←جستارهای وابسته
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
===موقعیت کوفه=== | ===موقعیت کوفه=== | ||
موقعیت کوفه با [[شام]] متفاوت است. این شهر حدود پنج سال [[مرکز حکومت]] علی{{ع}} و [[شیعیان]] و پایگاه [[دوستان]] آن حضرت بوده است. زینب کبری و بسیاری از [[زنان]] [[بنیهاشم]] تا چند سال پیش، با [[احترام]] در آنجا به سر میبردهاند. اینک آنان میخواهند وارد بر آن شهر شوند، در حالی که اسیرند و در میان محملی بیرو پوش جای دارند. موقعیت خاص آن [[شهر]] بر [[ابن زیاد]] نیز پوشیده نیست. از این رو او با این که بر اوضاع مسلط است و توانسته است با [[زر و زور]] [[مردم کوفه]] را در برابر [[حکومت]] خود [[خاضع]] کند، ولی در عین حال، از آوردن [[اهل بیت امام حسین]] به [[کوفه]] به عنوان [[اسیر]] [[ترس]] دارد؛ لذا به شدت مراقب اوضاع است، به گونهای که دستور داده است هنگام ورود کاروان [[اسیران]] هیچ کس اجازه حمل [[سلاح]] را ندارد. همچنین دستور داده است ده هزار مرد مسلح در قسمتهای حسّاس شهر و مسیر کاروان اسیران گمارده شوند تا به شدت مراقب اوضاع باشند<ref>معالی السبطین، ج۲، ص۵۷.</ref>. کاروان اسیران را در این شرایط وارد کوفه کردند. | موقعیت کوفه با [[شام]] متفاوت است. این شهر حدود پنج سال [[مرکز حکومت]] علی{{ع}} و [[شیعیان]] و پایگاه [[دوستان]] آن حضرت بوده است. زینب کبری و بسیاری از [[زنان]] [[بنیهاشم]] تا چند سال پیش، با [[احترام]] در آنجا به سر میبردهاند. اینک آنان میخواهند وارد بر آن شهر شوند، در حالی که اسیرند و در میان محملی بیرو پوش جای دارند. موقعیت خاص آن [[شهر]] بر [[ابن زیاد]] نیز پوشیده نیست. از این رو او با این که بر اوضاع مسلط است و توانسته است با [[زر و زور]] [[مردم کوفه]] را در برابر [[حکومت]] خود [[خاضع]] کند، ولی در عین حال، از آوردن [[اهل بیت امام حسین]] به [[کوفه]] به عنوان [[اسیر]] [[ترس]] دارد؛ لذا به شدت مراقب اوضاع است، به گونهای که دستور داده است هنگام ورود کاروان [[اسیران]] هیچ کس اجازه حمل [[سلاح]] را ندارد. همچنین دستور داده است ده هزار مرد مسلح در قسمتهای حسّاس شهر و مسیر کاروان اسیران گمارده شوند تا به شدت مراقب اوضاع باشند<ref>معالی السبطین، ج۲، ص۵۷.</ref>. کاروان اسیران را در این شرایط وارد کوفه کردند. | ||
===چگونگی استقبال مردم کوفه از [[کاروان حسینی]]=== | |||
[[اجتماع]] بزرگ و بیسابقهای از [[زن]] و مرد و طبقات گوناگون [[مردم]] در خیابانها و کوچههای کوفه گرد آمده بودند تا تماشاگر ورود کاروان اسیران باشند. | |||
برخی از [[کوفیان]] بزرگی [[مصیبت]] و عمق جنایتی را که ابن زیاد و [[سپاه]] او انجام داده بودند، میدانستند و اسیران همراه [[عمر سعد]] را به خوبی میشناختند؛ لذا با دیدن آنها به شدت گریستند. | |||
گروهی دیگر، یا از [[واقعیت]] و [[حقیقت]] [[آگاه]] نبودند و چنین میپنداشتند که حکومت کوفه به [[پیروزی]] تازه دست یافته و اسیران غیر مسلماناند، یا [[گرایش]] [[اموی]] داشتند. از این رو میخندیدند و به یک دیگر تبریک میگفتند. | |||
بسیاری از [[مورخان]] و نویسندگان، واکنش مردم کوفه را آوردهاند. بیشتر آنان از [[گریه]] و ناله [[زنان]] کوفه سخن گفتهاند. نویسنده ریاض الاحزان در این باره مینویسد: «زن و مرد، پیر و [[جوان]]، [[دوست]] و [[دشمن]] اجتماع کرده بودند. برخی [[گریه و زاری]] میکردند و بعضی [[خنده]] و [[شادی]]. گروهی بر حادثه عظیمی که برای [[خاندان پیامبر]] پیش آمده بود، آگاه و عدهای دیگر [[غافل]] بودند»<ref>ریاض الاحزان، ص۴۸.</ref>. | |||
[[ابن اعثم کوفی]]، [[یعقوبی]]، [[شیخ طوسی]]، [[سیدبن طاووس]]، [[شیخ صدوق]] و بسیاری از دیگر مورخان و نویسندگان از [[گریه]] و ناله [[زنان]] [[کوفی]] گزارش دادهاند<ref>الفتوح، ج۵، ص۱۳۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵؛ الملهوف، ص۱۹۱؛ امالی صدوق، ص۱۴۰، مجلس ۳۱،ح ۳.</ref>. | |||
[[شیخ طوسی]] مینویسد: [[سپاه ابن زیاد]]، کاروان [[اسیران]] را در محاصره داشتند. [[مردم]] برای تماشا بیرون آمده بودند. زنان [[کوفه]] با دیدن آنها بر شتران بیجهاز میگریستند و سیلی به صورت میزدند. [[راوی]] نقل میکند: «شنیدم که [[علی بن الحسین]] در حالی که از شدت [[بیماری]] [[ناتوان]] گشته بود و کند و زنجیر به گردن داشت، میگفت: این زنان گریه میکنند، پس چه کسی ما را کشته است؟»<ref>امالی طوسی، ص۹۱؛ امالی مفید، ۳۲۱.</ref>. | |||
[[سید بن طاووس]] مینویسد: «هنگامی که کاروان اسیران به نزدیک کوفه رسیدند، مردم برای تماشای آنان گرد آمده بودند. یکی از زنان کوفه گفت: شما از چه خاندانی هستید؟ گفتند: ما اسرای [[آل]] محمدیم»<ref>{{متن حدیث|فَلَمَّا قَارَبُوا الْكُوفَةَ اجْتَمَعَ أَهْلُهَا لِلنَّظَرِ إِلَيْهِنَّ قَالَ فَأَشْرَفَتِ امْرَأَةٌ مِنَ الْكُوفِيَّاتِ فَقَالَتْ مِنْ أَيِّ الْأُسَارَى أَنْتُنَّ فَقُلْنَ نَحْنُ أُسَارَى آلِ مُحَمَّدٍ}}؛ ابن طاووس، الملهوف، ص۱۹۰؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۰۸.</ref>؛ | |||
از کتابهای [[تاریخی]] استفاده میشود هر چند گروهی از [[مردم کوفه]] اسیران را میشناختند و بر آنها سوگوار بودند، برخی نیز آنان را نمیشناختند و برای شکستشان [[شادی]] میکردند. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |