ادله عقلی اثبات ولایت فقیه چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۴۲
، ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})) |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
::::::توضیح این که علت [[شایستگی]] [[معصوم]] برای [[تصدی]] [[ولایت]] و [[رهبری]] [[امت]]، [[آگاهی]] کامل و جامع او به [[دین]] و [[معارف دینی]] و نیز [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] و [[عصمت]] اوست که نمیگذارد [[مصالح]] [[امت]] فدای [[منافع]] شخصی و [[هواهای نفسانی]] شود. نیز علت دیگر [[شایستگی]] [[معصوم]] [[درک]] و [[شناخت]] او از مسائل [[اجتماعی]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] آنهاست. | ::::::توضیح این که علت [[شایستگی]] [[معصوم]] برای [[تصدی]] [[ولایت]] و [[رهبری]] [[امت]]، [[آگاهی]] کامل و جامع او به [[دین]] و [[معارف دینی]] و نیز [[تقوا]] و [[پرهیزگاری]] و [[عصمت]] اوست که نمیگذارد [[مصالح]] [[امت]] فدای [[منافع]] شخصی و [[هواهای نفسانی]] شود. نیز علت دیگر [[شایستگی]] [[معصوم]] [[درک]] و [[شناخت]] او از مسائل [[اجتماعی]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] آنهاست. | ||
::::::حال اگر در زمانی مانند [[غیبت]]، دسترسی به [[معصوم]] ممکن نباشد، باید به سراغ فردی برویم که این ویژگیها را بیشتر از سایر [[مردم]] داشته باشد و این فرد، کسی نیست جز [[فقیه]] باتقوایی که کارآمدی لازم را برای [[تدبیر امور]] [[جامعه]] و [[مردم]] دارا باشد. چون غیر [[فقیه]] به [[اسلام]] و [[عدالت]] نیز در معرض هوا و هوسهای خود و دیگران است و نمیتوان [[حکومت]] بر [[مسلمین]] را به غیر [[امین]] سپرد، همچنین اگر [[مدیریت]] نداشته باشد، [[قدرت]] [[تدبیر امور]] [[مردم]] را نداشته و در موارد [[ضرورت]]، نمیتواند تصمیمهای درست و مفید برای [[جامعۀ مسلمین]] بگیرد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۱۴.</ref>. | ::::::حال اگر در زمانی مانند [[غیبت]]، دسترسی به [[معصوم]] ممکن نباشد، باید به سراغ فردی برویم که این ویژگیها را بیشتر از سایر [[مردم]] داشته باشد و این فرد، کسی نیست جز [[فقیه]] باتقوایی که کارآمدی لازم را برای [[تدبیر امور]] [[جامعه]] و [[مردم]] دارا باشد. چون غیر [[فقیه]] به [[اسلام]] و [[عدالت]] نیز در معرض هوا و هوسهای خود و دیگران است و نمیتوان [[حکومت]] بر [[مسلمین]] را به غیر [[امین]] سپرد، همچنین اگر [[مدیریت]] نداشته باشد، [[قدرت]] [[تدبیر امور]] [[مردم]] را نداشته و در موارد [[ضرورت]]، نمیتواند تصمیمهای درست و مفید برای [[جامعۀ مسلمین]] بگیرد»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۱۴.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
::::::«"[[ولایت فقیه]]" هم از راه [[عقل]] و هم از راه [[روایات]] و [[احادیث]] ثابت است. از آنجا که در بخش [[نیابت عام]] به برخی [[روایات]] دراینباره اشاره شد، اینجا به صورت مختصر به [[دلیل عقلی]] اشارهای میکنیم. همانگونه که پیش از این یاد شد، در [[عصر غیبت]]، دسترسی به پیشوای [[معصوم]] {{ع}} امکانپذیر نیست و [[تشکیل حکومت]] هم ضروری است؛ بنابراین باید فردی [[ولایت]] و [[حکومت]] را بر عهده بگیرد؛ بدین منظور، سه راه پیش رو داریم: یا این که "[[ولایت]] غیر [[فقیه]]" را بپذیریم یا "[[فقیه]] غیر [[عادل]]" یا "[[ولایت فقیه]] [[عادل]]" را. | ::::::«"[[ولایت فقیه]]" هم از راه [[عقل]] و هم از راه [[روایات]] و [[احادیث]] ثابت است. از آنجا که در بخش [[نیابت عام]] به برخی [[روایات]] دراینباره اشاره شد، اینجا به صورت مختصر به [[دلیل عقلی]] اشارهای میکنیم. همانگونه که پیش از این یاد شد، در [[عصر غیبت]]، دسترسی به پیشوای [[معصوم]] {{ع}} امکانپذیر نیست و [[تشکیل حکومت]] هم ضروری است؛ بنابراین باید فردی [[ولایت]] و [[حکومت]] را بر عهده بگیرد؛ بدین منظور، سه راه پیش رو داریم: یا این که "[[ولایت]] غیر [[فقیه]]" را بپذیریم یا "[[فقیه]] غیر [[عادل]]" یا "[[ولایت فقیه]] [[عادل]]" را. | ||
