نظر تافلر درباره پایان تاریخ چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==)) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
:::::#غرب در آینده محور عمده قدرت تکنیک و دانش بشری است. | :::::#غرب در آینده محور عمده قدرت تکنیک و دانش بشری است. | ||
:::::#دموکراسی لیبرال با همه اشکالاتی که داشته بهترین راه و رسم زندگی اجتماعی است. | :::::#دموکراسی لیبرال با همه اشکالاتی که داشته بهترین راه و رسم زندگی اجتماعی است. | ||
نتیجه: آینده جهان از آن لیبرالیسم غربی است. | |||
:::::#این نظریه پایان تاریخ نیست، بلکه تاریخ بعد است. | |||
پاسخ: :::::#این نظریه پایان تاریخ نیست، بلکه تاریخ بعد است. | |||
:::::#در مقدمه اول، ملاک برتر بودن هر چیز را خواست انسان میداند در حالی که ملاک، حکم عقل و نقل است، نه حتّی مصالح زودگذر. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ}}}<ref>بقره، ۲۱۶.</ref>. چه بسا چیزی را کراهت دارید در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که برای شما شر است.» | :::::#در مقدمه اول، ملاک برتر بودن هر چیز را خواست انسان میداند در حالی که ملاک، حکم عقل و نقل است، نه حتّی مصالح زودگذر. خداوند متعال میفرماید: {{متن قرآن|عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ}}}<ref>بقره، ۲۱۶.</ref>. چه بسا چیزی را کراهت دارید در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که برای شما شر است.» | ||
:::::#او در مقدمه دوم خود توان نظامی را معیار قدرت سیاسی در صحنه جهانی میداند در حالی که سلطه سیاسی و استعمار مردم از طریق زورگویی جز اغتشاش و گسترش استبداد و ظلم چیزی به ارمغان نمیآورد. | :::::#او در مقدمه دوم خود توان نظامی را معیار قدرت سیاسی در صحنه جهانی میداند در حالی که سلطه سیاسی و استعمار مردم از طریق زورگویی جز اغتشاش و گسترش استبداد و ظلم چیزی به ارمغان نمیآورد. |
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۲
نظر تافلر درباره پایان تاریخ چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
نظر تافلر درباره پایان تاریخ چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در اینباره گفته است:
- «آلوین تافلر روزنامهنگار آمریکایی صاحب کتاب "موج سوم" در رابطه با پیشبینی پایان تاریخ و سیطره نهایی لیبرالیسم میگوید:
- امروز روزگار «ترینها» است، پر بینندهترین فیلم یعنی بهترین فیلم و....
- در قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم معیار برتری، قدرت سیاسی در صحنه جهانی بوده و به تدریج جای خود را به توان اقتصادی داده که وضعیت امروز است و در آینده نیز توان خود را به دانش میدهد، و لذا در آینده کشورهایی در صحنه جهانی صاحب قدرت خواهند بود که از توان بالایی در امر دانش و اطلاعات دارند.
- غرب در آینده محور عمده قدرت تکنیک و دانش بشری است.
- دموکراسی لیبرال با همه اشکالاتی که داشته بهترین راه و رسم زندگی اجتماعی است.
نتیجه: آینده جهان از آن لیبرالیسم غربی است.
پاسخ: :::::#این نظریه پایان تاریخ نیست، بلکه تاریخ بعد است.
- در مقدمه اول، ملاک برتر بودن هر چیز را خواست انسان میداند در حالی که ملاک، حکم عقل و نقل است، نه حتّی مصالح زودگذر. خداوند متعال میفرماید: ﴿عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ﴾}[۱]. چه بسا چیزی را کراهت دارید در حالی که خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید که برای شما شر است.»
- او در مقدمه دوم خود توان نظامی را معیار قدرت سیاسی در صحنه جهانی میداند در حالی که سلطه سیاسی و استعمار مردم از طریق زورگویی جز اغتشاش و گسترش استبداد و ظلم چیزی به ارمغان نمیآورد.
- آیا رسیدن به محور عمده قدرت به هر قیمتی، با معیارهای عقلی و فطری و انسانی سازگاری دارد؟
- وظیفه نظریهپرداز سیاسی گمانهزنی برای آینده تاریخ نیست، بلکه باید با در نظر گرفتن مصالح کل جامعه برای بشر برنامهریزی کرده و آینده بهتری را نوید دهد.
- آیا نظام سرمایهداری برای جوامع خود خوشبختی به ارمغان آورده، یا نظام طبقاتی فاحش ایجاد کرده است؟ و لذا تافلر میگوید: فهرست مشکلاتی که جامعه ما (غرب) با آن مواجه است تمامی ندارد»[۲][۳].
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ بقره، ۲۱۶.
- ↑ به سوی تمدن جدید، آلوین و هایدی تافلر، ص۹۶، ۹۷.
- ↑ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۶۱، ۶۲.