فطرت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۲۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۱
خط ۳۷: خط ۳۷:


از [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا}} نیز می‌توان عمومیت [[فطرت]] را استفاده کرد، چرا که [[ظهور]] واژه {{متن قرآن|النَّاسَ}} در عمومیت و اختصاص نداشتن به گروهی خاص است. بدین‌سان، همه [[انسان‌ها]]، هنگام [[تولد]] دارای فطرت و [[خلقت]] خاصی هستند که [[خداوند]] به آنها داده است. [[امام رضا]]{{ع}} نیز دلیل و [[حجت خدا]] را از [[راه فطرت]]، تثبیت شده می‌داند: {{متن حدیث|بِالْفِطْرَةِ تَثْبُتُ‏ حُجَّتُهُ‏}}<ref>الخصال، ص۳۵.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه فطرت (مقاله)|مقاله «آیه فطرت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>
از [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا}} نیز می‌توان عمومیت [[فطرت]] را استفاده کرد، چرا که [[ظهور]] واژه {{متن قرآن|النَّاسَ}} در عمومیت و اختصاص نداشتن به گروهی خاص است. بدین‌سان، همه [[انسان‌ها]]، هنگام [[تولد]] دارای فطرت و [[خلقت]] خاصی هستند که [[خداوند]] به آنها داده است. [[امام رضا]]{{ع}} نیز دلیل و [[حجت خدا]] را از [[راه فطرت]]، تثبیت شده می‌داند: {{متن حدیث|بِالْفِطْرَةِ تَثْبُتُ‏ حُجَّتُهُ‏}}<ref>الخصال، ص۳۵.</ref>.<ref>[[محمود سرمدی|سرمدی، محمود]]، [[آیه فطرت (مقاله)|مقاله «آیه فطرت»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]</ref>
==فطرت در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل==
[[خداوند]] در [[آیات]] متعدد [[قرآن]]، از [[ملکوت]] [[انسان]]، به گوهر [[فطرت توحیدی]] او نام می‌برد؛ که با جلوه‌های مختلف، [[مقام]] و [[مرتبت]] [[انسانی]] را در مقابل خلایق به تصویر می‌کشد. مثلاً در [[سوره]] [[مبارکه]] [[روم]]، [[فطرت انسان]] را مطابق با [[دین توحید]] بیان می‌دارد و خواستگاه ذاتی همه [[انسان‌ها]] را، میل به [[دین]] و [[فضائل]] [[توحیدی]]، که [[ادیان الهی]] برای [[بشریت]] به ارمغان آورده‌اند، معرفی می‌نماید:
{{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref>.
از اینجا دو نکته اساسی در [[اخلاق]] و [[تربیت دینی]] به دست می‌آید؛ اول آن‌که، فطرت انسان آیینه ارائه [[توحید]] و فضائل توحیدی در [[درون انسان]] است و اگر [[آدمیان]]، بدون [[حجاب]] آلودگی‌ها، به ذات خود توجه نمایند، [[نور]] توحید را نه تنها با [[برهان]] [[علمی]]، بلکه با [[یقین]] [[عینی]] در درون خویش می‌یابند و [[شهادت به توحید]] و لوازم آن می‌دهند. خداوند در [[آیه میثاق]]، به این موضوع مهم اشاره نموده است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زاده‌های آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی می‌دهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref>.
به تعبیر روشن‌تر، [[قلوب]] همه انسان‌ها، فطرتاً منوّر به نور توحید و فضائل توحیدی است و آنچه مانع [[رؤیت]] این مقام است، [[غفلت]] و زنگار آلودگی‌های [[اخلاقی]] بر چهره [[دل]] است.
{{متن قرآن|كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«نه چنین است؛ بلکه آنچه می‌کرده‌اند بر دل‌هاشان زنگار بسته است» سوره مطففین، آیه ۱۴.</ref>.
نکته دوم آن‌که، [[فطرت انسانی]]، هماهنگ با [[دین الهی]] است. به بیان دیگر، اگر [[رسولان الهی]]{{عم}} ندای [[حق]] و [[تعالیم دینی]] را از بیرون به [[انسان‌ها]] [[القاء]] می‌کنند، [[فطرت انسان]] نیز رسولی درونی است، که [[پیام الهی]] را از درون به [[انسان]] القاء می‌نماید و [[مؤیّد]] [[حجت بیرونی]] [[پروردگار]] برای انسان‌ها است. [[امام صادق]]{{ع}} در توضیح [[فطرت]]، که در [[قرآن]]، معادل همان [[قلب]] و یا [[عقل]] [[توحیدی]] است، می‌فرمایند:
{{متن حدیث|يَا هِشَامُ إِنَّ لِلَّهِ عَلَى‏ النَّاسِ‏ حُجَّتَيْنِ‏ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ{{عم}} وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶، کتاب العقل و الجهل....</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۲ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۲ ص ۲۳۹.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۵٬۹۴۶

ویرایش