رویکردهای غرب درباره وحی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:11917.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد حسین شریفی]]]]
[[پرونده:11917.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد حسین شریفی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[احمد حسین شریفی|شریفی]]''' و آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان|یوسفیان]]''' در کتاب ''«[[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[احمد حسین شریفی|شریفی]]''' و آقای دکتر '''[[حسن یوسفیان|یوسفیان]]''' در کتاب ''«[[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
:::::: «به طور کلّی، در [[غرب]] سه رویکرد مهمّ به مسأله [[وحی]] از آغاز تاکنون وجود داشته است:
 
«به طور کلّی، در [[غرب]] سه رویکرد مهمّ به مسأله [[وحی]] از آغاز تاکنون وجود داشته است:
:::::#'''[[انکار وحی]]'''. برخی، تحت تأثیر عواملی - که به برخی از آنها اشاره شد - نه تنها مسأله وحی را در شمار [[خرافات]] و [[اساطیر]] پیشینیان پنداشتند، بلکه وجود [[خدا]] و [[روح]] را نیز منکر شدند<ref>دائرة المعارف القرن العشرین، ج۱۰، ص۷۱۲.</ref>.
:::::#'''[[انکار وحی]]'''. برخی، تحت تأثیر عواملی - که به برخی از آنها اشاره شد - نه تنها مسأله وحی را در شمار [[خرافات]] و [[اساطیر]] پیشینیان پنداشتند، بلکه وجود [[خدا]] و [[روح]] را نیز منکر شدند<ref>دائرة المعارف القرن العشرین، ج۱۰، ص۷۱۲.</ref>.
:::::#'''تجلی روح به واسطه [[شخصیت]] [[باطنی]]'''. در قرن نوزدهم، پاره‌ای از [[دانشمندان]]، پس از تحقیقات فراوان [[تجربی]] درباره روح و روان [[آدمی]]، به این نتیجه رسیدند که [[انسان]] علاوه بر شخصیت عادی خود، شخصیتی باطنی دارد که [[مدیریت]] تمام [[اعمال]] غیر ارادی [[بدن]] را بر عهده داشته، [[انسانیت]] انسان نیز وابسته به آن است. آنان بر این [[باور]] بودند که همین شخصیت ثانوی، انسان را از پس حجاب‌های جسمانی و مادی، به اندیشه‌های [[زیبا]] و [[الهامات]] [[پاک]] [[راهنمایی]] کرده، در بن‌بست‌ها و دشواری‌ها، او را [[دستگیری]] می‌کند. این، همان چیزی است که در [[ضمیر]] [[انبیا]]، اموری را ظاهر می‌کند که ایشان، آن را [[وحی الهی]] تلقی می‌کنند<ref>دائرة المعارف القرن العشرین، ج۱۰، ص۷۱۴.</ref>. [[هدف]] غربی‌ها از این [[تفسیر]] و تحلیل وحی، حل مشکل تناقض [[نصوص]] [[کتاب مقدس]] با [[علوم]] جدید، و مسأله [[تحریف]] متون [[مقدس]] بود. به [[گمان]] آنها، تمامی [[معارف]] [[کتب مقدس]]، حاصل بروز و [[ظهور]] شخصیت باطنی [[پیامبر]] است که شکی در صحت و [[درستی]] آن نیست. امّا گاهی معارف بلند باطنی که از شخصیت ثانوی نشأت می‌گیرند، با معارف [[نادرست]] شخصیت معمولی و عادی انبیا آمیخته شده، باعث خلط معارف بلند [[وحیانی]] با مطالب معمولی و عرفی می‌شود<ref>دائرة المعارف القرن العشرین، ج۱۰، ص۷۲۰.</ref>. در این تفسیر، وحی امری ماوراءالطبیعی نخواهد بود و آنچه که پیامبر به عنوان راهنمایی‌های [[الهی]] می‌پندارد، چیزی جز تجلی حالات و خصوصیات [[روانی]] او نیست.
:::::#'''تجلی روح به واسطه [[شخصیت]] [[باطنی]]'''. در قرن نوزدهم، پاره‌ای از [[دانشمندان]]، پس از تحقیقات فراوان [[تجربی]] درباره روح و روان [[آدمی]]، به این نتیجه رسیدند که [[انسان]] علاوه بر شخصیت عادی خود، شخصیتی باطنی دارد که [[مدیریت]] تمام [[اعمال]] غیر ارادی [[بدن]] را بر عهده داشته، [[انسانیت]] انسان نیز وابسته به آن است. آنان بر این [[باور]] بودند که همین شخصیت ثانوی، انسان را از پس حجاب‌های جسمانی و مادی، به اندیشه‌های [[زیبا]] و [[الهامات]] [[پاک]] [[راهنمایی]] کرده، در بن‌بست‌ها و دشواری‌ها، او را [[دستگیری]] می‌کند. این، همان چیزی است که در [[ضمیر]] [[انبیا]]، اموری را ظاهر می‌کند که ایشان، آن را [[وحی الهی]] تلقی می‌کنند<ref>دائرة المعارف القرن العشرین، ج۱۰، ص۷۱۴.</ref>. [[هدف]] غربی‌ها از این [[تفسیر]] و تحلیل وحی، حل مشکل تناقض [[نصوص]] [[کتاب مقدس]] با [[علوم]] جدید، و مسأله [[تحریف]] متون [[مقدس]] بود. به [[گمان]] آنها، تمامی [[معارف]] [[کتب مقدس]]، حاصل بروز و [[ظهور]] شخصیت باطنی [[پیامبر]] است که شکی در صحت و [[درستی]] آن نیست. امّا گاهی معارف بلند باطنی که از شخصیت ثانوی نشأت می‌گیرند، با معارف [[نادرست]] شخصیت معمولی و عادی انبیا آمیخته شده، باعث خلط معارف بلند [[وحیانی]] با مطالب معمولی و عرفی می‌شود<ref>دائرة المعارف القرن العشرین، ج۱۰، ص۷۲۰.</ref>. در این تفسیر، وحی امری ماوراءالطبیعی نخواهد بود و آنچه که پیامبر به عنوان راهنمایی‌های [[الهی]] می‌پندارد، چیزی جز تجلی حالات و خصوصیات [[روانی]] او نیست.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش