علت تأخیر ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۷۶: خط ۷۶:
:::::#[[ظلم]] و ستمی که امروزه در گستره عظیمی از [[زمین]] بر [[مستضعفان]] و بینوایان می‌رود و تهاجم وسیعی که علیه [[ارزش‌های الهی]] می‌شود، شاید در [[تاریخ]] کم‌نظیر باشد!! آنچه در منطقه بالکان توسط صرب‌ها برضد [[مسلمانان]] بوسنی و هرزگوین گذشت، در [[تاریخ]] [[ظلم]] و [[کشتار]] کمتر نظیر داشته است. صرب‌ها بارها شکم [[زنان]] آبستن را پاره کردند و جنین‌ها را بیرون کشیدند!! [[کودکان]] را به [[قتل]] رساندند و سر بریدند و با سرهای بریده، پیش چشم [[پدران]] و مادرانشان توپ‌بازی کردند!! در "چچن" [[کودکان]] را سر بریدند و گوشت تنشان را طعمه خوکان ساختند! ستمی که کمونیست‌ها در دوره [[حکومت]] [[کمونیستی]]، بر [[مسلمانان]] آسیای میانه روا داشته‌اند، چنان است که لرزه براندام [[انسان]] می‌اندازد! شکنجه‌های وحشیانه‌ای که بر [[مسلمانان]] در زندان‌های [[اسرائیل]] [[اعمال]] می‌شود، از محدوده بیان بیرون است! [[برتر]] و بالاتر از همه اینها، شکنجه‌ها، زندانی کردن‌ها و ستم‌هایی است که در [[عراق]] بر [[مؤمنان]] به دست پلیس بعثی صدامی در جریان بوده و هیچ تعبیری از عهده توصیف آن برنمی‌آید و ...! آنچه در گوشه‌گوشه دنیای [[اسلام]] بر [[مسلمانان]] می‌رود، بسیار وحشتناک و فراتر از ظلم‌وستم و "پرشدن [[زمین]] از ظلم‌وجور" است؛ ولی کمتر دیده شده که‌ افکار عمومی [[جهان]] نسبت به این ستم‌های وحشتناک اعتراضی داشته باشند! این [[بی‌تفاوتی]] از همه بدتر و زشت‌تر و نشانه [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]] در [[جامعه جهانی]] و [[فرهنگ مادی]] [[بشر]] معاصر است. [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]]، نمود خطری است که پیوسته سقوط [[فرهنگی]] را در پی دارد و [[قرآن]] از آن به "نابودی [[امت‌ها]]" تعبیر می‌کند. "[[وجدان]]" [[نیاز]] اصلی و اساسی [[انسان]] است؛ همان‌گونه که [[انسان]] بدون "[[امنیت]]"، "بهداشت و درمان"، "[[غذا]]"، "[[نظام سیاسی]]" و "[[علم]] [و فن‌آوری‌]" [[قادر]] به ادامه [[زندگی]] نیست، به همان‌سان بدون [[وجدان]]، [[قادر]] به ادامه حیات نیست و هرگاه سرچشمه‌های [[وجدان]] بخشکد، سقوط [[فرهنگی]] نتیجه طبیعی این حالت خواهد بود. به تعبیر [[قرآن]] پس از سقوط نیز [[قانون]] "استبدال"، "تبدیل" و "[[ارث]]" بر [[زندگی]] [[بشر]] [[حاکم]] خواهد بود و این، همان حالت [[قیام جهانی امام عصر]] {{ع}} و برپایی [[دولت جهانی]] و فراگیر او است.
