آزادی اقتصادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آزادی اقتصادی از نگاه اسلام در صورتی پذیرفته شده است که در چهارچوب بندگی خدا و احترام نهادن به حریم حلال‌ها و حرام‌ها تفسیر قرار بگیرد. در اسلام آزادی مالکیت برای همه افراد امت تأمین شده است، گرچه این آزادی مطلق نبوده و به توانایی تصرف در آن مقید است. آزادی مردم در احیای موات و حیازت مباحات و ... دلیل روشنی بر گستردگی آزادی اقتصادی در اسلام است. آزادی اقتصادی در دو موضوع متصور است: عدم وابستگی مالی افراد جامعه به دیگران و آزادی همه آحاد افراد جامعه به انتخاب کار و تولید و میزان کارکردن و مالکیت به اندازه توان و علایق خود.

اسلام و آزادی اقتصادی

در اندیشه اسلامی، آزادی اقتصادی در چهارچوب بندگی خدا و احترام نهادن به حریم حلال‌ها و حرام‌ها تفسیر می‌‌شود. در فعالیت‌های اقتصادی اسلام به مال پاک بسنده می‌‌شود و انسان باید از بهره‌های ناپاک مالی دوری کند. البته بر اساس مبنای علمی و نظری اصل این است که هر چیزی و هر کاری برای انسان مباح است، مگر آنکه شریعت به روشنی منع کرده باشد. در اسلام آزادی مالکیت برای همه افراد امت تأمین شده است، گرچه این آزادی مطلق نیست و به توانایی تصرف در آن مقید است[۱] این مالکیت از نهاد فطرت انسان ریشه می‌‌گیرد و هر فردی این میل فطری را دارد که از ثروت‌های طبیعی به سود خود استفاده کند. در اسلام هم انسان با داشتن حق مالکیت می‌‌تواند داوطلبانه از اموالش جهت رشد مادی و معنوی حیات خود استفاده کند[۲].

اسلام بر اساس پذیرش این حق برای انسان، او را به انجام انفاق، احسان، ایثار و دیگر وظایف مالی تشویق می‌‌کند[۳]. آزادی مردم در احیای موات و حیازت مباحات و بهره‌گیری از انفال و معادن نیز دلیل روشن دیگری بر گستردگی آزادی اقتصادی در اسلام است. اسلام برای زن حق مالکیت قائل شده است و زن می‌‌تواند مالک اشیای منقول و غیر منقول باشد، حق خرید و فروش و واگذاری اموال خود را دارد و می‌‌تواند آن گونه که می‌‌خواهد وصیت کند[۴]. در اسلام احترام مال مؤمن، چه زن و چه مرد، مانند احترام خون او واجب است[۵]. از دیدگاه اسلام مقدار مصرفی که برای ادامه حیات انسان ضرورت دارد بر افراد واجب است. مصارفی نیز که به افراد تحت تکفل انسان مربوط می‌‌باشد واجب است[۶].[۷]

گستره آزادی اقتصادی

آزادی اقتصادی در دو موضوع زیر متصور است:

  1. عدم وابستگی مالی افراد جامعه به دیگران.
  2. آزادی همه آحاد افراد جامعه به انتخاب کار و تولید و میزان کارکردن و مالکیت به اندازه توان و علایق خود.

اسلام معتقد است همان‌طور که خداوند طبیعت را آفریده، قابلیت بهره‌برداری به آن نیز داده است[۸]. در مرحله بعد به انسان نیز استعداد فاعلیت داده است. از طرف دیگر اسلام نمی‌خواهد مسلمان زیر سلطه دیگران قرار گیرد؛ زیرا همین که جامعه‌ای نیازمند شد همین نیازمندی ملازم با اسارت و بندگی است ولو بردگی در کار نباشد. بنابراین اصل اولی اسلام این نوع بندگی و اسارت را بر نمی‌تابد و برای پیش‌گیری از آن توصیه به بهره‌برداری از امکانات دنیوی می‌کند.

اسلام کار و تولید را حق همه افراد بشر می‌داند، یعنی هر فردی از انسان‌ها به مقدار توانایی و به دلخواه خود می‌تواند کار کند و در این مورد آزاد است. در زمینه مالکیت نیز مطابق نص دیدگاه اسلام هر کسی صاحب مالی است که خود از راه صحیح به دست آورده است[۹]. اسلام با آزادی استثمار اقتصادی که فقر آور است مخالفت کرده و برای پیش‌گیری از آن نیز حدودی برای آزادی اقتصادی تعریف کرده است[۱۰].

اقتصاد آزاد از نگاه اسلام و غرب

اقتصاد آزاد و شکوفا، مرهون کشوری آزاد و استقلال یافته و به دور از وابستگی است[۱۱]. در پرتو جامعه‌ای مهذب، دارای تعلیم و تربیت صحیح[۱۲] و آزادی فکر و بیان است که رفاه و آزادی اقتصادی پدیدار می‌گردد[۱۳].

آزادی، ارمغان اسلام برای انسان‌هاست و پیشرفت و رونق اقتصادی در اسلام در کنار روحیه مساوات و عدالت و رعایت حقوق مستضعفین تحقق می‌پذیرد و در این نوع آزادی، تبعیض طبقاتی در الگوی اقتصادی کشورهای غربی مطرود است[۱۴].

آزادی اقتصادی در غرب، انحصار و تصاحب موقعیت‌های اقتصادی در دست افراد معدود به وسیله تقلب و زور است و آزادی اقتصادی غربی مبتنی بر اصل ثروت و رسیدن به اوج سرمایه‌داری و توانگری اقتصادی است[۱۵].[۱۶]

منابع

پانویس

  1. وسائل الشیعه، ج۱۷، ص ۳۴۵.
  2. اقتصادنا، ج۱، ص ۱۳۵.
  3. سوره بقره، آیه ۱۷۷.
  4. المیزان، ذیل سوره نساء آیه ۳۲.
  5. اصول کافی، ج۲، باب۶.
  6. فروع کافی، ج۶، ص ۴۴۴.
  7. اسحاقی و اصغری، مقاله «آزادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۲-۵۹.
  8. سوره اعراف، آیه ۱۰.
  9. سوره نساء، آیه ۳۲.
  10. حسن‌زاده، علی، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۸۰۱.
  11. حسینی خامنه‌ای، سید علی، بیانات، ۱/۹/۱۳۶۸.
  12. مطهری، مرتضی، مرتضی، یادداشت‌ها، ج۱، ص۹۵؛ امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۳.
  13. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۵، ص۴۶۴-۴۶۵.
  14. حسینی خامنه‌ای، سید علی، بیانات، ۱۲/۳/۱۳۷۸؛ انصاری، حمید، حدیث بیداری، ص۱۹۴.
  15. حسینی خامنه‌ای، سید علی، بیانات، ۲۳/۸/۱۳۹۱.
  16. میراحمدی و اسفندیار، مقاله «آزادی»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی‌، ص ۱۰.