دیدگاههای گوناگون کلامی درباره عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n\n\n +\n\n)) |
جز (جایگزینی متن - '== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}} (.*) {{پایان}} {{پایان}}' به '== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}} $1 {{پرسشهای وابسته}}') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
{{ | {{پرسشهای وابسته}} | ||
==[[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]]== | ==[[:رده:آثار عصمت|منبعشناسی جامع عصمت]]== | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۰
دیدگاههای گوناگون کلامی درباره عصمت چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جمع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل اصلی | عصمت |
دیدگاههای گوناگون کلامی درباره عصمت چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین دکتر شریفی و آقای دکتر یوسفیان در کتاب «پژوهشی در عصمت معصومان» در اینباره گفتهاند:
- «لطف الهی: عدهای، این مقام معنوی را به لطف خاص الهی در حق معصومین تفسیر کردهاند. ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه میگوید: قال أصحابنا العصمة لطف يمتنع المكلف عند فعله من القبيح اختياراً[۱]؛ معتزله اینگونه عصمت را تعریف کردهاند: لطف الهی است که وقتی در حق کسی انجام گیرد، با اختیار خویش از انجام کارهای ناپسند دوری میگزیند. همچنین فاضل مقداد، از متکلمین امامیّه، در تعریف عصمت میگوید: الحق أن العصمة عبارة عن لطف يفعله اللّه بالمكلف، بحيث لا يكون له داع الى ترك الطاعة و لا الى فعل المعصية، مع قدرته على ذلك[۲]؛حق این است که عصمت، لطفی است که خداوند نسبت به مکلف انجام میدهد؛ به نحوی که دیگر، انگیزهای برای ترک اطاعت و یا انجام معصیت در او نیست؛ هر چند توان انجام آنها را دارد.
- سپس برای توضیح چگونگی تحقق این لطف در حق ایشان، به ذکر اسبابی بدین قرار میپردازد:
- برخورداری از ملکهای که از اقدام بر معاصی جلوگیری مینماید؛
- علم به عاقبت نیکوی کارهای خوب و سرانجام بد اعمال ناپسند؛
- ترس از مؤاخذه بر ترک اولین.
- برخی دیگر از متکلمین، اسباب چهارگانهای را برای تحقق این لطف خاص الهی ذکر نمودهاند، که در بحثهای آینده مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
- عدم آفرینش گناه: از آنجایی که اشاعره آفرینش تمامی افعال را بدون واسطه به خداوند نسبت میدهند[۳]، پارهای از آنها عصمت را به پرهیز خداوند از آفرینش افعال قبیح و زشت در معصومین تفسیر کردهاند[۴]. صاحب مواقف در این مورد میگوید: و هي [حقيقة العصمة] عندنا ان لا يخلق الله فيهم ذنباً[۵]. آشکار است که این گونه تفسیری از عصمت، به جبری بودن آن میانجامد؛ از این روی، بعضی دیگر از اشاعره قید مع بقاء قدرته و اختياره[۶] را به این تعریف افزودهاند، تا خود را از مفاسدی که جبری بودن عصمت در پی دارد، برهانند.
- توانایی بر اطاعت: پارهای دیگر از اشاعره، عصمت را به خلق قدرة الطاعة[۷] تفسیر کردهاند؛ یعنی اینکه خداوند در معصومین فقط قدرت طاعت را قرار داده است؛ اما توان بر انجام معاصی ندارند؛ بر خلاف غیر ایشان که هم قدرت بر معصیت دارند و هم توانایی بر طاعت. البته این تعریف مبتنی بر آن است که بتوانیم "توانایی بر انجام کار و ناتوانی ترک آن" را قادرت بنامیم که بر خلاف معنای مشهور و اصطلاحی قدرت است؛ زیرا قدرت در اصطلاح، همانند معنای عرفی آن، به معنای توانایی در انجام و ترک میباشد.
- ملکه نفسانی: مشهور فلاسفه و پارهای از متکلمان در توضیح معنای عصمت گفتهاند:
- ملکه[۸] و صفت راسخهای است نفسانی که انسان دارای آن را از گناهان باز میدارد؛ هر چند که قدرت بر انجام گناه را از او سلب نمیکند[۹]. پیداست که تعاریف پیشگفته، تنها متوجه عصمت از گناهان است. در حالی که حوزه و قلمرو عصمت - چنان که در آینده خواهد آمد - بسی گستردهتر از این میباشد. بنابراین لازم است بر اساس مبانی پذیرفته امامیه تعریفی از عصمت ارائه گردد که علاوه بر عصمت در عمل، عصمت در فهم و دریافت و عصمت از خطا را نیز شامل شود. بدیهی است که ارائه تعریفی جامع در این زمینه که مورد اتفاق همه دانشمندان باشد، چندان ساده نیست؛ زیرا مبانی متفاوت مکاتب مختلف، تعریف متناسب با خود را میطلبد.
- نکته دیگر اینکه، با توجه به پیامدهای منفی جبری انگاشتن عصمت –که در فصل سوم بدان اشاره خواهد شد- هرگونه تفسیر و تبیینی از آن، که منشأ این مقام معنوی را در امور غیر اختیاری جستوجو کند،باطل است. از این روی بطلان تعاریف اشاعره از عصمت انبیا، روشن میگردد؛ زیرا که نسبت دادن آفرینش افعال انسانها به خداوند و سلب هر گونه فاعلیتی از انسان ولو در پرتو فاعلیت الهی، معنایی جز جبر ندارد[۱۰]. به علاوه، افزودن قیودی همچون مع بقاء قدرته و اختياره وصلهای ناهمگون است، که نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه بر ابهام آن میافزاید. به عبارت دیگر، لازمه آن، تناقض میان صدر و ذیل تعریف خواهد بود»[۱۱].
پاسخهای دیگر
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۹. همچنین ر.ک: ارشاد الطالبین، ص۳۰۱؛ بحارالانوار، ج۱۷، ص۹۴، به نقل از: الغرر و الدرر؛ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۳؛ شرح العقائد النسفیه، ص۹۹؛ کشف المراد، ص۳۶۵؛ مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۰۰.
- ↑ ارشاد الطالبین، ص۳۰۱-۳۰۲.
- ↑ درباره نظر اشاعره در زمینه خلق افعال، ر.ک: بحوث فی الملل و النحل، ج۲، ص۱۱۳-۱۶۷؛ دلائل الصدق، ج۱، ص۴۳۲-۵۵۲۴۳۲.
- ↑ شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰.
- ↑ المواقف، ص۳۶۶؛ همچنین ر.ک: شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ شرح العقائد النسفیه، ص۹۹.
- ↑ شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲، همچنین ر.ک: رسالة التقریب، ش۲، ص۱۴۰.
- ↑ ملکه: «صفت راسخ نفسانی که قابل زوال و تغییر نباشد. و مقابل آن را «حال» میگویند که ثابت و همیشگی نیست»، فرهنگ معین.
- ↑ ر.ک: شرح المقاصد، ج۴، ص۳۱۲؛ الالهیات، ج۳، ص۱۶۱؛ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص۱۹؛ گوهر مراد، ص۳۷۹؛ المواقف، ص۳۶۶؛ شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰-۲۸۱؛ انیس الموحدین، ب ۳، ف ۲.
- ↑ ر.ک: دلائل الصادق، ج۱، ص۴۳۲-۵۵۲؛ بحوث فی الملل و النحل، ج۲، ص۱۱۳-۱۶۷.
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۲۲-۲۶.