:::::#[[ظلم]] و ستمی که امروزه در گستره عظیمی از [[زمین]] بر [[مستضعفان]] و بینوایان می‌رود و تهاجم وسیعی که علیه [[ارزش‌های الهی]] می‌شود، شاید در [[تاریخ]] کم‌نظیر باشد!! آنچه در منطقه بالکان توسط صرب‌ها برضد [[مسلمانان]] بوسنی و هرزگوین گذشت، در [[تاریخ]] [[ظلم]] و [[کشتار]] کمتر نظیر داشته است. صرب‌ها بارها شکم [[زنان]] آبستن را پاره کردند و جنین‌ها را بیرون کشیدند!! [[کودکان]] را به [[قتل]] رساندند و سر بریدند و با سرهای بریده، پیش چشم [[پدران]] و مادرانشان توپ‌بازی کردند!! در "چچن" [[کودکان]] را سر بریدند و گوشت تنشان را طعمه خوکان ساختند! ستمی که کمونیست‌ها در دوره [[حکومت]] [[کمونیستی]]، بر [[مسلمانان]] آسیای میانه روا داشته‌اند، چنان است که لرزه براندام [[انسان]] می‌اندازد! شکنجه‌های وحشیانه‌ای که بر [[مسلمانان]] در زندان‌های [[اسرائیل]] [[اعمال]] می‌شود، از محدوده بیان بیرون است! [[برتر]] و بالاتر از همه اینها، شکنجه‌ها، زندانی کردن‌ها و ستم‌هایی است که در [[عراق]] بر [[مؤمنان]] به دست پلیس بعثی صدامی در جریان بوده و هیچ تعبیری از عهده توصیف آن برنمی‌آید و ...! آنچه در گوشه‌گوشه دنیای [[اسلام]] بر [[مسلمانان]] می‌رود، بسیار وحشتناک و فراتر از ظلم‌وستم و "پرشدن [[زمین]] از ظلم‌وجور" است؛ ولی کمتر دیده شده که‌ افکار عمومی [[جهان]] نسبت به این ستم‌های وحشتناک اعتراضی داشته باشند! این [[بی‌تفاوتی]] از همه بدتر و زشت‌تر و نشانه [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]] در [[جامعه جهانی]] و [[فرهنگ مادی]] [[بشر]] معاصر است. [[انحطاط]] [[وجدان]] [[اخلاقی]]، نمود خطری است که پیوسته سقوط [[فرهنگی]] را در پی دارد و [[قرآن]] از آن به "نابودی [[امت‌ها]]" تعبیر می‌کند. "[[وجدان]]" [[نیاز]] اصلی و اساسی [[انسان]] است؛ همان‌گونه که [[انسان]] بدون "[[امنیت]]"، "بهداشت و درمان"، "[[غذا]]"، "[[نظام سیاسی]]" و "[[علم]] [و فن‌آوری‌]" [[قادر]] به ادامه [[زندگی]] نیست، به همان‌سان بدون [[وجدان]]، [[قادر]] به ادامه حیات نیست و هرگاه سرچشمه‌های [[وجدان]] بخشکد، سقوط [[فرهنگی]] نتیجه طبیعی این حالت خواهد بود. به تعبیر [[قرآن]] پس از سقوط نیز [[قانون]] "استبدال"، "تبدیل" و "[[ارث]]" بر [[زندگی]] [[بشر]] [[حاکم]] خواهد بود و این، همان حالت [[قیام جهانی امام عصر]] {{ع}} و برپایی [[دولت جهانی]] و فراگیر او است.
:::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظام‌های [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بوده‌ایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگه‌داری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هم‌اکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزله‌های سخت و درهم کوبنده‌ای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برج‌های ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزله‌های سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشی‌گری بیشتری نداشته باشیم؟!
:::::#بر خلاف [[انتظار]] برخی، گرایش دنیای امروز به سمت سقوط نظام‌های [[سیاسی]]، [[نظامی]] و [[اقتصادی]] [[ستمگر]] است. همه ما چگونگی سقوط [[اتحاد]] شوروی را در ظرف چند ماه [[شاهد]] بوده‌ایم. مثل چنین کشورهایی، مانند ساختمانی است که از درون پوسیده شده و کسی [[قادر]] به نگه‌داری آن از ویرانی نیست. [[طوفان]] تغییر، هم‌اکنون در امریکا -یعنی ابر [[قدرت]] [[دنیا]]- وزیدن گرفته و این [[کشور]] را در [[بعد اقتصادی]]، [[امنیتی]]، [[اخلاقی]] و [[مقبولیت]]، دچار زلزله‌های سخت و درهم کوبنده‌ای کرده است<ref>انفجارهای ۱۱ سپتامبر سال (۲۰۰۱ م) در برج‌های ۱۱۰ طبقه سازمان تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) در نیویورک، نمونه آشکار این زلزله‌های سخت است. (مترجم)</ref>. [[نظام جاهلی]] امروز، شمارش معکوس سقوط و [[فروپاشی]] خود را شروع کرده است؛ بنابراین از چنین [[نظامی]]، چگونه [[انتظار]] [[جنگ]] و وحشی‌گری بیشتری نداشته باشیم؟!
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را [[آشکار]] سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
:::::#آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] دیده می‌شود، این است که: " [[[امام عصر]] {{ع}}] [[زمین]] را از عدل‌وداد پر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم‌وجور پر شده است"<ref>{{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}.</ref>؛ نه بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] پر شده باشد! معنای آن، این نیست که [[امام]] {{ع}} [[منتظر]] بماند تا [[ظلم]] و [[فساد]] بیشتر بشود! بلکه معنای [[روایت]] این است که آن [[حضرت]] هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، [[زمین]] را از [[عدل و داد]] آکنده می‌سازد و با [[ظلم]] و [[فساد]] در [[جامعه]] [[مبارزه]] می‌کند، تا جایی که [[جامعه بشری]]، از [[ظلم]] و [[فساد]] [[پاک]] شود؛ همان‌گونه که در گذشته از [[ظلم]] و [[فساد]] پر بوده است. اعمش از ابی وائل [[روایت]] کرده که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است: {{متن حدیث|يَخْرُجُ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاسِ وَ إِمَاتَةٍ مِنَ الْحَقِّ وَ إِظْهَارٍ مِنَ الْجَوْرِ وَ اللَّهِ لَوْ لَمْ يَخْرُجْ لَضُرِبَ عُنُقُهُ يَفْرَحُ لِخُرُوجِهِ أَهْلُ السَّمَاءِ وَ سُكَّانُهَا يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲۰.</ref>؛ "در هنگامه [[غفلت]] [[مردم]]، نابودی [[حق]] و آشکاری [[ظلم]]، [مهدی‌] [[خروج]] می‌کند. به سبب این [[خروج]]، اهل [[آسمان]] و ساکنان آن شادمان می‌شوند و [[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده باشد". به نظر می‌رسد معنای جمله "پر شدن [[زمین]] از ظلم‌وجور"، این است که [[ظلم]] وجور چنان زیاد شود که [[مردم]] از آن، فریاد و فغان بردارند. [[ظلم]]، نقاب تبلیغاتی‌ خود را- که نزد [[مردم]] خوب جلوه می‌کرد- فروافکند و چهره حقیقی‌اش را آشکار سازد! این تشکیلات و نظام‌ها در تحقق آنچه [[مردم]] را بدان [[وعده]] می‌دادند- [[رفاه]]، [[آسایش]] و [[امنیت]]- [[شکست]] می‌خورند و پس از این شکست‌های گسترده، [[مردم]] در جست‌وجوی [[نظامی]] [[الهی]] که آنان را از این ناکامی‌ها برهاند، به حرکت درمی‌آیند و [[رهبری]] را می‌جویند که دستشان را بگیرد و به سوی [[خدای تعالی]] رهنمونشان سازد. این شکست‌های پی‌درپی، هم اکنون در [[زندگی]] [[مردم]] یکی پس از دیگری رخ نموده است. بزرگ‌ترین آن با سقوط [[اتحاد]] جماهیر شوروی بوده و در سال‌های اخیر آشوب‌های [[تندی]] امریکا را به لرزه درآورده است. هرکدام از این ناکامی‌ها، [[مردم]] را به سوی [[نظام الهی]] و [[رهبر]] ربانی [[نجات‌بخش]] سوق می‌دهد.
::::::'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] [[فراگیری]] در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
::::::'''بررسی نظریه دوم‌''': این نظریه در [[فهم]] [[علل]] [[تأخیر فرج]] و [[ظهور امام]] {{ع}}، به [[علل]] واقعی تکیه کرده است که نخستین آنها، عدم وجود [[یاوران]] کافی از جهت کمیت و کیفیت، در میان [[شیعیان]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] است. بی‌گمان انقلابی که [[امام]] {{ع}} [[رهبری]] آن را به عهده خواهد داشت، انقلابی جهانی و همگانی است که [[مستضعفان]] و محرومان در آن، [[امامت]] و [[سرپرستی]] [[جامعه بشری]] را عهده‌دار خواهند بود: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. و [[مؤمنان]] [[مستضعف]] در این مرحله، تمام آنچه را که [[طاغوت‌ها]] از [[قدرت]] و [[ثروت]] در دست دارند، به [[ارث]] می‌برند: {{متن قرآن|وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}}؛ "و آنان را [[میراث]] بران قرار دهیم" و {{متن قرآن|أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. و [[سلطه]] برگستره [[زمین]]، نصیب آنان خواهد بود: {{متن قرآن|وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.</ref>. [[امام زمان]] {{ع}} در این مرحله، تمام [[زمین]] را از لوث شرک‌وظلم [[پاک]] خواهد کرد: {{متن حدیث|يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ "[[زمین]] را از عدل‌وداد آکنده می‌سازد؛ چنان‌که از ظلم‌وجور پر شده است". در برخی [[روایات]]، تصریح شده، در [[شرق]] و [[غرب]] عالم جایی که در آن ندای "[[لا اله الا الله]]" طنین‌انداز نشود، یافت نخواهد شد. محور این [[انقلاب]] فراگیر، جز "[[توحید]]" و "[[عدل]]" نخواهد بود. چنین انقلابی، به ناچار زمینه‌سازی‌های زیادی را در سطح [[عالی]]- هم از جهت کمیت و هم از جهت کیفیت (نیروها و امکانات)- می‌طلبد. اگر این آمادگی‌ها ایجاد نشود، چنین [[انقلاب]] [[فراگیری]] در [[سنت‌های الهی]]، در [[تاریخ]] بشری به تحقق نخواهد پیوست»<ref>[[محمد مهدی آصفی|آصفی، محمد مهدی]]، [[انتظار پویا (کتاب)|انتظار پویا]]، ص ۲۶-۳۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
خط ۸۵: خط ۸۵:
:::::: «[[پیروزی]] هر [[انقلاب]] و هر فعالیت [[اجتماعی]] به یک سلسله شرایط و موقعیت‌های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی‏‌‏تواند به هدفش برسد. اگرچه قسمتی از شرایط و موقعیت‌‏های [[انقلاب مهدی]]{{ع}} آسمانی و خدایی است و جنبه آسمانی دارد، امّا اجرای کلّی [[مأموریت]] وی، به گرد آمدن شرایط عینی و خارجی وابسته است. همان‏گونه که [[آسمان]] چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلّیت بگذرد، و آنگاه ندای آخرین [[رسالت]] آسمانی را از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بشنود؛ این [[انتظار]]، یعنی اجرای [[برنامه الهی]] هم مستلزم تحقّق موقعیت‏‌های عینی و خارجی است، یا عواملی است مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگی‌های جزیی که جنبش دگرگونی بخش از لابه‏‌لای پیچ و خم‌های جزیی، در جستجوی آن است. [[سنت]] تغییرناپذیر [[خداوند سبحان]]، بر این است که اجرای [[انقلاب اسلامی]] [[امام مهدی|حضرت‏ مهدی]]{{ع}} نیز به موقعیت‌‏های خارجی و پذیرنده‌‏ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای [[درک]] و پذیرش [[انقلاب]] آماده می‏‌سازد، وابسته باشد، و به همین [[دلیل]] هم بود که [[اسلام]] پس از گذشت چندین سده از پایان یافتن کار [[انبیای پیشین]] و ایجاد خلأ تلخ چند صدساله، ظاهر شد. [[خداوند]] با همه توانایی‏‌اش، در هموار ساختن تمامی مشکلات راه [[رسالت]] [[پیامبر]]، و ایجاد محیط مساعد برای [[ابلاغ]] این [[رسالت]]، نخواست چنین شیوه‌‏ای را به کار گیرد، بلکه با [[ابتلا]] و [[آزمایش]]، که تکامل‌‏بخش انسانند کار کلّی [[انقلاب]] [[الهی]] را به ‏گونه‏‌ای طبیعی و بر بنیادها و عوامل [[اجتماعی]] صورت داد. البته این ویژگی، [[مانع]] نیست که گه‌گاه، در پاره‏‌ای از جزئیات دخالت خداوندی، از راه‌های غیر عادی انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسی ندارد و فقط گاهی برای حرکت در محیط مناسب، لازمند. یاری‏‌ها و توجّهات عینی‏ای که [[خداوند متعال]] در لحظات دشوار به [[رهبران الهی]] می‏‌‏فرماید، از این‏گونه است، برای پاسداری [[رسالت]] [[ابراهیم]] [[آتش]] [[نمرود]] را بر او سرد و [[سلامت]] می‏‌کند، و دست آن مرد [[یهودی]] که با [[شمشیر]] بر بالای سر [[پیامبر]] [[ایستاده]]، از [[حس]] می‏‌افتد و [[توانایی]] حرکت و تکان را گم می‏‌کند، یا باد شدیدی می‏‌‏وزد و پرده‏‌های [[دشمنان]] [[حق]] را که در روز [[خندق]]، [[مدینه]] را محاصره کرده‌‏اند، از بیخ و بن برمی‏‌اندازد؛ و [[هراس]] در [[دل]] آنها می‏‌‏افکند. امّا همه اینها از یک سلسله امور جزئی و [[کمک]] در لحظاتی [[قاطع]]، فراتر نمی‏‌رود، و باید پیش از این کمک‌ها، زمینه و فضایی مساعد برای دگرگونی عمومی موجود باشد.
