آزادی قلم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آزادی قلم از عرصه های آزادی است و دارای محدودیت بوده و به صورت مطلق نیست. اسلام برای قلم ارزش مهمی قایل است. انسان در مقام بیان خود آزاد است؛ اما پرهیز از دروغ، نشر باطل و منکرات، اهانت به فرد یا جامعه و آنچه موجب تضعیف نظام و امت اسلامی است، واجب و ارتکاب آنها حرام است.

آزادی قلم در جوامع غربی

یکی از عرصه‌های آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در جوامع پیشرفته محسوب می‌شود، "آزادی قلم" است. این آزادی از حقوق اولیه انسان محسوب می‌شود و به موجب آن انسان حق دارد ایده و عقیده خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی می‌شود [۱].

آزادی قلم در مکتب اسلام

در مکتب اسلام، ارزش‌هایی وجود دارد که آزادی قلم را محدود می‌کند. در این مکتب، انسان در محدوده‌ای آزاد است که حقوق و مصالح جامعه را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و اعتقاد دینی» و «اجرای اَحکام و قوانین مذهبی»، سعادت و رستگاری انسان را تأمین می‌کند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی، مهم‌ترین حق جامعه را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» ضرورت دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است [۲].

بر اساس اصل حریت، آدمی در ابراز اندیشه‌ها و افکار خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما پرهیز از دروغ، نشر باطل و منکرات، اهانت به فرد یا جامعه و آنچه موجب تضعیف نظام و امت اسلامی است، واجب و ارتکاب آنها حرام است؛ از این‌رو چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتاب‌های منحرف جایز نیست و دولت اسلامی می‌تواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر آنها را جمع‌آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران جنگ می‌تواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ رزمندگان اسلام می‌شوند، یا اسرار را برای دشمن فاش می‌کنند، جلوگیری کند[۳].

با این همه، اسلام برای آزادی قلم در محدوده‌ای مشخص، ارزشی فوق‌العاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده، سخن از قلم است. خداوند به قلم سوگند یاد می‌کند[۴] و بدین وسیله ارزش آن را در پیشگاه الهی یادآوری می‌کند، چنان‌که «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر رحمت الهی می‌شمارد که پس از آفرینش انسان به او عطا شده است[۵]. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را سرزنش می‌کند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصه‌های گوناگون لازم می‌شمارد، دلیل دیگری بر آزادی قلم است، بلکه وظیفه‌ای به عهده آشنایان به حق و حقیقت است[۶].

در این بینش، افزون بر جایگاه مهمی که قلم، در جهت ارشاد و هدایت مردم دارد در عرصۀ مهار قدرت و اصلاح امور در جامعه نیز نقشی اساسی دارد، وظیفه همگانی امر به معروف و نهی از منکر، با هدف رواج خوبی‌ها و جلوگیری از گسترش بدی‌ها، یکی از زمینه‌های آزادی قلم است. این وظیفه در فرهنگ اسلامی، از مهم‌ترین وظایفی است که احیای آن، سلامت جامعه را در زمینه‌های گوناگون تضمین می‌کند و جامعه را از فساد و انحراف نجات می‌دهد[۷].

آزادی مطبوعات

مسأله آزادی مطبوعات از یک‌سو، به آزادی فکر و بیان مربوط است و از سوی دیگر، به آزادی‌های سیاسی اجتماعی. مطبوعات، در این شکل گسترده از ویژگی دنیای جدید است و از همان بدو پیدایش مسأله آزادی مطبوعات اهمیت داشته است.

اگرچه با توجه به نوع وظایف مطبوعات، به نظر می‌رسد مسأله مطبوعات ذیل نظریه آزاداندیشی قرار دارد؛ مهمترین ویژگی مطبوعات که آن را از نظریه آزاداندیشی متمایز می‌کند، محیط مخاطبان آن است. مطبوعات با عموم مردم سروکار دارند و به محیط‌های تخصصی محدود نیستند. صاحب‌نظران باید با ورود به مطبوعات، آنها را از حالت کم‌محتوا خارج کنند و به بحث‌های تأمل‌برانگیز و ارشادکننده برای مردم بکشانند و فرهنگ انقلاب را تعمیق کنند[۸] که شاید مهمترین شیوه برخورد با این معضل است. این معضل، موقعیت بسیار مغتنمی برای دشمن است. به این دلیل، مسأله مطبوعات نیازمند حساسیت بیشتری است[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۲۴؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۳۱.
  2. ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۲۴.
  3. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۲۰.
  4. سوره قلم، آیه ۱.
  5. سوره الرحمن، آیه ۱-۴.
  6. سوره آل عمران، آیه ۷۱.
  7. ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۲۴.
  8. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم فارغ‌التحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.
  9. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۹/۴/۱۳۷۹.
  10. حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۵۹.