جز
جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*روزی در [[مرو]]، به حضور [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} رسید و عرض کرد: ای [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]! درباره شما قصیده ای سرودهام و [[عهد]] کردهام که قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. [[حضرت]] اجازه فرمود تا [[دعبل]] شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند و بالای [[دعبل]]، که به «قصیده تائیّه» یا «[[مدارس آیات]]» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در [[بیان حق]] و [[فضایل]] این دودمان [[پاک]] و [[یادآوری]] از شهدای [[آل محمد]]{{عم}} میباشد. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک [[بیت]] است، در [[فضایل]] سرشار از [[معنویت]] و خاطرههای پر سوز و گداز، جریان [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را از آغاز، همراه شهادتها و [[رنجها]] بیان میکند. از [[خانهها]] و مدارس و منازلی یاد میکند، که- به خاطر ستمهای [[امویان]] و [[عباسیان]]- متروک و خالی مانده است. [[خانهها]] و مراکزی در خیف، [[منا]]، [[مسجد الحرام]]، [[عرفات]]، جمرات که پایگاه [[وحی]] بوده است، دیاری که برای [[آل محمد|آل رسول الله]]{{عم}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}، [[جعفر]] و [[عبدالله]] و [[فضل]]، [[حمزه]] و [[امام سجاد]]{{ع}}... بوده است. منازل [[پاکی]] و [[طهارت]] و [[نماز]] و [[تقوا]] و [[نیکی]] که در جایْ جایِ آن سرزمینها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادتها، [[ستمها]]، [[خونها]]. و در جایی از قصیده، خطاب به [[مادر]] [[امامان]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{س}} میگوید. اگر در [[خیال]] هم [[امام حسین|حسین]] را آغشته به [[خون]] میدیدی که از [[تشنگی]]، کنار [[فرات]] [[جان]] داد، بر صورت خویش سیلی میزدی و [[اشک]] از دیدگان بر چهره جاری میکردی، ای [[فاطمه]]! ای دختر [[نیکی]]! برخیز و [[ندبه]] کن، که ستارههای [[آسمان]]، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی میکند که از این دودمان، در سرزمین [[کوفه]]، [[مدینه]]، [[مکه]]، فخّ، جوزجان، [[بغداد]]، [[طوس]]، [[کربلا]]... قرار دارد و از شهدایی چون [[شهید]] فخّ، [[یحیی بن زید]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، [[موسی بن جعفر]] و [[شهدای کربلا]]... یاد میکند....<ref>قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورتهای گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است که حدود۱۲۱ بیت میباشد.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | *روزی در [[مرو]]، به حضور [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} رسید و عرض کرد: ای [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]! درباره شما قصیده ای سرودهام و [[عهد]] کردهام که قبل از شما آن را برای کسی نخوانم. [[حضرت]] اجازه فرمود تا [[دعبل]] شعرش را بخواند و او هم خواند. قصیده بلند و بالای [[دعبل]]، که به «قصیده تائیّه» یا «[[مدارس آیات]]» معروف است، از پرمحتواترین قصایدی است که در [[بیان حق]] و [[فضایل]] این دودمان [[پاک]] و [[یادآوری]] از شهدای [[آل محمد]]{{عم}} میباشد. در این قصیده، که یکصد و بیست و یک [[بیت]] است، در [[فضایل]] سرشار از [[معنویت]] و خاطرههای پر سوز و گداز، جریان [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} را از آغاز، همراه شهادتها و [[رنجها]] بیان میکند. از [[خانهها]] و مدارس و منازلی یاد میکند، که- به خاطر ستمهای [[امویان]] و [[عباسیان]]- متروک و خالی مانده است. [[خانهها]] و مراکزی در خیف، [[منا]]، [[مسجد الحرام]]، [[عرفات]]، جمرات که پایگاه [[وحی]] بوده است، دیاری که برای [[آل محمد|آل رسول الله]]{{عم}}، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}، [[جعفر]] و [[عبدالله]] و [[فضل]]، [[حمزه]] و [[امام سجاد]]{{ع}}... بوده است. منازل [[پاکی]] و [[طهارت]] و [[نماز]] و [[تقوا]] و [[نیکی]] که در جایْ جایِ آن سرزمینها دایر بوده است و سرگذشتِ شهادتها، [[ستمها]]، [[خونها]]. و در جایی از قصیده، خطاب به [[مادر]] [[امامان]]، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{س}} میگوید. اگر در [[خیال]] هم [[امام حسین|حسین]] را آغشته به [[خون]] میدیدی که از [[تشنگی]]، کنار [[فرات]] [[جان]] داد، بر صورت خویش سیلی میزدی و [[اشک]] از دیدگان بر چهره جاری میکردی، ای [[فاطمه]]! ای دختر [[نیکی]]! برخیز و [[ندبه]] کن، که ستارههای [[آسمان]]، بر دشت و هامون افتاده است.... آنگاه، یاد از قبرهایی میکند که از این دودمان، در سرزمین [[کوفه]]، [[مدینه]]، [[مکه]]، فخّ، جوزجان، [[بغداد]]، [[طوس]]، [[کربلا]]... قرار دارد و از شهدایی چون [[شهید]] فخّ، [[یحیی بن زید]]، [[ابراهیم بن عبدالله]]، [[موسی بن جعفر]] و [[شهدای کربلا]]... یاد میکند....<ref>قصیده دعبل که با بیتِ «مدارس آیاتٍ خلت من تلاوهٍ»... معروفیت دارد، به صورتهای گوناگون، کم و زیاد، در منابع مختلفی نقل شده است که مفصل ترین صورت نقل این قصیده، در کتابِ کشف الغمه، اربلی، جلد۳، ص۱۰۸ به بعد نقل شده است که حدود۱۲۱ بیت میباشد.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | ||
* [[نقل]] شده است که وقتی [[دعبل]]، در شمارش این زمینهای [[نورانی]] و مرقدهای [[پاک]]، به آن جانِ [[مطهر]] و [[ارزشمندی]] که در [[بغداد]] مدفون است رسید (یعنی [[امام کاظم]]{{ع}} [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} فرمود که این را هم اضافه کند:{{عربی|" وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ يَا لَهَا مِنْ مُصِيبَة "}}، که یادی بود از قبری [[مصیبت]] بار و [[اندوه]] آور که در خاکِ [[طوس]] است. [[دعبل]] پرسید: این [[قبر]]، [[قبر]] کیست که در [[طوس]] است؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: [[قبر]] من است. روزها و شبهایی چند نمیگذرد، مگر این که [[طوس]]، محلّ رفت و آمد [[شیعیان]] و [[زائران]] من میگردد. هرکس مرا در غربتم در سرزمین [[طوس]] [[زیارت]] کند، با من خواهد بود و گناهش در [[قیامت]] بخشوده خواهد شد. آنگاه [[امام]]{{ع}} برخاست و [[صله]] و هدیههایی به عنوانِ تقدیر، به [[دعبل]] عطا کرد<ref> الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۳۶۱.</ref> [[دعبل]]، با این قصیده خویش که [[دفاعی]] جانانه و [[استوار]] از خطّ [[اهل بیت]]{{عم}}، بود، [[حق]] را زنده کرد و [[دشمنان]] [[حق]] را کوبید و حتی [[مأمون]] را به شدت به [[خشم]] آورد و [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]]{{ع}} را [[خشنود]] ساخت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | * [[نقل]] شده است که وقتی [[دعبل]]، در شمارش این زمینهای [[نورانی]] و مرقدهای [[پاک]]، به آن جانِ [[مطهر]] و [[ارزشمندی]] که در [[بغداد]] مدفون است رسید (یعنی [[امام کاظم]]{{ع}} [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} فرمود که این را هم اضافه کند:{{عربی|" وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ يَا لَهَا مِنْ مُصِيبَة "}}، که یادی بود از قبری [[مصیبت]] بار و [[اندوه]] آور که در خاکِ [[طوس]] است. [[دعبل]] پرسید: این [[قبر]]، [[قبر]] کیست که در [[طوس]] است؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: [[قبر]] من است. روزها و شبهایی چند نمیگذرد، مگر این که [[طوس]]، محلّ رفت و آمد [[شیعیان]] و [[زائران]] من میگردد. هرکس مرا در غربتم در سرزمین [[طوس]] [[زیارت]] کند، با من خواهد بود و گناهش در [[قیامت]] بخشوده خواهد شد. آنگاه [[امام]]{{ع}} برخاست و [[صله]] و هدیههایی به عنوانِ تقدیر، به [[دعبل]] عطا کرد<ref> الغدیر، علامه امینی، ج۲، ص۳۶۱.</ref> [[دعبل]]، با این قصیده خویش که [[دفاعی]] جانانه و [[استوار]] از خطّ [[اهل بیت]]{{عم}}، بود، [[حق]] را زنده کرد و [[دشمنان]] [[حق]] را کوبید و حتی [[مأمون]] را به شدت به [[خشم]] آورد و [[امام رضا|علی بن موسی الرضا]]{{ع}} را [[خشنود]] ساخت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | ||
*میبینیم که شاعر [[آگاه]] و بلند اندیشهای چون [[دعبل]]، با آن | *میبینیم که شاعر [[آگاه]] و بلند اندیشهای چون [[دعبل]]، با آن موقعیت ادبی و [[شعر]] استوارش، در احیای شهدای [[آل محمد]] چگونه از [[جان]] مایه میگذارد و یکایک [[قبور]] مطهّر به [[خون]] خفتگان [[عترت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] را بر میشمارد و نام [[شهیدان]] [[آل علی]] را یاد میکند و مجموعهای از این «[[فرهنگ]]» را در [[شعر]] خویش، یکجا میآورد. [[امام]] هم، برای تکمیل قصیده بلند او، که تمام [[قبور]] و مزارات شهدای [[مظلوم]] [[فرزندان]] [[فاطمه زهرا|فاطمه]] را داراست، از [[قبر]] خویش که در [[طوس]] خواهد بود یاد میکند و دو [[بیت]]، به قصیدهاش میافزاید. این، خط کلیّ و درخشان [[ائمه]]{{عم}} است که [[مردم]] را با این مزارها و مدفونین آنها آشنا کنند، تا از این طریق، [[مردم]]، [[راه هدایت]] و [[نجات]] را بیابند و در بیراهههای ظلمانی نیفتند. [[شاعران]] [[آیین]] دیگری جز کمیت هم، سهم مهمی در احیای [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{عم}} و یاد شهدای [[آل]] [[رسول]] داشتند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۸۰-۸۲.</ref>. | ||
==دعبل خزاعی در موعودنامه== | ==دعبل خزاعی در موعودنامه== |