آزادی قلم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
==آزادی قلم در جوامع غربی==
بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشه‌ها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از این‌رو، چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتاب‌های [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی می‌تواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر، آنها راجع آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران [[جنگ]] می‌تواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ [[رزمندگان]] اسلام می‌شوند، یا [[اسرار]] را برای [[دشمن]] فاش می‌کنند، جلوگیری کند؛<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۰.</ref>
یکی از عرصه‌های آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در [[جوامع]] پیشرفته محسوب می‌شود، "آزادی قلم" است. این آزادی از [[حقوق]] اولیه [[انسان]] محسوب می‌شود و به موجب آن انسان [[حق]] دارد ایده و [[عقیده]] خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی می‌شود<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۱.</ref>.


این آزادی از [[حقوق]] اولیه [[انسان]] محسوب می‌شود و به موجب آن انسان [[حق]] دارد ایده و [[عقیده]] خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی می‌شود.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۱.</ref>
تنها حدّ و مرز این آزادی، «اهانت به دیگران» است و به [[حکم]] [[قانون]]، هیچ کس در این مرحله، [[آزاد]] نیست. در این جوامع، اگر کسی با بیان و قلم، فردی را مورد تعرض قرار دهد و به قیافه ظاهری یا [[خلق و خوی]] او ایراد بگیرد، آن شخص می‌تواند گوینده یا نویسنده را به [[دادگاه]] بکشاند و مورد بازخواست قرار دهد، خسارت مطالبه کند یا به [[مجازات]] برساند، اما اگر به [[مقدسات]] یک [[ملت]] [[اهانت]] کرد، کسی نمی‌تواند او را مورد بازخواست قرار دهد؛ زیرا معتقدند: اگر [[انسان]]، [[آزاد]] نباشد که بتواند به دلخواه خود [[زندگی]] کند و هر راهی که می‌پسندد در پیش گیرد، [[پیشرفت]] [[تمدن]] امکان‌پذیر نخواهد بود و آنجا که [[اندیشه‌ها]] در بازار آزاد عرضه نشود، از [[حجاب]] چهره [[حقیقت]] برنخواهد افتاد و جایی برای [[ابتکار]]، خودجوشی، [[بلوغ]]، [[قدرت فکری]] و [[شجاعت]] [[اخلاقی]] نخواهد ماند<ref>آیزایا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>


===[[آزادی بیان]] و قلم===
==آزادی قلم در مکتب اسلام==
یکی دیگر از عرصه‌های آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در [[جوامع]] پیشرفته محسوب می‌شود، «آزادی بیان و قلم» است. تنها حدّ و مرز این آزادی، «اهانت به دیگران» است و به [[حکم]] [[قانون]]، هیچ کس در این مرحله، [[آزاد]] نیست. در این جوامع، اگر کسی با بیان و قلم، فردی را مورد تعرض قرار دهد و به قیافه ظاهری یا [[خلق و خوی]] او ایراد بگیرد، آن شخص می‌تواند گوینده یا نویسنده را به [[دادگاه]] بکشاند و مورد بازخواست قرار دهد، خسارت مطالبه کند یا به [[مجازات]] برساند، اما اگر به [[مقدسات]] یک [[ملت]] [[اهانت]] کرد، کسی نمی‌تواند او را مورد بازخواست قرار دهد؛ زیرا معتقدند: اگر [[انسان]]، [[آزاد]] نباشد که بتواند به دلخواه خود [[زندگی]] کند و هر راهی که می‌پسندد، در پیش گیرد، [[پیشرفت]] [[تمدن]] امکان‌پذیر نخواهد بود و آنجا که [[اندیشه‌ها]] در بازار آزاد عرضه نشود، از [[حجاب]] چهره [[حقیقت]] برنخواهد افتاد و جایی برای [[ابتکار]]، خودجوشی، [[بلوغ]]، [[قدرت فکری]] و [[شجاعت]] [[اخلاقی]] نخواهد ماند<ref>آیزایا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۲۴۴.</ref>. در [[مکتب اسلام]]، ارزش‌هایی وجود دارد که [[آزادی بیان]] و قلم را محدود می‌کند. از آنجا که در این [[بینش]]، مهم‌ترین [[حقّ]] [[مردم]]، «حقّ کمال‌یابی و [[رستگاری]] همه جانبه» است، [[حقوق]] و آزادی‌های دیگر زمینه‌ساز برخورداری مردم از این [[حق]] است و هر چیزی که مانعی در [[راه]] این حق باشد، محدود می‌شود.
در [[مکتب اسلام]]، ارزش‌هایی وجود دارد که آزادی قلم را محدود می‌کند. از آنجا که در این [[بینش]]، مهم‌ترین [[حقّ]] [[مردم]]، «حقّ کمال‌یابی و [[رستگاری]] همه جانبه» است، [[حقوق]] و آزادی‌های دیگر زمینه‌ساز برخورداری مردم از این [[حق]] است و هر چیزی که مانعی در [[راه]] این حق باشد، محدود می‌شود. در این [[مکتب]]، انسان در محدوده‌ای آزاد است که حقوق و [[مصالح جامعه]] را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و [[اعتقاد]] دینی» و «اجرای اَحکام و [[قوانین]] مذهبی»، [[سعادت]] و رستگاری انسان را تأمین می‌کند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی، مهم‌ترین حق [[جامعه]] را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» [[ضرورت]] دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.


در این [[مکتب]]، انسان در محدوده‌ای آزاد است که حقوق و [[مصالح جامعه]] را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و [[اعتقاد]] دینی» و «اجرای اَحکام و [[قوانین]] مذهبی»، [[سعادت]] و رستگاری انسان و تأمین می‌کند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی بیان، مهم‌ترین حق [[جامعه]] را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» [[ضرورت]] دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است.
بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشه‌ها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از این‌رو چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتاب‌های [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی می‌تواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر آنها را جمع‌آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران [[جنگ]] می‌تواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ [[رزمندگان]] اسلام می‌شوند، یا [[اسرار]] را برای [[دشمن]] فاش می‌کنند، جلوگیری کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۰.</ref>.


با این همه، [[اسلام]] برای آزادی بیان و قلم، در محدوده‌ای مشخص، ارزشی فوق‌العاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شده، سخن از قلم و بیان است. [[خداوند]] به قلم [[سوگند]] یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ}} «نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref> و بدین وسیله [[ارزش]] آن را در پیشگاه [[الهی]] [[یادآوری]] می‌کند، چنان‌که «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر [[رحمت الهی]] می‌شمارد که پس از [[آفرینش انسان]] به او [[عطا]] شده است<ref>{{متن قرآن|الرَّحْمَنِ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خُلِقَ الْإِنْسَانُ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}} «(خداوند) بخشنده * قرآن را آموخت * آدمی را آفرید * بدو سخن گفتن آموخت» سوره الرحمن، آیه ۱-۴.</ref>. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را [[سرزنش]] می‌کند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصه‌های گوناگون لازم می‌شمارد، [[دلیل]] دیگری بر [[آزادی بیان]] و قلم است، بلکه وظیفه‌ای به عهده آشنایان به [[حق]] و [[حقیقت]] است<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} «ای اهل کتاب! چرا حقّ را با باطل می‌آمیزید و حقپوشی می‌کنید با آنکه خود می‌دانید؟» سوره آل عمران، آیه ۷۱.</ref>.
با این همه، [[اسلام]] برای آزادی قلم در محدوده‌ای مشخص، ارزشی فوق‌العاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شده، سخن از قلم است. [[خداوند]] به قلم [[سوگند]] یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ}} «نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref> و بدین وسیله [[ارزش]] آن را در پیشگاه [[الهی]] [[یادآوری]] می‌کند، چنان‌که «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر [[رحمت الهی]] می‌شمارد که پس از [[آفرینش انسان]] به او [[عطا]] شده است<ref>{{متن قرآن|الرَّحْمَنِ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خُلِقَ الْإِنْسَانُ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}} «(خداوند) بخشنده * قرآن را آموخت * آدمی را آفرید * بدو سخن گفتن آموخت» سوره الرحمن، آیه ۱-۴.</ref>. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را [[سرزنش]] می‌کند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصه‌های گوناگون لازم می‌شمارد، [[دلیل]] دیگری بر آزادی قلم است، بلکه وظیفه‌ای به عهده آشنایان به [[حق]] و [[حقیقت]] است<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} «ای اهل کتاب! چرا حقّ را با باطل می‌آمیزید و حقپوشی می‌کنید با آنکه خود می‌دانید؟» سوره آل عمران، آیه ۷۱.</ref>.


در این [[بینش]]، افزون بر جایگاه مهمی که قلم و بیان، در جهت [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] دارد در عرصۀ [[مهار قدرت]] و [[اصلاح]] امور در [[جامعه]] نیز نقشی اساسی دارد، [[وظیفه]] همگانی «امر به معروف و [[نهی]] از منکر»، با [[هدف]] رواج [[خوبی‌ها]] و جلوگیری از گسترش [[بدی‌ها]]، یکی از زمینه‌های آزادی بیان و قلم است. این وظیفه در [[فرهنگ اسلامی]]، از مهم‌ترین وظایفی است که احیای آن، [[سلامت جامعه]] را در زمینه‌های گوناگون تضمین می‌کند و جامعه را از [[فساد]] و [[انحراف]] [[نجات]] می‌دهد.<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>
در این [[بینش]]، افزون بر جایگاه مهمی که قلم، در جهت [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] دارد در عرصۀ [[مهار قدرت]] و [[اصلاح]] امور در [[جامعه]] نیز نقشی اساسی دارد، [[وظیفه]] همگانی [[امر به معروف و نهی از منکر]]، با [[هدف]] رواج [[خوبی‌ها]] و جلوگیری از گسترش [[بدی‌ها]]، یکی از زمینه‌های آزادی قلم است. این وظیفه در [[فرهنگ اسلامی]]، از مهم‌ترین وظایفی است که احیای آن، [[سلامت جامعه]] را در زمینه‌های گوناگون تضمین می‌کند و جامعه را از [[فساد]] و [[انحراف]] [[نجات]] می‌دهد<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش