هانی بن نمر حضرمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'اصحاب امیرمؤمنان' به 'اصحاب امیرمؤمنان')
خط ۸: خط ۸:


==مقدمه==
==مقدمه==
هانی بن نمر حضرمی از [[اصحاب]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}<ref>رجال طوسی، ص۶۲، ش۵.</ref> و مردی [[شجاع]] و نیرومند بود. وی با یارانش از قبیلة حضرموت در [[جنگ صفین]] گروهی از [[شامیان]] را به [[هلاکت]] رساند.
هانی بن نمر حضرمی از [[اصحاب امیرمؤمنان]]{{ع}}<ref>رجال طوسی، ص۶۲، ش۵.</ref> و مردی [[شجاع]] و نیرومند بود. وی با یارانش از قبیلة حضرموت در [[جنگ صفین]] گروهی از [[شامیان]] را به [[هلاکت]] رساند.


[[محمد بن عتبه کندی]] در این باره چنین [[نقل]] می‌کند که: از [[قبیله]] ما [[جوانی]] [[شجاع]] و [[دلاور]] به نام هانی بن نمر حضرمی بود که مانند شیرِ بیشه می‌جنگید، در یکی از روزهای [[جنگ صفین]] که یکی از مردان بسیار [[دلاور]] شامی به معرکه [[نبرد]] آمد و مبارز‌ طلبید، هیچ کس از حضرموتی‌ها پاسخ وی را نداد و حاضر نشد به [[جنگ]] او برود. در این موقع هانی خطاب به گروه [[قبیله]] خود گفت: سبحان [[الله]]! چه چیزی مانع شده که یک نفر از شما مقابل او نمی‌رود. اگر من [[بیمار]] و دچار [[ضعف]] و [[ناتوانی]] شدید نبودم، بی‌گمان به جنگِ او می‌رفتم. باز هیچ یک از [[قبیله]] حضرموت حاضر نشد به [[نبرد]] آن مرد شامی برود، آن‌گاه خود این [[جوان]] (هانی بن نمر حضرمی) به میدان شتافت. هم‌رزمانش به وی گفتند: سبحان [[الله]]! تو با این حال [[بیماری]] به میدان می‌روی؟ او گفت: به [[خدا]] قسم، به جانب او می‌روم ولو کشته شوم.
[[محمد بن عتبه کندی]] در این باره چنین [[نقل]] می‌کند که: از [[قبیله]] ما [[جوانی]] [[شجاع]] و [[دلاور]] به نام هانی بن نمر حضرمی بود که مانند شیرِ بیشه می‌جنگید، در یکی از روزهای [[جنگ صفین]] که یکی از مردان بسیار [[دلاور]] شامی به معرکه [[نبرد]] آمد و مبارز‌ طلبید، هیچ کس از حضرموتی‌ها پاسخ وی را نداد و حاضر نشد به [[جنگ]] او برود. در این موقع هانی خطاب به گروه [[قبیله]] خود گفت: سبحان [[الله]]! چه چیزی مانع شده که یک نفر از شما مقابل او نمی‌رود. اگر من [[بیمار]] و دچار [[ضعف]] و [[ناتوانی]] شدید نبودم، بی‌گمان به جنگِ او می‌رفتم. باز هیچ یک از [[قبیله]] حضرموت حاضر نشد به [[نبرد]] آن مرد شامی برود، آن‌گاه خود این [[جوان]] (هانی بن نمر حضرمی) به میدان شتافت. هم‌رزمانش به وی گفتند: سبحان [[الله]]! تو با این حال [[بیماری]] به میدان می‌روی؟ او گفت: به [[خدا]] قسم، به جانب او می‌روم ولو کشته شوم.
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش