پریشانی قلب در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] == پانویس == {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==)) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
*اگر این دو [[رذیلت]] [[ترس]] و [[ضعف]] [[قلب]]، هیچ مضرّتی به جز عبارت [[شریف]] [[وحی]]: {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«خدایشان لعنت کناد!» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> را در پی نداشت، کافی بود تا [[آدمی]] از آن اجتناب کرده با [[تضرّع]] به درگاه [[الهی]] و دعاء و [[توسّل]] به محضر [[پاکان]] و [[معصومان]]{{عم}}، خود را از دام آن دو رهانیده، ملکههای [[شجاعت]] و [[وقار]] را برای کمال خویش تحصیل کند»<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۷۳.</ref>. | *اگر این دو [[رذیلت]] [[ترس]] و [[ضعف]] [[قلب]]، هیچ مضرّتی به جز عبارت [[شریف]] [[وحی]]: {{متن قرآن|قَاتَلَهُمُ اللَّهُ}}<ref>«خدایشان لعنت کناد!» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> را در پی نداشت، کافی بود تا [[آدمی]] از آن اجتناب کرده با [[تضرّع]] به درگاه [[الهی]] و دعاء و [[توسّل]] به محضر [[پاکان]] و [[معصومان]]{{عم}}، خود را از دام آن دو رهانیده، ملکههای [[شجاعت]] و [[وقار]] را برای کمال خویش تحصیل کند»<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۷۳.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] | * [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] |
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۳۰
اين مدخل از زیرشاخههای بحث پریشانی قلب است. "پریشانی قلب" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
پریشانی قلب در قرآن - پریشانی قلب در حدیث - پریشانی قلب در نهج البلاغه - پریشانی قلب در اخلاق اسلامی - پریشانی قلب در معارف دعا و زیارات
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل پریشانی قلب (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- این صفت ناپسند، در مقابل سکینه / آرامش دل - که پیش از این از آن سخن داشتیم-، بوده؛ بهمعنی آن است که قلب آدمی در مقابل کوچکترین مشکل و یا حتّی کمترین نعمت بهدست آمده، پریشان شده آرامش خود را از دست بدهد[۱].
- انسان پریشان قلب، در مقابل نعمتها و نقمتها در تلاطم بوده هیچ آرامشی نخواهد داشت؛ گویا او همچون کاهی است که در مقابل طوفان، بیاختیار به این سو و آن سو میشود؛ دریغ که کمترین مشکلی پشت او را شکسته او را از انجام مقاصد خود باز میدارد!، حضرت حق در این باره میفرماید: ﴿إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا﴾[۲] و باز میفرماید: ﴿فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ كَلَّا﴾[۳][۴].
- این نتائج، گاه نیز ممکن است که از پی ترس - که در مقابل شجاعت قرار دارد-، حاصل شود؛ از اینرو، انسان ترسان همان نتائجی را بهدست خواهد آورد که پریشان قلبان بهدست میآوردند: هر دو از رسیدن به مقصود باز میمانند، و هر دو با دستی خالی از سرکاری به پی کاری دیگر میشوند.
- اگر این دو رذیلت ترس و ضعف قلب، هیچ مضرّتی به جز عبارت شریف وحی: ﴿قَاتَلَهُمُ اللَّهُ﴾[۵] را در پی نداشت، کافی بود تا آدمی از آن اجتناب کرده با تضرّع به درگاه الهی و دعاء و توسّل به محضر پاکان و معصومان(ع)، خود را از دام آن دو رهانیده، ملکههای شجاعت و وقار را برای کمال خویش تحصیل کند»[۶].
منابع
پانویس
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۷۲.
- ↑ «بیگمان انسان را آزمندی بیشکیب آفریدهاند چون شرّی بدو رسد بیتاب است و چون خیری بدو رسد بازدارنده است» سوره معارج، آیه ۱۹-۲۱.
- ↑ «اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد، میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشت و چون پروردگارش او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ گیرد میگوید پروردگارم مرا خوار داشت نه چنین است» سوره فجر، آیه ۱۵ -۱۷.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۷۲.
- ↑ «خدایشان لعنت کناد!» سوره منافقون، آیه ۴.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۷۳.