اهل الذکر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;"> | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[اهل الذکر]]''' است. "'''[[اهل الذکر]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اهل الذکر در قرآن]] | [[اهل الذکر در حدیث]] | [[اهل الذکر در کلام اسلامی]] | [[اهل الذکر در فلسفه اسلامی]] | [[اهل الذکر در عرفان اسلامی]] </div> | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اهل الذکر در قرآن]] | [[اهل الذکر در حدیث]] | [[اهل الذکر در کلام اسلامی]] | [[اهل الذکر در فلسفه اسلامی]] | [[اهل الذکر در عرفان اسلامی]] </div> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
'''اهلالذکر:''' اهل اطلاع و یادآوری، [[امامان معصوم]]{{عم}}<ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | |||
اهلالذکر ترکیبی اضافی و مرکب از "اهل" و "ذکر" است. واژه أهل به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و ... آمده است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳، ۸۵.</ref> که قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، أنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هر چه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان "اهلیت" قویتر خواهد بود<ref>التحقیق، ج۱، ص۱۶۹، «اهل».</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | |||
واژه "ذکر" در اصل خلاف نسیان<ref>مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۹، «ذکر».</ref> و به معنای یادآوری است<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵.</ref> برخی گفتهاند: ذکر گاهی به معنای هیئت نفسانی است که انسان به وسیله آن میتواند معارفی را که کسب کرده نگهداری کند. در این صورت ذکر مانند حفظ است، جز آنکه به اعتبار احراز آن معارف "حفظ" و به اعتبار استحضار آنها "ذکر" گفته میشود<ref>مفردات، ص۳۲۸؛ بصائر ذوی التمییز، ج۳، ص۹، «ذکر».</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | |||
==اهلالذکر در [[قرآن]]== | ==اهلالذکر در [[قرآن]]== | ||
به گفته برخی در [[قرآن]] ذکر بالغ بر ۲۰ معنا از جمله: [[قرآن]] {{متن قرآن|وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ }}<ref> و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟؛ سوره انبیاء، آیه:۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى}}<ref> و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت؛ سوره طه، آیه:۱۲۴.</ref>، [[پیامبر]] {{متن قرآن|أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا }}<ref> خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه:۱۰- ۱۱.</ref> و تورات {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه:۱۰۵.</ref> دارد<ref>مفردات، ص۳۲۸ـ۳۲۹؛ بصائر ذوی التمییز، ج۳، ص۹، ۱۶.</ref>. گفتنی است که [[قرآن]] و کتب آسمانی را از آن رو که مواعظ و علوم آخرت را میآموزند ذکر گویند<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵.</ref>، چنانکه ذکر بودن [[پیامبر]] به اعتبار بشارتی است که کتب آسمانی پیشین به رسالت ایشان دادهاند<ref>مفردات، ص۳۲۸.</ref>، بنابراین اهل الذکر کسانی هستند که با یادآوری و یاد دادن، سنخیت و برای آن لیاقت و شایستگی خاص داشته باشند<ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref> | |||
ترکیب اهل الذکر در [[قرآن]] تنها دوبار و به یک مضمون به کار رفته است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref> و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم؛ اگر نمیدانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه:۴۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref> و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم، اگر نمیدانید از اهل کتاب بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه:۷.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref> | |||
==تبیین اهل الذکر== | ==تبیین اهل الذکر== | ||
برای تبیین أهل الذکر گذشته از بررسی دو واژه اهل و ذکر که پیشتر بیان شد لازم است مضمون و سیاق آیات مشتمل بر این ترکیب و شأن نزول آنها نیز بررسی شود. مضمون هر دو آیه و نیز آیه ۸ سوره انبیاء برای تثبیت و تأکیداین حقیقت است که پیامبران و فرستادگان الهی از نوع بشر و رجال اِنسی بودهاند: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref> و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم، اگر نمیدانید از اهل کتاب بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه:۷.</ref> آنان پیکری نبودهاند که غذا نخورند و آنها کسانی نبودهاند که دارای عمری جاویدان باشند: {{متن قرآن|وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ}}<ref> و ما آنان را کالبدی که خوراک نخورند نیافریده بودیم و جاودان (هم) نبودند؛ سوره انبیاء، آیه:۸.</ref> در شأن نزول آیات اهل الذکر نیز آمده است که چون مشرکان چنین میپنداشتند که فرستاده خداوند فقط باید فرشته باشد، با نزول آیات مذکور این پندار باطل گردیده است<ref>روض الجنان، ج۱۲، ص۴۲.</ref>، چنانکه در برخی آیات دیگر نیز [[قرآن]] شگفتی بیمورد مشرکان را از اینکه [[رسول خدا]] دارای ویژگیهای انسانهای عادی است و مانند آنها غذا میخورد و در کوی و برزن راه میرود نقل کرده: {{متن قرآن|وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْوَاقِ لَوْلا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا}}<ref> و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟! چرا به سوی او فرشتهای فرو نفرستادهاند تا بیمدهندهای همراه او باشد؟؛ سوره فرقان، آیه:۷.</ref> و همه پیامبران الهی را دارای خصوصیات مزبور دانسته است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا}}<ref> و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بیگمان آنان خوراک میخورند و در بازارها راه میرفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب میورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه:۲۰.</ref> خداوند برای وادار کردن مشرکان به پذیرش واقعیت یاد شده به آنان فرمود: خود اگر نمیدانید از اهل الذکر بپرسید: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}. با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و شأن نزول آنها روشن میشود که مراد از اهل الذکر اهل علم و خبرگاناند<ref>انوار الاصول، ج۳، ص۶۶۶.</ref>؛ کسانی که بیشترین اختصاص، تعلق و سنخیت را با ذکر "حفظ، یاد دادن، [[قرآن]]، تورات، کتب آسمانی، [[پیامبر]] و..." دارند و مراجعه به آنها میتواند مضمون و محتوای آیات مورد بحث یعنی بشر بودن پیامبران را تبیین و تأیید کند، براین اساس امر به سؤال از اهل الذکر در آیه، ارشاد به این اصل عام عقلایی است که رجوع جاهل به اهل خبره لازم است و در بردارنده حکم تعبدی نیست<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.</ref>، ازاینرو به برخی از اصولیانی که برای حجیت خبر واحد به آیه اهل الذکر تمسک کردهاند چنین اشکال شده که اگر آیه دلالتی بر حجیت خبر واحد و وجوب تعبد به آن داشته باشد، خبر واحدی را حجت میداند که راوی آن اهل علم و آگاه به مورد سؤال باشد؛ نه کسانی که صرفا چیزی را شنیده و آن را نقل میکنند، بنابراین، آیه به تقلید عامی از عالم اشاره دارد، چنانکه اصولیان برای وجوب تقلید بر عامی به آن استدلال کردهاند<ref>فرائدالاصول، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | |||
با توجه به آنچه گذشت معنای اهلالذکر عام و فراگیر است و اقوال دیگری که در این زمینه ارائه شده میتواند از باب تبیین مصادیق گوناگون آن باشد؛ از جمله: | |||
#مراد از اهل الذکر اهل کتب آسمانی پیشین از علمای یهود و نصارا<ref>البحرالمحیط، ج۶، ص۵۳۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۵۸.</ref> و مقصود از سؤال، پرسش از نشانیهای [[نبوت]] است که در کتابهای ایشان وجود دارد. این نظر از کسانی است که در تفسیر آیه به خصوصِ سیاق آیات و شأن نزول آنها توجه کردهاند. | #مراد از اهل الذکر اهل کتب آسمانی پیشین از علمای یهود و نصارا<ref>البحرالمحیط، ج۶، ص۵۳۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۵۸.</ref> و مقصود از سؤال، پرسش از نشانیهای [[نبوت]] است که در کتابهای ایشان وجود دارد. این نظر از کسانی است که در تفسیر آیه به خصوصِ سیاق آیات و شأن نزول آنها توجه کردهاند. | ||
#مراد از اهل الذکر اهل علم به اخبار گذشتگان و آگاه به احوال امتهای پیشین است<ref>البحرالمحیط، ج۷، ص۴۱۱؛ روح المعانی، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۵۷.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | #مراد از اهل الذکر اهل علم به اخبار گذشتگان و آگاه به احوال امتهای پیشین است<ref>البحرالمحیط، ج۷، ص۴۱۱؛ روح المعانی، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۵۷.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | ||
#أهل الذکر [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند. این قول با توجه به روایات وارد در این زمینه از جمله دو روایت صحیحه<ref>فرائد الاصول، ج ۱، ص۱۸۱.</ref> مطرح شده است. روایات مزبور دو دسته است<ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>: | #أهل الذکر [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند. این قول با توجه به روایات وارد در این زمینه از جمله دو روایت صحیحه<ref>فرائد الاصول، ج ۱، ص۱۸۱.</ref> مطرح شده است. روایات مزبور دو دسته است<ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>: | ||
#روایاتی که با لسان اثبات، اهل الذکر را منحصر در [[ائمه]]{{عم}} میداند؛ از جمله روایت [[امام باقر]]{{ع}} که فرمود: تنها ما اهلالذکر هستیم<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۸،۶۱.</ref>. مراد این دسته از روایات را میتوان بیان روشنترین مصداق اهلالذکر، یعنی [[امامان معصوم]]{{عم}} دانست<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | #روایاتی که با لسان اثبات، اهل الذکر را منحصر در [[ائمه]]{{عم}} میداند؛ از جمله روایت [[امام باقر]]{{ع}} که فرمود: تنها ما اهلالذکر هستیم<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۸،۶۱.</ref>. مراد این دسته از روایات را میتوان بیان روشنترین مصداق اهلالذکر، یعنی [[امامان معصوم]]{{عم}} دانست<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | ||
#روایاتی که مضمون حصر را به صورت نفی از دیگران بیان کرده، میگوید: اهل الذکر جز ما کسی نیست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۵۸، ۶۱.</ref> این دسته از روایات را میتوان ناظر به نفیانحصار اهل الذکر در عالمان اهل کتاب دانست که سؤال کننده به آن معتقد بوده است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۵.</ref>. | #روایاتی که مضمون حصر را به صورت نفی از دیگران بیان کرده، میگوید: اهل الذکر جز ما کسی نیست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۵۸، ۶۱.</ref> این دسته از روایات را میتوان ناظر به نفیانحصار اهل الذکر در عالمان اهل کتاب دانست که سؤال کننده به آن معتقد بوده است<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۵.</ref>. | ||
برخی در توضیح مضمون روایات یاد شده گفتهاند: مقصود [[ائمه]]{{عم}} از اینکه گفتهاند: اهلالذکر ما هستیم، این نیست که مفهوم ظاهر آیه چنین است، زیرا کافران اهل مکه ممکن نبود از [[ائمه]] چیزی بپرسند و بر فرض پرسش هم کلام ایشان را حجت ندانسته، باور نمیکردند، چنان که کلام خود [[رسول خدا]] را نمیپذیرفتند، بنابراین مراد تشبیه و تمثیل است؛ یعنی اینکه هر چیز را باید از اهلش پرسید و همان گونه که بشر بودن پیامبران پیشین را باید از عالمان امت آن پیامبران پرسید، تفسیر و احکام اسلام را نیز باید از [[امام]]{{ع}}پرسید<ref>نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۶.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref>. | |||