:::::: «[[پیروزی]] هر [[انقلاب]] و هر فعالیت [[اجتماعی]] به یک سلسله شرایط و موقعیت‌های عینی و خارجی بستگی دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط نمی‏‌‏تواند به هدفش برسد. اگرچه قسمتی از شرایط و موقعیت‌‏های [[انقلاب مهدی]]{{ع}} آسمانی و خدایی است و جنبه آسمانی دارد، امّا اجرای کلّی [[مأموریت]] وی، به گرد آمدن شرایط عینی و خارجی وابسته است. همان‏گونه که [[آسمان]] چشم به راه ماند تا پنج قرن از جاهلّیت بگذرد، و آنگاه ندای آخرین [[رسالت]] آسمانی را از سوی [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} بشنود؛ این [[انتظار]]، یعنی اجرای [[برنامه الهی]] هم مستلزم تحقّق موقعیت‏‌های عینی و خارجی است، یا عواملی است مانند محیط مساعد و فضای عمومی مناسب و یا بعضی ویژگی‌های جزیی که جنبش دگرگونی بخش از لابه‏‌لای پیچ و خم‌های جزیی، در جستجوی آن است. [[سنت]] تغییرناپذیر [[خداوند سبحان]]، بر این است که اجرای [[انقلاب اسلامی]] [[امام مهدی|حضرت‏ مهدی]]{{ع}} نیز به موقعیت‌‏های خارجی و پذیرنده‌‏ای که محیط مساعد و فضای عمومی را برای [[درک]] و پذیرش [[انقلاب]] آماده می‏‌سازد، وابسته باشد، و به همین [[دلیل]] هم بود که [[اسلام]] پس از گذشت چندین سده از پایان یافتن کار [[انبیای پیشین]] و ایجاد خلأ تلخ چند صدساله، ظاهر شد. [[خداوند]] با همه توانایی‏‌اش، در هموار ساختن تمامی مشکلات راه [[رسالت]] [[پیامبر]]، و ایجاد محیط مساعد برای [[ابلاغ]] این [[رسالت]]، نخواست چنین شیوه‌‏ای را به کار گیرد، بلکه با [[ابتلا]] و [[آزمایش]]، که تکامل‌‏بخش انسانند کار کلّی [[انقلاب]] [[الهی]] را به ‏گونه‏‌ای طبیعی و بر بنیادها و عوامل [[اجتماعی]] صورت داد. البته این ویژگی، [[مانع]] نیست که گه‌گاه، در پاره‏‌ای از جزئیات دخالت خداوندی، از راه‌های غیر عادی انجام پذیرد، زیرا جزئیات در ساختن محیط مساعد نقش اساسی ندارد و فقط گاهی برای حرکت در محیط مناسب، لازمند. یاری‏‌ها و توجّهات عینی‏ای که [[خداوند متعال]] در لحظات دشوار به [[رهبران الهی]] می‏‌‏فرماید، از این‏گونه است، برای پاسداری [[رسالت]] [[ابراهیم]] [[آتش]] [[نمرود]] را بر او سرد و [[سلامت]] می‏‌کند، و دست آن مرد [[یهودی]] که با [[شمشیر]] بر بالای سر [[پیامبر]] [[ایستاده]]، از [[حس]] می‏‌افتد و [[توانایی]] حرکت و تکان را گم می‏‌کند، یا باد شدیدی می‏‌‏وزد و پرده‏‌های [[دشمنان]] [[حق]] را که در روز [[خندق]]، [[مدینه]] را محاصره کرده‌‏اند، از بیخ و بن برمی‏‌اندازد؛ و [[هراس]] در [[دل]] آنها می‏‌‏افکند. امّا همه اینها از یک سلسله امور جزئی و [[کمک]] در لحظاتی [[قاطع]]، فراتر نمی‏‌رود، و باید پیش از این کمک‌ها، زمینه و فضایی مساعد برای دگرگونی عمومی موجود باشد.
::::::اکنون در پرتو همین مبانی، و همساز با موقعیت‌های عینی و خارجی، موضع‌‏گیری [[امام مهدی]]{{ع}} را، بررسی می‏‌‏کنیم. مسلّما [[انقلاب]] [[امام]] نیز، مانند هر دگرگونی [[اجتماعی]] دیگر، از جهت [[اجرا]] به موقعیت‌‏های [[اجتماعی]] بستگی دارد؛ که باید همساز با آن موقعیت‌های معین، پیش آید. زیرا [[حضرت مهدی|امام مهدی]]{{ع}} خود را برای اقدامی [[اجتماعی]] و در سطحی محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتی که از سوی [[خداوند]] برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه‌‏جانبه [[گیتی]] می‏‌‏باشد، به صورتی که همه افراد [[بشر]] از تاریکی‌های [[ستم]] و [[بیداد]]، به فروغ [[دادگری]] راه یابند.
::::::اکنون در پرتو همین مبانی، و همساز با موقعیت‌های عینی و خارجی، موضع‌‏گیری [[امام مهدی]]{{ع}} را، بررسی می‏‌‏کنیم. مسلّما [[انقلاب]] [[امام]] نیز، مانند هر دگرگونی [[اجتماعی]] دیگر، از جهت [[اجرا]] به موقعیت‌‏های [[اجتماعی]] بستگی دارد؛ که باید همساز با آن موقعیت‌های معین، پیش آید. زیرا [[حضرت مهدی|امام مهدی]]{{ع}} خود را برای اقدامی [[اجتماعی]] و در سطحی محدود، آماده نکرده، بلکه رسالتی که از سوی [[خداوند]] برای او تعیین شده، دگرگون ساختن همه‌‏جانبه [[گیتی]] می‏‌‏باشد، به صورتی که همه افراد [[بشر]] از تاریکی‌های [[ستم]] و [[بیداد]]، به فروغ [[دادگری]] راه یابند.
::::::برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] [[آشکار]] سازد.
::::::برای چنین دگرگونی بزرگی، تنها یک [[رهبر شایسته]]، کافی نیست، زیرا ویژگی‌های یک [[رهبر شایسته]] را [[پیامبر]]{{صل}} در همان‏ روزگار سیاه در خویش داشت، بلکه علاوه بر [[رهبر شایسته]]، [[نیازمند]] یک محیط جهانی مساعد و یک فضای عمومی مناسب نیز هست تا موقعیت‏‌های خارجی مطلوب را برای انجام [[انقلاب جهانی]] آماده سازد. از دیدگاه انسانی که بنگریم، باید احساس نابودی مداوم در [[انسان]] متمدّن ایجاد شود و یک انگیزه اساسی در درونش پدیدار گردد و [[رسالت]] دادگرانه [[مهدی]]{{ع}} را بپذیرد و تنها با تجربه‌‏های [[اجتماعی]]، مدنی و [[سیاسی]] گوناگون امکان دارد چنین احساسی در درون [[انسان‌ها]] جای گیرد، زیرا با تجربه مکتب‌ها و... می‏‌‏تواند بار گرانی از نقاط منفی به دوش خود بیابد و نیازمندی‌های او را به [[یاری]] جویی از [[سرشت]] [[پاک]] و [[جهان]] [[نهان]] آشکار سازد.
::::::از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
::::::از دیدگاه مادی نیز، شرایط موجود، در [[زمان ظهور]]، برای انجام [[رسالت]] [[امام مهدی]]{{ع}}، بر تمامی [[جهان]]، باید [[آمادگی]] و [[توانایی]] را بیشتری داشته باشند، تا در روزگاری همچون زمان [[غیبت صغری]]؛ زیرا که بخش‏‌های [[جهان]] به یکدیگر نزدیک شده، ارتباط و پیوند میان [[انسان‌ها]] بهتر انجام می‏‌‏گیرد. ارتباط و پیوندی که دستگاه [[رهبری]] مرکزی، برای پرورش [[مردم]]، بر بنیاد [[رسالت]]؛ به آن [[نیاز]] دارد.<ref> بحث حول المهدی، شهید آیة اللّه صدر، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۳ تا ۱۶۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش