نافع بن هلال بجلی در تاریخ اسلامی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۴
، ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱←جستارهای وابسته
(←منابع) |
|||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در [[فضیلت]] او همین بس که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] بر او [[سلام]] و [[درود]] فرستاده شده است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى نَافِعِ بْنِ هِلاَلٍ اَلْبَجَلِيِّ اَلْمُرَادِيِّ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۵-۱۳۷۶؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۶۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۵.</ref> | در [[فضیلت]] او همین بس که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] بر او [[سلام]] و [[درود]] فرستاده شده است: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى نَافِعِ بْنِ هِلاَلٍ اَلْبَجَلِيِّ اَلْمُرَادِيِّ}}<ref>بحار الانوار، ج۴۵، ص۷۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۳۷۵-۱۳۷۶؛ [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۶۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۷۵.</ref> | ||
==[[شهادت]] [[نافع بن هلال جملی]]== | |||
نافع بن هلال جملی نام خودش را روی چوبه تیرش نوشته بود؛ لذا تیرهائی که پرتاب میکرد نشاندار بودند میگفت: «من جملی هستم، بر [[دین علی]] هستم» [[دوازده تن]] از [[یاران]] [[عمر بن سعد]] را به [[قتل]] رساند. | |||
ولی در نهایت خودش مجروح شد و بازوانش [[شکست]]، [[شمر بن ذی الجوشن]] با دار و دستهاش او را [[اسیر]] کرده به میان [[لشکر]] [[هدایت]] کرده و به عمر بن سعد رساندند، در حالی که [[خون]] از محاسنش جاری بود! | |||
عمر بن سعد گفت: وای بر تو، ای [[نافع]]! چه چیز موجب شد که با خودت چنین بکنی؟! | |||
نافع گفت: پروردگارم میداند چه نیتی دارم، والله غیر از آنان که مجروح ساختهام دوازده تن از شما را به قتل رساندهام و از این مجاهدهام خود را ملامت نمیکنم. اگر ساعد و بازویی برایم میماند نمیتوانستید مرا اسیر کنید! | |||
[[شمر]] به عمر بن سعد گفت: [[خدا]] سلامتت بدارد او را بکش! عمر بن سعد گفت: اگر میخواهی تو بکش! شمر شمشیرش را از غلاف بیرون آورد. | |||
نافع گفت: والله اگر از [[مسلمانان]] بودی برایت سنگین بود که خدا را در حالی که دستت به خون ما [[آلوده]] است [[ملاقات]] کنی! الحمدلله که [[مرگ]] ما را به دستهای شرورترین مخلوقاتش قرار داده! پس از این گفتار شمر او را کشت [[رحمت خدا]] بر او باد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۱-۴۴۲، ادامه خبر محمد بن قیس.</ref>.<ref>[[محمد هادی یوسفی غروی|یوسفی غروی، محمد هادی]]، [[سوگنامه کربلا (مقاله)|مقاله «سوگنامه کربلا»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]] ص۷۷.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |