شیخیه: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== {{فهرست اثر}} {{ستون-شروع|2}} +== منابع == {{فهرست منابع}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}})) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۱
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شیخیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- شیخیه، فرقهای جدا شده از شیعیان دوازده امامی هستند که بر اساس آموزههای شیخ احمد احسایی، در نیمه اول قرن سیزدهم به وجود آمد. اساس این اندیشه، بر ترکیب برخی از افکار عرفانی و عقاید غالیان با اخبار آل محمد(ص) پایهگذاری شده است. این فرقه دارای نامهای دیگری مانند "کشفیه" و "پایین سری" بوده و عمده پیروان آن، در کربلا، قطیف، بحرین و بعضی شهرهای ایران بودند. آموزههای ویژه بنیانگذار این فرقه، مایۀ انشعاب داخلی فرقه و زمینهساز پیدایش دو فرقه منحرف بابیت و بهائیت گردید[۱].
شرح حال بنیانگذار فرقه
- شیخ احمد احسایی، در سال ۱۱۶۶ ق. در منطقه احساء در شرق عربستان به دنیا آمد و جهت تحصیل علوم دینی به عراق رفت. در کربلا و نجف در محضر علمایی چون آقا باقر وحید بهبهانی و آقا سید مهدی بحرالعلوم و کاشفالغطاء و سید علی طباطبایی معروف به صاحب ریاض، به تحصیل پرداخت[۲].
- وی پس از مدتی به وطنش بازگشت و پس از اقامتی چهار ساله، در سال ۱۲۱۲ رهسپار عتبات و از آنجا عازم ایران شد. ابتدا به سمت مشهد حرکت کرد، بین راه، در یزد توقفی نمود. اهل یزد از او استقبال گرمی به عمل آوردند و وی به اصرار ایشان، پس از بازگشت از مشهد، در یزد مقیم شد. چندی بعد به دعوت فتحعلیشاه قاجار، عازم تهران شد که نهایت احترام و استقبال را در حق او روا داشتند؛ اما بهرغم اصرار شاه، مبنی بر مقیم شدن در تهران به یزد بازگشت. در سال ۱۲۲۹ در راه زیارت عتبات، وارد کرمانشاه شد و با استقبال مردم و حاکم کرمانشاه روبهرو گشت که وی را به اقامت ده ساله در آن دیار راضی کردند. شیخ احمد احسایی پس از مرگ حاکم کرمانشاه به قزوین رفت و مورد استقبال علمای این شهر قرار گرفت و به تدریس و امامت جماعت در این شهر مشغول شد[۳].
- از مهمترین آثار او جوامع الکلام است که حاوی پاسخهای او به سؤالات و قصایدی در رثای امام حسین(ع) است. شرح زیارت جامعه کبیره بزرگترین و معروفترین اثر شیخ احمد احسایی است. از آثار دیگر او میشود از حیاة النفس فی حضیرة القدس، شرح المشاعر، العصمة و الرجعة، الفوائد، مجموعه الرسائل و... نام برد. او همچنین از علمای عراق، قطیف و بحرین دارای اجازاتی است که این اجازات به زمانی مربوط است که شیخ احمد، انحراف فکری پیدا نکرده و به تأویل و کشف روی نیاورده بود[۴].
تکفیر شیخ احمد احسایی
- با ابراز عقیده شیخ در بعضی مسائل، عدهای به مخالفت با او پرداختند، تا جایی که او را به خاطر بیان عقایدش تکفیر کردند. مؤلف کتاب روضات الجنات گزارش میکند: "احسایی پس از فوت اساتید و مشایخ اجازات خود، ادعای کشف و الهام و تفویض و غلو و موهومات نمود که در مراکز شیعه و محافل علمی سر و صدایی به راه انداخت. عدهای از علما و متخصصین فلسفه الهی و حدیث و فقه، کوشیدند شیخ احمد را مجاب کنند، ولی اصرار او به رأی خویش باعث تکفیر او از سوی تعداد کثیری از علمای ایران و عراق شد.
- به دنبال این اتفاقات، شیخ احمد احسایی از قزوین به مشهد و از آنجا به اصفهان و بعد به کرمانشاه عزیمت کرد و در تمام این شهرها با سردی از او استقبال شد. احسایی ایران را به قصد عراق ترک گفت، ولی در عراق نیز با همان روش مردم ایران روبهرو شده و ناچار از کربلا به مکه رفت و پس از مکه، عازم موطن خود گردید. در این سفر، در نزدیکی شهر مدینه در سال ۱۲۴۱ در ۷۵ سالگی درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد[۵].
جانشینی سید کاظم رشتی
- پس از شیخ احمد احسایی، راه او توسط یکی از از شاگردانش به نام سید کاظم رشتی تداوم یافت. سید کاظم در یزد به شیخ احمد احسایی ملحق شد و از محضر او استفاده کرد و نزد شیخ، به مقامی رسید که تا او در مجلس درس حاضر نمیشد، درس را شروع نمیکرد[۶].
- پس از وفات احسایی، پیروان وی بدون اختلاف، سید رشتی را نایب مناسب او دانستند. از آن پس، حوزه درس و ریاست شرعی او قوت گرفت و به سبب نطق و قلم و تصنیف و تألیف کتاب، عهدهدار انتشار افکار استاد خود شد. از این رو طایفه شیخیه در همهجا از روی تعلیمات شیخ احمد و سید کاظم معالم دین خود را به جای میآوردند. کتابها و رسائلی که سید نوشته و تألیف کرده بیش از صد جلد است که معروفترین این آثار دلیل المتحیرین است [۷]. سید کاظم رشتی، در سال ۱۲۵۹ توسط نجیب پاشا عثمانی، والی بغداد مسموم و وفات نمود و در حرم اباعبدالله(ع) دفن شد.
- پس از درگذشت سید کاظم، میرزا علیمحمد شیرازی ادعای جانشینی او نمود، که برخی از عالمان شیخیه و شاگردان سید، از او اعلام حمایت کردند. این رویه همچنان ادامه یافت تا به پیدایش فرقه بهائیت انجامید، هر چند همواره فرقه شیخیه مخالفان جدی بابیت و بهائیت بودند[۸].
عقاید شیخیه
- شیخیه به جای پنج اصل مورد اتفاق شیعیان امامیه، اصول دین را در چهار اصل توحید، نبوت، امامت و رکن رابع منحصر میدانند. معاد و عدل را از اصول عقاید نمیشمارند و میگویند چون در قرآن عدالت خدا و معاد ذکر شده، لزومی ندارد این دو اصل را کنار توحید و نبوت قرار دهند[۹].
- دیگر عقاید این فرقه که برگرفته و متأثر از آثار شیخ احمد میباشند، عبارتند از:
- معاد و بدن هورقلیایی: معروفترین رأی احسایی، درباره کیفیت "معاد جسمانی" است که باعث تکفیر او توسط برخی از علما شد. به عقیده او، انسان دارای یک بدن عنصری و یک بدن هورقلیایی است. جسم هورقلیایی در جسم عنصری است و به هنگام معاد تنها همین جسم هورقلیایی باز میگردد، نه جسم عنصری. احسایی تأکید میکند بدن اخروی انسان، همان بدن دنیوی اوست، با این تفاوت که بدن دنیوی متراکم است؛ اما بدن اخروی، از تصفیههای متعدد عبور کرده و لطیف و خالص شده و قابل لمس و دیگر آثار مادی در دنیا نیست. این نظریه، خود مبنای فکری برخی دیگر از اندیشههای شیخ احمد شد[۱۰].
- جسم ظاهری معصومین(ع): براساس مبنای شیخ احمد، جسم عنصری پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) با مرگ تجزیه میشود و اگر در احادیث از بقایای اجساد امامان در قبر سخن رفته، مقصود جسد هورقلیایی است که آن جسد تنها برای امامان دیگر قابل مشاهده است[۱۱].
- معراج پیامبر(ص): به اعتقاد احسایی پیامبر اسلام(ص) با جسد هورقلیایی به معراج رفته و در هر فلکی، جسمی متناسب با آن داشته است[۱۲].
- زندگی هورقلیایی امام زمان(ع): احسایی معتقد است، امام زمان(ع) هنگام غیبت در عالم هورقلیاست و هرگاه بخواهد به اقالیم تشریف بیاورد، صورتی از صورتهای اهل این اقالیم را میپوشد و کسی او را نمیشناسد. جسم و زمان و مکان ایشان از عالم اجسام لطیفتر بوده و از عالم مثال است. روح امام دوازدهم، قابل انتقال و از بدن یک نفر به بدن دیگری منتقل میشود و به این طریق زندگیاش را میگذراند و زنده است [۱۳].
- غلو درباره اهل بیت(ع): شیخ احمد معتقد بود خداوند هرچه را که در هستی وجود دارد، از قبیل خلق، رزق، حیات و مرگ را به ائمه(ع) تفویض کرده و علم ائمه(ع) به آنچه واقع شده و یا واقع خواهد شد، علم حضوری است، نه حصولی[۱۴].
- رکن رابع یا شیعه کامل: بنیادیترین و مهمترین اعتقاد فرقه شیخیه، مسئله "رکن رابع" است یعنی در میان شیعیان و در تمام دوران، شیعه کاملی وجود دارد که واسطه فیض میان امام عصر(ع) و مردم است و با وجود چنین واسطهای هیچکدام از علما نباید ادعای استقلال و اجتهاد نمایند[۱۵]. سه شخصیت معروف شیحیه که نظریه رکن رابع تا حد زیادی به آنها منسوب است، عبارتند از: شیخ احمد احسایی، سید کاظم رشتی و محمد کریمخان کرمانی که بنا به نقلی، پدیدآورنده این اصل است.. طرح رکن رابع، سبب اختلاف و انشعاب در شیخیه گردید و پس از اندکی، دستاویزی برای ادعای جدید به نام بابیت از سوی علی محمد شیرازی، یکی از شاگردان سید کاظم رشتی شد[۱۶].
فرقههای شیخیه
- با مرگ سید کاظم رشتی، بر سر جانشینی او اختلاف شد و این فرقه به گروههایی منشعب شدند:
- شیخیه کریمخانیه: یکی از شاگردان سیدکاظم و شیخ احمد احسایی به نام محمد کریمخان کرمانی، مدعی رهبری این فرقه شد و برخی نیز دور او جمع شدند و او سومین رهبر این فرقه شد. پدر او، ظهیرالدوله پسر عمو و داماد فتحعلیشاه و حاکم خراسان و کرمان بوده است. از اینرو، محمد کریمخان، با عنایت به این موقعیت ویژه، توانست برای این فرقه، جایگاه محکمی فراهم کند و به تبلیغ آن بپردازد. طرفداران محمد کریمخان، به "شیخیه کرمانیه" معروفند و به فرقه "کریمخانیه" نیز خوانده میشوند. اکثر شیخیه کرمانیه، پس از مرگ محمدخان، برادرش زینالعابدینخان را به رهبری خویش برگزیدند. پس از او، ابوالقاسمخان و سپس عبدالرضاخان به ریاست شیخیه برگزیده شدند[۱۷].
- شیخیه آذربایجان: در آذربایجان ایران، علمای زیادی به تبلیغ و ترویج آرای شیخ احمد پرداختند. مهمترین گروههای آنان عبارتند از:
- خاندان حجتالاسلام: بزرگ این خاندان، میرزا محمد مامقانی، معروف به حجت الاسلام است. او نخستین عالم و مجتهد شیخی آذربایجان، مدتی شاگرد شیخ احمد احسایی بود و نماینده وی در تبریز شد. او همان شخصی است که حکم تکفیر و اعدام علیمحمد باب(مؤسس فرقه بابیه) را در تبریز صادر کرد[۱۸].
- خاندان ثقةالاسلام: میرزا شفیع تبریزی، معروف به ثقةالاسلام، بزرگ این خاندان، از شاگردان شیخ احمد احسایی بوده است[۱۹].
- خاندان احقاقی: بزرگ این خاندان، میرزا محمد باقر اسکویی است که پس از درگذشت سید کاظم جانشینی او را ادعا کرد. فرزند میرزا محمد باقر، میرزا موسی از علما و مراجع شیخیه، کتابی بهنام احقاق الحق و ابطال الباطل دارد که پس از این تاریخ، او و خاندانش به احقاقی مشهور شدند[۲۰].
- شیخیه باقریه: به پیروان میرزا محمد باقر خندقآبادی دُرچهای گفته میشود که بعداً به میرزا باقر همدانی معروف شد. وی نماینده حاج محمد کریمخان در همدان بود و پس از وی، جانشینی او را ادعا کرد و سلسله باقریه را در همدان تأسیس کرد[۲۱].
جستارهای وابسته
- آخر الزمان
- آدینه (جمعه)
- آستانه عسکریین
- آستانه قیامت
- آفتاب پشت ابر (خورشید پشت ابر)
- آینده پژوهی
- آیین جدید دین در عصر ظهور
- اَبدال
- ابوالادیان
- ابوصالح
- ابوالقاسم (امام مهدی)
- اثناعشریه
- احمد (امام مهدی)
- احمد بن اسحاق قمی
- احمد بن هلال کرخی
- احمدیه (قادیانیه)
- اخیار
- ادله رجعت
- اسماعیلیه
- أشراط الساعه
- اصحاب قائم (یاران امام مهدی)(ع)
- اصحاب کهف
- اقامتگاه امام مهدی در عصر ظهور (مسجد سهله)
- القاب امام مهدی (ع)
- امامت امام مهدی (ع)
- امامت و مهدویت
- امام حسن عسکری
- امام زمان (صاحب الزمان)
- امام شناسی (مرگ جاهلی)
- امام مهدی از ولادت تا ظهور
- امامیه
- امدادهای غیبی
- امکان رجعت (رجعت)
- امنیت (حکومت جهانی)
- انتظار فرج
- انتقام
- انجمن حجتیه
- انطاکیه
- اوتاد
- اهل سنت و امام مهدی موعود
- اهل سنّت و ولادت امام مهدی (ع)
- اهل کتاب در عصر ظهور
- ایام الله
- ایستادن هنگام شنیدن لقب قائم
- باب (علی محمد شیرازی)
- بابیه (باب)
- باران های پیاپی
- باقریه
- البرهان فی علامات امام مهدی آخر الزمان
- بعثت امام مهدی
- بلالی (محمد بن علی بن بلال)
- بلالیه
- بهائیت
- البیان فی اخبار صاحب الزمان
- بیت الحمد
- بیت المقدس
- بیدا (خسف به بیدا)
- بیعت امام مهدی
- بیعت نامه امام مهدی
- البیعه لله
- پایان تاریخ (آخرالزمان)
- پدر امام مهدی (امام حسن عسکری)
- پدر امام مهدی و اهل سنّت
- پرچم امام مهدی
- پرچم های سیاه
- پیراهن امام مهدی
- تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم
- تاریخ عصر غیبت
- تاریخ غیبت کبرا
- تشرف (ملاقات با امام مهدی
- تکذیب وقت گزاران وقت ظهور
- تَناثُرُ النُّجُوم
- توقیع
- جبرئیل
- جده
- جزیره خضرا
- جزیره خضرا در ترازوی نقد
- جعفر کذاب
- جمعه
- جنگ افزارهای امام مهدی (سلاح امام مهدی)
- حجت
- حجر الاسود
- حدیث غدیر
- حدیث لوح حضرت زهرا (لوح حضرت زهرا)
- حدیث معراج
- حِرْز امام مهدی
- حرمت نام بردن امام مهدی
- حسن شریعی
- حسین بن روح نوبختی
- حسین بن منصور حلاج
- حکومت جهانی
- حکومت صالحان
- حکومت مستضعفان
- حکیمه خاتون
- حیرت
- خاتم الاوصیاء
- خراسانی (خروج خراسانی)
- خردسال ترین پیشوای معصوم (امامت امام مهدی)
- خروج خراسانی
- خروج دابة الاَرض
- خروج دجال
- خروج سفیانی
- خروج سید حسنی
- خروج شعیب بن صالح
- خروج شیصبانی
- خروج عوف سلمی
- خروج امام مهدی (قیام امام مهدی)
- خروج یأجوج (یأجوج و مأجوج)
- خروج یمانی
- خسف به بیداء
- خسوف و کسوف غیرعادی
- خضر
- خلافت موعود
- خورشید پشت ابر
- خطبه قیام
- خورشید مغرب
- خیمه
- دابه الارض (خروج دابه الارض)
- دادگستر جهان
- دانشمندان عامه و امام مهدی موعود
- دجال (خروج دجال)
- در انتظار ققنوس
- در فجر ساحل
- دست بر سر گذاشتن
- دعای افتتاح
- دعای عهد
- دعای ندبه
- دعای سمات
- دوازده امامی (اثناعشریه)
- دولت کریمه (حکومت جهانی)
- دین در آخرالزمان (آخرالزمان)
- دین عصر ظهور
- ذی طوی
- رایات سود (پرچم های سیاه)
- رحلت امام مهدی (فرجام امام مهدی)
- رجعت
- رجعت کنندگان
- رکن و مقام
- رؤیت امام مهدی (ملاقات امام مهدی)
- زبور داود
- زمینه سازان ظهور
- زنان آخرالزمان (آخرالزمان)
- زنان و قیام امام مهدی (یاران امام مهدی)
- زندگی آخرالزمان (آخرالزمان)
- زیارت آل یس
- زیارت ناحیه مقدسه
- زیارت رجبیه
- زیدیه
- سازمان وکالت
- سامرا
- سرداب سامرا
- سلاح امام مهدی
- سفیانی (خروج سفیانی)
- سید حسنی (خروج سید حسنی)
- سیره حکومتی امام مهدی
- سیصد و سیزده
- شاهدان ولادت امام مهدی
- شرایط ظهور
- شرید
- شریعیه
- شعبان
- شعیب بن صالح (خروج شعیب)
- شلمغانیه
- شمائل امام مهدی
- شمشیر امام مهدی (سلاح امام مهدی)
- شهادت امام مهدی (فرجام امام مهدی)
- شیخیه
- شیطان (کشته شدن شیطان)
- شیصبانی (خروج شیصبانی)
- شیعه
- صاحب الامر
- صاحب الدار
- صاحب الزمان
- صاحب السیف
- صاحب الغیبه
- صاید بن صید (خروج دجال)
- صقیل (مادر امام مهدی)
- صیحه آسمانی (ندای آسمانی)
- طالقان
- طرید
- طلوع خورشید از مغرب
- طویل العمر
- طی الارض
- طیبه
- ظهور
- عاشورا
- عبرتایی (احمد بن هلال)
- عثمان بن سعید عمری
- عدد یاران امام مهدی (سیصد و سیزده)
- عدل و قسط (حکومت جهانی)
- العرف الوردی فی اخبار الامام مهدی
- عسکریه
- عصائب
- عصر زندگی
- عقد الدرر فی اخبار المنتظر
- علایم ظهور (نشانه های ظهور)
- علائم قیامت (اشراط الساعه)
- علی بن محمد سمری
- غار انطاکیه (انطاکیه)
- غایب (امام غایب)
- غریم
- غلام
- غیبت (پنهان شدن)
- الغیبه
- غیبت صغرا
- غیبت کبرا
- فترت
- فرید
- فرجام امام مهدی
- فرجام شناسی (آینده پژوهی)
- فضیلت انتظار فرج (انتظار فرج)
- فضیلت منتظران (منتظر)
- فلسفه رجعت (رجعت)
- فلسفه غیبت صغرا (غیبت صغرا)
- فلسفه غیبت (غیبت امام مهدی)
- فواید امام غایب
- فوتوریسم
- قائم
- قادیانیه
- قتل نفس زَکیّه
- قم
- قیامت صغرا (رجعت)
- قیام های پیش از ظهور
- کتاب الغیبه للحجه
- کشته شدن شیطان
- کمال الدین و تمام النعمه
- کوفه
- کنیه امام مهدی (ابوالقاسم)
- کوه رَضْوی
- کیسانیه
- لباس امام مهدی (پیراهن امام مهدی)
- لوح حضرت زهرا
- مادر امام مهدی
- متمهدی (مدعیان مهدویت)
- مثلث برمودا (جزیره خضرا)
- محدَّث
- محل بیعت امام مهدی (رکن و مقام)
- محل ظهور امام مهدی (مسجد الحرام)
- محل قتل نفس زکیه (رکن و مقام)
- محمد
- محمد بن عثمان بن سعید عمری
- محمد بن علی بن هلال
- محمد بن علی شلمغانی
- محمد بن نصیر نمیری
- محمدیه
- مدعیان بابیت
- مدعیان مهدویت
- مرجع تقلید
- مردان آخرالزمان (آخرالزمان)
- مرکز حکومت امام مهدی (مسجد کوفه)
- مرگ جاهلی
- مرگ سرخ
- مرگ سفید
- مستضعف
- مسجد جمکران
- مسجد الحرام
- مسجد سهله
- مسجد صاحب الزمان (مسجد جمکران)
- مسجد کوفه
- مصلای جمعه و جماعات در عصر ظهور (مسجد کوفه)
- مضطر
- معجم احادیث الامام المهدی
- معمرین
- مغیریه
- مقتدای مسیح
- مکیال المکارم فی فواید الدعاء للقائم
- ملاحم و فتن
- ملاقات با امام مهدی
- ملیکه (مادر امام مهدی)
- منتخب الاثر
- منتظِر
- منتَظَر
- منتقم
- منصور
- موتور
- موسویه
- موعود مسیحیت
- موعود یهود
- مهدی
- مهدی سودانی
- مهدی موعود
- مهدویت
- ممهدون (زمینه سازان ظهور)
- مهدویت پژوهی (آینده پژوهی)
- امام مهدی شخصی و امام مهدی نوعی
- مهدیه
- میراث دار پیامبران
- ناحیه مقدسه
- نام های حضرت محمد (احمد)
- ناووسیه
- نجبا
- ندای آسمانی
- نرگس (مادر امام مهدی)
- نزول عیسی
- نشانه های آخرالزمان (آخرالزمان
- نشانه های ظهور
- نفس زکیه
- نماز امام زمان
- نواب خاص
- نیابت خاص
- نیابت عام
- نیمه شعبان
- وقاتون (وقت ظهور)
- وقت ظهور
- وقت معلوم
- وکلای امام مهدی
- ولادت امام مهدی
- ولایت فقیه
- ولی فقیه
- همسر و فرزند امام مهدی
- هیبت امام مهدی
- یأجوج و مأجوج
- یاران امام مهدی
- یالثارات الحسین
منابع
محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت
سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲
محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام
پانویس
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۵۰؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ درسنامه مهدویت، ص۱۸۴؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۴.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ – ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ – ۲۸۰؛ درسنامه مهدویت، ص۱۸۵-۱۸۷؛ احسائی، عبدالله، شرح احوال شیخ احمد احسائی، ص۲۳؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ – ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۶-۳۰۷.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ – ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۷.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ – ۲۸۰؛ درسنامه مهدویت، ص۱۸۷، ۱۸۸؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۷.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ - ۲۸۰.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۹.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۹-۳۱۰.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۰.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۰-۳۱۱.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۱.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۱-۳۱۲.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۱-۳۱۲؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۷۶ - ۲۸۰.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۴-۳۱۵.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۵-۳۱۶.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۶.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۶-۳۱۷.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۱۶-۳۱۷.