منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «== سید محمد فائز باقری== در پایان نامه بررسی علم اولیای الهی منابع عمده علوم پ...» ایجاد کرد)
 
خط ۶: خط ۶:
1- قرآن  
1- قرآن  
نخستين منبع دانش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آئمه عليهم السلام ‌به هيچ ترديد کتاب خداست. بر پاية باور شيعه، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آئمه عليهم السلام دانش قرآن را به گونة کامل در اختيار دارند و با همة ابعاد و زواياي پنهان و آشکار آن آشنايند. قرآن کريم خود به اين حقيقت اشاره کرده و علم تأويل قرآن و فهم آيات متشابه آن را در انحصار خداوند متعال و راسخان در علم برشمرده سوره آل عمران آیه 7 .  
نخستين منبع دانش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آئمه عليهم السلام ‌به هيچ ترديد کتاب خداست. بر پاية باور شيعه، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آئمه عليهم السلام دانش قرآن را به گونة کامل در اختيار دارند و با همة ابعاد و زواياي پنهان و آشکار آن آشنايند. قرآن کريم خود به اين حقيقت اشاره کرده و علم تأويل قرآن و فهم آيات متشابه آن را در انحصار خداوند متعال و راسخان در علم برشمرده سوره آل عمران آیه 7 .  
مطابق با روايات فراوان، منظور از راسخان در علم پيشوايان معصوم الهي و اهل بيت پيامبرصلّي الله عليه وآله هستند .در آيه‌اي نيز گواه بر رسالت پيامبر اکرم صلّي الله عليه وآله خداوند يکتا و «من عنده علم الکتاب» (کسي که دانش کتاب نزد اوست) دانسته شده است .
مطابق با روايات فراوان، منظور از راسخان در علم پيشوايان معصوم الهي و اهل بيت پيامبرصلّي الله عليه وآله هستند (ان ربي وهب لي قلبا عقولا و لسانا سولا.(خوارزمي،المناقب،ص90،و ر.ک.:ابن سعد،الطبقات الکبري،ج2،ص338)).در آيه‌اي نيز گواه بر رسالت پيامبر اکرم صلّي الله عليه وآله خداوند يکتا و «من عنده علم الکتاب» (کسي که دانش کتاب نزد اوست) دانسته شده است .(رعد 43)
به گواهي روايات فراوان،قرآن کريم افزون بر معناي ظاهري،داراي معاني باطني است  و بر اين اساس،جاي شگفتي نيست اگر گفته شود خبرهاي مربوط به آسمان و زمين و گذشته و آينده را در آن مي توان يافت .اميرمومنان عليه السلام که در پرتو عنايات الهي از نيروي ويژه اي براي ادراک برخوردار است و ظاهر و باطن قرآن را مي داند ،توانايي خود را براي بهره گيري از کتاب الهي چنين شرح مي دهد:از آن(قرآن)بخواهيد تا سخن گويد وهرگز سخن نگويد،اما من شما را از آن خبر مي دهم.بدانيد که در قرآن دانش آينده است و حديث گذشته.درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است .
به گواهي روايات فراوان،قرآن کريم افزون بر معناي ظاهري،داراي معاني باطني است  و بر اين اساس،جاي شگفتي نيست اگر گفته شود خبرهاي مربوط به آسمان و زمين و گذشته و آينده را در آن مي توان يافت ().اميرمومنان عليه السلام که در پرتو عنايات الهي از نيروي ويژه اي براي ادراک برخوردار است (ان ربي وهب لي قلبا عقولا و لسانا سولا.(خوارزمي،المناقب،ص90،و ر.ک.:ابن سعد،الطبقات الکبري،ج2،ص338)) و ظاهر و باطن قرآن را مي داند (ابو نعيم اصفهاني،حليه الاولياء،ج1،ص65.)،توانايي خود را براي بهره گيري از کتاب الهي چنين شرح مي دهد:از آن(قرآن)بخواهيد تا سخن گويد وهرگز سخن نگويد،اما من شما را از آن خبر مي دهم.بدانيد که در قرآن دانش آينده است و حديث گذشته.درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است .(نهج البلاغه،خطبه158،ص159.)
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:به خدا قسم من به آنچه در آسمان ها و زمين است و آنچه در بهشت و دوزخ است آگاهم و به ماکان و مايکون علم دارم و همه اين علوم را از کتاب خدا فرا گرفتم،خداوند درباره قرآن مي فرمايد:تِبيَانًا لِکُلِ شَيءٍ.  
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:به خدا قسم من به آنچه در آسمان ها و زمين است و آنچه در بهشت و دوزخ است آگاهم و به ماکان و مايکون علم دارم و همه اين علوم را از کتاب خدا فرا گرفتم،خداوند درباره قرآن مي فرمايد:تِبيَانًا لِکُلِ شَيءٍ. (کليني،اصول کافي،ج1،ص261.)
 
شايد بهترين گواه بر اين مطلب حديث شريف و متواتر ثقلين باشد که پيوند آنان با قرآن را تا روز قيامت ناگسستني برشمرده و بر ملازمت آن ‌دو با هم تأکيد کرده است.
شايد بهترين گواه بر اين مطلب حديث شريف و متواتر ثقلين باشد که پيوند آنان با قرآن را تا روز قيامت ناگسستني برشمرده و بر ملازمت آن ‌دو با هم تأکيد کرده است.


2- وحي و الهام
2- وحي و الهام
وحي آسماني-که خود پديده اي غيبي و فراتر از تجربه عادي است- دريچه هاي جهان غيب را به روي پيامبران الهي مي گشايد وآنان را به حقايقي آشنا مي سازد که ابزار ادراکي انسان،به خودي خود،توان دستيابي آنها را ندارد.چنانکه پيشتر گذشت،انبياء نه تنها در امور مربوط به شريعت،بلکه در قلمروي موضوعات فردي و اجتماعي نيز از اين سرچشمه دانش بهره مي برند و ارتباط خود را با جهان ديگر بيشتر آشکار مي سازنند. براي نمونه، در جنگ تبوک،گم شدن شتر پيامبر بهانه اي به دست منافقان داد تا علم غيب آن حضرت را زير سوال برند. در اين هنگام فرشته الهي فرود آمد وبا راز گشايي از محل استقرار شتر،به طعنه دشمنان پايان داد .
وحي آسماني-که خود پديده اي غيبي و فراتر از تجربه عادي است- دريچه هاي جهان غيب را به روي پيامبران الهي مي گشايد وآنان را به حقايقي آشنا مي سازد که ابزار ادراکي انسان،به خودي خود،توان دستيابي آنها را ندارد.چنانکه پيشتر گذشت،انبياء نه تنها در امور مربوط به شريعت،بلکه در قلمروي موضوعات فردي و اجتماعي نيز از اين سرچشمه دانش بهره مي برند و ارتباط خود را با جهان ديگر بيشتر آشکار مي سازنند. براي نمونه، در جنگ تبوک،گم شدن شتر پيامبر بهانه اي به دست منافقان داد تا علم غيب آن حضرت را زير سوال برند. در اين هنگام فرشته الهي فرود آمد وبا راز گشايي از محل استقرار شتر،به طعنه دشمنان پايان داد (کليني،الکافي،ج8،ص221،بحارالانوار،ج18،ص109،ابن هشام،السيره النبويه،ج4،ص166،ابن کثير،السيره النبويه،ج4،ص166،ابن اثير، اسدالغابه،ج2،ص266.).
از سوي ديگر،هرچند با رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم باب وحي بسته شد ، راه الهام براي اولياي الهي همچنان باز است.
 
