غدیر خم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
جز (جایگزینی متن - 'صدر' به 'صدر')
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
* [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} چون دانست که [[وفات]] او نزدیک شده است، [[تصمیم]] گرفت به [[سفر]] [[حج]] برود و در آنجا با عموم [[مسلمانان]] [[دیدار]] کند و رهنمودهای کلّی را دربارۀ خط صحیح [[دین]] و انجام [[حج]] و [[پیشگیری]] از [[انحرافات]] ارائه دهد. آن آخرین [[حج]] [[پیامبر]] که در [[سال دهم هجری]] اتفاق افتاد، [[حجة الوداع]] نام گرفت. [[پیامبر]] اعلام کرده بود که این آخرین [[دیدار]] عمومی وی با [[مسلمانان]] است. جمع بسیاری از [[مدینه]] و مناطق دیگر آن سال به [[حج]] رفتند. [[پیامبر]]، بارها در مواقع گوناگون با آنان سخن گفت، از جمله در کنار [[چاه زمزم]] خطبه‌ای خواند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در بازگشت به سوی [[مدینه]]، چون به منطقۀ غدیر خم در نزدیکی [[جحفه]] رسید، جایی که کاروانها از هم جدا می‌شدند و راه [[مدینه]]، [[عراق]]، [[یمن]] از هم جدا می‌شد، [[جبرئیل امین]] [[پیام]] مهمّی از سوی [[خدا]] آورد، تا [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند، پیامی آن‌چنان حسّاس و حیاتی که اگر آن را نرساند، [[رسالت]] [[خدا]] را به انجام نرسانده است و آن [[نصب]] [[امام علی|علی]]{{ع}} به عنوان [[جانشین]] خود بود. [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ...}}<ref>مائده، آیه ۶۷</ref> حامل همین [[پیام]] بود. [[پیامبر]] [[دستور]] داد همه درنگ کنند. خود فرود آمد، به کاروان‌ها هم فرمود تا فرود آیند، رفتگان برگردند، بازماندگان برسند و همه آن روز (که روز ۱۸ [[ذی حجّه]] بود) در آن صحرای گرم گرد آیند. جمعیّت حاضر در وادی غدیر خم را تا ۱۲۰ هزار هم [[نقل]] کرده‌اند. پس از [[نماز]]، [[دستور]] داد تا از [[جهاز شتران]] منبری برافرازند. همه با [[اشتیاق]] آمادۀ شنیدن سخنان [[پیامبر]] بودند. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} از زحماتی که در [[راه هدایت]] آنان و [[تبلیغ دین]] [[خدا]] کشیده بود با آنان سخن گفت، توصیه‌های فراوانی کرد، نسبت به مراعات [[حقوق]] [[ثقلین]] ([[قرآن و عترت]]) تأکید نمود. از آنان [[اقرار]] گرفت که طبق [[آیۀ قرآن]] برآنان [[ولایت]] دارد و از خودشان نسبت به آنان اولی است. سپس دست [[امام علی|علی]]{{ع}} را گرفت و بالا برد تا آنکه همه او را دیدند و شناختند و با صدای بلند و رسا فرمود: {{عربی|من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه...}} [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را رسما و با آن مراسم باشکوه و جلوه‌های به‌یادماندنی به [[جانشینی]] خود و [[امامت]] بر [[مسلمین]] [[نصب]] کرد و آنان را ملزم ساخت که از او [[اطاعت]] کنند و از فرمانش [[سرپیچی]] نداشته باشند. آن روز، روز مهمّی بود و [[عید]] به شمار می‌آمد، [[مردم]] دسته‌دسته آمدند و به [[امام علی|علی]]{{ع}} تبریک گفتند. این به [[فرمان]] [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} بود که برای [[امام علی|علی]]{{ع}} خیمه‌ای زدند و همه آمدند و به آن [[حضرت]] با عنوان "[[امیر المؤمنین]]"[[سلام]] دادند و تهنیت گفتند. [[ابوبکر]] و [[عمر]] در [[صدر]] کسانی بودند که برای تهنیت‌گویی آمدند و سخن [[عمر]] ([[بخ بخ لک یا علی]]) در تواریخ آمده است. [[دست]] دادن [[مردم]] با [[امام علی|امیر مؤمنان]] و تهنیت‌گویی برای [[امامت]]، همراه بود با [[بیعت]] با آن [[حضرت]]. [[همسران پیامبر]] و [[زنان]] دیگری که در کاروان بودند، با قرار دادن دست خود در ظرف آبی که دست [[امام علی|علی]]{{ع}} هم در آن بود، با وی [[بیعت]] کردند. پس از انجام این مراسم، آیۀ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}<ref>مائده، آیه ۳.</ref> نازل شد و [[پیامبر]]، [[خدا]] را [[شکر]] کرد و بر [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] و [[رضایت الهی]] به ادای [[رسالت]] و [[تعیین]] [[امام علی|علی]]{{ع}} برای [[ولایت]]، شاکرانه [[تکبیر]] گفت. در همان صحنه، [[حسّان بن ثابت]] از [[پیامبر]] اجازه خواست تا این واقعه را به [[شعر]] بسراید و قصیدۀ معروف خود را {{عربی|ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم...}} خواند و [[پیامبر]] دعایش کرد. کاروانها هرکدام به سوی مقصد خویش حرکت کردند. امّا آیا آن [[پیمان‌ها]] و بیعت‌ها [[استوار]] ماند؟ و آیا به [[فرمان خدا]] و [[رسول]] در مورد [[جانشینی حضرت امیر]] عمل شد و [[وصیت پیامبر]] مورد توجّه قرار گرفت؟ حوادث پس از [[رحلت پیامبر خدا]]{{صل}} نشان داد که بسیاری [[پیمان]] شکستند و به [[بیعت]] [[وفادار]] نماندند و [[حادثۀ غدیر]] را [[انکار]] کردند و در [[سقیفه]]، [[خلافت]] را به دیگران سپردند و [[اهل بیت]] و [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[خانه‌نشین]] و [[منزوی]] ساختند<ref>واقعۀ غدیر را به طور تفصیل در کتب تاریخ ذکر کرده‌اند، نیازی به ذکر منبع نیست. ر.ک: «الغدير»، ج ۱، «بحارالأنوار»، ج ۳۷ ص ۱۰۸ تا ۲۵۳. «موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب» ج ۲ ص ۲۵۱ و «حسّاس‌ترین فراز تاریخ»</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۸۹.</ref>
* [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} چون دانست که [[وفات]] او نزدیک شده است، [[تصمیم]] گرفت به [[سفر]] [[حج]] برود و در آنجا با عموم [[مسلمانان]] [[دیدار]] کند و رهنمودهای کلّی را دربارۀ خط صحیح [[دین]] و انجام [[حج]] و [[پیشگیری]] از [[انحرافات]] ارائه دهد. آن آخرین [[حج]] [[پیامبر]] که در [[سال دهم هجری]] اتفاق افتاد، [[حجة الوداع]] نام گرفت. [[پیامبر]] اعلام کرده بود که این آخرین [[دیدار]] عمومی وی با [[مسلمانان]] است. جمع بسیاری از [[مدینه]] و مناطق دیگر آن سال به [[حج]] رفتند. [[پیامبر]]، بارها در مواقع گوناگون با آنان سخن گفت، از جمله در کنار [[چاه زمزم]] خطبه‌ای خواند. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در بازگشت به سوی [[مدینه]]، چون به منطقۀ غدیر خم در نزدیکی [[جحفه]] رسید، جایی که کاروانها از هم جدا می‌شدند و راه [[مدینه]]، [[عراق]]، [[یمن]] از هم جدا می‌شد، [[جبرئیل امین]] [[پیام]] مهمّی از سوی [[خدا]] آورد، تا [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} آن را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کند، پیامی آن‌چنان حسّاس و حیاتی که اگر آن را نرساند، [[رسالت]] [[خدا]] را به انجام نرسانده است و آن [[نصب]] [[امام علی|علی]]{{ع}} به عنوان [[جانشین]] خود بود. [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ...}}<ref>مائده، آیه ۶۷</ref> حامل همین [[پیام]] بود. [[پیامبر]] [[دستور]] داد همه درنگ کنند. خود فرود آمد، به کاروان‌ها هم فرمود تا فرود آیند، رفتگان برگردند، بازماندگان برسند و همه آن روز (که روز ۱۸ [[ذی حجّه]] بود) در آن صحرای گرم گرد آیند. جمعیّت حاضر در وادی غدیر خم را تا ۱۲۰ هزار هم [[نقل]] کرده‌اند. پس از [[نماز]]، [[دستور]] داد تا از [[جهاز شتران]] منبری برافرازند. همه با [[اشتیاق]] آمادۀ شنیدن سخنان [[پیامبر]] بودند. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}} از زحماتی که در [[راه هدایت]] آنان و [[تبلیغ دین]] [[خدا]] کشیده بود با آنان سخن گفت، توصیه‌های فراوانی کرد، نسبت به مراعات [[حقوق]] [[ثقلین]] ([[قرآن و عترت]]) تأکید نمود. از آنان [[اقرار]] گرفت که طبق [[آیۀ قرآن]] برآنان [[ولایت]] دارد و از خودشان نسبت به آنان اولی است. سپس دست [[امام علی|علی]]{{ع}} را گرفت و بالا برد تا آنکه همه او را دیدند و شناختند و با صدای بلند و رسا فرمود: {{عربی|من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه...}} [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} را رسما و با آن مراسم باشکوه و جلوه‌های به‌یادماندنی به [[جانشینی]] خود و [[امامت]] بر [[مسلمین]] [[نصب]] کرد و آنان را ملزم ساخت که از او [[اطاعت]] کنند و از فرمانش [[سرپیچی]] نداشته باشند. آن روز، روز مهمّی بود و [[عید]] به شمار می‌آمد، [[مردم]] دسته‌دسته آمدند و به [[امام علی|علی]]{{ع}} تبریک گفتند. این به [[فرمان]] [[پیامبر خاتم|حضرت محمّد]]{{صل}} بود که برای [[امام علی|علی]]{{ع}} خیمه‌ای زدند و همه آمدند و به آن [[حضرت]] با عنوان "[[امیر المؤمنین]]"[[سلام]] دادند و تهنیت گفتند. [[ابوبکر]] و [[عمر]] در صدر کسانی بودند که برای تهنیت‌گویی آمدند و سخن [[عمر]] ([[بخ بخ لک یا علی]]) در تواریخ آمده است. [[دست]] دادن [[مردم]] با [[امام علی|امیر مؤمنان]] و تهنیت‌گویی برای [[امامت]]، همراه بود با [[بیعت]] با آن [[حضرت]]. [[همسران پیامبر]] و [[زنان]] دیگری که در کاروان بودند، با قرار دادن دست خود در ظرف آبی که دست [[امام علی|علی]]{{ع}} هم در آن بود، با وی [[بیعت]] کردند. پس از انجام این مراسم، آیۀ {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}<ref>مائده، آیه ۳.</ref> نازل شد و [[پیامبر]]، [[خدا]] را [[شکر]] کرد و بر [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] و [[رضایت الهی]] به ادای [[رسالت]] و [[تعیین]] [[امام علی|علی]]{{ع}} برای [[ولایت]]، شاکرانه [[تکبیر]] گفت. در همان صحنه، [[حسّان بن ثابت]] از [[پیامبر]] اجازه خواست تا این واقعه را به [[شعر]] بسراید و قصیدۀ معروف خود را {{عربی|ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم...}} خواند و [[پیامبر]] دعایش کرد. کاروانها هرکدام به سوی مقصد خویش حرکت کردند. امّا آیا آن [[پیمان‌ها]] و بیعت‌ها [[استوار]] ماند؟ و آیا به [[فرمان خدا]] و [[رسول]] در مورد [[جانشینی حضرت امیر]] عمل شد و [[وصیت پیامبر]] مورد توجّه قرار گرفت؟ حوادث پس از [[رحلت پیامبر خدا]]{{صل}} نشان داد که بسیاری [[پیمان]] شکستند و به [[بیعت]] [[وفادار]] نماندند و [[حادثۀ غدیر]] را [[انکار]] کردند و در [[سقیفه]]، [[خلافت]] را به دیگران سپردند و [[اهل بیت]] و [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} را [[خانه‌نشین]] و [[منزوی]] ساختند<ref>واقعۀ غدیر را به طور تفصیل در کتب تاریخ ذکر کرده‌اند، نیازی به ذکر منبع نیست. ر.ک: «الغدير»، ج ۱، «بحارالأنوار»، ج ۳۷ ص ۱۰۸ تا ۲۵۳. «موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب» ج ۲ ص ۲۵۱ و «حسّاس‌ترین فراز تاریخ»</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۸۹.</ref>


