بدون خلاصۀ ویرایش
(جایگزینی صفحه با '{{ویرایش غیرنهایی}} {{سیره معصوم}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:c...') برچسب: جایگزین شد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
'''[[نظام سیاسی]]''' الگوی معینی است از [[نظم]] که شکل [[روابط سیاسی]] [[جامعه]] را معین میکند و به این [[روابط]]، سازمان میبخشد. بهعبارتی دیگر [[نظام سیاسی]] کیفیت تنظیم، [[سازماندهی]] و [[اداری]] امور ارتباطی، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هر [[اجتماع]] [[انسانی]] است برای دستیابی به [[رشد]] مطلوب. [[نظامهای سیاسی]] میتوانند دینی و یا غیر دینی باشند. | '''[[نظام سیاسی]]''' الگوی معینی است از [[نظم]] که شکل [[روابط سیاسی]] [[جامعه]] را معین میکند و به این [[روابط]]، سازمان میبخشد. بهعبارتی دیگر [[نظام سیاسی]] کیفیت تنظیم، [[سازماندهی]] و [[اداری]] امور ارتباطی، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هر [[اجتماع]] [[انسانی]] است برای دستیابی به [[رشد]] مطلوب. [[نظامهای سیاسی]] میتوانند دینی و یا غیر دینی باشند. | ||
==معناشناسی== | |||
واژۀ [[نظام سیاسی]]، معادل واژۀ رژیم یا [[سیستم سیاسی]] است و مقصود از آن "الگوی معینی است از [[نظم]] که شکل [[روابط سیاسی]] [[جامعه]] را معین میکند و به این [[روابط]]، سازمان میبخشد". در تعریفی دیگر گفته شده [[نظام سیاسی]] "کیفیت تنظیم، [[سازماندهی]] و [[اداری]] امور ارتباطی، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هر [[اجتماع]] [[انسانی]] است برای دستیابی به [[رشد]] مطلوب". | |||
مفهوم "[[سیاست]]" با مفهوم "قدرت" یا همان [[جایگاه]] "امر و نهی" یا "آمریت و ناهویت" درآمیخته است، بر این اساس میتوان نتیجه گرفت در تعریف "نظام سیاسی" نیز همین آمیختگی وجود دارد؛ لذا در تعریف [[سیستم سیاسی]]، چنین گفتهاند: "هر نوع الگوی [[روابط]] مداوم بشری که در آن تا حد مشخصی، [[قدرت]] و [[حکومت]] یا [[اقتدار]] وجود داشته باشد، [[سیستم سیاسی]] شمرده میشود"<ref>رابرت دال، مترجم: حسین ظفریان، تجزیه و تحلیل جدید سیاست، ص۸.</ref>. | |||
در مجموع [[نظام سیاسی]] را میتوان چنین تعریف کرد: "الگوی نظم دهندۀ [[روابط]] [[قدرت]] ـ به معنای [[امر و نهی]] یا [[الزام]] ـ در [[جامعۀ انسانی]] که [[هدف]] آن، ایجاد [[عدل]] و برقراری [[روابط]] عادلانه بین افراد و [[نهادهای جامعه]] است". | |||
همانطور که میتوان در تعاریف فوق ملاحظه کرد، گاهی مواقع [[نظام سیاسی]] به معنای [[کشور]]، زمانی به مفهوم [[دولت]] و حتی به معنای [[حکومت]]؛ یعنی [[دستگاه اجرایی]] که انحصاراً [[حق]] و [[توانایی]] استفاده از [[قدرت]] و [[اجبار]] را در [[اختیار]] دارد و همچنین به مفهوم قدرت و توانایی دستیابی به [[هدف]]، تعریف شده است و سرانجام آن را مترادف با [[رژیم سیاسی]] نیز به کار بردهاند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۷۲ـ۷۴؛ [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۰.</ref>. | |||
==اصطلاحات همگروه با [[نظام سیاسی]]== | |||
از آنجا که نظام سیاسی، در [[ادبیات]] [[سیاسی]] رایج با الفاظ و مفاهیم [[متشابه]] معنا میشود، چند اصطلاحی که معمولاً در گفتهها و نوشتهها به جای نظام سیاسی استعمال میشود، مورد بررسی قرار میگیرد تا تداخل آنها با همدیگر روشن شود. | |||
برخی از این اصطلاحات عبارت است از: | |||
===دولت=== | |||
{{اصلی|دولت}} | |||