از سوي ديگر،هرچند با رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم باب وحي بسته شد (نهج البلاغه،خطبه235،ص266.)، راه الهام براي اولياي الهي همچنان باز است.
امام علي عليه السلام در نهج البلاغه مي فرمايند:همواره خدا را – که بخشش هاي او بي شمار است و نعمت هايش بسيار- در پاره اي از روزگار پس از پاره اي ديگر و در زماني ميان آمدن دو پيامبر، بندگاني است که از راه انديشه با آنان در راز است و از طريق خرد دمساز .
امام علي عليه السلام در نهج البلاغه مي فرمايند:همواره خدا را – که بخشش هاي او بي شمار است و نعمت هايش بسيار- در پاره اي از روزگار پس از پاره اي ديگر و در زماني ميان آمدن دو پيامبر، بندگاني است که از راه انديشه با آنان در راز است و از طريق خرد دمساز .
چگونگي بهره مندي امامان معصوم عليهم السلام از اين خزانه غيبي،تفاوتي چندان با بهره مندي پيامبران از آن ندارد،چنان که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خطاب به اميرمومنان عليه السلام مي فرمايند:انک تسمع ما اسمع و تري ما اري الا انک لست بنبي  "تو مي شنوي آنچه را من مي شنوم،ومي بيني آنچه را من مي بينم،جز اين که تو پيامبر نيستي".
چگونگي بهره مندي امامان معصوم عليهم السلام از اين خزانه غيبي،تفاوتي چندان با بهره مندي پيامبران از آن ندارد،چنان که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خطاب به اميرمومنان عليه السلام مي فرمايند:انک تسمع ما اسمع و تري ما اري الا انک لست بنبي  "تو مي شنوي آنچه را من مي شنوم،ومي بيني آنچه را من مي بينم،جز اين که تو پيامبر نيستي".
بر اين اساس،امام علي عليه السلام در برخي روايات، خود را مانند ذوالقرنين مي داند که هر چند نبي نبود، خداوند با او راز گويي مي کرد .همچنين آن حضرت در جاي ديگر،با اشاره به لوح محفوظ الهي مي فرمايد:الهمني الله-عزوجل-علم ما فيه  ، "خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است،آگاه ساخته است". تعبيري ديگر که در اين باره به کار رفته، برقراري ارتباط با "روح الهي"  است،چنانکه امام علي عليه السلام مي فرمايد:کسي که روح الهي را در مي يابد... از رويدادهاي گذشته و آينده و... آنچه در دل مردمان وزمين و آسمان است،آگاه مي گردد .
بر اين اساس،امام علي عليه السلام در برخي روايات، خود را مانند ذوالقرنين مي داند که هر چند نبي نبود، خداوند با او راز گويي مي کرد .(ابن عياش،تفسيرعياشي،ج2،ص365،بحارالانوار،ج26،ص85-86.) همچنين آن حضرت در جاي ديگر،با اشاره به لوح محفوظ الهي مي فرمايد:الهمني الله-عزوجل-علم ما فيه  ، "خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است،آگاه ساخته است". تعبيري ديگر که در اين باره به کار رفته، برقراري ارتباط با "روح الهي"  است،(برخي از روايات،روح را موجودي دانسته اند که برتر از جبرئيل و ميکائيل است.ر.ک.:کليني،الکافي،ج1،ص273-274.)
چنانکه امام علي عليه السلام مي فرمايد:کسي که روح الهي را در مي يابد... از رويدادهاي گذشته و آينده و... آنچه در دل مردمان وزمين و آسمان است،آگاه مي گردد .(بحارالانوار،ج26،ص5.)
 
از امام موسي کاظم عليه السلام نقل مي شود که فرمود:دانش ما از سه وجه است: گذشته،آينده و آنچه بايد مي شود؛اما گذشته براي ما تفسير شده و آينده نوشته شده است و هر آنچه حادث مي گردد گاهي در دل افتد و گاهي در گوش اثر کند.  
از امام موسي کاظم عليه السلام نقل مي شود که فرمود:دانش ما از سه وجه است: گذشته،آينده و آنچه بايد مي شود؛اما گذشته براي ما تفسير شده و آينده نوشته شده است و هر آنچه حادث مي گردد گاهي در دل افتد و گاهي در گوش اثر کند.  
مرحوم مجلسي در شرح اين حديث مي نويسد:تفسير امور گذشته براي آئمه عليهم السلام از سوي رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم بوده است و امور آينده در جامعه و مصحف فاطمه سلام الله عليها و ديگر مدارک نوشته شده است.و اما علوم تازه و حادث به وسيله الهام از طرف خدا و بي واسطه فرشته ويا به وسيله حديث فرشته است.  
مرحوم مجلسي در شرح اين حديث مي نويسد:تفسير امور گذشته براي آئمه عليهم السلام از سوي رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم بوده است و امور آينده در جامعه و مصحف فاطمه سلام الله عليها و ديگر مدارک نوشته شده است.و اما علوم تازه و حادث به وسيله الهام از طرف خدا و بي واسطه فرشته ويا به وسيله حديث فرشته است. (مجلسي،مرآه العقول،ج،ص)


3- تحديث
3- تحديث
امامان معصوم عليهم السلام در رواياتي فراوان،محدث  خوانده شده اند،چنانکه اميرمومنان عليه السلام مي فرمايد:من و جانشينانم... محدث هستيم .بنابر برخي از اين احاديث،محدث کسي است که صداي فرشته را مي شنود،هرچند او را نمي بيند .
امامان معصوم عليهم السلام در رواياتي فراوان،محدث  خوانده شده اند،چنانکه اميرمومنان عليه السلام مي فرمايد:من و جانشينانم... محدث هستيم .بنابر برخي از اين احاديث،محدث کسي است که صداي فرشته را مي شنود،هرچند او را نمي بيند .(شيخ مفيد،الاختصاص،ص329.)
4- اسم اعظم
روايات اسم اعظم را داراي هفتاد و سه حرف مي داند که هفتاد و دو حرف آن نزد ائمه (ع) است و يک حرف آن مخصوص خداي سبحان است، نزد آصف بن برخيا، کارگزار حضرت سليمان که کارهاي شگفت انجام مي داد، تنها يک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود .( کليني ، اصول کافي ، ج1، ص287، سه حديث، باب مااعطي الائمه (ع) من اسم الله الاعظم.)


4- اسم اعظم
اينکه حقيقت اسم اعظم چيست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هيچ گاه براي ما روشن نخواهد شد، تنها همين مقدار فهميده مي شود که دارنده اين اسم داراي مقام عالي و استثنايي است و خداوند از اين حروف به«علم من الکتاب» تعبير کرده است .(مظفر، علم الامام (ع)، ص36)
روايات اسم اعظم را داراي هفتاد و سه حرف مي داند که هفتاد و دو حرف آن نزد ائمه (ع) است و يک حرف آن مخصوص خداي سبحان است، نزد آصف بن برخيا، کارگزار حضرت سليمان که کارهاي شگفت انجام مي داد، تنها يک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود .
اينکه حقيقت اسم اعظم چيست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هيچ گاه براي ما روشن نخواهد شد، تنها همين مقدار فهميده مي شود که دارنده اين اسم داراي مقام عالي و استثنايي است و خداوند از اين حروف به«علم من الکتاب» تعبير کرده است .


5- کتاب جفر
5- کتاب جفر
خط ۳۲: خط ۳۶:
6- کتاب جامعه  
6- کتاب جامعه  
امام علی علیه السلام به عنوان شایسته ترین شاگرد مکتب وحی، نخستین امام شیعه و جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، نزد همه مسلمانان جایگاهی والا دارد و پرداختن به آثار آن حضرت و مواریث گرانبهای وی، مطلوب هر مسلمان و اقتدای به او وسیله رستگاری هر انسان است.
امام علی علیه السلام به عنوان شایسته ترین شاگرد مکتب وحی، نخستین امام شیعه و جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، نزد همه مسلمانان جایگاهی والا دارد و پرداختن به آثار آن حضرت و مواریث گرانبهای وی، مطلوب هر مسلمان و اقتدای به او وسیله رستگاری هر انسان است.
در کتب حدیث، فهارس، رجال و علوم قرآنی، چه شیعه و چه اهل سنّت، آثاری برای آن حضرت شمرده اند که: کتاب علی علیه السلام ، صحیفه علی و مصحف علی علیه السلام حجم بیشتری از گزارشهای رسیده را به خود اختصاص داده اند .
در کتب حدیث، فهارس، رجال و علوم قرآنی، چه شیعه و چه اهل سنّت، آثاری برای آن حضرت شمرده اند که: کتاب علی علیه السلام ، صحیفه علی و مصحف علی علیه السلام حجم بیشتری از گزارشهای رسیده را به خود اختصاص داده اند .(محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح ج1، ص38، ج9، ص13 و... از صحیفه یاد کرده است. ابن سعد در طبقات، ج2، ص238، ابونعیم در حلیة، حاکم حسکانی در شواهد التنزیل، ج1، ص36، ابن ندیم در فهرست، ص30 و جلال الدین سیوطی در اتقان، ج1، ص59 و 74 از مصحف امام علی علیه السلام یاد نموده اند. جوامع حدیثی شیعه، در ضمن احادیث فراوانی از امامان اهل بیت علیهم السلام درباره صحیفه و کتاب علی علیه السلام یاد فرموده اند که در ادامه تحقیق با منابع و مأخذ آن آشنا خواهیم شد. برای آگاهی بیشتر درباره مصحف امام علیه السلام بنگرید به: کافی، کتاب فضل القرآن، ج2، ص632؛ تفسیر عیاشی، 2، ص307؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص50 و....)
 
نامهای کتاب علی علیه السلام
نامهای کتاب علی علیه السلام
احادیث موجود در جوامع حدیثی شیعه نشانگر آن است که کتاب علی علیه السلام به نامهای دیگری نیز نامیده می شده است.
احادیث موجود در جوامع حدیثی شیعه نشانگر آن است که کتاب علی علیه السلام به نامهای دیگری نیز نامیده می شده است.


ص 113 تا 122
ص 113 تا 122

نسخهٔ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۱۷

سید محمد فائز باقری

در پایان نامه بررسی علم اولیای الهی

منابع عمده علوم پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آئمه عليهم السلام از ديد روايات چنين است:

1- قرآن نخستين منبع دانش پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آئمه عليهم السلام ‌به هيچ ترديد کتاب خداست. بر پاية باور شيعه، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و آئمه عليهم السلام دانش قرآن را به گونة کامل در اختيار دارند و با همة ابعاد و زواياي پنهان و آشکار آن آشنايند. قرآن کريم خود به اين حقيقت اشاره کرده و علم تأويل قرآن و فهم آيات متشابه آن را در انحصار خداوند متعال و راسخان در علم برشمرده سوره آل عمران آیه 7 . مطابق با روايات فراوان، منظور از راسخان در علم پيشوايان معصوم الهي و اهل بيت پيامبرصلّي الله عليه وآله هستند (ان ربي وهب لي قلبا عقولا و لسانا سولا.(خوارزمي،المناقب،ص90،و ر.ک.:ابن سعد،الطبقات الکبري،ج2،ص338)).در آيه‌اي نيز گواه بر رسالت پيامبر اکرم صلّي الله عليه وآله خداوند يکتا و «من عنده علم الکتاب» (کسي که دانش کتاب نزد اوست) دانسته شده است .(رعد 43) به گواهي روايات فراوان،قرآن کريم افزون بر معناي ظاهري،داراي معاني باطني است و بر اين اساس،جاي شگفتي نيست اگر گفته شود خبرهاي مربوط به آسمان و زمين و گذشته و آينده را در آن مي توان يافت ().اميرمومنان عليه السلام که در پرتو عنايات الهي از نيروي ويژه اي براي ادراک برخوردار است (ان ربي وهب لي قلبا عقولا و لسانا سولا.(خوارزمي،المناقب،ص90،و ر.ک.:ابن سعد،الطبقات الکبري،ج2،ص338)) و ظاهر و باطن قرآن را مي داند (ابو نعيم اصفهاني،حليه الاولياء،ج1،ص65.)،توانايي خود را براي بهره گيري از کتاب الهي چنين شرح مي دهد:از آن(قرآن)بخواهيد تا سخن گويد وهرگز سخن نگويد،اما من شما را از آن خبر مي دهم.بدانيد که در قرآن دانش آينده است و حديث گذشته.درد شما را درمان است و راه سامان دادن کارتان در آن است .(نهج البلاغه،خطبه158،ص159.) امام صادق عليه السلام مي فرمايد:به خدا قسم من به آنچه در آسمان ها و زمين است و آنچه در بهشت و دوزخ است آگاهم و به ماکان و مايکون علم دارم و همه اين علوم را از کتاب خدا فرا گرفتم،خداوند درباره قرآن مي فرمايد:تِبيَانًا لِکُلِ شَيءٍ. (کليني،اصول کافي،ج1،ص261.)

شايد بهترين گواه بر اين مطلب حديث شريف و متواتر ثقلين باشد که پيوند آنان با قرآن را تا روز قيامت ناگسستني برشمرده و بر ملازمت آن ‌دو با هم تأکيد کرده است.

2- وحي و الهام وحي آسماني-که خود پديده اي غيبي و فراتر از تجربه عادي است- دريچه هاي جهان غيب را به روي پيامبران الهي مي گشايد وآنان را به حقايقي آشنا مي سازد که ابزار ادراکي انسان،به خودي خود،توان دستيابي آنها را ندارد.چنانکه پيشتر گذشت،انبياء نه تنها در امور مربوط به شريعت،بلکه در قلمروي موضوعات فردي و اجتماعي نيز از اين سرچشمه دانش بهره مي برند و ارتباط خود را با جهان ديگر بيشتر آشکار مي سازنند. براي نمونه، در جنگ تبوک،گم شدن شتر پيامبر بهانه اي به دست منافقان داد تا علم غيب آن حضرت را زير سوال برند. در اين هنگام فرشته الهي فرود آمد وبا راز گشايي از محل استقرار شتر،به طعنه دشمنان پايان داد (کليني،الکافي،ج8،ص221،بحارالانوار،ج18،ص109،ابن هشام،السيره النبويه،ج4،ص166،ابن کثير،السيره النبويه،ج4،ص166،ابن اثير، اسدالغابه،ج2،ص266.).

از سوي ديگر،هرچند با رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم باب وحي بسته شد (نهج البلاغه،خطبه235،ص266.)، راه الهام براي اولياي الهي همچنان باز است. امام علي عليه السلام در نهج البلاغه مي فرمايند:همواره خدا را – که بخشش هاي او بي شمار است و نعمت هايش بسيار- در پاره اي از روزگار پس از پاره اي ديگر و در زماني ميان آمدن دو پيامبر، بندگاني است که از راه انديشه با آنان در راز است و از طريق خرد دمساز . چگونگي بهره مندي امامان معصوم عليهم السلام از اين خزانه غيبي،تفاوتي چندان با بهره مندي پيامبران از آن ندارد،چنان که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خطاب به اميرمومنان عليه السلام مي فرمايند:انک تسمع ما اسمع و تري ما اري الا انک لست بنبي "تو مي شنوي آنچه را من مي شنوم،ومي بيني آنچه را من مي بينم،جز اين که تو پيامبر نيستي". بر اين اساس،امام علي عليه السلام در برخي روايات، خود را مانند ذوالقرنين مي داند که هر چند نبي نبود، خداوند با او راز گويي مي کرد .(ابن عياش،تفسيرعياشي،ج2،ص365،بحارالانوار،ج26،ص85-86.) همچنين آن حضرت در جاي ديگر،با اشاره به لوح محفوظ الهي مي فرمايد:الهمني الله-عزوجل-علم ما فيه ، "خداوند از راه الهام مرا از آنچه در لوح محفوظ است،آگاه ساخته است". تعبيري ديگر که در اين باره به کار رفته، برقراري ارتباط با "روح الهي" است،(برخي از روايات،روح را موجودي دانسته اند که برتر از جبرئيل و ميکائيل است.ر.ک.:کليني،الکافي،ج1،ص273-274.) چنانکه امام علي عليه السلام مي فرمايد:کسي که روح الهي را در مي يابد... از رويدادهاي گذشته و آينده و... آنچه در دل مردمان وزمين و آسمان است،آگاه مي گردد .(بحارالانوار،ج26،ص5.)

از امام موسي کاظم عليه السلام نقل مي شود که فرمود:دانش ما از سه وجه است: گذشته،آينده و آنچه بايد مي شود؛اما گذشته براي ما تفسير شده و آينده نوشته شده است و هر آنچه حادث مي گردد گاهي در دل افتد و گاهي در گوش اثر کند. مرحوم مجلسي در شرح اين حديث مي نويسد:تفسير امور گذشته براي آئمه عليهم السلام از سوي رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم بوده است و امور آينده در جامعه و مصحف فاطمه سلام الله عليها و ديگر مدارک نوشته شده است.و اما علوم تازه و حادث به وسيله الهام از طرف خدا و بي واسطه فرشته ويا به وسيله حديث فرشته است. (مجلسي،مرآه العقول،ج،ص)

3- تحديث امامان معصوم عليهم السلام در رواياتي فراوان،محدث خوانده شده اند،چنانکه اميرمومنان عليه السلام مي فرمايد:من و جانشينانم... محدث هستيم .بنابر برخي از اين احاديث،محدث کسي است که صداي فرشته را مي شنود،هرچند او را نمي بيند .(شيخ مفيد،الاختصاص،ص329.) 4- اسم اعظم روايات اسم اعظم را داراي هفتاد و سه حرف مي داند که هفتاد و دو حرف آن نزد ائمه (ع) است و يک حرف آن مخصوص خداي سبحان است، نزد آصف بن برخيا، کارگزار حضرت سليمان که کارهاي شگفت انجام مي داد، تنها يک حرف از هفتاد و سه حرف اعظم موجود بود .( کليني ، اصول کافي ، ج1، ص287، سه حديث، باب مااعطي الائمه (ع) من اسم الله الاعظم.)

اينکه حقيقت اسم اعظم چيست و چرا و چگونه هفتاد و سه حرف است هيچ گاه براي ما روشن نخواهد شد، تنها همين مقدار فهميده مي شود که دارنده اين اسم داراي مقام عالي و استثنايي است و خداوند از اين حروف به«علم من الکتاب» تعبير کرده است .(مظفر، علم الامام (ع)، ص36)

5- کتاب جفر منظور از علم جفر آن گونه که مشهور شده است، همان علم الحروف است که با استفاده از حروف و اعداد و نسبت های آنها برای هر مجهولی - بنابر ادعا- پاسخی مناسب ارائه می دهد؛ به این شیوه که بعد از تبدیل سؤال به حروف و اعداد و انجام مراحلی خاص در نهایت اعداد و سپس حروفی حاصل می شود که حاوی پاسخ به سؤال مطرح شده است. این علم در ادیان مختلف با نام های مختلفی نام گذاری شده و گروه های مختلفی مدعی آن بوده اند. (...)

6- کتاب جامعه امام علی علیه السلام به عنوان شایسته ترین شاگرد مکتب وحی، نخستین امام شیعه و جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، نزد همه مسلمانان جایگاهی والا دارد و پرداختن به آثار آن حضرت و مواریث گرانبهای وی، مطلوب هر مسلمان و اقتدای به او وسیله رستگاری هر انسان است. در کتب حدیث، فهارس، رجال و علوم قرآنی، چه شیعه و چه اهل سنّت، آثاری برای آن حضرت شمرده اند که: کتاب علی علیه السلام ، صحیفه علی و مصحف علی علیه السلام حجم بیشتری از گزارشهای رسیده را به خود اختصاص داده اند .(محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح ج1، ص38، ج9، ص13 و... از صحیفه یاد کرده است. ابن سعد در طبقات، ج2، ص238، ابونعیم در حلیة، حاکم حسکانی در شواهد التنزیل، ج1، ص36، ابن ندیم در فهرست، ص30 و جلال الدین سیوطی در اتقان، ج1، ص59 و 74 از مصحف امام علی علیه السلام یاد نموده اند. جوامع حدیثی شیعه، در ضمن احادیث فراوانی از امامان اهل بیت علیهم السلام درباره صحیفه و کتاب علی علیه السلام یاد فرموده اند که در ادامه تحقیق با منابع و مأخذ آن آشنا خواهیم شد. برای آگاهی بیشتر درباره مصحف امام علیه السلام بنگرید به: کافی، کتاب فضل القرآن، ج2، ص632؛ تفسیر عیاشی، 2، ص307؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص50 و....)

نامهای کتاب علی علیه السلام احادیث موجود در جوامع حدیثی شیعه نشانگر آن است که کتاب علی علیه السلام به نامهای دیگری نیز نامیده می شده است.

ص 113 تا 122