تحریف‌ناپذیری قرآن در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علل' به 'علل'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'علل' به 'علل')
خط ۵۸: خط ۵۸:
*بدون تردید نمی‌توان با استناد به متن [[قرآن]] از [[تحریف]] در الفاظ آن دم زد، بنابراین ریشه هر نوع تردید و [[شبهه]] درباره [[تحریف قرآن]] برون [[قرآنی]] و بر اساس [[ظواهر]] برخی [[روایات]] است. این [[روایات]] که دارای آسیبها و دشواریهایی هستند باید به صورت جدی و بادقت بررسی شوند<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>.
*بدون تردید نمی‌توان با استناد به متن [[قرآن]] از [[تحریف]] در الفاظ آن دم زد، بنابراین ریشه هر نوع تردید و [[شبهه]] درباره [[تحریف قرآن]] برون [[قرآنی]] و بر اساس [[ظواهر]] برخی [[روایات]] است. این [[روایات]] که دارای آسیبها و دشواریهایی هستند باید به صورت جدی و بادقت بررسی شوند<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>.
===دشواری در [[سرشت]] [[احادیث]]===
===دشواری در [[سرشت]] [[احادیث]]===
*احتمال [[جعل]]، راه یافتن اندیشه‌های [[غالیان]] و [[اسرائیلیات]]، تقطیع، [[نقل]] به معنا و [[سهو]] [[راوی]] و [[علل]] دیگر با [[سرشت]] [[احادیث]] پیوند خورده است<ref> نک: تسنیم، ج۱، ص‌۸۳ ـ ۸۶؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص‌۹۹ ـ ۱۱۸.</ref>، از این رو نمی‌توان بدون [[تأمّل]] در تمام جوانب صدور و مضامین [[روایات]] به آنها استناد کرد، افزون بر آن [[طبیعت]] [[احادیث]] درباره الفاظ [[قرآن]] با اهمیت فوق‌العاده‌اش اقتضا می‌کند آنها در عین اصالت [[سند]]، فراوان "[[تواتر لفظی]]" و در دلالت شفاف و در مراد [[نص]] باشند و گرنه با [[خبر واحد]]، چگونگی قرائت الفاظ [[قرآن]] را نمی‌توان ثابت کرد<ref> المسائل السرویه، ص‌۷۸.</ref>، چه رسد به [[اثبات]] [[تحریف]] در الفاظ [[قرآن]]، چون در این صورت دست ما از [[قرآن]] و [[سنت]] هر دو کوتاه می‌شود؛ در فرض [[تحریف]]، از یک سو با احتمال تغییر در مقصود [[خداوند]]، [[هدایت]] [[قرآن]] مخدوش شده، [[انسان]] را به مقصد نمی‌رساند و از سوی دیگر [[قرآن]] از [[میزان]] بودن ساقط گشته، معیاری برای صحت و سقم [[روایات]] که حکایتگر [[سنت]] هستند نمی‌ماند<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>.
*احتمال [[جعل]]، راه یافتن اندیشه‌های [[غالیان]] و [[اسرائیلیات]]، تقطیع، [[نقل]] به معنا و [[سهو]] [[راوی]] و علل دیگر با [[سرشت]] [[احادیث]] پیوند خورده است<ref> نک: تسنیم، ج۱، ص‌۸۳ ـ ۸۶؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص‌۹۹ ـ ۱۱۸.</ref>، از این رو نمی‌توان بدون [[تأمّل]] در تمام جوانب صدور و مضامین [[روایات]] به آنها استناد کرد، افزون بر آن [[طبیعت]] [[احادیث]] درباره الفاظ [[قرآن]] با اهمیت فوق‌العاده‌اش اقتضا می‌کند آنها در عین اصالت [[سند]]، فراوان "[[تواتر لفظی]]" و در دلالت شفاف و در مراد [[نص]] باشند و گرنه با [[خبر واحد]]، چگونگی قرائت الفاظ [[قرآن]] را نمی‌توان ثابت کرد<ref> المسائل السرویه، ص‌۷۸.</ref>، چه رسد به [[اثبات]] [[تحریف]] در الفاظ [[قرآن]]، چون در این صورت دست ما از [[قرآن]] و [[سنت]] هر دو کوتاه می‌شود؛ در فرض [[تحریف]]، از یک سو با احتمال تغییر در مقصود [[خداوند]]، [[هدایت]] [[قرآن]] مخدوش شده، [[انسان]] را به مقصد نمی‌رساند و از سوی دیگر [[قرآن]] از [[میزان]] بودن ساقط گشته، معیاری برای صحت و سقم [[روایات]] که حکایتگر [[سنت]] هستند نمی‌ماند<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>.
*از دیدگاه [[شیعه]]، [[معصومان]]{{عم}} که مبین [[وحی]]<ref> الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳ ـ ۲۱۴.</ref>، عِدل [[قرآن]] و [[وارثان]] واقعی این کتاب‌اند<ref> صحیفه سجادیه، دعای ۴۲؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۴.</ref>، هرگز بر خلاف [[آیات قرآن]] از جمله [[آیه]] ۹ [[سوره]] حجر که [[سلامت]] [[قرآن]] را از [[تحریف]] تضمین کرده سخن نمی‌گویند، بنابراین [[احادیث]] آنان در این زمینه یا تأویلی مناسب در محتوا دارد یا حکایت از [[سهو]] و خطای [[راوی]]؛ یا [[نقل]] به معناست که کار را دشوار ساخته است؛ برای نمونه [[محدث بحرانی]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه:۳۳.</ref>. روایاتی آورده است که به صورت [[نص]] یا ظاهر، [[آل ابراهیم]] را به [[آل محمد]] [[تفسیر]] کرده، آنان را [[برگزیده]] از [[ناحیه]] [[خدا]] می‌دانند<ref> البرهان، ج‌۱، ص‌۲۰۰، ۶۱۲ ـ ۶۱۳ نک: الدرالمنثور، ج‌۲، ص‌۱۷۳.</ref>. در این  میان سه [[روایت]] به چشم می‌خورد که از [[تحریف قرآن]] حکایت دارند: دو [[روایت]] از [[تفسیر العیاشی]]، به‌صورت مرسل که در یکی می‌گوید: [[آل محمد]] در [[آیه]] بوده و آن را محو کرده‌اند<ref> تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۹.</ref> و در دیگری می‌گوید: [[آل عمران]] را به جای [[آل محمد]] نهاده‌اند<ref> تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۸.</ref> و  روایتی مرسل در [[تفسیر]] منسوب به [[قمی]] که در آن آمده است: [[آل محمد]] را از [[آیه]] انداخته‌اند<ref> تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۰۰.</ref>. این سه [[حدیث]] [[نقل]] به معناست و [[راوی]] که پنداشته [[تفسیر]] [[ائمه]]{{عم}} از [[آل ابراهیم]] جزو متن [[آیه]] است آن را بدین گونه [[نقل]] کرده و‌گرنه [[اضطراب]] در متن این سه [[حدیث]] و تعارضشان با [[احادیث]] دیگر کافی است تا آنها را از اعتبار بیندازد<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>.
*از دیدگاه [[شیعه]]، [[معصومان]]{{عم}} که مبین [[وحی]]<ref> الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۳ ـ ۲۱۴.</ref>، عِدل [[قرآن]] و [[وارثان]] واقعی این کتاب‌اند<ref> صحیفه سجادیه، دعای ۴۲؛ الکافی، ج‌۱، ص‌۲۱۴.</ref>، هرگز بر خلاف [[آیات قرآن]] از جمله [[آیه]] ۹ [[سوره]] حجر که [[سلامت]] [[قرآن]] را از [[تحریف]] تضمین کرده سخن نمی‌گویند، بنابراین [[احادیث]] آنان در این زمینه یا تأویلی مناسب در محتوا دارد یا حکایت از [[سهو]] و خطای [[راوی]]؛ یا [[نقل]] به معناست که کار را دشوار ساخته است؛ برای نمونه [[محدث بحرانی]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه:۳۳.</ref>. روایاتی آورده است که به صورت [[نص]] یا ظاهر، [[آل ابراهیم]] را به [[آل محمد]] [[تفسیر]] کرده، آنان را [[برگزیده]] از [[ناحیه]] [[خدا]] می‌دانند<ref> البرهان، ج‌۱، ص‌۲۰۰، ۶۱۲ ـ ۶۱۳ نک: الدرالمنثور، ج‌۲، ص‌۱۷۳.</ref>. در این  میان سه [[روایت]] به چشم می‌خورد که از [[تحریف قرآن]] حکایت دارند: دو [[روایت]] از [[تفسیر العیاشی]]، به‌صورت مرسل که در یکی می‌گوید: [[آل محمد]] در [[آیه]] بوده و آن را محو کرده‌اند<ref> تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۹.</ref> و در دیگری می‌گوید: [[آل عمران]] را به جای [[آل محمد]] نهاده‌اند<ref> تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۶۸.</ref> و  روایتی مرسل در [[تفسیر]] منسوب به [[قمی]] که در آن آمده است: [[آل محمد]] را از [[آیه]] انداخته‌اند<ref> تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۱۰۰.</ref>. این سه [[حدیث]] [[نقل]] به معناست و [[راوی]] که پنداشته [[تفسیر]] [[ائمه]]{{عم}} از [[آل ابراهیم]] جزو متن [[آیه]] است آن را بدین گونه [[نقل]] کرده و‌گرنه [[اضطراب]] در متن این سه [[حدیث]] و تعارضشان با [[احادیث]] دیگر کافی است تا آنها را از اعتبار بیندازد<ref>[[فتح‌الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح‌الله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>.
===ساختار [[قرآن]] و شیوه [[تعالیم]] [[وحی]]===
===ساختار [[قرآن]] و شیوه [[تعالیم]] [[وحی]]===
۲۱۸٬۸۲۶

ویرایش