جهان‌بینی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۷: خط ۵۷:
===[[جهان‌بینی علمی]]===
===[[جهان‌بینی علمی]]===
جهان‌بینی علمی، جزء‌شناسی است نه کل‌شناسی، [[علم]] ما را به وضع جزئی [[جهان]] آشنا می‌کند نه به شکل و قیافه و [[شخصیت]] کل جهان، جهان‌بینی علمی [[علما]] مانند فیل‌شناسی مردمی است که در [[تاریکی]]، فیل را لمس می‌کردند؛ آنکه گوش فیل را لمس کرده بود، فیل را به شکل ستون و آنکه پشتش را لمس کرده بود آنرا به شکل تخت می‌پنداشت<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۷۸.</ref>
جهان‌بینی علمی، جزء‌شناسی است نه کل‌شناسی، [[علم]] ما را به وضع جزئی [[جهان]] آشنا می‌کند نه به شکل و قیافه و [[شخصیت]] کل جهان، جهان‌بینی علمی [[علما]] مانند فیل‌شناسی مردمی است که در [[تاریکی]]، فیل را لمس می‌کردند؛ آنکه گوش فیل را لمس کرده بود، فیل را به شکل ستون و آنکه پشتش را لمس کرده بود آنرا به شکل تخت می‌پنداشت<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۷۸.</ref>
===[[جهان‌بینی فلسفی]]===
جهان‌بینی فلسفی دقت و مشخص بودن جهان‌بینی علمی را ندارد، در عوض از آن نظر که متکی به یک [[سلسله]] “اصول” است. و آن اصول اولاً [[بدیهی]] و برای [[ذهن]] غیر قابل انکارند و با روش [[برهان]] و [[استدلال]] پیش می‌روند، و ثانیاً عام و در برگیرنده‌اند (در اصطلاح [[فلسفی]] از [[احکام]] موجود بما هو موجودند) طبعاً از نوعی جزم برخوردار است و آن [[تزلزل]] و [[بی‌ثباتی]] که در جهان‌بینی علمی دیده می‌شود، در جهان‌بینی فلسفی نیست، هم [[محدودیّت]] جهان‌بینی علمی را ندارد. جهان‌بینی فلسفی پاسخ‌گو به همان مسائلی است که تکیه‌گاه‌های [[ایدئولوژی‌ها]] هستند. [[تفکر]] فلسفی، چهره و قیافه جهان را در کل خود مشخص می‌کند<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۸۰.</ref>. هرگونه اظهار نظر کلّی درباره هستی و جهان، یعنی درباره مسائلی که ماهیّت کلّ هستی را مشخص می‌کند و شکل و قیافه هستی را نشان می‌دهد<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۳۴.</ref>


===[[جهان‌بینی مذهبی]]===
===[[جهان‌بینی مذهبی]]===
۲۱۸٬۱۹۵

ویرایش