جز
جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== {{یادآوری پانویس}}' به '==پانویس== ') |
جز (جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#'''تغییر در حروف و حرکات [[قرآن]]؛''' در قرائتهای مختلفی که از قرآن [[کریم]] در دست است تغییراتی در حرکات و [[اعراب]] و احیاناً حروف برخی کلمات رخ داده است، بنابراین، این قسم [[تحریف]] نیز واقع شده است، هرچند اینگونه تغییرها در قرائت رایج در مصاحف کنونی راه نیافته است<ref> البیان، ص۱۹۷ ـ ۱۹۸.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | #'''تغییر در حروف و حرکات [[قرآن]]؛''' در قرائتهای مختلفی که از قرآن [[کریم]] در دست است تغییراتی در حرکات و [[اعراب]] و احیاناً حروف برخی کلمات رخ داده است، بنابراین، این قسم [[تحریف]] نیز واقع شده است، هرچند اینگونه تغییرها در قرائت رایج در مصاحف کنونی راه نیافته است<ref> البیان، ص۱۹۷ ـ ۱۹۸.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
# '''تغییر کلمات [[قرآن]]؛''' این قسم نیز گرچه در گذشته روی داده؛ ولی از سوی بیشتر [[مفسران]] مردود شمرده شده است و ضمن مقابله با آن، چیزی از آن تغییرات در [[قرآن]] موجود راه نیافته است<ref> ر. ک: المصاحف، ج۱، ص۲۵۳ ـ ۲۹۲.</ref>. در [[حقیقت]] یکی از انگیزههای [[توحید]] مصاحف در زمان [[عثمان]] رویارویی با این نوع تغییر در [[قرآن کریم]] بوده است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | # '''تغییر کلمات [[قرآن]]؛''' این قسم نیز گرچه در گذشته روی داده؛ ولی از سوی بیشتر [[مفسران]] مردود شمرده شده است و ضمن مقابله با آن، چیزی از آن تغییرات در [[قرآن]] موجود راه نیافته است<ref> ر. ک: المصاحف، ج۱، ص۲۵۳ ـ ۲۹۲.</ref>. در [[حقیقت]] یکی از انگیزههای [[توحید]] مصاحف در زمان [[عثمان]] رویارویی با این نوع تغییر در [[قرآن کریم]] بوده است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
#'''[[تحریف]] به معنای افزودن بر الفاظ و [[آیات]] [[قرآن کریم]]؛''' این قسم از [[تحریف]] به [[اجماع]] [[دانشمندان]] نه در [[قرآن]] واقع شده و نه کسی آن را ادّعا کرده است و بطلان آن نزد همه [[مسلمانان]] از ضروریات است و خود [[قرآن کریم]] نیز از عدم وقوع آن به طور | #'''[[تحریف]] به معنای افزودن بر الفاظ و [[آیات]] [[قرآن کریم]]؛''' این قسم از [[تحریف]] به [[اجماع]] [[دانشمندان]] نه در [[قرآن]] واقع شده و نه کسی آن را ادّعا کرده است و بطلان آن نزد همه [[مسلمانان]] از ضروریات است و خود [[قرآن کریم]] نیز از عدم وقوع آن به طور قطع خبر داده است: {{متن قرآن|فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}<ref> و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است؛ سوره بقره، آیه:۲۴.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
#'''[[تحریف]] به معنای تبدیل یا کاستن از عبارات و [[آیات]] سورههایی از [[قرآن کریم]]؛'''<ref> نک: البیان، ص۱۹۹؛ نزاهت قرآن، ص۱۷ ـ ۲۱.</ref> در مقاله حاضر تنها درباره این قسم از [[تحریف]] بحث شده، [[روایات]] مربوط بهآن و دیدگاههای [[مفسران]] درباره آن بررسی میشوند<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | #'''[[تحریف]] به معنای تبدیل یا کاستن از عبارات و [[آیات]] سورههایی از [[قرآن کریم]]؛'''<ref> نک: البیان، ص۱۹۹؛ نزاهت قرآن، ص۱۷ ـ ۲۱.</ref> در مقاله حاضر تنها درباره این قسم از [[تحریف]] بحث شده، [[روایات]] مربوط بهآن و دیدگاههای [[مفسران]] درباره آن بررسی میشوند<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
*آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]] از قسم دیگری از [[تحریف]] نیزخبر داده که در [[قرآن کریم]] واقع شده است و آن، این است که بخشی از [[قرآن]] موجود را که قطعاً از طرف [[خداوند]] [[وحی]] شده و [[رسول خدا]] بر [[مردم]] قرائت کرده و در مصاحف و [[مصحف]] رایج نیز کتابت شده و جزو [[قرآن کریم]] است، پنداشتهاند که از باب [[تبرک]] در مصاحف نگاشته شده است؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} و دو [[سوره]] "معوّذتین"<ref> المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۱۹۴؛ البیان، ص۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ شبهات حول القرآن، ص۴۱.</ref> که البته این قسم نیز حقیقتاً [[تحریف]] به شمار نمیآیند<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | *آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]] از قسم دیگری از [[تحریف]] نیزخبر داده که در [[قرآن کریم]] واقع شده است و آن، این است که بخشی از [[قرآن]] موجود را که قطعاً از طرف [[خداوند]] [[وحی]] شده و [[رسول خدا]] بر [[مردم]] قرائت کرده و در مصاحف و [[مصحف]] رایج نیز کتابت شده و جزو [[قرآن کریم]] است، پنداشتهاند که از باب [[تبرک]] در مصاحف نگاشته شده است؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} و دو [[سوره]] "معوّذتین"<ref> المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۱۹۴؛ البیان، ص۱۹۹ ـ ۲۰۰؛ شبهات حول القرآن، ص۴۱.</ref> که البته این قسم نیز حقیقتاً [[تحریف]] به شمار نمیآیند<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
===تعبیرهای خاص=== | ===تعبیرهای خاص=== | ||
*اساسیترین منشأ [[لغزش]] کسانی که از [[احادیث]] [[تحریف]] نما [[تحریف]] لفظی [[قرآن]] را برداشت کردهاند، این است که از تعابیری مانند {{عربی|" كُنَّا نَقْرَأُ كذا"}}، {{عربی|"تنزیله کذا"}}، {{عربی|"هَكَذَا نَزَلَتِ الْآيَةُ"}}، {{عربی|"حَرَّفوا کتاب اللّه"}}[[تحریف]] لفظی [[آیات]] را استفاده کردهاند؛ اما این برداشت با معانی اصطلاحی این تعابیر در [[روایات]]، تفاوت فراوانی دارد. با تحقیق در مصادر و [[منابع روایی]] معلوم میشود که در لسان [[صحابه]] و [[تابعین]] و نیز [[معصومان]]{{عم}} سه تعبیر نخست برای انتقال [[معارف]] قرآنْ رایج بوده است و تعبیرهای "[[تفسیر]]" یا "معنا"ی [[آیه]] کمتر به کار میرفته است. اکنون به بررسی این تعبیرها میپردازیم<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>: | *اساسیترین منشأ [[لغزش]] کسانی که از [[احادیث]] [[تحریف]] نما [[تحریف]] لفظی [[قرآن]] را برداشت کردهاند، این است که از تعابیری مانند {{عربی|" كُنَّا نَقْرَأُ كذا"}}، {{عربی|"تنزیله کذا"}}، {{عربی|"هَكَذَا نَزَلَتِ الْآيَةُ"}}، {{عربی|"حَرَّفوا کتاب اللّه"}}[[تحریف]] لفظی [[آیات]] را استفاده کردهاند؛ اما این برداشت با معانی اصطلاحی این تعابیر در [[روایات]]، تفاوت فراوانی دارد. با تحقیق در مصادر و [[منابع روایی]] معلوم میشود که در لسان [[صحابه]] و [[تابعین]] و نیز [[معصومان]]{{عم}} سه تعبیر نخست برای انتقال [[معارف]] قرآنْ رایج بوده است و تعبیرهای "[[تفسیر]]" یا "معنا"ی [[آیه]] کمتر به کار میرفته است. اکنون به بررسی این تعبیرها میپردازیم<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>: | ||
# '''قرائت:'''هرچند این کلمه بیشتر درباره خواندن الفاظ [[قرآن]] به کار میرود؛ لکن در لسان [[احادیث]] به این مورد اختصاصی ندارد و برای خواندن [[تأویل]] و [[تفسیر قرآن]] نیز به کار رفته است<ref> تفسیر قرطبی، ج۱، ص۸۶.</ref> [[شیخ مفید]] میگوید: گاهی به [[تأویل قرآن]]، "[[قرآن]]" گفته میشود و در این مطلب بین [[مفسران]] خلافی نیست<ref> اوائل المقالات، ص۸۱.</ref>. "اِقراء" نیز که مصدر ثلاثی مزید از همان کلمه است و غالباً به معنای "[[آموختن]] قرائت" به کار رفته است<ref> المعجم الوسیط، ص۷۲۲، «قرأ».</ref> به [[آموختن]] الفاظ [[قرآن]] اختصاص ندارد. آنگونه که [[سید مرتضی عسکری]] گزارش کرده، "اِقراء" در عصر [[نزول وحی]] تا اواسط عصر [[تابعین]]، [[تعلیم]] [[تلاوت]] الفاظ [[قرآن]] همراه با [[تعلیم]] معانی و [[معارف]] آن بوده است<ref> القرآن و روایات المدرستین، ج۱، ص۲۹۶.</ref>، بنابراین اگر در برخی [[روایات]] آمده است که در [[قرائت]] [[اهل بیت]] و [[ابن مسعود]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه:۳۳.</ref> "[[آلمحمد]]" پس از کلمه "آلعمران" بوده است<ref> مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ شواهدالتنزیل، ج۱، ص۱۵۲؛ اهل البیت فی تفسیر الثعلبی، ص۴۶.</ref>، مراد از قرائت، [[تفسیر]] و [[تأویل]] آلابراهیم است که به طور | # '''قرائت:'''هرچند این کلمه بیشتر درباره خواندن الفاظ [[قرآن]] به کار میرود؛ لکن در لسان [[احادیث]] به این مورد اختصاصی ندارد و برای خواندن [[تأویل]] و [[تفسیر قرآن]] نیز به کار رفته است<ref> تفسیر قرطبی، ج۱، ص۸۶.</ref> [[شیخ مفید]] میگوید: گاهی به [[تأویل قرآن]]، "[[قرآن]]" گفته میشود و در این مطلب بین [[مفسران]] خلافی نیست<ref> اوائل المقالات، ص۸۱.</ref>. "اِقراء" نیز که مصدر ثلاثی مزید از همان کلمه است و غالباً به معنای "[[آموختن]] قرائت" به کار رفته است<ref> المعجم الوسیط، ص۷۲۲، «قرأ».</ref> به [[آموختن]] الفاظ [[قرآن]] اختصاص ندارد. آنگونه که [[سید مرتضی عسکری]] گزارش کرده، "اِقراء" در عصر [[نزول وحی]] تا اواسط عصر [[تابعین]]، [[تعلیم]] [[تلاوت]] الفاظ [[قرآن]] همراه با [[تعلیم]] معانی و [[معارف]] آن بوده است<ref> القرآن و روایات المدرستین، ج۱، ص۲۹۶.</ref>، بنابراین اگر در برخی [[روایات]] آمده است که در [[قرائت]] [[اهل بیت]] و [[ابن مسعود]] در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref> خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد؛ سوره آل عمران، آیه:۳۳.</ref> "[[آلمحمد]]" پس از کلمه "آلعمران" بوده است<ref> مجمعالبیان، ج۲، ص۲۷۸؛ شواهدالتنزیل، ج۱، ص۱۵۲؛ اهل البیت فی تفسیر الثعلبی، ص۴۶.</ref>، مراد از قرائت، [[تفسیر]] و [[تأویل]] آلابراهیم است که به طور قطع تنها [[معصومان]] از [[آل محمد]]{{عم}} خواهند بود که [[شایسته]] [[گزینش]] از [[ناحیه]] [[خدا]] هستند.[[شاهد]] آن احادیثی دیگر است که با صراحت [[آل ابراهیم]] را به [[اهل بیت]] [[پیامبر]] [[تفسیر]] میکند<ref> عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۹۹؛ الامالی، ص۲۲۱ ـ ۲۲۲.</ref> و نیز روایتی دیگر درباره آیه ۶۷ [[سوره]] [[مائده]] از [[ابن مسعود]] که میگوید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref> ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند؛ سوره مائده، آیه:۶۷.</ref> هکذا کنّا نُقرء الآیة [[علی]] عَهْدِ [[رسول الله]]{{صل}}<ref> الدرالمنثور، ج۲، ص۲۹۸؛ کشف الغمه، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. مراد [[عبدالله بن مسعود]] این است که این [[آیه شریفه]] را در [[مقام]] [[تعلیم]] الفاظ و [[معانی قرآن]] چنین میخواندیم تا قاری [[قرآن]] آنچه را که در [[فهم]] درست [[آیه]] دخالت دارد بیاموزد<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
#'''تنزیل:'''تنزیل از ماده "ن ـ ز ـ ل" به معنای فرود آوردن<ref> المعجم الوسیط، ص۹۱۵، «نزل».</ref> و در اصطلاح [[روایات]] به همین معنای لغوی است که شامل فرود آوردن [[وحی]] [[قرآنی]] و [[وحی]] غیر [[قرآنی]] میشود. این واژه در اصطلاح [[روایات]] با توجه به شواهد و قراین، بیشتر برای فرود آوردن معنا و [[تفسیر قرآن]] به کار رفته است<ref> سلامة القرآن من التحریف، ص۵۹.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | #'''تنزیل:'''تنزیل از ماده "ن ـ ز ـ ل" به معنای فرود آوردن<ref> المعجم الوسیط، ص۹۱۵، «نزل».</ref> و در اصطلاح [[روایات]] به همین معنای لغوی است که شامل فرود آوردن [[وحی]] [[قرآنی]] و [[وحی]] غیر [[قرآنی]] میشود. این واژه در اصطلاح [[روایات]] با توجه به شواهد و قراین، بیشتر برای فرود آوردن معنا و [[تفسیر قرآن]] به کار رفته است<ref> سلامة القرآن من التحریف، ص۵۹.</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | ||
#'''[[تحریف]]:'''واژه [[تحریف]] در بیشتر [[احادیث]] ـ که شمار آنها حدود ۲۰ [[روایت]] است ـ یا به معنای تغییر در قرائت [[آیات]] یا به معنای [[تحریف]] در معنای [[آیات]] و مساوی با [[تفسیر به رأی]] است<ref> اختیار معرفة الرجال، ص۴، البیان، ص۲۲۶-۲۲۹.</ref>. [[بدیهی]] است این دو معنا با [[تحریف]] به معنای کاستن و افزودن الفاظ [[قرآن]] ـ که مورد بحث است ـ ارتباطی نداشته، خللی به [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]] واردنمیکند؛ برای نمونه، [[امام حسین]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] [[سپاه]] یزید را تحریفکنندگان [[کتاب خدا]] معرفی میکند. [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[عرب]] زبانان را [[تحریف]] کنندگان سخن [[خداوند]] میشناساند<ref> {{عربی|" أَصْحَابُ الْعَرَبِيَّةِ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ"}}؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۸۰، مستدرک سفینة البحار، ج۷، ص۱۳۹.</ref>. در این [[حدیث]] مقصود از [[تحریف]]، [[تغییر]] در ادای کلمات و چگونگی قرائت آنهاست که اساساً بر پایه [[اجتهاد]] شخصی بوده است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. | #'''[[تحریف]]:'''واژه [[تحریف]] در بیشتر [[احادیث]] ـ که شمار آنها حدود ۲۰ [[روایت]] است ـ یا به معنای تغییر در قرائت [[آیات]] یا به معنای [[تحریف]] در معنای [[آیات]] و مساوی با [[تفسیر به رأی]] است<ref> اختیار معرفة الرجال، ص۴، البیان، ص۲۲۶-۲۲۹.</ref>. [[بدیهی]] است این دو معنا با [[تحریف]] به معنای کاستن و افزودن الفاظ [[قرآن]] ـ که مورد بحث است ـ ارتباطی نداشته، خللی به [[سلامت]] [[قرآن]] از [[تحریف]] واردنمیکند؛ برای نمونه، [[امام حسین]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] [[سپاه]] یزید را تحریفکنندگان [[کتاب خدا]] معرفی میکند. [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[عرب]] زبانان را [[تحریف]] کنندگان سخن [[خداوند]] میشناساند<ref> {{عربی|" أَصْحَابُ الْعَرَبِيَّةِ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ"}}؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۲۸۰، مستدرک سفینة البحار، ج۷، ص۱۳۹.</ref>. در این [[حدیث]] مقصود از [[تحریف]]، [[تغییر]] در ادای کلمات و چگونگی قرائت آنهاست که اساساً بر پایه [[اجتهاد]] شخصی بوده است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۷، ص۳۰۲ - ۳۳۵.</ref>. |