دولت یعنی نظام سیاسی متعین و مشخص؛ یعنی وقتی یک نظام سیاسی در قالب [[سرزمین]] و کشور وجود خارجی پیدا کند و متناسب با [[فرهنگ]] و تواناییها و [[اراده]] سیاسی یک [[اجتماع]]، قوام و شکل یابد و آنگاه که جمعیتی [[انسانی]] در محدوده مرزی سیاسی، مشخص و قراردادی به تعریف مشترکی از [[رشد]] و [[سعادت]] [[دست]] یابند، دارای [[منافع]] و [[سرنوشت]] مشترک شده، [[دوستان]] و [[دشمنان]] مشترکی پیدا نمایند و برای حراست و [[حفاظت]] از منافع خود، به [[همدلی]]، [[همفکری]] و [[همکاری]] برسند، تبدیل به ید واحده و [[قدرت]] متمرکزی میشوند و سازمانی واحد را برای [[اداره امور]] و سامان بخشیدن به مسائل مورد [[ابتلا]]، تشکیل میدهند و [[حق حاکمیت]] انحصاری و مستقل بر سرنوشت خود را برای خویش محفوظ میدارند؛ همچنان که برای دولتهای دیگر نیز این [[حق]] را به رسمیت میشناسند و در نتیجه برای خود نیز در مداخله بر سرنوشت سیاسی سایر [[دولتها]]، [[محدودیت]] قایل میشوند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۳.</ref>. | |||
===حکومت=== | |||
{{اصلی|حکومت}} | |||
حکومت در سه معنا به کار میرود: | |||
#قوّه اجرایی [[حاکم]] بر [[جامعه]] و دستگاهی که عهدهدار اجرای [[قوانین]] و مقررات [[اجتماعی]] است<ref>قرارداد اجتماعی، ص ۵۱؛ دانشنامه سیاسی، ص ۱۴۱.</ref>. | |||
#مجموعه تشکیلات [[سیاسی]] و اداری [[کشور]] که شامل سه قوّه مقننه و مجریه و قضائیه میگردد<ref>فقه سیاسی، ج ۱، ص ۱۹؛ نیز نک: حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، ج ۱، ص ۴۲۲.</ref>. | |||
#ساختار رژیم [[سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و روش [[اداره]] آن<ref>موسوعة المورد، ج ۵، ص ۱۹.</ref>. حکومت در اینجا به معنای اخیر آن است که درباره مشروعیّت، مبانی و قواعد آن سخن به میان میآید<ref>[[سید محسن کاظمی|کاظمی، سید محسن]]، [[حکومت (مقاله)|حکومت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص۲۷۰ - ۳۰۱.</ref>. | |||
===کشور=== | |||
{{اصلی|کشور}} | |||
کشور، ظرف تحقق [[نظام سیاسی]] با ابعاد [[سرزمین]]، جمعیت و [[حاکمیت]] است؛ یعنی علاوه بر ظرف سرزمین که مرزهای جغرافیایی، مشخصکننده حدود حاکمیت و [[استقلال]] است؛ همچنین مرز جمعیت یا به هر تعبیر دیگر؛ چون [[ملیت]] یا [[امت]] و قومیت که [[تابعیت]] شاخص این مرز است را شامل میشود و این ابعاد، وجوه تمیز و تشخیص کشورها از یکدیگر است<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۷.</ref>. | |||
==ابعاد نظام سیاسی== | |||
بنابراین تعریف، الگوی [[نظام سیاسی]]، طرحی است جامع، که متضمن مسائل زیر است: | |||
#[[تبیین]] [[جایگاه]] و [[وظایف]] متقابل [[قدرت سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و محکومان؛ | |||
#تنظیم و [[تبیین]] [[روابط]] میان بخشهای [[قدرت سیاسی]] [[حاکم]] با یکدیگر؛ | |||
#تنظیم [[روابط]] میان بخشهای [[قدرت سیاسی]] از یک سو و [[مردم]] و نهادهای [[اجتماعی]] از سوی دیگر؛ | |||
#تنظیم [[روابط]] [[مردم]] و [[نهادهای جامعه]] با یکدیگر در چارچوب [[قدرت سیاسی]] و به عبارتی دیگر، تنظیم رفتارهای متقابل [[سیاسی]] [[مردم]] و [[نهادهای جامعه]] با یکدیگر؛ | |||
#تنظیم [[روابط سیاسی]] جامعۀ محکوم [[قدرت سیاسی]] [[واحد]] با برون آن. | |||
براین اساس، [[نظام سیاسی اسلام]]، به معنای طرحی است که [[اسلام]] جهت تنظیم [[روابط]] عادلانۀ [[سیاسی]] [[جامعه]] در تمام ابعاد پنجگانۀ فوق الاشاره ارائه میکند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۷۲ـ۷۴.</ref>. | |||
==ویژگیهای [[نظام سیاسی]]== | |||
#نظام سیاسی، جنبه نرمافزاری و برنامهای دارد و بیشتر به [[تئوری]] نزدیک است؛ البته یک تئوری جامع که به سازماندهی امور مختلف [[جامعه]] توجه دارد؛ بنابراین کلی و غیر متعین است. | |||
# [[مقید]] به [[زمان]] و مکان نیست؛ یعنی مخصوص زمان خاصی نیست و ممکن است در زمانهای مختلف تحقق پیدا کند؛ همچنان که قابلیت پیاده شدن در مناطق مختلف و اجتماعات گوناگون را نیز دارد. | |||
#توجه به امر مهم "رشد"، به عنوان [[هدف]] تغییرات [[اجتماعی]] در تعریف مذکور، ویژگی دیگر آن است؛ البته باید توجه داشت که رشد، کمال و [[سعادت]] در دیدگاه [[اعتقادی]] و مکتبی هر نظام سیاسی خاص چگونه تعریف میشود، گاه رشد و تعالی به [[ارزشهای الهی]] و [[خصال]] والای انسانی، و گاه در نگاهی دیگر، تنها به تلذذ و بهرهوری فزونتر از [[دنیا]] و امکانات مادی، تعریف میشود<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۰.</ref>. | |||
==انواع [[نظامهای سیاسی]]== | |||
در یک دستهبندی کلّی، نظامهای سیاسی به دو نوع تقسیم میشوند: نظامهای سیاسی [[دینی]] که منشأ دینی دارند و حکومت، مدعی انتساب به [[دین]]، [[ترویج]] آن و [[اجرای شریعت]] است و نظامهای سیاسی غیر دینی که هیچگونه [[ارتباط]] و [[وابستگی]] به دین ندارند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص 53.</ref>. | |||
===نظامهای سیاسی غیر دینی=== | |||
{{اصلی|نظامهای سیاسی غیر دینی}} | |||
نظامهای سیاسی که به هیچ شکلی خود را [[متعهد]] به [[پاسداری]] و [[ترویج دین]] نمیدانند و ریشه دینی ندارند، شکلهای متفاوتی دارند که در [[حقیقت]] میتوان به تعداد این نوع [[جوامع]] سیاسی و حکومتها، نظام سیاسی غیردینی ذکر کرد؛ زیرا هر کدام دارای ویژگیهایی است که آنرا از دیگر [[نظامها]] متمایز میسازد. این نوع از نظامها چند قسم هستند: | |||
#نظام سیاسی با حاکمیت یک فرد که یک نفر در رأس [[نظام]] قرار میگیرد و با عنوانهایی همانند [[سلطان]]، شاه و امپراتور، [[جامعه]] [[سیاسی]] را اداره میکند که دارای دو قسم [[نظام استبدادی]] و [[نظام پادشاهی مشروطه]] است. | |||
#[[نظام سیاسی]] با [[حاکمیت]] گروهی که [[حکومت]] توسط تنی چند یا گروه معدودی اداره میشود که با توجه به ویژگیها و اهداف موردنظر آنان، سه نوع حکومت آریستوکراسی، الیگارشی و حکومت [[نخبگان]] را میتوان نام برد<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۵۸.</ref>. | |||
===نظامهای سیاسی دینی=== | |||
{{اصلی|نظامهای سیاسی دینی}} | |||
ملاک و معیار تشخیص دینی بودن یک [[نظام سیاسی]]، [[دینمداری]] دستگاه [[حکومتی]] آن است؛ یعنی باید شاکله و اجزاء [[حکومت]]، خود را [[مبعوث]] [[دین]] مروج و عامل به [[احکام]] و [[قوانین]] آن بدانند و نیز [[زمامداری]] را نوعی [[مأموریت الهی]] در [[حفظ]] و گسترش دین به شمار آورند. همین که حکومت، مدعی [[نمایندگی]]، [[اجرا]] یا [[حمایت]] از دین است و به [[دلیل]] همین ادعا، [[مردم]] به [[حاکمیت]] آن تن میدهند، عموم مردم، این [[نظام]] را دینی و [[نماینده]] [[حاکمیت دینی]] قلمداد میکنند. | |||
بر این اساس و باتوجه به اینکه [[رهبری]] و زمامداری، مهمترین عنصر حکومت در نظامهای دینی است، اقسام و اشکال کلی نظامهای دینی با توجه به تفاوت ملاکهای رهبری معین میشود؛ از این رو در اولین قدم، نظامهایی که [[رهبران]] آن حقیقتاً با مأموریت الهی [[اقدام]] به تأسیس و [[اداره نظام سیاسی]] کردند، “نظامهای منصوب” و آن دسته از [[نظامها]] که رهبران آنها، به طریقی غیر از [[نصب]]، این [[مقام]] را اشغال نمودهاند، “نظامهای غیر منصوب” نامگذاری شدهاند. | |||
#نظامهای سیاسی دینی با رهبری منصوب: این دسته از نظامها، تحت سه مقوله مورد بررسی قرار میگیرند: [[نظام سیاسی با رهبری پیامبر]]؛ [[نظام سیاسی با رهبری امام معصوم]]؛ [[نظام سیاسی با رهبری فقیه]] | |||
#نظامهای سیاسی دینی با رهبری غیرمنصوب]]: دستهای دیگر از نظامهای سیاسی وجود دارد که فاقد ریشه دینی است و فقط مدعی انتساب به دین هستند. این [[نظامها]] نیز بر دو دستهاند: [[نظام سیاسی با رهبری خلیفه]] و [[نظام سیاسی با رهبری پادشاه]]<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۰ ـ 84</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |