جز
جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین'
جز (جایگزینی متن - 'مهدویت]]. {{پایان}} {{پایان}} == پانویس == {{پانویس}}' به 'مهدویت]]. {{پایان منبع جامع}} == پانویس == {{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
| تصویر = Pic2391.jpg | | تصویر = Pic2391.jpg | ||
| پاسخدهنده = مهدی یوسفیان | | پاسخدهنده = مهدی یوسفیان | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[مهدی یوسفیان]]'''، در کتاب ''«[[رخدادهای ظهور (کتاب)|رخدادهای ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«بر اساس [[روایات]]، ۱۵ شب قبل از وقوع [[ظهور]]، شخصی در [[مسجد الحرام]] کشته میشود. [[قتل]] وی که به "[[قتل نفس زکیه]]" مشهور است. یکی از پنج علامت حتمی [[ظهور]] محسوب میشود. چنان چه از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "بین [[قیام]] [[قائم]]{{ع}} و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]، پانزده شب، فاصله خواهد بود"<ref>{{عربی|" لَيْسَ بَيْنَ قِيَامٍ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَيْنَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ إِلَّا خَمْسَةَ عَشَرَ لَيْلَةً "}}؛ معجم احادیث امام مهدی، ج۳، ص۲۹۱، ح۸۲۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ب۵۷، ح۲؛ غیبت طوسی، ف۷، ص۴۴۵، ح۴۴۰؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۰۳، ب۲۵، ح۳۰.</ref>. از برخی [[روایات]] استفاده میشود که این شخص، [[جوانی]] است از [[فرزندان]] [[پیامبر]]{{صل}} و از آن جا که [[انسان]] [[پاک]] و وارستهای بوده و بدون [[گناه]] کشته میشود، به "[[نفس زکیه]]" معروف گردیده است. در فرازی از [[روایت]] [[امام باقر]]{{ع}}، محل [[شهادت]] وی، [[مسجد الحرام]]، مطرح شده است: "و [[جوانی]] از [[آل محمد]]{{صل}} که نام او، [[محمد بن حسن]]، [[نفس زکیه]] است، بین [[رکن و مقام]] کشته میشود"<ref>{{عربی|" وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ب۳۲، ح۱۶؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۱، ح۲۴.</ref>. در مورد [[علت]] و کیفیت کشته شدن وی نیز در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر]]{{ع}} چنین [[نقل]] شده است: "[[حضرت]] [[قائم]]{{ع}} به [[اصحاب]] خود میگوید: ای [[قوم]]، اهل [[مکه]] مرا نمیخواهند؛ ولی من کسی را به سوی آنان میفرستم؛ تا [[حجت]] را بر ایشان، تمام، و به آن چه سزاوار است، بر آنها [[احتجاج]] کند. پس، مردی از [[اصحاب]] خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به سوی اهل [[مکه]] برو و از طرف من به آنان بگو: به درستی که ما [[اهل بیت]] [[رحمت]] و معدن [[رسالت]] و [[خلافت]] و از [[فرزندان]] [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} و از تبار و سلاله پیامبرانیم. ما مورد [[ظلم و ستم]] واقع شدهایم و [[حق]] ما را از زمانی که پیامبرمان از [[دنیا]] رفت، گرفتهاند. پس اکنون ما شما را به [[یاری]] میطلبیم؛ پس ما را [[یاری]] کنید. اما چون آن [[جوان]]، این [[کلام]] را بگوید [[مردم]] به سوی او بروند و او را بین [[رکن و مقام]]، [[ذبح]] کنند و اوست [[نفس زکیه]]"<ref>{{عربی|" يَقُولُ الْقَائِمُ{{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي وَ لَكِنِّي مُرْسِلٌ إِلَيْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ معجم احادیث امام مهدی، ج۳، ص۲۹۴، ح۸۳۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۱.</ref>»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[رخدادهای ظهور (کتاب)|رخدادهای ظهور]]، ص ۳۷ - ۴۰.</ref>. | *«بر اساس [[روایات]]، ۱۵ شب قبل از وقوع [[ظهور]]، شخصی در [[مسجد الحرام]] کشته میشود. [[قتل]] وی که به "[[قتل نفس زکیه]]" مشهور است. یکی از پنج علامت حتمی [[ظهور]] محسوب میشود. چنان چه از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: "بین [[قیام]] [[قائم]]{{ع}} و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]، پانزده شب، فاصله خواهد بود"<ref>{{عربی|" لَيْسَ بَيْنَ قِيَامٍ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَيْنَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ إِلَّا خَمْسَةَ عَشَرَ لَيْلَةً "}}؛ معجم احادیث امام مهدی، ج۳، ص۲۹۱، ح۸۲۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ب۵۷، ح۲؛ غیبت طوسی، ف۷، ص۴۴۵، ح۴۴۰؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۰۳، ب۲۵، ح۳۰.</ref>. از برخی [[روایات]] استفاده میشود که این شخص، [[جوانی]] است از [[فرزندان]] [[پیامبر]]{{صل}} و از آن جا که [[انسان]] [[پاک]] و وارستهای بوده و بدون [[گناه]] کشته میشود، به "[[نفس زکیه]]" معروف گردیده است. در فرازی از [[روایت]] [[امام باقر]]{{ع}}، محل [[شهادت]] وی، [[مسجد الحرام]]، مطرح شده است: "و [[جوانی]] از [[آل محمد]]{{صل}} که نام او، [[محمد بن حسن]]، [[نفس زکیه]] است، بین [[رکن و مقام]] کشته میشود"<ref>{{عربی|" وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ب۳۲، ح۱۶؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۹۱، ح۲۴.</ref>. در مورد [[علت]] و کیفیت کشته شدن وی نیز در [[روایت]] دیگری از [[امام باقر]]{{ع}} چنین [[نقل]] شده است: "[[حضرت]] [[قائم]]{{ع}} به [[اصحاب]] خود میگوید: ای [[قوم]]، اهل [[مکه]] مرا نمیخواهند؛ ولی من کسی را به سوی آنان میفرستم؛ تا [[حجت]] را بر ایشان، تمام، و به آن چه سزاوار است، بر آنها [[احتجاج]] کند. پس، مردی از [[اصحاب]] خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به سوی اهل [[مکه]] برو و از طرف من به آنان بگو: به درستی که ما [[اهل بیت]] [[رحمت]] و معدن [[رسالت]] و [[خلافت]] و از [[فرزندان]] [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} و از تبار و سلاله پیامبرانیم. ما مورد [[ظلم و ستم]] واقع شدهایم و [[حق]] ما را از زمانی که پیامبرمان از [[دنیا]] رفت، گرفتهاند. پس اکنون ما شما را به [[یاری]] میطلبیم؛ پس ما را [[یاری]] کنید. اما چون آن [[جوان]]، این [[کلام]] را بگوید [[مردم]] به سوی او بروند و او را بین [[رکن و مقام]]، [[ذبح]] کنند و اوست [[نفس زکیه]]"<ref>{{عربی|" يَقُولُ الْقَائِمُ{{ع}} لِأَصْحَابِهِ يَا قَوْمِ إِنَّ أَهْلَ مَكَّةَ لَا يُرِيدُونَنِي وَ لَكِنِّي مُرْسِلٌ إِلَيْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَيْهِمْ بِمَا يَنْبَغِي لِمِثْلِي أَنْ يَحْتَجَ عَلَيْهِمْ فَيَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَيَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَى أَهْلِ مَكَّةَ فَقُلْ يَا أَهْلَ مَكَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَيْكُمْ وَ هُوَ يَقُولُ لَكُمْ إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّيَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِيِّينَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِيُّنَا إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُكُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَكَلَّمَ هَذَا الْفَتَى بِهَذَا الْكَلَامِ أَتَوْا إِلَيْهِ فَذَبَحُوهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِيَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ "}}؛ معجم احادیث امام مهدی، ج۳، ص۲۹۴، ح۸۳۱؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷، ح۸۱.</ref>»<ref>[[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[رخدادهای ظهور (کتاب)|رخدادهای ظهور]]، ص ۳۷ - ۴۰.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| تصویر = 136863.JPG | | تصویر = 136863.JPG | ||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | | پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«"کشته شدن انسانی بیگناه" یکی از نشانههای پنج گانه حتمی است. "[[نفس زکیه]]"؛ یعنی، فرد بیگناه، [[پاک]] و کسی که قتلی انجام نداده است<ref>نک: طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۲۰۳ (زکا).</ref> و جرمی ندارد. این مضمون در [[آیات قرآن]] در داستان [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ}}؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. [[محمد بن مسلم]] میگوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم:ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! چه زمانی [[قائم]] شما [[قیام]] میکند؟ [[امام]] در پاسخ فرمود: {{عربی|"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ..."}}<ref>جوانی از آل محمد {{ع}} بین رکن و مقام کشته میشود، نام او محمد بن حسن نفس زکیه است؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref>؛ در روایتی [[جابر جعفی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است:{{عربی|"وَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ "}}<ref>و نفس زکیه از فرزندان حسین {{ع}} است؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۶۴.</ref>؛ از ویژگیهایی که برای "[[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]"، بیان شده و اهمیت این رخداد را مینمایاند، حتمی بودن این واقعه است. [[روایات]] متعددی با تعابیر گوناگونی چون "محتوم"، "لابد ان یکون"، "لایخرج حتی" این مطلب را بیان میکنند. این حتمی بودن، در [[حدیث]] [[حمران بن اعین]] از [[امام صادق]] {{ع}} با تأکید بیشتری [[تبیین]] شده است: "از [[نشانههای حتمی]] که ناگزیر پیش از [[قیام]] [[قائم]]{{ع}} خواهد بود، [[خروج سفیانی]] و فرو رفتن در سرزمین [[بیداء]] و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]] و منادی از [[آسمان]] است. آنچه از [[روایات]] به دست میآید کلیاتی درباره [[قتل نفس زکیه]] و به چگونگی و اهداف او کمتر اشاره شده است"<ref>{{عربی|"مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْمُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۶۴، ح۲۶.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۳۱ - ۱۳۲.</ref>. | *«"کشته شدن انسانی بیگناه" یکی از نشانههای پنج گانه حتمی است. "[[نفس زکیه]]"؛ یعنی، فرد بیگناه، [[پاک]] و کسی که قتلی انجام نداده است<ref>نک: طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۲۰۳ (زکا).</ref> و جرمی ندارد. این مضمون در [[آیات قرآن]] در داستان [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ}}؛ سوره کهف، آیه ۷۴.</ref>. [[محمد بن مسلم]] میگوید: از [[امام باقر]]{{ع}} پرسیدم:ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! چه زمانی [[قائم]] شما [[قیام]] میکند؟ [[امام]] در پاسخ فرمود: {{عربی|"وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ..."}}<ref>جوانی از آل محمد {{ع}} بین رکن و مقام کشته میشود، نام او محمد بن حسن نفس زکیه است؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۳۰، ح۱۶.</ref>؛ در روایتی [[جابر جعفی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده است:{{عربی|"وَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ "}}<ref>و نفس زکیه از فرزندان حسین {{ع}} است؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۶۴.</ref>؛ از ویژگیهایی که برای "[[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]]"، بیان شده و اهمیت این رخداد را مینمایاند، حتمی بودن این واقعه است. [[روایات]] متعددی با تعابیر گوناگونی چون "محتوم"، "لابد ان یکون"، "لایخرج حتی" این مطلب را بیان میکنند. این حتمی بودن، در [[حدیث]] [[حمران بن اعین]] از [[امام صادق]] {{ع}} با تأکید بیشتری [[تبیین]] شده است: "از [[نشانههای حتمی]] که ناگزیر پیش از [[قیام]] [[قائم]]{{ع}} خواهد بود، [[خروج سفیانی]] و فرو رفتن در سرزمین [[بیداء]] و [[قتل نفس زکیه|کشته شدن نفس زکیه]] و منادی از [[آسمان]] است. آنچه از [[روایات]] به دست میآید کلیاتی درباره [[قتل نفس زکیه]] و به چگونگی و اهداف او کمتر اشاره شده است"<ref>{{عربی|"مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ وَ خَسْفٌ بِالْبَيْدَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ وَ الْمُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۶۴، ح۲۶.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۱۳۱ - ۱۳۲.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
| تصویر = 151974.jpg | | تصویر = 151974.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | | پاسخدهنده = سید نذیر حسنی | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«بعضی [[روایتها]] [[نقل]] میکنند که [[نفس زکیه]] جزو علایم قطعی است، [[ابو عبد الله]] {{ع}} [[روایت]] میکند که فرمودند: [[نفس زکیه]] از جمله [[علایم حتمی]] است<ref>کمال الدین، ص ۶۴۹.</ref>. این مفهوم در چندین جا آمده است. [[شیخ صدوق]] از [[امام صادق]] {{ع}} این مضمون را [[نقل]] میکند که فرمودند: پنج نشانه پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} خواهد بود ... و [[کشته شدن نفس زکیه]] یکی از آنهاست<ref>کمال الدین، ص ۶۴۹.</ref>. | «بعضی [[روایتها]] [[نقل]] میکنند که [[نفس زکیه]] جزو علایم قطعی است، [[ابو عبد الله]] {{ع}} [[روایت]] میکند که فرمودند: [[نفس زکیه]] از جمله [[علایم حتمی]] است<ref>کمال الدین، ص ۶۴۹.</ref>. این مفهوم در چندین جا آمده است. [[شیخ صدوق]] از [[امام صادق]] {{ع}} این مضمون را [[نقل]] میکند که فرمودند: پنج نشانه پیش از [[قیام قائم]] {{ع}} خواهد بود ... و [[کشته شدن نفس زکیه]] یکی از آنهاست<ref>کمال الدین، ص ۶۴۹.</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
| تصویر = 13681082.jpg | | تصویر = 13681082.jpg | ||
| پاسخدهنده = علی رضا رمضانیان | | پاسخدهنده = علی رضا رمضانیان | ||
| پاسخ = | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا رمضانیان]]'''، در کتاب ''«[[شرایط و علائم حتمی ظهور (کتاب)|شرایط و علائم حتمی ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«[[قتل نفس زکیه]] یعنی: کشته شدن [[انسان]] بیگناه؛ منظور از زکیه انسانی [[پاک]] و بیگناه است. زیرا [[مردم]] [[مکه]] بدون هیچ عذری او را به [[شهادت]] میرسانند. در [[روایات]] از [[نفس زکیه]]، به "[[غلام]]" تعبیر شده است و این ممکن است بدان جهت باشد که او به هنگامه [[شهادت]]، نوجوان و یا [[جوان]] خواهد بود<ref>[[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور سی دمحمد کاظم قزوینی، ص ۵۵۹.</ref>. این مضمون در داستان [[حضرت موسی]] {{ع}} در [[قرآن کریم]] نیز آمده است. {{عربی|"أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ"}}<ref> آیا نفس محترمی که کسی را نکشته بود بیگناه کشتی.</ref> | *«[[قتل نفس زکیه]] یعنی: کشته شدن [[انسان]] بیگناه؛ منظور از زکیه انسانی [[پاک]] و بیگناه است. زیرا [[مردم]] [[مکه]] بدون هیچ عذری او را به [[شهادت]] میرسانند. در [[روایات]] از [[نفس زکیه]]، به "[[غلام]]" تعبیر شده است و این ممکن است بدان جهت باشد که او به هنگامه [[شهادت]]، نوجوان و یا [[جوان]] خواهد بود<ref>[[امام مهدی]]{{ع}} از ولادت تا ظهور سی دمحمد کاظم قزوینی، ص ۵۵۹.</ref>. این مضمون در داستان [[حضرت موسی]] {{ع}} در [[قرآن کریم]] نیز آمده است. {{عربی|"أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ"}}<ref> آیا نفس محترمی که کسی را نکشته بود بیگناه کشتی.</ref> | ||
#[[امام باقر]]{{ع}} میفرمایند: [[قائم]]{{ع}} به [[اصحاب]] خود میفرماید: [[مردم]] [[مکه]] مرا نمیخواهند اما من کسی را به سوی آنها میفرستم تا آن گونه که سزاوا مثل من است بر آنها [[اتمام حجت]] کند. آنگاه مردی از [[اصحاب]] خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به [[مکه]] برو و بگو: ای اهل [[مکه]]! من فرستاده فلان ([[مهدی]]) به سوی شما هستم و میفرماید: ما [[اهل بیت]] [[رحمت]] و معدن [[رسالت]] و خلافتیم، ما از [[فرزندان]] [[محمد]] و پیامبرانیم که مورد [[ظلم]] و ازار و [[قهر]] قرار گرفتیم و [[حق]] ما از زمانی که [[پیامبر]] ما [[رحلت]] کرد تا امروز از ما گرفته شد. پس ما برای گرفتن [[حق]] خود از شما [[یاری]] میخواهیم و شما هم ما را [[یاری]] کنید. وقتی این [[جوان]] سخنان او را نزد [[اهل مکه]] بیان میکند به او حمله کرده و در بین [[رکن و مقام]] سر از تن او جدا میکنند و این همان [[نفس زکیه]] است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. | #[[امام باقر]]{{ع}} میفرمایند: [[قائم]]{{ع}} به [[اصحاب]] خود میفرماید: [[مردم]] [[مکه]] مرا نمیخواهند اما من کسی را به سوی آنها میفرستم تا آن گونه که سزاوا مثل من است بر آنها [[اتمام حجت]] کند. آنگاه مردی از [[اصحاب]] خود را فرا میخواند و به او میفرماید: به [[مکه]] برو و بگو: ای اهل [[مکه]]! من فرستاده فلان ([[مهدی]]) به سوی شما هستم و میفرماید: ما [[اهل بیت]] [[رحمت]] و معدن [[رسالت]] و خلافتیم، ما از [[فرزندان]] [[محمد]] و پیامبرانیم که مورد [[ظلم]] و ازار و [[قهر]] قرار گرفتیم و [[حق]] ما از زمانی که [[پیامبر]] ما [[رحلت]] کرد تا امروز از ما گرفته شد. پس ما برای گرفتن [[حق]] خود از شما [[یاری]] میخواهیم و شما هم ما را [[یاری]] کنید. وقتی این [[جوان]] سخنان او را نزد [[اهل مکه]] بیان میکند به او حمله کرده و در بین [[رکن و مقام]] سر از تن او جدا میکنند و این همان [[نفس زکیه]] است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷.</ref>. |