برخی درباره آیه اهل الذکر بر این باورند که با قطع نظر از مورد آیه و با توجه به این اصل که مورد مخصص نیست آیه به حسب ظاهر از حیث سؤال کننده و سؤال شونده و چیزی که درباره آن سؤال میشود عام است. برپایه این نظر سائل هرکسی است که ناآگاه به چیزی از معارف حقیقی و مسائل مکلفان باشد و مورد سؤال همه معارف و مسائلی است که ممکن است کسی به آن جاهل باشد؛ امّا مسئول گرچه به لحاظ مفهوم عام است؛ ولی از نظر مصداق ویژه اهلبیت پیامبر است؛ خواه مراد از ذکر پیامبر باشد؛ مانند: {{متن قرآن|أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا }}<ref> خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه:۱۰- ۱۱.</ref> یا [[قرآن]]؛ مانند: {{متن قرآن|وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ }}<ref> و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟؛ سوره انبیاء، آیه:۵۰.</ref>، زیرا آنان خاندان [[پیامبر]] و همسنگ با [[قرآن]]اند، چنان که [[پیامبر]]{{صل}} در حدیث متواتر ثقلین [[اهل بیت]] را قرین [[قرآن]] دانسته، مردم را به تمسک به این دو فراخوانده است. دلیل بر اینکه کلام [[ائمه]]{{عم}} در روایات یاد شده با قطع نظر از مورد آیه است اینکهآنان متعرض چیزی از خصوصیات مورد آیه نشدهاند<ref>المیزان،ج۱۲، ص۲۸۵.</ref><ref>[[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']] | * [[پرونده:000057.jpg|22px]] [[محسن اصغرپور قراملکی|اصغرپور قراملکی، محسن]]، [[ اهل الذکر - اصغرپور قراملکی (مقاله)|مقاله «اهل الذکر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۳۸: | خط ۴۴: | ||
[[رده:اهل الذکر]] | [[رده:اهل الذکر]] | ||
[[رده:مدخل]] |
نسخهٔ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۰۳
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اهل الذکر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
اهلالذکر: اهل اطلاع و یادآوری، امامان معصوم(ع)[۱].
اهلالذکر ترکیبی اضافی و مرکب از "اهل" و "ذکر" است. واژه أهل به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و ... آمده است[۲] که قدر جامع همه آنها تعلق، سنخیت، أنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هر چه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان "اهلیت" قویتر خواهد بود[۳][۴].
واژه "ذکر" در اصل خلاف نسیان[۵] و به معنای یادآوری است[۶] برخی گفتهاند: ذکر گاهی به معنای هیئت نفسانی است که انسان به وسیله آن میتواند معارفی را که کسب کرده نگهداری کند. در این صورت ذکر مانند حفظ است، جز آنکه به اعتبار احراز آن معارف "حفظ" و به اعتبار استحضار آنها "ذکر" گفته میشود[۷][۸].
اهلالذکر در قرآن
به گفته برخی در قرآن ذکر بالغ بر ۲۰ معنا از جمله: قرآن ﴿وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴾[۹]؛ ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾[۱۰]، پیامبر ﴿أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا ﴾[۱۱] و تورات ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۲] دارد[۱۳]. گفتنی است که قرآن و کتب آسمانی را از آن رو که مواعظ و علوم آخرت را میآموزند ذکر گویند[۱۴]، چنانکه ذکر بودن پیامبر به اعتبار بشارتی است که کتب آسمانی پیشین به رسالت ایشان دادهاند[۱۵]، بنابراین اهل الذکر کسانی هستند که با یادآوری و یاد دادن، سنخیت و برای آن لیاقت و شایستگی خاص داشته باشند[۱۶]
ترکیب اهل الذکر در قرآن تنها دوبار و به یک مضمون به کار رفته است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾[۱۷]، ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾[۱۸][۱۹]
تبیین اهل الذکر
برای تبیین أهل الذکر گذشته از بررسی دو واژه اهل و ذکر که پیشتر بیان شد لازم است مضمون و سیاق آیات مشتمل بر این ترکیب و شأن نزول آنها نیز بررسی شود. مضمون هر دو آیه و نیز آیه ۸ سوره انبیاء برای تثبیت و تأکیداین حقیقت است که پیامبران و فرستادگان الهی از نوع بشر و رجال اِنسی بودهاند: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾[۲۰] آنان پیکری نبودهاند که غذا نخورند و آنها کسانی نبودهاند که دارای عمری جاویدان باشند: ﴿وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ﴾[۲۱] در شأن نزول آیات اهل الذکر نیز آمده است که چون مشرکان چنین میپنداشتند که فرستاده خداوند فقط باید فرشته باشد، با نزول آیات مذکور این پندار باطل گردیده است[۲۲]، چنانکه در برخی آیات دیگر نیز قرآن شگفتی بیمورد مشرکان را از اینکه رسول خدا دارای ویژگیهای انسانهای عادی است و مانند آنها غذا میخورد و در کوی و برزن راه میرود نقل کرده: ﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْوَاقِ لَوْلا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا﴾[۲۳] و همه پیامبران الهی را دارای خصوصیات مزبور دانسته است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا﴾[۲۴] خداوند برای وادار کردن مشرکان به پذیرش واقعیت یاد شده به آنان فرمود: خود اگر نمیدانید از اهل الذکر بپرسید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ﴾. با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و شأن نزول آنها روشن میشود که مراد از اهل الذکر اهل علم و خبرگاناند[۲۵]؛ کسانی که بیشترین اختصاص، تعلق و سنخیت را با ذکر "حفظ، یاد دادن، قرآن، تورات، کتب آسمانی، پیامبر و..." دارند و مراجعه به آنها میتواند مضمون و محتوای آیات مورد بحث یعنی بشر بودن پیامبران را تبیین و تأیید کند، براین اساس امر به سؤال از اهل الذکر در آیه، ارشاد به این اصل عام عقلایی است که رجوع جاهل به اهل خبره لازم است و در بردارنده حکم تعبدی نیست[۲۶]، ازاینرو به برخی از اصولیانی که برای حجیت خبر واحد به آیه اهل الذکر تمسک کردهاند چنین اشکال شده که اگر آیه دلالتی بر حجیت خبر واحد و وجوب تعبد به آن داشته باشد، خبر واحدی را حجت میداند که راوی آن اهل علم و آگاه به مورد سؤال باشد؛ نه کسانی که صرفا چیزی را شنیده و آن را نقل میکنند، بنابراین، آیه به تقلید عامی از عالم اشاره دارد، چنانکه اصولیان برای وجوب تقلید بر عامی به آن استدلال کردهاند[۲۷][۲۸].
با توجه به آنچه گذشت معنای اهلالذکر عام و فراگیر است و اقوال دیگری که در این زمینه ارائه شده میتواند از باب تبیین مصادیق گوناگون آن باشد؛ از جمله:
- مراد از اهل الذکر اهل کتب آسمانی پیشین از علمای یهود و نصارا[۲۹] و مقصود از سؤال، پرسش از نشانیهای نبوت است که در کتابهای ایشان وجود دارد. این نظر از کسانی است که در تفسیر آیه به خصوصِ سیاق آیات و شأن نزول آنها توجه کردهاند.
- مراد از اهل الذکر اهل علم به اخبار گذشتگان و آگاه به احوال امتهای پیشین است[۳۰][۳۱].
- أهل الذکر امامان معصوم(ع) هستند. این قول با توجه به روایات وارد در این زمینه از جمله دو روایت صحیحه[۳۲] مطرح شده است. روایات مزبور دو دسته است[۳۳]:
- روایاتی که با لسان اثبات، اهل الذکر را منحصر در ائمه(ع) میداند؛ از جمله روایت امام باقر(ع) که فرمود: تنها ما اهلالذکر هستیم[۳۴]. مراد این دسته از روایات را میتوان بیان روشنترین مصداق اهلالذکر، یعنی امامان معصوم(ع) دانست[۳۵][۳۶].
- روایاتی که مضمون حصر را به صورت نفی از دیگران بیان کرده، میگوید: اهل الذکر جز ما کسی نیست[۳۷] این دسته از روایات را میتوان ناظر به نفیانحصار اهل الذکر در عالمان اهل کتاب دانست که سؤال کننده به آن معتقد بوده است[۳۸].
برخی در توضیح مضمون روایات یاد شده گفتهاند: مقصود ائمه(ع) از اینکه گفتهاند: اهلالذکر ما هستیم، این نیست که مفهوم ظاهر آیه چنین است، زیرا کافران اهل مکه ممکن نبود از ائمه چیزی بپرسند و بر فرض پرسش هم کلام ایشان را حجت ندانسته، باور نمیکردند، چنان که کلام خود رسول خدا را نمیپذیرفتند، بنابراین مراد تشبیه و تمثیل است؛ یعنی اینکه هر چیز را باید از اهلش پرسید و همان گونه که بشر بودن پیامبران پیشین را باید از عالمان امت آن پیامبران پرسید، تفسیر و احکام اسلام را نیز باید از امام(ع)پرسید[۳۹][۴۰].
برخی درباره آیه اهل الذکر بر این باورند که با قطع نظر از مورد آیه و با توجه به این اصل که مورد مخصص نیست آیه به حسب ظاهر از حیث سؤال کننده و سؤال شونده و چیزی که درباره آن سؤال میشود عام است. برپایه این نظر سائل هرکسی است که ناآگاه به چیزی از معارف حقیقی و مسائل مکلفان باشد و مورد سؤال همه معارف و مسائلی است که ممکن است کسی به آن جاهل باشد؛ امّا مسئول گرچه به لحاظ مفهوم عام است؛ ولی از نظر مصداق ویژه اهلبیت پیامبر است؛ خواه مراد از ذکر پیامبر باشد؛ مانند: ﴿أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِّيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا ﴾[۴۱] یا قرآن؛ مانند: ﴿وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ﴾[۴۲]، زیرا آنان خاندان پیامبر و همسنگ با قرآناند، چنان که پیامبر(ص) در حدیث متواتر ثقلین اهل بیت را قرین قرآن دانسته، مردم را به تمسک به این دو فراخوانده است. دلیل بر اینکه کلام ائمه(ع) در روایات یاد شده با قطع نظر از مورد آیه است اینکهآنان متعرض چیزی از خصوصیات مورد آیه نشدهاند[۴۳][۴۴]
منابع
پانویس
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳، ۸۵.
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۱۶۹، «اهل».
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۹، «ذکر».
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ مفردات، ص۳۲۸؛ بصائر ذوی التمییز، ج۳، ص۹، «ذکر».
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟؛ سوره انبیاء، آیه:۵۰.
- ↑ و هر که از یادکرد من روی برتابد بیگمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت؛ سوره طه، آیه:۱۲۴.
- ↑ خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه:۱۰- ۱۱.
- ↑ و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه:۱۰۵.
- ↑ مفردات، ص۳۲۸ـ۳۲۹؛ بصائر ذوی التمییز، ج۳، ص۹، ۱۶.
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۵.
- ↑ مفردات، ص۳۲۸.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ و ما پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم؛ اگر نمیدانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه:۴۳.
- ↑ و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم، اگر نمیدانید از اهل کتاب بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه:۷.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم، اگر نمیدانید از اهل کتاب بپرسید؛ سوره انبیاء، آیه:۷.
- ↑ و ما آنان را کالبدی که خوراک نخورند نیافریده بودیم و جاودان (هم) نبودند؛ سوره انبیاء، آیه:۸.
- ↑ روض الجنان، ج۱۲، ص۴۲.
- ↑ و گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟! چرا به سوی او فرشتهای فرو نفرستادهاند تا بیمدهندهای همراه او باشد؟؛ سوره فرقان، آیه:۷.
- ↑ و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بیگمان آنان خوراک میخورند و در بازارها راه میرفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب میورزید؟ و پروردگار تو بیناست؛ سوره فرقان، آیه:۲۰.
- ↑ انوار الاصول، ج۳، ص۶۶۶.
- ↑ المیزان، ج۱۲، ص۲۵۹.
- ↑ فرائدالاصول، ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ البحرالمحیط، ج۶، ص۵۳۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۲۵۸.
- ↑ البحرالمحیط، ج۷، ص۴۱۱؛ روح المعانی، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۸؛ مجمع البیان، ج۶، ص۵۵۷.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ فرائد الاصول، ج ۱، ص۱۸۱.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۸،۶۱.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۵۸، ۶۱.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۵.
- ↑ نثر طوبی، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است؛ سوره طلاق، آیه:۱۰- ۱۱.
- ↑ و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستادهایم پس آیا شما آن را انکار میکنید؟؛ سوره انبیاء، آیه:۵۰.
- ↑ المیزان،ج۱۲، ص۲۸۵.
- ↑ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.