۴۹ آل عمران دلالت می‌کند مریم با وجود ازدواج نکردن، به سبب صحبت فرشته با او از فرزنددار شدن و نام او و شخصیت و خصوصیاتش مطلع شده بود.
  2. همسر حضرت ابراهیم (ع) و آگاهی از غیب: آیات ۶۹ تا ۷۳ سورۀ مبارکۀ هود از بشارت یافتن همسر ابراهیم به فرزندی پسر به نام اسحاق و نوه‌ای به نام یعقوب توسط ملائکه خبر می‌دهد.
  3. مادر حضرت موسی (ع): آیه هفتم سورۀ قصص دلالت دارد، مادر حضرت موسی (ع) از طریق غیب به آینده فرزندش آگاه شد.
  4. همراه و مصاحب حضرت موسی (ع):همراهِ حضرت موسی (ع) با آگاهی‌های خود اقدام به اموری می‌نمود که تعجب و اعتراض حضرت موسی (ع) را نیز سبب شده بود، که داستان آن در سورۀ کهف ذکر شده است. جملۀ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي [۱۳] در آیات مربوط به این داستان دلیل آن است که خداوند اسرار غیبی را به او اطلاع می‌داد.
  5. مؤمنین شهداء بر منافقین: آیاتی از قرآن دلالت بر این دارد که خدا و رسولش و بلکه مؤمنین عمل منافقین و سایر مردم را می‌بینند، آیه ۱۰۵ سورۀ مبارکۀ توبۀ از جملۀ این آیات است. مراد از رؤیت در آیه، وقوف بر حقایق اعمال و هدف‌های مترتّبِ بر اعمال است و اطلاع بر این امور امکان ندارد مگر از طریق ادراک غیبی. موارد از مؤمین نیز همه مردم نیستند بلکه شهیدان بر اعمال مقصود است[۱۴].
۲. آقای موسوی (پژوهشگر مجمع جهانی اهل بيت)؛
آقای سید عبدالرحیم موسوی حصینی، در کتاب «آگاهی امامان از غیب» در این‌باره گفته‌ است:

«قرآن کریم به این پدیده در زندگی پیامبران و صالحان تصریح و تأکید کرده است. آنها به اذن خداوند علم غیب داشته‌اند و از آن در راستای رسالت خویش استفاده کرده‌اند که به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم:

  1. حضرت یوسف به برادرانش فرمود: اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا[۱۵] و خداوند از آنچه پس از آن اتفاق افتاد خبر می‌دهد: فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا[۱۶] ظاهر آیه بیانگر این است که حضرت یعقوب در اثر قدرت غیبی‌ای که حضرت یوسف داشت و به کار برد، دوباره بینایی خود را به طول کامل به دست آورد. روشن است که باز گرداندن بینایی حضرت یعقوب مستقیماً توسط خداوند انجام نگرفت. بلکه به اذن او و توسط حضرت یوسف تحقق یافت. آنکه سبب بازگشت بینایی حضرت یعقوب گردید حضرت یوسف بود وگرنه به برادرانش دستور نمی‌داد که پیراهن او را ببرند و بر صورت پدرش بیفکنند، بلکه تنها کافی بود که دعا کند و از خدا این امر را بخواهد. این یک اقدام غیبی است که از یکی از اولیای خدا یعنی حضرت یوسف سر زده است. او به اذن خداوند جریان طبعیت را تغییر داد و هیچ کس توان این کار را ندارد مگر این‌که خداوند به او سلطه و قدرت غیبی بخشیده باشد.
  2. حضرت موسی (ع) با عصای خود بر سنگی زد و از آن دوازده چشمه جوشید: فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا[۱۷]؛ حضرت موسی در جای دیگر نیز قدرت غیبی خود را به کار گرفته است: هنگامی که با عصای خود به دریا زد و دریا شکافته شد و دوازده مسیر خشک در کف دریا برای بنی اسراییل به وجود آمد تا از دریا عبور کنند. فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ[۱۸]. در این دو مورد حضرت موسی از قدرت غیبی خدادادی خود که به اذن و اراده خدا تحقق می‌یابد استفاده کرده است.
  3. حضرت سلیمان از قدرت‌های غیبی متعددی بهره‌مند بود و بر جنیان و پرندگان سیطره و تسلط داشت و زبان پرندگان و حشرات را می‌دانست. خدای متعال می‌فرماید: وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ * وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ * حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ * فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ[۱۹]. هم چنین حضرت سلیمان تسلط غیبی شگفت‌انگیزی بر باد داشت به گونه‌ای که به دستور او به هر کجا که می‌خواست می‌وزید.وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ[۲۰]. جالب توجه این است که باد تَجْرِي بِأَمْرِهِ این امر نشانه چیرگی و کنترل حضرت سلیمان نسبت به سیر و جهت وزش باد است[۲۱]»[۲۲].
۳.پژوهشگران وبگاه پرسمان.
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«آیاتی که علم غیب را برای غیر خدا اثبات می‌کنند. ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ[۲۳]؛ تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۲۴]؛ ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ[۲۵] از این آیات معلوم می‌شود که نبی اکرم (ص) از طریق وحی بر اموری غیبی آگاه می‌شد.

اما شواهدی دیگر: قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا* عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا* لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا[۲۶] این آیه نیز گواه روشنی است بر این که خداوند متعال رسولان خود را بر اموری غیبی آگاه می‌کند؛ لکن چنین نیست که آنان مجاز باشند از آن علم همه جا استفاده نمایند؛ بلکه مورد استفاده آن را خداوند متعال تعیین می‌کند و تا خداوند حکیم اجازه نداده انبیا الهی حقّ ندارد علم غیب خود را اظهار نمایند وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ[۲۷]»[۲۸].

قرآن کریم در عین اینکه علم غیب را محدود به خدا می‌داند‌؛ در موارد متعددی آن را برای غیر خدا هم ثابت می‌کند :

در این دو آیه به طور کلی علم غیب را برای غیر خدا ثابت می‌نماید. در آیات دیگر علم غیب آنها را در موارد جزئی و برخی از کارهای روزمره بازگو می‌کند‌:

  1. یکی از معجزات حضرت عیسی (ع) این بود که به مردم می‌گفت: وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ [۳۱].
  2. پیامبر اسلام (ص) یکی از زنهایش را از اسراری که بین آنها بود باخبر ساخت او پرسید: چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت. آن حضرت در پاسخ فرمود: به من خدای دانا و آگاه خبر دادوَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ [۳۲]
  3. در داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) آمده است: حضرت خضر در سه مورد بر اساس علم غیب کارهای شگفت‌انگیز انجام می‌داد که حتی حضرت موسی (ع) توان تحمل آنها را نداشت[۳۳].
  4. مادر حضرت موسی نوزادش را به دستور خداوند به دریا انداخت و از راه وحی و الهام می‌دانست که فرزندش به او برمی‌گردد و سرانجام به پیامبری می‌رسد وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ [۳۴]، همچنین حضرت مریم (س) از راه اخبار غیبی، آگاه بود که بدون شوهر، دارای فرزند می‌شود و آن فرزندش، پیامبر خدا و دارای معجزات فراوان خواهد بودإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ [۳۵][۳۶].

پرسش‌های وابسته

  1. آیا نمونه‌هایی از علم غیب غیر خدا در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  2. آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  3. با وجود آیاتی که علم غیب غیر خدا را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  4. آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  5. چگونه آیات نافی علم غیب از غیر خدا با آیات مثبت علم غیب برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  6. آیاتی که مخالفان علم غیب پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  7. دلیل عقلی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  8. دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  9. دلیل حدیثی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش)
  10. شاهد تاریخی بر علم غیب پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  11. آیا پیامبران اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  12. بر فرض اثبات علم غیب پیامبران علم غیب امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  13. دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  14. دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  15. دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش)
  16. شاهد تاریخی بر علم غیب امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  17. آیا امامان اخبارات غیبی داشته‌اند؟ (پرسش)
  18. چرا امامان علم غیب خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  19. نشانه وجود علم غیب نزد معصوم چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد»؛ سوره جن، آیه ٢٦ و ٢٧
  2. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت»؛ سوره آل عمران، آیه ١٧٩
  3. «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های (قرعه) خود را (در آب) می‌افکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی»؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  4. «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که (برادران یوسف) بر کار خود هم‌داستان شدند و نیرنگ می‌باختند نزد آنها نبودی»؛ سوره یوسف، آیه ١٠٢.
  5. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است»؛ سوره هود، آیه ۴۹.
  6. بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص۲۶
  7. و او در رساندن وحی، تنگ‌چشمی نمی‌ورزد؛ سوره تکویر، آیه: ۲۴.
  8. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد»؛ سوره جن، آیه ٢٦ و ٢٧
  9. «خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت»؛ سوره آل عمران، آیه ١٧٩
  10. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است»؛ سوره هود، آیه ۴۹.
  11. سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد؛ سوره بقره، آیه: ۳۱.
  12. البته او از دانشی برخوردار بود که بدو آموخته بودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۶۸.
  13. من آن کارها را از پیش خویش نکردم؛ سوره کهف، آیه: ۸۲.
  14. شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۲۰ - ۱۲۸.
  15. «این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود»؛ سوره یوسف، آیه ۹۳
  16. «چون مژده‌رسان آمد، آن (پیراهن) را بر رخسار وی افکند و او بینا گشت»؛ سوره یوسف، آیه ۹۶
  17. «گفتیم: با چوبدست خود به سنگ فرو کوب آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید»؛ سوره بقره، آیه ۶۰.
  18. «آنگاه به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به دریا بزن! و دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه سترگ بود»؛ سوره شعرا، آیه ۶۳.
  19. «=و سلیمان از داوود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری آشکاری است. * و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه آنان را به‌هم‌پیوستند. * تا آنکه به درّه موران رسیدند، موری گفت: ای موران! به خانه‌های خود درآیید تا سلیمان و سپاهش شما را ناآگاهانه فرو نکوبند. * (سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم»؛ سوره نمل، آیه ۱۶-۱۹.
  20. «و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم»؛ سوره انبیا، آیه ۸۱.
  21. الوهابية فى الميزان، ص ۳۲۳
  22. آگاهی امامان از غیب، ص ۴۵-۴۸.
  23. «ای پیامبر این از خبرهای غیبی است که به تو وحی می‌‏کنیم؛ و تو در آن هنگام که قلم‌های خود را (برای قرعه‏‌کشی) به آب می‏‌افکندند تا کدامیک کفالت و سرپرستی مریم را عهده‌‏دار شود، و(نیز) به هنگامی که(دانشمندان بنی اسرائیل، برای کسب افتخار سرپرستی او،) با هم کشمکش داشتند، حضور نداشتی»؛ سوره آل عمران، آیه۴۴.
  24. «اینها از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌‏کنیم؛ نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمی‌‏دانستید. بنا بر این، صبر و استقامت کن، که عاقبت از آن پرهیزگاران است»؛ سوره هود، آیه۴۹.
  25. «این از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌‏فرستیم؛ تو نزد آنها نبودی هنگامی که تصمیم می‏‌گرفتند و نقشه می‏‌کشیدند»؛ سوره یوسف، آیه۱۰۲.
  26. «بگو: من نمی‌‏دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرار می‌‏دهد؟!* دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌‏سازد،* مگر رسولانی که آنان را برگزیده و مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آنها قرار می‌‏دهد* تا بداند پیامبرانش رسالت‌های پروردگارشان را ابلاغ کرده‏‌اند؛ و او به آنچه نزد آنهاست احاطه دارد و همه چیز را احصار کرده است.»؛ سوره جن، آیه۲۵تا۲۸.
  27. «و رسول به سوی بنی اسرائیل (قرار داده، که به آنها می‏‌گوید:) من نشانه‌‏ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‌‏ام؛ من از گِل، چیزی به شکل پرنده می‏‌سازم سپس در آن می‏‌دمم و به فرمان خدا، پرنده‏‌ای می‌‏گردد. و به اذن خدا کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص را بهبودی می‏‌بخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده می‌‏کنم؛ و از آنچه می‏‌خورید، و در خانه‌‏های خود ذخیره می‌‏کنید، به شما خبر می‌دهم؛ مسلماً در اینها، نشانه‌‏ای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید»؛ سوره آل عمران، آیه۴۹.
  28. وبگاه پرسمان
  29. «دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌‏سازد، مگر رسولانی که آنان را برگزیده.»؛ سوره جن، آیه۲۶ تا۲۷.
  30. نیست خدا که شما را به غیب آگاه سازد ولی از پیامبرانش کسی را که بخواهد برای آگاهی از غیب برمی‌گزیند؛ سوره آل عمران، آیه ١٧٩
  31. شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.
  32. و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را به همسر دیگر خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را به همسران خود گفت و در گفتن بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که پیامبر آن همسر رازگشا را از این امر باخبر ساخت همسر گفت: چه کسی تو را از این رازگشایی من آگاه کرد؟ پیامبر گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت؛ سوره تحریم، آیه: ۳.
  33. سوره کهف؛ آیات ۶۵ تا ۸۲.
  34. و به مادر موسی الهام کردیم که به او شیر بده و اگر بر (جان) او ترسیدی او را (در صندوقی بنه و) به دریا فکن و مهراس و اندوهگین مباش! ما او را به تو باز می‌گردانیم و او را از پیامبران خواهیم کرد؛ سوره قصص، آیه: ۷.
  35. آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۵.
  36. وبگاه پرسمان