==مکان و [[تاریخ]] غدیر خم==
==مکان و [[تاریخ]] غدیر خم==

نسخهٔ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۰

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل غدیر خم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

غدیر خم نام محلّی که پیامبر اسلام(ص) در بازگشت از حجة‌الوداع در سال دهم هجری، در روز ۱۸ ذی حجّه، امیر المؤمنین(ع) را به خلافت و امامت نصب کرد.[۱].

مقدمه

مکان و تاریخ غدیر خم

موقعیت جغرافیایی سرزمین غدیر

  • امروزه راه رسیدن به وادی "غدیر" از دو طریق است:
  1. راه جحفه: از کنار فرودگاه رابغ تا اوّل روستای جحفه، سپس ۴۵ کیلومتر به سمت شمال در ریگزار تا قصر علیا، سپس ۲کیلومتر در سمت راست جاده با عبور از تپه‌های شنی، سپس بیابانی کوتاه به سمت راست جادۀ وادی "غدیر" که فاصله‌اش تا میقات جحفه از سمت طلوع آفتاب ۸ کیلومتر است.
  2. راه رابغ: از تقاطع جادۀ مکّه ـ رابغ به سمت مکّه در طرف چپ جاده ۱۰ کیلومتر سپس به سمت راست، جادۀ فرعی به طرف "غدیر" که فاصلۀ آن از جنوب شرقی تا رابغ ۲۶ کیلومتر است[۹]. به نوشتۀ یکی دیگر از محقّقان: در آن منطقه، ارتفاعات کوهستانی وجود دارد و راهی را که به یک دشت گسترده منتهی می‌شود مشخّص ساخته است، جایی که راه‌ها از آنجا جدا می‌شود، از آنجا می‌توان به سمت "غربه" روی آورد که به سبب پخش شدن توده‌های شن، راه یافتن به آن منطقه دشوار است ولی منطقۀ "غدیر" نزدیکی‌‌های حرّه است، سرزمینی پر از سنگ‌های سیاه و غیرقابل کشت. در انتهای حرّه، دشت گسترده‌ای باز می‌شود که چشمه‌های "غدیر" آنجاست. در همین سرزمین بود که پیامبر خدا(ص) توقّف کرد تا آخرین پیام‌های آسمانی را به کاروان‌های حجّاج و امت اسلامی برساند[۱۰].

حادثۀ غدیر خم

اسامی غدیر خم

نصب امام علی(ع) به امامت در غدیر خم

  1. ابن أبی حاتم عبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی؛
  2. احمد بن موسی بن مردویه؛
  3. احمد بن حمد ثعلبی؛
  4. ابو نعیم أحمد بن عبدالله اصفهانی؛
  5. ابو الحسن علی بن أحمد واحدی؛
  6. مسعود بن ناصر سجستانی؛
  7. عبدالله بن عبیدالله حسکانی؛
  8. ابن عساکر علی بن حسن دمشقی؛
  9. فخرالدین محمد بن عمر رازی؛
  10. محمد بن طلحه نصیبی شافعی.

جستارهای وابسته

منابع

  1. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌
  2. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
  3. فرهنگ شیعه

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  2. مائده، آیه ۶۷
  3. مائده، آیه ۳.
  4. واقعۀ غدیر را به طور تفصیل در کتب تاریخ ذکر کرده‌اند، نیازی به ذکر منبع نیست. ر.ک: «الغدير»، ج ۱، «بحارالأنوار»، ج ۳۷ ص ۱۰۸ تا ۲۵۳. «موسوعة الامام علی بن ابی‌طالب» ج ۲ ص ۲۵۱ و «حسّاس‌ترین فراز تاریخ»
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۸۹.
  6. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  7. «عاتق بن غیث بلادی، «علی طریق الهجره»، «معجم معالم الحجاز»؛ شیخ عبد الهادی فضلی، مقالۀ تراثنا، ش ۲۱.
  8. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴.
  9. چهارده قرن با غدیر، ص ۲۱۹.
  10. کمال السیّد، «الطریق الی غدیر خم».
  11. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  12. امینی، الغدیر، ج ۱، ص۱۴ـ ۱۵؛ المراجعات‌، نامۀ ۵۷؛ اضواء علی عقائد الشیعة الامامیة و تاریخهم‌، ص ۱۳۳.
  13. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
  14. ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا«امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم» سوره مائده، آیه ۳.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۰ـ۳۵۱.
  16. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱.
  17. المراجعات‌، نامۀ ۵۶؛ امینی، الغدیر، ج۱، ص ۲۸۳ ـ ۲۷۰.
  18. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱.
  19. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۳۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۳۵۱ـ۳۵۲.
  20. ماهنامۀ کوثر، ش ۲، ص ۲۹.
  21. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  22. اسباب نزول الآیات، واحدی نیشابوری، ص۱۳۵؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۲۵۰؛ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸؛ تفسیر آلوسی، ج۶، ص۱۹۳.
  23. الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۲۹۸.
  24. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۷۶-۷۰.
  25. اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۹۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۲، ص۲۵۲.
  26. الامالی، شیخ صدوق، ص۵۰؛ الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۷۷.
  27. الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۸۲-۸۴. استاد یوسفی غروی نیز می‌نویسد: ابن طاووس از کتاب النشر و الطیّ از حذیفة بن یمان نقل می‌کند: هنگامی که علی(ع) از یمن آمد و در مکه با پیامبر(ص) ملاقات کرد؛ ما در آنجا حاضر بودیم. روزی علی(ع) رو به کعبه نماز میخواند که به هنگام رکوع سائلی به وی مراجعه کرد و او در همان حالت رکوع، حلقه انگشترش را به وی صدقه داد. در همین زمان، رسول خدا(ص) که در جای دیگر بود تکبیر گفت و آیه‌ای را که خداوند درباره این عمل علی(ع) نازل کرده بود قرائت کرد: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵. پس از قرائت آیه، آن حضرت فرمود: برخیزید تا صاحب این صفات که خدا او را توصیف کرده است، بیابیم. به دنبال آن هنگامی که رسول خدا(ص) وارد مسجد می‌شد، با سائلی مواجه شد. آن حضرت از او پرسید: از کجا میآیی؟ جواب داد: از پیش آن نمازگزار که در حال رکوع این حلقه انگشتر را به من داد. پس رسول خدا(ص) تکبیر گفت و به سوی علی(ع) رفت. آن‌گاه از او پرسید: ای علی، امروز چه کار خیری انجام داده‌ای؟ علی(ع) جریان را برای آن حضرت بازگو کرد و پیامبر اکرم(ص) برای سومین بار تکبیر گفت. حلبی مینویسد: روایت شده است که وقتی آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ... نازل شد، پیامبر(ص) دستور داد که ولایت علی(ع) اعلام شود و از این امر نگران بود. بحرانی در البرهان از زید بن ارقم روایت کرده است: رسول خدا(ص) عده‌ای را نزد خود فراخواند که من هم از جمله آنها بودم. او به ما فرمود که روح الامین، جبرئیل موضوع ولایت علی بن ابی طالب(ع) را بر او نازل کرده است و با ما مشورت کرد تا این مطلب را در ایام موسم حج اعلام کند. ما نمی‌دانستیم که چه بگوییم و از نزد وی پراکنده شدیم تا اینکه در جحفه فرود آمدیم و مشغول برپا کردن چادرهای خود بودیم که ناگهان شنیدیم رسول خدا(ص) با صدای بلند اعلام می‌کند: ای مردم! من فرستاده خدا هستم، پس دعوت کسی که شما را به سوی خدا فرا میخواند، اجابت کنید. در آن هنگام که هوا به شدت گرم بود به سوی او رفتیم. آن حضرت فرمود: ای مردم! بعد از ظهر عرفه چیزی بر من نازل شد که قلب مرا در فشار قرار داده است، زیرا خوف آن را دارم که اهل إفک آن را تکذیب کنند. تا اینکه در اینجا خداوند این آیه را نازل فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد» سوره مائده، آیه ۶۷.
  28. الامالی، شیخ صدوق، ص۴۳۵.
  29. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۸۹-۱۹۶.