::::::[[عقل]] هر [[انسان]] [[حکم]] میکند "غیر [[فقیه]]" و "[[فقیه]] غیر [[عادل]]" [[شایسته]] [[ولایت]] و [[حکومت]] نیست؛ چرا که اینجا [[تشکیل حکومت اسلامی]] مورد بحث است و برای پیاده کردن [[حکومت اسلامی]] و [[اجرای احکام]] [[دین]]، باید فردی زمام این امر را به عهده گیرد که به [[احکام اسلامی]] به طور ژرف و اساسی آشنا بوده و شیوه اداره [[حکومت]] را هم بداند و در عین حال، پرهیزگار و [[متعهد]] باشد، تا امر [[حکومت]] را فدای خواستههای نفسانی و امیال [[شیطانی]] خود نکند. افزون بر آن، این که نه فقط درباره [[حکومت اسلامی]]، بلکه درباره هر حکومتی، [[عقل]] [[حکم]] میکند جاهلان، جاهطلبان و هوسرانان [[شایستگی]] [[زمامداری]] را ندارند؛ بنابراین فقیهی که به [[احکام اسلامی]] و اوضاع سیاسی- [[اجتماعی]] زمان خود [[آگاه]] بوده و از [[تقوا]] و [[عدالت]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] و [[کمالات]] لازم برخوردار باشد، برای [[حکومت]] شایستهتر از دیگران است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۲۴۲.</ref>. | ::::::[[عقل]] هر [[انسان]] [[حکم]] میکند "غیر [[فقیه]]" و "[[فقیه]] غیر [[عادل]]" [[شایسته]] [[ولایت]] و [[حکومت]] نیست؛ چرا که اینجا [[تشکیل حکومت اسلامی]] مورد بحث است و برای پیاده کردن [[حکومت اسلامی]] و [[اجرای احکام]] [[دین]]، باید فردی زمام این امر را به عهده گیرد که به [[احکام اسلامی]] به طور ژرف و اساسی آشنا بوده و شیوه اداره [[حکومت]] را هم بداند و در عین حال، پرهیزگار و [[متعهد]] باشد، تا امر [[حکومت]] را فدای خواستههای نفسانی و امیال [[شیطانی]] خود نکند. افزون بر آن، این که نه فقط درباره [[حکومت اسلامی]]، بلکه درباره هر حکومتی، [[عقل]] [[حکم]] میکند جاهلان، جاهطلبان و هوسرانان [[شایستگی]] [[زمامداری]] را ندارند؛ بنابراین فقیهی که به [[احکام اسلامی]] و اوضاع سیاسی- [[اجتماعی]] زمان خود [[آگاه]] بوده و از [[تقوا]] و [[عدالت]] و [[تدبیر]] و [[مدیریت]] و [[کمالات]] لازم برخوردار باشد، برای [[حکومت]] شایستهتر از دیگران است»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۲۴۲.</ref>. | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
::::::[[آیت الله جوادی آملی]] با [[عنایت]] به این گونه [[ادله]] و به خاطر استدلال امام خمینی در خصوص ولایت فقیه به [[ادله عقلی]]، بحث از آن را بحثی کلامی دانسته و انجام آن، از سوی ایشان را از موجبات [[شکوفایی]] بحث ولایت فقیه دانسته است<ref>ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ص۲۷۷ - ۲۷۸.</ref>. | ::::::[[آیت الله جوادی آملی]] با [[عنایت]] به این گونه [[ادله]] و به خاطر استدلال امام خمینی در خصوص ولایت فقیه به [[ادله عقلی]]، بحث از آن را بحثی کلامی دانسته و انجام آن، از سوی ایشان را از موجبات [[شکوفایی]] بحث ولایت فقیه دانسته است<ref>ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ص۲۷۷ - ۲۷۸.</ref>. | ||
::::::امام خمینی گرچه ولایت فقیه را مقوله غیر نظری و بینیاز از برهان و استدلال دانسته است، اما به مانند بسیاری از موارد [[فقه]] که از [[روایات]] به خاطر [[ارشاد]] به [[حکم عقل]] استفاده میشود، به روایات به عنوان [[تأیید]] بر همان حکم عقل استناد کرده و ارشاد به [[حکم]] بدیهی عقل دانسته است: {{عربی|فولایة الفقیه.. لیست أمرا نظریاً یحتاج إلی برهان و مع ذلک دلت علیها... روایات}}<ref>کتاب البیع، ج۲، ص۶۲۷.</ref>؛ ولایت فقیه... امر نظری که نیاز به برهان و [[استدلال]] داشته باشد نیست، اما در عین حال روایاتی بر آن دلالت میکند»<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۲۲۲.</ref> | ::::::امام خمینی گرچه ولایت فقیه را مقوله غیر نظری و بینیاز از برهان و استدلال دانسته است، اما به مانند بسیاری از موارد [[فقه]] که از [[روایات]] به خاطر [[ارشاد]] به [[حکم عقل]] استفاده میشود، به روایات به عنوان [[تأیید]] بر همان حکم عقل استناد کرده و ارشاد به [[حکم]] بدیهی عقل دانسته است: {{عربی|فولایة الفقیه.. لیست أمرا نظریاً یحتاج إلی برهان و مع ذلک دلت علیها... روایات}}<ref>کتاب البیع، ج۲، ص۶۲۷.</ref>؛ ولایت فقیه... امر نظری که نیاز به برهان و [[استدلال]] داشته باشد نیست، اما در عین حال روایاتی بر آن دلالت میکند»<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۲۲۲.</ref> | ||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
:::::#هنگامی که تحصیل مصلحتی در حد مطلوب و ایدئال، میسر نشد، باید نزدیکترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد. پس در مسئله مورد بحث، هنگامی که [[مردم]] از [[مصالح]] [[حکومت امام معصوم]] [[محروم]] بودند، باید سعی کرد تا مرتبه بعدی آن را به دست آورد؛ یعنی حکومت کسی را که اقرب به [[امام]] [[معصوم]] باشد، بپذیرند؛ | :::::#هنگامی که تحصیل مصلحتی در حد مطلوب و ایدئال، میسر نشد، باید نزدیکترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد. پس در مسئله مورد بحث، هنگامی که [[مردم]] از [[مصالح]] [[حکومت امام معصوم]] [[محروم]] بودند، باید سعی کرد تا مرتبه بعدی آن را به دست آورد؛ یعنی حکومت کسی را که اقرب به [[امام]] [[معصوم]] باشد، بپذیرند؛ | ||
:::::#اقربیت (نزدیک بودن) در سه امر اصلی متبلور میشود: اول [[علم به احکام]] کلی [[اسلام]] ([[فقاهت]])؛ دوم [[شایستگی]] [[روحی]] و [[اخلاقی]] به گونهای که تحت تأثیر [[هواهای نفسانی]] و [[تهدید]] و تطمیعها قرار نگیرد ([[تقوا]])؛ سوم [[کارایی]] در [[مقام]] [[مدیریت جامعه]] که به خصلتهای فرعی از قبیل [[درک]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، [[آگاهی]] از مسائل بینالمللی، [[شجاعت]] در برخورد با [[دشمنان]] و [[تبهکاران]] و [[حدس]] صائب در تشخیص اولویتها و اهمیتها تحلیل شدنی است. پس کسی که بیش از سایر مردم واجد این شرایط باشد، باید [[زعامت]] و [[پیشوایی]] [[جامعه]] را عهدهدار شود و ارکان [[حکومت]] را هماهنگ سازد و به سوی کمال مطلوب سوق دهد. و تشخیص چنین کسی طبعاً به عهده خبرگان خواهد بود؛ چنان که در سایر [[شئون زندگی اجتماعی]] چنین است<ref>مصباح یزدی، اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها، ص۹۰.</ref>»<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۸۰.</ref> | :::::#اقربیت (نزدیک بودن) در سه امر اصلی متبلور میشود: اول [[علم به احکام]] کلی [[اسلام]] ([[فقاهت]])؛ دوم [[شایستگی]] [[روحی]] و [[اخلاقی]] به گونهای که تحت تأثیر [[هواهای نفسانی]] و [[تهدید]] و تطمیعها قرار نگیرد ([[تقوا]])؛ سوم [[کارایی]] در [[مقام]] [[مدیریت جامعه]] که به خصلتهای فرعی از قبیل [[درک]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، [[آگاهی]] از مسائل بینالمللی، [[شجاعت]] در برخورد با [[دشمنان]] و [[تبهکاران]] و [[حدس]] صائب در تشخیص اولویتها و اهمیتها تحلیل شدنی است. پس کسی که بیش از سایر مردم واجد این شرایط باشد، باید [[زعامت]] و [[پیشوایی]] [[جامعه]] را عهدهدار شود و ارکان [[حکومت]] را هماهنگ سازد و به سوی کمال مطلوب سوق دهد. و تشخیص چنین کسی طبعاً به عهده خبرگان خواهد بود؛ چنان که در سایر [[شئون زندگی اجتماعی]] چنین است<ref>مصباح یزدی، اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها، ص۹۰.</ref>»<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۸۰.</ref> | ||
}} | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |