←زیستگاه ثمود
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
[[مورخان]] [[مسلمان]] نیز الحجر را دارای چنین موقعیت جغرافیایی و اهمیت [[تاریخی]] و ارتباطی دانستهاند. <ref> المسالک والممالک، اصطخری، ص ۲۴؛ معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۲۱؛ بلوغ الارب، ج ۱، ص ۲۱۱.</ref> بدویان ساکن، الحجر را به دشتی هموار میگویند که طول آن از شمال به جنوب سه کیلومتر و از [[شرق]] به [[غرب]] دو کیلومتر و در شمالی ترین نقطه [[مدائن]] [[صالح]] قرار دارد. <ref>باستانشناسی، ص ۲۴۸.</ref> این دشت چندین [[چاه]] آب دارد و با انبوهی از تخته سنگ، تپه و پرتگاههای سنگی احاطه شده و ویرانههای شهر باستانی الحجر تقریبا در مرکز آن قرار دارد. میدانگاهی بزرگ و آکنده از سنگ، سفال و بازمانده ساختمانها، بخشی از دیوار شهر، کنده کاریهای بسیار در تخته سنگها و صخرههای پیرامون، به ویژه روی صخره ای به نام {{عربی|"قصرالبنت"}} نشان اهمیت الحجر در عصر باستان است. در الحجر شمار زیادی سنگ نوشته به زبانهای [[عربی]]، آرامی، ثمودی، نبطی، لحیانی و حتی [[عبری]]، یونانی و لاتین یافت شدهاند. <ref> ر. ک: باستانشناسی، ص ۲۴۹.</ref> براساس گزارش منابع کهن [[اسلامی]]، [[شهر]] الحجر از اطراف به تیماء، [[دومة الجندل]]، عُلاء، [[تبوک]]، [[وادی القری]] و دریای سرخ محدود میشود. <ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۸؛ المسالک والممالک، بکری، ص ۵۹۷؛ معجم البلدان، ج ۱، ص ۸۹؛ ج ۲، ص ۲۲۱.</ref> این شهر که [[اعراب]] [[بدوی]] از آن با نام [[مدائن]] [[صالح]]{{ع}} نیز یاد میکنند، امروزه از طرف شمال [[شرق]] و با فاصله ۱۱۰ کیلومتر به [[شهر]] تیماء، و از شمال [[غرب]] (از [[راه]] تیماء) و با فاصله ۳۷۴ کیلومتر به [[تبوک]] راه دارد. در جنوب شرقی آن منطقه [[خیبر]] با فاصله ۱۹۵ کیلومتر و در جنوب غربی آن شهر عُلاء با فاصله ۳۵ کیلومتر واقع است. فاصله مدائن صالح از راه خیبر تا [[مدینه]] در جنوب شرقی، ۳۵۶ و از را خیبر و مدینه تا شهر بندری جدّه ۷۸۰ و تا شهر ریاض پایتخت [[عربستان]] ۱۳۷۱ کیلومتر است. شهر "وَجه" نزدیک ترین شهر ساحلی به مدائن صالح است که با فاصله ۲۲۵ کیلومتر در کرانه دریای سرخ قرار دارد. افزون بر این راهها، خط راه آهن نیز از شهر عُلاء و مدائن میگذرد. <ref>اطلس السیرة النبویه، ص ۲۰۴، ۲۱۴؛ شمال الحجاز، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲.</ref> برخلاف بدویان و برخی [[پژوهشگران]] که الحجر را همان مدائن صالح میدانند <ref>المفصل، ج ۱، ۳۲۶، ۳۲۸ - ۳۳۰.</ref> دوتی، یکی از خاورشناسان با [[اعتقاد]] به وجود دو شهر باستانی به نام الحجر، "الخریبه" کنونی را [[حجر]] [[ثمود]] و مدائن صالح را حجری میداند که نبطیان در آن ساکن بودهاند <ref> المفصل، ج ۱، ص ۳۲۶.</ref>. یافتههای باستانشناسی نیز بر [[زندگی]] [[ثمود]] در مناطق یاد شده گواهاند. سنگ نوشتههای منسوب به آنان در مناطقی چون حائل در صحرای نجد، تیماء، [[دومة الجندل]]، مدائن صالح و [[سلسله]] کوههای کشیده شده میان این مناطق و [[حجاز]]، [[طائف]]، کرانههای شمالی دریای سرخ، [[طور سینا]]، [[مصر]] و بخشهایی از جنوب [[اردن]] [[هاشمی]] یافت شدهاند. به نظر میرسد زیستگاه اصلی و مرکز آنان شهر حجر بوده <ref>ر. ک: تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۶؛ شمال الحجاز، ج ۱، ص ۱۵۹.</ref> و در عین حال در مناطق پیرامون پراکنده و با سرزمینهای همجوار در [[ارتباط]] بودهاند. <ref>ر.ک: باستانشناسی، ص ۲۴۸ - ۲۵۳؛ شمال الحجاز، ج ۱، ص ۱۵۹.</ref> [[سرزمین]] [[حجر]]، آباد، حاصلخیز و پرآب بوده است. [[قرآن]] از وجود باغها، نخلهای مرغوب، چشمهها و کشتزاران زیاد در آنجا خبر میدهد: {{متن قرآن|أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ}}<ref>«آیا شما را در آنچه اینجاست آسوده رها میکنند؟ در بوستانها و (کنار) چشمهساران؟ و کشتزارها و خرمابنی که شکوفهاش ترد است؟ و از (دل) کوهها استادانه خانههایی میتراشید» سوره شعراء، آیه ۱۴۶-۱۴۹.</ref> ثمودیان افزون بر [[دل]] صخرههای [[کوه]]، در دشتهای اطراف نیز [[خانه]] ساخته و در آن ساکن بودهاند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخها میسازید و کوهها را برای خانهسازی میتراشید پس نعمتهای خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۴.</ref> برخی، آنان را نخستین سازندگان ابزارها و خانههای سنگی دانسته و در ادامه از ساخت ۱۷۰۰ [[شهر]] و ۲۷۰۰۰۰۰ خانه سنگی به دست آنان خبر دادهاند <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۲۵۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۱۹۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۶۸.</ref> که بسیار [[مبالغه]] آمیز است. <ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ق ۱، ص ۲۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۶۸.</ref> در اینکه چرا [[قوم ثمود]] افزون بر دشتها با کندن صخرههای کوه نیز خانه میساختند، [[مفسران]] به اختلاف گراییدهاند؛ گروهی با اشاره به تفاوت دمای هوا، خانههای کوهستان را [[منزل]] تابستانی و خانههای دشت را [[مسکن]] زمستانی آنان گفتهاند. <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص ۵۴۴؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص ۴۰۰؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص ۱۷۴.</ref> شماری دیگر همانند [[ابن اسحاق]]، سدّی، [[وهب بن منبه]] و [[کعب]] با اشاره به [[عمر]] دراز ثمودیان، گفتهاند که خانههای رملی دشت، برخلاف خانههای سنگی، همپای عمر آنان [[پایدار]] نمیماند؛<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص ۲۵۲؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص ۵۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۳۹.</ref> اما از [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ}}<ref>«و آنان در (دل) کوهها خانههایی (استوار) با (گمان) ایمنی میتراشیدند» سوره حجر، آیه ۸۲.</ref> برمی آید که ساختن خانههای سنگی به سبب [[امنیت]] بیشتر آنها بوده است. البته مفسران در [[تفسیر]] {{متن قرآن|آمِنِينَ}} و اینکه امنیت در برابر کدام خطر مراد است، دیدگاه یکسانی ندارند؛ از جمله به [[ایمنی]] در برابر [[عذاب]]، [[مرگ]]، [[یورش]] [[دشمنان]] <ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص ۶۷؛ تفسیر نسفی، ج ۲، ص ۲۴۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۳۸۰.</ref> و ویرانی [[خانهها]] در برابر حوادث طبیعی اشاره کردهاند؛<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۱۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۶.</ref> گویا [[گمان]] میکردهاند که سکونت در این خانهها، آنان را در برابر همه بلاهای زمینی و آسمانی [[حفظ]] میکند. | [[مورخان]] [[مسلمان]] نیز الحجر را دارای چنین موقعیت جغرافیایی و اهمیت [[تاریخی]] و ارتباطی دانستهاند. <ref> المسالک والممالک، اصطخری، ص ۲۴؛ معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۲۱؛ بلوغ الارب، ج ۱، ص ۲۱۱.</ref> بدویان ساکن، الحجر را به دشتی هموار میگویند که طول آن از شمال به جنوب سه کیلومتر و از [[شرق]] به [[غرب]] دو کیلومتر و در شمالی ترین نقطه [[مدائن]] [[صالح]] قرار دارد. <ref>باستانشناسی، ص ۲۴۸.</ref> این دشت چندین [[چاه]] آب دارد و با انبوهی از تخته سنگ، تپه و پرتگاههای سنگی احاطه شده و ویرانههای شهر باستانی الحجر تقریبا در مرکز آن قرار دارد. میدانگاهی بزرگ و آکنده از سنگ، سفال و بازمانده ساختمانها، بخشی از دیوار شهر، کنده کاریهای بسیار در تخته سنگها و صخرههای پیرامون، به ویژه روی صخره ای به نام {{عربی|"قصرالبنت"}} نشان اهمیت الحجر در عصر باستان است. در الحجر شمار زیادی سنگ نوشته به زبانهای [[عربی]]، آرامی، ثمودی، نبطی، لحیانی و حتی [[عبری]]، یونانی و لاتین یافت شدهاند. <ref> ر. ک: باستانشناسی، ص ۲۴۹.</ref> براساس گزارش منابع کهن [[اسلامی]]، [[شهر]] الحجر از اطراف به تیماء، [[دومة الجندل]]، عُلاء، [[تبوک]]، [[وادی القری]] و دریای سرخ محدود میشود. <ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۵۸؛ المسالک والممالک، بکری، ص ۵۹۷؛ معجم البلدان، ج ۱، ص ۸۹؛ ج ۲، ص ۲۲۱.</ref> این شهر که [[اعراب]] [[بدوی]] از آن با نام [[مدائن]] [[صالح]]{{ع}} نیز یاد میکنند، امروزه از طرف شمال [[شرق]] و با فاصله ۱۱۰ کیلومتر به [[شهر]] تیماء، و از شمال [[غرب]] (از [[راه]] تیماء) و با فاصله ۳۷۴ کیلومتر به [[تبوک]] راه دارد. در جنوب شرقی آن منطقه [[خیبر]] با فاصله ۱۹۵ کیلومتر و در جنوب غربی آن شهر عُلاء با فاصله ۳۵ کیلومتر واقع است. فاصله مدائن صالح از راه خیبر تا [[مدینه]] در جنوب شرقی، ۳۵۶ و از را خیبر و مدینه تا شهر بندری جدّه ۷۸۰ و تا شهر ریاض پایتخت [[عربستان]] ۱۳۷۱ کیلومتر است. شهر "وَجه" نزدیک ترین شهر ساحلی به مدائن صالح است که با فاصله ۲۲۵ کیلومتر در کرانه دریای سرخ قرار دارد. افزون بر این راهها، خط راه آهن نیز از شهر عُلاء و مدائن میگذرد. <ref>اطلس السیرة النبویه، ص ۲۰۴، ۲۱۴؛ شمال الحجاز، ص ۱۶۱ ـ ۱۶۲.</ref> برخلاف بدویان و برخی [[پژوهشگران]] که الحجر را همان مدائن صالح میدانند <ref>المفصل، ج ۱، ۳۲۶، ۳۲۸ - ۳۳۰.</ref> دوتی، یکی از خاورشناسان با [[اعتقاد]] به وجود دو شهر باستانی به نام الحجر، "الخریبه" کنونی را [[حجر]] [[ثمود]] و مدائن صالح را حجری میداند که نبطیان در آن ساکن بودهاند <ref> المفصل، ج ۱، ص ۳۲۶.</ref>. یافتههای باستانشناسی نیز بر [[زندگی]] [[ثمود]] در مناطق یاد شده گواهاند. سنگ نوشتههای منسوب به آنان در مناطقی چون حائل در صحرای نجد، تیماء، [[دومة الجندل]]، مدائن صالح و [[سلسله]] کوههای کشیده شده میان این مناطق و [[حجاز]]، [[طائف]]، کرانههای شمالی دریای سرخ، [[طور سینا]]، [[مصر]] و بخشهایی از جنوب [[اردن]] [[هاشمی]] یافت شدهاند. به نظر میرسد زیستگاه اصلی و مرکز آنان شهر حجر بوده <ref>ر. ک: تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۲۲؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۲۶؛ شمال الحجاز، ج ۱، ص ۱۵۹.</ref> و در عین حال در مناطق پیرامون پراکنده و با سرزمینهای همجوار در [[ارتباط]] بودهاند. <ref>ر.ک: باستانشناسی، ص ۲۴۸ - ۲۵۳؛ شمال الحجاز، ج ۱، ص ۱۵۹.</ref> [[سرزمین]] [[حجر]]، آباد، حاصلخیز و پرآب بوده است. [[قرآن]] از وجود باغها، نخلهای مرغوب، چشمهها و کشتزاران زیاد در آنجا خبر میدهد: {{متن قرآن|أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ}}<ref>«آیا شما را در آنچه اینجاست آسوده رها میکنند؟ در بوستانها و (کنار) چشمهساران؟ و کشتزارها و خرمابنی که شکوفهاش ترد است؟ و از (دل) کوهها استادانه خانههایی میتراشید» سوره شعراء، آیه ۱۴۶-۱۴۹.</ref> ثمودیان افزون بر [[دل]] صخرههای [[کوه]]، در دشتهای اطراف نیز [[خانه]] ساخته و در آن ساکن بودهاند: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref>«و یاد کنید آنگاه را که شما را جانشینانی پس از (قوم) عاد قرار داد و در این سرزمین جای داد که در هامون آن کاخها میسازید و کوهها را برای خانهسازی میتراشید پس نعمتهای خداوند را به یاد آورید و در این سرزمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره اعراف، آیه ۷۴.</ref> برخی، آنان را نخستین سازندگان ابزارها و خانههای سنگی دانسته و در ادامه از ساخت ۱۷۰۰ [[شهر]] و ۲۷۰۰۰۰۰ خانه سنگی به دست آنان خبر دادهاند <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۲۵۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۱۹۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۶۸.</ref> که بسیار [[مبالغه]] آمیز است. <ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ق ۱، ص ۲۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۱۶۸.</ref> در اینکه چرا [[قوم ثمود]] افزون بر دشتها با کندن صخرههای کوه نیز خانه میساختند، [[مفسران]] به اختلاف گراییدهاند؛ گروهی با اشاره به تفاوت دمای هوا، خانههای کوهستان را [[منزل]] تابستانی و خانههای دشت را [[مسکن]] زمستانی آنان گفتهاند. <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص ۵۴۴؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص ۴۰۰؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص ۱۷۴.</ref> شماری دیگر همانند [[ابن اسحاق]]، سدّی، [[وهب بن منبه]] و [[کعب]] با اشاره به [[عمر]] دراز ثمودیان، گفتهاند که خانههای رملی دشت، برخلاف خانههای سنگی، همپای عمر آنان [[پایدار]] نمیماند؛<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۴، ص ۲۵۲؛ تفسیر واحدی، ج ۱، ص ۵۹۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۲۳۹.</ref> اما از [[آیه]] {{متن قرآن|وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ}}<ref>«و آنان در (دل) کوهها خانههایی (استوار) با (گمان) ایمنی میتراشیدند» سوره حجر، آیه ۸۲.</ref> برمی آید که ساختن خانههای سنگی به سبب [[امنیت]] بیشتر آنها بوده است. البته مفسران در [[تفسیر]] {{متن قرآن|آمِنِينَ}} و اینکه امنیت در برابر کدام خطر مراد است، دیدگاه یکسانی ندارند؛ از جمله به [[ایمنی]] در برابر [[عذاب]]، [[مرگ]]، [[یورش]] [[دشمنان]] <ref>جامع البیان، ج ۱۴، ص ۶۷؛ تفسیر نسفی، ج ۲، ص ۲۴۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۳۸۰.</ref> و ویرانی [[خانهها]] در برابر حوادث طبیعی اشاره کردهاند؛<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۱۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۶.</ref> گویا [[گمان]] میکردهاند که سکونت در این خانهها، آنان را در برابر همه بلاهای زمینی و آسمانی [[حفظ]] میکند. | ||
[[احساس امنیت]] و [[پندار]] زوال ناپذیری به سبب خانههای سنگیِ محکم، [[قدرت]] و امکانات فراوان مادی دیگر، از استفهام انکاری در [[سوره شعراء]] نیز فهمیده میشود: {{متن قرآن|أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ}}<ref>«آیا شما را در آنچه اینجاست آسوده رها میکنند؟ در بوستانها و (کنار) چشمهساران؟ و کشتزارها و خرمابنی که شکوفهاش ترد است؟ و از (دل) کوهها استادانه خانههایی میتراشید» سوره شعراء، آیه ۱۴۶-۱۴۹.</ref> در مخیله آنان نمیگنجید که با این همه [[عظمت]] و استحکامات، روزی نابود خواهند شد؛ اما قدرت و [[عذاب الهی]] آنان را فرا گرفت و از آنچه که ساخته و اندوخته بودند کاری برنیامد. {{متن قرآن|فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ }}<ref>«اما بانگ (آسمانی) آنان را بامدادان فرو گرفت و آنچه انجام میدادند آنان را (از عذاب) باز نداشت و ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست جز راستین نیافریدیم و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۳-۸۵.</ref> بسیاری از خانههای آنان در [[دل]] کوهها و صخرهها تا به امروز پابرجا مانده است. <ref>المسالک والممالک، بکری، ص ۹۷؛ شمال الحجاز، ج ۱، ص ۱۵۹.</ref> بر اساس یکی از معانی گفته شده برای {{متن قرآن|فَارِهِينَ}} آنان در تراشیدن صخرهها و خانهسازی در آنها بسیار ماهر بودند: {{متن قرآن|وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ}}<ref>«و از (دل) کوهها استادانه خانههایی میتراشید» سوره شعراء، آیه ۱۴۹.</ref><ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۴۶۰؛ جامع البیان، ج ۱۹، ص ۱۲۴؛ معانی القرآن، ج ۵، ص ۹۶.</ref> بنابر [[تفسیری]] دیگر آنان به سبب این کار و [[توانمندی]] خویش دچار [[غرور]]، [[خودپسندی]] و سرخوشی بسیار میشدند. <ref>تفسیر ثوری، ص ۲۲۹؛ جامع البیان، ج ۱۹، ص ۱۲۴ ـ ۱۲۵.</ref> [[قرآن کریم]] بارها با اشاره به ویرانهها و آثار برجای مانده از زیستگاه [[ثمود]] [[مردم]] را به [[عبرت آموزی]] از آنها فرا خوانده و نسبت به [[تکذیب]] [[آیات]] و [[انبیای الهی]] هشدار داده است: | [[احساس امنیت]] و [[پندار]] زوال ناپذیری به سبب خانههای سنگیِ محکم، [[قدرت]] و امکانات فراوان مادی دیگر، از استفهام انکاری در [[سوره شعراء]] نیز فهمیده میشود: {{متن قرآن|أَتُتْرَكُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَزُرُوعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ}}<ref>«آیا شما را در آنچه اینجاست آسوده رها میکنند؟ در بوستانها و (کنار) چشمهساران؟ و کشتزارها و خرمابنی که شکوفهاش ترد است؟ و از (دل) کوهها استادانه خانههایی میتراشید» سوره شعراء، آیه ۱۴۶-۱۴۹.</ref> در مخیله آنان نمیگنجید که با این همه [[عظمت]] و استحکامات، روزی نابود خواهند شد؛ اما قدرت و [[عذاب الهی]] آنان را فرا گرفت و از آنچه که ساخته و اندوخته بودند کاری برنیامد. {{متن قرآن|فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ }}<ref>«اما بانگ (آسمانی) آنان را بامدادان فرو گرفت و آنچه انجام میدادند آنان را (از عذاب) باز نداشت و ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست جز راستین نیافریدیم و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۳-۸۵.</ref> بسیاری از خانههای آنان در [[دل]] کوهها و صخرهها تا به امروز پابرجا مانده است. <ref>المسالک والممالک، بکری، ص ۹۷؛ شمال الحجاز، ج ۱، ص ۱۵۹.</ref> بر اساس یکی از معانی گفته شده برای {{متن قرآن|فَارِهِينَ}} آنان در تراشیدن صخرهها و خانهسازی در آنها بسیار ماهر بودند: {{متن قرآن|وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِهِينَ}}<ref>«و از (دل) کوهها استادانه خانههایی میتراشید» سوره شعراء، آیه ۱۴۹.</ref><ref>تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۴۶۰؛ جامع البیان، ج ۱۹، ص ۱۲۴؛ معانی القرآن، ج ۵، ص ۹۶.</ref> بنابر [[تفسیری]] دیگر آنان به سبب این کار و [[توانمندی]] خویش دچار [[غرور]]، [[خودپسندی]] و سرخوشی بسیار میشدند. <ref>تفسیر ثوری، ص ۲۲۹؛ جامع البیان، ج ۱۹، ص ۱۲۴ ـ ۱۲۵.</ref> [[قرآن کریم]] بارها با اشاره به ویرانهها و آثار برجای مانده از زیستگاه [[ثمود]] [[مردم]] را به [[عبرت آموزی]] از آنها فرا خوانده و نسبت به [[تکذیب]] [[آیات]] و [[انبیای الهی]] هشدار داده است: {{متن قرآن|فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و این خانههای (فرو ریخته و) خالی آنهاست برای ستمی که روا داشتند؛ بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که دانایند» سوره نمل، آیه ۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ}}<ref>«و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بیگمان این از (آثار) زیستگاههایشان برای شما پدیدار است. و شیطان کردارهایشان را در چشم آنان آراست بنابراین آنها را از راه (حقّ) باز داشت با آنکه بینادل بودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۸.</ref> | ||
===[[فرهنگ]] [[ثمود]]=== | ===[[فرهنگ]] [[ثمود]]=== |