←جستارهای وابسته
(←منابع) |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
گرفتن سهام زکات در [[زمان پیامبر]] بسیار دقیق و [[منظم]] بوده است. اسناد [[تاریخی]] زیادی نشان میدهد که وضع دفتر دیوانی و ثبتنام زکاتدهندگان و سهامگیرندگان دقیقاً مشخص بوده است<ref>برای اطلاع بیشتر ر.ک: محمد ثقفی، ساختار اجتماعی و سیاسی نخستین حکومت اسلامی در مدینه (قم، هجرت، ۱۳۷۶)، ص۱۹۱ - ۱۹۳.</ref>. | گرفتن سهام زکات در [[زمان پیامبر]] بسیار دقیق و [[منظم]] بوده است. اسناد [[تاریخی]] زیادی نشان میدهد که وضع دفتر دیوانی و ثبتنام زکاتدهندگان و سهامگیرندگان دقیقاً مشخص بوده است<ref>برای اطلاع بیشتر ر.ک: محمد ثقفی، ساختار اجتماعی و سیاسی نخستین حکومت اسلامی در مدینه (قم، هجرت، ۱۳۷۶)، ص۱۹۱ - ۱۹۳.</ref>. | ||
افزون بر اقدامات فوق در حوزه [[اقتصادی]]، ساختار بازار نیز دگرگون گردید. در آن [[زمان]] به طور عمده بازار در [[اختیار]] [[یهودیان]] و تا حدی [[مشرکان]] بود و [[مسلمانان]] سهم قابل توجهی در بازار نداشتند. [[پیامبر]] با تمهیداتی که پیش آورد، به رونق بازار مسلمانان [[یاری]] رساند. در ابتدا محلهای مناسبی را در اختیار بازاریان قرار داد و مقرر داشت از آنان [[مالیات]] نگیرند و به شیوههای گوناگون از آنان [[حمایت]] کرد و سرانجام از آنان خواست تا [[معاملات]] خود را بر مبنای [[قوانین شرع]] انجام دهند.<ref>[[علی رضا زهیری|زهیری، علی رضا]]، [[کارویژههای دولت نبوی (مقاله)|مقاله «کارویژههای دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۴۶۰.</ref> | افزون بر اقدامات فوق در حوزه [[اقتصادی]]، ساختار بازار نیز دگرگون گردید. در آن [[زمان]] به طور عمده بازار در [[اختیار]] [[یهودیان]] و تا حدی [[مشرکان]] بود و [[مسلمانان]] سهم قابل توجهی در بازار نداشتند. [[پیامبر]] با تمهیداتی که پیش آورد، به رونق بازار مسلمانان [[یاری]] رساند. در ابتدا محلهای مناسبی را در اختیار بازاریان قرار داد و مقرر داشت از آنان [[مالیات]] نگیرند و به شیوههای گوناگون از آنان [[حمایت]] کرد و سرانجام از آنان خواست تا [[معاملات]] خود را بر مبنای [[قوانین شرع]] انجام دهند.<ref>[[علی رضا زهیری|زهیری، علی رضا]]، [[کارویژههای دولت نبوی (مقاله)|مقاله «کارویژههای دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۴۶۰.</ref> | ||
==[[تشویق]] به [[فعالیتهای اقتصادی]] بر اساس صلاحیتها== | |||
نکته اساسی و مهم در این شاخصه، توجه به تخصص و [[تعهد]] افراد است. با توجه به آنچه گفته شد، [[اسلام]] بر [[کار و تلاش]] تأکید فراوان دارد. | |||
[[پیامبر اعظم]]{{صل}} در این باره میفرماید: کار و تلاش برای رفع نیازها، [[انسان]] را از [[رحمت]] و [[لطف خدا]] بهرهمند و از [[عذاب]] [[قیامت]] ایمن میسازد و وی را در صف [[پیامبران]] قرار میدهد و [[ثواب]] پیامبران به او داده میشود<ref>الحیاة، ج۵، ص۲۹۶.</ref>. | |||
البته آنچه در این زمینه مهم است، توجه به صلاحیتها؛ یعنی برخورداری از تخصص و تعهد لازم است که این اصل در [[رشد]] کمّی و کیفی برنامههای [[اقتصادی]] نقشی اساسی دارد و در آموزههای [[پیامبر گرامی اسلام]] بر آن تأکید بسیاری شده است. | |||
در اسلام، انسان متخصص و [[متعهد]] ارزشی والا دارد و [[محبوب]] خداست. «[[خداوند متعال]]، انسان حرفهای متخصص و [[امانتدار]] و متعهد را [[دوست]] دارد»<ref>اصول کافی، ج۵، ص۱۱۳.</ref>. و از کسی که بدون داشتن این دو ویژگی مهم [[مسئولیت]] را میپذیرد، بیزار است. جامعهای که افراد نالایق و غیرمتخصص، مسئولیت امور آن را برعهده میگیرند، به [[سقوط]] و نابودی میگراید، چنان که پیامبر گرامی اسلام میفرماید: امتی که غیرمتخصصی را به کار گمارد، درحالی که در میان آنها داناتر از وی باشد، پیوسته کارش رو به تنزل و سقوط است»<ref>اصول کافی، ج۶، ص۲۲۰.</ref>. | |||
توجه به تخصص و تعهد در سپردن [[مسئولیتها]] به افراد، موجب میشود شخص در [[انتخاب]] [[شغل]] به نیاز [[جامعه]] و صرفه اقتصادی عموم نیز توجه کند و از شغلهای کاذبی که درآمدهای کلان شخصی دارد، ولی زیانهای جبرانناپذیری بر [[اقتصاد جامعه]] وارد میکند، بپرهیزد. همچنین زمینه [[آبادانی]] و [[عمران]] جامعه را در پرتو کسب و [[تجارت]] و گسترش حرفهها و مهارتها فراهم آورد. | |||
گفتنی است آنچه پیامبر اعظم{{صل}} برای پایه ریزی [[تمدن الهی]] - [[انسانی]] لازم و ضروری میدانست، عمران و آبادانی جامعه بر اساس [[ایمان]] و تقواست که در غیر این صورت، آبادی و [[رشد]] و توسعه [[جامعه]] [[پایدار]] نخواهد ماند. در [[آیات]] گوناگونی از [[قرآن کریم]] به این موضوع اشاره شده است. [[خداوند]] در آیهای از [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>. | |||
و در آیهای دیگر میخوانیم: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا میداشتند از نعمتهای آسمانی و زمینی برخوردار میشدند» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>. | |||
توجه قرآن به سرگذشت امتهای گذشته مانند [[هود]]، [[صالح]]، [[شعیب]]، [[نوح]]، [[لوط]]، موسی و عیسی{{عم}} به منظور [[عبرت آموزی]] از [[زندگی]] واعمال آنهاست. | |||
در [[حقیقت]]، این توجه بیان گر این نکته است که رشد و [[بالندگی]] [[اقتصادی]] و [[رفاه]] در سایه [[کسب و کار]] و [[تجارت]] محض نیست، بلکه [[انسان]] افزون بر پیشرفتهای عادی، باید در زمینه [[معنوی]] نیز رشد کند تا به [[سعادت حقیقی]] دست یابد که اگر به یکی از این دو جنبه کمتر توجه شود، تعالی این جهانی و آن جهانی انسان امکان پذیر نیست.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۹۷.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |