تعجب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== {{یادآوری پانویس}}' به '==پانویس== ') |
جز (جایگزینی متن - '(مقاله)|مقاله "' به '(مقاله)|مقاله «') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
[[تعجب]] مصدر باب تفعل از ریشه "ع ـ جـ ب" و به معنای شگفتزده شدن است. [[تعجب]] حاصل بزرگ شمردن پدیدهای کمیاب یا بیمانند و [[جهل]] به [[حقیقت]] یا سبب آن است و با زوال یکی از این دو شرط، تعجبزایل میشود. <ref>النحو الوافی، ج۳، ص۳۳۹. </ref> تعجب در برخورد با پدیدهای رُخ میدهد که علت آن بر [[انسان]] پوشیده است، از این رو با آشکار شدن، علت، تعجب رخت برمیبندد. <ref>مفردات، ص۵۴۷؛ التعریفات، ص۱۹۰؛ "عجب"؛ لغت نامه، ج۵، ص۶۸۰۰ "تعجب".</ref> از عوامل دیگر تعجب، [[عظمت]] یک شیء،<ref>التبیان، ج۲، ص۴۵۳. </ref> وقوع حادثهای نادر و خلاف [[عادت]] <ref>لسانالعرب، ج۱، ص۵۸۰، "عجب".</ref> و [[رویارویی]] با امور خوشایند انسان است،<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۵۵۳. </ref> از این رو آن را بر دو گونه ستایشی و نکوهشی شمردهاند؛ تعجب ستایشی از [[رضایتمندی]] و [[استحسان]] حکایت دارد و با صیغه ثلاثی مزید "أعجبت" بیان میشود، تعجب نکوهشی حاکی از [[ناخشنودی]] و [[نارضایتی]] است و با صیغه ثلاثی مجرد "عجبت" بیان میشود. <ref>مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۳؛ التعاریف، ص۱۸۴. </ref> نحویان در تعریفی کاربردی گفتهاند: هرگاه صفتی در چیزی فزون از اندازه معمولی خود باشد، حالت تجب رخ میدهد. <ref>التعاریف، ص۱۸۵. </ref> | [[تعجب]] مصدر باب تفعل از ریشه "ع ـ جـ ب" و به معنای شگفتزده شدن است. [[تعجب]] حاصل بزرگ شمردن پدیدهای کمیاب یا بیمانند و [[جهل]] به [[حقیقت]] یا سبب آن است و با زوال یکی از این دو شرط، تعجبزایل میشود. <ref>النحو الوافی، ج۳، ص۳۳۹. </ref> تعجب در برخورد با پدیدهای رُخ میدهد که علت آن بر [[انسان]] پوشیده است، از این رو با آشکار شدن، علت، تعجب رخت برمیبندد. <ref>مفردات، ص۵۴۷؛ التعریفات، ص۱۹۰؛ "عجب"؛ لغت نامه، ج۵، ص۶۸۰۰ "تعجب".</ref> از عوامل دیگر تعجب، [[عظمت]] یک شیء،<ref>التبیان، ج۲، ص۴۵۳. </ref> وقوع حادثهای نادر و خلاف [[عادت]] <ref>لسانالعرب، ج۱، ص۵۸۰، "عجب".</ref> و [[رویارویی]] با امور خوشایند انسان است،<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۵۵۳. </ref> از این رو آن را بر دو گونه ستایشی و نکوهشی شمردهاند؛ تعجب ستایشی از [[رضایتمندی]] و [[استحسان]] حکایت دارد و با صیغه ثلاثی مزید "أعجبت" بیان میشود، تعجب نکوهشی حاکی از [[ناخشنودی]] و [[نارضایتی]] است و با صیغه ثلاثی مجرد "عجبت" بیان میشود. <ref>مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۳؛ التعاریف، ص۱۸۴. </ref> نحویان در تعریفی کاربردی گفتهاند: هرگاه صفتی در چیزی فزون از اندازه معمولی خود باشد، حالت تجب رخ میدهد. <ref>التعاریف، ص۱۸۵. </ref> | ||
در [[زبان عربی]] الفاظ بیانگر تعجب دو گونهاند: قیاسی و سماعی؛ در نوع نخست دو صیغه "ما اَفْعَلَه" و "اَفْعِلْ بِه" به کار میرود. تفهیم تعجب در گونه دوم با تعابیری است؛ همچون "لله دَرّ فلان"، "سبحان [[الله]]"، یا با کاربرد برخی ادات استفهام و ندا <ref>النحو الوافی، ج۳، ص۳۴۰ ـ ۳۴۱. </ref> و نیز واژه "ویل"،<ref>لسانالعرب، ج۱۱، ص۷۳۸؛مجمعالبحرین، ج۴، ص۵۶۹، "عجب".</ref> یا با ایجاد تغییراتی در ساختار جمله، مانند تقدیم و تأخیر<ref>النحو الوافی، ج۱، ص۴۵۸. </ref>.<ref>[[ سید حامد شریعتمداری|شریعتمداری، سید حامد]]؛ [[تعجب (مقاله)|مقاله | در [[زبان عربی]] الفاظ بیانگر تعجب دو گونهاند: قیاسی و سماعی؛ در نوع نخست دو صیغه "ما اَفْعَلَه" و "اَفْعِلْ بِه" به کار میرود. تفهیم تعجب در گونه دوم با تعابیری است؛ همچون "لله دَرّ فلان"، "سبحان [[الله]]"، یا با کاربرد برخی ادات استفهام و ندا <ref>النحو الوافی، ج۳، ص۳۴۰ ـ ۳۴۱. </ref> و نیز واژه "ویل"،<ref>لسانالعرب، ج۱۱، ص۷۳۸؛مجمعالبحرین، ج۴، ص۵۶۹، "عجب".</ref> یا با ایجاد تغییراتی در ساختار جمله، مانند تقدیم و تأخیر<ref>النحو الوافی، ج۱، ص۴۵۸. </ref>.<ref>[[ سید حامد شریعتمداری|شریعتمداری، سید حامد]]؛ [[تعجب (مقاله)|مقاله «تعجب"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۷.</ref> | ||
==[[تعجب]] در [[قرآن]]== | ==[[تعجب]] در [[قرآن]]== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
# [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[ سید حامد شریعتمداری|شریعتمداری، سید حامد]]؛ [[تعجب (مقاله)|مقاله | # [[پرونده:000058.jpg|22px]] [[ سید حامد شریعتمداری|شریعتمداری، سید حامد]]؛ [[تعجب (مقاله)|مقاله «تعجب"]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۷''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۴ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۲
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
تعجب مصدر باب تفعل از ریشه "ع ـ جـ ب" و به معنای شگفتزده شدن است. تعجب حاصل بزرگ شمردن پدیدهای کمیاب یا بیمانند و جهل به حقیقت یا سبب آن است و با زوال یکی از این دو شرط، تعجبزایل میشود. [۱] تعجب در برخورد با پدیدهای رُخ میدهد که علت آن بر انسان پوشیده است، از این رو با آشکار شدن، علت، تعجب رخت برمیبندد. [۲] از عوامل دیگر تعجب، عظمت یک شیء،[۳] وقوع حادثهای نادر و خلاف عادت [۴] و رویارویی با امور خوشایند انسان است،[۵] از این رو آن را بر دو گونه ستایشی و نکوهشی شمردهاند؛ تعجب ستایشی از رضایتمندی و استحسان حکایت دارد و با صیغه ثلاثی مزید "أعجبت" بیان میشود، تعجب نکوهشی حاکی از ناخشنودی و نارضایتی است و با صیغه ثلاثی مجرد "عجبت" بیان میشود. [۶] نحویان در تعریفی کاربردی گفتهاند: هرگاه صفتی در چیزی فزون از اندازه معمولی خود باشد، حالت تجب رخ میدهد. [۷]
در زبان عربی الفاظ بیانگر تعجب دو گونهاند: قیاسی و سماعی؛ در نوع نخست دو صیغه "ما اَفْعَلَه" و "اَفْعِلْ بِه" به کار میرود. تفهیم تعجب در گونه دوم با تعابیری است؛ همچون "لله دَرّ فلان"، "سبحان الله"، یا با کاربرد برخی ادات استفهام و ندا [۸] و نیز واژه "ویل"،[۹] یا با ایجاد تغییراتی در ساختار جمله، مانند تقدیم و تأخیر[۱۰].[۱۱]
تعجب در قرآن
گونهشناسی تعجب در قرآن
تعجبهای مثبت و منفی
تعجبهای منسوب به خدا
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ النحو الوافی، ج۳، ص۳۳۹.
- ↑ مفردات، ص۵۴۷؛ التعریفات، ص۱۹۰؛ "عجب"؛ لغت نامه، ج۵، ص۶۸۰۰ "تعجب".
- ↑ التبیان، ج۲، ص۴۵۳.
- ↑ لسانالعرب، ج۱، ص۵۸۰، "عجب".
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۵۵۳.
- ↑ مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۳؛ التعاریف، ص۱۸۴.
- ↑ التعاریف، ص۱۸۵.
- ↑ النحو الوافی، ج۳، ص۳۴۰ ـ ۳۴۱.
- ↑ لسانالعرب، ج۱۱، ص۷۳۸؛مجمعالبحرین، ج۴، ص۵۶۹، "عجب".
- ↑ النحو الوافی، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ شریعتمداری، سید حامد؛ مقاله «تعجب"؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج۷.